نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های بومی اسلامی در چین
آنچه که در خصوص زبان فارسی در چین، توجه محققین وپژوهشگران علاقمند را به خود جلب می کند، گستردگی به کارگیری زبان فارسی در اسناد و مدارک و کتاب های خطی و لوح ها وسنگ نوشته های اسلامی باقیمانده از دوران سلسله های مختلف امپراتوران چینی است. هادی العلوی یکی از نسخه شناسان معروف عرب که کتاب های خطی مسجد دونگسِه در پکن را مورد بررسی قرار داده، دراین خصوص می گوید: «زبان فارسی و آشنایی با این زبان در کلیه کتاب های خطی عربی سایه ا نداخته است. درکتاب های خطی عربی، اغلب توضیحات و تفسیرهای ابتدا و انتهای کتاب به زبان فارسی است وعلاوه برآن متن بسیاری از کتاب های خطی عربی به سبک فارسی است [۱].
نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های بومی اسلامی
پروفسور لیو اینگ شِنگ(Liu Ying Sheng) استادتاریخ دانشگاه نَنجینگ، درمقاله ای تحت عنوان«تاریخ ونحوه ی شکل گیری خط ملت خویی وسایر اقلیت های نژادی مسلمان شمال غرب چین» می گوید:
«در دوران حاکمیت سلسله های تانگ، سونگ و یوان، اجداد قوم خوی(مسلمانان) بیشتر به زبان فارسی حرف می زدند و زبان فارسی در عین اینکه یک زبان خارجی بود، زبان اقلیت قوم خوی هم به شمار می رفت. این امر قرن ها به همین وضع ادامه داشت ولی پس از گذشت صدها سال، به تدریج زبان چینی جایگزین زبان فارسی شد، اگرچه هم اکنون نیز تعداد زیادی از واژه های فارسی همچنان مورد استفاده ی قوم خوی می باشد که محافل اسلامی این واژه ها را «زبان مسجدی» می گویند.» [۲]
به هرحال، توسعه ی فراگیری و استفاده از زبان فارسی برای چندین قرن و سپس ترکیب آن با زبان چینی، موجب شد که در برخی از مناطق دور افتاده ی مسلمان نشین، از تعامل این دو زبان و آمیزش آنها با یکدیگر، کلمات و واژه های ترکیبی جدیدی متشکل از فارسی، عربی، و چینی متولد و زبان خاصی به نام شیائو اِرجینگ(Xiao Erjing)شکل گرفته و برای چندین قرن مورد استفاده ی مسلمانان این مناطق قرار گیرد[۳].
اگرچه این زبان هیچوقت ازسوی دولت چین به رسمیت شناخته نشد، ولی چندین قرن متوالی به صورت وسیع توسط چهار اقلیت قومی مسلمان دونگ شیانگ، بائو، سالار و هوی مورداستفاده قرار می گرفت وهنوز هم علیرغم به فراموشی سپرده شدن آن درشهرهای بزرگ، هنوز هم در برخی از روستاهای مسلمان نشین دورافتاده ی مناطقی همچون خِه نَن، شانسی، مغولستان داخلی، نینگ شیا، گَنسو، چینگ های، سین کیانگ ویونن که طرح آموزش اجباری دولتی به صورت فراگیر اجراء نشده است، درسیستم آموزشی مساجد به عنوان زبان آموزشی و در برخی از محاورات عمومی استفاده می شود[۲].
زبان محلی دیگری که در برخی از مناطق مسلمان نشین چین با مبنا قرار دادن زبان فارسی شکل گرفت، زبان جینگ تانگ(Jing Tang) است. زبان جینگ تانگ، زبان محلی خاص با حروف و الفبای فارسی است که درمیان مسلمانان چین برای چندین قرن رایج بوده است که با دیگر زبان های موجود در این کشور فرق زیادی دارد. مصادر کلمات و واژه های این زبان را، واژه های فارسی، عربی و چینی تشکیل داده و یا ترکیبی از همه ی آنها است. ترکیب های مختلف فارسی- عربی، عربی- چینی و فارسی- چینی شاکله ی اصلی این زبان را شکل می دهد. از آنجا که از ابتدا واژه ها وکلمات دینی مورد استفاده ی مسلمانان در چین بیش تر فارسی و عربی بوده است، لذا اکثر لغات و واژه های زبان جینگ تانگ هم از لغات و کلمات فارسی تشکیل شده و یا معنا و مفهوم کلمات فارسی و عربی در قالب لغات چینی بیان شده است. کلماتی همچون( نماز، روزه، بامداد، دشمن، پیشین، خفتن و ...) کلمات خاص فارسی، و لغاتی چون( ایمان، حج، زکات، خلیفه، امام و ...) کلمات خاص عربی، و واژه هایی مانند( وانگرِن، به معنی مرگ، جیویکونگ، به معنای رکوع، وانگ شیانگ، به معنی امید واری و... ) کلمات خاص چینی هستند که در زبان جینگتانگ از آنان استفاده شده است.
همچنین، واژه های ترکیبی مانند«بی نصیب»، «رباشی بوده» به معنای ربا حرام است، «بیمار لیاوو» به معنی مریض شدم، نمونه ای از کلمات ترکیبی فارسی، عربی و چینی است که در این زبان از آنها استفاده می شود[۴][۵].
نیز نگاه کنید به
زبان فارسی در چین؛ عوامل توسعه و ترویج زبان فارسی در چین؛ موقعیت زبان فارسی در چین معاصر؛کرسی ها، مراکز آموزشی و استادان زبان فارسی در چين؛منابع و متون آموزشی زبان فارسی در دانشگاه های چین؛ موانع پیش روی گسترش آموزش زبان فارسی در چین
کتابشناسی
- ↑ هادی العلوی.(1978). المخطوطات العربیه فی جامع بکین.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ شنگ، لیواینگ. (2006). پیرامون منشأ سیستم تلفظ زبان شیائو ارجینگ- نحوه ی تلفظ کلمات چینی درجامع التواریخ رشیدالدین فضل الله ، بخش چین / دانشگاه نانجینگ.
- ↑ سابقی، علی محمد (1385). نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های محلی اسلامی، نامه ی پارسی، 11(1)،12-23.
- ↑ فِنگ جینگ یوان، ابراهیم (1390، 2003). الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر، هونگ کونگ.
- ↑ سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم ص 1427.