طوائف مسيحی لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « '''ماروني:''' ماروني ها خودرا پيروان مارون زاهد مي‌دانند كه در اواخر قرن چهارهم و اوائل قرن پنجم ميلادي در منطقه‌اي ميان حلب و انطاكيه در شمال شام مي‌زيسته است (المقداد، 1999، 17). او با تبليغ دين مسيح در منطقه‌اي كه عموماً مشرك بودند، موفق شد تا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:




'''ماروني:''' ماروني ها خودرا پيروان مارون زاهد مي‌دانند كه در اواخر قرن چهارهم و اوائل قرن پنجم ميلادي در منطقه‌اي ميان حلب و انطاكيه در شمال شام مي‌زيسته است (المقداد، 1999، 17). او با تبليغ دين مسيح در منطقه‌اي كه عموماً مشرك بودند، موفق شد تا بسياري از مردم را به مسيحيت درآورد (ضو، 1997، 80). پس از مرگ او، پيروانش به تبليغ آئين او پرداختند و به مسيحيان ماروني اشتهار يافتند. از آنجا كه مارونيها معتقد به مشيت يگانه مسيح بودند پس از آن كه مجمع مسكوني ششم در قسطنطنيه در سال 680، با تصويب طبيعت و مشيت دوگانه مسيح، اعتقاد به يگانگي مشيت او را تكفير كرد، آنان ضمن خودداري از تأييد مصوبه مزبور، رابطه خودرا با كليساي رم نيز قطع كردند (الصليبي،1991،1 ،103) ودر همان سال كليساي مستقل خود را بنيان گزاردند (پيشين، 121). درگيري‌هاي ناشي از اختلافات اعتقادي ميان مارونيها و مسيحيان پيرو كليساي رم به تدريج باعث مهاجرتهاي پراكنده مارونيها به مناطق امن كوهستاني لبنان شد. مهاجرتهاي عمده اما در بين سالهاي 969 و 1071 تحت فشار و سركوب دولت بيزانس صورت گرفت (پيشين، 125). مارونيها در جبل لبنان كليساهاي خود را يكي پس از ديگري ايجاد كردند و با ورود جنگجويان صليبي به حمايت از آنان پرداختند (پيشين، 130).
'''ماروني:''' ماروني ها خودرا پيروان مارون زاهد مي‌دانند كه در اواخر قرن چهارهم و اوائل قرن پنجم ميلادي در منطقه‌اي ميان حلب و انطاكيه در شمال شام مي‌زيسته است (المقداد، 1999، 17). او با تبليغ دين مسيح در منطقه‌اي كه عموماً مشرك بودند، موفق شد تا بسياري از مردم را به مسيحيت درآورد (ضو، 1997، 80). پس از مرگ او، پيروانش به تبليغ آئين او پرداختند و به مسيحيان ماروني اشتهار يافتند. از آنجا كه مارونيها معتقد به مشيت يگانه مسيح بودند پس از آن كه مجمع مسكوني ششم در قسطنطنيه در سال 680، با تصويب طبيعت و مشيت دوگانه مسيح، اعتقاد به يگانگي مشيت او را تكفير كرد، آنان ضمن خودداري از تأييد مصوبه مزبور، رابطه خودرا با كليساي رم نيز قطع كردند (الصليبي،1991،1 ،103) ودر همان سال كليساي مستقل خود را بنيان گزاردند (پيشين، 121). درگيري‌هاي ناشي از اختلافات اعتقادي ميان مارونيها و مسيحيان پيرو كليساي رم به تدريج باعث مهاجرتهاي پراكنده مارونيها به مناطق امن كوهستاني [[لبنان]] شد. مهاجرتهاي عمده اما در بين سالهاي 969 و 1071 تحت فشار و سركوب دولت بيزانس صورت گرفت (پيشين، 125). مارونيها در جبل لبنان كليساهاي خود را يكي پس از ديگري ايجاد كردند و با ورود جنگجويان صليبي به حمايت از آنان پرداختند (پيشين، 130).


ارتباطات نزديك و حمايت همه جانبه مسيحيان ماروني از صليبيها سبب شد تا به تدريج مسئله اتحاد با كليساي رم مورد توجه بخش وسيعي از رهبران مذهبي آنان قرار گيرد. عليرغم مخالفتهاي صورت گرفته با اين مسئله، در سال 1180 اين اتحاد صورت واقع به خود گرفت (پيشين، 131) و از آن پس اعتقاد به مشيت يگانه مسيح نيز مورد اظهار ونفي قرار گرفت (پيشين، 104). در دوره مملوكي، پس از آن كه شيعيان كسروان از سوي  سپاهان دمشق به شدت سركوب و بخش عمده‌اي از آنان ناگزير اين منطقه را ترك كردند،مارونيهاي بسياري جايگزين آنان شدند (مكي،1991 ،230). همچنين در دوره امارت خاند‌‌انهاي معن و شهاب در قرون 17 و 18 بسياري از مارونيها به جنوب مهاجرت و در منطقه كوهستاني شوف سكني گزيدند (الصليبي،1991،2 ،13)و بدينسان به تدريج منطقه نفوذ آنان گسترش يافت. دردوره قيموميت فرانسه، مارونيها با حمايت حاكمان فرانسوي در حوزه‌هاي گوناگون سياسي و اقتصادي از نفوذ بيشتري برخوردار شدند كه زمينه را براي نقش‌آفريني آنها در ساختار حاكميت پس از استقلال اين كشور فراهم ساخت.
ارتباطات نزديك و حمايت همه جانبه مسيحيان ماروني از صليبيها سبب شد تا به تدريج مسئله اتحاد با كليساي رم مورد توجه بخش وسيعي از رهبران مذهبي آنان قرار گيرد. عليرغم مخالفتهاي صورت گرفته با اين مسئله، در سال 1180 اين اتحاد صورت واقع به خود گرفت (پيشين، 131) و از آن پس اعتقاد به مشيت يگانه مسيح نيز مورد اظهار ونفي قرار گرفت (پيشين، 104). در دوره مملوكي، پس از آن كه شيعيان كسروان از سوي  سپاهان دمشق به شدت سركوب و بخش عمده‌اي از آنان ناگزير اين منطقه را ترك كردند،مارونيهاي بسياري جايگزين آنان شدند (مكي،1991 ،230). همچنين در دوره امارت خاند‌‌انهاي معن و شهاب در قرون 17 و 18 بسياري از مارونيها به جنوب مهاجرت و در منطقه كوهستاني شوف سكني گزيدند (الصليبي،1991،2 ،13)و بدينسان به تدريج منطقه نفوذ آنان گسترش يافت. دردوره قيموميت فرانسه، مارونيها با حمايت حاكمان فرانسوي در حوزه‌هاي گوناگون سياسي و اقتصادي از نفوذ بيشتري برخوردار شدند كه زمينه را براي نقش‌آفريني آنها در ساختار حاكميت پس از استقلال اين كشور فراهم ساخت.
خط ۳۲: خط ۳۲:


پروتستانها عمدتآً در بيروت و در دو منطقه رأس بيروت و اشرفيه ساكن و در زمره طوائف اقليت بشمار مي‌روند و داراي كليساهاي مستقل از واتيكان مي‌باشند.
پروتستانها عمدتآً در بيروت و در دو منطقه رأس بيروت و اشرفيه ساكن و در زمره طوائف اقليت بشمار مي‌روند و داراي كليساهاي مستقل از واتيكان مي‌باشند.
== نیز نگاه کنید به ==
* [[مسیحیت در ژاپن]]
* [[موقعیت مسیحیت ارتدوکس روسیه]]
* [[مسیحیت در کانادا]]
* [[مسیحیت در کوبا]]
* [[مسیحیان مصر]]
* [[مسیحیت در تونس]]
* [[مسیحیت در چین]]
* [[مسیحیت در سنگال]]
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۲


ماروني: ماروني ها خودرا پيروان مارون زاهد مي‌دانند كه در اواخر قرن چهارهم و اوائل قرن پنجم ميلادي در منطقه‌اي ميان حلب و انطاكيه در شمال شام مي‌زيسته است (المقداد، 1999، 17). او با تبليغ دين مسيح در منطقه‌اي كه عموماً مشرك بودند، موفق شد تا بسياري از مردم را به مسيحيت درآورد (ضو، 1997، 80). پس از مرگ او، پيروانش به تبليغ آئين او پرداختند و به مسيحيان ماروني اشتهار يافتند. از آنجا كه مارونيها معتقد به مشيت يگانه مسيح بودند پس از آن كه مجمع مسكوني ششم در قسطنطنيه در سال 680، با تصويب طبيعت و مشيت دوگانه مسيح، اعتقاد به يگانگي مشيت او را تكفير كرد، آنان ضمن خودداري از تأييد مصوبه مزبور، رابطه خودرا با كليساي رم نيز قطع كردند (الصليبي،1991،1 ،103) ودر همان سال كليساي مستقل خود را بنيان گزاردند (پيشين، 121). درگيري‌هاي ناشي از اختلافات اعتقادي ميان مارونيها و مسيحيان پيرو كليساي رم به تدريج باعث مهاجرتهاي پراكنده مارونيها به مناطق امن كوهستاني لبنان شد. مهاجرتهاي عمده اما در بين سالهاي 969 و 1071 تحت فشار و سركوب دولت بيزانس صورت گرفت (پيشين، 125). مارونيها در جبل لبنان كليساهاي خود را يكي پس از ديگري ايجاد كردند و با ورود جنگجويان صليبي به حمايت از آنان پرداختند (پيشين، 130).

ارتباطات نزديك و حمايت همه جانبه مسيحيان ماروني از صليبيها سبب شد تا به تدريج مسئله اتحاد با كليساي رم مورد توجه بخش وسيعي از رهبران مذهبي آنان قرار گيرد. عليرغم مخالفتهاي صورت گرفته با اين مسئله، در سال 1180 اين اتحاد صورت واقع به خود گرفت (پيشين، 131) و از آن پس اعتقاد به مشيت يگانه مسيح نيز مورد اظهار ونفي قرار گرفت (پيشين، 104). در دوره مملوكي، پس از آن كه شيعيان كسروان از سوي  سپاهان دمشق به شدت سركوب و بخش عمده‌اي از آنان ناگزير اين منطقه را ترك كردند،مارونيهاي بسياري جايگزين آنان شدند (مكي،1991 ،230). همچنين در دوره امارت خاند‌‌انهاي معن و شهاب در قرون 17 و 18 بسياري از مارونيها به جنوب مهاجرت و در منطقه كوهستاني شوف سكني گزيدند (الصليبي،1991،2 ،13)و بدينسان به تدريج منطقه نفوذ آنان گسترش يافت. دردوره قيموميت فرانسه، مارونيها با حمايت حاكمان فرانسوي در حوزه‌هاي گوناگون سياسي و اقتصادي از نفوذ بيشتري برخوردار شدند كه زمينه را براي نقش‌آفريني آنها در ساختار حاكميت پس از استقلال اين كشور فراهم ساخت.

امروز، ماورنيها بزرگترين طائفه در ميان طوائف مسيحي لبنان بشمار مي‌روند و مرجعيت ديني آنها كليساي بكركي وپاتریاک بشارة المرعي كه در سال 2011 به اين سمت انتخاب شد، رهبري مذهبي آنان را بر عهده دارد.

مارونيهاي لبنان در تحولات دو قرن اخير به ويژه بحرانهاي 1841 و 1860 و نيز جنگهاي داخلي 15 ساله اين سرزمين نقش مؤثري داشتند. پس از جنگ، هر چند از وزن سياسي آنان نسبت به گذشته تا حدودي كاسته شد، در ساختار قدرت همچنان حضوري تأثيرگذار دارند؛ ازجمله رئیس جمهورازمیان آنان انتخاب می شود.

روم ارتدوكس: دومين مذهب مسيحي به لحاظ جمعيت پيروان و پس از طائفه ماروني قرار دارد. آنان از اعراب مسيحي شام‌اند كه در گذشته پيرو كليساي واحد ملكي بودند كه همه مسيحيان شام و مصر را تحت پوشش خود داشت. با بروز انشقاق ميان كليساي رم و كليساي بيزانس در سال 1054، ملكيها به كليساي بيزانس پيوستند در سال 1684، ملكيها خود دچار انشعاب شدند و سرانجام در سال 1724 دو كليساي مستقل روم ارتدوكس و روم كاتوليك شكل گرفت (پيشين، 23). پس از اين انشعاب، بسياري از ارتدوكس ها به لبنان مهاجرت كردند. گروهي از آنان نيز در پي حملات وهابيها در اوائل قرن 19، به لبنان گريختند (الصليبي،1991 ،1 ،189). آنان عموماً در منطقه الكوره در شمال لبنان سكونت دارند و گروه‌هايي از آنان نيز در بيروت و برخي شهرهاي ساحلي اقامت دارند. مرجعيت ديني روم ارتدوكس در دمشق استقرار دارد (المقداد،24 ) پيروان اين مذهب بيشتر در كار تجارت و مشاغل حرفه‌اي هستند و با مسلمانان داراي رابطه تفاهم‌آميز و جمعيت آنان در حدود 10% كل جمعيت لبنان تخمين زده مي‌شود (الصليبي 25،2).

روم كاتوليك: اين مذهب در ميان مسيحيان لبنان، پس از روم ارتدكس، بيشترين پيرو را دارد. مسيحيان روم كاتوليك كه به ملكي هم معروفند، به دليل پيوستن به كليساي رم در اواخر قرن 17 به دنبال درگيري‌هايي كه با ارتدوكسها داشتند و براي رهايي از آزار آنان، به لبنان مهاجرت كردند (الصليبي 189،1). مرجعيت ديني روم کاتولیک در دمشق مستقر است و جمعيت آنان حدود 250000 نفر تخمين زده مي‌شود (المقداد ،27).

سريان ارتدوكس: پيروان اين مذهب به يعقوبي هم مشهورند و مرجعيت مذهبي آنان پاترياك انطاكيه و مناطق شرق است كه در دمشق اقامت دارد و جمعيت آنان در حدود 20000 نفر تخمين زده مي‌شود (پيشين، 25).

سريان كاتوليك: انشعابي از سريان ارتدوكس است كه در سال 1798 كليساي رم آ،ن را به رسميت شناخت. پاترياك آنان در انطاكيه مستقر است و جمعيت آنان حدود 15000 نفر تخمين زده مي‌شود (پيشين، 27)

قبطي: قبطيهاي لبنان جمعيتي كمتر از 2000 تن دارند و عموماً مصري الاصلند. مرجعيت مذهبی آنان در مصر مستقر است (پیشین، 28) و به عنوان هجدمين طائفه مذهبي به رسميت شناخته شده‌اند و به دليل جمعيت اندك، به عنوان يكي از مذاهب اقليت بشمار مي‌روند.

كلداني: مذهب كلداني انشعابي از كليساي نسطوري است كه در سال 1828 از سوي كلسياي رم به رسميت شناخته شد. مرجعيت ديني آنان پاترياك بابل و در بغداد مستقر است. كلدانيهاي لبنان عموماً از اواخر قرن نوزدهم از عراق به لبنان مهاجرت كرده‌اند. پيروان اين مذهب در حدود 60000 تن تخمين زده مي‌شوند (پيشين) و در شمار طوائف اقليت قرار دارند.

نسطوري: نسطوريها عراقي الاصلند كه درسال 1933 به لبنان مهاجرت كرده‌اند. جمعيت آنان تا 10000 تن تخمين زده مي‌شود و مرجعيت ديني آنان در بغداد مستقر است (پیشین ، 26). نسطوريها از جمله طوائف مذهبي اقليت در لبنان به شمار مي‌روند.

لاتين: بيشتر كاتوليكهاي لاتين يا مسيحيان شرقي، ريشه اروپايي (قرم 2004، 16) دارند و تعداد كمي از آنان اصالتاً لبناني‌اند. آنان از كليساي واتيكان پيروي مي‌كنند و جمعيتي حدود 25000 نفر دارند. (المقداد ، 27).

ارمني: در نتيجه انشعاباتي كه در نيمه‌هاي قرن هجدهم در كليساي ارمني كيليكيا در شمال سوريه روي داد، گروه‌هاي زيادي از ارمني‌هاي كاتوليك براي رهايي از آزار ارتدوكسها به لبنان مهاجرت كردند. همچنين در اواخر قرن نوزدهم و در پي سركوب ارمني‌هاي آسياي صغير و كيليكيا توسط عثماني‌ها، بسياري از آنان كه عمدتاً ارتدكس بودند رو به سوي لنبان گزاردند (الصليبي، 27،2). با ادامه سركوب و كشتار ارمني‌ها، اين مهاجرتها در سال 1915 نيز تكرار شد (پيشين، 1، 179).

ارمنيهاي لبنان عموماً در بيروت و در مناطق خاص همچون برج حمود و انطلياس سكونت داشته و به سنتهاي قومي خود شديداً وفادارند. آنان به دليل ويژگي‌هاي زباني و فرهنگي از پيروان ديگر مذاهب و اديان باز شناخته مي‌شوند. در ميان طائفه ارمني، ارتدوكس‌‌ها با حدود 150000 نفر بيشترين و كاتوليك‌ها  با 20000 نفر، كمترين جمعيت را دارا مي‌باشند (المقداد،1999 ،25و27).

پروتستان: بيشتر آنان در نيمه دوم قرن نوزدهم و تحت تأثير تبليغاتي گروه‌هاي تبشيري آمريكايي انگليسي (انجيلي)، از ديگر مذاهب مسيحي به اين مذهب گرويدند (الصليبي، 67،1). پروتستانها شامل چند فرقه هستند كه مهمترين آنها انجليهاي سوري لبناني با جمعيتي حدود 15000 تن و انجيلهاي بيروتي با حدود 5000 تن هستند. (المقداد، 26).

پروتستانها عمدتآً در بيروت و در دو منطقه رأس بيروت و اشرفيه ساكن و در زمره طوائف اقليت بشمار مي‌روند و داراي كليساهاي مستقل از واتيكان مي‌باشند.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی