مشاهیر موسیقیدان روسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
هنگامی که او در [[نیروی دریایی روسیه|نیروی دریایی]] سفر دور دنیا را تجربه میکرد موفق شد سمفونی اول خود را بنام «Сербскаяфантазия» به پایان برساند (1861 تا 1865) در طی این مدت از کشورهایی چون انگلستان، نروژ، لهستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، [[ایالات متحده]] آمریکا، برزیل دیدن کرد و پس از بازگشت به [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] در سال 1865 این اثر را زیر نظر بالاکیروف بازبینی و اجرا کرد. که عده‌ای گمان کرده بودند این اولین سمفونی ساخته شده توسط یک آهنگ‌ساز روس است. (اما آنتوان روبن اشتاین اولین سمفونی خود را در سال 1850 ساخته بود). او در سال 1871 نیروی دریایی را ترک کرد و به سمت استادی ارکستراسیون و آهنگ‌سازی در کنسرواتوار [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] نائل آمد. در آنجا بود که به معنای واقعی [[موسیقی در روسیه|موسیقی]] علمی را درک کرد و فرم، هارمونی و کنترپوان را آموخت به تئوریسین بزرگی مبدل شد که شاگردانی چون سرگئی پروکفیف С. С. Прокофьев وایگور استراوینسکی И. Ф. Стравинский را تربیت کرد که بعدها پرچمداران موسیقی قرن بیستم شدند. [[نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف|کورساکف]] آهنگ‌سازی پرکار بود و سعی خود را روی ساخت اپرا متمرکز کرد که نتیجه آن پانزده اپرا می‌باشد. موضوعات اپراهایش یا بر اساس ملودرام‌های تاریخی است (مانند اپرای عروس تزار)، یا اپراهای محلی است (مانند اپرای شب ماه مه) و یا بر پایه افسانه‌هاست (مانند اپرای عروس برفی). دکلاماسیون‌های واقع گرایانه، ملودی‌های آوازی و ایجاد فضاهای هارمونیک تاثیر گذار با استفاده از بیان ارکستراسیون بی بدیل از جمله مشخصه‌های آثار کورساکف است. کورساکف در سال 1905 از سمت استادی کنسرواتوار [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] کناره گیری کرد و سرانجام در 21 ژوئن1908 در سن 68 سالگی چشم از جهان فرو بست<ref>برگرفته از http://www.harmonytalk.com/archives/000518.html</ref><ref>کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ [[روسیه]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،</ref>.
هنگامی که او در [[نیروی دریایی روسیه|نیروی دریایی]] سفر دور دنیا را تجربه میکرد موفق شد سمفونی اول خود را بنام «Сербскаяфантазия» به پایان برساند (1861 تا 1865) در طی این مدت از کشورهایی چون انگلستان، نروژ، لهستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، [[ایالات متحده]] آمریکا، برزیل دیدن کرد و پس از بازگشت به [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] در سال 1865 این اثر را زیر نظر بالاکیروف بازبینی و اجرا کرد. که عده‌ای گمان کرده بودند این اولین سمفونی ساخته شده توسط یک آهنگ‌ساز روس است. (اما آنتوان روبن اشتاین اولین سمفونی خود را در سال 1850 ساخته بود). او در سال 1871 نیروی دریایی را ترک کرد و به سمت استادی ارکستراسیون و آهنگ‌سازی در کنسرواتوار [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] نائل آمد. در آنجا بود که به معنای واقعی [[موسیقی در روسیه|موسیقی]] علمی را درک کرد و فرم، هارمونی و کنترپوان را آموخت به تئوریسین بزرگی مبدل شد که شاگردانی چون سرگئی پروکفیف С. С. Прокофьев وایگور استراوینسکی И. Ф. Стравинский را تربیت کرد که بعدها پرچمداران موسیقی قرن بیستم شدند. [[نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف|کورساکف]] آهنگ‌سازی پرکار بود و سعی خود را روی ساخت اپرا متمرکز کرد که نتیجه آن پانزده اپرا می‌باشد. موضوعات اپراهایش یا بر اساس ملودرام‌های تاریخی است (مانند اپرای عروس تزار)، یا اپراهای محلی است (مانند اپرای شب ماه مه) و یا بر پایه افسانه‌هاست (مانند اپرای عروس برفی). دکلاماسیون‌های واقع گرایانه، ملودی‌های آوازی و ایجاد فضاهای هارمونیک تاثیر گذار با استفاده از بیان ارکستراسیون بی بدیل از جمله مشخصه‌های آثار کورساکف است. کورساکف در سال 1905 از سمت استادی کنسرواتوار [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] کناره گیری کرد و سرانجام در 21 ژوئن1908 در سن 68 سالگی چشم از جهان فرو بست<ref>برگرفته از http://www.harmonytalk.com/archives/000518.html</ref><ref>کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ [[روسیه]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،</ref>.


=== [[سوئیت سمفونیک شهرزاد]] ===
از میان آثار زیبای [[نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف|کورساکف]] سوئیت سمفونیک شهرزاد بدلیل ترکیب پیچیده موتیف‌ها، ارکستراسیون آتشین و خلق تصاویر و فضاهای افسانه‌ای در جایگاه ویژه‌ای قرار دارد. شهرزاد (1888) در چهار موومان بر اساس داستان‌های هزار و یک شب ساخته شده است و رنگ و بوی شرقی در سرتاسر آن موج می‌زند که این خصیصه با استفاده از مواد و مصالح ناب موسیقایی و پرورش استادانه آن‌ها میسر شده و در این میان تمی که شهرزاد و شخصیت او را بیان می‌کند به انسجام قطعه کمک به سزایی کرده است. سمفونی شهرزاد، از آثار معروف دوره رمانتیسم است و همانطور که گفتیم کورساکف آن را تحت تاثیر داستان هزار و یک شب خلق کرده است. این اثر دارای چهار موومان است به نام‌های دریا و کشتی سندباد؛ داستان شاهزاده قلندر؛ شاهزاده و ملکه جوان ؛ و جشن بغداد.
[[نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف|ریمسکی کورساکف]] در این چهار موومان همانطور که از نامشان پیداست سعی داشته است که تخیل شنونده را توسط موسیقی در فضای مورد نظر سیر دهد. در تمام این چهار موومان دو تم اصلی به چشم می‌خورند: یکی تم خشک و بی رحم سلطان است که نمایانگر شخصیت مستبد اوست و دیگری تم پر احساس و پر پیچ و خم شهرزاد است که شخصیت قصه گوی او را بیان می‌کند. این دو تم که در مقابل هم قرار دارند در جریان کل اثر دیده می‌شوند و هر بار بیانگر حالتی خاص هستند. خود کورساکف در مورد این دو تم چنین می‌گوید: «اینها عناصر خالص موسیقایی هستند که در هر زمان در حالتی متفاوت ظاهر می‌شوند و بیانگر تصاویر، صحنه‌ها و حالات مورد نظر هستند».
موومان اول که «دریا و کشتی سندباد» نام دارد، با غرش یکباره سازهای بادی برنجی و اجرای تمی پایین رونده که بیانگر شخصیت مقتدر سلطان است آغاز می‌شود. اما بزودی بعد از چند آکورد در بادی‌های چوبی (که یادآور اوورتور «رویای نیمه شب تابستان» مندلسون است) ویلون تکنواز با همراهی‌هارپ اجرای تمی را به عهده می‌گیرد که در هر چهار موومان شنیده می‌شود و نمایانگر شخصیت قصه گوی خود است. در این موومان دو تم اصلی به گوش می‌رسد که یکی تم پر جوش و خروش سرآغاز داستان و کشتی سندباد است و دیگری تمی که امواج خروشان و متلاطم دریا را تصویر می‌کند.
در موومان دوم که «شاهزاده قلندر» نام دارد، یک ساز باسون روایت‌پرداز داستان می‌شود که سازهای بادی برنجی نیز بصورت مداوم در جای جای موومان خودنمایی می‌کنند. در این موومان ابتدا ملودی شرقی‌ای که تا حدی متاثر از موسیقی خاورمیانه است (تم شهرزاد)، به نوبت هم توسط ارکستر کامل و هم سازهای سلو که شامل باسون، ابوا، فلوت و هورن می‌شوند، اجرا می‌شود و در ادامه برای ایجاد توازن، نغمه چابکی پس از مقدمه بادی‌های برنجی ظاهر می‌شود که در این میان چندین بار کلارینت تم چابک را قطع کرده و ملودی ای (تم شهرزاد) را می‌نوازد که در اینجا نمایانگر سماع درویشان است.
موومان سوم که «شاهزاده و ملکه جوان» نام گرفته است، توصیف گر یک عشق شاعرانه شرقی است که سازهای زهی ارکستر به همراه فلوت‌ها و کلارینت‌ها نغمه سرای آن هستند. موومان چهارم «جشن در بغداد»، «دریا»، «برخورد کشتی با صخره‌ای که بر روی آن مجسمه یک مرد برنزی قرار دارد» نام دارد. این موومان با ملودی کوتاه ویلن تک‌نواز آغاز می‌شود که بزودی به حرکت کوبنده ارکستر می‌پیوندد و پس ار لحظاتی به ملودی فلوت به همراه زهی‌ها ملحق می‌شود. جشن در بغداد بسیار پر جوش و خروش و پر از رقص و پایکوبی است که در آن سازهای مثلث، سنج و دایره زنگی به یاری ارکستر آمده و فضای جشن و پایکوبی را به زیبایی مجسم می‌کنند<ref>برگرفته از http://harmonic.mihanblog.com/post/4</ref>.
== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==



نسخهٔ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۰

از مشاهیر بزرگ موسیقی در کشور روسیه به آهنگساز معروف، نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف اشاره می کنیم. وی از بزرگ ترین آهنگسازان موسیقی کلاسیک روسیه است.

نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف

نیکلای آندریویچ ریمسکی کورساکوف(به روسی Николай Андреевич Римский-Корсаков)، را باید از بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان موسیقی کلاسیک و از اساتید بزرگ هارمونی و ارکستراسیون به حساب آورد. او آهنگ‌سازی است خوش قریحه و با احساس که به مدد تخیل شگرف خود و با کنار هم گذاشتن خیال و واقعیت تصاویر بدیعی را خلق کرده و به نمایش می گذارد که ذهن و روح هر شنونده‌ای را مبهوت زیبایی‌های خود می‌کند. نیکلای ریمسکی کورساکفدر هجدهم مارس 1844 در روستای تیخوین نزدیک شهر نوگوراد روسیه در خانواده‌ای اهل فرهنگ و هنر بدنیا آمد. او استعداد و توانایی‌های موسیقایی خود را از همان دوران کودکی نمایان کرد و آموزش پیانو را نزد مادرش  که دستی در نواختن پیانو داشت آغاز کرد. اما عشق به دریا باعث شد که او تحصیل در کالج نیروی دریایی امپراتوری روسیه در سن پترزبورگ و متعاقبآ پیوستن به نیروی دریایی را انتخاب کند. او در سال 1861 با آهنگ‌ساز مشهوری به نام میلی بالاکیروف آشنا شد و بدین طریق به گروه پنج نفری آهنگ‌سازان جوانی که بعدها به «گروه پنج» «Могучей кучки» معروف شدند و بالاکیروف رهبری آن‌ها را به عهده داشت پیوست. آشنایی با بالاکیروف و تشویق‌ها و آموزش‌های او در اوقات فراغت از سفرهای دریایی موجب شد تا در نیکلای جوان سعی و تمرکز بیش‌تری روی موسیقی بوجود بیاید و آهنگ‌سازی را با شور و اشتیاق مضاعفی در برنامه کاری خود قرار دهد.

هنگامی که او در نیروی دریایی سفر دور دنیا را تجربه میکرد موفق شد سمفونی اول خود را بنام «Сербскаяфантазия» به پایان برساند (1861 تا 1865) در طی این مدت از کشورهایی چون انگلستان، نروژ، لهستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، ایالات متحده آمریکا، برزیل دیدن کرد و پس از بازگشت به سن پترزبورگ در سال 1865 این اثر را زیر نظر بالاکیروف بازبینی و اجرا کرد. که عده‌ای گمان کرده بودند این اولین سمفونی ساخته شده توسط یک آهنگ‌ساز روس است. (اما آنتوان روبن اشتاین اولین سمفونی خود را در سال 1850 ساخته بود). او در سال 1871 نیروی دریایی را ترک کرد و به سمت استادی ارکستراسیون و آهنگ‌سازی در کنسرواتوار سن پترزبورگ نائل آمد. در آنجا بود که به معنای واقعی موسیقی علمی را درک کرد و فرم، هارمونی و کنترپوان را آموخت به تئوریسین بزرگی مبدل شد که شاگردانی چون سرگئی پروکفیف С. С. Прокофьев وایگور استراوینسکی И. Ф. Стравинский را تربیت کرد که بعدها پرچمداران موسیقی قرن بیستم شدند. کورساکف آهنگ‌سازی پرکار بود و سعی خود را روی ساخت اپرا متمرکز کرد که نتیجه آن پانزده اپرا می‌باشد. موضوعات اپراهایش یا بر اساس ملودرام‌های تاریخی است (مانند اپرای عروس تزار)، یا اپراهای محلی است (مانند اپرای شب ماه مه) و یا بر پایه افسانه‌هاست (مانند اپرای عروس برفی). دکلاماسیون‌های واقع گرایانه، ملودی‌های آوازی و ایجاد فضاهای هارمونیک تاثیر گذار با استفاده از بیان ارکستراسیون بی بدیل از جمله مشخصه‌های آثار کورساکف است. کورساکف در سال 1905 از سمت استادی کنسرواتوار سن پترزبورگ کناره گیری کرد و سرانجام در 21 ژوئن1908 در سن 68 سالگی چشم از جهان فرو بست[۱][۲].

سوئیت سمفونیک شهرزاد

از میان آثار زیبای کورساکف سوئیت سمفونیک شهرزاد بدلیل ترکیب پیچیده موتیف‌ها، ارکستراسیون آتشین و خلق تصاویر و فضاهای افسانه‌ای در جایگاه ویژه‌ای قرار دارد. شهرزاد (1888) در چهار موومان بر اساس داستان‌های هزار و یک شب ساخته شده است و رنگ و بوی شرقی در سرتاسر آن موج می‌زند که این خصیصه با استفاده از مواد و مصالح ناب موسیقایی و پرورش استادانه آن‌ها میسر شده و در این میان تمی که شهرزاد و شخصیت او را بیان می‌کند به انسجام قطعه کمک به سزایی کرده است. سمفونی شهرزاد، از آثار معروف دوره رمانتیسم است و همانطور که گفتیم کورساکف آن را تحت تاثیر داستان هزار و یک شب خلق کرده است. این اثر دارای چهار موومان است به نام‌های دریا و کشتی سندباد؛ داستان شاهزاده قلندر؛ شاهزاده و ملکه جوان ؛ و جشن بغداد.

ریمسکی کورساکف در این چهار موومان همانطور که از نامشان پیداست سعی داشته است که تخیل شنونده را توسط موسیقی در فضای مورد نظر سیر دهد. در تمام این چهار موومان دو تم اصلی به چشم می‌خورند: یکی تم خشک و بی رحم سلطان است که نمایانگر شخصیت مستبد اوست و دیگری تم پر احساس و پر پیچ و خم شهرزاد است که شخصیت قصه گوی او را بیان می‌کند. این دو تم که در مقابل هم قرار دارند در جریان کل اثر دیده می‌شوند و هر بار بیانگر حالتی خاص هستند. خود کورساکف در مورد این دو تم چنین می‌گوید: «اینها عناصر خالص موسیقایی هستند که در هر زمان در حالتی متفاوت ظاهر می‌شوند و بیانگر تصاویر، صحنه‌ها و حالات مورد نظر هستند».

موومان اول که «دریا و کشتی سندباد» نام دارد، با غرش یکباره سازهای بادی برنجی و اجرای تمی پایین رونده که بیانگر شخصیت مقتدر سلطان است آغاز می‌شود. اما بزودی بعد از چند آکورد در بادی‌های چوبی (که یادآور اوورتور «رویای نیمه شب تابستان» مندلسون است) ویلون تکنواز با همراهی‌هارپ اجرای تمی را به عهده می‌گیرد که در هر چهار موومان شنیده می‌شود و نمایانگر شخصیت قصه گوی خود است. در این موومان دو تم اصلی به گوش می‌رسد که یکی تم پر جوش و خروش سرآغاز داستان و کشتی سندباد است و دیگری تمی که امواج خروشان و متلاطم دریا را تصویر می‌کند.

در موومان دوم که «شاهزاده قلندر» نام دارد، یک ساز باسون روایت‌پرداز داستان می‌شود که سازهای بادی برنجی نیز بصورت مداوم در جای جای موومان خودنمایی می‌کنند. در این موومان ابتدا ملودی شرقی‌ای که تا حدی متاثر از موسیقی خاورمیانه است (تم شهرزاد)، به نوبت هم توسط ارکستر کامل و هم سازهای سلو که شامل باسون، ابوا، فلوت و هورن می‌شوند، اجرا می‌شود و در ادامه برای ایجاد توازن، نغمه چابکی پس از مقدمه بادی‌های برنجی ظاهر می‌شود که در این میان چندین بار کلارینت تم چابک را قطع کرده و ملودی ای (تم شهرزاد) را می‌نوازد که در اینجا نمایانگر سماع درویشان است.

موومان سوم که «شاهزاده و ملکه جوان» نام گرفته است، توصیف گر یک عشق شاعرانه شرقی است که سازهای زهی ارکستر به همراه فلوت‌ها و کلارینت‌ها نغمه سرای آن هستند. موومان چهارم «جشن در بغداد»، «دریا»، «برخورد کشتی با صخره‌ای که بر روی آن مجسمه یک مرد برنزی قرار دارد» نام دارد. این موومان با ملودی کوتاه ویلن تک‌نواز آغاز می‌شود که بزودی به حرکت کوبنده ارکستر می‌پیوندد و پس ار لحظاتی به ملودی فلوت به همراه زهی‌ها ملحق می‌شود. جشن در بغداد بسیار پر جوش و خروش و پر از رقص و پایکوبی است که در آن سازهای مثلث، سنج و دایره زنگی به یاری ارکستر آمده و فضای جشن و پایکوبی را به زیبایی مجسم می‌کنند[۳].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. برگرفته از http://www.harmonytalk.com/archives/000518.html
  2. کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،
  3. برگرفته از http://harmonic.mihanblog.com/post/4