پیشینه تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین
تاریخچه تئاتر آرژانتین به دوره استعمار برمیگردد. در سال ۱۶۱۰ جوامع مستعمره و تحتالحمایه ریور پلاته برای تشکر از مقدسین حامی سرزمین در سکوهای روبازی که بدین منظور ساخته شده بود، نمایشهای مذهبی برگزار میکردند. بنابراین ریشه تئاتر این سرزمین به مراسم مذهبی برمیگردد. پس از آن اولین نمایشهای غیرمذهبی اختصاص به مسائل سیاسی و مبارزه با استعمار اسپانیا داشت. اولین نمایشنامهنویس آرژانتینی «آنتونیو آرکو» (Antonio Fuentes del Arco) نام دارد. وی نمایشنامهای با نام «لوآ» (Loa) را نوشته و در شهر سانتافه به روی صحنه برد. موضوع اصلی این نمایشنامه در واکنش به تصمیم فیلیپ پنجم در لغو مالیات بر نقل و انتقال چای بود که از درآمدهای اصلی شهر سانتافه محسوب میشد. بنابراین اولین نمایشنامه غیرمذهبی نیز موضوعی سیاسی داشت. اولین ساختمان نمایش آرژانتین در شهر بوئنوسآیرس در سال ۱۷۵۷ ساخته شده است[۱].
تئاتر اوایل قرن نوزده آرژانتین متأثر از جنگهای استقلال این کشور و در نتیجه دگراندیشی سیاسی حاکم است، نمایشنامههایی همچون «دفاع و پیروزی توکومان» (Defensa y triunfo de tocuman) و «منافق سیاسی» (El hipocrite politco) آیینهای از وضعیت سیاسی آن دوره هستند. تئاتر قرن نوزده آرژانتین به تبعیت وضعیت سیاسی کشور، دوره هرج و مرج نامیده میشود. دلیل اصلی این نامگذاری عدم وجود اصول ثابت و یا مکاتب فکری خاصی در این بخش از هنر است[۱]. در اوخر این دوره گروههای تئاتر مختلف بومی همچون «تئاتر گائوچو» (Gaucho theater) ظهور و بروز مییابند. در ابتدای قرن بیستم تئاتر آرژانتین نهایتا به محور اصلی خود بازگشته و رشد شتابان خود را آغاز میکند.
بین سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰م میلیونها مهاجر از نقاط مختلف جهان به آرژانتین سرازیر شدند. اختلاط زبانها، گویشها و لهجههای مختلف همزمان با نژادها و رنگهای مختلف، افق تازهای برای تئاتر و کارهای نمایشی آرژانتین به وجود آورد. اولین محصول این دوره تئاترهای کمدی بود که برگرفته از وقایع روزمره کشور و برگرفته از برخوردهای گروههای مختلف زبانی و نژادی در داخل آرژانتین بود. این نوع کمدیکه «ساینتی» (Seinete) نامگرفت به سرعت طرفداران زیادی پیداکرد و اولین دوره رونق تئاتر آرژانتین را شکل داد[۲].
دهه ۱۹۶۰ م یکی از پربارترین دورههای تاریخ تئاتر آرژانتین است، در این دوره شکل نوسازی شده رئالیسم[i] در تئاتر همزمان با توسعه وگسترش «جنبش آوانگارد» (Avant-garde movement)[ii] به عرصه دید مردم گذاشته شد. نمایشنامه «ریکاردو هالاک» (Ricardo Halac) با عنوان «تنهایی برای چهار» (Solitude for four) اولین اثر در عرصه این سبک از رئالیسم در این دوره شناخته میشود. شاید بتوان بزرگترین تفاوت رئالیسم جدید را با گذشته آن در آرژانتین، تأثیرپذیری شگرف آن از سبک رئالیسم آمریکایی و به ویژه در آثار «آرتور میلر» (Arthur Miller) همچنین تأثیرپذیری از تئاتر «چخوف» (Chekhov) و «استانیسلاوسکی» (Stainislavski) دانست[۳]. یکی از تفاوتهای اصلی تئاتر آرژانتین در این دهه با این هنر در سایر کشورهای آمریکای لاتین در همین است که تولیدات نمایشی آرژانتین در این دوره مشخصا بر پایه «تئوری برشت»[iii] تولید نشده بود[۴].
در اواسط دهه ۱۹۷۰، صحنه سیاست آرژانتین شاهد بروز کودتا و آغاز دوره دیکتاتوری بود. این وضعیت تأثیری جدی بر همه جنبهها و شئون اجتماعی کشور از جمله تئاتر داشت و هنرمندان نمایشی را ناگزیر به ترک کشور نمود. پایان دوره دیکتاتوری، آغاز دوره جدیدی از تئاتر آرژانتین بود. بازگشت تعدادی از هنرمندان که برای قریب یک دهه در خارج زندگی کرده بودند به عرصه تئاتر، رونق مجددی به صحنههای تئاتر داد. از آن زمان تاکنون تئاتر آرژانتین بدون شک در این عرصه در آمریکای لاتین پیشرو بوده است[۵].
نیز نگاه کنید به
تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین؛ پیشینه تئاتر سیرالئون در آفریقای سیاه؛ پیشینه تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه؛ پیشینه تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان
پاورقی
[i] رئالیسم، نهضتی هنری است که از اواسط قرن نوزدهم میلادی در اعتراض به مکتب رمانتیک، در فرانسه، انگلستان و آمریکا پدید آمد. در آثار پیروان این مکتب، موضوعاتی از زندگی کارگران، پیشهوران، مردم ستمدیده و انسانهای طبقات پایین جامعه مطرح شد. هنرمندان رئالیست، واقعیت را نه در تخیل هنرمند، که در نفس حوادث دیدند و به این دلیل در آثارشان، حوادث، سیر طبیعی خود را بدون اراده و دخالت هنرمند، طی میکنند و قلم وی را در پی خود میکشند.
[ii] آوانگارد به معنی طلایهدار و پیشرو میباشد و در عرصه هنر به هنرمندانی گفته میشود که در یک دوره معین، پیشروترین اسلوبها یا مضامین را در آثارشان استفاده کردهاند و اغلب بانی جنبشهای نو بودهاند. دهه ۱۹۶۰ دهه شکوفایی تئاتر آوانگارد در فرانسه نیز میباشد.
[iii] برتولت برشت، نظریهپرداز تئاتر و یکی از مهمترین و مطرحترین هنرمندان نمایش است که بر تئاتر و نیز بر شعر جهان تأثیری قاطع نهاد. او بر شیوه تئاتری خودکه هدف آن نشان دادن واقعیت به تماشاگر، واداشتن او به بازشناسی واقعیت، پی بردن به وحشتناک بودن آن و مصمم شدنش به تغییر آن بود، نام «تئاتر حماسی» نهاد. برشت درباره تئاتر حماسی میگوید که در این تئاتر، نویسنده به جای برانگیختن احساسات تماشاگر و سوء استفاده از هیجانات او برای سوق دادنش به هر سمت و سویی که میخواهد، اندیشه وی را برمیانگیزد و چنان میکند که او در آرامشی احساسی و بر پایه معیارهای عقلی، نتیجهای متناسب با ادراک خود از نمایش بگیرد.
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Cortes, E. Mirta ,B (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P2.
- ↑ Cortes, E. Mirta ,B (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P4.
- ↑ Cortes, E. Mirta ,B (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P6.
- ↑ Cortes, E. Mirta ,B (2003). Encyclopedia of Latina Amrican Theater. US.Greenwood Publishing group. P7.
- ↑ خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص301-304.