نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های بومی اسلامی در چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


== نقش زبان فارسی در پیدایش زبان­ های بومی اسلامی ==
آنچه که در خصوص [[زبان فارسی در چین]]، توجه محققین وپژوهشگران علاقمند را به خود جلب می­ کند، گستردگی [[زبان فارسی در چین|به کارگیری زبان فارسی]] در اسناد و مدارک و کتاب­ های خطی و لوح­ ها وسنگ نوشته­ های اسلامی باقیمانده از [[سلسله های دوران امپراطوری چین(907-960)|دوران سلسله­ های مختلف امپراتوران چینی]] است. هادی العلوی یکی از نسخه شناسان معروف عرب که کتاب­ های خطی مسجد دونگ­سِه در [[پکن]] را مورد بررسی قرار داده، دراین خصوص می­ گوید: «[[زبان فارسی در چین|زبان فارسی و آشنایی با این زبان]] در کلیه کتاب­ های خطی عربی سایه ا نداخته است. درکتاب ­های خطی عربی، اغلب توضیحات و تفسیرهای ابتدا و انتهای کتاب به زبان فارسی است وعلاوه برآن متن بسیاری از کتاب ­های خطی عربی به سبک فارسی است <ref>هادی العلوی.(1978). المخطوطات العربیه فی جامع بکین.</ref>.
آنچه که در خصوص زبان فارسی در [[چین]]، توجه محققین وپژوهشگران علاقمند را به خود جلب می­کند، گستردگی به کارگیری زبان فارسی در اسناد و مدارک و کتاب­ های خطی و لوح­ ها وسنگ نوشته­ های اسلامی باقیما نده از دوران سلسله­ های مختلف امپراتوران چینی است. هادی العلوی یکی از نسخه شناسان معروف عرب که کتاب­ های خطی مسجد دونگ­سِه در [[پکن]] را مورد بررسی قرار داده، دراین خصوص می­گوید: «زبان فارسی و آشنایی با این زبان در کلیه کتاب­ های خطی عربی سایه ا نداخته است. درکتاب ­های خطی عربی، اغلب توضیحات و تفسیرهای ابتدا و ا نتهای کتاب به زبان فارسی است وعلاوه برآن متن بسیاری از کتاب ­های خطی عربی به سبک فارسی است. (هادی العلوی، 1978 : 475 )


پروفسور لیو اینگ­شِنگ(Liu Ying Sheng) استادتاریخ دا نشگاه نَن­جینگ، درمقاله ­ای تحت عنوان«تاریخ ونحوه­ ی شکل گیری خط ملت خویی وسایر اقلیت­ های نژادی مسلمان شمال غرب [[چین]]» می­گوید: «در دوران حاکمیت سلسله­ های تا نگ، سونگ و یوان، اجداد قوم خوی(مسلما نان) بیشتر به زبان فارسی حرف می­زدند و زبان فارسی در عین اینکه یک زبان خارجی بود، زبان اقلیت قوم خوی هم به شمار می­رفت. این امر قرن­ ها به همین وضع ادامه داشت ولی پس از گذشت صدها سال، به­ تدریج [[زبان چینی]] جایگزین زبان فارسی شد، اگرچه هم اکنون نیز تعداد زیادی از واژه ­های فارسی هم­چنان مورد استفاده­ ی قوم خوی می ­باشد که محا فل اسلامی این واژه ­ها را «زبان مسجدی» می­ گویند. » (لیو اینگ شینگ،2006)  به هرحال، توسعه­ ی فراگیری و استفاده از زبان فارسی برای چندین قرن و سپس ترکیب آن با زبان چینی، موجب شد که در برخی از مناطق دور افتاده­ ی مسلمان نشین، از تعامل این دو زبان و آمیزش آنها با یکدیگر، کلمات و واژه­ های ترکیبی جدیدی متشکل از فارسی، عربی، و چینی متولد و زبان خاصی به نام شیائو اِرجینگ (Xiao Erjing) شکل گرفته و برای چندین قرن مورد استفاده­ ی مسلمانان این مناطق قرار گیرد. (سابقی،. نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های محلی اسلامی در [[چین]] ، 1385) اگرچه این زبان هیچوقت ازسوی دولت [[چین]] به رسمیت شناخته نشد، ولی چندین قرن متوالی به­ صورت وسیع توسط چهار اقلیت قومی مسلمان دونگ شیانگ، بائو، سالار و هوی مورداستفاده قرار می­گرفت وهنوز هم علی­رغم به فراموشی سپرده شدن آن درشهرهای بزرگ، هنوز هم در برخی از روستاهای مسلمان نشین دورافتاده ­ی مناطقی هم­چون خِه­نَن، شانسی، مغولستان داخلی، نینگ شیا، گَنسو، چینگ­های، سین کیانگ ویونن که طرح آموزش اجباری دولتی به صورت فراگیر اجراء نشده است، درسیستم آموزشی مساجد به­ عنوان زبان آموزشی و در برخی از محاورات عمومی استفاده می­شود. (لیواینگ شنگ، 2006)
=== نقش [[زبان فارسی در چین|زبان فارسی]] در پیدایش زبان­ های بومی اسلامی ===
پروفسور لیو اینگ ­شِنگ(Liu Ying Sheng) استادتاریخ دانشگاه نَن­جینگ، درمقاله ­ای تحت عنوان«تاریخ ونحوه­ ی شکل گیری خط ملت خویی وسایر اقلیت­ های نژادی مسلمان شمال غرب [[چین]]» می گوید: <blockquote>«در دوران حاکمیت [[سلسله تانگ|سلسله­ های تانگ]]، [[سلسله های سونگ، لیائو، جین و شیای غربی|سونگ]] و [[سلسله یوان|یوان]]، [[مسلمانان قوم هویی(خویی) در چین|اجداد قوم خوی]](مسلمانان) بیشتر به زبان فارسی حرف می ­زدند و زبان فارسی در عین اینکه یک زبان خارجی بود، زبان [[مسلمانان قوم هویی(خویی) در چین|اقلیت قوم خوی]] هم به شمار می ­رفت. این امر قرن­ ها به همین وضع ادامه داشت ولی پس از گذشت صدها سال، به­ تدریج [[زبان چینی]] جایگزین زبان فارسی شد، اگرچه هم اکنون نیز تعداد زیادی از واژه ­های فارسی هم­چنان مورد استفاده­ ی قوم خوی می ­باشد که محافل اسلامی این واژه ­ها را «زبان مسجدی» می­ گویند.» <ref name=":0">شنگ، لیواینگ. (2006). پیرامون منشأ سیستم تلفظ زبان شیائو ارجینگ- نحوه ی تلفظ کلمات چینی درجامع التواریخ رشیدالدین فضل الله ، بخش چین / دانشگاه نانجینگ.</ref> </blockquote> به هرحال، توسعه­ ی [[زبان فارسی در چین|فراگیری و استفاده از زبان فارسی]] برای چندین قرن و سپس ترکیب آن با [[زبان چینی]]، موجب شد که در برخی از مناطق دور افتاده­ ی مسلمان نشین، از تعامل این دو زبان و آمیزش آنها با یکدیگر، کلمات و واژه­ های ترکیبی جدیدی متشکل از فارسی، عربی، و چینی متولد و زبان خاصی به نام شیائو اِرجینگ(Xiao Erjing)شکل گرفته و برای چندین قرن مورد استفاده­ ی مسلمانان این مناطق قرار گیرد<ref>سابقی، علی محمد (1385). نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های محلی اسلامی، نامه ی پارسی، 11(1)،12-23.</ref>.


زبان محلی دیگری که در برخی از مناطق مسلمان نشین [[چین]] با مبنا قرار دادن زبان فارسی شکل گرفت، زبان جینگ ­تانگ(Jing Tang) است. زبان جینگ ­تانگ، زبان محلی خاص با حروف و الفبای فارسی است که درمیان مسلمانان [[چین]] برای چندین قرن رایج بوده است که با دیگر زبان­ های موجود در این کشور فرق زیادی دارد. مصادر کلمات و واژه ­های این زبان را، واژه­ ها­ی فارسی، عربی و چینی تشکیل داده و یا ترکیبی از همه ­ی آن­ها است. ترکیب­ های مختلف فارسی- عربی، عربی- چینی و فارسی- چینی شاکله ­ی اصلی این زبان را شکل می­ دهد. از آن­جا که از ابتدا واژه ­ها وکلمات دینی مورد استفاده­ ی مسلمانان در [[چین]] بیش تر فارسی و عربی بوده است، لذا اکثر لغات و واژه­ های زبان جینگ ­تانگ هم از لغات و کلمات فارسی تشکیل شده و یا معنا و مفهوم کلمات فارسی و عربی در قالب لغات چینی بیان شده است. کلماتی هم­چون( نماز، روزه، بامداد، دشمن، پیشین، خفتن و ...) کلمات خاص فارسی، و لغاتی چون­( ایمان، حج، زکات، خلیفه، امام و ...) کلمات خاص عربی، و واژه­ هایی مانند( وانگ­رِن، به معنی مرگ، جیوی­کونگ، به معنای رکوع، وانگ ­شیانگ، به معنی امید واری و... ) کلمات خاص چینی هستند که در زبان جینگ­تا نگ از آنان استفاده شده است. هم­چنین، واژه ­های ترکیبی مانند«بی نصیب»، «ربا شی بوده» به معنای ربا حرام است، «بیمار لیاوو» به معنی مریض شدم، نمونه ­ای از کلمات ترکیبی فارسی، عربی و چینی است که در این زبان از آن­ها استفاده می­شود. (ابراهیم فنگ جین یوان : 201 تا 204 )
اگرچه این زبان هیچوقت ازسوی دولت [[چین]] به رسمیت شناخته نشد، ولی چندین قرن متوالی به­ صورت وسیع توسط چهار اقلیت قومی مسلمان دونگ شیانگ، بائو، سالار و هوی مورداستفاده قرار می ­گرفت وهنوز هم علی­رغم به فراموشی سپرده شدن آن درشهرهای بزرگ، هنوز هم در برخی از روستاهای مسلمان نشین دورافتاده ­ی مناطقی هم­چون خِه ­نَن، شانسی، مغولستان داخلی، نینگ شیا، گَنسو، چینگ ­های، سین کیانگ ویونن که طرح آموزش اجباری دولتی به صورت فراگیر اجراء نشده است، در[[آموزش مسجدی در چین|سیستم آموزشی مساجد]] به­ عنوان زبان آموزشی و در برخی از محاورات عمومی استفاده می­ شود<ref name=":0" />.
----
 
زبان محلی دیگری که در برخی از [[اسلام در چین|مناطق مسلمان نشین چین]] با مبنا قرار دادن [[زبان فارسی در چین|زبان فارسی]] شکل گرفت، زبان جینگ ­تانگ(Jing Tang) است. زبان جینگ ­تانگ، زبان محلی خاص با حروف و الفبای فارسی است که درمیان مسلمانان [[چین]] برای چندین قرن رایج بوده است که با دیگر زبان­ های موجود در این کشور فرق زیادی دارد. مصادر کلمات و واژه ­های این زبان را، واژه­ ها­ی فارسی، عربی و چینی تشکیل داده و یا ترکیبی از همه ­ی آن­ها است. ترکیب­ های مختلف فارسی- عربی، عربی- چینی و فارسی- چینی شاکله ­ی اصلی این زبان را شکل می­ دهد. از آن­جا که از ابتدا واژه ­ها وکلمات دینی مورد استفاده­ ی مسلمانان در [[چین]] بیش تر فارسی و عربی بوده است، لذا اکثر لغات و واژه­ های زبان جینگ ­تانگ هم از لغات و کلمات فارسی تشکیل شده و یا معنا و مفهوم کلمات فارسی و عربی در قالب لغات چینی بیان شده است. کلماتی هم­چون( نماز، روزه، بامداد، دشمن، پیشین، خفتن و ...) کلمات خاص فارسی، و لغاتی چون­( ایمان، حج، زکات، خلیفه، امام و ...) کلمات خاص عربی، و واژه­ هایی مانند( وانگ­رِن، به معنی مرگ، جیوی­کونگ، به معنای رکوع، وانگ ­شیانگ، به معنی امید واری و... ) کلمات خاص چینی هستند که در زبان جینگ­تانگ از آنان استفاده شده است.
 
هم­چنین، واژه ­های ترکیبی مانند«بی نصیب»، «رباشی بوده» به معنای ربا حرام است، «بیمار لیاوو» به معنی مریض شدم، نمونه ­ای از کلمات ترکیبی فارسی، عربی و چینی است که در این زبان از آن­ها استفاده می­ شود<ref>فِنگ جینگ یوان، ابراهیم (1390، 2003). الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر، هونگ کونگ.</ref><ref>سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، جلد سوم ص 1427.</ref>.
 
== نیز نگاه کنید به ==
[[زبان فارسی در چین]]؛ [[عوامل توسعه و ترویج زبان فارسی در چین]]؛ [[موقعیت زبان فارسی در چین معاصر]]؛[[کرسی ها، مراکز آموزشی و استادان زبان فارسی در چين]]؛[[منابع و متون آموزشی زبان فارسی در دانشگاه های چین]]؛ [[موانع پیش روی گسترش آموزش زبان فارسی در چین]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:واژه های فارسی در زبان رایج سایر کشورها]]
[[رده:علاقه مردم، فرهیختگان و نخبگان به ادبیات فارسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۶

آنچه که در خصوص زبان فارسی در چین، توجه محققین وپژوهشگران علاقمند را به خود جلب می­ کند، گستردگی به کارگیری زبان فارسی در اسناد و مدارک و کتاب­ های خطی و لوح­ ها وسنگ نوشته­ های اسلامی باقیمانده از دوران سلسله­ های مختلف امپراتوران چینی است. هادی العلوی یکی از نسخه شناسان معروف عرب که کتاب­ های خطی مسجد دونگ­سِه در پکن را مورد بررسی قرار داده، دراین خصوص می­ گوید: «زبان فارسی و آشنایی با این زبان در کلیه کتاب­ های خطی عربی سایه ا نداخته است. درکتاب ­های خطی عربی، اغلب توضیحات و تفسیرهای ابتدا و انتهای کتاب به زبان فارسی است وعلاوه برآن متن بسیاری از کتاب ­های خطی عربی به سبک فارسی است [۱].

نقش زبان فارسی در پیدایش زبان­ های بومی اسلامی

پروفسور لیو اینگ ­شِنگ(Liu Ying Sheng) استادتاریخ دانشگاه نَن­جینگ، درمقاله ­ای تحت عنوان«تاریخ ونحوه­ ی شکل گیری خط ملت خویی وسایر اقلیت­ های نژادی مسلمان شمال غرب چین» می گوید:

«در دوران حاکمیت سلسله­ های تانگ، سونگ و یوان، اجداد قوم خوی(مسلمانان) بیشتر به زبان فارسی حرف می ­زدند و زبان فارسی در عین اینکه یک زبان خارجی بود، زبان اقلیت قوم خوی هم به شمار می ­رفت. این امر قرن­ ها به همین وضع ادامه داشت ولی پس از گذشت صدها سال، به­ تدریج زبان چینی جایگزین زبان فارسی شد، اگرچه هم اکنون نیز تعداد زیادی از واژه ­های فارسی هم­چنان مورد استفاده­ ی قوم خوی می ­باشد که محافل اسلامی این واژه ­ها را «زبان مسجدی» می­ گویند.» [۲]

 به هرحال، توسعه­ ی فراگیری و استفاده از زبان فارسی برای چندین قرن و سپس ترکیب آن با زبان چینی، موجب شد که در برخی از مناطق دور افتاده­ ی مسلمان نشین، از تعامل این دو زبان و آمیزش آنها با یکدیگر، کلمات و واژه­ های ترکیبی جدیدی متشکل از فارسی، عربی، و چینی متولد و زبان خاصی به نام شیائو اِرجینگ(Xiao Erjing)شکل گرفته و برای چندین قرن مورد استفاده­ ی مسلمانان این مناطق قرار گیرد[۳].

اگرچه این زبان هیچوقت ازسوی دولت چین به رسمیت شناخته نشد، ولی چندین قرن متوالی به­ صورت وسیع توسط چهار اقلیت قومی مسلمان دونگ شیانگ، بائو، سالار و هوی مورداستفاده قرار می ­گرفت وهنوز هم علی­رغم به فراموشی سپرده شدن آن درشهرهای بزرگ، هنوز هم در برخی از روستاهای مسلمان نشین دورافتاده ­ی مناطقی هم­چون خِه ­نَن، شانسی، مغولستان داخلی، نینگ شیا، گَنسو، چینگ ­های، سین کیانگ ویونن که طرح آموزش اجباری دولتی به صورت فراگیر اجراء نشده است، درسیستم آموزشی مساجد به­ عنوان زبان آموزشی و در برخی از محاورات عمومی استفاده می­ شود[۲].

زبان محلی دیگری که در برخی از مناطق مسلمان نشین چین با مبنا قرار دادن زبان فارسی شکل گرفت، زبان جینگ ­تانگ(Jing Tang) است. زبان جینگ ­تانگ، زبان محلی خاص با حروف و الفبای فارسی است که درمیان مسلمانان چین برای چندین قرن رایج بوده است که با دیگر زبان­ های موجود در این کشور فرق زیادی دارد. مصادر کلمات و واژه ­های این زبان را، واژه­ ها­ی فارسی، عربی و چینی تشکیل داده و یا ترکیبی از همه ­ی آن­ها است. ترکیب­ های مختلف فارسی- عربی، عربی- چینی و فارسی- چینی شاکله ­ی اصلی این زبان را شکل می­ دهد. از آن­جا که از ابتدا واژه ­ها وکلمات دینی مورد استفاده­ ی مسلمانان در چین بیش تر فارسی و عربی بوده است، لذا اکثر لغات و واژه­ های زبان جینگ ­تانگ هم از لغات و کلمات فارسی تشکیل شده و یا معنا و مفهوم کلمات فارسی و عربی در قالب لغات چینی بیان شده است. کلماتی هم­چون( نماز، روزه، بامداد، دشمن، پیشین، خفتن و ...) کلمات خاص فارسی، و لغاتی چون­( ایمان، حج، زکات، خلیفه، امام و ...) کلمات خاص عربی، و واژه­ هایی مانند( وانگ­رِن، به معنی مرگ، جیوی­کونگ، به معنای رکوع، وانگ ­شیانگ، به معنی امید واری و... ) کلمات خاص چینی هستند که در زبان جینگ­تانگ از آنان استفاده شده است.

هم­چنین، واژه ­های ترکیبی مانند«بی نصیب»، «رباشی بوده» به معنای ربا حرام است، «بیمار لیاوو» به معنی مریض شدم، نمونه ­ای از کلمات ترکیبی فارسی، عربی و چینی است که در این زبان از آن­ها استفاده می­ شود[۴][۵].

نیز نگاه کنید به

زبان فارسی در چین؛ عوامل توسعه و ترویج زبان فارسی در چین؛ موقعیت زبان فارسی در چین معاصر؛کرسی ها، مراکز آموزشی و استادان زبان فارسی در چين؛منابع و متون آموزشی زبان فارسی در دانشگاه های چین؛ موانع پیش روی گسترش آموزش زبان فارسی در چین

کتابشناسی

  1. هادی العلوی.(1978). المخطوطات العربیه فی جامع بکین.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ شنگ، لیواینگ. (2006). پیرامون منشأ سیستم تلفظ زبان شیائو ارجینگ- نحوه ی تلفظ کلمات چینی درجامع التواریخ رشیدالدین فضل الله ، بخش چین / دانشگاه نانجینگ.
  3. سابقی، علی محمد (1385). نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های محلی اسلامی، نامه ی پارسی، 11(1)،12-23.
  4. فِنگ جینگ یوان، ابراهیم (1390، 2003). الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر، هونگ کونگ.
  5. سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم ص 1427.