روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''پيشينه روابط تاريخي و فرهنگي''' ريشه روابط تاريخي ايران و لبنان به قرون پيش از ميلاد بازميگردد. اشغال سرزمين شام در قرن ششم ميلادي توسط كورش، حضور ايرانيان در بيروت، طرابلس، صور، صيدا و بعلبك را در پي داشت كه با مردم اين سرزمين كه در آن روزگ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:روابط ایران لبنان.jpg|بندانگشتی|روابط ایران_لبنان]] | |||
=== '''پیشینه روابط تاریخی و فرهنگی''' === | |||
ریشه روابط تاریخی ایران و لبنان به قرون پیش از میلاد بازمیگردد. اشغال سرزمین شام در قرن ششم میلادی توسط كورش، حضور ایرانیان در بیروت، طرابلس، صور، صیدا و بعلبك را در پی داشت كه با مردم این سرزمین كه در آن روزگار به فینیقیه شناخته میشد، درآمیختند. در دوره سیطره و حضور ایرانیان در فینیقیه، این منطقه به عنوان مركزی برای تجارت جهانی از شكوفایی برخوردار بود <ref>حتی (1983)،ج1،ص240</ref>. | |||
حاكمیت ایرانی ها هر چند پس از دو قرن با حمله اسكندر از میان رفت، بسیاری از ایرانیان در این سرزمین ماندگار شدند. همچنین در نیمه اول قرن هفتم میلادی در جریان جنگ های ایرانیان و بیزانس گروهی از ایرانی ها به این سرزمین آمده و در آن سكنی گزیدند. در متن امان نامه سردار اسلام ابوعبیده جراح به مردم بعلبك هنگام فتح بقاع، از ایرانی ها نیز ذكری به میان آمده است كه به فارسی تكلم میكردند <ref>مكی (1991)،ص13_ 14</ref>. در قرن اول هجری نیز گروه هایی از ایرانیان بعلبك و حمص به شهر صور در ساحل دریای مدیترانه مهاجرت كردند.<ref>مكی (1991)،ص32</ref> | |||
برپایی دولت صفوی در ایران و اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی اما مهم ترین نقطه عطف در روابط تاریخی این دو سرزمین است. در این دوره با مهاجرت گروهی از عالمان و فقیهان جبل عامل به ایران، پیوندهای فرهنگی جدیدی بر مدار مذهب میان آنان شكل گرفت. حضور ده ها عالم دینی عاملی در ایران به بالندگی مذهب شیعه و تحكیم و گسترش فرهنگ شیعی و البته استحكام پایههای حاكمیت دولت شیعی صفوی انجامید. محقق كركی و شیخ بهایی از جمله این عالمان بودند كه نقش بسزایی در این زمینهها داشتند. | |||
طی قرون بعد نیز روابط ایرانیان با شیعیان لبنان كم و بیش ادامه یافت و البته به دلیل محدودیت های آنان تحت حاكمیت عثمانی ها به سختی صورت میگرفت. با فروپاشی امپراطوری عثمانی و تشكیل لبنان بزرگ تحت قیمومیت فرانسه و با توجه به وجود مراكز دانشگاهی مدرن در این كشور، گروهی از دانشجویان ایرانی برای ادامه تحصیل عازم بیروت شدند و به ویژه در دانشگاه آمریكایی بیروت به تحصیل پرداختند. | |||
ایجاد و تأسیس كرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی لبنان و انتشار مجله الدراسات الادبیة نیز از جمله عوامل مؤثر در پیوندهای فرهنگی ایران و لبنان پس از استقلال این كشور به شمار میرود. | |||
عزیمت امام موسی صدر در سال 1338، از حوزه علمیه قم به لبنان نیز از عوامل مؤثر در پیوندهای تاریخی و فرهنگی اجتماعی مردم این دو سرزمین است. فعالیت های گسترده این روحانی اندیشمند و آگاه كه خود از اصالتی عاملی برخوردار بود و اجرای طرح های مختلف در جهت ارتقاء سطح فرهنگ و آگاهی های سیاسی، اجتماعی، ایجاد خودباوری و نیز تقویت بنیه اقتصادی شیعیان، نقش مهمی در بهبود نسبی وضعیت آنان كه طی قرون گذشته شرایط سخت و محدودیت های بسیاری را تحمل كرده بودند، داشت.او همچنین گفتگو میان مسیحیان و مسلمانان را وجهه همت خود قرار داد كه با استقبال طوائف مسیحی و مسلمان روبرو شد. | |||
پیروزی انقلاب اسلامی ایران اما نقطه عطفی در تاریخ پیوندهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان با شیعیان لبنان بود. | |||
'''روابط | === '''روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی''' === | ||
[[پرونده:ایران و لبنان.jpg|بندانگشتی|'''روابط ایران و لبنان''']] | |||
'''الف:روابط سیاسی[i]:''' روابط رسمی ایران و لبنان پس از استقلال لبنان و به رسمیت شناخته شدن در سال 1944 برقرار شد. پیش از آن، كنسولگری ایران در لبنان در سال 1912 كه این سرزمین با عنوان '''متصرفیة حبل لبنان،''' ولایتی مستقل در امپراطوری عثمانی بود تأسیس و در سال 1927 به سركنسولگری ایران در سوریه، لبنان (تحت قیمومیت فرانسه) و فلسطین وپس از استقلال این کشور، در سال 1955 ،به سفارت ایران در جمهوری لبنان ارتقاء یافت. | |||
روابط ایران و لبنان پس از استقلال این كشور همراه با فراز و فرود بوده است. هرچند رویكرد و سیاست های غربگرایانه هر دو كشور، زمینه همكاری های مشترك را فراهم كرده بود، برخی اقدامات و اختلافات نیز به كاهش سطح روابط و گاه نیز به قطع كامل مناسبات سیاسی رسمی میانجامید. در دوره ریاست جمهوری كامیل شمعون كه دارای گرایش های غرب گرایانه بود، روابط میان دو كشور مودتآمیز بود. حمایت از پیمان بغداد، پیوستن به دكترین آیزنهاور و مخالفت سرسختانه با هواداران قومیت عرب، ناشی از همراهی او با سیاست های غرب بوده است. در دوره ریاست جمهوری وی، شاه ایران از لبنان دیدار كرد و او نیز در پاسخ به ایران سفر كرد. | |||
امتناع دولت لبنان از تحویل ژنرال تیموربختیار رئیس بركنار شده ساواك كه مورد غضب شاه و تحت تعقیب دولت ایران قرار داشت، از جمله مواردی بود كه به تیرگی روابط و قطع آن از سوی ایران منجر شد كه چند سال ادامه یافت و با سفر سلیمان فرنجیه رئیس جمهور این كشور به تهران در سال 1971 دوباره برقرار گردید. در دوره ریاست جمهور فرنجیه به ویژه پس از شركت وی در جشن های 2500 ساله شاهنشاهی، مناسبات دو كشور بهبود و همكاری های مشترك افزایش یافت. ازآن پس، مناسبات نزدیك و دیدار متقابل مسئولان و هیئت های سیاسی دو كشور تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همچنان استمرار داشت. | |||
انقلاب اسلامی ایران در حالی پیروز شد كه جنگ داخلی در این كشور ادامه داشت و نظام سیاسی از هم گسیخته و مناطق مسلماننشین این كشور تحت فشار نیروهای مسیحی فالانژ از یكسو و تهاجم اسرائیل از سوی دیگر قرار داشت. جمهوری اسلامی ایران در اولین موضعگیری های سیاسی در خصوص تحولات این كشور، ضمن محكوم كردن تجاوزات اسرائیل و نیز دخالت قدرت های خارجی، خواستار ایجاد نظام سیاسی عادلانه و با ثبات براساس خواست اكثریت مردم لبنان شد. روابط سیاسی ایران و لبنان تا پایان جنگ داخلی و امضای پیمان طائف از سوی طرف های درگیر در جنگ 15 ساله در وضعیتی عادی استمرار داشت. پس از آن نیز علی رغم آنكه این پیمان با حمایت غرب شكل گرفت و تغییری اساسی در ساختار طائفی پدید نیاورد و تأمین كننده منافع تام و تمام اكثریت مسلمان نیز نبود، جمهوری اسلامی بنا بر منافع اكثریت مردم و به ویژه به خواست شیعیان این كشور كه به انقلاب اسلامی چشم دوخته بودند، روابط را با دولت این كشور توسعه بخشید. طی دو دهه از توسعه روابط، علاوه بر همكاری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، حمایت از مقاومت این كشور در برابر تهدیدات و تهاجمات اسرائیل از محور اساسی مناسبات دوجانبه ایران و لبنان بوده است. | |||
انقلاب | '''ب: روابط اقتصادی[ii]:''' روابط اقتصادی دو كشور از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برقرار بوده است. در طول جنگ 15 ساله داخلی مناسبات اقتصادی تقریباً در حال ركود بود. پس از پایان جنگ و آغاز مرحله جدید در روابط دو كشور، با دیدار متقابل مسئولان بخش های اقتصادی و تجاری و تشكیل كمیسیون های مشترك، روابط اقتصادی دو كشور نسبتاً فعال شده است. تاكنون شش دور نشست كمیسیون مشترك همكاری های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و لبنان برگزار شده است كه آخرین دور آن در سال 1387 بود. از سال 1376 تا 1390 بالغ بر 55 سند همكاری عمدتاً اقتصادی و تجاری میان دو كشور امضا شده است كه بسیاری از آنها به دلیل وضعیت سیاسی ناشی از اختلافات دو ائتلاف 14 و 8 مارس، هنوز اجرایی نشده است. طی دو دهه گذشته، همه ساله نمایشگاه های بازرگانی جمهوری اسلامی ایران در لبنان برگزار شده است كه معمولاً با استقبال مردم به ویژه مسلمانان و شیعیان این كشور همراه بوده است. | ||
''' | '''ج:روابط فرهنگی[iii]:''' موافقتنامه فرهنگی میان دو كشور در سال 1956(1335)، امضا شده است كه تاكنون، فعالیت های فرهنگی دوجانبه به استناد آن انجام شده است. در این موافقتنامه فرهنگی، بر تلاش دو طرف برای بسط روابط فرهنگی و تحكیم روابط معنوی دو ملت تأكید و مبادلات فرهنگی از جمله، ایجاد تسهیلات برای مبادله كتب عام المنفعه و نشریات سودمند، مبادله گروههای مختلف برای آشنایی با كشورهای یكدیگر، برگزاری نمایشگاه هنرهای ملی، مورد توافق قرار گرفته است. اعزام متقابل استادان، هنرمندان، دانشجویان و نویسندگان و ایجاد زمینه لازم برای این امر از دیگر موارد این موافقتنامه فرهنگی است. به استناد ماده 4 این موافقتنامه، ایجاد كرسیهای تدریس زبان فارسی در دانشگاههای لبنان و كرسیهای تدریس زبان عربی در دانشگاههای ایران و تلاش برای توسعه آن ها، مورد توافق طرفین قرار گرفته است. تسهیل سفرهای سیاحتی نیز از بندهای دیگر این موافقتنامه است. در این موافقتنامه، ارزشیابی و معادلسازی مدارك تحصیلی در مقاطع ابتدایی، متوسطه و عالی نیز مودر توجه و تأكید قرار گرفته است. در ماده ده موافقتنامه فرهنگی ایران و لبنان به موضوع اعزام رایزن و یا وابسته فرهنگی به كشورهای دیگر پرداخته شده است و در ماده یازده نیز بر حمایت و تشویق همكاری بین سازمانهای تربیت بدنی و برگزاری مسابقات ورزشی تأكید شده است. | ||
از جمله اقدامات صورت گرفته در دهههای پیش از انقلاب اسلامی، امضای موافقتنامه همكاری دانشگاه تهران و دانشگاه لبنان بوده است كه براساس آن كرسی زبان فارسی در دانشگاه لبنان تأسیس و دكتر محمدی استاد اعزامی از این دانشگاه، مسئولیت آن را برعهده گرفت. | |||
از | افتتاح رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیروت در سال 1986 (1365) نقطه عطفی در روابط فرهنگی دو كشور پس از پیروزی اقنلاب اسلامی در ایران بود. هر چند به سبب شرایط جنگی و اوضاع نامساعد و بحران ناشی از جنگ داخلی، محدودیتها و مشكلاتی فراروی هر گونه فعالیت فرهنگی مطلوب قرار داشت، برخی برنامههای فرهنگی هنری در بیروت و دیگر مناطق لبنان، به اجرا گزارده شد كه نظر به استقبال مردم لبنان، در سال های بعد نیز ادامه یافت. پس از پایان جنگ داخلی و به ویژه پس از امضای برنامه مبادلات فرهنگی در سال 1991 میان دو كشور، فعالیتهای فرهنگی ج.ا.ایران در لبنان توسعه یافت. این برنامهها طیف گستردهای از انواع فعالیتها اعم از برگزاری جشنوارههای فرهنگی هنری، هفتههای فیلم، سمینار و میزگردهای علمی و فرهنگی، انتشار مجله و كتاب، برگزاری دورههای آموزش زبان فارسی و یا حمایت از برگزاری چنین دورههایی در مراكز دانشگاهی و مؤسسات فرهنگی لبنانی را در برمیگیرد. زمینهسازی و همكاری در تبادلات علمی و گسترش مراودات بین دانشگاهها و مراكز علمی و حمایت از پژوهشهای ایرانشناسی از دیگر فعالیتهای رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در لبنان طی دو دهه فعالیت فرهنگی است. تكریم اندیشمندان، فرهیختگان و ادیبان لبنانی و عرب یكی از برنامههای فرهنگی ج.ا.ایران در لبنان بوده است. در برخی از این برنامهها تعدادی از ادیبان و شاعران مسیحی كه آثار ارزشمندی درباره پیامبر <sup>(ص)</sup> و خاندان مكرم ایشان پدید آوردهاند مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتهاند كه بازتاب مثبتی در میان لبنانیها به ویژه مسیحیان این كشور داشته و در تحكیم ارتباط با جامعه مسیحیان لبنانی تأثیرگزار بوده است. برگزاری نشستهای گفتگوی میان اندیشمندان مسلمان و مسیحی در این كشور نیز از دیگر برنامههای اجرا شده در طول سال های گذشته بوده است كه این امر نیز در مناسبات فرهنگی ایران و لبنان آثار مبتنی را به دنبال داشته است. به استناد برنامه مبادلات فرهنگی میان دو كشور، میان دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران و لبنان تاكنون موافقتنامههای همكاری متعددی برای مبادله استاد و دانشجو امضا شده است كه تنها برخی از آن ها جنبه عملی به خود گرفته است و بیشتر آن ها به دلیل عدم ثبات دولت ها و مسئولان مربوطه در لبنان و برخی ضعفهای طرف ایرانی تاكنون یا عملاً اجرایی نشده است و یا بطور مطلوب به اجرا گزارده نشده است. همچنین بر اساس همین برنامه مبادلات فرهنگی، همه ساله بسیاری از مراكز انتشاراتی لبنانی به ویژه مراكز نشر اسلامی و شیعی در نمایشگاه بینالمللی كتاب تهران مشاركت و جمهوری اسلامی ایران نیز معمولاً از طریق رایزنی فرهنگی و برخی مراكز انتشاراتی ایرانی در نمایشگاه بینالمللی و عربی كتاب در بیروت و برخی نمایشگاههای فصلی و محلی كتاب در این كشور حضور دارد. | ||
در حوزه چاپ و نشر هم، رایزنی فرهنگی كشورمان تاكنون به چاپ و انشار ده ها عنوان كتاب و مجله در موضوعات گوناگون اسلامی و ایرانشناسی اقدام كرده است. | |||
در حوزه | كتابخانه رایزنی فرهنگی نیز در واقع كتابخانهای تخصصی در زمینه مطالعات ایرانی در این كشور است كه با دارا بودن حدود 9000 جلد كتاب در حوزه ادبیات، تاریخ، هنر و فرهنگ مورد استفاده علاقمندان به ویژه پژوهشگران و دانشجویان قرار دارد. | ||
طی دهه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ده ها طلبه لبنانی در حوزه علمیه قم مشغول فراگیری دروس حوزوی بودهاند. همچنین طی این سال ها تعداد قابل توجهی از دانشجویان لبنانی به ویژه شیعیان در مقاطع و رشتههای مختلف در دانشگاه های ایرانی به تحصیل اشتغال داشتهاند و هماكنون ده ها تن از آنان كه فارغالتحصیل شدهاند در حوزههای پزشكی، مهندسی و علوم انسانی در این كشور به فعالیت مشغول شدهاند. تعداد دانشجویان ایرانی در دانشگاه های لبنان به ویژه در مقطع كارشناسی ارشد و دكتری نیز طی ده سال اخیر رو به افزایش گزارده است. | |||
[[پرونده:زبان فارسی در لبنان.jpg|بندانگشتی|زبان فارسی در لبنان]] | |||
'''ایرانشناسی و زبان و ادبیات فارسی[iv]''' | |||
ایرانشناسی به مفهوم علمی آن در این كشور وجود ندارد و صرفاً در برخی مقاطع در چارچوب آموزش زبان و معرفی ادبیات فارسی و یا برخی پژوهش ها و رساله های دانشگاهی و برگزاری نشست های علمی به این موضوع پرداخته میشود. مجله «'''الدراسات الادبیة'''» نمونهای از این موارد است. برخی از استادان دانشگاهی لبنان نیز به مطالعه تاریخ و تمدن ایران و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اهتمام دارند و با نگارش كتاب و مقاله و مشاركت در نشست های علمی، نتیجه مطالعات خود را ارائه میكنند. | |||
هرچند با توجه به روابط دیرینه و مشتركات فرهنگی و نیز موافقتنامههای فرهنگی موجود، وضعیت آموزش زبان فارسی در این كشور چندان رضایت بخش نیست،با فعالیت های نمایندگی فرهنگی ج.ا.ا در لبنان ، آموزش این زبان در سال های اخیر با استقبال مواجه و رو به توسعه بوده است. | |||
پیش از آن، اولین گام ها برای آموزش زبان فارسی در این كشور از دانشگاه دولتی لبنان آغاز شد. در پی امضای توافقنامه فرهنگی همكاری میان دانشگاه تهران و دانشگاه مزبور در سال 1958 (1336 ش) دكتر محمد محمدی ملایری كه خود دانشآموخته دانشگاه آمریكایی بیروت بود از سوی دانشگاه تهران برای راهاندازی كرسی زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان اختیاری در دانشگاه دولتی لبنان عازم بیروت شد و به مدت 10 سال مسئولیت كرسی و تدریس زبان و ادبیات فارسی را برعهده داشت. علاوه بر آن، او نسبت به معرفی زبان و ادبیات فارسی به ادب پژوهان و محافل ادبی لبنان اهتمام داشت و موفق شد مجله دو زبانه '''الدراسات الادبیة''' را در این دانشگاه منتشر كند. این نشریه، تنها به پژوهش های زبان و ادبیات فارسی اختصاص نداشت و در كنار این مهم، مقالاتی در حوزه ادبیات تطبیقی فارسی و عربی، زبان و ادبیات عرب و موضوعات تاریخی مرتبط نیز به دو زبان فارسی و عربی در آن درج میشد. در پی بازگشت دكتر محمدی به ایران، هرچند دكتر احمد لواسانی كه دكترای خود را در رشته زبان و ادبیات عرب از دانشگاه لبنان دریافت كرده بود و با همكاری دكتر فكتور الكك كه دكترای زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران اخذ و به عنوان اولین استاد لبنانی حائز دكترا در این رشته به دانشگاه دولتی لبنان پیوسته شد، كار آموزش زبان فارسی را ادامه دادند ولی انتشار مجله مزبور به علل مختلف متوقف شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان و بروز نابسامانی در دانشگاه ها، كار آموزش زبان فارسی نیز برای مدتی تعطیل و به دنبال تأسیس شاخههای این دانشگاه در مناطق مختلف لبنان كه بنا بر شرایط جنگ صورت گرفت، دوباره به طور محدود از سر گرفته شد. پس از پایان جنگ، با پیگیری رایزنی فرهنگی ج.ا.ا در بیروت آموزش زبان فارسی مورد اهتمام بیشتری قرار گرفت و با راهاندازی مجدد كرسی زبان فارسی در دانشگاه دولتی لبنان تلاش برای توسعه آموزش این زبان و برگزاری دورههای آزاد آموزش آغاز شد. همچنین در ادامه این تلاش ها، مجله '''الدراسات الادبیة''' پس از 20 سال توقف، مجدداً با اهتمام دكتر فكتور الكك راهاندازی گردید. | |||
از آنجا كه زبان فارسی در دانشگاه دولتی و برخی دیگر از دانشگاه های لبنان صرفاً به عنوان زبان اختیاری در كنار دیگر زبان های شرقی و تنها در چند رشته، آموزش داده میشود، نتیجه مطلوبی همچون توانمند سازی زبان آموزان به خواندن متون فارسی و یا سخن گفتن به فارسی در پی نداشته است. لذا طی سال های گذشته از سوی رایزنی مزبور تلاش هایی برای راهاندازی گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی این كشور صورت گرفته است كه در پی امضای توافقنامه همكاری میان دانشگاه های تهران و دولتی لبنان در سال 1388، و توافق های اولیه انجام و برخی مصوبات قانونی نیز در این خصوص اخذ شده است. همچنین درسنامه زبان و ادبیات فارسی تهیه و به تأیید قطب علمی دانشگاه فردوسی نیز رسیده است و در كمیته مربوطه در دانشكده ادبیات دانشگاه مزبور مورد تأیید قرار گرفته است. تغییر و تحولات سیاسی و جابجایی مسئولان مربوطه اما تاكنون مانع از آن بوده است كه این مهم تحقق یابد. در صورت تأسیس و فعالیت این گروه آموزشی، نه تنها زبان فارسی كه مقوله پژوهش در حوزه ادبیات فارسی و تاریخ و تمدن ایران و نیز ادبیات تطبیقی فارسی و عربی مورد اهتمام بیشتری قرار خواهد گرفت و البته تأثیر بسزایی در پیوندهای فرهنگی خواهد گزارد. | |||
علاوه بر شاخههای دانشگاه دولتی در مناطق مختلف، آموزش زبان فارسی در برخی دیگر از دانشگاه ها از جمله دانشگاه قدیس یوسف و دانشگاه روحالقدس انجام میشود. همچنین با پیگیری ها و پشتیبانی رایزنی فرهنگی اخیراً در مجموعهای از مدارس غیرانتفاعی وابسته به '''المؤسسة الاسلامیۀ للتعلیم و التربیة''' كه دارای 14 شعبه و مجتمع آموزشی در بیروت و شهرهای جنوبی و بقاع است، كار آموزش زبان فارسی آغاز شده است. همچنین مشابه این همکاری با سازمان مدارس المهدی وابسته به حزب الله صورت گرفته است. | |||
از آنجا كه | از آنجا كه در كنار [[نظام آموزشی لبنان]] دانشآموزان موظف به فراگیری یكی از زبان های انگلیسی یا فرانسه به عنوان زبان دوم پس از زبان عربی و مجاز به فراگیری یك زبان خارجی دیگر به عنوان زبان اختیاری میباشند، مشروط به فراهم آمدن زمینههای لازم و ساز و كارهای مناسب، امكان گسترش این تجربه جدید به دیگر مدارس وجود دارد. | ||
آموزش زبان فارسی برای داوطلبان آزاد نیز طی دهه گذشته تاكنون در محل رایزنی فرهنگی برقرار و به ویژه در چند سال اخیر با استقبال بسیاری روبرو بوده است. | |||
=== '''لبنان و انقلاب اسلامی''' === | |||
پیروزی انقلاب اسلامی ایران بازتاب گستردهای در لبنان داشت و آرایش نیروهای سیاسی این كشور را كه تا آن زمان در جهت منافع جریان های مسیحی غربگرا، بود به نفع | |||
[[پرونده:لبنان و انقلاب اسلامی.jpg|بندانگشتی|261x261پیکسل|لبنان و انقلاب اسلامی]] | |||
مسلمانان و بویژه شیعیان تغییر داد. این تحول كه زمینههای آن از یك دهه قبل از آن و با تأسیس جنبش محرومین توسط امام موسی صدر در حال شكلگیری بود، با ایجاد اعتماد و بسیج سیاسی شیعیان، آنان را به امكان ایفای نقش مؤثر در صحنه سیاسی این كشور امیدوار ساخت. جنبش امل هرچند از پیروزی انقلاب استقبال كرد به دلیل جریان محافظهكار كه به تدریج و پس از ناپدید شدن امام موسی صدر بر آن حاكم شده بود، نتوانست پذیرای تام و تمام پیام های آن باشد و لذا عملاً گرفتار انشقاق و كنارهگیری بسیاری از مسئولان و كادرهای اصلی شد. شكلگیری مجموعه سیاسی جدید كه بعدها نام «حزبالله» را بر خود نهاد، نقطه عطفی مهم در تاریخ معاصر شیعیان لبنان بود. از آن پس طائفه شیعه با پشت سر گذاشتن دوران ضعف و فتور و و نادیده شدن، به ایفای نقش در تحولات سیاسی، اجتماعی و مشاركت در نظام سیاسی پرداخت. شیعیان به پشتوانه چنین تحولی توانستهاند طی دو دهه اخیر با قدرتمندی تمام و با شكل دادن به جریان مقاومت، در برابر تهدیدات و حملات اسرائیل، پایداری و به موفقیت های شگرفی دست یابند.در واقع شیعیان لبنان با پیروزی انقلاب اسلامی، هویت خود را بازیافتند و توانمندی های نهفته آنان نیز متبلور شد. | |||
انقلاب اسلامی علاوه بر شیعیان، در میان اهل سنت لبنان نیز هوادارانی یافت و برخی مجموعهها نیز در این راستا شكل گرفت كه جنبش توحید اسلامی در طرابلس از جمله آنان بود. هر چند این جنبش دو سال پس از تأسیس به دلیل برخی تندروی ها و درگیری های خونین با جریان های سكولار مخالف، ناگزیر تن به محدودیت فعالیت های سیاسی و اجتماعی داد، هواداری از پیامهای انقلاب اسلامی به عنوان نهضتی علیه استعمار و استبداد و احیا كننده هویت دینی مسلمانان، در میان برخی از روشنفكران، جوانان و عالمان دینی اهل سنت ادامه یافت. در عین حال تلاش هایی صورت گرفته است تا انقلاب اسلامی را نهضتی صرفاً شیعی معرفی و حمایت ایران از حزبالله تهدیدی برای جامعه سنی لبنان معرفی شود. با وجود این تلاش ها كه به ویژه در سال های اخیر به طور هدفمند دنبال میشود، جمهوری اسلامی ایران توانسته است، روابط خود را با بسیاری از شخصیت ها و محافل و جریان های سنی در این كشور استمرار بخشد. | |||
از سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه پس از اعلام موجودیت حزبالله به عنوان ادامه خط انقلاب اسلامی در لبنان، در میان مسیحیان غربگرا و به ویژه جریان های تندرو و احزاب سیاسی مارونی نیز مخالفت هایی برانگیخته شد كه تاکنون كم و بیش ادامه دارد. علی رغم این مخالفت ها، روابط جمهوری اسلامی ایران با بسیاری از شخصیت های سیاسی، مذهبی و فرهنگی مستقل و محافل و مراكز و جریان های سیاسی وابسته به مسیحیان از گذشته تاكنون استمرار داشته است.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 297_311</ref> | |||
== پاورقی == | |||
[i] اطلاعات این بخش با استفاده از وب سایت: سفارت ج.ا.ایران در لبنان به آدرس: [https://www.iranianembassy.net www.iranianembassy.net] ارائه شده است. | |||
[ii] اطلاعات این بخش با استفاده از دو منبع زیر ارائه شده است: | |||
1- وب سایت سفارت ج.ا.یران در لبنان به آدرس: [https://www.iranianembassy.net www.iranianembassy.net] | |||
2- اطلاعات میدانی نگارنده | |||
[iii] اطلاعات این بخش با استفاده از دو منبع زیر ارائه شده است: | |||
- | 1- وب سایت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیروت به آدرس: [https://www.beirut.icro.ir www.beirut.icro.ir] | ||
2- اطلاعات میدانی نگارنده | |||
[iv] اطلاعات مربوط به زبان فارسی در لبنان با استفاده از دو منبع زیر ارائه شده است: | |||
1- وب سایت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیروت به آدرس: [https://www.beirut.icro.ir www.beirut.icro.ir] | |||
2- اطلاعات میدانی نگارنده | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران]] | |||
* [[لبنان]] ؛[[روابط خارجی لبنان]] | |||
* [[روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران]] ؛[[سیاست و حکومت لبنان]] | |||
* [[روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران]] ؛ [[نظام فرهنگی لبنان]] | |||
* [[روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران]] ؛ [[اقتصاد و معیشت لبنان]] | |||
* [[روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران]] ؛ [[سیاست و حکومت لبنان]] | |||
* [[نظام فرهنگی لبنان]]؛ [[روابط فرهنگی لبنان و ایران]] | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۳
پیشینه روابط تاریخی و فرهنگی
ریشه روابط تاریخی ایران و لبنان به قرون پیش از میلاد بازمیگردد. اشغال سرزمین شام در قرن ششم میلادی توسط كورش، حضور ایرانیان در بیروت، طرابلس، صور، صیدا و بعلبك را در پی داشت كه با مردم این سرزمین كه در آن روزگار به فینیقیه شناخته میشد، درآمیختند. در دوره سیطره و حضور ایرانیان در فینیقیه، این منطقه به عنوان مركزی برای تجارت جهانی از شكوفایی برخوردار بود [۱].
حاكمیت ایرانی ها هر چند پس از دو قرن با حمله اسكندر از میان رفت، بسیاری از ایرانیان در این سرزمین ماندگار شدند. همچنین در نیمه اول قرن هفتم میلادی در جریان جنگ های ایرانیان و بیزانس گروهی از ایرانی ها به این سرزمین آمده و در آن سكنی گزیدند. در متن امان نامه سردار اسلام ابوعبیده جراح به مردم بعلبك هنگام فتح بقاع، از ایرانی ها نیز ذكری به میان آمده است كه به فارسی تكلم میكردند [۲]. در قرن اول هجری نیز گروه هایی از ایرانیان بعلبك و حمص به شهر صور در ساحل دریای مدیترانه مهاجرت كردند.[۳]
برپایی دولت صفوی در ایران و اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی اما مهم ترین نقطه عطف در روابط تاریخی این دو سرزمین است. در این دوره با مهاجرت گروهی از عالمان و فقیهان جبل عامل به ایران، پیوندهای فرهنگی جدیدی بر مدار مذهب میان آنان شكل گرفت. حضور ده ها عالم دینی عاملی در ایران به بالندگی مذهب شیعه و تحكیم و گسترش فرهنگ شیعی و البته استحكام پایههای حاكمیت دولت شیعی صفوی انجامید. محقق كركی و شیخ بهایی از جمله این عالمان بودند كه نقش بسزایی در این زمینهها داشتند.
طی قرون بعد نیز روابط ایرانیان با شیعیان لبنان كم و بیش ادامه یافت و البته به دلیل محدودیت های آنان تحت حاكمیت عثمانی ها به سختی صورت میگرفت. با فروپاشی امپراطوری عثمانی و تشكیل لبنان بزرگ تحت قیمومیت فرانسه و با توجه به وجود مراكز دانشگاهی مدرن در این كشور، گروهی از دانشجویان ایرانی برای ادامه تحصیل عازم بیروت شدند و به ویژه در دانشگاه آمریكایی بیروت به تحصیل پرداختند.
ایجاد و تأسیس كرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی لبنان و انتشار مجله الدراسات الادبیة نیز از جمله عوامل مؤثر در پیوندهای فرهنگی ایران و لبنان پس از استقلال این كشور به شمار میرود.
عزیمت امام موسی صدر در سال 1338، از حوزه علمیه قم به لبنان نیز از عوامل مؤثر در پیوندهای تاریخی و فرهنگی اجتماعی مردم این دو سرزمین است. فعالیت های گسترده این روحانی اندیشمند و آگاه كه خود از اصالتی عاملی برخوردار بود و اجرای طرح های مختلف در جهت ارتقاء سطح فرهنگ و آگاهی های سیاسی، اجتماعی، ایجاد خودباوری و نیز تقویت بنیه اقتصادی شیعیان، نقش مهمی در بهبود نسبی وضعیت آنان كه طی قرون گذشته شرایط سخت و محدودیت های بسیاری را تحمل كرده بودند، داشت.او همچنین گفتگو میان مسیحیان و مسلمانان را وجهه همت خود قرار داد كه با استقبال طوائف مسیحی و مسلمان روبرو شد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران اما نقطه عطفی در تاریخ پیوندهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان با شیعیان لبنان بود.
روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
الف:روابط سیاسی[i]: روابط رسمی ایران و لبنان پس از استقلال لبنان و به رسمیت شناخته شدن در سال 1944 برقرار شد. پیش از آن، كنسولگری ایران در لبنان در سال 1912 كه این سرزمین با عنوان متصرفیة حبل لبنان، ولایتی مستقل در امپراطوری عثمانی بود تأسیس و در سال 1927 به سركنسولگری ایران در سوریه، لبنان (تحت قیمومیت فرانسه) و فلسطین وپس از استقلال این کشور، در سال 1955 ،به سفارت ایران در جمهوری لبنان ارتقاء یافت.
روابط ایران و لبنان پس از استقلال این كشور همراه با فراز و فرود بوده است. هرچند رویكرد و سیاست های غربگرایانه هر دو كشور، زمینه همكاری های مشترك را فراهم كرده بود، برخی اقدامات و اختلافات نیز به كاهش سطح روابط و گاه نیز به قطع كامل مناسبات سیاسی رسمی میانجامید. در دوره ریاست جمهوری كامیل شمعون كه دارای گرایش های غرب گرایانه بود، روابط میان دو كشور مودتآمیز بود. حمایت از پیمان بغداد، پیوستن به دكترین آیزنهاور و مخالفت سرسختانه با هواداران قومیت عرب، ناشی از همراهی او با سیاست های غرب بوده است. در دوره ریاست جمهوری وی، شاه ایران از لبنان دیدار كرد و او نیز در پاسخ به ایران سفر كرد.
امتناع دولت لبنان از تحویل ژنرال تیموربختیار رئیس بركنار شده ساواك كه مورد غضب شاه و تحت تعقیب دولت ایران قرار داشت، از جمله مواردی بود كه به تیرگی روابط و قطع آن از سوی ایران منجر شد كه چند سال ادامه یافت و با سفر سلیمان فرنجیه رئیس جمهور این كشور به تهران در سال 1971 دوباره برقرار گردید. در دوره ریاست جمهور فرنجیه به ویژه پس از شركت وی در جشن های 2500 ساله شاهنشاهی، مناسبات دو كشور بهبود و همكاری های مشترك افزایش یافت. ازآن پس، مناسبات نزدیك و دیدار متقابل مسئولان و هیئت های سیاسی دو كشور تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همچنان استمرار داشت.
انقلاب اسلامی ایران در حالی پیروز شد كه جنگ داخلی در این كشور ادامه داشت و نظام سیاسی از هم گسیخته و مناطق مسلماننشین این كشور تحت فشار نیروهای مسیحی فالانژ از یكسو و تهاجم اسرائیل از سوی دیگر قرار داشت. جمهوری اسلامی ایران در اولین موضعگیری های سیاسی در خصوص تحولات این كشور، ضمن محكوم كردن تجاوزات اسرائیل و نیز دخالت قدرت های خارجی، خواستار ایجاد نظام سیاسی عادلانه و با ثبات براساس خواست اكثریت مردم لبنان شد. روابط سیاسی ایران و لبنان تا پایان جنگ داخلی و امضای پیمان طائف از سوی طرف های درگیر در جنگ 15 ساله در وضعیتی عادی استمرار داشت. پس از آن نیز علی رغم آنكه این پیمان با حمایت غرب شكل گرفت و تغییری اساسی در ساختار طائفی پدید نیاورد و تأمین كننده منافع تام و تمام اكثریت مسلمان نیز نبود، جمهوری اسلامی بنا بر منافع اكثریت مردم و به ویژه به خواست شیعیان این كشور كه به انقلاب اسلامی چشم دوخته بودند، روابط را با دولت این كشور توسعه بخشید. طی دو دهه از توسعه روابط، علاوه بر همكاری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، حمایت از مقاومت این كشور در برابر تهدیدات و تهاجمات اسرائیل از محور اساسی مناسبات دوجانبه ایران و لبنان بوده است.
ب: روابط اقتصادی[ii]: روابط اقتصادی دو كشور از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برقرار بوده است. در طول جنگ 15 ساله داخلی مناسبات اقتصادی تقریباً در حال ركود بود. پس از پایان جنگ و آغاز مرحله جدید در روابط دو كشور، با دیدار متقابل مسئولان بخش های اقتصادی و تجاری و تشكیل كمیسیون های مشترك، روابط اقتصادی دو كشور نسبتاً فعال شده است. تاكنون شش دور نشست كمیسیون مشترك همكاری های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و لبنان برگزار شده است كه آخرین دور آن در سال 1387 بود. از سال 1376 تا 1390 بالغ بر 55 سند همكاری عمدتاً اقتصادی و تجاری میان دو كشور امضا شده است كه بسیاری از آنها به دلیل وضعیت سیاسی ناشی از اختلافات دو ائتلاف 14 و 8 مارس، هنوز اجرایی نشده است. طی دو دهه گذشته، همه ساله نمایشگاه های بازرگانی جمهوری اسلامی ایران در لبنان برگزار شده است كه معمولاً با استقبال مردم به ویژه مسلمانان و شیعیان این كشور همراه بوده است.
ج:روابط فرهنگی[iii]: موافقتنامه فرهنگی میان دو كشور در سال 1956(1335)، امضا شده است كه تاكنون، فعالیت های فرهنگی دوجانبه به استناد آن انجام شده است. در این موافقتنامه فرهنگی، بر تلاش دو طرف برای بسط روابط فرهنگی و تحكیم روابط معنوی دو ملت تأكید و مبادلات فرهنگی از جمله، ایجاد تسهیلات برای مبادله كتب عام المنفعه و نشریات سودمند، مبادله گروههای مختلف برای آشنایی با كشورهای یكدیگر، برگزاری نمایشگاه هنرهای ملی، مورد توافق قرار گرفته است. اعزام متقابل استادان، هنرمندان، دانشجویان و نویسندگان و ایجاد زمینه لازم برای این امر از دیگر موارد این موافقتنامه فرهنگی است. به استناد ماده 4 این موافقتنامه، ایجاد كرسیهای تدریس زبان فارسی در دانشگاههای لبنان و كرسیهای تدریس زبان عربی در دانشگاههای ایران و تلاش برای توسعه آن ها، مورد توافق طرفین قرار گرفته است. تسهیل سفرهای سیاحتی نیز از بندهای دیگر این موافقتنامه است. در این موافقتنامه، ارزشیابی و معادلسازی مدارك تحصیلی در مقاطع ابتدایی، متوسطه و عالی نیز مودر توجه و تأكید قرار گرفته است. در ماده ده موافقتنامه فرهنگی ایران و لبنان به موضوع اعزام رایزن و یا وابسته فرهنگی به كشورهای دیگر پرداخته شده است و در ماده یازده نیز بر حمایت و تشویق همكاری بین سازمانهای تربیت بدنی و برگزاری مسابقات ورزشی تأكید شده است.
از جمله اقدامات صورت گرفته در دهههای پیش از انقلاب اسلامی، امضای موافقتنامه همكاری دانشگاه تهران و دانشگاه لبنان بوده است كه براساس آن كرسی زبان فارسی در دانشگاه لبنان تأسیس و دكتر محمدی استاد اعزامی از این دانشگاه، مسئولیت آن را برعهده گرفت.
افتتاح رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیروت در سال 1986 (1365) نقطه عطفی در روابط فرهنگی دو كشور پس از پیروزی اقنلاب اسلامی در ایران بود. هر چند به سبب شرایط جنگی و اوضاع نامساعد و بحران ناشی از جنگ داخلی، محدودیتها و مشكلاتی فراروی هر گونه فعالیت فرهنگی مطلوب قرار داشت، برخی برنامههای فرهنگی هنری در بیروت و دیگر مناطق لبنان، به اجرا گزارده شد كه نظر به استقبال مردم لبنان، در سال های بعد نیز ادامه یافت. پس از پایان جنگ داخلی و به ویژه پس از امضای برنامه مبادلات فرهنگی در سال 1991 میان دو كشور، فعالیتهای فرهنگی ج.ا.ایران در لبنان توسعه یافت. این برنامهها طیف گستردهای از انواع فعالیتها اعم از برگزاری جشنوارههای فرهنگی هنری، هفتههای فیلم، سمینار و میزگردهای علمی و فرهنگی، انتشار مجله و كتاب، برگزاری دورههای آموزش زبان فارسی و یا حمایت از برگزاری چنین دورههایی در مراكز دانشگاهی و مؤسسات فرهنگی لبنانی را در برمیگیرد. زمینهسازی و همكاری در تبادلات علمی و گسترش مراودات بین دانشگاهها و مراكز علمی و حمایت از پژوهشهای ایرانشناسی از دیگر فعالیتهای رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در لبنان طی دو دهه فعالیت فرهنگی است. تكریم اندیشمندان، فرهیختگان و ادیبان لبنانی و عرب یكی از برنامههای فرهنگی ج.ا.ایران در لبنان بوده است. در برخی از این برنامهها تعدادی از ادیبان و شاعران مسیحی كه آثار ارزشمندی درباره پیامبر (ص) و خاندان مكرم ایشان پدید آوردهاند مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتهاند كه بازتاب مثبتی در میان لبنانیها به ویژه مسیحیان این كشور داشته و در تحكیم ارتباط با جامعه مسیحیان لبنانی تأثیرگزار بوده است. برگزاری نشستهای گفتگوی میان اندیشمندان مسلمان و مسیحی در این كشور نیز از دیگر برنامههای اجرا شده در طول سال های گذشته بوده است كه این امر نیز در مناسبات فرهنگی ایران و لبنان آثار مبتنی را به دنبال داشته است. به استناد برنامه مبادلات فرهنگی میان دو كشور، میان دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران و لبنان تاكنون موافقتنامههای همكاری متعددی برای مبادله استاد و دانشجو امضا شده است كه تنها برخی از آن ها جنبه عملی به خود گرفته است و بیشتر آن ها به دلیل عدم ثبات دولت ها و مسئولان مربوطه در لبنان و برخی ضعفهای طرف ایرانی تاكنون یا عملاً اجرایی نشده است و یا بطور مطلوب به اجرا گزارده نشده است. همچنین بر اساس همین برنامه مبادلات فرهنگی، همه ساله بسیاری از مراكز انتشاراتی لبنانی به ویژه مراكز نشر اسلامی و شیعی در نمایشگاه بینالمللی كتاب تهران مشاركت و جمهوری اسلامی ایران نیز معمولاً از طریق رایزنی فرهنگی و برخی مراكز انتشاراتی ایرانی در نمایشگاه بینالمللی و عربی كتاب در بیروت و برخی نمایشگاههای فصلی و محلی كتاب در این كشور حضور دارد.
در حوزه چاپ و نشر هم، رایزنی فرهنگی كشورمان تاكنون به چاپ و انشار ده ها عنوان كتاب و مجله در موضوعات گوناگون اسلامی و ایرانشناسی اقدام كرده است.
كتابخانه رایزنی فرهنگی نیز در واقع كتابخانهای تخصصی در زمینه مطالعات ایرانی در این كشور است كه با دارا بودن حدود 9000 جلد كتاب در حوزه ادبیات، تاریخ، هنر و فرهنگ مورد استفاده علاقمندان به ویژه پژوهشگران و دانشجویان قرار دارد.
طی دهه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ده ها طلبه لبنانی در حوزه علمیه قم مشغول فراگیری دروس حوزوی بودهاند. همچنین طی این سال ها تعداد قابل توجهی از دانشجویان لبنانی به ویژه شیعیان در مقاطع و رشتههای مختلف در دانشگاه های ایرانی به تحصیل اشتغال داشتهاند و هماكنون ده ها تن از آنان كه فارغالتحصیل شدهاند در حوزههای پزشكی، مهندسی و علوم انسانی در این كشور به فعالیت مشغول شدهاند. تعداد دانشجویان ایرانی در دانشگاه های لبنان به ویژه در مقطع كارشناسی ارشد و دكتری نیز طی ده سال اخیر رو به افزایش گزارده است.
ایرانشناسی و زبان و ادبیات فارسی[iv]
ایرانشناسی به مفهوم علمی آن در این كشور وجود ندارد و صرفاً در برخی مقاطع در چارچوب آموزش زبان و معرفی ادبیات فارسی و یا برخی پژوهش ها و رساله های دانشگاهی و برگزاری نشست های علمی به این موضوع پرداخته میشود. مجله «الدراسات الادبیة» نمونهای از این موارد است. برخی از استادان دانشگاهی لبنان نیز به مطالعه تاریخ و تمدن ایران و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اهتمام دارند و با نگارش كتاب و مقاله و مشاركت در نشست های علمی، نتیجه مطالعات خود را ارائه میكنند.
هرچند با توجه به روابط دیرینه و مشتركات فرهنگی و نیز موافقتنامههای فرهنگی موجود، وضعیت آموزش زبان فارسی در این كشور چندان رضایت بخش نیست،با فعالیت های نمایندگی فرهنگی ج.ا.ا در لبنان ، آموزش این زبان در سال های اخیر با استقبال مواجه و رو به توسعه بوده است.
پیش از آن، اولین گام ها برای آموزش زبان فارسی در این كشور از دانشگاه دولتی لبنان آغاز شد. در پی امضای توافقنامه فرهنگی همكاری میان دانشگاه تهران و دانشگاه مزبور در سال 1958 (1336 ش) دكتر محمد محمدی ملایری كه خود دانشآموخته دانشگاه آمریكایی بیروت بود از سوی دانشگاه تهران برای راهاندازی كرسی زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان اختیاری در دانشگاه دولتی لبنان عازم بیروت شد و به مدت 10 سال مسئولیت كرسی و تدریس زبان و ادبیات فارسی را برعهده داشت. علاوه بر آن، او نسبت به معرفی زبان و ادبیات فارسی به ادب پژوهان و محافل ادبی لبنان اهتمام داشت و موفق شد مجله دو زبانه الدراسات الادبیة را در این دانشگاه منتشر كند. این نشریه، تنها به پژوهش های زبان و ادبیات فارسی اختصاص نداشت و در كنار این مهم، مقالاتی در حوزه ادبیات تطبیقی فارسی و عربی، زبان و ادبیات عرب و موضوعات تاریخی مرتبط نیز به دو زبان فارسی و عربی در آن درج میشد. در پی بازگشت دكتر محمدی به ایران، هرچند دكتر احمد لواسانی كه دكترای خود را در رشته زبان و ادبیات عرب از دانشگاه لبنان دریافت كرده بود و با همكاری دكتر فكتور الكك كه دكترای زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران اخذ و به عنوان اولین استاد لبنانی حائز دكترا در این رشته به دانشگاه دولتی لبنان پیوسته شد، كار آموزش زبان فارسی را ادامه دادند ولی انتشار مجله مزبور به علل مختلف متوقف شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان و بروز نابسامانی در دانشگاه ها، كار آموزش زبان فارسی نیز برای مدتی تعطیل و به دنبال تأسیس شاخههای این دانشگاه در مناطق مختلف لبنان كه بنا بر شرایط جنگ صورت گرفت، دوباره به طور محدود از سر گرفته شد. پس از پایان جنگ، با پیگیری رایزنی فرهنگی ج.ا.ا در بیروت آموزش زبان فارسی مورد اهتمام بیشتری قرار گرفت و با راهاندازی مجدد كرسی زبان فارسی در دانشگاه دولتی لبنان تلاش برای توسعه آموزش این زبان و برگزاری دورههای آزاد آموزش آغاز شد. همچنین در ادامه این تلاش ها، مجله الدراسات الادبیة پس از 20 سال توقف، مجدداً با اهتمام دكتر فكتور الكك راهاندازی گردید.
از آنجا كه زبان فارسی در دانشگاه دولتی و برخی دیگر از دانشگاه های لبنان صرفاً به عنوان زبان اختیاری در كنار دیگر زبان های شرقی و تنها در چند رشته، آموزش داده میشود، نتیجه مطلوبی همچون توانمند سازی زبان آموزان به خواندن متون فارسی و یا سخن گفتن به فارسی در پی نداشته است. لذا طی سال های گذشته از سوی رایزنی مزبور تلاش هایی برای راهاندازی گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی این كشور صورت گرفته است كه در پی امضای توافقنامه همكاری میان دانشگاه های تهران و دولتی لبنان در سال 1388، و توافق های اولیه انجام و برخی مصوبات قانونی نیز در این خصوص اخذ شده است. همچنین درسنامه زبان و ادبیات فارسی تهیه و به تأیید قطب علمی دانشگاه فردوسی نیز رسیده است و در كمیته مربوطه در دانشكده ادبیات دانشگاه مزبور مورد تأیید قرار گرفته است. تغییر و تحولات سیاسی و جابجایی مسئولان مربوطه اما تاكنون مانع از آن بوده است كه این مهم تحقق یابد. در صورت تأسیس و فعالیت این گروه آموزشی، نه تنها زبان فارسی كه مقوله پژوهش در حوزه ادبیات فارسی و تاریخ و تمدن ایران و نیز ادبیات تطبیقی فارسی و عربی مورد اهتمام بیشتری قرار خواهد گرفت و البته تأثیر بسزایی در پیوندهای فرهنگی خواهد گزارد.
علاوه بر شاخههای دانشگاه دولتی در مناطق مختلف، آموزش زبان فارسی در برخی دیگر از دانشگاه ها از جمله دانشگاه قدیس یوسف و دانشگاه روحالقدس انجام میشود. همچنین با پیگیری ها و پشتیبانی رایزنی فرهنگی اخیراً در مجموعهای از مدارس غیرانتفاعی وابسته به المؤسسة الاسلامیۀ للتعلیم و التربیة كه دارای 14 شعبه و مجتمع آموزشی در بیروت و شهرهای جنوبی و بقاع است، كار آموزش زبان فارسی آغاز شده است. همچنین مشابه این همکاری با سازمان مدارس المهدی وابسته به حزب الله صورت گرفته است.
از آنجا كه در كنار نظام آموزشی لبنان دانشآموزان موظف به فراگیری یكی از زبان های انگلیسی یا فرانسه به عنوان زبان دوم پس از زبان عربی و مجاز به فراگیری یك زبان خارجی دیگر به عنوان زبان اختیاری میباشند، مشروط به فراهم آمدن زمینههای لازم و ساز و كارهای مناسب، امكان گسترش این تجربه جدید به دیگر مدارس وجود دارد.
آموزش زبان فارسی برای داوطلبان آزاد نیز طی دهه گذشته تاكنون در محل رایزنی فرهنگی برقرار و به ویژه در چند سال اخیر با استقبال بسیاری روبرو بوده است.
لبنان و انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران بازتاب گستردهای در لبنان داشت و آرایش نیروهای سیاسی این كشور را كه تا آن زمان در جهت منافع جریان های مسیحی غربگرا، بود به نفع
مسلمانان و بویژه شیعیان تغییر داد. این تحول كه زمینههای آن از یك دهه قبل از آن و با تأسیس جنبش محرومین توسط امام موسی صدر در حال شكلگیری بود، با ایجاد اعتماد و بسیج سیاسی شیعیان، آنان را به امكان ایفای نقش مؤثر در صحنه سیاسی این كشور امیدوار ساخت. جنبش امل هرچند از پیروزی انقلاب استقبال كرد به دلیل جریان محافظهكار كه به تدریج و پس از ناپدید شدن امام موسی صدر بر آن حاكم شده بود، نتوانست پذیرای تام و تمام پیام های آن باشد و لذا عملاً گرفتار انشقاق و كنارهگیری بسیاری از مسئولان و كادرهای اصلی شد. شكلگیری مجموعه سیاسی جدید كه بعدها نام «حزبالله» را بر خود نهاد، نقطه عطفی مهم در تاریخ معاصر شیعیان لبنان بود. از آن پس طائفه شیعه با پشت سر گذاشتن دوران ضعف و فتور و و نادیده شدن، به ایفای نقش در تحولات سیاسی، اجتماعی و مشاركت در نظام سیاسی پرداخت. شیعیان به پشتوانه چنین تحولی توانستهاند طی دو دهه اخیر با قدرتمندی تمام و با شكل دادن به جریان مقاومت، در برابر تهدیدات و حملات اسرائیل، پایداری و به موفقیت های شگرفی دست یابند.در واقع شیعیان لبنان با پیروزی انقلاب اسلامی، هویت خود را بازیافتند و توانمندی های نهفته آنان نیز متبلور شد.
انقلاب اسلامی علاوه بر شیعیان، در میان اهل سنت لبنان نیز هوادارانی یافت و برخی مجموعهها نیز در این راستا شكل گرفت كه جنبش توحید اسلامی در طرابلس از جمله آنان بود. هر چند این جنبش دو سال پس از تأسیس به دلیل برخی تندروی ها و درگیری های خونین با جریان های سكولار مخالف، ناگزیر تن به محدودیت فعالیت های سیاسی و اجتماعی داد، هواداری از پیامهای انقلاب اسلامی به عنوان نهضتی علیه استعمار و استبداد و احیا كننده هویت دینی مسلمانان، در میان برخی از روشنفكران، جوانان و عالمان دینی اهل سنت ادامه یافت. در عین حال تلاش هایی صورت گرفته است تا انقلاب اسلامی را نهضتی صرفاً شیعی معرفی و حمایت ایران از حزبالله تهدیدی برای جامعه سنی لبنان معرفی شود. با وجود این تلاش ها كه به ویژه در سال های اخیر به طور هدفمند دنبال میشود، جمهوری اسلامی ایران توانسته است، روابط خود را با بسیاری از شخصیت ها و محافل و جریان های سنی در این كشور استمرار بخشد.
از سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه پس از اعلام موجودیت حزبالله به عنوان ادامه خط انقلاب اسلامی در لبنان، در میان مسیحیان غربگرا و به ویژه جریان های تندرو و احزاب سیاسی مارونی نیز مخالفت هایی برانگیخته شد كه تاکنون كم و بیش ادامه دارد. علی رغم این مخالفت ها، روابط جمهوری اسلامی ایران با بسیاری از شخصیت های سیاسی، مذهبی و فرهنگی مستقل و محافل و مراكز و جریان های سیاسی وابسته به مسیحیان از گذشته تاكنون استمرار داشته است.[۴]
پاورقی
[i] اطلاعات این بخش با استفاده از وب سایت: سفارت ج.ا.ایران در لبنان به آدرس: www.iranianembassy.net ارائه شده است.
[ii] اطلاعات این بخش با استفاده از دو منبع زیر ارائه شده است:
1- وب سایت سفارت ج.ا.یران در لبنان به آدرس: www.iranianembassy.net
2- اطلاعات میدانی نگارنده
[iii] اطلاعات این بخش با استفاده از دو منبع زیر ارائه شده است:
1- وب سایت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیروت به آدرس: www.beirut.icro.ir
2- اطلاعات میدانی نگارنده
[iv] اطلاعات مربوط به زبان فارسی در لبنان با استفاده از دو منبع زیر ارائه شده است:
1- وب سایت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیروت به آدرس: www.beirut.icro.ir
2- اطلاعات میدانی نگارنده
نیز نگاه کنید به
- روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران
- لبنان ؛روابط خارجی لبنان
- روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران ؛سیاست و حکومت لبنان
- روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران ؛ نظام فرهنگی لبنان
- روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران ؛ اقتصاد و معیشت لبنان
- روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران ؛ سیاست و حکومت لبنان
- نظام فرهنگی لبنان؛ روابط فرهنگی لبنان و ایران