اسلام و مسلمانان لبنان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''طوائف مسلمان''' '''شيعه:''' از چگونگي پديد آمدن تشيع در لبنان، روايتهاي مختلفي وجود دارد. روايتهاي عمدتاً شيعي حضور ابوذر غفاري در عهد خلافت عثمان در منطقه جبل عامل را زمينهساز آن دانستهاند.* در صورت پذيرش اين روايتها، با توجه به قدرت امويا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''طوائف مسلمان''' | '''طوائف مسلمان''' | ||
'''شيعه:''' از چگونگي پديد آمدن تشيع در لبنان، روايتهاي مختلفي وجود دارد. روايتهاي عمدتاً شيعي حضور ابوذر غفاري در عهد خلافت عثمان در منطقه جبل عامل را زمينهساز آن دانستهاند.* در صورت پذيرش اين روايتها، با توجه به قدرت امويان و برخورد خشن با مخالفان، حضور شيعيان در جنوب لبنان در دوره اموي بسيار محدود بوده است. آنچه مسلم است آن كه با سقوط امويان در سال 745م(128ها) و دور شدن مركز خلافت از شام، زمينه حضور شيعيان در لبنان بيشتر و با ظهور دولتهاي شيعي در [[مصر]] و شام، گرايش به تشيع در جبل عامل رو به فزوني گزارد و طي قرون بعد، مناطق وسيعي از اين سرزمين تحت سيطره شيعيان قرار گرفت (حيدر احمد 2007، 353). هر چند جمعيتي از شيعيان لبنان داراي گرايشهاي نُصيري و اسماعيلي بودند، بيشتر آنها به ويژه اكثريت مطلق ساكنان جبل عامل، گرايش شيعي اثني عشري داشتند. | '''شيعه:''' از چگونگي پديد آمدن تشيع در لبنان، روايتهاي مختلفي وجود دارد. روايتهاي عمدتاً شيعي حضور ابوذر غفاري در عهد خلافت عثمان در منطقه جبل عامل را زمينهساز آن دانستهاند.* در صورت پذيرش اين روايتها، با توجه به قدرت امويان و برخورد خشن با مخالفان، حضور شيعيان در جنوب [[لبنان]] در دوره اموي بسيار محدود بوده است. آنچه مسلم است آن كه با سقوط امويان در سال 745م(128ها) و دور شدن مركز خلافت از شام، زمينه حضور شيعيان در لبنان بيشتر و با ظهور دولتهاي شيعي در [[مصر]] و شام، گرايش به تشيع در جبل عامل رو به فزوني گزارد و طي قرون بعد، مناطق وسيعي از اين سرزمين تحت سيطره شيعيان قرار گرفت (حيدر احمد 2007، 353). هر چند جمعيتي از شيعيان لبنان داراي گرايشهاي نُصيري و اسماعيلي بودند، بيشتر آنها به ويژه اكثريت مطلق ساكنان جبل عامل، گرايش شيعي اثني عشري داشتند. | ||
ساكنان طرابلس در شمال لبنان نيز تا پيش از حمله صليبيها عمدتاً شيعه بوده و عليرغم سالها مقاومت در برابر محاصره و حملات آنان، سرانجام دولت شيعي بنيعمار سقوط كرد. ساكنان منطقه كسروان، واقع در جبل لبنان نيز تا قرن چهاردهم ميلادي عموماً شيعه بودهاند (الصليبي ،15،2). با پايان كار صليبيها، مملوكيها به بهانه همكاري شيعيان با صليبيها و با اتهام عدم اعتقادآنان به اسلام، حملاتي را عليه آنان آغاز كردند كه به دليل مقاومت سرسختانه شيعيان درمراحل اولیه چندان با توفيق همراه نبود. سرانجام با فتواي ابنتيميه فقيه حنبلي شام و بسيج نيروي بسيار با حملهاي گسترده و سنگين در سال 1305، توانستند شيعيان را در اين منطقه قلع و قمع كنند؛ تعداد بسياري كشته و آنان كه جان سالم به در برده بودند ناگزير از فرار به جنوب و يا منطقه بقاع شدند و جمعيت اندكي از آنان نيز براي در امان ماندن به تغيير مذهب روي آورد (حيدر احمد ،21). عليرغم جمعيت معتنابه به شيعيان در دوره مملوكي و عثماني از آنجا كه آنان را دشمن ميپنداشتند، نه تنها از حيات سياسي به دور نگه داشته شدند كه تحت فشارها و محروميتهاي فراوان قرار گرفتند. در دوره عثماني اصولاً شيعيان را به رسميت نميشناختند و تنها در دوره نظام اداري خودمختار (متصرفية) بود كه اندك سهمي در اداره امور به آنان داده شد. (المقداد ،40). | ساكنان طرابلس در شمال لبنان نيز تا پيش از حمله صليبيها عمدتاً شيعه بوده و عليرغم سالها مقاومت در برابر محاصره و حملات آنان، سرانجام دولت شيعي بنيعمار سقوط كرد. ساكنان منطقه كسروان، واقع در جبل لبنان نيز تا قرن چهاردهم ميلادي عموماً شيعه بودهاند (الصليبي ،15،2). با پايان كار صليبيها، مملوكيها به بهانه همكاري شيعيان با صليبيها و با اتهام عدم اعتقادآنان به اسلام، حملاتي را عليه آنان آغاز كردند كه به دليل مقاومت سرسختانه شيعيان درمراحل اولیه چندان با توفيق همراه نبود. سرانجام با فتواي ابنتيميه فقيه حنبلي شام و بسيج نيروي بسيار با حملهاي گسترده و سنگين در سال 1305، توانستند شيعيان را در اين منطقه قلع و قمع كنند؛ تعداد بسياري كشته و آنان كه جان سالم به در برده بودند ناگزير از فرار به جنوب و يا منطقه بقاع شدند و جمعيت اندكي از آنان نيز براي در امان ماندن به تغيير مذهب روي آورد (حيدر احمد ،21). عليرغم جمعيت معتنابه به شيعيان در دوره مملوكي و عثماني از آنجا كه آنان را دشمن ميپنداشتند، نه تنها از حيات سياسي به دور نگه داشته شدند كه تحت فشارها و محروميتهاي فراوان قرار گرفتند. در دوره عثماني اصولاً شيعيان را به رسميت نميشناختند و تنها در دوره نظام اداري خودمختار (متصرفية) بود كه اندك سهمي در اداره امور به آنان داده شد. (المقداد ،40). | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<nowiki>**</nowiki> در خصوص وابستگي مذهب درزي به اسلام، نظريات گوناگوني وجود دارد. گروهي اساس آن را آميزهاي از باورهاي شيعي، مسيحيت و زرتشتي ميدانند كه با اساطير رنگ و بوگرفته از فرهنگ بومي درآميخته است. برخي نيز درزیها را در زمره مسلمانان ميدانند كه در طول زمان و به دليل در اقليت بودن و براي اجتناب از شكنجه و فشار، اعتقادات خود را مخفي نگه داشتهاند | <nowiki>**</nowiki> در خصوص وابستگي مذهب درزي به اسلام، نظريات گوناگوني وجود دارد. گروهي اساس آن را آميزهاي از باورهاي شيعي، مسيحيت و زرتشتي ميدانند كه با اساطير رنگ و بوگرفته از فرهنگ بومي درآميخته است. برخي نيز درزیها را در زمره مسلمانان ميدانند كه در طول زمان و به دليل در اقليت بودن و براي اجتناب از شكنجه و فشار، اعتقادات خود را مخفي نگه داشتهاند | ||
== پاورقی == | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[اسلام و مسلمانان کانادا]] | |||
* [[اسلام و مسلمانان کوبا]] | |||
* [[اسلام و مسلمانان مصر]] | |||
* [[اسلام در چین]] | |||
* [[اسلام و مسلمانان تونس]] | |||
* [[اسلام و مسلمانان روسیه]] | |||
* [[اسلام و مسلمانان سنگال]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۱
طوائف مسلمان
شيعه: از چگونگي پديد آمدن تشيع در لبنان، روايتهاي مختلفي وجود دارد. روايتهاي عمدتاً شيعي حضور ابوذر غفاري در عهد خلافت عثمان در منطقه جبل عامل را زمينهساز آن دانستهاند.* در صورت پذيرش اين روايتها، با توجه به قدرت امويان و برخورد خشن با مخالفان، حضور شيعيان در جنوب لبنان در دوره اموي بسيار محدود بوده است. آنچه مسلم است آن كه با سقوط امويان در سال 745م(128ها) و دور شدن مركز خلافت از شام، زمينه حضور شيعيان در لبنان بيشتر و با ظهور دولتهاي شيعي در مصر و شام، گرايش به تشيع در جبل عامل رو به فزوني گزارد و طي قرون بعد، مناطق وسيعي از اين سرزمين تحت سيطره شيعيان قرار گرفت (حيدر احمد 2007، 353). هر چند جمعيتي از شيعيان لبنان داراي گرايشهاي نُصيري و اسماعيلي بودند، بيشتر آنها به ويژه اكثريت مطلق ساكنان جبل عامل، گرايش شيعي اثني عشري داشتند.
ساكنان طرابلس در شمال لبنان نيز تا پيش از حمله صليبيها عمدتاً شيعه بوده و عليرغم سالها مقاومت در برابر محاصره و حملات آنان، سرانجام دولت شيعي بنيعمار سقوط كرد. ساكنان منطقه كسروان، واقع در جبل لبنان نيز تا قرن چهاردهم ميلادي عموماً شيعه بودهاند (الصليبي ،15،2). با پايان كار صليبيها، مملوكيها به بهانه همكاري شيعيان با صليبيها و با اتهام عدم اعتقادآنان به اسلام، حملاتي را عليه آنان آغاز كردند كه به دليل مقاومت سرسختانه شيعيان درمراحل اولیه چندان با توفيق همراه نبود. سرانجام با فتواي ابنتيميه فقيه حنبلي شام و بسيج نيروي بسيار با حملهاي گسترده و سنگين در سال 1305، توانستند شيعيان را در اين منطقه قلع و قمع كنند؛ تعداد بسياري كشته و آنان كه جان سالم به در برده بودند ناگزير از فرار به جنوب و يا منطقه بقاع شدند و جمعيت اندكي از آنان نيز براي در امان ماندن به تغيير مذهب روي آورد (حيدر احمد ،21). عليرغم جمعيت معتنابه به شيعيان در دوره مملوكي و عثماني از آنجا كه آنان را دشمن ميپنداشتند، نه تنها از حيات سياسي به دور نگه داشته شدند كه تحت فشارها و محروميتهاي فراوان قرار گرفتند. در دوره عثماني اصولاً شيعيان را به رسميت نميشناختند و تنها در دوره نظام اداري خودمختار (متصرفية) بود كه اندك سهمي در اداره امور به آنان داده شد. (المقداد ،40).
عليرغم محروميتهاي اشاره شده، تحولات فرهنگي اجتماعي جامعه شیعه این سرزمین قابل توجه است. نهضت علمي جبل عامل(ازنیمه های قرن هشتم تانیمه های قرن دهم هجری) كه به تاسیس حوزه های علمی وظهور دهها فقيه و عالم نامدار شيعي انجاميد،تنها یکی ازفرازهای تاریخی شیعیان لبنان است . محمدبن مکی الجزینی مشهوربه شهیداول،علی بن عبدالعالی معروف به محقق کرکی وزین الدین بن علی الجباعی مشهوربه شهیدثانی که هرکدام درپربارساختن فقه شیعی واستمرارحرکت اجتهادی درتشیع نقش موثری داشتند،ازبستراین نهضت دینی وفرهنگی برآمدند.حضورتعداد قابل توجهی ازعالمان جبل عاملی درایران که به دعوت شاهان صفوی صورت گرفت نیز در تعميق و گسترش فرهنگ وآموزه های شيعي و استحكام پايههاي حكومت صفویان تأثيرغیرقابل انکاری داشت.
تحولات سياسي اجتماعي در جامعه لبنان ازجمله جنبش اصلاحي در ميان شيعيان در نيمه اول قرن بيستم و ادامه آن در نيمه دوم آن قرن كه به شكلگيري جنبش محرومين و سازمان امل توسط امام موسي صدر انجاميد، پس از قرنها، زمينه حضور آنان در صحنههاي سياسي واجتماعي را فراهم ساخت. ظهور جنبش حزباله در سالهاي اوليه دهه هشتاد قرن گذشته، تحت تأثير پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، در واقع ادامه روند تحولات مزبور بود.
جمعيت شيعيان بر اساس آمار وزارت كشور لبنان در سال 1992، حدود 8 ،25% ساكنان اين كشور بوده است و امروز جمعيت آنان تا حدود 33% از كل جمعيت تخمين زده ميشود (پيشين، 41). مذهب شيعه در سال 1967 همچون ديگر مذاهب به رسميت شناخته شد و شوراي عالي اسلامی شيعيان به عنوان مسئول دفاع از حقوق و ارتقاي سطح اقتصادي و اجتماعي آنان تأسيس گرديد (قرم2004 ،111). اين شورا علاوه برمحاكم قضائي، بر موقوفات مربوط به شيعيان نيز نظارت ميكند. مسئول فعلي شوراي مزبور شيخ عبدالامير قبلان است كه پس از درگذشت شيخ مهدي شمسالدين، جانشين او شد.مؤسس و اولين رئيس اين شورا نيز امام موسي صدر بود كه در سال 1979 و درسفر به ليبي مفقود و تاكنون از سرنوشت او اطلاع موثقي در دست نيست،به همین جهت وتا روشن شدن وضعیت وی،مسئولان این شورا ازعنوان نایب رئیس استفاده می کنند.
امروز علاوه بر جبل عامل و بقاع، بسياري از شيعيان در حومه جنوبي بيروت و برخي آنها نيز در غرب بيروت سكني دارند و از فعاليتهاي گسترده سياسي اجتماعي و اقتصادي و حضوري تأثيرگذار در ساختار قدرت برخوردارند؛ از جمله رئيس مجلس نمايندگان از ميان سياستمداران شيعه برگزيده ميشود.
سني: جمعیت مسلمانان سنی درسرزمین لبنان تاپیش از برآمدن مملوکی ها،اندک بود. با سقوط دولت شيعي فاطمي و به ويژه پس از شكست صليبيها و ظهور مملوكيها در صحنه قدرت، بسياري از سنيهاي شام به تدريج به لبنان مهاجرت و در طرابلس، بيروت و صيدا و ساير مناطق ساحلي كه تحت حاكميت مملوكيها قرار داشت سكني گزيدند. (الصليبي 17،2).
جمعيت سنيهاي لبنان در دوره حاكميت عثمانيهانیز به دليل حمايت حكومتي و هم مذهب بودن، از افزايش چشمگيري برخوردار شد؛ به گونهاي كه امروز بيشترين جمعيت ساكن در دو شهر صیدا و طرابلس و نيز غرب بيروت سني مذهبند و برخي از آنان در منطقه بقاع از جمله بعلبلك سكني دارند (المقداد ، 42).
مرجع رسمي سنيهاي لبناني كه عموماً حنفي مذهب و حدود 30% از جمعيت را تشكيل ميدهند دارالفتوي است كه علاوه بر مسائل ديني و احوال شخصيه، امور موقوفات آنان را نيز اداره ميكند. مفتي اهل سنت لبنان، شيخ محمد رشيد قباني است كه از سال 1990 در اين سمت قرار دارد. طائفه سني لبنان از طوائف اصلي و در ساختار قدرت سياسي نيز حضوري تعيين كننده دارد، از جمله نخستوزير بايستي از ميان آنان برگزيده شود.
درزي:مذهب درزي در قرن پنجم هجري در دوره حكومت الحاكم با مرالله ششمين خليفه فاطمي مصر و با حمايت او در ميان گروهي از اسماعيليان و توسط شخصي به نام محمد بن اسماعيل درزي معروف به انشتكين بنيان گزارده شد. در نتيجه اختلافاتي كه در همان اوان در ميان هوداران مذهب جديد بروز كرد، محمد بن اسماعيل كشته شد و حمرة بن علي الزوزني از داعيان بزرگ آن به امامت رسيد.* (زهرالدين 1994، 38) او اهتمام بسياري براي سامان دادن به اوضاع مذهب و تجديد اصول آن به كار برد اما به دليل اختلافات اصولي ميان مباني اعتقادي آن و مذهب اسماعيليه و ديگر مذاهب سني، هواداران آن ناگزير از كتمان فعاليتهاي تبليغي بودند و لذا به ايجاد نظام سرّي آن روي آوردند. در پي نادپديد شدن اسرار آميز الحاكم با مرالله، حمزة بن علي از اين رويداد، به عنوان غيبت نام برد و پيروان را به انتظار بازگشت پيروزمندانه او دعوت كرد. از آنجا كه مذهب جديد نتوانست گسترش چنداني در مصر داشته باشد، رهبران آن ، فعاليتهاي تبليغي خود را به شام كه عشاير عرب آنجا اكثراً اسماعيلي و يا قرمطي مذهب بودند منتقل كردند و با استقبال ساكنان مناطق وادي التيم و شوف روبرو شدند (الصليبي،2 ،158). در جريان جنگهاي صليبي، شجاعت و جنگآوري درزيها مورد توجه حاكمان سني دمشق قرار گرفت؛ مسئلهاي كه تأثير بسزايي در تثبيت جامعه درزي و قدرت گرفتن رهبران فئودال آن داشت. پس از سقوط دولت مملوكي و ورود عثمانيها به شام، فخرالدين اول از رهبران خاندان درزي معن به رهبري منطقه درزينشين دست يافت وزان پس درزيها همواره در تحولات سياسي اجتماعي لبنان حضوري تأثير گذار داشتهاند.
مذهب درزي از جمله مذاهب باطني منسوب به اسلام** و آموزههاي آن آميزهاي از مباني اعتقادي اسلام و ديگر اديان است. پس از آن كه در سال 1043 باب دعوت درزي بسته شد(زهرالدين،35)،مبانی اعتقادی و فقهي آنان همچنان سري و تنها عقال درزي از آن آگاهند و آنانند كه بايستي اعمال مذهبي را انجام دهند و طبقه جهال وظيفه عملي در اين خصوص ندارند. (پيشين، 45)
درزيها حمزة بن علي را مؤسس حقيقي مذهب خود و بنيانگذار مباني نظري آن ميدانند و به پيروي از او، خود را موحدين درزي ميخوانند(پیشین، 29). مناطق سنتي سكونت درزيهاي لبنان، عمدتاً الشوف، وادي التيم و المتن است و البته در برخي از ديگر مناطق همچون بيروت نيز پراكندهاند و جمعيت آنان در حدود 170000 تن تخمين زده ميشود. مرجعيت مذهبي درزيها، شوراي مذهبي درزي است كه در رأس آن شيخ العقل قرار دارد. شيخ العقل فعلي درزيهاي لبنان شيخ نعیم حسن است كه از سال 2006 در اين سمت قرار دارد. درزيهاي لبنان همچنين داراي مؤسسات اوقاف، محاكم مذهبي، مراكز بهداشت و شوراي درزي تحقيقات و توسعهاند و برخي ديگر از مؤسسات خيريه آموزشي را نيز در اختيار دارند (پيشين،249 تا 260).
علوي: علويهاي لبنان گرچه از مذاهب شيعي شمرده ميشوند، آموزهي آنان از ديگر اديان و مذاهب تأثير پذيرفته است. خاستگاه اصلي علويها سوريه است و حضور نيروهاي نظامي سوريه طي سه دهه گذشته در لبنان، زمينهساز مهاجرت بسياري از آنان به اين كشور شد. در سالهاي اخير از سوي دولت لبنان به رسميت شناخته شدهاند و بنابراين همچون ديگر طوائف مذهبي رسمي، داراي محاكم خاص و داراي نماينده در پارلماناند (قرم ،18). جمعيت آنان بين 80000 تا 120000 تن برآورد شده است كه عمدتاً در شمال اين كشور و در منطقه مشهور به جبل محسن در طرابلس سكونت دارند.
*از جمله: آل صفا؛ 1998، 233؛ مكي ؛1991، 34
* برخي از پژوهشگران برآنند كه الزوزني، فردي ايراني و متولد زوزن خراسان است؛ از جمله نگاه كنيد به: كردعلي، 1972، 265 و نيز، زهرالدين، صالح، 1994، 37.
** در خصوص وابستگي مذهب درزي به اسلام، نظريات گوناگوني وجود دارد. گروهي اساس آن را آميزهاي از باورهاي شيعي، مسيحيت و زرتشتي ميدانند كه با اساطير رنگ و بوگرفته از فرهنگ بومي درآميخته است. برخي نيز درزیها را در زمره مسلمانان ميدانند كه در طول زمان و به دليل در اقليت بودن و براي اجتناب از شكنجه و فشار، اعتقادات خود را مخفي نگه داشتهاند
پاورقی
نیز نگاه کنید به
- اسلام و مسلمانان کانادا
- اسلام و مسلمانان کوبا
- اسلام و مسلمانان مصر
- اسلام در چین
- اسلام و مسلمانان تونس
- اسلام و مسلمانان روسیه
- اسلام و مسلمانان سنگال