مهاجران چینی خارج از کشور

از دانشنامه ملل


چینی­‌های ماوراء بحار، یا مهاجران چینی مقیم خارج که در زبان چینی به آن­ها خواچیائو(Huaqiao) یا خوابائو(Huabao) گفته می‌­شود، چینی­‌هایی هستند که در قرن­‌های مختلف به دلایل گوناگون از این سرزمین مهاجرت و در خارج از سرزمین اصلی چین و تایوان و هنگ ­کنگ و ماکائو سکونت اختیار کرده‌­اند. این مهاجرت­‌ها که عمدتا از قرن 15میلادی آغاز و در قرن­‌های 16 تا 19 ادامه یافته است، اغلب از استان­‌های گواندونگ و فوجیان در سواحل جنوب شرقی بوده(منشأ 95درصد چینی­‌های ماورای بحار پراکنده در خارج، استان­‌های گواندونگ و فوجیان است[۱]. که نخست به کشورهای جنوب شرق آسیا صورت گرفته و سپس به سایر قاره­‌ها و نقاط جهان ازجمله آمریکا، اروپا، آفریقا، کانادا و استرالیا نیز کشانده شده است. این مهاجرت­‌ها که در مراحل متعدد و بیشتر برای تجارت و بازرگانی و کاریابی صورت گرفته، در مقاطعی نیز جنبه­‌ی سیاسی پیدا کرده و برای فرار از شرایط نامناسب حاکم بر این سرزمین به وقوع پیوسته است. مهاجرت گروهی چینی­‌ها با هدف یافتن شغل و تغییر محل سکونت، از قرون 15و 16میلادی آغاز شد. در این مقطع از تاریخ، براثر افزایش جمعیت در سواحل شرقی به دلیل بروز قحطی، خشکسالی، ناآرامی­‌های سیاسی و مشکلات اقتصادی، گروهی از ساکنان مناطق شرقی به ویژه از استان فوجیان به نزدیک­‌ترین جزیره، یعنی تایوان که تا آن هنگام جمعیت چندانی نداشت، تغییر مکان دادند. این مرحله از مهاجرت مردم فوجیان به تایوان را به مهاجرت انگلیسی­‌ها به استرالیا و کانادا تشبیه کرده‌­اند که حاکمیت کشوری به سرزمین­‌های جدیدی گسترش می­‌یافت.

جامعه­‌ی مهاجران چینی خارج از کشور

در همین دوران تعداد اندکی نیز در ادامه­‌ی مسیر مهاجرتی خود به کشورهای آسیای جنوب شرقی رسیدند. اما مهاجرت جدی و گسترده­‌ی آن­‌ها به آسیای جنوب شرقی زمانی آغاز شد که اروپاییان پس از انقلاب صنعتی به مواد اولیه­‌ی شرق آسیا که تازه کشف شده بود نیاز پیدا کردند. مهم­‌ترین مواد مورد نیاز آن­‌ها کائو­چو و قلع بود که توان و کارایی نیروهای بومی برای تأمین میزان مورد نیاز از این مواد راضی کننده نبود. آشنایی با کارگران سخت کوش جویای کار چینی و تشویق استعمارگران، زمینه‌­ی کوچ دسته جمعی آن­‌ها به جنوب شرقی آسیا را فراهم ساخت. آن روزها گفته می­‌شد، یک کارگر چینی برابر چهار هندی و هشت مالایی ارزش دارد.راجای ساراواک در قرن19 در خصوص کارایی چینی ها گفته:

«من نمی­دانم که چینی­‌ها را به خاطر فضایل زیادی که دارند تمجید کنم، یا به خاطر کاستی­‌هایی آشکارشان تحقیر کنم. آن­‌ها از همه­‌ی مردم زمین بیشتر زحمت می­‌کشند، سخت کوشند، صبورند، بشاشند، اما از سوی دیگر فاسدند، رنگ عوض می­‌کنند و تحمیل کننده هستند. در مقابل مافوق خود تسلیم هستند و به افراد تحت فرمان­ خود ظلم می‌­کنند.» 

آغاز احداث خط آهن گسترده در آمریکا، پای کارگران چینی را به قاره­‌ی آمریکا نیز کشاند و انبوهی از چینی­‌ها توسط سازمان­‌ها و نهادهای شغل یاب به قاره­‌ی آمریکا گسیل شدند.

این دسته از مهاجران نیز بیشتر از ساکنان استان­‌های گواندونگ و فوجیان بودند که به صورت استخدام گروهی توسط کاریاب‌­های بین المللی، و مستقل فردی و خانوادگی برای یافتن شغل و کار صورت می­‌گرفت. این کارگران که بین سنین 20تا50ساله بودند، اغلب به مدت 3تا5 سال در مزارع، معادن و بنادر مشغول به کار شده و سپس آزاد می­‌شدند[۲]. این پیش‌قراولان مهاجرت به آمریکا زمینه را برای مهاجرت­‌های بعدی که شامل بازرگانان و دانشجویان می­‌شد فراهم کردند. موج گسترده‌­ی مهاجرت­‌های بعدی موجب شد تا دولت آمریکا در سال1882قانون منع مهاجرت چینی­‌ها به آمریکا را به تصویب برساند که این ممنوعیت تا سال 1943میلادی ادامه یافت و تنها پس از برقراری روابط دیپلماتیک میان چین و آمریکا در اوایل دهه­‌ی1970بود که مجددا مرزهای آمریکا برای ورود اتباع چینی باز شد.

در طول قرن بیستم، به دلیل وقوع حوادث گوناگون و تحولات گسترده­‌ی سیاسی در عرصه‌­ی بین المللی و وقوع جنگ‌­های اول و دوم جهانی، سقوط نظام امپراتوری چین در سال1911 و هم­چنین، وقوع جنگ طولانی مدت داخلی و حمله­‌ی نظامی ژاپن به چین و در نهایت، حاکمیت کمونیست­‌ها بر این سرزمین کهن، پی‌­درپی موج­‌های پشت سر هم دیگری از مهاجران چینی به دیگر سرزمین­‌ها را به راه انداخت که پرداختن به تمامی این موضوعات و بررسی علل و عوامل آن­‌ها و تأثیر گذاری دو جانبه­‌ی این مهاجرت­‌ها در داخل سرزمین مادری و کشورهای محل اقامت آن­‌ها از یک سو، و چگونگی زندگی چینی­‌های مهاجر در چاینا تاون­ها( China Towns) و نقش آنان در سرمایه گذاری و توسعه‌­ی اقتصادی چین پس از اصلاحات از سوی دیگر، نیاز به پژوهش مستقلی دارد که در این جا بررسی این مسایل میسر نیست.

جمهوری خلق چین و مهاجران چینی ماورای بحار

پیش از سال1860میلادی، حکومت امپراتوری سلسله­‌ی چینگ، شدیدا مخالف با مهاجرت چینی­‌ها به خارج از کشور بود و تمامی مهاجران را محکوم به مرگ می­‌کرد. نخستین قانون مربوط به ملیت چینی­(1909) اصل اصالت خونی را برقرار و به رسمیت شناخت که بر مبنای آن، هر کودکی که از پدری چینی متولد شود، صرف نظر از محل تولدش، ملیت چینی خواهد داشت. جمهوری خلق چین، از همان آغاز تأسیس در سال1949، پیوسته چینی‌­های ماورای بحار را به قبول ملیت محلی کشورهایی که ساکن آن هستند تشویق می­‌کرد. پیش از استقرار جمهوری خلق چین تا دوران انقلاب فرهنگی، نمایندگان چینی­‌های ماورای بحار در نهاد­های سیاسی و قانون‌گذاری این کشور حضور داشتند. تنها در دوران انقلاب فرهنگی بود که آنان در کنگره‌­ی سیاسی مشورتی خلق نماینده نداشتند ولی پس از مرگ مائو مجددا از آنان برای حضور در پارلمان دعوت به عمل آمد. دولت چین، پس از اجرای اصلاحات اقتصادی و درهای باز، به ویژه از چینی­‌های پراکنده در خارج به عنوان ابزاری برای جذب سرمایه­‌های خارجی و توسعه­‌ی اقتصادی این کشور استفاده کرد. برآورد شده سرمایه­‌ی چینی‌­های خارج از کشور بالغ بر 2تریلیون دلار باشد که بخش عظیمی از این سرمایه طی سه دهه­‌ی گذشته در قالب­‌های گوناگون به داخل کشور بازگشته و به موتور محرکه­‌ی اقتصادی این کشور تبدیل شده است. براساس آمار منتشره از سوی دولت چین، چینی­‌های مقیم خارج تنها از سال1979(آغاز دوران اصلاحات) تا1993، بیش از 40میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده و چینی­‌های مقیم هنگ­ کنگ بیش از نیمی از این مبلغ را سرمایه گذاری نموده‌­اند. تنها در سال2010بیش از51میلیارد دلار از سوی مهاجران چینی به داخل این کشور پول ارسال شده که پس از مهاجران هندی دومین جایگاه را به خود اختصاص داده‌­اند[۳].

در جریان نخستین سال«جهش بزرگ به پیش» در سال1958، در واقع مقامات چینی هجومی تجاری به سوی آسیای جنوبی آغاز کردند که با جنبش سیاسی پکن در همبستگی با چینی‌­های ماورای بحار در کشور­های پذیرنده‌­ی آن­‌ها همراه شد. اما این تهاجم به سبب داشتن رنگ و بوی توسعه طلبی، در واقع مرده به دنیا آمد و موجبات بسته شدن در­های مالزی و تایلند در دسامبر1958 و اندونزی در سال 1965 بر روی چینی­‌ها شد. ولی، پکن با تجدید رابطه با چینی­‌های ماورای بحار، در این مدت به گنجینه­‌ای از اطلاعات و روابط اقتصادی دست یافت که مسلما ارزشمند بود. در سال1984 از مجموع 12/85میلیون گردشگر و بازدید کننده‌­ی خارجی از چین، نزدیک به 11میلیون نفر از آنان را چینی­‌های ساکن خارج تشکیل می­‌دادند که برای بازدید از سرزمین آباء و اجدادی خود به این کشور سفر کرده بودند[۱].

مهاجران جدید چینی

پس از اجرای اصلاحات و رشد سریع اقتصادی در کشور چین، از یک سو روند مهاجرت­‌های وارونه، یعنی بازگشت مهاجران، اعم از سرمایه گذاران و فارغ التحصیلان دانشگاه‌­ها به داخل کشور آغاز شده(براساس آمار منتشره از سوی وزارت آموزش چین، در یک دهه­‌ی گذشته بیش از 500هزار نفر از دانشجویان چینی که در خارج از کشور تحصیل کرده اند، به داخل چین بازگشته و اغلب به صندلی­‌های اتاق فکر، مدیریت­‌های کلان اقتصادی و مقامات حزبی تکیه زده و بر کشور مدیریت می کنند. صنایع تکنولوژیک چین اینک مملو از«لاک پشت­‌های دریایی» (اصطلاحی که برای چینی‌­های بازگشته از خارج به کار می رود) است. طبق این آمار45درصد از اساتید دانشگاه­‌ها، مدیریت مراکز علمی و تحقیقی و مدیریت پروژه­‌های بزرگ اقتصادی و تولیدی این کشور در اختیار فارغ التحصیلان بازگشته از خارج قرار دارد.)، و از سوی دیگر، نوع جدیدی از مهاجرت­ چینی­‌ها به خارج از این کشور شکل گرفته است. این مهاجران جدید کسانی هستند که پس از بهبود زندگی و سیر شدن شکم، احساس نوع دیگری از گرسنگی، هم­چون رسیدن به آزادی، دموکراسی، حاکمیت قانون، لذت جویی بیشتر، داشتن پرستیژ تابعیت و اقامت در کشور خارجی، سرمایه گذاری در خارج از چین، یافتن شغل پردرآمد، ادامه­‌ی تحصیل در دانشگاه­‌های معتبر و مشهور خارجی، آرزوی داشتن بیش از یک فرزند، گذراندن تعطیلات، و یا به دلایل سیاسی مانند استقلال طلبی و خودمختاری و... را در سر داشته و یا به خاطر مخالفت با سیستم حکومتی تک حزبی کنونی کشور (هم­چون اویغورها، تبتی‌­ها) چین را ترک و برای دریافت اقامت از سایر کشورها دست به مهاجرت می­‌زنند. طبق آمار، درحال حاضر در کشور چین بیش از800 آژانس مسافرتی متخصص در کسب پذیرش و تابعیت خارجی برای چینی­‌های علاقمند به مهاجرت فعالیت می‌­کنند[۴].

آمار نهایی چینی­‌های ماورای بحار

در حال­ حاضر، بیش از 215میلیون نفر مهاجر نسل اولی در سرتاسر جهان وجود دارد که 13درصد کل جمعیت جهان را تشکیل می‌­دهند. در مورد جمعیت چینی‌­های مقیم خارج نیز آمار و ارقام مختلفی ارایه شده و شمار آن­‌ها از60 میلیون تا 34میلیون نفر تخمین زده شده است که این تعداد از جمعیت خیلی از کشورهای بزرگ جهان نیز بیشتر است[۵]. براساس آمار منتشر شده از سوی بانک جهانی، هم اینک حدود50میلیون نفر مهاجر چینی(جمعیت چینی های مهاجر ساکن خارج از کشور، تقریبا 4درصد کل جمعیت این کشور را تشکیل می دهند که حدود دو سوم از سرمایه های خارجی موجود در این کشور را به خود اختصاص داده اند.) در 85کشور از 5قاره­‌ی جهان به شرح زیر سکونت دارند: در 18کشور از قاره‌­ی آفریقا جمعا66/1میلیون نفر سکونت دارند(بیشترین مهاجران چینی در آفریقا با جمعیتی بالغ بر 750هزار نفر در کشور غنا اقامت دارند[۶].

در 22کشور از قاره­‌ی آسیا و خاورمیانه بیش از33/43میلیون نفر مهاجر چینی ساکن هستند(اندونزی با داشتن 8/8میلیون مهاجر چینی بیش‌ترین جمعیت چینی را در آسیا به خود اختصاص داده است)؛ درحال حاضر، 2/87میلیون مهاجر چینی در 19کشور اروپایی سکونت دارند(Peoples Republic of China Overseas Department)(روسیه با قریب به یک میلیون نفر مهاجر چینی بیش‌ترین جمعیت چینی را دارد)؛ در19کشور قاره­‌ی آمریکا بیش از7/12میلیون جمعیت مهاجر چینی سکونت دارد(آمریکا با داشتن3/8میلیون مهاجر چینی دارای بیشترین جمعیت چینی تبار است)[۷]؛و 7 کشور قاره­‌ی اقیانوسیه دارای905هزار مهاجر چینی است( استرالیا با بیش از867هزار مهاجر چینی تبار بیش‌ترین جمعیت چینی را دارد.)

این اقلیت­‌های چینی در برخی از کشورهایی­ که ساکن هستند، در اثر تلاش و فعالیت اقتصادی زیادی­ که دارند، اغلب نبض اقتصادی آن کشور را در دست گرفته و از جایگاه اقتصادی و موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار هستند. در این زمینه می­‌توان به اقلیت یک درصدی چینی­‌های مقیم فیلیپین اشاره کرد که حدود 35درصد شرکت­‌های بازرگانی و صنعتی این کشور را در اختیار دارند، یا اقلیت 2درصدی چینی­‌های اندونزی که بر70درصد سرمایه­‌های خصوصی این کشور تسلط دارند[۸]، و یا به جامعه­‌ی چینی­‌های مالزی و سنگاپور اشاره کرد که تقریبا تمامی بخش اقتصاد این دو کشور را در اختیار خود دارند.[۹]

در حال به روز رسانی و ویرایش

نیز نگاه کنید به

مهاجرت و پناهندگی در چین؛ تعداد مهاجران چینی در سطح جهان؛ تعداد مهاجران آرژانتین در سطح جهان؛ تعداد مهاجران مالی در سطح جهان؛ تعداد مهاجران سودان در سطح جهان؛ تعداد مهاجران اوکراینی در سطح جهان؛ تعداد مهاجران اردن در سطح جهان؛ تعداد مهاجران سیرالئونی در سطح جهان؛ مهاجرت اسپانیایی ها به خارج از کشور

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ (فیلیپ دوبوروگار و دیگران، 1369)
  2. (الماسیه، محمد رسول،1379)
  3. Migration and Remittances , 2011
  4. (رؤیای فراگیر مهاجرت در چین، 1390)
  5. (سایت خبری و تحلیلی فرارو، 1390)
  6. (Africa-China Relationship ،2012)
  7. Race Reporting for the Asian Population by Selected Categories ،2012)
  8. (Racism Remains for Chinese-Indonesians. 2012)
  9. سابقی، علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد1، ص.404-410.