پیشینه تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «پژوهشگران تاريخ هنر معاصر عرب عموماً بر اين باورند كه '''مارون النقاش'''  براي اولين بار تأتر را در لبنان و جهان عرب مطرح ساخت (نجم 1980، 31). النقاش كه در ايتاليا با اين هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمايشنامه بخيل را كه اقتباسي از نمايشنامه خسيس...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
پژوهشگران تاريخ هنر معاصر عرب عموماً بر اين باورند كه '''مارون النقاش'''  براي اولين بار تأتر را در لبنان و جهان عرب مطرح ساخت (نجم 1980، 31). النقاش كه در ايتاليا با اين هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمايشنامه بخيل را كه اقتباسي از نمايشنامه خسيس مولير بود نوشت و در همان سال در محل سكونت خود به اجرا گذاشت. او در سالهاي بعد دو نمايشنامه ديگر هم نوشت و اجرا كرد؛ يكي نمايشنامه ابوالحسن المغفل يا هارون الرشيد در سال 1849 و ديگر،حسود گستاخ در سال 1853. با مرگ زود هنگام النقاش در سال 1855، برخي از شاگردان و هوداران او، به [[مصر]] كوچ كردند و تجربه‌هاي نمايشي خود را در اين كشور كه شرايط مساعدتري براي فعاليت‌هاي هنري جديد داشت ادامه داند و زمينه‌هاي بالندگي آن رادر جهان عرب فراهم آوردند. در لبنان تنها برخي تلاش‌هاي پراكنده در اين زمينه ادامه يافت؛ از جمله ترجمه‌هايي كه از نمايشنامه اروپايي صورت گرفت و يا اجراي برنامه‌هاي نمايشي كه در مدارس و مجالس و مناسبتهاي اجتماعي، انجام مي‌شد. از سالهاي اوليه قرن بيستم و در راستاي جنبش ادبي با فزوني گرفتن ترجمه متون نمايشي غربي ونيز تأليف نمايشنامه‌هايي توسط نويسندگان و اديبان لبناني، هنر نمايش با مفهوم و قالبهاي جديد، بار ديگر سربرآورد. از جمله نمايشنامه‌هايي كه از متون اروپايي ترجمه شده ،اتللو از شكسپير بود كه در سال 1912 توسط خليل مطران ترجمه و توسط گروه هنري جورج ابيض هنرمند مصري اجرا شد. در اين مرحله، نمايشنامه‌ها بيشتر تحت تأثير رويكرد رئاليسم اجتماعي بود. و از اولين نمايشنامه‌هايي كه با اين رويكرد نوشته شد، پدران و پسران، نوشته اديب نامدار لبناني و چهره بارز ادبيات مهجر، [[ميخائيل نعيمه]] بود. نمايشنامه او اولين نمايشنامه‌اي بود كه در جهان عرب به مسئله گسست و چالش بين نسلها پرداخت و آن را مورد واكاوي قرار داد (الراعي 1992، 208). مسيري را كه نعيمه آغاز كرد در سالهاي بعدي رهروان بسياري داشت و نمايشنامه‌هاي متعددي با رويكرد واكاوي مسائل اجتماعي نوشته و اجرا شد. نمايشنامه بالاتر از انتقام با چنين رويكردي نوشته شد و در سال 1931 در دانشگاه آمريكايي بيروت به اجرا درآمد (پيشين، 211).
[[پرونده:هنرهای نمایشی لبنان.jpg|بندانگشتی|هنرهای نمایشی لبنان]]
پژوهشگران تاریخ هنر معاصر عرب عموماً بر این باورند كه '''مارون النقاش'''  برای اولین بار تئاتر را در [[لبنان]] و جهان عرب مطرح ساخت <ref>نجم (1980)،ص 31</ref>. النقاش كه در ایتالیا با این هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمایشنامه بخیل را كه اقتباسی از نمایشنامه خسیس مولیر بود نوشت و در همان سال در محل سكونت خود به اجرا گذاشت. او در سال‌های بعد دو نمایشنامه دیگر هم نوشت و اجرا كرد؛ یكی نمایشنامه ابوالحسن المغفل یا هارون الرشید در سال 1849 و دیگر،حسود گستاخ در سال 1853. با مرگ زود هنگام النقاش در سال 1855، برخی از شاگردان و هوداران او، به [[مصر]] كوچ كردند و تجربه‌های نمایشی خود را در این كشور كه شرایط مساعدتری برای فعالیت‌های هنری جدید داشت ادامه دادند و زمینه‌های بالندگی آن را در جهان عرب فراهم آوردند. در لبنان تنها برخی تلاش‌های پراكنده در این زمینه ادامه یافت؛ از جمله ترجمه‌هایی كه از نمایشنامه اروپایی صورت گرفت و یا اجرای برنامه‌های نمایشی كه در مدارس و مجالس و مناسبت‌های اجتماعی، انجام می‌شد. از سال‌های اولیه قرن بیستم و در راستای جنبش ادبی با فزونی گرفتن ترجمه متون نمایشی غربی و نیز تألیف نمایشنامه‌هایی توسط نویسندگان و ادیبان لبنانی، هنر نمایش با مفهوم و قالب‌های جدید، بار دیگر سربرآورد. از جمله نمایشنامه‌هایی كه از متون اروپایی ترجمه شده، اتللو از شكسپیر بود كه در سال 1912 توسط [[خلیل مطران]] ترجمه و توسط گروه هنری جورج ابیض هنرمند مصری اجرا شد. در این مرحله، نمایشنامه‌ها بیشتر تحت تأثیر رویكرد رئالیسم اجتماعی بود. و از اولین نمایشنامه‌هایی كه با این رویكرد نوشته شد، پدران و پسران، نوشته ادیب نامدار لبنانی و چهره بارز ادبیات مهجر، [[ميخائيل نعيمه|میخائیل نعیمه]] بود. نمایشنامه او اولین نمایشنامه‌ای بود كه در جهان عرب به مسئله گسست و چالش بین نسل‌ها پرداخت و آن را مورد واكاوی قرار داد <ref>الراعی (1992)، ص208</ref>. مسیری را كه نعیمه آغاز كرد در سال‌های بعدی رهروان بسیاری داشت و نمایشنامه‌های متعددی با رویكرد واكاوی مسائل اجتماعی نوشته و اجرا شد. نمایشنامه بالاتر از انتقام با چنین رویكردی نوشته شد و در سال 1931 در دانشگاه آمریكایی بیروت به اجرا درآمد <ref>الراعی (1992)، ص211</ref>.


يكي از نقاط عطف حوزه تأتر در اين دوران، پيدا كردن راه حلي ميانه براي مشكل زبان نمايشنامه‌ها بود. ميخائيل نعيمه در نمايشنامه خود هر دو زبان عاميانه و فصيح را به كار گرفت تا بتواند با هر دو گروه مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كند و بدينسان گستره مخاطبان تأتر كه پيشتر محدود به گروه‌هاي خاص اجتماعي بود، ديگر طبقات اجتماعي را نيز شامل شود. اين تحول هر چند موفقيتي نسبي به همراه داشت،نتوانست به فراگيري اين هنر و جذب گسترده مخاطبان منجر شود. در سالهاي بعد هم با اين كه نمايشنامه‌هاي متعددي نوشته و تعداد بيشتري از زبان‌هاي مختلف به عربي ترجمه شد، محدوديت گستره مخاطبان همچنان برقرار ماند.  
یكی از نقاط عطف حوزه تئاتر در این دوران، پیدا كردن راه حلی میانه برای مشكل زبان نمایشنامه‌ها بود. میخائیل نعیمه در نمایشنامه خود هر دو زبان عامیانه و فصیح را به كار گرفت تا بتواند با هر دو گروه مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كند و بدین‌سان گستره مخاطبان تئاتر كه پیشتر محدود به گروه‌های خاص اجتماعی بود، دیگر طبقات اجتماعی را نیز شامل شود. این تحول هر چند موفقیتی نسبی به همراه داشت،نتوانست به فراگیری این هنر و جذب گسترده مخاطبان منجر شود. در سال‌های بعد هم با این كه نمایشنامه‌های متعددی نوشته و تعداد بیشتری از زبان‌های مختلف به عربی ترجمه شد، محدودیت گستره مخاطبان همچنان برقرار ماند.


مرحله نوين تأتر معاصر لبنان از دهه شصت قرن گذشته آغاز شد كه با شكل‌گيري گروه‌هاي تأتر (پيشين، 214) و بهره‌گيري از تجربه حدود نيم قرن، تأتر ملي لبنان تبلور يافت. در دهه‌هاي شصت و هفتاد اين قرن لبنان نه تنها كانون فرهنگي منطقه كه صحنه حضور پررنگ احزاب و جريانهاي گوناگون سياسي بود. از سوي ديگر، گرايشهاي ادبي وهنري متأثر از مكاتب غربي مبتني بر رويكردهاي فلسفي در اين دوران هواداراني قابل توجه داشت. تأتر هم متأثر از چنين فضايي صحنه چالش انديشه‌هاي سياسي و فلسفي شد و مخاطبان بسياري را جذب كرد.
مرحله نوین تئاتر معاصر لبنان از دهه شصت قرن گذشته آغاز شد كه با شكل‌گیری گروه‌های تئاتر <ref>الراعی (1992)، ص214</ref> و بهره‌گیری از تجربه حدود نیم قرن، تئاتر ملی لبنان تبلور یافت. در دهه‌های شصت و هفتاد این قرن لبنان نه تنها كانون فرهنگی منطقه كه صحنه حضور پررنگ احزاب و جریان‌های گوناگون سیاسی بود. از سوی دیگر، گرایش‌های ادبی وهنری متأثر از مكاتب غربی مبتنی بر رویكردهای فلسفی در این دوران هوادارانی قابل توجه داشت. تئاتر هم متأثر از چنین فضایی صحنه چالش اندیشه‌های سیاسی و فلسفی شد و مخاطبان بسیاری را جذب كرد.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 230_233</ref>
 
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[هنر لبنان]]
* [[تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان]]
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۰۹

هنرهای نمایشی لبنان

پژوهشگران تاریخ هنر معاصر عرب عموماً بر این باورند كه مارون النقاش  برای اولین بار تئاتر را در لبنان و جهان عرب مطرح ساخت [۱]. النقاش كه در ایتالیا با این هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمایشنامه بخیل را كه اقتباسی از نمایشنامه خسیس مولیر بود نوشت و در همان سال در محل سكونت خود به اجرا گذاشت. او در سال‌های بعد دو نمایشنامه دیگر هم نوشت و اجرا كرد؛ یكی نمایشنامه ابوالحسن المغفل یا هارون الرشید در سال 1849 و دیگر،حسود گستاخ در سال 1853. با مرگ زود هنگام النقاش در سال 1855، برخی از شاگردان و هوداران او، به مصر كوچ كردند و تجربه‌های نمایشی خود را در این كشور كه شرایط مساعدتری برای فعالیت‌های هنری جدید داشت ادامه دادند و زمینه‌های بالندگی آن را در جهان عرب فراهم آوردند. در لبنان تنها برخی تلاش‌های پراكنده در این زمینه ادامه یافت؛ از جمله ترجمه‌هایی كه از نمایشنامه اروپایی صورت گرفت و یا اجرای برنامه‌های نمایشی كه در مدارس و مجالس و مناسبت‌های اجتماعی، انجام می‌شد. از سال‌های اولیه قرن بیستم و در راستای جنبش ادبی با فزونی گرفتن ترجمه متون نمایشی غربی و نیز تألیف نمایشنامه‌هایی توسط نویسندگان و ادیبان لبنانی، هنر نمایش با مفهوم و قالب‌های جدید، بار دیگر سربرآورد. از جمله نمایشنامه‌هایی كه از متون اروپایی ترجمه شده، اتللو از شكسپیر بود كه در سال 1912 توسط خلیل مطران ترجمه و توسط گروه هنری جورج ابیض هنرمند مصری اجرا شد. در این مرحله، نمایشنامه‌ها بیشتر تحت تأثیر رویكرد رئالیسم اجتماعی بود. و از اولین نمایشنامه‌هایی كه با این رویكرد نوشته شد، پدران و پسران، نوشته ادیب نامدار لبنانی و چهره بارز ادبیات مهجر، میخائیل نعیمه بود. نمایشنامه او اولین نمایشنامه‌ای بود كه در جهان عرب به مسئله گسست و چالش بین نسل‌ها پرداخت و آن را مورد واكاوی قرار داد [۲]. مسیری را كه نعیمه آغاز كرد در سال‌های بعدی رهروان بسیاری داشت و نمایشنامه‌های متعددی با رویكرد واكاوی مسائل اجتماعی نوشته و اجرا شد. نمایشنامه بالاتر از انتقام با چنین رویكردی نوشته شد و در سال 1931 در دانشگاه آمریكایی بیروت به اجرا درآمد [۳].

یكی از نقاط عطف حوزه تئاتر در این دوران، پیدا كردن راه حلی میانه برای مشكل زبان نمایشنامه‌ها بود. میخائیل نعیمه در نمایشنامه خود هر دو زبان عامیانه و فصیح را به كار گرفت تا بتواند با هر دو گروه مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كند و بدین‌سان گستره مخاطبان تئاتر كه پیشتر محدود به گروه‌های خاص اجتماعی بود، دیگر طبقات اجتماعی را نیز شامل شود. این تحول هر چند موفقیتی نسبی به همراه داشت،نتوانست به فراگیری این هنر و جذب گسترده مخاطبان منجر شود. در سال‌های بعد هم با این كه نمایشنامه‌های متعددی نوشته و تعداد بیشتری از زبان‌های مختلف به عربی ترجمه شد، محدودیت گستره مخاطبان همچنان برقرار ماند.

مرحله نوین تئاتر معاصر لبنان از دهه شصت قرن گذشته آغاز شد كه با شكل‌گیری گروه‌های تئاتر [۴] و بهره‌گیری از تجربه حدود نیم قرن، تئاتر ملی لبنان تبلور یافت. در دهه‌های شصت و هفتاد این قرن لبنان نه تنها كانون فرهنگی منطقه كه صحنه حضور پررنگ احزاب و جریان‌های گوناگون سیاسی بود. از سوی دیگر، گرایش‌های ادبی وهنری متأثر از مكاتب غربی مبتنی بر رویكردهای فلسفی در این دوران هوادارانی قابل توجه داشت. تئاتر هم متأثر از چنین فضایی صحنه چالش اندیشه‌های سیاسی و فلسفی شد و مخاطبان بسیاری را جذب كرد.[۵]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. نجم (1980)،ص 31
  2. الراعی (1992)، ص208
  3. الراعی (1992)، ص211
  4. الراعی (1992)، ص214
  5. صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 230_233