صنایع و کالاهای فرهنگی در چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:2023061211394158408.jpg|بندانگشتی|صنایع دستی چین]] | [[پرونده:2023061211394158408.jpg|بندانگشتی|صنایع دستی [[چین]]. قابل بازیابی از https://persian.cri.cn/2023/06/12/ARTIWtGbPrIZAxBG7luZn7Dh230612.shtml]] | ||
صنایع فرهنگی، به صنایعی گفته میشود كه با آفرینش، تولید و تجاری شدن كالاها و خدمات دارای محتوای غیر مادی و فرهنگی و مشمول حق مؤلف سروكار دارد. [[صنعت چاپ و نشر در چین|چاپ و نشر]]، انتشارات چند رسانهای، تولیدات سینمایی و سمعی و بصری، [[صنایع دستی و تجارت فرهنگی در چین|صنایع دستی]]، طراحی، [[معماری آرامگاه های سلطنتی در چین|معماری]]، هنرهای تجسمی و نمایشی، [[ورزش در چین|ورزش،]] سازها و ابزار و آلات موسیقی، تبلیغات و [[صنعت گردشگری در چین|جهانگردی فرهنگی]] از مصادیق صنایع فرهنگی هستند. صنایع فرهنگی به عنوان یكی از اجزا و عناصر مهم اقتصاد جوامع، نه تنها در رشد اقتصادی و اشتغالزایی، بلكه به عنوان ابزار [[هویت فرهنگی و ملی چین|هویت فرهنگی]] در تقویت تنوع فرهنگی و [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]] نقش اساسی دارد. وجه تمایز اصلی این صنعت با صنایع دیگر عبارتند از: | صنایع فرهنگی، به صنایعی گفته میشود كه با آفرینش، تولید و تجاری شدن كالاها و خدمات دارای محتوای غیر مادی و فرهنگی و مشمول حق مؤلف سروكار دارد. [[صنعت چاپ و نشر در چین|چاپ و نشر]]، انتشارات چند رسانهای، تولیدات سینمایی و سمعی و بصری، [[صنایع دستی و تجارت فرهنگی در چین|صنایع دستی]]، طراحی، [[معماری آرامگاه های سلطنتی در چین|معماری]]، هنرهای تجسمی و نمایشی، [[ورزش در چین|ورزش،]] سازها و ابزار و آلات موسیقی، تبلیغات و [[صنعت گردشگری در چین|جهانگردی فرهنگی]] از مصادیق صنایع فرهنگی هستند. صنایع فرهنگی به عنوان یكی از اجزا و عناصر مهم اقتصاد جوامع، نه تنها در رشد اقتصادی و اشتغالزایی، بلكه به عنوان ابزار [[هویت فرهنگی و ملی چین|هویت فرهنگی]] در تقویت تنوع فرهنگی و [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]] نقش اساسی دارد. وجه تمایز اصلی این صنعت با صنایع دیگر عبارتند از: | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
* مؤثر بودن در اشتغالزایی، ایجاد ثروت و تقویت خلاقیت. | * مؤثر بودن در اشتغالزایی، ایجاد ثروت و تقویت خلاقیت. | ||
مجموعه كالاهای مصرفی حامل اندیشهها، نمادها و روشهای زیست كه در خلق و معرفی هویت جمعی و تعیین رویههای فرهنگی نقش دارند را كالاهای فرهنگی مینامند. این كالاها برآیند خلاقیت جمعی یا فردی بوده و با استفاده از فرآیند صنعتی در سطوح انبوه تكثیر و در جهان توزیع میشود<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی | مجموعه كالاهای مصرفی حامل اندیشهها، نمادها و روشهای زیست كه در خلق و معرفی هویت جمعی و تعیین رویههای فرهنگی نقش دارند را كالاهای فرهنگی مینامند. این كالاها برآیند خلاقیت جمعی یا فردی بوده و با استفاده از فرآیند صنعتی در سطوح انبوه تكثیر و در جهان توزیع میشود<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،جلد2،ص.560-561.</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۵
صنایع فرهنگی، به صنایعی گفته میشود كه با آفرینش، تولید و تجاری شدن كالاها و خدمات دارای محتوای غیر مادی و فرهنگی و مشمول حق مؤلف سروكار دارد. چاپ و نشر، انتشارات چند رسانهای، تولیدات سینمایی و سمعی و بصری، صنایع دستی، طراحی، معماری، هنرهای تجسمی و نمایشی، ورزش، سازها و ابزار و آلات موسیقی، تبلیغات و جهانگردی فرهنگی از مصادیق صنایع فرهنگی هستند. صنایع فرهنگی به عنوان یكی از اجزا و عناصر مهم اقتصاد جوامع، نه تنها در رشد اقتصادی و اشتغالزایی، بلكه به عنوان ابزار هویت فرهنگی در تقویت تنوع فرهنگی و قدرت نرم نقش اساسی دارد. وجه تمایز اصلی این صنعت با صنایع دیگر عبارتند از:
- فرهنگی بودن آنها؛
- در دسترس بودن و نقش داشتن همگان در حفظ و ترویج و تنوع آنها؛
- مؤثر بودن در اشتغالزایی، ایجاد ثروت و تقویت خلاقیت.
مجموعه كالاهای مصرفی حامل اندیشهها، نمادها و روشهای زیست كه در خلق و معرفی هویت جمعی و تعیین رویههای فرهنگی نقش دارند را كالاهای فرهنگی مینامند. این كالاها برآیند خلاقیت جمعی یا فردی بوده و با استفاده از فرآیند صنعتی در سطوح انبوه تكثیر و در جهان توزیع میشود[۱].
نیز نگاه کنید به
صنایع فرهنگی چین، سیاست ها و جایگاه آن در رشد اقتصاد ملی چین؛ صنایع دستی و تجارت فرهنگی در چین؛ سهم صنایع و تولیدات فرهنگی چین در اقتصاد جهان
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد2،ص.560-561.