نمایشنامه نویسی در اسپانیا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «باوجود نمایشنامه نویسانی همچون سِنکا[43] و تأثیر آثار او در عصر طلایی اسپانیا ردپای این حوزه را در چهار قرن پیش از میلاد می توان مشاهده کرد، با آغاز قرون وسطی شاهد آن هستیم که درام های این دوره به شدت نزدیک به عقاید کلیسای کاتولیک به نگارش در آمد...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
باوجود نمایشنامه نویسانی همچون سِنکا[43] و تأثیر آثار او در عصر طلایی اسپانیا ردپای این حوزه را در چهار قرن پیش از میلاد می توان مشاهده کرد، با آغاز قرون وسطی شاهد آن هستیم که درام های این دوره به شدت نزدیک به عقاید کلیسای کاتولیک به نگارش در آمده است و بر مضامین مذهبی و وقوع معجزات متمرکز است. تئاتر در اوایل قرن شانزدهم به شکوفایی رسید.سِلِستینا نوشته فرناندو دِ روخاس و دیگر نویسندگان همچون '''خوان دل انسینا'''[44]و '''لوپه دِ وگا''' که به توصیف جامعه خویش پرداختند را می توان نام برد. نام کالدرون دِ لابارکا[45] شاعر و نمایشنامه نویس نیز در این عصر برجسته است.  درام نویس معروف '''انسینا''' (1468-1529) به احیای فرم تئاتر کلاسیک کمک شایانی کرد و درام اسپانیایی را بنیان نهاد. او آثار ویرژیل را ترجمه کرد و در نگاشتن سرودهای شبانی اش از آنها تأثیر پذیرفت. مشهورترین آثار او منظومه های شبانی پلاثیدا و بیتوریانو[46] ، و کریستینو دِ فِبِئا[47] می باشد. چهره برجسته دیگر  بارتولومه دِ تورِس ناآرو[48](در حدود 1485-1530) نام دارد، نُه درام کمدی به نگارش درآورد، که در آنها شاهد ظهورِ تجربه و آگاهی نوع بشر هستیم، آنچه در آثار شبانیِ انسیا و لوکاس فرناندث[49] یافت نمی شود. او درام پنج پرده ای را متداول کرد و بین کمدی واقعگرایانه و کمدی خیالپردازانه تمایز قائل شد. '''ناآرو''' آثاری همچون کمدی سربازی[50](1509-1510)، سرافینا[51](1508) را از خود به جای گذاشت. از دیگر نمایشنامه نویسانِ پیش از لوپه دِ وگا'''[52]''' می توان به ژیل ویسنته[53]، لوپه دِ روئدا[54] و خوان دِ لاکوئِبا[55] اشاره کرد. با ظهور بزرگانی همچون لوپه د وگا،گیلن دِ کاسترو[56]، تیرسو دِ مولینا[57]، پدرو کالدرون[58] و میگل دِ سروانتس سابِدرا'''[59]''' است که تئاتر اسپانیا کم کم شکل می گیرد، پس از این دوره و رسیدن به یک دوره محافظه کارانه فرهنگی، تئاتر اسپانیا به منبع الهامی برای نویسندگان فرانسوی تبدیل می شود. با جریان رو به افول دوره های بعد، در دهه 1820 ژان گریمالدی[60] با ترجمه نمایشنامه های فرانسوی به اسپانیایی به احیا و بازسازی تئاتر اسپانیا کمک کرد. در قرن نوزدهم و بیستم نمایشنامه نویسانی همچون خوزه اِچِگارای[61]، گرِگوریو مارتینِث  سییِرا[62] و خاسینتو بِنابِنته[63] با تلاش فراوان به کسب هویت برای تئاتر اسپانیا برآمدند، مدت ها بعد نمایشنامه نویس برجسته ای به نام فدریکو گارسیا لورکا تأثیر شگرفی بر نمایشنامه نویسی می گذارد. در تاریکی سایه های رژیم ژنران فرانکو بر شاخ و برگ های هنری از جمله تئاتر(خصوصاً تئاتر تجربی) شاهد کُند شدن روند رو به رشد در این حوزه هستیم؛ اما با این وجود آثار لورکا منبع الهامی برای نمایشنامه نویسان مطرح معاصر اسپانیا بود که از جمله آنها آنتونیو بوئرو بایِخو[64]، آنتونیو گالا[65]، آدولفو مارسیاچ[66]، ژوزف ماریا فِلوتاتس[67] و فرناندو فرنان گومث را می توان نام برد. این اشخاص و به همراه چند نویسنده دیگر پیکره اصلی تئاتر اسپانیا را در عصر حاضر شکل داده اند و نمایشنامه های خود را در گونه های مختلف زبان اسپانیایی از قبیل کاتالان و باسک به نگارش در آورده اند. از جمله منتقدین تئاتر معاصر می توان به کارگردان و نمایشنامه نویس اسپانیایی آلفردو مارکِریه[68] اشاره کرد.[69]
[[پرونده:کالدرون د لابارکا، از نمایشنامه‌نامه نویسان اسپانیایی.jpg|بندانگشتی|کالدرون د لابارکا، از نمایشنامه‌نامه نویسان اسپانیایی، برگرفته از سایت آمازون، قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.amazon.com/Calderon-1600-1681-Playwright-Engraving-Carolsfeld/dp/B07C5HL1P9]]باوجود نمایشنامه نویسانی همچون سِنکا[xxxv] و تأثیر آثار او در عصر طلایی [[اسپانیا]] ردپای این حوزه را در چهار قرن پیش از میلاد می‌توان مشاهده کرد، با آغاز قرون وسطی شاهد آن هستیم که درام‌های این دوره به شدت نزدیک به عقاید کلیسای کاتولیک به نگارش در آمده است و بر مضامین مذهبی و وقوع معجزات متمرکز است. تئاتر در اوایل قرن شانزدهم به شکوفایی رسید.سِلِستینا نوشته فرناندو دِ روخاس و دیگر نویسندگان همچون خوان دل انسینا (Juan del Encina) و لوپه دِ وگا که به توصیف جامعه خویش پرداختند را می‌توان نام برد. نام کالدرون دِ لابارکا (Pedro Calderón de la Barca) شاعر و نمایشنامه نویس نیز در این عصر برجسته است. درام نویس معروف انسینا (1468 تا 1529) به احیای فرم تئاتر کلاسیک کمک شایانی کرد و درام اسپانیایی را بنیان نهاد. او آثار ویرژیل را ترجمه کرد و در نگاشتن سرودهای شبانی اش از آنها تأثیر پذیرفت. مشهورترین آثار او منظومه‌های شبانی پلاثیدا و بیتوریانو (Égloga de Plácida y Vitoriano) ، و کریستینو دِ فِبِئا (Égloga de Cristino y Febea) می‌باشد. چهره برجسته دیگر بارتولومه دِ تورِس ناآرو (Bartolomé Torres Naharro) (در حدود 1485 تا 1530) نام دارد، نُه درام کمدی به نگارش درآورد، که در آنها شاهد ظهورِ تجربه و آگاهی نوع بشر هستیم، آنچه در آثار شبانیِ انسیا و لوکاس فرناندث[xxxvi] یافت نمی‌شود. او درام پنج پرده‌ای را متداول کرد و بین کمدی واقعگرایانه و کمدی خیالپردازانه تمایز قائل شد. ناآرو آثاری همچون کمدی سربازی (Comedia Soldadesca) (1509 تا 1644)، سرافینا (La comedia ''Serafina'') (1508) را از خود به جای گذاشت. از دیگر نمایشنامه نویسانِ پیش از لوپه دِ وگا (Felix Lope de Vega y Carpio) می‌توان به ژیل ویسنته (Gil Vicente)، لوپه دِ روئدا (Lope de Rueda) و خوان دِ لاکوئِبا (Juan de la Cueva) اشاره کرد. با ظهور بزرگانی همچون لوپه د وگا،گیلن دِ کاسترو (Guillén de Castro)، تیرسو دِ مولینا (Tirso de Molina)، پدرو کالدرون (Pedro Calderón) و میگل دِ سروانتس سابِدرا (Miguel de Cervantes Saavedra)‏ است که تئاتر اسپانیا کم کم شکل می‌گیرد، پس از این دوره و رسیدن به یک دوره محافظه کارانه فرهنگی، تئاتر اسپانیا به منبع الهامی‌ برای نویسندگان فرانسوی تبدیل می‌شود. با جریان رو به افول دوره‌های بعد، در دهه 1820 ژان گریمالدی (Juan Grimaldi) با ترجمه نمایشنامه‌های فرانسوی به اسپانیایی به احیا و بازسازی تئاتر اسپانیا کمک کرد. در قرن نوزدهم و بیستم نمایشنامه نویسانی همچون خوزه اِچِگارای (José Echegaray)، گرِگوریو مارتینِث سییِرا (Gregorio Martínez Sierra) و خاسینتو بِنابِنته (Jacinto Benavente) با تلاش فراوان به کسب هویت برای تئاتر اسپانیا برآمدند، مدت‌ها بعد نمایشنامه نویس برجسته‌ای به نام [[فدریکو گارسیا لورکا]] تأثیر شگرفی بر نمایشنامه نویسی می‌گذارد. در تاریکی سایه‌های رژیم ژنران فرانکو بر شاخ و برگ‌های هنری از جمله تئاتر(خصوصاً تئاتر تجربی) شاهد کُند شدن روند رو به رشد در این حوزه هستیم؛ اما با این وجود آثار لورکا منبع الهامی برای نمایشنامه نویسان مطرح معاصر اسپانیا بود که از جمله آنها آنتونیو بوئرو بایِخو (Antonio Buero Vallejo)، آنتونیو گالا (Antonio Gala Velasco)، آدولفو مارسیاچ (Adolfo Marsillach)، ژوزف ماریا فِلوتاتس (Josep Maria Flotats) و فرناندو فرنان گومث را می‌توان نام برد. این اشخاص و به همراه چند نویسنده دیگر پیکره اصلی تئاتر اسپانیا را در عصر حاضر شکل داده اند و نمایشنامه‌های خود را در گونه‌های مختلف [[زبان اسپانیایی]] از قبیل کاتالان و باسک به نگارش در آورده‌اند از جمله منتقدین تئاتر معاصر می‌توان به کارگردان و نمایشنامه نویس اسپانیایی آلفردو مارکِریه (Alfredo Marquerie) اشاره کرد<ref>[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/557573/Spain/258829/Theatre Encyclopædia Britannica], 2012</ref><ref>فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ [[اسپانیا]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)</ref>.
 
== نیز نگاه کنید به ==
[[زبان و ادبیات اسپانیا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا]]
 
== پاورقی ==
<small>[xxxv]Lucius Annaeus Seneca. فیلسوف رواقی، سیاستمدار و نمایشنامه نویس، در سال ۴ قبل از میلاد در کُردوبا متولد شد.</small>
 
<small>[xxxvi]Lucas Fernández.نمایشنامه نویس و موسیقیدان اسپانیایی.</small>
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۵

کالدرون د لابارکا، از نمایشنامه‌نامه نویسان اسپانیایی، برگرفته از سایت آمازون، قابل بازیابی ازhttps://www.amazon.com/Calderon-1600-1681-Playwright-Engraving-Carolsfeld/dp/B07C5HL1P9

باوجود نمایشنامه نویسانی همچون سِنکا[xxxv] و تأثیر آثار او در عصر طلایی اسپانیا ردپای این حوزه را در چهار قرن پیش از میلاد می‌توان مشاهده کرد، با آغاز قرون وسطی شاهد آن هستیم که درام‌های این دوره به شدت نزدیک به عقاید کلیسای کاتولیک به نگارش در آمده است و بر مضامین مذهبی و وقوع معجزات متمرکز است. تئاتر در اوایل قرن شانزدهم به شکوفایی رسید.سِلِستینا نوشته فرناندو دِ روخاس و دیگر نویسندگان همچون خوان دل انسینا (Juan del Encina) و لوپه دِ وگا که به توصیف جامعه خویش پرداختند را می‌توان نام برد. نام کالدرون دِ لابارکا (Pedro Calderón de la Barca) شاعر و نمایشنامه نویس نیز در این عصر برجسته است. درام نویس معروف انسینا (1468 تا 1529) به احیای فرم تئاتر کلاسیک کمک شایانی کرد و درام اسپانیایی را بنیان نهاد. او آثار ویرژیل را ترجمه کرد و در نگاشتن سرودهای شبانی اش از آنها تأثیر پذیرفت. مشهورترین آثار او منظومه‌های شبانی پلاثیدا و بیتوریانو (Égloga de Plácida y Vitoriano) ، و کریستینو دِ فِبِئا (Égloga de Cristino y Febea) می‌باشد. چهره برجسته دیگر بارتولومه دِ تورِس ناآرو (Bartolomé Torres Naharro) (در حدود 1485 تا 1530) نام دارد، نُه درام کمدی به نگارش درآورد، که در آنها شاهد ظهورِ تجربه و آگاهی نوع بشر هستیم، آنچه در آثار شبانیِ انسیا و لوکاس فرناندث[xxxvi] یافت نمی‌شود. او درام پنج پرده‌ای را متداول کرد و بین کمدی واقعگرایانه و کمدی خیالپردازانه تمایز قائل شد. ناآرو آثاری همچون کمدی سربازی (Comedia Soldadesca) (1509 تا 1644)، سرافینا (La comedia Serafina) (1508) را از خود به جای گذاشت. از دیگر نمایشنامه نویسانِ پیش از لوپه دِ وگا (Felix Lope de Vega y Carpio) می‌توان به ژیل ویسنته (Gil Vicente)، لوپه دِ روئدا (Lope de Rueda) و خوان دِ لاکوئِبا (Juan de la Cueva) اشاره کرد. با ظهور بزرگانی همچون لوپه د وگا،گیلن دِ کاسترو (Guillén de Castro)، تیرسو دِ مولینا (Tirso de Molina)، پدرو کالدرون (Pedro Calderón) و میگل دِ سروانتس سابِدرا (Miguel de Cervantes Saavedra)‏ است که تئاتر اسپانیا کم کم شکل می‌گیرد، پس از این دوره و رسیدن به یک دوره محافظه کارانه فرهنگی، تئاتر اسپانیا به منبع الهامی‌ برای نویسندگان فرانسوی تبدیل می‌شود. با جریان رو به افول دوره‌های بعد، در دهه 1820 ژان گریمالدی (Juan Grimaldi) با ترجمه نمایشنامه‌های فرانسوی به اسپانیایی به احیا و بازسازی تئاتر اسپانیا کمک کرد. در قرن نوزدهم و بیستم نمایشنامه نویسانی همچون خوزه اِچِگارای (José Echegaray)، گرِگوریو مارتینِث سییِرا (Gregorio Martínez Sierra) و خاسینتو بِنابِنته (Jacinto Benavente) با تلاش فراوان به کسب هویت برای تئاتر اسپانیا برآمدند، مدت‌ها بعد نمایشنامه نویس برجسته‌ای به نام فدریکو گارسیا لورکا تأثیر شگرفی بر نمایشنامه نویسی می‌گذارد. در تاریکی سایه‌های رژیم ژنران فرانکو بر شاخ و برگ‌های هنری از جمله تئاتر(خصوصاً تئاتر تجربی) شاهد کُند شدن روند رو به رشد در این حوزه هستیم؛ اما با این وجود آثار لورکا منبع الهامی برای نمایشنامه نویسان مطرح معاصر اسپانیا بود که از جمله آنها آنتونیو بوئرو بایِخو (Antonio Buero Vallejo)، آنتونیو گالا (Antonio Gala Velasco)، آدولفو مارسیاچ (Adolfo Marsillach)، ژوزف ماریا فِلوتاتس (Josep Maria Flotats) و فرناندو فرنان گومث را می‌توان نام برد. این اشخاص و به همراه چند نویسنده دیگر پیکره اصلی تئاتر اسپانیا را در عصر حاضر شکل داده اند و نمایشنامه‌های خود را در گونه‌های مختلف زبان اسپانیایی از قبیل کاتالان و باسک به نگارش در آورده‌اند از جمله منتقدین تئاتر معاصر می‌توان به کارگردان و نمایشنامه نویس اسپانیایی آلفردو مارکِریه (Alfredo Marquerie) اشاره کرد[۱][۲].

نیز نگاه کنید به

زبان و ادبیات اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا

پاورقی

[xxxv]Lucius Annaeus Seneca. فیلسوف رواقی، سیاستمدار و نمایشنامه نویس، در سال ۴ قبل از میلاد در کُردوبا متولد شد.

[xxxvi]Lucas Fernández.نمایشنامه نویس و موسیقیدان اسپانیایی.

کتابشناسی

  1. Encyclopædia Britannica, 2012
  2. فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)