شوربختی زنان در چین قدیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در طول تاریخ چند هزار ساله­‌ی [[چین]]، زنان این کشور، هم­چون زنان سایر فرهنگ­‌ها و [[نوع جامعه چین|جوامع مختلف سنتی]]، به خاطر جایگاه پستی که در جامعه داشتند، همیشه با تحقیر و محرومیت رو به رو بوده‌­اند. 


== شوربختی زنان در چین قدیم ==
باور خرافی سیستماتیک، نهادینه شده و ریشه دار تبعیض جنسیتی مرسوم در [[چین]]، ریشه در برخی از سنت­‌های کهن و ا[[آیین بومی کنفوسیوس|ندیشه‌­های کنفوسیوسی]] دارد که [[نهاد خانواده در چین|پایه و بنیان خانوداه]] و اجتماع را در«اطاعت زن از شوهر، شهروندان از حاکم، و اطاعت پسر از پدر و جوانان از [[سالمندان در کانادا|سالمندان]]» اعلام کرده است
رای آشنایی با جایگاه پست زنان در جامعه‌­ی [[چین]] قدیم کافی است شعری را که توسط یکی از شاعران معروف چین به نام فوشوان(Fu Shuan)در خصوص شوربختی زنان چین سروده شده است مرور شود:


«شوربختی زنان در چین»
این قانون اطاعت، در طول هزاران سال در خدمت حفظ نظم اجتماعی جامعه‌­ی مردسالار [[چین]] بوده و در این چرخه­‌ی قانونی، همیشه این زن بوده است­ که در طول حیات خود، بدون داشتن هیچ­‌گونه حقی، می ­بایست به ترتیب از پدر، برادر، همسر و در نهایت از پسر خود اطاعت کرده و به آن­ها وابسته باشد. تحت این قانون شیوه­‌های سوء استفاده از زنان مانند خرید و فروش آن­ها، کتک زدن خوردن از همسر و کشتن و سقط نوزادان دختر در [[چین]] امری غیر معمول نبوده است. این تبعیض ناروای جنسیتی از دوران حاکمیت سلسله‌­های مختلف، و در طول هزاره­‌های گذشته با شدت تمام تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ادامه داشته است.
 
=== شوربختی زنان در [[چین]] قدیم ===
رای آشنایی با جایگاه پست زنان در جامعه‌­ی [[چین]] قدیم کافی است شعری را که توسط یکی از شاعران معروف [[چین]] به نام فوشوان(Fu Shuan)در خصوص شوربختی زنان [[چین]] سروده شده است مرور شود:<blockquote>«[[وضعیت زنان در چین|شوربختی زنان در چین]]»


زن بودن چه غم انگیز است!
زن بودن چه غم انگیز است!
خط ۳۳: خط ۳۶:
دندان­‌هایش لب­‌های سرخش را می­‌فشارد،
دندان­‌هایش لب­‌های سرخش را می­‌فشارد،


تعظیم­‌های بسیار می­‌کند و زانو می‌­زند. (آشوری داریوش،1358)<ref>سابقی،علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول، ص322-323
تعظیم­‌های بسیار می­‌کند و زانو می‌­زند<ref>آشوری، داریوش(1358) نگاهی به سرزمین، تاریخ، جامعه و فرهنگ چین از دیرینه ترین روزگار تا پایان سده­ ی نوزدهم.تهران: مرکز فرهنگ آسیا؛ انتشارات امیر کبیر </ref> <ref>سابقی،علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،جلد1، ص.322-323.
</ref>
</ref>.</blockquote>
 
== نیز نگاه کنید به ==
[[وضعیت زنان در چین]]؛ [[ظلم مضاعف هزار ساله بر زنان چین]]


=== کتاب شناسی ===
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۵

در طول تاریخ چند هزار ساله­‌ی چین، زنان این کشور، هم­چون زنان سایر فرهنگ­‌ها و جوامع مختلف سنتی، به خاطر جایگاه پستی که در جامعه داشتند، همیشه با تحقیر و محرومیت رو به رو بوده‌­اند.

باور خرافی سیستماتیک، نهادینه شده و ریشه دار تبعیض جنسیتی مرسوم در چین، ریشه در برخی از سنت­‌های کهن و اندیشه‌­های کنفوسیوسی دارد که پایه و بنیان خانوداه و اجتماع را در«اطاعت زن از شوهر، شهروندان از حاکم، و اطاعت پسر از پدر و جوانان از سالمندان» اعلام کرده است.

این قانون اطاعت، در طول هزاران سال در خدمت حفظ نظم اجتماعی جامعه‌­ی مردسالار چین بوده و در این چرخه­‌ی قانونی، همیشه این زن بوده است­ که در طول حیات خود، بدون داشتن هیچ­‌گونه حقی، می ­بایست به ترتیب از پدر، برادر، همسر و در نهایت از پسر خود اطاعت کرده و به آن­ها وابسته باشد. تحت این قانون شیوه­‌های سوء استفاده از زنان مانند خرید و فروش آن­ها، کتک زدن خوردن از همسر و کشتن و سقط نوزادان دختر در چین امری غیر معمول نبوده است. این تبعیض ناروای جنسیتی از دوران حاکمیت سلسله‌­های مختلف، و در طول هزاره­‌های گذشته با شدت تمام تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ادامه داشته است.

شوربختی زنان در چین قدیم

رای آشنایی با جایگاه پست زنان در جامعه‌­ی چین قدیم کافی است شعری را که توسط یکی از شاعران معروف چین به نام فوشوان(Fu Shuan)در خصوص شوربختی زنان چین سروده شده است مرور شود:

«شوربختی زنان در چین»

زن بودن چه غم انگیز است!

در زمین چیزی به این کم بهایی نیست.

پسران به در تکیه می­‌زنند،

هم­چون خدایانی از آسمان فرود آمده،

و دل‌هایشان چهار دریا

و باد و غبار هزار فرسنگ را به مبارزه می­‌خوانند.

چون دختری به جهان آید کسی شاد نمی­‌شود،

خانواده او را ارج نمی­‌نهند،

چون بزرگ شود، در اتاقش پنهان می­‌ماند،

ترسان از این­که مبادا چشم مردی بر او افتد.

هیچ‌کس زاری نمی­‌کند اگر او خانه­‌اش را ترک گوید.

مانند ابرها که پس از باران ناگهان دور می‌­شوند،

سر فرود می­‌آورد و چهره‌­ی خود را می‌­آراید

دندان­‌هایش لب­‌های سرخش را می­‌فشارد،

تعظیم­‌های بسیار می­‌کند و زانو می‌­زند[۱] [۲].

نیز نگاه کنید به

وضعیت زنان در چین؛ ظلم مضاعف هزار ساله بر زنان چین

کتابشناسی

  1. آشوری، داریوش(1358) نگاهی به سرزمین، تاریخ، جامعه و فرهنگ چین از دیرینه ترین روزگار تا پایان سده­ ی نوزدهم.تهران: مرکز فرهنگ آسیا؛ انتشارات امیر کبیر
  2. سابقی،علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد1، ص.322-323.