مولفه های قدرت نرم چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « == '''مؤلفه­های قدرت نرم چین''' == در میان کارشناسان و تحلیلگران روابط بین الملل اجماعی وجود دارد که، اگر تحولات بین المللی عمده­ای(مانند جنگ جهانی) رخ ندهد، چین به قدرت بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. این قضیه به معنای رقابت سخت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


== '''مؤلفه­های قدرت نرم چین''' ==
در میان کارشناسان و تحلیلگران روابط بین الملل اجماعی وجود دارد که، اگر تحولات بین المللی عمده­ای(مانند جنگ جهانی) رخ ندهد، چین به قدرت بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. این قضیه به معنای رقابت سخت با آمریکا و اغلب کشورهای پیشرفته و توسعه یافته­ی جهان برای حفظ جایگاه سیاسی و اقتصادی، تأمین انرژی و مواد اولیه، رشد تولید و حفظ بازارهای بین المللی است. چین در سه دهه­ی گذشته از نظر اقتصادی و در یک دهه­ی گذشته(از ابتدای قرن بیست و یکم) از نظر نفوذ سیاسی و فرهنگی، به ویژه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، رشد فوق العاده­ای داشته است. به هرحال، تغییر جهانی قدرت( قدرت سخت و نرم) در این مقیاس وسیع و در این مدت کوتاه، بر احتمال آغاز منازعه­ی بین المللی می­افزاید، موضوعی که چین به شدت از آن گریزان و در صورت وقوع متضرر خواهد شد. به همین جهت، با دقت و وسواس بسیار، رویکردها، راهبردها و خط و مشی­هایی را برگزیده که هرچه بیشتر از احتمال شروع چنین منازعاتی کاسته و تلاش می­کند زمینه­ی چنین برداشت­ها را نسبت به رشد و توسعه­ی سریع خود از میان بردارد.


(Jane Perlez, 2004)
در میان کارشناسان و تحلیلگران روابط بین‌الملل اجماعی وجود دارد که، اگر تحولات بین‌المللی عمده‌ای (مانند جنگ جهانی) رخ ندهد، [[چین]] به قدرت بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. این قضیه به معنای رقابت سخت با [[آمریکا]] و اغلب کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته‌ی جهان برای حفظ جایگاه سیاسی و اقتصادی، تأمین انرژی و مواد اولیه، رشد تولید و حفظ بازارهای بین‌المللی است. [[چین]] در سه دهه‌ی گذشته از نظر اقتصادی و در یک دهه‌ی گذشته (از ابتدای قرن بیست و یکم) از نظر نفوذ سیاسی و فرهنگی، به ویژه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، رشد فوق‌العاده‌ای داشته است. به هرحال، تغییر جهانی قدرت ([[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت سخت و نرم]]) در این مقیاس وسیع و در این مدت کوتاه، بر احتمال آغاز منازعه‌ی بین‌المللی می‌افزاید، موضوعی که [[چین]] به شدت از آن گریزان و در صورت وقوع متضرر خواهد شد. به همین جهت، با دقت و وسواس بسیار، رویکردها، راهبردها و خط و مشی‌هایی را برگزیده که هرچه بیشتر از احتمال شروع چنین منازعاتی کاسته و تلاش می‌کند زمینه‌ی چنین برداشت‌ها را نسبت به رشد و توسعه‌ی سریع خود از میان بردارد<ref>Jane Perlez (2004).Chinese move to Eclipse US. Appeal in South Asia. New York Times.</ref>.


در چنین شرایطی، چین با دو نگرانی مهم رو به رو است: نخست حفظ فضا و نظام موجود بین المللی که در آن بتواند روند توسعه­ی همه جانبه­ی خود در عرصه­های داخلی و خارجی را حفظ کند، و دیگری ایجاد تصویری مثبت در نگرش جامعه­ی جهانی نسبت به خود و تبدیل تئوری«تهدید چین» مطرح شده از سوی آمریکا به تئوری«چین هماهنگ با جامعه­ی جهانی». مطالعات اخیر صورت گرفته پیرامون سیاست­ها، راهبردها، و رویکردهای چین نشان ­دهنده­ی هژمون چین در آینده است که پیش بینی می­شود خیزش آن به ناچار پویایی جدید فراملی را در پی خواهد داشت. در چنین شرایطی، کشور چین، راهبردهای پرهیز از درگیری، ادامه­ی توسعه­ی پایدار و سریع اقتصادی، ثبات اجتماعی و تضمین امنیت داخلی و گسترش نفوذ بین المللی را با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، سرلوحه­ی سیاست خارجی خود قرار خواهد داد که عرصه­های آن شامل فرهنگ، آموزش، رسانه، مذهب و فرهنگ سنتی، دانشگاه­های این کشور و گسترش زبان ماندارین چینی، توسعه­ی گردشگری، قهرمانی در ورزش، مهاجران چینی، و گسترش نفوذ فرهنگی و سیاسی در جنوب شرق آسیا است.
در چنین شرایطی، [[چین]] با دو نگرانی مهم رو به رو است:
 
نخست حفظ فضا و نظام موجود بین‌المللی که در آن بتواند روند توسعه‌ی همه‌جانبه‌ی خود در عرصه‌های داخلی و خارجی را حفظ کند، و دیگری ایجاد تصویری مثبت در نگرش جامعه‌ی جهانی نسبت به خود و تبدیل تئوری «تهدید [[چین]]» مطرح شده از سوی آمریکا به تئوری «[[چین]] هماهنگ با جامعه‌ی جهانی».
 
مطالعات اخیر صورت گرفته پیرامون سیاست‌ها، راهبردها، و رویکردهای [[چین]] نشان‌دهنده‌ی هژمون [[چین]] در آینده است که پیش‌بینی می‌شود خیزش آن به ناچار پویایی جدید فراملی را در پی خواهد داشت. در چنین شرایطی، [[چین|کشور چین]]، راهبردهای پرهیز از درگیری، ادامه‌ی توسعه‌ی پایدار و سریع اقتصادی، ثبات اجتماعی و تضمین امنیت داخلی و گسترش نفوذ بین‌المللی را با استفاده از دیپلماسی عمومی و [[قدرت نرم اژدهای زرد|قدرت نرم]]، سرلوحه‌ی سیاست خارجی خود قرار خواهد داد که عرصه‌های آن شامل [[فرهنگ چینی|فرهنگ]]، [[نظام آموزش و پرورش در چین معاصر|آموزش]]، [[رسانه های چین|رسانه]]، [[آیین ها، ادیان و مذاهب باستانی و بومی چین|مذهب]] و [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی]]، دانشگاه‌های این کشور و گسترش [[زبان چینی|زبان ماندارین چینی]]، [[صنعت گردشگری در چین|توسعه‌ی گردشگری]]، [[ورزش در چین|قهرمانی در ورزش]]، [[مهاجران چینی خارج از کشور|مهاجران چینی]]، و گسترش نفوذ فرهنگی و سیاسی در جنوب‌شرق آسیا است.<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،جلد2،ص.536-537.</ref>
 
== نیز نگاه کنید به ==
[[قدرت نرم اژدهای زرد]]؛ [[مفهوم قدرت نرم از دیدگاه رهبران معاصر چین]]
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳


در میان کارشناسان و تحلیلگران روابط بین‌الملل اجماعی وجود دارد که، اگر تحولات بین‌المللی عمده‌ای (مانند جنگ جهانی) رخ ندهد، چین به قدرت بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. این قضیه به معنای رقابت سخت با آمریکا و اغلب کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته‌ی جهان برای حفظ جایگاه سیاسی و اقتصادی، تأمین انرژی و مواد اولیه، رشد تولید و حفظ بازارهای بین‌المللی است. چین در سه دهه‌ی گذشته از نظر اقتصادی و در یک دهه‌ی گذشته (از ابتدای قرن بیست و یکم) از نظر نفوذ سیاسی و فرهنگی، به ویژه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، رشد فوق‌العاده‌ای داشته است. به هرحال، تغییر جهانی قدرت (قدرت سخت و نرم) در این مقیاس وسیع و در این مدت کوتاه، بر احتمال آغاز منازعه‌ی بین‌المللی می‌افزاید، موضوعی که چین به شدت از آن گریزان و در صورت وقوع متضرر خواهد شد. به همین جهت، با دقت و وسواس بسیار، رویکردها، راهبردها و خط و مشی‌هایی را برگزیده که هرچه بیشتر از احتمال شروع چنین منازعاتی کاسته و تلاش می‌کند زمینه‌ی چنین برداشت‌ها را نسبت به رشد و توسعه‌ی سریع خود از میان بردارد[۱].

در چنین شرایطی، چین با دو نگرانی مهم رو به رو است:

نخست حفظ فضا و نظام موجود بین‌المللی که در آن بتواند روند توسعه‌ی همه‌جانبه‌ی خود در عرصه‌های داخلی و خارجی را حفظ کند، و دیگری ایجاد تصویری مثبت در نگرش جامعه‌ی جهانی نسبت به خود و تبدیل تئوری «تهدید چین» مطرح شده از سوی آمریکا به تئوری «چین هماهنگ با جامعه‌ی جهانی».

مطالعات اخیر صورت گرفته پیرامون سیاست‌ها، راهبردها، و رویکردهای چین نشان‌دهنده‌ی هژمون چین در آینده است که پیش‌بینی می‌شود خیزش آن به ناچار پویایی جدید فراملی را در پی خواهد داشت. در چنین شرایطی، کشور چین، راهبردهای پرهیز از درگیری، ادامه‌ی توسعه‌ی پایدار و سریع اقتصادی، ثبات اجتماعی و تضمین امنیت داخلی و گسترش نفوذ بین‌المللی را با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، سرلوحه‌ی سیاست خارجی خود قرار خواهد داد که عرصه‌های آن شامل فرهنگ، آموزش، رسانه، مذهب و فرهنگ سنتی، دانشگاه‌های این کشور و گسترش زبان ماندارین چینی، توسعه‌ی گردشگری، قهرمانی در ورزش، مهاجران چینی، و گسترش نفوذ فرهنگی و سیاسی در جنوب‌شرق آسیا است.[۲]

نیز نگاه کنید به

قدرت نرم اژدهای زرد؛ مفهوم قدرت نرم از دیدگاه رهبران معاصر چین

کتابشناسی

  1. Jane Perlez (2004).Chinese move to Eclipse US. Appeal in South Asia. New York Times.
  2. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد2،ص.536-537.