ورود ژاپن به جنگ جهانی دوم

از دانشنامه ملل


دهه 1930 ژاپن شاهد افزایش آشفتگی‌های سیاسی و وقوع ترورها در کشور بود و تعداد قابل توجهی از اعضای جناح راست که پیوندهای عمیق با ارتش داشتند به موقعیت‌های بالا و نفوذ در دستگاه حاکمه دست یافتند. ارتش كوانتونگ(関東軍/Kantōgun/Kwantung Army) که بخشی از ارتش امپراتوری بود و وظیفه كنترل منچوری اشغالی را داشت، اعلام خودمختاری از سیاست‌های دولت مرکزی در توکیو کرد. ابتدا حادثه منچوری[XXVIII] در سال 1931 اتفاق افتاد، انفجار در بخشی از خط راه آهن متعلق به منچوری جنوبی تحت اشغال ژاپن که توسط اعضای ارتش ژاپن به منظور فراهم آوردن بهانه‌ای برای الحاق کردن شمال شرقی چین به ژاپن به راه افتاده بود[۱]. سپس حادثه پل مارکوپولو(盧溝橋事件/Rokōkyō) در سال 1937 اتفاق افتاد، که منجر به تبادل آتش بین نیروهای ژاپنی و چینی شد. واقعیت‌ها در مورد علت دقیق این حادثه مورد اختلاف است، اما این حادثه‌ای نبود که موجبات جنگ دوم چین و ژاپن را افزایش دهد. نیروهای ژاپنی بلافاصله به سمت جنوب سرزمین اصلی چین پیشروی کردند، این اقدام با فشار مقامات عالیرتبه نظامی صورت گرفت.

تجاوزات ژاپنی‌ها در چین به ویژه هنگامی که اخبار مربوط به جنایات انجام شده توسط نظامیان ژاپن در نانجینگ(南京/Nanjing) منتشر شد، موجبات محکومیت ژاپن از سوی جامعه جهانی را فراهم آورد. آگوست 1941، وودرو ویلسون(Woodrow Wilson) رئیس جمهور وقت آمریکا به دنبال اقدامات ژاپنی‌ها یک سری تحریم‌های فزاینده سخت علیه این کشور وضع کرد که به موجب آن دارایی‌های ژاپن در خارج مسدود شد و تحریم کامل نفتی را علیه این کشور وضع کرد. این نکته قابل توجه است، زیرا حدود 80٪ نفت ژاپن از آمریکا وارد می‌شد[۲]. پاسخ نخست‌وزیر وقت ژاپن هیده‌کی توجو(東条英機/Tōjō Hideki) آغاز یک حمله غافلگیرانه به پایگاه دریایی ایالات متحده در پرل هاربر(Pearl Harbor) در صبح 7 دسامبر 1941 با هدف از بین بردن احتمال دخالت ایالات متحده در جاه طلبی و توسعه طلبی‌های امپراتوری ژاپن در آسیا بود. روز بعد از این اقدام، ایالات متحده به ژاپن اعلان جنگ داد [۳].

ژاپن در انجام اقدامات توسعه طلبانه خود در آسیا دست باز داشت، زیرا ایالات متحده تهدید جدی از جانب شرق احساس نمی‌کرد و قدرت‌های اروپایی هم در کوران جنگ دوم جهانی و درگیری‌های درون منطقه‌ای بودند. لذا ارتش امپراتوری ژاپن در مدت زمانی کوتاه و ظرف چند ماه، در مناطق هنگ‌کنگ، مانیل و سنگاپور پیشروی کرد و نیروهای خود را در سراسر منطقه گسترش داد [۱]. با وجود همه این تحولات، در اواسط سال 1942 معادلات قدرت به تدریج تغییر یافت و نیروی دریایی ژاپن در نبرد میدوی(ミッドウェー海戦/Middovē kaisen) با از دست دادن چهار ناو و یک رزم ناو خود، متحمل شکست سنگینی شد و با تصرف سایپان(Saipan) توسط نیروهای آمریکایی در سال 1944 سرزمین اصلی ژاپن در تیررس بمب افکن های B-29 نیروی هوایی ایالات متحده قرار گرفت [۴].

حملات هوایی توکیو که پس از این اقدام صورت گرفت، یکی از هولناک‌ترین حملات تا آن زمان قلمداد می‌شود. عملیات فوریه سال 1945طی دو روز انجام شد که طی آن 300 فروند هواپیمای B-29 باعث ریختن تقریبا 2000 تن مواد منفجره روی شهرها گردید و منجر به مرگ بیش از یکصدهزار نفر و یک میلیون بی خانمان گردید. در ادامه این واقعه، نیروهای متفقین در حملات وحشیانه خود پس از ایئوجیما(硫黄島/Iōtō/Iōjima) و اوکیناوا ، تمرکز حملات خود را به سمت هونشو معطوف کردند [۵]. سپس صبح 6 آگوست 1945 انولا گی[XXIX] ، بمب اتمی موسوم به"پسر کوچک[114]" را روی هیروشیما انداخت. بمب اتمی 2000 فوت بالاتر از سطح زمین منفجر شد و هزاران نفر فورا کشته و هزاران نفر دیگر با سوختگی وحشتناک روبرو شدند. سه روز بعد یک بمب اتمی دیگر با اثرات مخرب مشابهی بر روی ناگازاکی انداخته شد. در پی این واقعه کودتای نافرجامی توسط برخی از اعضای دولت و ارتش در کشور رخ داد و طی آن در ظهر 15 آگوست، سخنان ضبط شده امپراتور هیروهیتو به زبان کلاسیک ژاپنی‌ها -که برای برخی از ژاپنی‌ها قابل فهم نبود- برای مردم پخش شد. وی توضیح داد كه دولت بدون قید و شرط تسلیم می‌شود و از آنها خواهش می‌كند؛ غیر قابل تحمل را ناگزیر پذیرا باشند و تاب تحمل رنجی را که برای آنها بسیار بزرگ است در خود ایجاد کنند. این اولین باری بود که مردم ژاپن صدای او را می‌شنیدند [۶][۷].

پاورقی

[I] 満州事変/Manshū JIhen/Manchurian Incident: این بهانه ساختگی برای حمله به منچوری از سوی ارتش ژاپن بود.

[II] Enola Gay: یک بمب افکن از نوع ب 29.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Henshall, K. (2012). A History of Japan: From Stone Age to Superpower. London. Palgrave Macmillan. 4-147
  2. Walker, B. (2015). A Concise History of Japan. Cambridge: Cambridge University Press. 17-248
  3. نقیب زاده، احمد. (1383). تاریخ دیپلماسی وروابط بین‌الملل.تهران: نشر قومس، ص. 32-231
  4. Morton, W S. , Olenike, J.K. (2004). Japan: Its History and Culture. New York: McGraw-Hill. 188
  5. اوری شاور، ادوین. (1379). ژاپن در فرازو نشیب تاریخ. ترجمه حسین نجف آبادی فراهانی. انتشارات بهار نسرین، ص. 51-150.
  6. Nester, W. R. (1996). Power across the Pacific: A Diplomatic History of American Relations with Japan. Basingstoke: Macmillan. 177
  7. پالیزدار، فرهاد(1402)." تاریخ ژاپن ". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص 36-65.