ایرانیان مقیم فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ایرانیان مقیم''' '''[[فرانسه]]'''
پیش از انتشار دین اسلام و انقراض دولت ساسانی، پاره‌ای از میهن‌پرستان ایرانی که خواستار تسلط و سیطره اقوام فاتح بر خود نبودند، راه سرزمین‌های دوردست در اروپا و از جمله «[[فرانسه]]» را در پیش گرفتند. گروهی دیگر از اینان که توانایی جنگ با مسلمانان را در خود نمی‌دیدند، به خیال خود به حربه عقاید شدید مذهبی مانند مانوی و مزدکی و اختلاط آن با امور سیاسی مجهز شدند و بدین طریق وارد مبارزه با اسلام شدند و پس از نفوذ در دستگاه خلافت وارد ارتش اسلام شده و به عنوان جهاد یا ماموریت از طرف خلیفه به ممالک مختلف و به دورترین سرحدات، از شرق خراسان گرفته تا امپراتوری روم و قلب [[فرانسه]]، وارد شدند و پس از رسیدن به آنجا به ترویج عقاید نهانی خویش پرداختند و در همان سرزمین‌ها ماندگار شدند. یکی از نواحی که بیشتر مورد توجه این اشخاص بود، جنوب فرانسه بود. زیرا شباهت بسیار بین اوضاع طبیعی و جغرافیایی و خواص معنوی و اخلاقی اهالی آن با ایران وجود داشت و اقامت در آنجا را سهل می‌نمود. ایرانیانی که به این طریق به فرانسه وارد شدند با توجه به برتری تمدن ایران نسبت به تمدن فرانسوی و عربی فرصت خوبی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خویش یافتند. در این زمان بود که ایرانیان تحت عناوین مختلف از قبیل: سیر و سیاحت، کسب و تجارت، جنگ، مهاجرت از راه‌های زمینی و دریایی دست به سفرهای طولانی می‌زدند و حتی به نواحی دور افتاده اروپای شمالی می‌رفتند.  
====[[ورود واژه های شرقی به زبان فرانسه|ورود اولین واژه‌های شرقی به فرانسه]]====
رسم این ایرانیان جلای وطن کرده چنین بود که در سرزمین‌های غیر اسلامی و مسیحی اسامی خود را به اسامی توراتی که مورد احترام مسیحیان بود، تبدیل می‌کردند و نام‌های ابراهیم، اسحاق، داوود، یوسف، آدم و سلیمان را بر خود می‌نهادند. یکی از این نام‌ها که در قرون وسطی در اروپا مورد توجه قرار داشت و در زبان‌های مختلف با تلفظ‌های متفاوت از آن معانی و تعابیر گوناگون به دست می‌آید، نام جهان " Jehan" بود. بدین ترتیب که برای عیسویان معنی ( ژان یا جان ) نام یکی از آبائ کلیسا را می‌داد و برای مسلمانان و یهودیان یحیی یعنی سامی توراتی بود ودر حالی که برای ایرانیان همان جهان بود که معمولا در لاتین به دو صورت " Jehan"  یا "Johan" = یوحنا نوشته می‌شود.


پیش از انتشار دین اسلام و انقراض دولت ساسانی، پاره ای از میهن پرستان ایرانی که خواستار تسلط و سیطره اقوام فاتح بر خود نبودند، راه سرزمین های دوردست در اروپا و از جمله «فرانسه» را در پیش گرفتند . گروهی دیگر از اینان که توانایی جنگ با مسلمانان را در خود نمی دیدند، به خیال خود به حربه عقاید شدید مذهبی مانند مانوی و مزدکی و اختلاط آن با امور سیاسی مجهز شدند و بدین طریق وارد مبارزه با اسلام شدند و پس از نفوذ در دستگاه خلافت وارد ارتش اسلام شده و به عنوان جهاد یا ماموریت از طرف خلیفه به ممالک مختلف و به دورترین سرحدات ، از شرق خراسان گرفته تا امپراتوری روم و قلب فرانسه ، وارد شدند و پس از رسیدن به آنجا به ترویج عقاید نهانی خویش پرداختند و در همان سرزمین ها ماندگار شدند . یکی از نواحی که بیشتر مورد توجه این اشخاص بود ، جنوب فرانسه بود . زیرا شباهت بسیار بین اوضاع طبیعی و جغرافیایی و خواص معنوی و اخلاقی اهالی آن با ایران وجود داشت و اقامت در آنجا را سهل می نمود . ایرانیانی که به این طریق به فرانسه وارد شدند با توجه به برتری تمدن ایران نسبت به تمدن فرانسوی و عربی فرصت خوبی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خویش یافتند . در این زمان بود که ایرانیان تحت عناوین مختلف از قبیل : سیر  سیاحت ، کسب و تجارت ، جنگ ، مهاجرت از راه های زمینی و دریایی دست به سفرهای طولانی می زدند و حتی به نواحی دور افتاده اروپای ش[[مالی]] می رفتند .  
در اینجا باید یادآور گردید که به عقیده پاره‌ای از نام‌شناسان و لغت‌دانان اسم جان که در انگلیسی به صورت "John" نوشته می‌شود، ترجمه فارسی یحیی یعنی زنده جاندار است که به اروپا رفته و کلمه جهان هم که شکل قدیمی آن "کیهان" بوده به معنی زندگی توام می‌باشد. ارنست فورنرون  در صفحه 202 کتاب لو میستر کاتار  به نقل از قول روژه در کتاب" "از شاهزادگان، امرا و شوالیه‌های کاتار که دارای عقاید مانوی بودند و ضد کلیسای کاتولیک می‌جنگیدند، فهرستی داده است که در این نام‌ها و اسامی نام «جهان سنینی»دیده می‌شود، گو اینکه در شرق، مانویانی که سم آنها با کلمه "جهان" همراه بوده فراوان است.


ورود اولین واژه های شرقی به فرانسه
به طوری که ملاحظه می‌کنیم پس از حمله مسلمانان به اروپا یعنی قرون بعد از قرن هشتم میلادی تعداد اسامی توراتی در فرانسه به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. اما آنچه که قابل تذکر و شایان توجه است عدم قطع ارتباط فراریان با هم‌کیشان و نیز ایجاد حوزه‌های مذهبی به کمک هم آنان بود. اینان به واسطه همین روابط اخبار و اطلاعات را به یکدیگر رسانده و تصمیمات بزرگان قوم را در دورترین نقاط شرق و غرب به مرحله اجرا می‌رساندند. تشکیلات آنها در تمام ممالک اسلامی و غیراسلامی تقریبا سری و بیشتر دارای اسامی ایرانی بود. این عده نه تنها به نام‌گذاری حوزه‌ها و مراکز اکتفا نکرده، بلکه به دهات و شهرها و بالاخره به مکان‌هایی که تحت نفوذ آنها در می‌آمد، نام ایرانی می‌گذاردند. آنها همچنین سعی می‌کردند قوانین، آداب، رسوم و حتی زبان و موسیقی مکان اصلی خود را در محل جدید جاری کنند. پس عجیب نیست اگر ما امروز در ولایت "اورنی"  به زبان محلی برمی‌خوریم که با زبان پهلوی و فارسی فعلی از بسیاری جهات شباهت دارد و موسیقی متداول آن شبیه موسیقی ایرانی است. همچنین در ولایت " اود "  و " گارون "  در جنوب فرانسه مکان‌هایی وجود دارد که دارای اسامی فارسی است مانند: " ناربن " که در زبان فارسی به معنای درخت انار و انارستان آمده است.


رسم این ایرانیان جلای وطن کرده چنین بود که در سرزمین های غیر اسلامی و مسیحی اسامی خود را به اسامی توراتی که مورد احترام مسیحیان بود ، تبدیل می کردند و نام های ابراهیم، اسحاق، داوود، یوسف، آدم و سلیمان را بر خود می نهادند . یکی از این نام ها که در قرون وسطی در اروپا مورد توجه قرار داشت و در زبان های مختلف با تلفظ های متفاوت از آن معانی و تعابیر گوناگون به دست می آید،نام جهان " Jehan" بود . بدین ترتیب که برای عیسویان معنی ( ژان یا جان ) نام یکی از آبائ کلیسا را می داد و برای مسلمانان و یهودیان یحیی یعنی سامی توراتی بود ودر حالی که برای ایرانیان همان جهان بود که معمولا در لاتین به دو صورت " Jehan"  یا "Johan" = یوحنا نوشته می شود.
اما باید یادآور شد که در کشور فرانسه تنها در ناحیه " ناربن "  و حوزه مدیترانه است که انار به دست می‌آید و این می‌رساند که نام‌گذاری آن کاملا از روی بصیرت انجام شده و با مسمی بوده است. مضافا این که در همین ناحیه یعنی در ولایت "مونت دومارسن"  و "تولوز" به دو ده به نام «Grenade» برمی‌خوریم که در زبان فرانسه به معنی انار می‌باشد. در زبان اسپانیولی نیز دو لغت «BEN» به معنی درخت و «ALDEA» به معنی قریه وجود دارد که همان لغت فارسی " بن " و " ده " می‌باشند و چون لغت ده به وسیله مسلمانان به [[اسپانیا]] رفته، الف و لام عربی اضافه شده است.


در اینجا باید یاد آور گردید که به عقیده پاره ای از نام شناسان و لغت دانان اسم جان که در انگلیسی به صورت "John" نوشته می شود، ترجمه فارسی یحیی یعنی زنده جاندار است که به اروپا رفته و کلمه جهان هم که شکل قدیمی آن "کیهان" بوده به معنی زندگی توام می باشد.
استعمال حروف " س، ش، ز " به جای یکدیگر در زبان‌های مختلف از نظر زبان‌شناسی و موقعیت جغرافیایی از لحاظ واقع بودن بر سر راه‌ها و شباهت آب و هوا، نوع خاک، نزدیکی آنها به دریای آزاد و یا رودخانه‌ای که به دریا می‌ریزد و بالاخره کوه‌های اطراف و غیره تماما شواهدی هستند بر این که اسامی برخی شهرهای فرانسه از نام شهر شوش که بر همه آنها تقدم تاریخی دارد، گرفته شده است.ایرانیان در نام‌گذاری‌ها گاه از ترجمه اسامی نیز استفاده کرده‌اند، بدین طریق که مثلا "فیروزان" پسر "بزیست" را به عربی برگردانده و به صورت "منصور بن یحیی" در آورده‌اند و نیم‌روز را احتمالا به لاتین ترجمه نموده و به «MIDDES» تبدیل کرده‌اند. در زبان‌های فارسی و لاتین کلمه نیم‌روز یا ترجمه آن «MIDDES»  از دو قسمت ترکیب شده است: نیم =  MIو روز = DIES که به فرانسه آن را به شکل " MIDI " می‌نویسند. در این زبان‌ها نیم‌روز یا  MIDES دو معنی دارد<ref>زبان و ادب فارسی در جهان(فرانسه)، جلد 6 ،[https://www.persian-language.org/ دبیرخانه شورای گسترش و ادبیات فارسی] ،1376، ص. 4.</ref>.
====[[ایرانیان در پاریس در دوره مشروطه|حضور ایرانیان در پاریس در دوره مشروطه]]====
در دوره مشروطه( سلطنت محمد علی‌شاه) پاریس مرکز ایرانیانی شده بود که از وطن خود یا به فرار یا به صورت تبعید خارج شده بودند، تعداد آنان در این شهر بیش از سایر شهرهای اروپا بود و علت آن هم این بود که اغلب این افراد به زبان فرانسه کم و بیش آشنایی داشتند چه زبان فرانسه اول زبان خارجی بود که در آن روزگار در ایران تدریس می‌شد. از مهم‌ترین کسانی که در آن زمان در پاریس بودند مهدی‌قلی‌خان مخبرالسلطنه هدایت، محمودخان احتشام الدوله، اسماعیل‌خان ممتازالدوله، علی قلی‌خان سردار اسعد، مرتضی قلی‌خان بختیاری، حاج میرزا آقا فرشی و میرزا علی اکبرخان را می‌توان نام برد.


ارنست فورنرون  در صفحه 202 کتاب لو میستر کاتار  به نقل از قول روژه در کتاب" "از شاهزادگان، امرا و شوالیه های کاتار که دارای عقاید مانوی بودند و ضد کلیسای کاتولیک می جنگیدند، فهرستی داده است که در این نامها و اسامی نام «جهان سنینی»دیده می شود ، گو اینکه در شرق ، مانویانی که سم آنها با کلمه "جهان" همراه بوده فراوان است .
این جمع در پاریس بودند تا تبعیدشدگان ایرانی دیگری مثل تقی‌زاده، معاضد السلطنه، محمد علی تربیت، حسین آقا و دهخدا به پاریس رسیدند. از میان ایرانیان مقیم پاریس اغلب اشخاص میانه‌رویی بودند که نمی‌خواستند بر ضد محمد علی شاه وارد کار شوند، آنان شخص شاه را مقصر نمی‌دانستند و تقصیر را از ناحیه حواشی و درباریان او مثل امیر بهادروشاپشال، مفاخرالملک و مجلل السلطان می‌دانستند و نظرشان این بود که به وسایل مختلف شاه را متوجه نموده و وی را به صدور فرمان انتخابات و تشکیل مجدد مجلس وادارند.


به طوری که ملاحظه می کنیم پس از حمله مسلمانان به اروپا یعنی قرون بعد از قرن هشتم میلادی تعداد اسامی توراتی در فرانسه به میزان قابل توجهی افزایش می یابد . اما آنچه که قابل تذکر و شایان توجه است عدم قطع ارتباط فراریان با هم کیشان و نیز ایجاد حوزه های مذهبی به کمک هم آنان بود . اینان به واسطه همین روابط اخبار و اطلاعات را به یکدیگر رسانده و تصمیمات بزرگان قوم را در دورترین نقاط شرق و غرب به مرحله اجرا می رساندند . تشکیلات آنها در تمام ممالک اسلامی و غیر اسلامی تقریبا سری و بیشتر دارای اسامی ایرانی بود . این عده نه تنها به نامگذاری حوزه ها و مراکز اکتفا نکرده ، بلکه به دهات و شهرها و بالاخره به مکان هایی که تحت نفوذ آنها در می آمد ، نام ایرانی می گذاردند .آنها همچنین سعی می کردند قوانین ، آداب ، رسوم و حتی زبان و موسیقی مکان اصلی خود را در محل جدید جاری کنند. پس عجیب نیست اگر ما امروز در ولایت "اورنی"  به زبان محلی برمی خوریم که با زبان پهلوی و فارسی فعلی از بسیاری جهات شباهت دارد و موسیقی متداول آن شبیه موسیقی ایرانی است . همچنین در ولایت " اود "  و " گارون "  در جنوب فرانسه مکان هایی وجود دارد که دارای اسامی فارسی است مانند : " ناربن " که در زبان فارسی به معنای درخت انار و انارستان آمده است .
از کسانی که این عقیده را داشتند، مخبرالسلطنه، علاالدوله و امیر اعظم بودند. ولی در مقابل تقی‌زاده، معاضد السلطنه و دهخدا معتقد بودند که شخص شاه منبع فساد است. اینها برای نیل به اهدافشان ابتدا شهر پاریس را برای مرکز انتشار روزنامه معروف صور اسرافیل در نظر گرفتند. ولی روزی که به همراهی دهخدا به 22 مرکز انتشاراتی پاریس که حروف فارسی( به اصطلاح اروپاییان حروف عربی) داشتند، مراجعه نمودند هیچ یک حاضر به انتشار و طبع روزنامه نشدند و علت آن این بود که صمدخان ممتازالسلطنه سفیر ایران در پاریس با مراجعه به ادارات دولتی فرانسه طوری ذهن فرانسویان را مشوب کرده و ایرانیان آزادی‌خواه را آنارشیست جلوه داده بود که دو اثر دولتی فرانسه به تمام مطبعه‌ها و مراکز انتشاراتی دستور داده بودند که از چاپ نشریه متعلق به آنها خودداری کنند. بعدها شهر سوئیس به عنوان مرکز نشر این روزنامه در نظر گرفته شد.


اما باید یاد آور شد که در کشور فرانسه تنها در ناحیه " ناربن "  و حوزه مدیترانه است که انار به دست می آید و این می رساند که نامگذاری آن کاملا از روی بصیرت انجام شده و با مسمی بوده است . مضافا این که در همین ناحیه یعنی در ولایت "مونت دومارسن"  و "تولوز" به دو ده به نام « Grenade » برمی خوریم که در زبان فرانسه به معنی انار می باشد . در زبان اسپانیولی نیز دو لغت « BEN » به معنی درخت و «ALDEA  » به معنی قریه وجود دارد که همان لغت فارسی " بن " و " ده " می باشند و چون لغت ده به وسیله مسلمانان به [[اسپانیا]] رفته ، الف و لام عربی اضافه شده است.
پس از انقلاب مشروطه و تاسیس مجلس، روند اصلاحات فرهنگی شکل قانونمندی به خود می‌گیرد. درسا 103 سال پس از اعزام نخستین محصلان ایرانی به اروپا، در دوران وزارت میرزا حسن‌خان، مستوفی الممالک، قانونی مشتمل بر پنج ماده، برای اعزام محصلان به اروپا به تویب مجلس می‌رسد و تعداد سی نفر از دانشجویان در روز سه شنبه سی جمادی الاول سال 1229 هجری قمری به عنوان بورسیه دولت در رشته‌های مختلف علوم و فنون و ادبیات برای تحصیل به پاریس می‌روند.<ref>قشمی ، کامبیز، تاریخچه ترجمه زبان فرانسه در ایران ، نشر حکایت ، تهران ، 1380،ص.82.</ref>
=====همت دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه در بنای مجسمه فردوسی=====
درسال 1313شمسی، زمانی که علاقه‌مندان به فرهنگ ملی ایران تلاش می‌کردند به نحوی در کنگره بین‌المللی فردوسی شرکت کنند، 410 دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه هر کدام از 20 تا 100 فرانک اهدا کردند تا با جمع‌آوری این مبالغ مجسمه‌ای از فردوسی بسازند و با تقدیم آن به این کنگره به گونه‌ای نقش خود را از فرسنگ‌ها راه دور در بزرگداشت یاد شاعر حماسه‌سرای ایران ایفا کنند. هیچ امیدی نبود تا با 15 هزار فرانک جمع‌آوری شده، استاد مجسمه‌ساز معروف فرانسه «لرنزی»با این دانشجویان همکاری کند. اما پس از آن که جمعی از دانشجویان هدف‌ خود را برای لرنزی بیان نمودند و از مبلغ اندک پس‌اندازشان صحبت کردند، وی برخلاف تصور آنان قبول کرد مجسمه فردوسی را بسازد.دکتر «ابراهیم چهرآذری»، متخصص اعصاب و روان و نماینده دانشجویان که قصد داشتند به هر نحو در کنگره بین‌المللی فردوسی همکاری کنند، به درخواست لرنزی، مجسمه‌ساز، شعرهای فردوسی را برای او خواند تا این استاد بتواند با الهام از اشعار حماسی فردوسی تصویری از چهره او را طراحی کند. شعرخوانی چهر‌آذری برای لرنزی هفته‌ها طول کشید تا این که استاد توانست به طرحی از چهره شاعر حماسه‌سرای ایرانی برسد. مجسمه ساخته و برای برگزاری کنگره بین‌المللی فردوسی به تهران فرستاده شد،و آن را در محوطه دانشکده ادبیات تهران (پشت بهارستان) در فضایی که به گلگشت فردوسی معروف شد، نصب کردند. مجسمه فردوسی ساخته شده توسط «لرنزی»، تاریخی را با خود حمل می‌کند که نشان از علاقه‌ جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه به وطن دارد.<ref>باستانی پاریزی ، شاهنامه آخرش خوش است ،  فهرست اسامی 410 دانشجو و شرح فعالیت‌شان در ساخت مجسمه ، ص.356-380.</ref>
====[[ایرانیان مقیم فرانسه]]====
تا پیش از پیروزى انقلاب اسلامى و در اواخر سلطنت محمد رضا پهلوى، [[فرانسه]] به عنوان یکى از نزدیک‌ترین متحدان سیاسى تهران در عرصه روابط بین‌المللى محسوب مى‌شد. شاه سابق و همسرش به زبان فرانسه آشنایى کامل داشتند و بسیارى از رجال سیاسى دوران پهلوى دوم از جمله امیر عباس هویدا نخست وزیر۱۳ ساله شاه، فرانسه را بسان زبان مادرى خود تکلم مى‌کردند و از مشتاقان فرهنگ و تمدن این کشور بودند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادى و همزمان با سرازیر شدن درآمدهاى کلان نفتى به کشورمان، روابط بازرگانى تهران و [[پاریس]] به اوج خود رسید. در همین زمان به یمن توسعه شدید روابط اقتصادى تهران - پاریس دولت فرانسه مقررات لغو صدور روادید سفر به این کشور را براى شهروندان ایرانى به تصویب رساند. خطوط هوایى ایران "ایران ایر" با سه پرواز هفتگى به مقصد پاریس همه هفته حامل صدها تن از جهانگردان ایرانى عازم سفر به [[فرانسه]] بود. دولت ایران با گشایش مراکز متعدد اقتصادى و بازرگانى از جمله نمایندگى‌هاى بانک هاى سپه، ملى، بازرگانى و صادرات در بهترین نقاط پایخت فرانسه و همچنین گشایش مرکز بزرگ فرهنگى خانه ایران در خیابان معروف شانزه لیزه پاریس به ارائه خدمات به ایرانیان در فرانسه مى‌پرداخت. شهروندان ایرانى که به یمن درآمدهاى نفتى بادآورده دهه ۱۹۷۰ میلادى از جمله جهانگردان ثروتمند در [[فرانسه]] محسوب مى‌شدند در برخى از مرا کز مهم خرید [[پاریس]] چون گالرى لافایت، شاهد نقش بستن عباراتى به زبان فارسى بودند که به آنان خوشامد گفته شده بود. با این همه در این دوران ایرانیان به فرانسه بیشتر به عنوان کشورى توریستى و سیاحتى و نه مکانى براى مهاجرت نظر داشتند. البته حضور ایرانیان در قبل از انقلاب که بیشتر قشر دانشجو را شامل می‌شد، نباید فراموش کرد. دانشجویان مقیم فرانسه در قبل از انقلاب پیوسته با نظام شاهنشاهی مبارزه می‌کردند و نشریات مختلفی در این عرصه تاسیس کرده‌اند که می‌توان به نشریه فارسی زبان «خبر و گزارش» مربوط به سازمان محصلین و دانشجویان ایرانی در پاریس ( عضو فدراسیون فرانسه ) «پویا»( فدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی در فرانسه ) اشاره کرد. با وقوع انقلاب اسلامى در ایران و تغییر شرایط سیاسى کشورمان، برخى از رجال وابسته به حکومت سابق و همچنین شمار دیگرى از شهروندان ایرانى به دلایل مختلف سیاسى و اقتصادى و فرهنگى از ایران گریختند و موجى از مهاجرت به خارج از کشور را موجب شدند. سردمداران رژیم سابق از بیم اجراى عدالت و شمارى از سرمایه‌دارانى که وابستگى‌هاى انکارناپذیرى با دربار و همچنین شرکت‌هاى خارجى داشتند با به یغما بردن پول و سرمایه کشور به اروپاى غربى و آمریکاى شمالى شتافتند.ارتشبد قره باغى" آخرین رییس ستاد بزرگ ارتش‌داران، ارتشبد اویسى فرماندار نظامى تهران و حومه در سال ۱۳۵۷ از معروف‌ترین فرماندهان نظامى رژیم شاه بودند که فرانسه را به عنوان محل اختفاى خود برگزیدند. همچنین فرار بنى صدر ورجوى به پاریس که پس از حوادث تروریستى تیرماه ۱۳۶۰ از ایران گریختند و نیز حضور شاپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه در فرانسه نشان از اهمیت این کشور به عنوان مقصد بسیارى از وابستگان رژیم سابق ایران و مخالفان نظام جمهورى اسلامى تلقى مى‌شد. علاوه بر آن باید حضور اشرف پهلوى، خواهر شاه سابق که نقشى نامیمون در دوران زمامدارى محمد رضا شاه در ایران داشت و همچنین اقامت فرح پهلوى همسر شاه مخلوع را در فرانسه مد نظر داشت.


استعمال حروف " س ، ش ، ز " به جای یکدیگر در زبان های مختلف از نظر زبان شناسی و موقعیت جغرافیایی از لحاظ واقع بودن بر سر راهها و شباهت آب و هوا ، نوع خاک ، نزدیکی آنها به دریای آزاد و یا رودخانه ای که به دریا می ریزد و بالاخره کوههای اطراف و غیره تماما شواهدی هستند بر این که اسامی برخی شهرهای فرانسه از نام شهر شوش که بر همه آنها تقدم تاریخی دارد ، گرفته شده است .ایرانیان در نامگذاری ها گاه از ترجمه اسامی نیز استفاده کرده اند ، بدین طریق که مثلا "فیروزان" پسر "بزیست" را به عربی برگردانده و به صورت "منصور بن یحیی" در آورده اند و نیمروز را احتمالا به لاتین ترجمه نموده و به « MIDDES » تبدیل کرده اند . در زبان های فارسی و لاتین کلمه نیمروز یا ترجمه آن « MIDDES »  از دو قسمت ترکیب شده است : نیم =  MIو روز = DIES که به فرانسه آن را به شکل "  MIDI " می نویسند . در این زبان ها نیمروز یا  MIDES دو معنی دارد . [28]
با وجود بحران سیاسى در روابط تهران - پاریس در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادى، جامعه مهاجران ایرانى مقیم این کشور به طور عمده فارغ از کشمکش‌هاى سیاسى، در حال شکل‌گیرى و گسترش تدریجى بوده است. به عبارت دیگر صرف نظر از حضور شمارى از عوامل معاند و مخالف نظام جمهورى اسلامى در فرانسه، اکثریت قاطع مهاجران ایرانى مقیم این کشور، تعلق خود را نسبت به آب و خاک مقدس ایران زمین حفظ کردند. ایرانیان مهاجر به طور عمده براى اشتغال به تحصیل و یا فعالیت در امور بازرگانى و اقتصادى به فرانسه آمده بودند و به ویژه با استفاده از تسهیلاتى چون قوانین لغو روادید بین دوکشور و یا با تبدیل سرمایه‌هاى خود به ارز ارزان قیمت (فرانک فرانسه در همان سال معادل۱۵ ریال ایرانى مبادله مى‌شد) در فرانسه رحل اقامت افکندند. چنین شرایط ویژه‌اى موقعیت جامعه ایرانى مقیم فرانسه را از سایر مهاجران خارجى به گونه‌اى تحسین برانگیز متمایز مى‌کند. چراکه ایرانیان نه به عنوان نیروهاى ارزان قیمت کار، بلکه با سرمایه‌هاى فراوان خود در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادى قدم به خاک این کشور نهادند. در [[پاریس]] پایتخت [[فرانسه]] محل اقامت ایرانیان ( به طور عمده مناطق ۱۵ و ۱۶شهر) از جمله مرفه‌ترین و گران قیمت‌ترین مناطق این شهر به شمار مى‌رود. به همین دلیل مهاجران ایرانى مقیم [[فرانسه]] را مى‌توان یکى از جوامع موفق خارجى در این کشور محسوب کرد که با درآمدهاى نسبتا بالا و وضعیت مناسب اجتماعى در این کشور برخوردارند.


'''حضور ایرانیان در [[پاریس]] در دوره مشروطه'''
بنا بر آمار موجود در کنسول‌گرى جمهورى اسلامى ایران در پاریس در حال حاضر بیش از۲۰ هزار پرونده مراجعه ایرانیان به نمایندگى رسمى کشورمان در [[فرانسه]] براى پیگیرى امور کنسولى وجود دارد. این افراد ایرانیانى هستند که ارتباط و تعلق خود را با سرزمین مادرى‌شان همچنان حفظ کرده‌اند و در ارتباط مستقیم با نمایندگى رسمى کشورمان براى پیگیرى امور ادارى خود هستند. اگر هر یک از این افراد نماینده خانواده اى با حدود۴ عضو باشد مى‌توان شمار ایرانیان مقیم فرانسه را حدود۸۰ هزار تن برآورد کرد. از دیگر ویژگى‌هاى ایرانیان مقیم فرانسه، پذیرش سریع آنان در جامعه فرانسه است. به عبارتى دیگر ایرانیان بر خلاف بسیارى دیگر از مهاجران مقیم فرانسه هیچگاه به صورت جمعى و یا در محله‌هاى مختص مهاجران زندگى نمى‌کنند. بلکه آنان بسان دیگر شهروندان فرانسوى در جامعه این کشور "پذیرش" شده‌اند. توانایى ایرانیان در تطبیق خود با محیط، فقدان لهجه ناموزون چون بسیارى دیگر از مهاجران، و بدون تردید وضع نسبتا مناسب مالى آنان، این وضعیت خاص را براى مهاجران ایرانى مقیم فرانسه رقم زده است. امروزه در پاریس پایتخت و برخى شهرهاى بزرگ فرانسه برخى مناطق شهرى به اسکان مهاجران عرب، ترک، هندى و پاکستانى و چینى اختصاص یافته است در حالى که ایرانیان با جمعیت دست کم ۸۰ هزار نفرى خود در جامعه این کشور حل شده‌اند.


در دوره مشروطه( سلطنت محمد علیشاه) پاریس مرکز ایرانیانی شده بود که از وطن خود یا به فرار یا به صورت تبعید خارج شده بودند، تعداد آنان در این شهر بیش از سایر شهرهای اروپا بود و علت آن هم این بود که اغلب این افراد به زبان فرانسه کم و بیش آشنایی داشتند چه زبان فرانسه اول زبان خارجی بود که در آن روزگار در ایران تدریس می شد. از مهم ترین کسانی که در آن زمان در پاریس بودند مهدیقلی خان مخبرالسلطنه هدایت، محمود خان احتشام الدوله، اسماعیل خان ممتازالدوله، علی قلی خان سردار اسعد،مرتضی قلی خان بختیاری، حاج میرزا آقا فرشی و میرزا علی اکبر خان را می توان نام برد.
در شهر [[پاریس]] اگر چه بیشتر ایرانیان در مناطق مرفه شهر زندگى مى‌کنند، اما محله‌اى به نام محله اقامت ایرانیان همچون محل اقامت دیگر مهاجران خارجى نمى‌توان یافت. ایرانیان را مى‌توان بیشتر در حرفه‌هاى پزشکى و رشته‌هاى مرتبط با آن، امور دانشگاهى و علمى، بازرگانى، اشتغال به تحصیل، امور اقتصادى و حتى رانندگى تاکسى جست‌وجو کرد با این همه، مشاغل پایین و نامناسبى که دیگر مهاجران خارجى بدان تن مى‌دهند به هیچ وجه در میان جامعه ایرانیان مقیم فرانسه متداول و رایج نیست. ایرانی‌ها از جمله جوامع فرهنگی و تحصیل کرده مقیم فرانسه به حساب آمده و به راحتی برای امرار معاش به هر کاری تن در نمی‌دهند. جامعه ایرانی به عنوان جامعه‌ای "یقه سفید، یا همان جامعه  برتر در فرانسه یاد می‌شود و ایرانی‌های مقیم، همواره به جایگاه والای ایرانی بودن خود واقف بوده و سعی در حفظ‌شان و منزلت خود دارند.


این جمع در پاریس بودند تا تبعید شدگان ایرانی دیگری مثل تقی زاده، معاضد السلطنه ، محمد علی تربیت، حسین آقا و دهخدا به پاریس رسیدند. از میان ایرانیان مقیم پاریس اغلب اشخاص میانه رویی بودندکه نمی خواستند بر ضد محمد علی شاه وارد کار شوند، آنان شخص شاه را مقصر نمی دانستند و تقصیر را از ناحیه حواشی و درباریان او مثل امیر بهادروشاپشال، مفاخرالملک و مجلل السلطان می دانستند و نظرشان این بود که به وسایل مختلف شاه را متوجه نموده و وی را به صدور فرمان انتخابات و تشکیل مجدد مجلس وادارند.
اگرچه آمار دقیقى از میزان ازدواج شهروندان ایرانى و فرانسوى در دست نیست، اما با توجه به شمار ایرانیان مقیم این کشور و میزان ارتباط آنان با فرانسویان مى‌توان از حدود سه هزار زوج مختلط ایرانى و فرانسوى در این کشور خبر داد. فرزندان چنین پیوندهایى بیشتر به دلیل اقامت و پرورش در فرانسه و ایجاد پیوندهاى طبیعى فرهنگى و عاطفى با این سرزمین خود را شهروندان این کشور مى‌دانند و ارتباط کمى با ایران دارند. چنین وضعیتى را حتى مى‌توان در خانواده‌هاى ایرانى که اقامتى طولانى در فرانسه داشته‌اند مشاهده کرد. دیگر سخن آن که اکثریت قاطع افرادى که نسل دوم ایرانیان مقیم فرانسه را تشکیل مى‌دهند، با کمال تاسف پیوندى کمرنگ با سرزمین اجدادى خود دارند و این امر در نحوه زندگى، فرهنگ و حتى زبانى که به آن تکلم مى‌کنند کاملا هویدا است. با توجه به آنکه در فرانسه قانون تابعیت بر اساس خاک حاکم است تمامى فرزندانى که از ایرانیان مقیم در این کشور به دنیا بیایند و تا سن ۱۸ سالگى اقامتى موثر در خاک فرانسه داشته باشند به طور خودکار تابعیت فرانسوى خواهند یافت. از این روى مى‌توان گفت اعطاى تابعیت به نسل دوم مهاجران ایرانى مقیم این کشور نیز خود عامل دیگرى در جذب هرچه بیش تر آنان در جامعه فرانسه محسوب مى‌شود. قوانین اعطاى تابعیت فرانسه همچنین حق شهروندى این کشور از طریق ازدواج با یکى از اتباع فرانسه را نیز به رسمیت مى‌شناسد. با عنایت به این امر تمامى ایرانیانى که در [[فرانسه]] با یکى ازشهروندان این کشور ازدواج کرده‌اند، در صورتى که دو سال از ازدواج آنان گذشته باشد فرانسوى محسوب مى‌شوند.
[[پرونده:K.jpg|بندانگشتی|شهر کبک فرانسه، قابل بازیابی از https://www.lingualinx.com/blog/why-is-qu%C3%A9b%C3%A9cois-french-different-from-parisian-french]]


از کسانی که این عقیده را داشتند، مخبرالسلطنه، علاالدوله و امیر اعظم بودند. ولی در مقابل تقی زاده ، معاضد السلطنه و دهخدا معتقد بودند که شخص شاه منبع فساد است. اینها برای نیل به اهدافشان ابتدا شهر پاریس را برای مرکز انتشار روزنامه معروف صور اسرافیل در نظر گرفتند. ولی روزی که به همراهی دهخدا به 22 مرکز انتشاراتی پاریس که حروف فارسی( به اصطلاح اروپاییان حروف عربی) داشتند، مراجعه نمودند هیچیک حاضر به انتشار و طبع روزنامه نشدند و علت آن این بود که صمد خان ممتازالسلطنه سفیر ایران در پاریس با مراجعه به ادارات دولتی فرانسه طوری ذهن فرانسویان را مشوب کرده و ایرانیان آزادیخواه را آنارشیست جلوه داده بود که دو ائر دولتی فرانسه به تمام مطبعه ها و مراکز انتشاراتی دستور داده بودند که از چاپ نشریه متعلق به آنها خودداری کنند. بعد ها شهر سوئیس به عنوان مرکز نشر این روزنامه در نظر گرفته شد.


پس از انقلاب مشروطه و تاسيس مجلس ، روند اصلاحات فرهنگي شكل قانونمندي به خود مي گيرد. درسا 103 سال پس از اعزام نخستين محصلان ايراني به اروپا، در دوران وزارت ميرزا حسن خان، مستوفي الممالك، قانوني مشتمل بر پنج ماده، براي اعزام محصلان به اروپا به تويب مجلس مي رسد و تعداد سي نفر از دانشجويان در روز سه شنبه سي جمادي الاول سال 1229 هجري قمري به عنوان بورسيه دولت در رشته هاي مختلف علوم و فنون و ادبيات براي تحصيل به پاريس مي روند.[29]
علاوه بر موارد یاد شده اقامت بلند مدت در [[فرانسه]] که معمولا باید با کسب کارت اقامت ۱۰ ساله همراه باشد وهمچنین تامین برخى شرایط مهاجرت از جمله تسلط و آشنایى کامل با زبان و فرهنگ فرانسه و دارا بودن شغل و موقعیت ممتاز و قابل قبول اجتماعى مى‌تواند به کسب تابعیت این کشور منجر شود. با در نظر داشتن موارد یاد شده مى‌توان از حدود۴۰ هزار شهروند ایرانى و یا فرزندان و همسران آنان در فرانسه سخن گفت که موفق به کسب تابعیت این کشور شده‌اند. بسیارى از این افراد تابعیت ایرانى خود را نیز حفظ کرده و شهروندانى باتابعیت مضاعف شناخته مى‌شوند. یکى دیگر از جنبه‌هاى حضور ایرانیان در فرانسه مشارکت آنان در فعالیت‌هاى اجتماعى در چارچوب قوانین جمهورى فرانسه است. از جمله مهم‌ترین این فعالیت‌ها مى‌توان به تشکیل انجمن‌هاى مختلف فرهنگى و اجتماعى از سوى ایرانیان سخن گفت. این انجمن‌ها بر اساس قانون مصوب سال۱۹۰۱ فرانسه تشکیل شده است که در آن بر حق فعالیت چنین تشکلاتى در عرصه‌هاى مختلف سیاسى، فرهنگ و اجتماعى تاکید شده است. بنا بر برخى آمارهاى موجود ایرانیان مقیم فرانسه دست کم ۵۰ انجمن گوناگون در این کشور به ثبت رسانده‌اند. انجمن‌هاى پزشکان ایرانى مقیم فرانسه، مهندسان ایرانى مقیم، ابن سینا، رازى، رودکى، فردوسى و... از جمله این نهادهاى اجتماعى محسوب مى‌شوند. ایرانیان مقیم فرانسه همچون دیگر شهروندان ایرانى درکشورمان و یا دیگر نقاط جهان، علاقه و عاطفه‌اى انکارناپذیر را نسبت به سرزمین پدرى خود در سینه دارند. چنین پیوندى که با وجود بعد مکان همچنان در دل و جان هموطنان مهاجر ما در جاى جاى جهان ریشه دوانده است سرمایه‌اى بس ارزشمند براى کشورمان محسوب مى‌شود.


'''همت دانشجويان ايراني مقيم فرانسه در بناي مجسمه فردوسي'''
گفتنی است که در سال‌های گذشته  به دلیل وضعیت نامناسب اقتصاد [[فرانسه]] و وجود بحران‌های اقتصادی در این کشور، تعداد ایرانیان تقلیل یافته است. از اوایل سال 1377 حدود 40 هزار ایرانی [[فرانسه]] را به قصد [[کانادا]] ترک گفته‌اند. بیکاری در فرانسه از جمله عواملی مهم در مهاجرت ایرانیان مقیم [[فرانسه]] به [[کانادا]] بوده است. از سوی دیگر دو فاکتور مهم یعنی داشتن تحصیلات دانشگاهی در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا برای اقامت در [[کانادا|کانادا،]] یعنی آشنایی به زبان فرانسه که در برخی از ایالات [[کانادا]] از جمله کبک کاربرد دارد از جمله عواملی است که اداره مهاجرت [[کانادا]] را بر آن داشته است تا به راحتی ایرانیان را مورد پذیرش قرار دهد. ایرانیانی که از تحصیلات برخوردار بوده‌اند، ابتدا به دلیل آشنایی به زبان فرانسه به کبک کانادا عازم و سپس راهی شهرهای تورنتو و ونکوور شده‌اند.
====[[فعالیت های فرهنگی، اجتماعی ایرانیان مقیم فرانسه|فعالیت‌های فرهنگی – اجتماعی ایرانیان مقیم فرانسه]]====
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرانسه یکی از مراکز مهم فعالیتی ایرانیان در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده است. فعالیت ایرانیان مقیم فرانسه در دوره‌های مختلف تاریخی قابل بررسی و تامل است. بین سال‌های 1357- 1378، 125 نشریه به زبان فارسی انتشار یافت که از این مجموع 85 عنوان نشریه در قالب سیاسی، 37 عنوان نشریه در قالب فرهنگی و تعداد 7 عنوان نیز به شکل نامعلوم منتشر می‌شد. اوج انتشار نشریات فارسی زبان در سال‌های بین 1360 تا 1361 بین 13 تا 14 عنوان بود. به تدریج سیر انتشار نشریات سیاسی تا سال 1368 رو به افول گذاشت، در صورتی که سال 1374 بیشترین نشریه با 9 عنوان مشخص شده بود. نشریات فارسی زبان چاپ فرانسه غالبا با ترتیب انتشار ماهنامه و گاهنامه بود و دلیل این امر را می‌توان مشکلات مالی انتشار نشریه بر شمرد.


درسال 1313شمسي ، زماني كه علاقه‌مندان به فرهنگ ملي ايران تلاش مي‌كردند به نحوي در كنگره بين‌المللي فردوسي شركت كنند ، 410 دانشجوي ايراني مقيم فرانسه هر كدام از 20 تا 100 فرانك اهدا كردند تا با جمع‌آوري اين مبالغ مجسمه‌اي از فردوسي بسازند و با تقديم آن به اين كنگره به گونه‌اي نقش خود را از فرسنگ‌ها راه دور در بزرگداشت ياد شاعر حماسه‌سراي ايران ايفا كنند. هيچ اميدي نبود تا با 15 هزار فرانك جمع‌آوري شده، استاد مجسمه‌ساز معروف فرانسه '''«لرنزي»'''با اين دانشجويان همكاري كند. اما پس از آن كه جمعي از دانشجويان هدف‌ خود را براي لرنزي بيان نمودند و از مبلغ اندك پس‌اندازشان صحبت كردند، وي برخلاف تصور آنان قبول كرد مجسمه فردوسي را بسازد.دكتر «ابراهيم چهرآذري»، متخصص اعصاب و روان و نماينده دانشجويان كه قصد داشتند به هر نحو در كنگره بين‌المللي فردوسي همكاري كنند، به درخواست لرنزي، مجسمه‌ساز، شعرهاي فردوسي را براي او خواند تا اين استاد بتواند با الهام از اشعار حماسي فردوسي تصويري از چهره او را طراحي كند. شعرخواني چهر‌آذري براي لرنزي هفته‌ها طول كشيد تا اين كه استاد توانست به طرحي از چهره شاعر حماسه‌سراي ايراني برسد. مجسمه ساخته و براي برگزاري كنگره بين‌المللي فردوسي به تهران فرستاده شد،و آن را در محوطه دانشكده ادبيات تهران (پشت بهارستان) در فضايي كه به گلگشت فردوسي معروف شد، نصب كردند. مجسمه فردوسي ساخته شده توسط «لرنزي»، تاريخي را با خود حمل مي‌كند كه نشان از علاقه‌ جمعي از دانشجويان ايراني مقيم فرانسه به وطن دارد.[30].
انتشار نشریات فارسی زبان در قالب سیاسی را می‌توان نشر اندیشه‌های سیاسی و جناحی دانست چرا که کشور فرانسه یکی از مراکز مهم اپوزیسیون به شمار می‌آید. فعالیت ایرانیان در حوزه مطبوعات و ایجاد مراکز فرهنگی نسبت به سایر مهاجران در تاریخ ایران رقم در خور توجهی است. نشریات سیاسی چاپ فرانسه بین سال های 1358 تا 1365 نسبت به دیگر نشریات غیر سیاسی ( فرهنگی، اجتماعی، هنری و...) سیر صعودی داشته است که دلیل این امر را می‌توان رویدادهای سیاسی آن دوره از جمله فرار بنی صدر، جنگ تحمیلی، فعالیت گروه‌های سیاسی و... دانست. از سال 1366 به بعد فعالیت نشریات سیاسی رو به افول گذاشته ( یا به تعطیلی گرفتار آمده یا تغییر موضع داده‌اند ) و در ازای آن نشریات متعددی در قالب‌های، اجتماعی پای در عرصه وجود گذاشته‌اند. دلیل کاهش نشریات سیاسی را می‌توان در عوامل ذیل جست و جو کرد:
*تثبیت نظام جمهوری اسلامی؛
*دل‌زدگی ایرانیان مهاجر از فعالیت گروه‌های سیاسی که با شعارهای غیرواقعی به حیات خود ادامه می‌دهند؛
*پایان یافتن جنگ تحمیلی؛
*طولانی شدن مدت اقامت ایرانیان؛
*بحران هویت فرهنگی.
اما عمده‌ترین مسائلی که توانست ایرانیان مهاجر را نسبت به فعالیت‌های فرهنگی حساس نماید، طولانی شدن مدت اقامت و بحران فرهنگی نسل دومی‌ها و سومی‌ها در غربت بوده است. یعنی این که ایرانیان مهاجر به دلیل سطح تحصیلات، فرهنگ و تمدن غنی ایرانی و... نمی‌توانستند نسبت به باورهای ملی خویش بی‌توجه باشند بدین خاطر دست به فعالیت‌های وسیعی در حوزه فرهنگ و تاسیس مراکز فرهنگی، اجتماعی زده‌اند.که از آن بین می‌توان به انجمن‌ها و مراکز ادبی – فرهنگی، تاسیس مراکز خدماتی و... اشاره کرد.<ref>امیری ، کیومرث ، چیت‌سازان ، سعید ، مراکز و انجمن‌های فرهنگی ایرانیان خارج از کشور ، [https://ensani.ir/fa/article/154050/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 مرکز بازشناسی اسلام و ایران] ،1375،ص.201</ref>
====[[ایرانیان مقیم فرانسه]] و زبان فارسی====
هم اینک به دلیل حضور هزاران ایرانی در [[فرانسه]] و انتشار صدها کتاب و نشریه فارسی در آن کشور و برگزاری جلسات سخنرانی و گردهمایی‌های فرهنگی، علمی، ادبی و هنری و ایجاد مراکز فرهنگی و ادبی ایرانی از سوی ایرانیان مقیم فرانسه، زبان فارسی در حال گسترش و پیشرفت است. امروزه در شهرهای مختلف [[فرانسه]] انجمن‌ها و کانون‌های مختلف ایرانیان به آموزش و تدریس فارسی برای نسل دوم و سوم ایرانیان ساکن در [[فرانسه]] روی آورده‌اند و در نشریات فارسی زبان آنجا انواع آگهی‌ها درباره تشکیل کلاس‌های فارسی آموزی و برگزاری جلسات سخنرانی درباره مشاهیر ادبی منتشر می‌شود.
===[[انجمن های ایرانی در فرانسه|انجمن‌های ایرانی]]===
انجمن فرهنگی هومن، انجمن فرهنگی آریا، انجمن فرهنگ ایران، [[انجمن پژوهشگران ایران]]، کانون احیای فرهنگ ایران، پاسداران فرهنگ ایران، کانون فرهنگی- هنری نیما، بنیاد فرهنگی بوعلی سینا، انجمن دوستداران فرهنگ ایران، مرکز اسناد و پژوهش‌های ایرانی، انجمن پژوهشی شعر و ادب پارسی، انجمن فرهنگی ایران، بنیاد مهر ایران (شعبه پاریس )، انجمن دوستداران فرهنگ و زبان فارسی، سازمان فرهنگی ایرانشهر، مرکز اسناد ایران در فرانسه، انجمن پزشکان ایرانی، انجمن مهندسان ایرانی،کانون فرهنگی – هنری نیما، انجمن دوست‌داران فرهنگ ایران، انجمن"خورشید پاریس" و... علاوه بر این انجمن‌ها، گروه‌های مختلف هنری ایرانی را می‌توان یادآوری کرد که در [[فرانسه]] و در شهرهای متعدد این کشور به فعالیت هنری در حوزه‌های مختلف مشغول هستند.  
====[[انجمن پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی مقیم فرانسه]]====
این انجمن در سال 1990 میلادی در پی فاجعه سهمگین زلزله منجیل و لوشان و به دنبال کوشش عده‌ای از پزشکان ایرانی مقیم فرانسه برای کمک به زلزله‌زدگان تاسیس شد. در حقیقت گردهم‌آیی تعداد زیادی پزشک ایرانی با نیت انسانی کمک به هموطنان باعث شد که در پاسخ به  نیاز بازیابی ریشه‌های مشترک، انجمنی بنا گردد تا ضمن آشنایی بیشتر آنان با یکدیگر، به هدف‌های حرفه‌ای و انسانی نیز سازمان داده شود. در واقع می‌توان گفت این انجمن پس از گذشت این همه سال به خوبی پا گرفته و شناخته شده است. در این مدت، جمع زیادی از پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی مقیم فرانسه به این انجمن پیوسته و جوانانی نیز دوره دانشجویی خود را همراه با انجمن به پایان رسانده‌اند. انجمن پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی در فرانسه انجمنی است غیرسیاسی، غیرمذهبی و غیرانتفاعی. هدف این انجمن ایجاد پیوندهای دوستانه، فرهنگی، صنفی و حرفه‌ای میان همکاران مقیم فرانسه است. البته انجمن، در سال‌های اخیر نیز ارتباط با پزشکان فرانسه زبان در ایران را برقرار کرده و در حال گسترش است. همچنین این انجمن سعی نموده در این دوره از فعالیت تا حد توان خود به مسائل بهداشتی و پزشکی ایران نیز توجه کند و به خدمت و راهنمایی ایرانیان ساکن ایران و خارج از آن بپردازد. از آنجا که محور این وحدت، فرهنگ مشترک است، انجمن تلاش نموده تا اعضا، این فرهنگ را بیشتر بشناسند و پیوندشان را با آن حفظ نمایند. به همین منظور در بسیاری از نشست‌ها، اضافه بر سخنرانی‌های علمی، بخش‌های ادبی و هنری نیز اجرا و از صاحب‌نظران دعوت به عمل آمده تا در زمینه‌های مختلف هنری ادبی برای اعضای انجمن صحبت کنند.
====[[انجمن پژوهشگران ایران]]====
انجمن پژوهشگران ایران در سال 1992 میلادی در پاریس تاسیس شده و سازمانی بین‌المللی و غیرانتفاعی است که اهدافی چون شناخت و آگاهی از معظلات آتی ایران و ایرانیان، تجزیه و تحلیل این مشکلات، تدوین راه کارها و راهبردهای تخصصی و کارشناسی برای رفع این معظلات و مبارزه با آن‌ها و سرانجام ارائه ساختاری برای طرح‌ها و برنامه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آتی ایران، را دنبال می‌کند. این انجمن با گردهم آوردن گروه عظیمی از کارشناسان و متخصصان ایرانی سراسر جهان، برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی در سال‌های گذشته و ارائه مقالات بیش از ششصد تن از کارشناسان و محققان در راستای آرمان مشترک «آینده‌ای روشن برای ایران» و تفکر نمادین «ایران در قرن بیست و یکم» گام می‌نهد. انجمن پژوهشگران ایران فعالیت‌های خود را از [[فرانسه]] آغاز کرده و به تدریج دفاتری در کشورهای دیگر از جمله انگلستان، آمریکا، آلمان و سوییس تاسیس نموده و حوزه فعالیت‌های خود را گسترش داده است.
====[[انجمن پژوهشی شعر و ادب پارسی در پاریس]]====
انجمن شعر و ادب پارسی بنیادی است که از فروردین 1373 در چارچوب قوانین فرانسه بنیان‌گذاری شد و تعدادی از فرانسویان ایران‌شناس و ایرانیان علاقمند به فرهنگ و شعر ایران در آن مشارکت دارند این انجمن غیرانتفاعی و غیرسیاسی است و فصلنامه‌ای به نام کارنامه منتشر می‌کند که مندرجات آن مربوط به شعر و ادب فارسی است. مدیر این نشریه آقای دوفوشه کور است و سردبیری آن به عهده‌ی علی شریعت کاشانی است.
====[[انجمن شعر فارسی در سوربن فرانسه]]====
انجمن شعر فارسی به همت محسن فارسانی در دانشگاه سوربن [[فرانسه]] راه‌اندازی شد. محسن فارسانی - شاعر، مترجم و فارغ‌التحصیل دکتری دانشگاه سوربن - انجمنی را با عنوان انجمن شعر فارسی دایر کرده است. در نشست‌های این انجمن که با حضور دانشجویان و اساتید علاقمند به شعر و ادبیات فارسی برگزار می‌شود، علاوه بر شعرخوانی، نقد و بررسی شعر ایران نیز انجام می‌شود. این نشست‌ها هر هفته روزهای چهارشنبه برپا می‌شود.
====[[اتحادیه تاکسی داران ایرانی مقیم فرانسه|اتحادیه تاکسى‌داران ایرانى مقیم پاریس]]====
حدود 20 سال پیش رانندگان ایرانى تصمیم مى‌گیرند دور هم جمع شوند و هر از گاهى ناهار و یا شامى با هم صرف کنند و این گونه گام اول تشکیل اتحادیه برداشته مى‌شود و حالا این اتحادیه ۱۰۰ نفر عضو دارد. حق عضویت هر نفر ۲۰ یورو است که ۱۰ یورو براى مخارج انجمن هزینه مى‌شود و بقیه در صندوق مى‌ماند تا در قالب وام بدون بهره، کسرى تاکسى‌دار در خرید پلاک یا خودرو و هزینه تعمیر خودرو و... را تامین کند همچنان که در مواقع ضرورى مثل پرداخت هزینه درمان یا حمایت از خانواده همکار از دست رفته هزینه مى‌شود. سقف وام اتحادیه ۶ هزار یورو تعیین شده است. برگزارى جشن‌هاى سنتى ایرانى مثل عید نوروز، سیزده به در، شب یلدا و پیک نیک‌هاى تابستانى از کارهایى است که این اتحادیه براى خانواده‌ها و به ویژه آشنا کردن فرزندانشان با فرهنگ ایران انجام مى‌دهد. اتحادیه روزنامه‌اى هم منتشر مى‌کند. تاکسى‌داران ایرانى شهر پاریس , فرهنگ این شغل را نمى‌پذیرند و نمى‌خواهند آنچه هستند باشند. تاکسى‌داران ایرانى که از سال ۸۶ به این شغل روی آورده‌اند به طور متوسط سطح مدرک بالایى نسبت به سایر تاکسى‌داران پاریس دارند.  از طرفى ایرانى‌ها براى نشان دادن پایگاه اجتماعى خود شیک مى‌پوشند و به ظاهر خود و نحوه حرف‌زدنشان اهمیت زیادى مى‌دهند و سعى دارند نشان دهند که ایران صاحب فرهنگ غنى است و مى‌خواهند که مخاطبشان بفهمد که به دلیل شرایط و نیازشان مجبور به انجام چنین کارى شده‌اند و در پى کسب جایگاه از دست رفته خود هستند. مى‌گویند تاکسى‌داران ایرانى نمایندگان خوبى براى کشور [[فرانسه]] هستند.


'''ايرانيان مقيم فرانسه'''
از آنجا که تعدادى از تاکسى‌داران سیاسیونى هستند که به دلیل گذشت سن و تحولاتى که در زندگى آنان به وجود آمده از جمله بزرگ شدن فرزندانشان و نگرش متفاوت آنان به زندگى و بروز این احساس که زندگى و جوانى خود را مفت باخته‌اند از مباحث سیاسى دورى مى‌کنند و این نگرانى در آنان وجود دارد که اتحادیه شکل سیاسى به خود پیدا کند، اگر چه به گفته رئیس اتحادیه در تمام سال‌هاى فعالیت حتى چند کلمه گفت‌وگوى سیاسى در آن انجام نشده است. در هر صورت هنوز جو مشکوک، حاکم بر روابط مهاجرانى است که بنابر دلایل مختلف ترک وطن کرده‌اند و اگر چه تلاش دارند که زمانى دور هم جمع شوند و مسائل سیاسى مانع از روابطشان نباشد.
====[[ایرانیان شاخص مقیم فرانسه|معرفی چند ایرانی شاخص در فرانسه]]====
=====پروفسور [[ایرج گنج بخش]]=====
[[پرونده:پروفسور.jpg|بندانگشتی|پروفسور ایرج گنج بخش. قابل بازیابی از http://www.paysdefrance.blogfa.com/post/177]]استاد دانشگاه پیر ماری کوری فرانسه و رئیس بخش جراحی قلب بیمارستان پیتیه [[پاریس]] است. اولین پیوند قلب جهان در [[فرانسه]] توسط وی انجام شد.
=====[[حسن اکبرزاده|پروفسور حسن اکبرزاده]]=====
در سوم فروردین 1306 در شهر رشت به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشته ریاضى با درجه ممتاز وارد دانشگاه تهران شد و با احراز مقام اول تحصیلات خود را در ایران به پایان رسانید. او پس از اخذ مجدد لیسانس ریاضى از دانشگاه سوربن پاریس و همچنین گواهینامه آنالیز عالى، براى فوق لیسانس در مورد نظریه نسبیت عمومى انیشتین تحقیق کرد و درباره هندسه دیفرانسیل و فضاهاى ریمان بعد از 3 سال تحقیق، اکتشافات خود را در قالب چندین مقاله درمجله آکادمى علوم پاریس به ثبت رسانید.


تا پيش از پيروزى انقلاب اسلامى و در اواخر سلطنت محمد رضا پهلوى، فرانسه به عنوان يکى از نزديک ترين متحدان سياسى تهران در عرصه روابط بين المللى محسوب مى شد. شاه سابق و همسرش به زبان فرانسه آشنايى کامل داشتند و بسيارى از رجال سياسى دوران پهلوى دوم از جمله امير عباس هويدا نخست وزير۱۳ ساله شاه ، فرانسه را بسان زبان مادرى خود تکلم مى کردند و از مشتا قان فرهنگ و تمدن اين کشور بودند. در اوايل دهه ۱۹۷۰ ميلادى و همزمان با سرازير شدن درآمدهاى کلان نفتى به کشورمان ، روابط بازرگانى تهران و پاريس به اوج خود رسيد .در همين زمان به يمن توسعه شديد روابط اقتصادى تهران - پاريس دولت فرانسه مقررات لغوصدور رواديد سفر به اين کشور را براى شهروندان ايرانى به تصويب رساند.  خطوط هوايى ايران "ايران اير" با سه پرواز هفتگى به مقصد پاريس همه هفته حامل صدها تن از جهانگردان ايرانى عازم سفر به فرانسه بود. دولت ايران با گشايش مرا کز متعدد اقتصادى و بازرگانى از جمله نمايندگى هاى بانک هاى سپه ، ملى، بازرگانى و صادرات در بهترين نقاط پايخت فرانسه و همچنين گشايش مرکز بزرگ فرهنگى خانه ايران در خيابان معروف شانزه ليزه پاريس به ارايه خدمات به ايرانيان در فرانسه مى پرداخت . شهروندان ايرانى که به يمن درآمدهاى نفتى بادآورده دهه ۱۹۷۰ ميلادى از جمله جهانگردان ثروتمند در فرانسه محسوب مى شدند در برخى از مرا کز مهم خريد پاريس چون گالرى لافايت ، شاهد نقش بستن عباراتى به زبان فارسى بودند که به آنان خوشامد گفته شده بود. با اين همه در اين دوران ايرانيان به فرانسه بيشتر به عنوان کشورى توريستى و سياحتى و نه مکانى براى مهاجرت نظر داشتند. البته حضور ايرانيان در قبل از انقلاب كه بيشتر قشر دانشجو را شامل مي شد، نبايد فراموش كرد .دانشجويان مقيم فرانسه در قبل از انقلاب پيوسته با نظام شاهنشاهي مبارزه مي كردند و نشريات مختلفي در اين عرصه تاسيس كرده اند كه مي توان به نشريه فارسي زبان « خبر و گزارش » مربوط به سازمان محصلين و دانشجويان ايراني در پاريس ( عضو فدراسيون فرانسه ) « پويا »( فدراسيون دانشجويان و محصلين ايراني در فرانسه ) اشاره كرد . با وقوع انقلاب اسلامى در ايران و تغيير شرايط سياسى کشورمان ، برخى از رجال وابسته به حکومت سابق و همچنين شمار ديگرى از شهروندان ايرانى به دلايل مختلف سياسى و اقتصادى و فرهنگى از ايران گريختند و موجى از مهاجرت به خارج از کشور را موجب شدند. سردمداران رژيم سابق از بيم اجراى عدالت و شمارى از سرمايه دارانى که وابستگى هاى انکارناپذيرى با دربار و همچنين شرکت هاى خارجى داشتند با به يغما بردن پول و سرمايه کشور به اروپاى غربى و آمريکاى شمالى شتافتند.ارتشبد قره باغى" آخرين رييس ستاد بزرگ ارتشداران ، ارتشبد اويسى فرماندار نظامى تهران و حومه در سال ۱۳۵۷ از معروف ترين فرماندهان نظامى رژيم شاه بودند که فرانسه را به عنوان محل اختفاى خود برگزيدند. همچنين فرار بنى صدر ورجوى به پاريس که پس از حوادث تروريستى تيرماه ۱۳۶۰ از ايران گريختند و نيز حضور شاپور بختيار آخرين نخست وزير شاه در فرانسه نشان از اهميت اين کشور به عنوان مقصد بسيارى از وابستگان رژيم سابق ايران و مخالفان نظام جمهورى اسلامى تلقى مى شد. علاوه بر آن بايد حضور ا شرف پهلوى، خوا هر شاه سابق که نقشى ناميمون در دوران زمامدارى محمد رضا شاه در ايران داشت و همچنين اقامت فرح پهلوى همسر شاه مخلوع را در فرانسه مد نظر داشت .
اکبرزاده از سال 1957 میلادى به عنوان وابسته تحقیقات در مؤسسه معروف تحقیقاتى کولژدوفرانس پذیرفته شد و بعد از 4 سال رساله دکتراى دولتى در علوم ریاضى را در دانشگاه سوربن به پایان رسانید. او پس از طى مدارج مأمور تحقیقات و استاد تحقیقات، نزدیک چهل سال به عنوان رئیس تحقیقات دراین مؤسسه بین‌المللى مشغول به کار بوده است. علاقه استاد در میان 44 رشته ریاضی به رشته هندسه و دیفرانسیل که در فیزیک نظرى کاربرد دارد بیشتر است و محور فعالیت و تحقیقات وى نیز در این زمینه است. از این استاد گران‌قدر مقالات علمى زیادى درمجله‌هاى معتبر جهانى به چاپ رسیده است. او در سن 80 سالگى همچنان مشغول به کار و تحقیقات علمى است و در سال‌های اخیر نیزیکی از مهم‌ترین تالیفاتش با مقدمه چند ریاضیدان نامی جهان توسط یک ناشر مهم علمی در جهان به زبان انگلیسی منتشر شده است. [[حسن اکبرزاده]] با اینکه بیش از 60 سال در [[پاریس]] زندگى کرده، اما افتخار مى‌کند که فقط یک تابعیت، آن هم تابعیت ایرانى دارد.
=====پروفسور [[محمد حیدری ملایری]]=====
اختر فیزیکدانِ رصد‌خانه‌ی پاریس و یکی از دانشمندانِ سرشناس جهانی در اخترشناسی و اختر فیزیک در سال 1326 در ملایر زاده شد و در خانواده‌ای فرهنگ دوست پرورش یافت. وی در سال 1348 به دریافت لیسانس فیزیک از دانشکده‌ی علوم دانشگاه تهران موفق شد. در سال 1353 با بورس دولت فرانسه به پاریس رفت تا در رشته‌های اخترشناسی و اختر فیزیک مطالعه کند و موفق شد  تا در سال 1358 دکترای سیکل سوم و در سال 1362 دکترای دولتی را، که بالاترین مدرک تحصیلی فرانسه به شمار می‌آید، از [[دانشگاه پاریس]] اخذ نماید. در سال 1359 با گذراندن کنکور، موفق به دریافت پست رسمی «اخترشناس» در رصدخانه [[پاریس]] شد. در سال 1362، در جریان پژوهش برای تز دکترای خود، به کشف جسم‌های ناشناخته‌ای در دو کهکشان همسایه‌ی ما نایل آمد. قبلا تصور می‌شد که این جسم‌ها ستاره‌اند، ولی او نشان داد که در واقع میغ‌ها یا سحابی‌های ویژه‌ای هستند که توسط ستارگان پُرجرمِ نوزاد به وجود آمده‌اند. از آن زمان تا کنون بخش عمده‌ای از فعالیت‌های وی بر مطالعه‌ی این جسم‌ها متمرکز شده است و نتیجه‌های پژوهش‌هایش تا کنون در بیش از 100 مقاله‌ی علمی به چاپ رسیده‌ان.
=====[[محمد حیدری ملایری|دکتر محمد حیدری ملایری]]=====
رهبر گروهی از اختر فیزیک‌دانان بین‌المللی است که درباره‌ی پیدایش ستاره‌های پُرجرم و تاثیر این ستارگان بر محیط پیرامونشان مطالعه می‌کنند. به ویژه نتایج مطالعات و پژوهش‌های چند سال اخیر ایشان بر پایه داده‌هایی است که او با به کار بردن تلسکوپ فضایی هابل، متعلق به سازمان ناسا (NASA)، به دست آورده است. وی در سال 1364 با گذراندن کنکور به گروه اخترشناسان رصدخانه‌ی بزرگ اروپا (ESO)، که در کشور شیلی در آمریکای جنوبی قرار دارد، پیوست. اقامت ایشان و خانواده ‌اش در شیلی به مدت 7 سال، تا سال 1371، به طول انجامید. گفتنی است در ضمن فعالیت‌های پژوهشی‌اش از 1367 تا 1370، معاونت دپارتمان اخترشناسی رصدخانه اروپایی را هم به عهده داشت.[[محمد حیدری ملایری|دکتر حیدری ملایری]] علاوه بر اخترشناسی، به زبان‌شناسی و تاریخ نیز دلبستگی دارد  و به ویژه در زبان‌شناسی تطبیقی و ریشه‌شناسی زبان‌های هند – و - اروپایی پژوهش بسیار کرده است. با زبان‌های پهلوی، فارسی‌باستان، اوستایی، سنسکریت، یونانی، و لاتین آشنایی دارد، و درباره‌ی در حدود 20 گویش زبان فارسی مطالعه کرده است. همچنین سال‌هاست که درباره‌ی سیستم اصطلاح‌شناسی علمی در زبان فارسی به پژوهش می‌پردازد. نتیجه این کوشش‌ها، فراهم آوردن «فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک» به زبان‌های انگلیسی – فرانسه – فارسی است، که ایشان به عنوان کاری فرعی در دست دارد و تا کنون حرف‌های A  تا  K را در منزلگاه اینترنتی خود در دسترس همگان نهاده است.
=====پرفسور [[غلامرضا جلوه]]=====
استاد و دانشمند ایرانی مدرسه عالی شیمی کلرمون فرانس موفق به دریافت عالی‌ترین نشان علمی این کشور در زمینه گیاه‌شناسی شد. این شیمی‌دان برجسته ایرانی که ریاست دانشکده مهندسی شیمی مدرسه عالی شیمی کلرمون فرانس را برعهده دارد، به دلیل تحقیقات گسترده خود در زمینه گیاه‌شناسی و صنایع‌غذایی موفق به دریافت مدال شوالیه تحقیقات آکادمیک گیاه‌شناسی شد. پرفسور جلوه تحصیلات کارشناسی خود را در سال ۱۹۷۵ رشته مهندسی شیمی در دانشگاه پلی تکنیک تهران (صنعتی امیرکبیر) به پایان برده و در سال ۱۹۷۹ دیپلم دکتری مهندسی را از دانشگاه پلی تکنیک تولوز دریافت کرده است.
=====[[فرهاد خسرو خاور|پروفسور فرهاد خسرو خاور]]=====
استاد مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی پاریس، در شهر مونپلیه همزمان با آموزش فلسفه، لیسانس ریاضیات گرفت و سپس دکترای فلسفه را به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات فلسفی، و آشنایی با آلن تورن به جامعه‌شناسی روی آورد و دکترای جامعه‌شناسی را در سال‌های نزدیک به انقلاب، به پایان رساند و با دو دکترا به ایران بازگشت و تا سال 90 و 91 در ایران ماند و مدتی در دانشگاه بوعلی شهر همدان تدریس می‌کرد.


با وجود بحران سياسى در روابط تهران - پاريس در اواسط دهه ۱۹۸۰ ميلادى، جامعه مهاجران ايرانى مقيم اين کشور به طور عمده فارغ از کشمکش هاى سياسى، در حال شکل گيرى و گسترش تدريجى بوده است . به عبارت ديگر صرف نظر از حضور شمارى از عوامل معاند و مخالف نظام جمهورى اسلامى در فرانسه ، اکثريت قاطع مهاجران ايرانى مقيم اين کشور، تعلق خود را نسبت به آب و خاک مقدس ايران زمين حفظ کردند. ايرانيان مهاجر به طور عمده براى اشتغال به تحصيل ويا فعاليت در امور بازرگانى و اقتصادى به فرانسه آمده بودند و به ويژه با استفاده از تسهيلاتى چون قوانين لغو رواديد بين دوکشور و يا با تبديل سرمايه هاى خود به ارز ارزان قيمت (فرانک فرانسه در همان سال معادل۱۵ ريال ايرانى مبادله مى شد) در فرانسه رحل اقامت افکندند. چنين شرايط ويژه اى موقعيت جامعه ايرانى مقيم فرانسه را از ساير مهاجران خارجى به گونه اى تحسين برانگيز متمايز مى کند. چراکه ايرانيان نه به عنوان نيروهاى ارزان قيمت کار، بلکه با سرمايه هاى فراوان خود در اوايل دهه ۱۹۸۰ ميلادى قدم به خاک اين کشور نهادند. در پاريس پايتخت فرانسه محل اقامت ايرانيان ( به طور عمده مناطق ۱۵ و ۱۶شهر) از جمله مرفه ترين و گران قيمت ترين مناطق اين شهر به شمار مى رود. به همين دليل مهاجران ايرانى مقيم فرانسه را مى توان يکى از جوامع موفق خارجى در اين کشور محسوب کرد که با درآمدهاى نسبتا بالا و وضعيت مناسب اجتماعى در اين کشور برخوردارند.
به قصد ادامه تحقیقات، ناچار پس از 12 سال ایران را ترک کرد. اول به آمریکا رفت و در آنجا بورس راکفلر را اخذ کرد و پس از چند سال ملاقات با استاد قبلی‌اش آلن تورن از وی خواست به [[فرانسه]] بیاید و از این طریق وارد مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس شد. تحقیقات و پژوهش‌های او درباره اسلام و دینداری مسلمانان در جامعه فرانسه که حاصل آنها نیز چند کتاب با عناوین زیر است:
*جمهوری فرانسه و مساله حجاب و روسری؛
*اسلام جوانان؛
*نوشهیدان درراه خدا؛
*اسلام در زندان‌ها.
=====[[مهیار منشی پور]]=====
قهرمان فوق خروس وزن جهان، در فروردین 1354در تهران متولد شد. در سال 1364 پدرش او را نزد عمه‌اش در شهر پوآتیه فرانسه فرستاد. مهیار پس از اخذ دیپلم در این شهر، پس از این که به خاطر دل پدرش یک سال پزشکی خوانده بود، تغییر رشته داد و  توانست مدرک تربیت بدنی را بگیرد. او در سال 1996به ورزش حرفه‌ای روی آورد و شش سال بعد قهرمان فرانسه و اروپا شد. ماجرای تغییر ملیت او نیز همچون زخمی است که هنوز درمان نشده است. مهیار در سال1997 یعنی 11 سال پس از آمدن به [[فرانسه]]، در حالی که چند روز پیش از آن قهرمان تورنمنت فرانسه شده بود، تقاضای ملیت فرانسوی کرد. اما پاسخ به این تقاضا دو سال و نیم طول کشید و در نهایت پاسخ منفی بود به این بهانه که او دانشجو است. در نهایت، مهیار منشی پور به مدد نماینده مجلس، فرانسوا زاینیبرت، در منطقه اوت گارون ملیت فرانسوی را در سال 2001 دریافت کرد.


بنا بر آمار موجود در کنسولگرى جمهورى اسلامى ايران در پاريس در حال حاضر بيش از۲۰ هزار پرونده مراجعه ايرانيان به نمايندگى رسمى کشورمان در فرانسه براى پيگيرى امور کنسولى وجود دارد. اين افراد ايرانيانى هستند که ارتباط و تعلق خود را با سرزمين مادرى شان همچنان حفظ کرده اند و در ارتباط مستقيم با نمايندگى رسمى کشورمان براى پيگيرى امور ادارى خود هستند. اگر هر يک از اين افراد نماينده خانواده اى با حدود۴ عضو باشد مى توان شمار ايرانيان مقيم فرانسه را حدود۸۰ هزار تن برآورد کرد. از ديگر ويژگى هاى ايرانيان مقيم فرانسه ، پذيرش سريع آنان در جامعه فرانسه است . به عبارتى ديگر ايرانيان بر خلاف بسيارى ديگر از مهاجران مقيم فرانسه هيچگاه به صورت جمعى و يا در محله هاى مختص مهاجران زندگى نمى کنند. بلکه آنان بسان ديگر شهروندان فرانسوى در جامعه اين کشور "پذيرش" شده اند. توانايى ايرانيان در تطبيق خود با محيط، فقدان لهجه ناموزون چون بسيارى ديگر از مهاجران ، و بدون ترديد وضع نسبتا مناسب مالى آنان ، اين وضعيت خاص را براى مهاجران ايرانى مقيم فرانسه رقم زده است . امروزه در پاريس پايتخت و برخى شهرهاى بزرگ فرانسه برخى مناطق شهرى به اسکان مهاجران عرب، ترک ، هندى و پاکستانى و چينى اختصاص يافته است در حالى که ايرانيان با جمعيت دست کم ۸۰ هزار نفرى خود در جامعه اين کشور حل شده اند.
مهیار منشی پور باوجود علاقمندی به سرزمین پدری‌اش، دو خاطره ناگوار از ایران را باخود همراه دارد. خاطره بد او از ایران زمانی است که مادرش از پدرش جدا شد و اورا در دو سالگی ترک کرد. حادثه غمبار زلزله بم، دیگر خاطره تاسف‌انگیز او از ایران است  از آنجا که پدر بزرگ مهیار متولد شهر بم بوده است، هنگامی که در دسامبر2003 زلزله بم اتفاق افتاد، او به شهربم آمد و با مردمی مهربان روبرو شد. او در بازگشت اتحادیه همیاری فرانسه – بم را همراه همسر روانشناس فرانسوی‌اش "آن" به وجود آورد و به لطف آن ساخت یک مدرسه را شروع نمود.
=====[[كاظم بایرام‌بخش|کاظم بایرام‌بخش]]=====
مدرس دانشگاه لومیر, عکاس، مستندساز و برنده‌ی جایزه‌ی گوزن طلایی فستیوال جهانی عکاسی زیرآب است و بیش از  15 سال است که در خلیج فارس کار می‌کند و در این مدت فیلم‌های متعددی ساخته‌است. وی از سال 1996 ساخت فیلم مستند "یک نگاه دیگر به خلیج ‌فارس" را آغاز کرد و در این فیلم نشان می‌دهد که چگونه زیر آب بدون اکسیژن عکس می‌گیرد. بایرام بخش این کار را بهانه‌ای برای مطرح کردن خلیج فارس قرار داد؛ این فیلم در فستیوال جهانی تصویر زیر آب در سال 2006 در فرانسه انتخاب شد. ساخت آن 10 سال طول کشید و به‌ گفته‌ی بایرام بخش، پنج دقیقه از این فیلم 30 دقیقه‌ای در دریای سرخ به دلیل پاکی و زلالی آب آن فیلم‌برداری شده است تا او بتواند بعد میدان دریا را به مردم نشان دهد. همواره دغدغه اصلی برنده جایزه جهانی عکاسی "مون پلییه اوکیانوس" آب‌های ایران و به‌ویژه خلیج‌فارس تشکیل می‌دهد، چرا که از طرفی وجب به وجب آب‌های ایران را می‌شناسد و از سویی دیگر می‌خواهد فعالیت‌های منفی عرب‌ها را در مخدوش کردن ذهن نسل آینده درباره‌ی ایران و خلیج‌فارس خنثی کند.
=====[[شهریار عدل]]=====
مدیر تحقیقات در موسسه ملی پژوهش علمی فرانسه؛ تحصیلات در تهران (دبستان و سه سال نخست دبیرستان)، عزیمت به فرانسه از پاییز 1959 میلادى برابر با 1338 شمسى  تحصیلات دانشگاهى در مدرسه عالى علوم تاریخى در سوربن؛ و همزمان در مدرسه موزه لوور، تاریخ عمومى هنر، باستان‌شناسى مشرق زمین و تاریخ هنرهاى دوره اسلامى را خواند و به مدرسه معمارى پاریس - بوزار – نیز ‏رفت و بعد دکترا در رشته تاریخ ایران و آسیاى میانه گرفت.


در شهر پاريس اگر چه بيشتر ايرانيان در مناطق مرفه شهر زندگى مى کنند ، اما محله اى به نام محله اقامت ايرانيان همچون محل اقامت ديگر مهاجران خارجى نمى توان يافت . ايرانيان را مى توان بيشتر در حرفه هاى پزشکى و رشته هاى مرتبط با آن، امور دانشگاهى و علمى، بازرگانى، اشتغال به تحصيل، امور اقتصادى و حتى رانندگى تاکسى جست وجو کرد با اين همه ، مشاغل پايين و نامناسبى که ديگر مهاجران خارجى بدان تن مى دهند به هيچ وجه در ميان جامعه ايرانيان مقيم فرانسه متداول و رايج نيست . ايراني ها از جمله جوامع فرهنگي و تحصيل كرده مقيم فرانسه به حساب آمده و به راحتي براي امرار معاش به هر كاري تن در نمي دهند. جامعه ايراني به عنوان جامعه اي 'يقه سفيد' ، يا همان جامعه  برتر در فرانسه ياد می شود و ايراني هاي مقيم ، همواره به جايگاه والاي ايراني بودن خود واقف بوده و سعي در حفظ شان و منزلت خود دارند.
وی عضو مؤسسه ملى تحقیقات علمى فرانسه است و  در روز ۱۳ مهر ۱۳۸۸ دبیر کل  یونسکو، مدال فرهنگ جهانی یونسکو موسوم به “پنج قاره” را به پروفسور [[شهریار عدل]] اهدا کرد. دکتر شهریار عدل عضو کمیته ملی ایکوموس ایران ومسئول روابط خارجی آن می‌باشد.<ref>نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ [[فرانسه]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] ( در دست انتشار )، </ref>


اگرچه آمار دقيقى از ميزان ازدواج شهروندان ايرانى و فرانسوى در دست نيست ، اما با توجه به شمار ايرانيان مقيم اين کشور و ميزان ارتباط آنان با فرانسويان مى توان از حدود سه هزار زوج مختلط ايرانى و فرانسوى در اين کشور خبر داد. فرزندان چنين پيوندهايى بيشتر به دليل اقامت و پرورش در فرانسه و ايجاد پيوندهاى طبيعى فرهنگى و عاطفى با اين سرزمين خود را شهروندان اين کشور مىدانند و ارتباط کمى با ايران دارند. چنين وضعيتى را حتى مىتوان در خانواده هاى ايرانى که اقامتى طولانى در فرانسه داشته اند مشاهده کرد. ديگر سخن آنکه اکثريت قاطع افرادى که نسل دوم ايرانيان مقيم فرانسه را تشکيل مى دهند، با کمال تاسف پيوندى کمرنگ با سرزمين اجدادى خود دارند و اين امر در نحوه زندگى، فرهنگ و حتى زبانى که به آن تکلم مى کنند کاملا هويدا است . با توجه به آنکه در فرانسه قانون تابعيت بر اساس خاک حاکم است تمامى فرزندانى که از ايرانيان مقيم در اين کشور به دنيا بيايند و تا سن ۱۸ سالگى اقامتى موثر در خاک فرانسه داشته باشند به طور خودکار تابعيت فرانسوى خواهند يافت  .از اين روى مى توان گفت اعطاى تابعيت به نسل دوم مهاجران ايرانى مقيم اين کشور نيز خود عامل ديگرى در جذب هرچه بيش تر آنان در جامعه فرانسه محسوب مى شود.  قوانين اعطاى تابعيت فرانسه همچنين حق شهروندى اين کشور از طريق ازدواج با يکى از اتباع فرانسه را نيز به رسميت مى شناسد. با عنايت به اين امر تمامى ايرانيانى که در فرانسه با يکى ازشهروندان اين کشور ازدواج کرده اند، در صورتى که دو سال از ازدواج آنان گذشته باشد فرانسوى محسوب مى شوند. علاوه بر موارد ياد شده اقامت بلند مدت در فرانسه که معمولا بايد با کسب کارت اقامت ۱۰ ساله همراه باشد وهمچنين تامين برخى شرايط مهاجرت از جمله تسلط و آشنايى کامل با زبان و فرهنگ فرانسه و دارا بودن شغل و موقعيت ممتاز و قابل قبول اجتماعى مى تواند به کسب تابعيت اين کشور منجر شود. با در نظر داشتن موارد ياد شده مى توان از حدود۴۰ هزار شهروند ايرانى و يا فرزندان و همسران آنان در فرانسه سخن گفت که موفق به کسب تابعيت اين کشور شده اند. بسيارى از اين افراد تابعيت ايرانى خود را نيز حفظ کرده و شهروندانى باتابعيت مضاعف شناخته مى شوند. يکى ديگر از جنبه هاى حضور ايرانيان در فرانسه مشارکت آنان در فعاليت هاى اجتماعى در چارچوب قوانين جمهورى فرانسه است . از جمله مهمترين اين فعاليت ها مى توان به تشکيل انجمن هاى مختلف فرهنگى و اجتماعى از سوى ايرانيان سخن گفت . اين ا نجمن ها بر اساس قانون مصوب سال۱۹۰۱ فرانسه تشکيل شده است که در آن بر حق فعاليت چنين تشکلاتى در عرصه هاى مختلف سياسى، فرهنگ و اجتماعى تاکيد شده است . بنا بر برخى آمارهاى موجود ايرانيان مقيم فرانسه دست کم ۵۰انجمن گوناگون در اين کشور به ثبت رسانده اند. انجمن هاى پزشکان ايرانى مقيم فرانسه ، مهندسان ايرانى مقيم ، ابن سينا، رازى، رودکى، فردوسى و ... از جمله اين نهادهاى اجتماعى محسوب مى شوند. ايرانيان مقيم فرانسه همچون ديگر شهروندان ايرانى درکشورمان و يا ديگر نقاط جهان ، علقه و عاطفه اى انکار ناپذير را نسبت به سرزمين پدرى خود در سينه دارند. چنين پيوندى که با وجود بعد مکان همچنان در دل و جان هموطنان مهاجر ما در جاى جاى جهان ريشه دوانده است سرمايه اى بس ارزشمند براى کشورمان محسوب مى شود.
== نیز نگاه کنید به ==
[[ایرانیان مقیم تونس]]؛ [[ایرانیان مقیم ژاپن]]؛ [[ایرانیان و انتشار دین اسلام در چین]]؛ [[ایرانیان مقیم درسنگال]]؛ [[ایرانیان مقیم آرژانتین]]؛ [[ایرانیان مقیم در مالی]]؛ [[ایرانیان مقیم تایلند]]؛ [[ايرانيان مقيم اسپانیا]]؛ [[ایرانیان مقیم در اتیوپی]]؛ [[ایرانیان مقیم سیرالئون]]؛ [[ایرانیان مقیم در قطر]]


گفتني است كه در سال هاي گذشته  به دليل وضعيت نامناسب اقتصاد فرانسه و وجود بحران هاي اقتصادي در اين كشور ، تعداد ايرانيان تقليل يافته است . از اوايل سال 1377 حدود 40 هزار ايراني فرانسه را به قصد كانادا ترك گفته اند .بيكاري در فرانسه از جمله عواملي مهم در مهاجرت ايرانيان مقيم فرانسه به كانادا بوده است . از سوي ديگر دو فاكتور مهم يعني داشتن تحصيلات دانشگاهي در مقاطع ليسانس ، فوق ليسانس و دكترا براي اقامت در كانادا ، يعني آشنايي به زبان فرانسه كه در برخي از ايالات كانادا از جمله كبك كاربرد دارد از جمله عواملي است كه اداره مهاجرت كانادا را بر آن داشته است تا به راحتي ايرانيان را مورد پذيرش قرار دهد .ايرانياني كه از تحصيلات برخوردار بوده اند ، ابتدا به دليل آشنايي به زبان فرانسه به كبك كانادا عازم و سپس راهي شهر هاي تورنتو و ونكوور شده اند .
== کتابشناسی ==
 
'''فعاليت هاي فرهنگي – اجتماعي ايرانيان مقيم فرانسه'''
 
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، فرانسه يكي از مراكز مهم فعاليتي ايرانيان در عرصه هاي سياسي ، فرهنگي و اجتماعي بوده است . فعاليت ايرانيان مقيم فرانسه در دوره هاي مختلف تاريخي قابل بررسي و تامل است . بين سال هاي 1357- 1378 ، 125 نشريه به زبان فارسي انتشار يافت كه از اين مجموع 85 عنوان نشريه در قالب سياسي ، 37 عنوان نشريه در قالب فرهنگي و تعداد 7 عنوان نيز به شكل نامعلوم منتشر مي شد.
 
اوج انتشار نشريات فارسي زبان در سال هاي بين 61- 60 بين 13 تا 14 عنوان بود. بتدريج سير انتشار نشريات سياسي تا سال 1368 رو به افول گذاشت ، در صورتي كه سال 1374 بيشترين نشريه با 9 عنوان مشخص شده بود . نشريات فارسي زبان چاپ فرانسه غالبا با ترتيب انتشار ماهنامه و گاهنامه بود و دليل اين امر را مي توان مشكلات مالي انتشار نشريه بر شمرد .
 
انتشار نشريات فارسي زبان در قالب سياسي را مي توان نشر انديشه هاي سياسي و جناحي دانست چرا كه كشور فرانسه يكي از مراكز مهم اپوزيسيون به شمار مي آيد . فعاليت ايرانيان در حوزه مطبوعات و ايجاد مراكز فرهنگي نسبت به ساير مهاجران در تاريخ ايران رقم در خور توجهي است . نشريات سياسي چاپ فرانسه بين سال هاي 1358 تا 1365 نسبت به ديگر نشريات غير سياسي ( فرهنگي ، اجتماعي ، هنري و ...) سير صعودي داشته است كه دليل اين امر را مي توان رويدادهاي سياسي آن دوره از جمله فرار بني صدر ، جنگ تحميلي ، فعاليت گروه هاي سياسي و... دانست . از سال 1366 به بعد فعاليت نشريات سياسي رو به افول گذاشته ( يا به تعطيلي گرفتار آمده يا تغيير موضع داده اند ) و در ازاي آن نشريات متعددي در قالب هاي ، اجتماعي پاي در عرصه وجود گذاشته اند . دليل كاهش نشريات سياسي را مي توان در عوامل ذيل جست و جو كرد :
 
تثبيت نظام جمهوري اسلامي ، دلزدگي ايرانيان مهاجر از فعاليت گروه هاي سياسي كه با شعارهاي غير واقعي به حيات خود ادامه مي دهند ، پايان يافتن جنگ تحميلي ، طولاني شدن مدت اقامت ايرانيان ، بحران هويت فرهنگي. اما عمده ترين مسائلي كه توانست ايرانيان مهاجر را نسبت به فعاليت هاي فرهنگي حساس نمايد ، طولاني شدن مدت اقامت و بحران فرهنگي نسل دومي ها و سومي ها در غربت بوده است . يعني اين كه ايرانيان مهاجر به دليل سطح تحصيلات ، فرهنگ و تمدن غني ايراني و... نمي توانستند نسبت به باورهاي ملي خويش بي توجه باشند بدين خاطر دست به فعاليت هاي وسيعي در حوزه فرهنگ و تاسيس مراكز فرهنگي ، اجتماعي زده اند .كه از آن بين مي توان به انجمن ها و مراكز ادبي – فرهنگي ، تاسيس مراكز خدماتي و... اشاره كرد.[31]
 
ایرانیان مقیم فرانسه و زبان فارسی
 
هم اینک به دلیل حضور هزاران ایرانی در فرانسه وانتشار صدها کتاب و نشریه فارسی در آن کشور و برگزاری جلسات سخنرانی و گردهمایی های فرهنگی، علمی، ادبی و هنری و ایجاد مراکز فرهنگی و ادبی ایرانی از سوی ایرانیان مقیم فرانسه ، زبان فارسی در حال گسترش و پیشرفت است. امروزه در شهرهای مختلف فرانسه انجمن ها و کانون های مختلف ایرانیان به آموزش و تدریس فارسی برای نسل دوم و سوم ایرانیان ساکن در فرانسه روی آورده اند و در نشریات فارسی زبان آنجا انواع آگهی ها در باره تشکیل کلاس های فارسی آموزی و برگزاری جلسات سخنرانی در باره مشاهیر ادبی منتشر می شود.
 
'''انجمن های ایرانی'''
 
انجمن فرهنگي هومن، انجمن فرهنگي آریا، انجمن فرهنگ ايران،انجمن پژوهشگران ايران ،كانون احيا ي فرهنگ ايران،پاسداران فرهنگ ايران،كانون فرهنگي- هنري نيما،بنياد فرهنگي بوعلي سينا،انجمن دوستداران فرهنگ ايران،مركز اسناد و پژوهش هاي ايراني،انجمن پژوهشي شعر و ادب پارسي،انجمن فرهنگي ايران ،بنياد مهر ايران (شعبه پاريس )،انجمن دوستداران فرهنگ و زبان فارسي،سازمان فرهنگي ايرانشهر،مركز اسناد ايران در فرانسه ، انجمن پزشکان ایرانی ، انجمن مهندسان ایرانی،كانون فرهنگي – هنري نيما،انجمن دوست داران فرهنگ ايران ، انجمن"خورشید پاریس" و... علاوه بر این انجمن ها, گروه های مختلف هنری ایرانی را می توان یادآوری کرد که در فرانسه و در شهر های متعدد این کشور به فعالیت هنری در حوزه های مختلف مشغول هستند.  
 
'''معرفي چند انجمن ايراني موجود در فرانسه'''
 
'''انجمن پزشکان ، دندانپزشکان و دارو سازان ایرانی مقیم فرانسه :''' اين انجمن در سال 1990 میلادی در پی فاجعه سهمگین زلزله منجیل و لوشان و به دنبال کوشش عده ای از پزشکان ایرانی مقیم فرانسه برای کمک به زلزله زدگان تاسیس شد .در حقیقت گرد هم آیی تعداد زیادی پزشک ایرانی با نیت انسانی کمک به هموطنان باعث شد که در پاسخ به  نیاز بازیابی ریشه های مشترک ، انجمنی بنا گردد تا ضمن آشنایی بیشتر آنان با یکدیگر ، به هدف های حرفه ای و انسانی نیز سازمان داده شود . در واقع می توان گفت این انجمن پس از گذشت این همه سال به خوبی پا گرفته و شناخته شده است .در این مدت ، جمع زیادی از پزشکان ، دندانپزشکان و دارو سازان ایرانی مقیم فرانسه به این انجمن پیوسته و جوانانی نیز دوره دانشجویی خود را همراه با انجمن به پایان رسانده اند. انجمن پزشکان ، دندانپزشکان و دارو سازان ایرانی در فرانسه انجمنی است غیر سیاسی ، غیر مذهبی و غیر انتفاعی . هدف این انجمن ایجاد پیوند های دوستانه ، فرهنگی ، صنفی و حرفه ای میان همکاران مقیم فرانسه است . البته انجمن ، در سال های اخیر نیز ارتباط با پزشکان فرانسه زبان در ایران را برقرار کرده و در حال گسترش است . همچنین این انجمن سعی نموده در این دوره از فعالیت تا حد توان خود به مسائل بهداشتی و پزشکی ایران نیز توجه کند و به خدمت و راهنمایی ایرانیان ساکن ایران و خارج از آن بپردازد. از آنجا که محور این وحدت ، فرهنگ مشترک است ، انجمن تلاش نموده تا اعضا ، این فرهنگ را بیشتر بشناسند و پیوند شان را با آن حفظ نمایند . به همین منظور در بسیاری از نشست ها ، اضافه بر سخنرانی های علمی ، بخش های ادبی و هنری نیز اجرا و از صاحب نظران دعوت به عمل آمده تا در زمینه های مختلف هنری ادبی برای اعضای انجمن صحبت کنند.
 
'''انجمن پژوهشگران ايران :'''انجمن پژوهشگران ايران در سال 1992 ميلادي در پاريس تاسيس شده و سازماني بين المللي و غير انتفاعي است كه اهدافي چون شناخت و آگاهي از معظلات آتي ايران و ايرانيان ، تجزيه و تحليل اين مشكلات ، تدوين راه كارها و راهبردهاي تخصصي و كارشناسي براي رفع اين معظلات و مبارزه با آن ها و سرانجام ارائه ساختاري براي طرح ها و برنامه هاي اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي و اقتصادي آتي ايران ، را دنبال مي كند . اين انجمن با گردهم آوردن گروه عظيمي از كارشناسان و متخصصان ايراني سراسر جهان ، برگزاري كنفرانس هاي بين المللي در سال هاي گذشته و ارائه مقالات بيش از ششصد تن از كارشناسان و محققان در راستاي آرمان مشترك « آينده اي روشن براي ايران » و تفكر نمادين « ايران در قرن بيست و يكم » گام مي نهد . انجمن پژوهشگران ايران فعاليت هاي خود را از فرانسه آغاز كرده و به تدريج دفاتري در كشورهاي ديگر از جمله انگلستان ، آمريكا ، آلمان و سوييس تاسيس نموده و حوزه فعاليت هاي خود را گسترش داده است .
 
'''انجمن پژوهشي شعر و ادب پارسي در پاريس:''' انجمن شعر و ادب پارسي بنيادي است كه از فروردين 1373 در چارچوب قوانين فرانسه بنيانگذاري شد و تعدادي از فرانسويان ايرانشناس و ايرانيان علاقمند به فرهنگ و شعر ايران در آن مشاركت دارند اين انجمن غير انتفاعي و غير سياسي است و فصلنامه اي به نام كارنامه منتشر مي كند كه مندرجات آن مربوط به شعر و ادب فارسي است . مدير اين نشريه آقاي دوفوشه كور است و سردبيري آن به عهده ي علي شريعت كاشاني است .
 
'''[[انجمن شعر فارسی در سوربن فرانسه]] :''' انجمن شعر فارسی به همت محسن فارسانی در دانشگاه سوربن فرانسه راه اندازی شد. محسن فارسانی - شاعر، مترجم و فارغ التحصيل دکتری دانشگاه سوربن - انجمنی را با عنوان انجمن شعر فارسی دایر کرده است. در نشست‌های این انجمن که با حضور دانشجویان و اساتید علاقمند به شعر و ادبیات فارسی برگزار می‌شود، علاوه بر شعرخوانی، نقد و بررسی شعر ایران نیز انجام می‌شود. این نشست‌ها هر هفته روزهای چهارشنبه برپا می‌شود.
 
'''اتحاديه تاكسى داران ايرانى مقيم پاريس :''' حدود 20 سال پيش رانندگان ايرانى تصميم مى گيرند دور هم جمع شوند و هر از گاهى ناهار و يا شامى با هم صرف كنند و اين گونه گام اول تشكيل اتحاديه برداشته مى شود و حالا این اتحادیه ۱۰۰ نفر عضو دارد. حق عضويت هر نفر ۲۰ يورو است كه ۱۰ يورو براى مخارج انجمن هزينه مى شود و بقيه در صندوق مى ماند تا در قالب وام بدون بهره، كسرى تاكسى دار در خريد پلاك يا خودرو و هزينه تعمير خودرو و... را تامين كند همچنان كه در مواقع ضرورى مثل پرداخت هزينه درمان يا حمايت از خانواده همكار از دست رفته هزينه مى شود. سقف وام اتحاديه ۶ هزار يورو تعيين شده است. برگزارى جشن هاى سنتى ايرانى مثل عيد نوروز، سيزده به در، شب يلدا و پيك نيك هاى تابستانى از كارهايى است كه اين اتحاديه براى خانواده ها و به ويژه آشنا كردن فرزندانشان با فرهنگ ايران انجام مى دهد. اتحاديه روزنامه اى هم منتشر مى كند. تاكسى داران ايرانى شهر پاريس , فرهنگ اين شغل را نمى پذيرند و نمى خواهند آنچه هستند باشند.   تاكسى داران ايرانى كه از سال ۸۶ به این شغل روی آورده اند به طور متوسط سطح مدرك بالايى نسبت به ساير تاكسى داران پاريس دارند.  از طرفى ايرانى ها براى نشان دادن پايگاه اجتماعى خود شيك مى پوشند و به ظاهر خود و نحوه حرف زدنشان اهميت زيادى مى دهند و سعى دارند نشان دهند كه ايران صاحب فرهنگ غنى است و مى خواهند كه مخاطبشان بفهمد كه به دليل شرايط و نيازشان مجبور به انجام چنين كارى شده اند و در پى كسب جايگاه از دست رفته خود هستند. مى گويند تاكسى داران ايرانى نمايندگان خوبى براى كشور فرانسه هستند.
 
از آنجا كه تعدادى از تاكسى داران سياسيونى هستند كه به دليل گذشت سن و تحولاتى كه در زندگى آنان به وجود آمده از جمله بزرگ شدن فرزندانشان و نگرش متفاوت آنان به زندگى و بروز اين احساس كه زندگى و جوانى خود را مفت باخته اند از مباحث سياسى دورى مى كنند و اين نگرانى در آنان وجود دارد كه اتحاديه شكل سياسى به خود پيدا كند، اگر چه به گفته رئيس اتحاديه در تمام سال هاى فعاليت حتى چند كلمه گفت و گوى سياسى در آن انجام نشده است. در هر صورت هنوز جو مشكوك، حاكم بر روابط مهاجرانى است كه بنابر دلايل مختلف ترك وطن كرده اند و اگر چه تلاش دارند كه زمانى دور هم جمع شوند و مسائل سياسى مانع از روابطشان نباشد.
 
'''معرفي چند ايراني شاخص در فرانسه'''
 
'''پروفسور "ايرج گنج بخش"''' استاد دانشگاه پير ماري كوري فرانسه و رئيس بخش جراحي قلب بيمارستان  پیتیه پاریس است.  اولين پيوند قلب جهان در فرانسه توسط وی انجام شد.
 
'''پروفسور «حسن اكبرزاده»''' در سوم فروردين 1306 در شهر رشت به دنيا آمد. پس از اخذ ديپلم متوسطه در رشته رياضى با درجه ممتاز وارد دانشگاه تهران شد و با احراز مقام اول تحصيلات خود را در ايران به پايان رسانيد. او پس از اخذ مجدد ليسانس رياضى از دانشگاه سوربن پاريس و همچنين گواهينامه آناليز عالى، براى فوق ليسانس در مورد نظريه نسبيت عمومى انيشتين تحقيق كرد و درباره هندسه ديفرانسيل و فضاهاى ريمان بعد از 3 سال تحقيق، اكتشافات خود را در قالب چندين مقاله درمجله آكادمى علوم پاريس به ثبت رسانيد. اكبرزاده از سال 1957 ميلادى به عنوان وابسته تحقيقات در مؤسسه معروف تحقيقاتى كولژدوفرانس پذيرفته شد و بعد از 4 سال رساله دكتراى دولتى در علوم رياضى را در دانشگاه سوربن به پايان رسانيد. او پس از طى مدارج مأمور تحقيقات و استاد تحقيقات، نزديك چهل سال به عنوان رئيس تحقيقات دراين مؤسسه بين المللى مشغول به كار بوده است. علاقه استاد در ميان 44 رشته رياضي به رشته هندسه و ديفرانسيل كه در فيزيك نظرى كاربرد دارد بيشتر است و محور فعاليت و تحقيقات وى نيز در اين زمينه است. از اين استاد گرانقدر مقالات علمى زيادى درمجله هاى معتبر جهانى به چاپ رسيده است .او در سن 80 سالگى همچنان مشغول به كار و تحقيقات علمى است و در سالهاي اخير نيزيكي از مهمترين تاليفاتش با مقدمه چند رياضيدان نامي جهان توسط يك ناشر مهم علمي در جهان به زبان انگليسي منتشر شده است . حسن اكبرزاده با اينكه بيش از 60 سال در پاريس زندگى كرده، اما افتخارمى كند كه فقط يك تابعيت، آن هم تابعيت ايرانى دارد.
 
'''پروفسور [[محمد حیدری ملایری]]''' اختر فیزیكدانِ رصد خانه ی پاریس و یكی از دانشمندانِ سرشناس جهانی در اخترشناسی و اختر فیزیك در سال 1326 در ملایر زاده شد و در خانواده ای فرهنگ دوست پرورش یافت . وی در سال 1348 به دریافت لیسانس فیزیك از دانشكده ی علوم دانشگاه تهران موفق شد . در سال 1353 با بورس دولت فرانسه به پاریس رفت تا در رشته های اختر شناسی و اختر فیزیك مطالعه كند و موفق شد  تا در سال 1358 دكترای سیكل سوم و در سال 1362 دكترای دولتی را ، كه بالاترین مدرك تحصیلی فرانسه به شمار می آید ، از [[دانشگاه پاریس]] اخذ نماید . در سال 1359 با گذراندن كنكور ، موفق به دریافت پست رسمی « اختر شناس » در رصد خانه پاریس شد .در سال 1362 ، در جریان پژوهش برای تز دكترای خود ، به كشف جسم های ناشناخته ای در دو كهكشان همسایه ی ما نایل آمد . قبلا تصور می شد كه این جسم ها ستاره اند ، ولی او نشان داد كه در واقع میغ ها یا سحابی های ویژه ای هستند كه توسط ستارگان پُرجرمِ نوزاد به وجود آمده اند . از آن زمان تا كنون بخش عمده ای از فعالیت های وی بر مطالعه ی این جسم ها متمركز شده است و نتیجه های پژوهش هایش تا كنون در بیش از 100 مقاله ی علمی به چاپ رسیده اند .
 
دكتر حیدری ملایری رهبر گروهی از اختر فیزیكدانان بین المللی است كه در باره ی پیدایش ستاره های پُرجرم و تاثیر این ستارگان بر محیط پیرامونشان مطالعه می كنند . به ویژه نتایج مطالعات و پژوهش های چند سال اخیر ایشان بر پایه داده هایی است كه او با به كار بردن تلسكوپ فضایی هابل ، متعلق به سازمان ناسا (NASA ) ، به دست آورده است .
 
وی در سال 1364 با گذراندن كنكور به گروه اختر شناسان رصد خانه ی بزرگ اروپا (  ESO ) ، كه در كشور شیلی در آمریكای جنوبی قرار دارد ، پیوست . اقامت ایشان و خانواده اش در شیلی به مدت 7 سال ، تا سال 1371 ، به طول انجامید . گفتنی است  در ضمن فعالیت های پژوهشی اش از 1367 تا 1370 ،   معاونت دپارتمان اختر شناسی رصد خانه اروپایی را هم به عهده داشت .
 
دكتر حیدری ملایری علاوه بر اختر شناسی ، به زبان شناسی و تاریخ نیز دلبستگی دارد  و به ویژه در زبان شناسی تطبیقی و ریشه شناسی زبان های هند – و - اروپایی پژوهش بسیار كرده است . با زبان های پهلوی ، فارسی باستان ، اوستایی ، سنسكریت ، یونانی ، و لاتین آشنایی دارد ، و در باره ی در حدود 20 گویش زبان فارسی مطالعه كرده است . همچنین سال هاست كه در باره ی سیستم اصطلاح شناسی علمی در زبان فارسی به پژوهش می پردازد . نتیجه این كوشش ها ، فراهم آوردن « فرهنگ ریشه شناختی اختر شناسی و اختر فیزیك » به زبان های انگلیسی – فرانسه – فارسی است ، كه ایشان به عنوان كاری فرعی در دست دارد و تا كنون حرف های A  تا  K را در منزلگاه اینترنتی خود در دسترس همگان نهاده است .
 
'''پرفسور [[غلامرضا جلوه]]'''، استاد و دانشمند ايراني مدرسه عالي شيمي كلرمون فرانس موفق به دريافت عالي ترين نشان علمي اين كشور در زمينه گياه شناسي شد. اين شيميدان برجسته ايراني كه رياست دانشكده مهندسي شيمي مدرسه عالي شيمي كلرمون فرانس را برعهده دارد، به دليل تحقيقات گسترده خود در زمينه گياه شناسي و صنايع غذايي موفق به دريافت مدال شواليه تحقيقات آكادميك گياه شناسي شد.پرفسور جلوه تحصيلات كارشناسي خود را در سال ۱۹۷۵ رشته مهندسي شيمي در دانشگاه پلي تكنيك تهران (صنعتي اميركبير) به پايان برده و در سال ۱۹۷۹ ديپلم دكتري مهندسي را از دانشگاه پلي تكنيك تولوز دريافت كرده است.
 
'''پروفسور فرهاد خسرو خاور،''' استاد مدرسه عالي مطالعات علوم اجتماعي پاريس،  در شهر مونپلیه همزمان با آموزش فلسفه ، لیسانس ریاضیات گرفت و سپس دکترای فلسفه را به پایان رساند . پس از پایان تحصیلات فلسفی ،و آشنايي با آلن تورن به جامعه شناسی روی آورد و دکترای جامعه شناسی را در سال های نزدیک به انقلاب ، به پایان رساند و با دو دکترا به ایران بازگشت و تا سال 90 و 91 در ایران ماند و مدتی در دانشگاه بوعلی شهر همدان تدریس می کرد . به قصد ادامه تحقيقات، ناچار پس از 12 سال ایران را ترک کرد . اول به [[آمریکا]] رفت و در آنجا بورس راکفلر را اخذ كرد و پس از چند سال ملاقات با استاد قبلی اش آلن تورن از وي خواست به فرانسه بیاید و از این طریق وارد مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس شد .تحقیقات و پژوهش های او در باره اسلام و دینداری مسلمانان در جامعه فرانسه که حاصل آنها نیز چند کتاب با عناوین زیر است :جمهوری فرانسه و مساله حجاب و روسری ، اسلام جوانان ، نوشهیدان درراه خدا ، اسلام در زندان ها
 
'''مهيار منشي پور''' ، قهرمان فوق خروس وزن جهان، در فروردين 1354در تهران متولد شد . در سال 1364 پدرش او را نزد عمه اش در شهر پوآتيه فرانسه فرستاد. مهيار پس از اخذ ديپلم در اين شهر، پس از اين که به خاطر دل پدرش يک سال پزشکي خوانده بود، تغيير رشته داد و  توانست مدرک تربيت بدني را بگيرد. او در سال 1996به ورزش حرفه اي روي آورد و شش سال بعد قهرمان فرانسه و اروپا شد.ماجراي تغيير مليت او نيز همچون زخمي است که هنوز درمان نشده است . مهيار در سال1997 يعني 11 سال پس از آمدن به فرانسه، در حالي که چند روز پيش از آن قهرمان تورنمنت فرانسه شده بود ، تقاضاي مليت فرانسوي کرد . اما پاسخ به اين تقاضا دو سال و نيم طول کشيد و در نهايت پاسخ منفي بود به اين بهانه که او دانشجو است . در نهايت ، مهيار منشي پور به مددنماينده مجلس ، فرانسوا زاينيبرت ، در منطقه اوت گارون مليت فرانسوي را در سال 2001 دريافت كرد .
 
مهيار منشي پور باوجود علاقمندي به سرزمين پدري اش ، دو خاطره ناگوار از ايران را باخود همراه دارد . خاطره بد او از ايران زماني است كه مادرش از پدرش جدا شد و اورا در دو سالگي ترك كرد. حادثه غمبار زلزله بم ، ديگر خاطره تاسف انگيز او از ايران است . از آنجا كه پدر بزرگ مهيار متولد شهر بم بوده است ، هنگامي که در دسامبر2003 زلزله بم اتفاق افتاد ، او به شهربم آمد و با مردمي مهربان روبرو شد . او در بازگشت اتحاديه همياري فرانسه – بم را همراه همسر روانشناس فرانسوي اش "آن" به وجود آورد و به لطف آن ساخت يک مدرسه را شروع نمود.
 
'''كاظم بايرام‌بخش''' مدرس دانشگاه لومير, عكاس، مستندساز و برنده‌ي جايزه‌ي گوزن طلايي فستيوال جهاني عكاسي زيرآب است و بیش از  15 سال است كه در خليج فارس كار مي‌كند و در اين مدت فيلم‌هاي متعددي ساخته‌است. وی از سال 1996 ساخت فیلم مستند "يك نگاه ديگر به خليج ‌فارس" را آغاز كرد و در اين فيلم نشان مي‌دهد كه چگونه زير آب بدون اكسيژن عكس مي‌گيرد. بایرام بخش اين كار را بهانه‌اي براي مطرح كردن خليج فارس قرار داد؛ اين فيلم در فستيوال جهاني تصوير زير آب در سال 2006 در فرانسه انتخاب شد. ساخت آن 10 سال طول كشيد و به‌گفته‌ي بايرام بخش، پنج دقيقه از اين فيلم 30 دقيقه‌يي در درياي سرخ به دليل پاكي و زلالي آب آن فيلم‌برداري شده است تا او بتواند بعد ميدان دريا را به مردم نشان دهد. همواره دغدغه اصلي برنده جايزه جهاني عكاسي "مون پلييه اوكيانوس" آب‌هاي ايران و به‌ويژه خليج‌فارس تشكيل مي‌دهد، چرا كه از طرفي وجب به وجب آب‌هاي ايران را مي‌شناسد و از سويي ديگر مي‌خواهد فعاليت‌هاي منفي عرب‌ها را در مخدوش كردن ذهن نسل آينده درباره‌ي ايران و خليج‌فارس خنثي كند.
 
'''شهريار عدل''' مدير تحقيقات در موسسه ملي پژوهش علمي فرانسه ؛ تحصیلات در تهران (دبستان و سه سال نخست دبیرستان)، عزیمت به فرانسه از پاییز 1959 میلادى برابر با 1338 شمسى  تحصیلات دانشگاهى در مدرسه عالى علوم تاریخى در سوربن ؛ و همزمان در مدرسه موزه لوور، تاریخ عمومى هنر، باستانشناسى مشرق زمین و تاریخ هنرهاى دوره اسلامى را خواند و به مدرسه معمارى پاریس - بوزار – نیز ‏رفت و بعد دكترا در رشته تاریخ ایران و آسیاى میانه گرفت . وي عضو مؤسسه ملى تحقیقات علمى فرانسه است و  در روز ۱۳ مهر ۱۳۸۸ دبیر کل  یونسکو، مدال فرهنگ جهانی یونسکو موسوم به “پنج قاره” را به پروفسور [[شهریار عدل]] اهدا کرد. دکتر شهریار عدل عضو کمیته ملی ایکوموس ایران ومسئول روابط خارجی آن میباشد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۶

پیش از انتشار دین اسلام و انقراض دولت ساسانی، پاره‌ای از میهن‌پرستان ایرانی که خواستار تسلط و سیطره اقوام فاتح بر خود نبودند، راه سرزمین‌های دوردست در اروپا و از جمله «فرانسه» را در پیش گرفتند. گروهی دیگر از اینان که توانایی جنگ با مسلمانان را در خود نمی‌دیدند، به خیال خود به حربه عقاید شدید مذهبی مانند مانوی و مزدکی و اختلاط آن با امور سیاسی مجهز شدند و بدین طریق وارد مبارزه با اسلام شدند و پس از نفوذ در دستگاه خلافت وارد ارتش اسلام شده و به عنوان جهاد یا ماموریت از طرف خلیفه به ممالک مختلف و به دورترین سرحدات، از شرق خراسان گرفته تا امپراتوری روم و قلب فرانسه، وارد شدند و پس از رسیدن به آنجا به ترویج عقاید نهانی خویش پرداختند و در همان سرزمین‌ها ماندگار شدند. یکی از نواحی که بیشتر مورد توجه این اشخاص بود، جنوب فرانسه بود. زیرا شباهت بسیار بین اوضاع طبیعی و جغرافیایی و خواص معنوی و اخلاقی اهالی آن با ایران وجود داشت و اقامت در آنجا را سهل می‌نمود. ایرانیانی که به این طریق به فرانسه وارد شدند با توجه به برتری تمدن ایران نسبت به تمدن فرانسوی و عربی فرصت خوبی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خویش یافتند. در این زمان بود که ایرانیان تحت عناوین مختلف از قبیل: سیر و سیاحت، کسب و تجارت، جنگ، مهاجرت از راه‌های زمینی و دریایی دست به سفرهای طولانی می‌زدند و حتی به نواحی دور افتاده اروپای شمالی می‌رفتند.  

ورود اولین واژه‌های شرقی به فرانسه

رسم این ایرانیان جلای وطن کرده چنین بود که در سرزمین‌های غیر اسلامی و مسیحی اسامی خود را به اسامی توراتی که مورد احترام مسیحیان بود، تبدیل می‌کردند و نام‌های ابراهیم، اسحاق، داوود، یوسف، آدم و سلیمان را بر خود می‌نهادند. یکی از این نام‌ها که در قرون وسطی در اروپا مورد توجه قرار داشت و در زبان‌های مختلف با تلفظ‌های متفاوت از آن معانی و تعابیر گوناگون به دست می‌آید، نام جهان " Jehan" بود. بدین ترتیب که برای عیسویان معنی ( ژان یا جان ) نام یکی از آبائ کلیسا را می‌داد و برای مسلمانان و یهودیان یحیی یعنی سامی توراتی بود ودر حالی که برای ایرانیان همان جهان بود که معمولا در لاتین به دو صورت " Jehan"  یا "Johan" = یوحنا نوشته می‌شود.

در اینجا باید یادآور گردید که به عقیده پاره‌ای از نام‌شناسان و لغت‌دانان اسم جان که در انگلیسی به صورت "John" نوشته می‌شود، ترجمه فارسی یحیی یعنی زنده جاندار است که به اروپا رفته و کلمه جهان هم که شکل قدیمی آن "کیهان" بوده به معنی زندگی توام می‌باشد. ارنست فورنرون  در صفحه 202 کتاب لو میستر کاتار  به نقل از قول روژه در کتاب" "از شاهزادگان، امرا و شوالیه‌های کاتار که دارای عقاید مانوی بودند و ضد کلیسای کاتولیک می‌جنگیدند، فهرستی داده است که در این نام‌ها و اسامی نام «جهان سنینی»دیده می‌شود، گو اینکه در شرق، مانویانی که سم آنها با کلمه "جهان" همراه بوده فراوان است.

به طوری که ملاحظه می‌کنیم پس از حمله مسلمانان به اروپا یعنی قرون بعد از قرن هشتم میلادی تعداد اسامی توراتی در فرانسه به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. اما آنچه که قابل تذکر و شایان توجه است عدم قطع ارتباط فراریان با هم‌کیشان و نیز ایجاد حوزه‌های مذهبی به کمک هم آنان بود. اینان به واسطه همین روابط اخبار و اطلاعات را به یکدیگر رسانده و تصمیمات بزرگان قوم را در دورترین نقاط شرق و غرب به مرحله اجرا می‌رساندند. تشکیلات آنها در تمام ممالک اسلامی و غیراسلامی تقریبا سری و بیشتر دارای اسامی ایرانی بود. این عده نه تنها به نام‌گذاری حوزه‌ها و مراکز اکتفا نکرده، بلکه به دهات و شهرها و بالاخره به مکان‌هایی که تحت نفوذ آنها در می‌آمد، نام ایرانی می‌گذاردند. آنها همچنین سعی می‌کردند قوانین، آداب، رسوم و حتی زبان و موسیقی مکان اصلی خود را در محل جدید جاری کنند. پس عجیب نیست اگر ما امروز در ولایت "اورنی"  به زبان محلی برمی‌خوریم که با زبان پهلوی و فارسی فعلی از بسیاری جهات شباهت دارد و موسیقی متداول آن شبیه موسیقی ایرانی است. همچنین در ولایت " اود "  و " گارون "  در جنوب فرانسه مکان‌هایی وجود دارد که دارای اسامی فارسی است مانند: " ناربن " که در زبان فارسی به معنای درخت انار و انارستان آمده است.

اما باید یادآور شد که در کشور فرانسه تنها در ناحیه " ناربن "  و حوزه مدیترانه است که انار به دست می‌آید و این می‌رساند که نام‌گذاری آن کاملا از روی بصیرت انجام شده و با مسمی بوده است. مضافا این که در همین ناحیه یعنی در ولایت "مونت دومارسن"  و "تولوز" به دو ده به نام «Grenade» برمی‌خوریم که در زبان فرانسه به معنی انار می‌باشد. در زبان اسپانیولی نیز دو لغت «BEN» به معنی درخت و «ALDEA» به معنی قریه وجود دارد که همان لغت فارسی " بن " و " ده " می‌باشند و چون لغت ده به وسیله مسلمانان به اسپانیا رفته، الف و لام عربی اضافه شده است.

استعمال حروف " س، ش، ز " به جای یکدیگر در زبان‌های مختلف از نظر زبان‌شناسی و موقعیت جغرافیایی از لحاظ واقع بودن بر سر راه‌ها و شباهت آب و هوا، نوع خاک، نزدیکی آنها به دریای آزاد و یا رودخانه‌ای که به دریا می‌ریزد و بالاخره کوه‌های اطراف و غیره تماما شواهدی هستند بر این که اسامی برخی شهرهای فرانسه از نام شهر شوش که بر همه آنها تقدم تاریخی دارد، گرفته شده است.ایرانیان در نام‌گذاری‌ها گاه از ترجمه اسامی نیز استفاده کرده‌اند، بدین طریق که مثلا "فیروزان" پسر "بزیست" را به عربی برگردانده و به صورت "منصور بن یحیی" در آورده‌اند و نیم‌روز را احتمالا به لاتین ترجمه نموده و به «MIDDES» تبدیل کرده‌اند. در زبان‌های فارسی و لاتین کلمه نیم‌روز یا ترجمه آن «MIDDES»  از دو قسمت ترکیب شده است: نیم =  MIو روز = DIES که به فرانسه آن را به شکل " MIDI " می‌نویسند. در این زبان‌ها نیم‌روز یا  MIDES دو معنی دارد[۱].

حضور ایرانیان در پاریس در دوره مشروطه

در دوره مشروطه( سلطنت محمد علی‌شاه) پاریس مرکز ایرانیانی شده بود که از وطن خود یا به فرار یا به صورت تبعید خارج شده بودند، تعداد آنان در این شهر بیش از سایر شهرهای اروپا بود و علت آن هم این بود که اغلب این افراد به زبان فرانسه کم و بیش آشنایی داشتند چه زبان فرانسه اول زبان خارجی بود که در آن روزگار در ایران تدریس می‌شد. از مهم‌ترین کسانی که در آن زمان در پاریس بودند مهدی‌قلی‌خان مخبرالسلطنه هدایت، محمودخان احتشام الدوله، اسماعیل‌خان ممتازالدوله، علی قلی‌خان سردار اسعد، مرتضی قلی‌خان بختیاری، حاج میرزا آقا فرشی و میرزا علی اکبرخان را می‌توان نام برد.

این جمع در پاریس بودند تا تبعیدشدگان ایرانی دیگری مثل تقی‌زاده، معاضد السلطنه، محمد علی تربیت، حسین آقا و دهخدا به پاریس رسیدند. از میان ایرانیان مقیم پاریس اغلب اشخاص میانه‌رویی بودند که نمی‌خواستند بر ضد محمد علی شاه وارد کار شوند، آنان شخص شاه را مقصر نمی‌دانستند و تقصیر را از ناحیه حواشی و درباریان او مثل امیر بهادروشاپشال، مفاخرالملک و مجلل السلطان می‌دانستند و نظرشان این بود که به وسایل مختلف شاه را متوجه نموده و وی را به صدور فرمان انتخابات و تشکیل مجدد مجلس وادارند.

از کسانی که این عقیده را داشتند، مخبرالسلطنه، علاالدوله و امیر اعظم بودند. ولی در مقابل تقی‌زاده، معاضد السلطنه و دهخدا معتقد بودند که شخص شاه منبع فساد است. اینها برای نیل به اهدافشان ابتدا شهر پاریس را برای مرکز انتشار روزنامه معروف صور اسرافیل در نظر گرفتند. ولی روزی که به همراهی دهخدا به 22 مرکز انتشاراتی پاریس که حروف فارسی( به اصطلاح اروپاییان حروف عربی) داشتند، مراجعه نمودند هیچ یک حاضر به انتشار و طبع روزنامه نشدند و علت آن این بود که صمدخان ممتازالسلطنه سفیر ایران در پاریس با مراجعه به ادارات دولتی فرانسه طوری ذهن فرانسویان را مشوب کرده و ایرانیان آزادی‌خواه را آنارشیست جلوه داده بود که دو اثر دولتی فرانسه به تمام مطبعه‌ها و مراکز انتشاراتی دستور داده بودند که از چاپ نشریه متعلق به آنها خودداری کنند. بعدها شهر سوئیس به عنوان مرکز نشر این روزنامه در نظر گرفته شد.

پس از انقلاب مشروطه و تاسیس مجلس، روند اصلاحات فرهنگی شکل قانونمندی به خود می‌گیرد. درسا 103 سال پس از اعزام نخستین محصلان ایرانی به اروپا، در دوران وزارت میرزا حسن‌خان، مستوفی الممالک، قانونی مشتمل بر پنج ماده، برای اعزام محصلان به اروپا به تویب مجلس می‌رسد و تعداد سی نفر از دانشجویان در روز سه شنبه سی جمادی الاول سال 1229 هجری قمری به عنوان بورسیه دولت در رشته‌های مختلف علوم و فنون و ادبیات برای تحصیل به پاریس می‌روند.[۲]

همت دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه در بنای مجسمه فردوسی

درسال 1313شمسی، زمانی که علاقه‌مندان به فرهنگ ملی ایران تلاش می‌کردند به نحوی در کنگره بین‌المللی فردوسی شرکت کنند، 410 دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه هر کدام از 20 تا 100 فرانک اهدا کردند تا با جمع‌آوری این مبالغ مجسمه‌ای از فردوسی بسازند و با تقدیم آن به این کنگره به گونه‌ای نقش خود را از فرسنگ‌ها راه دور در بزرگداشت یاد شاعر حماسه‌سرای ایران ایفا کنند. هیچ امیدی نبود تا با 15 هزار فرانک جمع‌آوری شده، استاد مجسمه‌ساز معروف فرانسه «لرنزی»با این دانشجویان همکاری کند. اما پس از آن که جمعی از دانشجویان هدف‌ خود را برای لرنزی بیان نمودند و از مبلغ اندک پس‌اندازشان صحبت کردند، وی برخلاف تصور آنان قبول کرد مجسمه فردوسی را بسازد.دکتر «ابراهیم چهرآذری»، متخصص اعصاب و روان و نماینده دانشجویان که قصد داشتند به هر نحو در کنگره بین‌المللی فردوسی همکاری کنند، به درخواست لرنزی، مجسمه‌ساز، شعرهای فردوسی را برای او خواند تا این استاد بتواند با الهام از اشعار حماسی فردوسی تصویری از چهره او را طراحی کند. شعرخوانی چهر‌آذری برای لرنزی هفته‌ها طول کشید تا این که استاد توانست به طرحی از چهره شاعر حماسه‌سرای ایرانی برسد. مجسمه ساخته و برای برگزاری کنگره بین‌المللی فردوسی به تهران فرستاده شد،و آن را در محوطه دانشکده ادبیات تهران (پشت بهارستان) در فضایی که به گلگشت فردوسی معروف شد، نصب کردند. مجسمه فردوسی ساخته شده توسط «لرنزی»، تاریخی را با خود حمل می‌کند که نشان از علاقه‌ جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه به وطن دارد.[۳]

ایرانیان مقیم فرانسه

تا پیش از پیروزى انقلاب اسلامى و در اواخر سلطنت محمد رضا پهلوى، فرانسه به عنوان یکى از نزدیک‌ترین متحدان سیاسى تهران در عرصه روابط بین‌المللى محسوب مى‌شد. شاه سابق و همسرش به زبان فرانسه آشنایى کامل داشتند و بسیارى از رجال سیاسى دوران پهلوى دوم از جمله امیر عباس هویدا نخست وزیر۱۳ ساله شاه، فرانسه را بسان زبان مادرى خود تکلم مى‌کردند و از مشتاقان فرهنگ و تمدن این کشور بودند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادى و همزمان با سرازیر شدن درآمدهاى کلان نفتى به کشورمان، روابط بازرگانى تهران و پاریس به اوج خود رسید. در همین زمان به یمن توسعه شدید روابط اقتصادى تهران - پاریس دولت فرانسه مقررات لغو صدور روادید سفر به این کشور را براى شهروندان ایرانى به تصویب رساند. خطوط هوایى ایران "ایران ایر" با سه پرواز هفتگى به مقصد پاریس همه هفته حامل صدها تن از جهانگردان ایرانى عازم سفر به فرانسه بود. دولت ایران با گشایش مراکز متعدد اقتصادى و بازرگانى از جمله نمایندگى‌هاى بانک هاى سپه، ملى، بازرگانى و صادرات در بهترین نقاط پایخت فرانسه و همچنین گشایش مرکز بزرگ فرهنگى خانه ایران در خیابان معروف شانزه لیزه پاریس به ارائه خدمات به ایرانیان در فرانسه مى‌پرداخت. شهروندان ایرانى که به یمن درآمدهاى نفتى بادآورده دهه ۱۹۷۰ میلادى از جمله جهانگردان ثروتمند در فرانسه محسوب مى‌شدند در برخى از مرا کز مهم خرید پاریس چون گالرى لافایت، شاهد نقش بستن عباراتى به زبان فارسى بودند که به آنان خوشامد گفته شده بود. با این همه در این دوران ایرانیان به فرانسه بیشتر به عنوان کشورى توریستى و سیاحتى و نه مکانى براى مهاجرت نظر داشتند. البته حضور ایرانیان در قبل از انقلاب که بیشتر قشر دانشجو را شامل می‌شد، نباید فراموش کرد. دانشجویان مقیم فرانسه در قبل از انقلاب پیوسته با نظام شاهنشاهی مبارزه می‌کردند و نشریات مختلفی در این عرصه تاسیس کرده‌اند که می‌توان به نشریه فارسی زبان «خبر و گزارش» مربوط به سازمان محصلین و دانشجویان ایرانی در پاریس ( عضو فدراسیون فرانسه ) «پویا»( فدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی در فرانسه ) اشاره کرد. با وقوع انقلاب اسلامى در ایران و تغییر شرایط سیاسى کشورمان، برخى از رجال وابسته به حکومت سابق و همچنین شمار دیگرى از شهروندان ایرانى به دلایل مختلف سیاسى و اقتصادى و فرهنگى از ایران گریختند و موجى از مهاجرت به خارج از کشور را موجب شدند. سردمداران رژیم سابق از بیم اجراى عدالت و شمارى از سرمایه‌دارانى که وابستگى‌هاى انکارناپذیرى با دربار و همچنین شرکت‌هاى خارجى داشتند با به یغما بردن پول و سرمایه کشور به اروپاى غربى و آمریکاى شمالى شتافتند.ارتشبد قره باغى" آخرین رییس ستاد بزرگ ارتش‌داران، ارتشبد اویسى فرماندار نظامى تهران و حومه در سال ۱۳۵۷ از معروف‌ترین فرماندهان نظامى رژیم شاه بودند که فرانسه را به عنوان محل اختفاى خود برگزیدند. همچنین فرار بنى صدر ورجوى به پاریس که پس از حوادث تروریستى تیرماه ۱۳۶۰ از ایران گریختند و نیز حضور شاپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه در فرانسه نشان از اهمیت این کشور به عنوان مقصد بسیارى از وابستگان رژیم سابق ایران و مخالفان نظام جمهورى اسلامى تلقى مى‌شد. علاوه بر آن باید حضور اشرف پهلوى، خواهر شاه سابق که نقشى نامیمون در دوران زمامدارى محمد رضا شاه در ایران داشت و همچنین اقامت فرح پهلوى همسر شاه مخلوع را در فرانسه مد نظر داشت.

با وجود بحران سیاسى در روابط تهران - پاریس در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادى، جامعه مهاجران ایرانى مقیم این کشور به طور عمده فارغ از کشمکش‌هاى سیاسى، در حال شکل‌گیرى و گسترش تدریجى بوده است. به عبارت دیگر صرف نظر از حضور شمارى از عوامل معاند و مخالف نظام جمهورى اسلامى در فرانسه، اکثریت قاطع مهاجران ایرانى مقیم این کشور، تعلق خود را نسبت به آب و خاک مقدس ایران زمین حفظ کردند. ایرانیان مهاجر به طور عمده براى اشتغال به تحصیل و یا فعالیت در امور بازرگانى و اقتصادى به فرانسه آمده بودند و به ویژه با استفاده از تسهیلاتى چون قوانین لغو روادید بین دوکشور و یا با تبدیل سرمایه‌هاى خود به ارز ارزان قیمت (فرانک فرانسه در همان سال معادل۱۵ ریال ایرانى مبادله مى‌شد) در فرانسه رحل اقامت افکندند. چنین شرایط ویژه‌اى موقعیت جامعه ایرانى مقیم فرانسه را از سایر مهاجران خارجى به گونه‌اى تحسین برانگیز متمایز مى‌کند. چراکه ایرانیان نه به عنوان نیروهاى ارزان قیمت کار، بلکه با سرمایه‌هاى فراوان خود در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادى قدم به خاک این کشور نهادند. در پاریس پایتخت فرانسه محل اقامت ایرانیان ( به طور عمده مناطق ۱۵ و ۱۶شهر) از جمله مرفه‌ترین و گران قیمت‌ترین مناطق این شهر به شمار مى‌رود. به همین دلیل مهاجران ایرانى مقیم فرانسه را مى‌توان یکى از جوامع موفق خارجى در این کشور محسوب کرد که با درآمدهاى نسبتا بالا و وضعیت مناسب اجتماعى در این کشور برخوردارند.

بنا بر آمار موجود در کنسول‌گرى جمهورى اسلامى ایران در پاریس در حال حاضر بیش از۲۰ هزار پرونده مراجعه ایرانیان به نمایندگى رسمى کشورمان در فرانسه براى پیگیرى امور کنسولى وجود دارد. این افراد ایرانیانى هستند که ارتباط و تعلق خود را با سرزمین مادرى‌شان همچنان حفظ کرده‌اند و در ارتباط مستقیم با نمایندگى رسمى کشورمان براى پیگیرى امور ادارى خود هستند. اگر هر یک از این افراد نماینده خانواده اى با حدود۴ عضو باشد مى‌توان شمار ایرانیان مقیم فرانسه را حدود۸۰ هزار تن برآورد کرد. از دیگر ویژگى‌هاى ایرانیان مقیم فرانسه، پذیرش سریع آنان در جامعه فرانسه است. به عبارتى دیگر ایرانیان بر خلاف بسیارى دیگر از مهاجران مقیم فرانسه هیچگاه به صورت جمعى و یا در محله‌هاى مختص مهاجران زندگى نمى‌کنند. بلکه آنان بسان دیگر شهروندان فرانسوى در جامعه این کشور "پذیرش" شده‌اند. توانایى ایرانیان در تطبیق خود با محیط، فقدان لهجه ناموزون چون بسیارى دیگر از مهاجران، و بدون تردید وضع نسبتا مناسب مالى آنان، این وضعیت خاص را براى مهاجران ایرانى مقیم فرانسه رقم زده است. امروزه در پاریس پایتخت و برخى شهرهاى بزرگ فرانسه برخى مناطق شهرى به اسکان مهاجران عرب، ترک، هندى و پاکستانى و چینى اختصاص یافته است در حالى که ایرانیان با جمعیت دست کم ۸۰ هزار نفرى خود در جامعه این کشور حل شده‌اند.

در شهر پاریس اگر چه بیشتر ایرانیان در مناطق مرفه شهر زندگى مى‌کنند، اما محله‌اى به نام محله اقامت ایرانیان همچون محل اقامت دیگر مهاجران خارجى نمى‌توان یافت. ایرانیان را مى‌توان بیشتر در حرفه‌هاى پزشکى و رشته‌هاى مرتبط با آن، امور دانشگاهى و علمى، بازرگانى، اشتغال به تحصیل، امور اقتصادى و حتى رانندگى تاکسى جست‌وجو کرد با این همه، مشاغل پایین و نامناسبى که دیگر مهاجران خارجى بدان تن مى‌دهند به هیچ وجه در میان جامعه ایرانیان مقیم فرانسه متداول و رایج نیست. ایرانی‌ها از جمله جوامع فرهنگی و تحصیل کرده مقیم فرانسه به حساب آمده و به راحتی برای امرار معاش به هر کاری تن در نمی‌دهند. جامعه ایرانی به عنوان جامعه‌ای "یقه سفید، یا همان جامعه  برتر در فرانسه یاد می‌شود و ایرانی‌های مقیم، همواره به جایگاه والای ایرانی بودن خود واقف بوده و سعی در حفظ‌شان و منزلت خود دارند.

اگرچه آمار دقیقى از میزان ازدواج شهروندان ایرانى و فرانسوى در دست نیست، اما با توجه به شمار ایرانیان مقیم این کشور و میزان ارتباط آنان با فرانسویان مى‌توان از حدود سه هزار زوج مختلط ایرانى و فرانسوى در این کشور خبر داد. فرزندان چنین پیوندهایى بیشتر به دلیل اقامت و پرورش در فرانسه و ایجاد پیوندهاى طبیعى فرهنگى و عاطفى با این سرزمین خود را شهروندان این کشور مى‌دانند و ارتباط کمى با ایران دارند. چنین وضعیتى را حتى مى‌توان در خانواده‌هاى ایرانى که اقامتى طولانى در فرانسه داشته‌اند مشاهده کرد. دیگر سخن آن که اکثریت قاطع افرادى که نسل دوم ایرانیان مقیم فرانسه را تشکیل مى‌دهند، با کمال تاسف پیوندى کمرنگ با سرزمین اجدادى خود دارند و این امر در نحوه زندگى، فرهنگ و حتى زبانى که به آن تکلم مى‌کنند کاملا هویدا است. با توجه به آنکه در فرانسه قانون تابعیت بر اساس خاک حاکم است تمامى فرزندانى که از ایرانیان مقیم در این کشور به دنیا بیایند و تا سن ۱۸ سالگى اقامتى موثر در خاک فرانسه داشته باشند به طور خودکار تابعیت فرانسوى خواهند یافت. از این روى مى‌توان گفت اعطاى تابعیت به نسل دوم مهاجران ایرانى مقیم این کشور نیز خود عامل دیگرى در جذب هرچه بیش تر آنان در جامعه فرانسه محسوب مى‌شود. قوانین اعطاى تابعیت فرانسه همچنین حق شهروندى این کشور از طریق ازدواج با یکى از اتباع فرانسه را نیز به رسمیت مى‌شناسد. با عنایت به این امر تمامى ایرانیانى که در فرانسه با یکى ازشهروندان این کشور ازدواج کرده‌اند، در صورتى که دو سال از ازدواج آنان گذشته باشد فرانسوى محسوب مى‌شوند.


علاوه بر موارد یاد شده اقامت بلند مدت در فرانسه که معمولا باید با کسب کارت اقامت ۱۰ ساله همراه باشد وهمچنین تامین برخى شرایط مهاجرت از جمله تسلط و آشنایى کامل با زبان و فرهنگ فرانسه و دارا بودن شغل و موقعیت ممتاز و قابل قبول اجتماعى مى‌تواند به کسب تابعیت این کشور منجر شود. با در نظر داشتن موارد یاد شده مى‌توان از حدود۴۰ هزار شهروند ایرانى و یا فرزندان و همسران آنان در فرانسه سخن گفت که موفق به کسب تابعیت این کشور شده‌اند. بسیارى از این افراد تابعیت ایرانى خود را نیز حفظ کرده و شهروندانى باتابعیت مضاعف شناخته مى‌شوند. یکى دیگر از جنبه‌هاى حضور ایرانیان در فرانسه مشارکت آنان در فعالیت‌هاى اجتماعى در چارچوب قوانین جمهورى فرانسه است. از جمله مهم‌ترین این فعالیت‌ها مى‌توان به تشکیل انجمن‌هاى مختلف فرهنگى و اجتماعى از سوى ایرانیان سخن گفت. این انجمن‌ها بر اساس قانون مصوب سال۱۹۰۱ فرانسه تشکیل شده است که در آن بر حق فعالیت چنین تشکلاتى در عرصه‌هاى مختلف سیاسى، فرهنگ و اجتماعى تاکید شده است. بنا بر برخى آمارهاى موجود ایرانیان مقیم فرانسه دست کم ۵۰ انجمن گوناگون در این کشور به ثبت رسانده‌اند. انجمن‌هاى پزشکان ایرانى مقیم فرانسه، مهندسان ایرانى مقیم، ابن سینا، رازى، رودکى، فردوسى و... از جمله این نهادهاى اجتماعى محسوب مى‌شوند. ایرانیان مقیم فرانسه همچون دیگر شهروندان ایرانى درکشورمان و یا دیگر نقاط جهان، علاقه و عاطفه‌اى انکارناپذیر را نسبت به سرزمین پدرى خود در سینه دارند. چنین پیوندى که با وجود بعد مکان همچنان در دل و جان هموطنان مهاجر ما در جاى جاى جهان ریشه دوانده است سرمایه‌اى بس ارزشمند براى کشورمان محسوب مى‌شود.

گفتنی است که در سال‌های گذشته  به دلیل وضعیت نامناسب اقتصاد فرانسه و وجود بحران‌های اقتصادی در این کشور، تعداد ایرانیان تقلیل یافته است. از اوایل سال 1377 حدود 40 هزار ایرانی فرانسه را به قصد کانادا ترک گفته‌اند. بیکاری در فرانسه از جمله عواملی مهم در مهاجرت ایرانیان مقیم فرانسه به کانادا بوده است. از سوی دیگر دو فاکتور مهم یعنی داشتن تحصیلات دانشگاهی در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا برای اقامت در کانادا، یعنی آشنایی به زبان فرانسه که در برخی از ایالات کانادا از جمله کبک کاربرد دارد از جمله عواملی است که اداره مهاجرت کانادا را بر آن داشته است تا به راحتی ایرانیان را مورد پذیرش قرار دهد. ایرانیانی که از تحصیلات برخوردار بوده‌اند، ابتدا به دلیل آشنایی به زبان فرانسه به کبک کانادا عازم و سپس راهی شهرهای تورنتو و ونکوور شده‌اند.

فعالیت‌های فرهنگی – اجتماعی ایرانیان مقیم فرانسه

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرانسه یکی از مراکز مهم فعالیتی ایرانیان در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده است. فعالیت ایرانیان مقیم فرانسه در دوره‌های مختلف تاریخی قابل بررسی و تامل است. بین سال‌های 1357- 1378، 125 نشریه به زبان فارسی انتشار یافت که از این مجموع 85 عنوان نشریه در قالب سیاسی، 37 عنوان نشریه در قالب فرهنگی و تعداد 7 عنوان نیز به شکل نامعلوم منتشر می‌شد. اوج انتشار نشریات فارسی زبان در سال‌های بین 1360 تا 1361 بین 13 تا 14 عنوان بود. به تدریج سیر انتشار نشریات سیاسی تا سال 1368 رو به افول گذاشت، در صورتی که سال 1374 بیشترین نشریه با 9 عنوان مشخص شده بود. نشریات فارسی زبان چاپ فرانسه غالبا با ترتیب انتشار ماهنامه و گاهنامه بود و دلیل این امر را می‌توان مشکلات مالی انتشار نشریه بر شمرد.

انتشار نشریات فارسی زبان در قالب سیاسی را می‌توان نشر اندیشه‌های سیاسی و جناحی دانست چرا که کشور فرانسه یکی از مراکز مهم اپوزیسیون به شمار می‌آید. فعالیت ایرانیان در حوزه مطبوعات و ایجاد مراکز فرهنگی نسبت به سایر مهاجران در تاریخ ایران رقم در خور توجهی است. نشریات سیاسی چاپ فرانسه بین سال های 1358 تا 1365 نسبت به دیگر نشریات غیر سیاسی ( فرهنگی، اجتماعی، هنری و...) سیر صعودی داشته است که دلیل این امر را می‌توان رویدادهای سیاسی آن دوره از جمله فرار بنی صدر، جنگ تحمیلی، فعالیت گروه‌های سیاسی و... دانست. از سال 1366 به بعد فعالیت نشریات سیاسی رو به افول گذاشته ( یا به تعطیلی گرفتار آمده یا تغییر موضع داده‌اند ) و در ازای آن نشریات متعددی در قالب‌های، اجتماعی پای در عرصه وجود گذاشته‌اند. دلیل کاهش نشریات سیاسی را می‌توان در عوامل ذیل جست و جو کرد:

  • تثبیت نظام جمهوری اسلامی؛
  • دل‌زدگی ایرانیان مهاجر از فعالیت گروه‌های سیاسی که با شعارهای غیرواقعی به حیات خود ادامه می‌دهند؛
  • پایان یافتن جنگ تحمیلی؛
  • طولانی شدن مدت اقامت ایرانیان؛
  • بحران هویت فرهنگی.

اما عمده‌ترین مسائلی که توانست ایرانیان مهاجر را نسبت به فعالیت‌های فرهنگی حساس نماید، طولانی شدن مدت اقامت و بحران فرهنگی نسل دومی‌ها و سومی‌ها در غربت بوده است. یعنی این که ایرانیان مهاجر به دلیل سطح تحصیلات، فرهنگ و تمدن غنی ایرانی و... نمی‌توانستند نسبت به باورهای ملی خویش بی‌توجه باشند بدین خاطر دست به فعالیت‌های وسیعی در حوزه فرهنگ و تاسیس مراکز فرهنگی، اجتماعی زده‌اند.که از آن بین می‌توان به انجمن‌ها و مراکز ادبی – فرهنگی، تاسیس مراکز خدماتی و... اشاره کرد.[۴]

ایرانیان مقیم فرانسه و زبان فارسی

هم اینک به دلیل حضور هزاران ایرانی در فرانسه و انتشار صدها کتاب و نشریه فارسی در آن کشور و برگزاری جلسات سخنرانی و گردهمایی‌های فرهنگی، علمی، ادبی و هنری و ایجاد مراکز فرهنگی و ادبی ایرانی از سوی ایرانیان مقیم فرانسه، زبان فارسی در حال گسترش و پیشرفت است. امروزه در شهرهای مختلف فرانسه انجمن‌ها و کانون‌های مختلف ایرانیان به آموزش و تدریس فارسی برای نسل دوم و سوم ایرانیان ساکن در فرانسه روی آورده‌اند و در نشریات فارسی زبان آنجا انواع آگهی‌ها درباره تشکیل کلاس‌های فارسی آموزی و برگزاری جلسات سخنرانی درباره مشاهیر ادبی منتشر می‌شود.

انجمن‌های ایرانی

انجمن فرهنگی هومن، انجمن فرهنگی آریا، انجمن فرهنگ ایران، انجمن پژوهشگران ایران، کانون احیای فرهنگ ایران، پاسداران فرهنگ ایران، کانون فرهنگی- هنری نیما، بنیاد فرهنگی بوعلی سینا، انجمن دوستداران فرهنگ ایران، مرکز اسناد و پژوهش‌های ایرانی، انجمن پژوهشی شعر و ادب پارسی، انجمن فرهنگی ایران، بنیاد مهر ایران (شعبه پاریس )، انجمن دوستداران فرهنگ و زبان فارسی، سازمان فرهنگی ایرانشهر، مرکز اسناد ایران در فرانسه، انجمن پزشکان ایرانی، انجمن مهندسان ایرانی،کانون فرهنگی – هنری نیما، انجمن دوست‌داران فرهنگ ایران، انجمن"خورشید پاریس" و... علاوه بر این انجمن‌ها، گروه‌های مختلف هنری ایرانی را می‌توان یادآوری کرد که در فرانسه و در شهرهای متعدد این کشور به فعالیت هنری در حوزه‌های مختلف مشغول هستند.  

انجمن پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی مقیم فرانسه

این انجمن در سال 1990 میلادی در پی فاجعه سهمگین زلزله منجیل و لوشان و به دنبال کوشش عده‌ای از پزشکان ایرانی مقیم فرانسه برای کمک به زلزله‌زدگان تاسیس شد. در حقیقت گردهم‌آیی تعداد زیادی پزشک ایرانی با نیت انسانی کمک به هموطنان باعث شد که در پاسخ به  نیاز بازیابی ریشه‌های مشترک، انجمنی بنا گردد تا ضمن آشنایی بیشتر آنان با یکدیگر، به هدف‌های حرفه‌ای و انسانی نیز سازمان داده شود. در واقع می‌توان گفت این انجمن پس از گذشت این همه سال به خوبی پا گرفته و شناخته شده است. در این مدت، جمع زیادی از پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی مقیم فرانسه به این انجمن پیوسته و جوانانی نیز دوره دانشجویی خود را همراه با انجمن به پایان رسانده‌اند. انجمن پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان ایرانی در فرانسه انجمنی است غیرسیاسی، غیرمذهبی و غیرانتفاعی. هدف این انجمن ایجاد پیوندهای دوستانه، فرهنگی، صنفی و حرفه‌ای میان همکاران مقیم فرانسه است. البته انجمن، در سال‌های اخیر نیز ارتباط با پزشکان فرانسه زبان در ایران را برقرار کرده و در حال گسترش است. همچنین این انجمن سعی نموده در این دوره از فعالیت تا حد توان خود به مسائل بهداشتی و پزشکی ایران نیز توجه کند و به خدمت و راهنمایی ایرانیان ساکن ایران و خارج از آن بپردازد. از آنجا که محور این وحدت، فرهنگ مشترک است، انجمن تلاش نموده تا اعضا، این فرهنگ را بیشتر بشناسند و پیوندشان را با آن حفظ نمایند. به همین منظور در بسیاری از نشست‌ها، اضافه بر سخنرانی‌های علمی، بخش‌های ادبی و هنری نیز اجرا و از صاحب‌نظران دعوت به عمل آمده تا در زمینه‌های مختلف هنری ادبی برای اعضای انجمن صحبت کنند.

انجمن پژوهشگران ایران

انجمن پژوهشگران ایران در سال 1992 میلادی در پاریس تاسیس شده و سازمانی بین‌المللی و غیرانتفاعی است که اهدافی چون شناخت و آگاهی از معظلات آتی ایران و ایرانیان، تجزیه و تحلیل این مشکلات، تدوین راه کارها و راهبردهای تخصصی و کارشناسی برای رفع این معظلات و مبارزه با آن‌ها و سرانجام ارائه ساختاری برای طرح‌ها و برنامه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آتی ایران، را دنبال می‌کند. این انجمن با گردهم آوردن گروه عظیمی از کارشناسان و متخصصان ایرانی سراسر جهان، برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی در سال‌های گذشته و ارائه مقالات بیش از ششصد تن از کارشناسان و محققان در راستای آرمان مشترک «آینده‌ای روشن برای ایران» و تفکر نمادین «ایران در قرن بیست و یکم» گام می‌نهد. انجمن پژوهشگران ایران فعالیت‌های خود را از فرانسه آغاز کرده و به تدریج دفاتری در کشورهای دیگر از جمله انگلستان، آمریکا، آلمان و سوییس تاسیس نموده و حوزه فعالیت‌های خود را گسترش داده است.

انجمن پژوهشی شعر و ادب پارسی در پاریس

انجمن شعر و ادب پارسی بنیادی است که از فروردین 1373 در چارچوب قوانین فرانسه بنیان‌گذاری شد و تعدادی از فرانسویان ایران‌شناس و ایرانیان علاقمند به فرهنگ و شعر ایران در آن مشارکت دارند این انجمن غیرانتفاعی و غیرسیاسی است و فصلنامه‌ای به نام کارنامه منتشر می‌کند که مندرجات آن مربوط به شعر و ادب فارسی است. مدیر این نشریه آقای دوفوشه کور است و سردبیری آن به عهده‌ی علی شریعت کاشانی است.

انجمن شعر فارسی در سوربن فرانسه

انجمن شعر فارسی به همت محسن فارسانی در دانشگاه سوربن فرانسه راه‌اندازی شد. محسن فارسانی - شاعر، مترجم و فارغ‌التحصیل دکتری دانشگاه سوربن - انجمنی را با عنوان انجمن شعر فارسی دایر کرده است. در نشست‌های این انجمن که با حضور دانشجویان و اساتید علاقمند به شعر و ادبیات فارسی برگزار می‌شود، علاوه بر شعرخوانی، نقد و بررسی شعر ایران نیز انجام می‌شود. این نشست‌ها هر هفته روزهای چهارشنبه برپا می‌شود.

اتحادیه تاکسى‌داران ایرانى مقیم پاریس

حدود 20 سال پیش رانندگان ایرانى تصمیم مى‌گیرند دور هم جمع شوند و هر از گاهى ناهار و یا شامى با هم صرف کنند و این گونه گام اول تشکیل اتحادیه برداشته مى‌شود و حالا این اتحادیه ۱۰۰ نفر عضو دارد. حق عضویت هر نفر ۲۰ یورو است که ۱۰ یورو براى مخارج انجمن هزینه مى‌شود و بقیه در صندوق مى‌ماند تا در قالب وام بدون بهره، کسرى تاکسى‌دار در خرید پلاک یا خودرو و هزینه تعمیر خودرو و... را تامین کند همچنان که در مواقع ضرورى مثل پرداخت هزینه درمان یا حمایت از خانواده همکار از دست رفته هزینه مى‌شود. سقف وام اتحادیه ۶ هزار یورو تعیین شده است. برگزارى جشن‌هاى سنتى ایرانى مثل عید نوروز، سیزده به در، شب یلدا و پیک نیک‌هاى تابستانى از کارهایى است که این اتحادیه براى خانواده‌ها و به ویژه آشنا کردن فرزندانشان با فرهنگ ایران انجام مى‌دهد. اتحادیه روزنامه‌اى هم منتشر مى‌کند. تاکسى‌داران ایرانى شهر پاریس , فرهنگ این شغل را نمى‌پذیرند و نمى‌خواهند آنچه هستند باشند. تاکسى‌داران ایرانى که از سال ۸۶ به این شغل روی آورده‌اند به طور متوسط سطح مدرک بالایى نسبت به سایر تاکسى‌داران پاریس دارند.  از طرفى ایرانى‌ها براى نشان دادن پایگاه اجتماعى خود شیک مى‌پوشند و به ظاهر خود و نحوه حرف‌زدنشان اهمیت زیادى مى‌دهند و سعى دارند نشان دهند که ایران صاحب فرهنگ غنى است و مى‌خواهند که مخاطبشان بفهمد که به دلیل شرایط و نیازشان مجبور به انجام چنین کارى شده‌اند و در پى کسب جایگاه از دست رفته خود هستند. مى‌گویند تاکسى‌داران ایرانى نمایندگان خوبى براى کشور فرانسه هستند.

از آنجا که تعدادى از تاکسى‌داران سیاسیونى هستند که به دلیل گذشت سن و تحولاتى که در زندگى آنان به وجود آمده از جمله بزرگ شدن فرزندانشان و نگرش متفاوت آنان به زندگى و بروز این احساس که زندگى و جوانى خود را مفت باخته‌اند از مباحث سیاسى دورى مى‌کنند و این نگرانى در آنان وجود دارد که اتحادیه شکل سیاسى به خود پیدا کند، اگر چه به گفته رئیس اتحادیه در تمام سال‌هاى فعالیت حتى چند کلمه گفت‌وگوى سیاسى در آن انجام نشده است. در هر صورت هنوز جو مشکوک، حاکم بر روابط مهاجرانى است که بنابر دلایل مختلف ترک وطن کرده‌اند و اگر چه تلاش دارند که زمانى دور هم جمع شوند و مسائل سیاسى مانع از روابطشان نباشد.

معرفی چند ایرانی شاخص در فرانسه

پروفسور ایرج گنج بخش
پروفسور ایرج گنج بخش. قابل بازیابی از http://www.paysdefrance.blogfa.com/post/177

استاد دانشگاه پیر ماری کوری فرانسه و رئیس بخش جراحی قلب بیمارستان پیتیه پاریس است. اولین پیوند قلب جهان در فرانسه توسط وی انجام شد.

پروفسور حسن اکبرزاده

در سوم فروردین 1306 در شهر رشت به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشته ریاضى با درجه ممتاز وارد دانشگاه تهران شد و با احراز مقام اول تحصیلات خود را در ایران به پایان رسانید. او پس از اخذ مجدد لیسانس ریاضى از دانشگاه سوربن پاریس و همچنین گواهینامه آنالیز عالى، براى فوق لیسانس در مورد نظریه نسبیت عمومى انیشتین تحقیق کرد و درباره هندسه دیفرانسیل و فضاهاى ریمان بعد از 3 سال تحقیق، اکتشافات خود را در قالب چندین مقاله درمجله آکادمى علوم پاریس به ثبت رسانید.

اکبرزاده از سال 1957 میلادى به عنوان وابسته تحقیقات در مؤسسه معروف تحقیقاتى کولژدوفرانس پذیرفته شد و بعد از 4 سال رساله دکتراى دولتى در علوم ریاضى را در دانشگاه سوربن به پایان رسانید. او پس از طى مدارج مأمور تحقیقات و استاد تحقیقات، نزدیک چهل سال به عنوان رئیس تحقیقات دراین مؤسسه بین‌المللى مشغول به کار بوده است. علاقه استاد در میان 44 رشته ریاضی به رشته هندسه و دیفرانسیل که در فیزیک نظرى کاربرد دارد بیشتر است و محور فعالیت و تحقیقات وى نیز در این زمینه است. از این استاد گران‌قدر مقالات علمى زیادى درمجله‌هاى معتبر جهانى به چاپ رسیده است. او در سن 80 سالگى همچنان مشغول به کار و تحقیقات علمى است و در سال‌های اخیر نیزیکی از مهم‌ترین تالیفاتش با مقدمه چند ریاضیدان نامی جهان توسط یک ناشر مهم علمی در جهان به زبان انگلیسی منتشر شده است. حسن اکبرزاده با اینکه بیش از 60 سال در پاریس زندگى کرده، اما افتخار مى‌کند که فقط یک تابعیت، آن هم تابعیت ایرانى دارد.

پروفسور محمد حیدری ملایری

اختر فیزیکدانِ رصد‌خانه‌ی پاریس و یکی از دانشمندانِ سرشناس جهانی در اخترشناسی و اختر فیزیک در سال 1326 در ملایر زاده شد و در خانواده‌ای فرهنگ دوست پرورش یافت. وی در سال 1348 به دریافت لیسانس فیزیک از دانشکده‌ی علوم دانشگاه تهران موفق شد. در سال 1353 با بورس دولت فرانسه به پاریس رفت تا در رشته‌های اخترشناسی و اختر فیزیک مطالعه کند و موفق شد  تا در سال 1358 دکترای سیکل سوم و در سال 1362 دکترای دولتی را، که بالاترین مدرک تحصیلی فرانسه به شمار می‌آید، از دانشگاه پاریس اخذ نماید. در سال 1359 با گذراندن کنکور، موفق به دریافت پست رسمی «اخترشناس» در رصدخانه پاریس شد. در سال 1362، در جریان پژوهش برای تز دکترای خود، به کشف جسم‌های ناشناخته‌ای در دو کهکشان همسایه‌ی ما نایل آمد. قبلا تصور می‌شد که این جسم‌ها ستاره‌اند، ولی او نشان داد که در واقع میغ‌ها یا سحابی‌های ویژه‌ای هستند که توسط ستارگان پُرجرمِ نوزاد به وجود آمده‌اند. از آن زمان تا کنون بخش عمده‌ای از فعالیت‌های وی بر مطالعه‌ی این جسم‌ها متمرکز شده است و نتیجه‌های پژوهش‌هایش تا کنون در بیش از 100 مقاله‌ی علمی به چاپ رسیده‌ان.

دکتر محمد حیدری ملایری

رهبر گروهی از اختر فیزیک‌دانان بین‌المللی است که درباره‌ی پیدایش ستاره‌های پُرجرم و تاثیر این ستارگان بر محیط پیرامونشان مطالعه می‌کنند. به ویژه نتایج مطالعات و پژوهش‌های چند سال اخیر ایشان بر پایه داده‌هایی است که او با به کار بردن تلسکوپ فضایی هابل، متعلق به سازمان ناسا (NASA)، به دست آورده است. وی در سال 1364 با گذراندن کنکور به گروه اخترشناسان رصدخانه‌ی بزرگ اروپا (ESO)، که در کشور شیلی در آمریکای جنوبی قرار دارد، پیوست. اقامت ایشان و خانواده ‌اش در شیلی به مدت 7 سال، تا سال 1371، به طول انجامید. گفتنی است در ضمن فعالیت‌های پژوهشی‌اش از 1367 تا 1370، معاونت دپارتمان اخترشناسی رصدخانه اروپایی را هم به عهده داشت.دکتر حیدری ملایری علاوه بر اخترشناسی، به زبان‌شناسی و تاریخ نیز دلبستگی دارد  و به ویژه در زبان‌شناسی تطبیقی و ریشه‌شناسی زبان‌های هند – و - اروپایی پژوهش بسیار کرده است. با زبان‌های پهلوی، فارسی‌باستان، اوستایی، سنسکریت، یونانی، و لاتین آشنایی دارد، و درباره‌ی در حدود 20 گویش زبان فارسی مطالعه کرده است. همچنین سال‌هاست که درباره‌ی سیستم اصطلاح‌شناسی علمی در زبان فارسی به پژوهش می‌پردازد. نتیجه این کوشش‌ها، فراهم آوردن «فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک» به زبان‌های انگلیسی – فرانسه – فارسی است، که ایشان به عنوان کاری فرعی در دست دارد و تا کنون حرف‌های A  تا  K را در منزلگاه اینترنتی خود در دسترس همگان نهاده است.

پرفسور غلامرضا جلوه

استاد و دانشمند ایرانی مدرسه عالی شیمی کلرمون فرانس موفق به دریافت عالی‌ترین نشان علمی این کشور در زمینه گیاه‌شناسی شد. این شیمی‌دان برجسته ایرانی که ریاست دانشکده مهندسی شیمی مدرسه عالی شیمی کلرمون فرانس را برعهده دارد، به دلیل تحقیقات گسترده خود در زمینه گیاه‌شناسی و صنایع‌غذایی موفق به دریافت مدال شوالیه تحقیقات آکادمیک گیاه‌شناسی شد. پرفسور جلوه تحصیلات کارشناسی خود را در سال ۱۹۷۵ رشته مهندسی شیمی در دانشگاه پلی تکنیک تهران (صنعتی امیرکبیر) به پایان برده و در سال ۱۹۷۹ دیپلم دکتری مهندسی را از دانشگاه پلی تکنیک تولوز دریافت کرده است.

پروفسور فرهاد خسرو خاور

استاد مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی پاریس، در شهر مونپلیه همزمان با آموزش فلسفه، لیسانس ریاضیات گرفت و سپس دکترای فلسفه را به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات فلسفی، و آشنایی با آلن تورن به جامعه‌شناسی روی آورد و دکترای جامعه‌شناسی را در سال‌های نزدیک به انقلاب، به پایان رساند و با دو دکترا به ایران بازگشت و تا سال 90 و 91 در ایران ماند و مدتی در دانشگاه بوعلی شهر همدان تدریس می‌کرد.

به قصد ادامه تحقیقات، ناچار پس از 12 سال ایران را ترک کرد. اول به آمریکا رفت و در آنجا بورس راکفلر را اخذ کرد و پس از چند سال ملاقات با استاد قبلی‌اش آلن تورن از وی خواست به فرانسه بیاید و از این طریق وارد مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس شد. تحقیقات و پژوهش‌های او درباره اسلام و دینداری مسلمانان در جامعه فرانسه که حاصل آنها نیز چند کتاب با عناوین زیر است:

  • جمهوری فرانسه و مساله حجاب و روسری؛
  • اسلام جوانان؛
  • نوشهیدان درراه خدا؛
  • اسلام در زندان‌ها.
مهیار منشی پور

قهرمان فوق خروس وزن جهان، در فروردین 1354در تهران متولد شد. در سال 1364 پدرش او را نزد عمه‌اش در شهر پوآتیه فرانسه فرستاد. مهیار پس از اخذ دیپلم در این شهر، پس از این که به خاطر دل پدرش یک سال پزشکی خوانده بود، تغییر رشته داد و  توانست مدرک تربیت بدنی را بگیرد. او در سال 1996به ورزش حرفه‌ای روی آورد و شش سال بعد قهرمان فرانسه و اروپا شد. ماجرای تغییر ملیت او نیز همچون زخمی است که هنوز درمان نشده است. مهیار در سال1997 یعنی 11 سال پس از آمدن به فرانسه، در حالی که چند روز پیش از آن قهرمان تورنمنت فرانسه شده بود، تقاضای ملیت فرانسوی کرد. اما پاسخ به این تقاضا دو سال و نیم طول کشید و در نهایت پاسخ منفی بود به این بهانه که او دانشجو است. در نهایت، مهیار منشی پور به مدد نماینده مجلس، فرانسوا زاینیبرت، در منطقه اوت گارون ملیت فرانسوی را در سال 2001 دریافت کرد.

مهیار منشی پور باوجود علاقمندی به سرزمین پدری‌اش، دو خاطره ناگوار از ایران را باخود همراه دارد. خاطره بد او از ایران زمانی است که مادرش از پدرش جدا شد و اورا در دو سالگی ترک کرد. حادثه غمبار زلزله بم، دیگر خاطره تاسف‌انگیز او از ایران است از آنجا که پدر بزرگ مهیار متولد شهر بم بوده است، هنگامی که در دسامبر2003 زلزله بم اتفاق افتاد، او به شهربم آمد و با مردمی مهربان روبرو شد. او در بازگشت اتحادیه همیاری فرانسه – بم را همراه همسر روانشناس فرانسوی‌اش "آن" به وجود آورد و به لطف آن ساخت یک مدرسه را شروع نمود.

کاظم بایرام‌بخش

مدرس دانشگاه لومیر, عکاس، مستندساز و برنده‌ی جایزه‌ی گوزن طلایی فستیوال جهانی عکاسی زیرآب است و بیش از  15 سال است که در خلیج فارس کار می‌کند و در این مدت فیلم‌های متعددی ساخته‌است. وی از سال 1996 ساخت فیلم مستند "یک نگاه دیگر به خلیج ‌فارس" را آغاز کرد و در این فیلم نشان می‌دهد که چگونه زیر آب بدون اکسیژن عکس می‌گیرد. بایرام بخش این کار را بهانه‌ای برای مطرح کردن خلیج فارس قرار داد؛ این فیلم در فستیوال جهانی تصویر زیر آب در سال 2006 در فرانسه انتخاب شد. ساخت آن 10 سال طول کشید و به‌ گفته‌ی بایرام بخش، پنج دقیقه از این فیلم 30 دقیقه‌ای در دریای سرخ به دلیل پاکی و زلالی آب آن فیلم‌برداری شده است تا او بتواند بعد میدان دریا را به مردم نشان دهد. همواره دغدغه اصلی برنده جایزه جهانی عکاسی "مون پلییه اوکیانوس" آب‌های ایران و به‌ویژه خلیج‌فارس تشکیل می‌دهد، چرا که از طرفی وجب به وجب آب‌های ایران را می‌شناسد و از سویی دیگر می‌خواهد فعالیت‌های منفی عرب‌ها را در مخدوش کردن ذهن نسل آینده درباره‌ی ایران و خلیج‌فارس خنثی کند.

شهریار عدل

مدیر تحقیقات در موسسه ملی پژوهش علمی فرانسه؛ تحصیلات در تهران (دبستان و سه سال نخست دبیرستان)، عزیمت به فرانسه از پاییز 1959 میلادى برابر با 1338 شمسى  تحصیلات دانشگاهى در مدرسه عالى علوم تاریخى در سوربن؛ و همزمان در مدرسه موزه لوور، تاریخ عمومى هنر، باستان‌شناسى مشرق زمین و تاریخ هنرهاى دوره اسلامى را خواند و به مدرسه معمارى پاریس - بوزار – نیز ‏رفت و بعد دکترا در رشته تاریخ ایران و آسیاى میانه گرفت.

وی عضو مؤسسه ملى تحقیقات علمى فرانسه است و  در روز ۱۳ مهر ۱۳۸۸ دبیر کل  یونسکو، مدال فرهنگ جهانی یونسکو موسوم به “پنج قاره” را به پروفسور شهریار عدل اهدا کرد. دکتر شهریار عدل عضو کمیته ملی ایکوموس ایران ومسئول روابط خارجی آن می‌باشد.[۵]

نیز نگاه کنید به

ایرانیان مقیم تونس؛ ایرانیان مقیم ژاپن؛ ایرانیان و انتشار دین اسلام در چین؛ ایرانیان مقیم درسنگال؛ ایرانیان مقیم آرژانتین؛ ایرانیان مقیم در مالی؛ ایرانیان مقیم تایلند؛ ايرانيان مقيم اسپانیا؛ ایرانیان مقیم در اتیوپی؛ ایرانیان مقیم سیرالئون؛ ایرانیان مقیم در قطر

کتابشناسی

  1. زبان و ادب فارسی در جهان(فرانسه)، جلد 6 ،دبیرخانه شورای گسترش و ادبیات فارسی ،1376، ص. 4.
  2. قشمی ، کامبیز، تاریخچه ترجمه زبان فرانسه در ایران ، نشر حکایت ، تهران ، 1380،ص.82.
  3. باستانی پاریزی ، شاهنامه آخرش خوش است ، فهرست اسامی 410 دانشجو و شرح فعالیت‌شان در ساخت مجسمه ، ص.356-380.
  4. امیری ، کیومرث ، چیت‌سازان ، سعید ، مراکز و انجمن‌های فرهنگی ایرانیان خارج از کشور ، مرکز بازشناسی اسلام و ایران ،1375،ص.201
  5. نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،