نژادها در تاجیکستان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''نژاد''' تاجیکستان از دیرباز محل زندگی مردمان آریایی بوده که بعضی از آن ها اسکان یافته بودند، مانند سغدیان، مادها و پارس ها و برخی دیگر زندگی کوچ نشینی داشتند، مانند سکاها یا ماساژت ها. بنابراین می توان گفنت که باختری ها، سغدی ها، خوارزمی ها و...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[تاجیکستان]] از دیرباز محل زندگی مردمان آریایی بوده که بعضی از آنها اسکان یافته بودند، مانند سغدیان، مادها و پارسها و برخی دیگر زندگی کوچ نشینی داشتند، مانند سکاها یا ماساژتها. بنابراین میتوان گفت[[پرونده:مناسبات و روابط اجتماعی در تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|302x302پیکسل|مرد تاجیکی(1403). برگرفته از سایت پینترست، قابل بازیابی از https://www.pinterest.com/pin/old-tajik-man-with-hat-dushanbe-tajikistan--714524297100499108/]]که باختریها، سغدیها، خوارزمیها و سکاها نه تنها بنیانگذاران شهرها و روستاهای آسیای مرکزی به ویژه [[تاجیکستان]] به شمار میروند، بلکه نیاکان تاجیکها نیز بودهاند. تیرههای ایرانی زبان که از آریایها جدا شده بودند، در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد سرزمینهای آسیای مرکزی از جمله [[تاجیکستان]]، خراسان و مناطق همجوار آن را اشغال کرده بودند. اوستا که کهنترین اثر زبانهای ایرانی و دیرینترین اثر نوشته شده نیاکان ایرانیان، تاجیکان و دیگر تیرههای ایرانی زبان است، تنها منبع نوشته شدهای است که درباره سرزمین، جایگاه، شیوه زندگی تیرهها و مردم ایرانی زبان در نیمه نخست هزاره دوم پیش از میلاد، آگاهیهایی به دست میدهد. سرزمینهای آسیای مرکزی و مناطق همجوار آن که جایگاه زندگی تاجیکها و ایرانیها بوده و در اوستا از آنها نام برده شده است، عبارتند از گاوا، مرغو، بختی، هریوه و ....<ref>ارانسکی، ای. م(1358)، مقدمه فقهاللغه ایرانی، ترجمه کریم کشاورز، تهران: انتشارات پیام، ص. 54</ref>. | |||
تاجیکستان | امروزه اصطلاح تاجیک، مردمان پارسی زبان، مسلمان روستانشین [[افغانستان]]، [[تاجیکستان]] و دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی و سین کیانگ [[چین]] را در بر میگیرد. با این حال، اصطلاح تاجیک گروههای نژادی دیگری را نیز در بر میگیرد که تاجیک نامیده میشوند. در [[افغانستان]] چهار گروه نژادی جدا از هم وجود دارند که تاجیک شناخته میشوند. در باختر و ناحیه [[هرات]] و پیرامونش مردم فارسی زبان وجود دارند. گروهی که در این جمعیت، همه خویشاوندی نژادی و یا هویت خود را گم کردهاند، در شهرها و پیرامون آن ساکن هستند. در واقع، کسانی که به لحاظ زبان مادریشان به فارسی سخن میگویند، به نام تاجیک شناخته میشوند. گروه دوم نژادی، مردم فارسی زبان ترکستان، افغان هستندکه به فارسیوان یا پارسیون معروفند و تمامی ساکنان شهرهای شمال [[افغانستان]] مانند، [[مزار شریف]]، قندوز، بغلان و ... را در بر میگیرند. | ||
تاجیکان همانند آنها در آسیای مرکزی در ناحیه فرغانه در تاشکند، بخارا و دیگر شهرهای بزرگ منطقه زندگی میکنند. این تاجیکها یا پارسی زبانان، نسلهای امروز جمعیت ایران و آسیای مرکزی هستند. در حالی که بسیاری از تاجیکها با ترکها آمیختهاند و نیاکان ازبکهای کنونی را تشکیل دادهاند، دیگران نیامیخته و هویت ملی و نژادی خود را حفظ کردهاند. در سدههای پیش، این مردمان را «سارت» میگفتند؛ اصطلاحی که امروز به گونه جداگانهای در آسیای مرکزی وجود دارد، ولی امروزه بیش تر سارتها جذب ازبکها شدهاند. از دیدگاه نژادشناسان بیشتر تاجیکها از نژاد سفید هستند و گاهی نشانههایی از نژاد مغولی در بین آنها دیده میشود که ناشی از ازدواج آنان با ترکان است. | |||
گروه سوم، تاجیکهای نیمه کوچیاند که تاکنون مورد بررسی و پژوهش قرار نگرفتهاند. در دره شکاری از کتل شیبر تا دوآب، در برخی روستاها، مردم نیمه کوچی زندگی میکنند که خود را تاجیک مینامند. از لحاظ ویژگی نژادی همانند هزارهها بوده و دارای ویژگی و چهره مغولی هستند. اینان برخلاف هزارهها رمههای زیادی دارند و کار کوچ گری تابستانی را انجام میدهند. مسکن تابستانی این تاجیکها گونهای یورت با سقف گرد ترکی است که با بوریا و یا چیق و یا به وسیلهی تکههای موی بز پوشانیده میشود. این خیمهها را «لچیق» مینامند. این مردم زمستان را در روستاها و آبادیها میگذرانند و در تابستانها با رمههای خود به کوه میروند. بعضیها بر این باورند که تاجیکها نیمه کوچی از تاتاران هستند. به هر حال این مردم تاجیکهای اصیل و ایرانی نیستند، بلکه ترکانی میباشند که زبان ترکی را رها کردهاند و به فارسی دری سخن میگویند. از نگاه نژاد، اینان نشانههای قومی مغولی دارند و خیمههای آنان و همچنین اصطلاحاتی که در پیوند با خیمه به کار میبرند، ترکی هستند. بیشتر تاجیکها سنی مذهب هستند، در حالی که اکثر هزارههای این ناحیه مذهب شیعه جعفری یا اسماعیلی دارند. | |||
گروه | گروه چهارم، تاجیکها و به گفته روسها تاجیکهای کوهیاند که از کهنترین مردم آسیای مرکزی به شمار میروند به دلیل این که آنها در کوهها بلند هندوکش و پامیر زندگی کرده و میکنند، دست نخورده باقی ماندهاند و از آمیزش با تیرهای دیگر خودداری کردهاند. تاجیکهای کوهستانی یعنی ساکنان مناطق بلند و غیر قابل دسترس، توسط «گنزبورگ» به لحاظ تیپ نژادی، اروپایی - پامیری گزارش شدهاند. سر گرد و کوتاه، صورت بیضی شکل، بینی راست یا نوک عقابی، دهان متوسط با لیان پر، بدن مو دار، موی سیاه یا سیاه خرمایی، پوست سفید و ... داشته و از لحاظ نژاد همانندی زیادی به نژاد «دیناری» اروپا دارند. | ||
مکان زیست تاجیکان کوهستانی از کوههای پارو یا میزاد باختری تا پامیر [[چین]]، گسترده شده است. محل زیست تاجیکهای سرمشکان، ممکن است جنوب باختریترین نقطه زیست تاجیکهای کوهستانی را تشکیل دهد. در شمال و خاور جهان قلعه، اکنون ایماقها و هزارهها زندگی میکنند. با این حال، گواههایی وجود دارد که پیش از یورش گروههای مغولی کوچی، بیشتر مردم بادغیس و هزاره جات [[افغانستان]]، تاجیکهای کوهستانی دارای تیره ایرانی بودهاند. در گذشته در نواحی میانی بامیان و غور، مردمان تاجیک زندگی میکردند. به علاوه نام تیره فرعی تاجیک، هنوز در بین تایمنیها و هزارهها نمایان میگردد که وجود تاجیکهای پنهان شده یا کسان تاجیک شده را نشان میدهد. با این حال، امروزه محلیهای ایرانی در جمعیت ایماقها و هزارهها جذب گردیدهاند. نواحی تاجیک نشین دوباره در ناحیه بامیان شروع میشود و از پنج شیر تا بدخشان گسترش مییابد. [[ارتفاعات تاجیکستان|نواحی کوهستانی تاجیکستان]] به سوی شمال تا ناحیه فرغانه، محل زندگی تاجیکهای کوهستانیاند. خاوریترین نقطه تاجیکنشین، ناحیه سرکول سین کیانگ [[چین]] است. | |||
تاجیکهای کوهستانی که در این منطقه مسکن گزیدهاند، دامنه آن از جنوب باختری رشته کوه پارو یا میزاد تا پامیر را در برمیگیرد و به طور عمومی از نگاه فرهنگ و نژاد همساناند<ref>همام، پروفسور(1371)، تاجیکها، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره اول، تابستان، ص. 244-249</ref>. روی هم رفته تاجیکهای کنونی یا ایرانیان حقیقی که ترکان آنها را قزلباش مینامند، مردمی هستند که به خوش سیمایی شهرهاند. قیافه منظم و گونه دراز بیضی و ابروان مشخص مشکی و چشمان سیاه غزالی دارند. تاجیکها در حقیقت مردمی سرشناساند که در سراسر خاور پراکندهاند و نه تنها در شهرهای ایران و [[افغانستان]] بلکه در شهرها و روستاهای آسیای مرکزی سکنی گزیدهاند<ref>فیلد، هنری(1343)، مردمشناسی ایران، ترجمه عبدالله فریوار، تهران: انتشارات ابنسینا، ص. 745</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 37-39</ref>. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[اقوام و نژادهای اردن]]؛ [[نژاد در اسپانیا]]؛ [[نژادها در زیمبابوه]]؛ [[اقوام و نژادهای سودان]]؛ [[نژاد در کوبا]]؛ [[اقوام و قبایل مالی]]؛ [[نژاد در ژاپن]]؛ [[نژاد افغانستان]]؛ [[نژاد در سنگال]]؛ [[نژادهای آرژانتین]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۷
تاجیکستان از دیرباز محل زندگی مردمان آریایی بوده که بعضی از آنها اسکان یافته بودند، مانند سغدیان، مادها و پارسها و برخی دیگر زندگی کوچ نشینی داشتند، مانند سکاها یا ماساژتها. بنابراین میتوان گفت
که باختریها، سغدیها، خوارزمیها و سکاها نه تنها بنیانگذاران شهرها و روستاهای آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان به شمار میروند، بلکه نیاکان تاجیکها نیز بودهاند. تیرههای ایرانی زبان که از آریایها جدا شده بودند، در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد سرزمینهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، خراسان و مناطق همجوار آن را اشغال کرده بودند. اوستا که کهنترین اثر زبانهای ایرانی و دیرینترین اثر نوشته شده نیاکان ایرانیان، تاجیکان و دیگر تیرههای ایرانی زبان است، تنها منبع نوشته شدهای است که درباره سرزمین، جایگاه، شیوه زندگی تیرهها و مردم ایرانی زبان در نیمه نخست هزاره دوم پیش از میلاد، آگاهیهایی به دست میدهد. سرزمینهای آسیای مرکزی و مناطق همجوار آن که جایگاه زندگی تاجیکها و ایرانیها بوده و در اوستا از آنها نام برده شده است، عبارتند از گاوا، مرغو، بختی، هریوه و ....[۱].
امروزه اصطلاح تاجیک، مردمان پارسی زبان، مسلمان روستانشین افغانستان، تاجیکستان و دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی و سین کیانگ چین را در بر میگیرد. با این حال، اصطلاح تاجیک گروههای نژادی دیگری را نیز در بر میگیرد که تاجیک نامیده میشوند. در افغانستان چهار گروه نژادی جدا از هم وجود دارند که تاجیک شناخته میشوند. در باختر و ناحیه هرات و پیرامونش مردم فارسی زبان وجود دارند. گروهی که در این جمعیت، همه خویشاوندی نژادی و یا هویت خود را گم کردهاند، در شهرها و پیرامون آن ساکن هستند. در واقع، کسانی که به لحاظ زبان مادریشان به فارسی سخن میگویند، به نام تاجیک شناخته میشوند. گروه دوم نژادی، مردم فارسی زبان ترکستان، افغان هستندکه به فارسیوان یا پارسیون معروفند و تمامی ساکنان شهرهای شمال افغانستان مانند، مزار شریف، قندوز، بغلان و ... را در بر میگیرند.
تاجیکان همانند آنها در آسیای مرکزی در ناحیه فرغانه در تاشکند، بخارا و دیگر شهرهای بزرگ منطقه زندگی میکنند. این تاجیکها یا پارسی زبانان، نسلهای امروز جمعیت ایران و آسیای مرکزی هستند. در حالی که بسیاری از تاجیکها با ترکها آمیختهاند و نیاکان ازبکهای کنونی را تشکیل دادهاند، دیگران نیامیخته و هویت ملی و نژادی خود را حفظ کردهاند. در سدههای پیش، این مردمان را «سارت» میگفتند؛ اصطلاحی که امروز به گونه جداگانهای در آسیای مرکزی وجود دارد، ولی امروزه بیش تر سارتها جذب ازبکها شدهاند. از دیدگاه نژادشناسان بیشتر تاجیکها از نژاد سفید هستند و گاهی نشانههایی از نژاد مغولی در بین آنها دیده میشود که ناشی از ازدواج آنان با ترکان است.
گروه سوم، تاجیکهای نیمه کوچیاند که تاکنون مورد بررسی و پژوهش قرار نگرفتهاند. در دره شکاری از کتل شیبر تا دوآب، در برخی روستاها، مردم نیمه کوچی زندگی میکنند که خود را تاجیک مینامند. از لحاظ ویژگی نژادی همانند هزارهها بوده و دارای ویژگی و چهره مغولی هستند. اینان برخلاف هزارهها رمههای زیادی دارند و کار کوچ گری تابستانی را انجام میدهند. مسکن تابستانی این تاجیکها گونهای یورت با سقف گرد ترکی است که با بوریا و یا چیق و یا به وسیلهی تکههای موی بز پوشانیده میشود. این خیمهها را «لچیق» مینامند. این مردم زمستان را در روستاها و آبادیها میگذرانند و در تابستانها با رمههای خود به کوه میروند. بعضیها بر این باورند که تاجیکها نیمه کوچی از تاتاران هستند. به هر حال این مردم تاجیکهای اصیل و ایرانی نیستند، بلکه ترکانی میباشند که زبان ترکی را رها کردهاند و به فارسی دری سخن میگویند. از نگاه نژاد، اینان نشانههای قومی مغولی دارند و خیمههای آنان و همچنین اصطلاحاتی که در پیوند با خیمه به کار میبرند، ترکی هستند. بیشتر تاجیکها سنی مذهب هستند، در حالی که اکثر هزارههای این ناحیه مذهب شیعه جعفری یا اسماعیلی دارند.
گروه چهارم، تاجیکها و به گفته روسها تاجیکهای کوهیاند که از کهنترین مردم آسیای مرکزی به شمار میروند به دلیل این که آنها در کوهها بلند هندوکش و پامیر زندگی کرده و میکنند، دست نخورده باقی ماندهاند و از آمیزش با تیرهای دیگر خودداری کردهاند. تاجیکهای کوهستانی یعنی ساکنان مناطق بلند و غیر قابل دسترس، توسط «گنزبورگ» به لحاظ تیپ نژادی، اروپایی - پامیری گزارش شدهاند. سر گرد و کوتاه، صورت بیضی شکل، بینی راست یا نوک عقابی، دهان متوسط با لیان پر، بدن مو دار، موی سیاه یا سیاه خرمایی، پوست سفید و ... داشته و از لحاظ نژاد همانندی زیادی به نژاد «دیناری» اروپا دارند.
مکان زیست تاجیکان کوهستانی از کوههای پارو یا میزاد باختری تا پامیر چین، گسترده شده است. محل زیست تاجیکهای سرمشکان، ممکن است جنوب باختریترین نقطه زیست تاجیکهای کوهستانی را تشکیل دهد. در شمال و خاور جهان قلعه، اکنون ایماقها و هزارهها زندگی میکنند. با این حال، گواههایی وجود دارد که پیش از یورش گروههای مغولی کوچی، بیشتر مردم بادغیس و هزاره جات افغانستان، تاجیکهای کوهستانی دارای تیره ایرانی بودهاند. در گذشته در نواحی میانی بامیان و غور، مردمان تاجیک زندگی میکردند. به علاوه نام تیره فرعی تاجیک، هنوز در بین تایمنیها و هزارهها نمایان میگردد که وجود تاجیکهای پنهان شده یا کسان تاجیک شده را نشان میدهد. با این حال، امروزه محلیهای ایرانی در جمعیت ایماقها و هزارهها جذب گردیدهاند. نواحی تاجیک نشین دوباره در ناحیه بامیان شروع میشود و از پنج شیر تا بدخشان گسترش مییابد. نواحی کوهستانی تاجیکستان به سوی شمال تا ناحیه فرغانه، محل زندگی تاجیکهای کوهستانیاند. خاوریترین نقطه تاجیکنشین، ناحیه سرکول سین کیانگ چین است.
تاجیکهای کوهستانی که در این منطقه مسکن گزیدهاند، دامنه آن از جنوب باختری رشته کوه پارو یا میزاد تا پامیر را در برمیگیرد و به طور عمومی از نگاه فرهنگ و نژاد همساناند[۲]. روی هم رفته تاجیکهای کنونی یا ایرانیان حقیقی که ترکان آنها را قزلباش مینامند، مردمی هستند که به خوش سیمایی شهرهاند. قیافه منظم و گونه دراز بیضی و ابروان مشخص مشکی و چشمان سیاه غزالی دارند. تاجیکها در حقیقت مردمی سرشناساند که در سراسر خاور پراکندهاند و نه تنها در شهرهای ایران و افغانستان بلکه در شهرها و روستاهای آسیای مرکزی سکنی گزیدهاند[۳][۴].
نیز نگاه کنید به
اقوام و نژادهای اردن؛ نژاد در اسپانیا؛ نژادها در زیمبابوه؛ اقوام و نژادهای سودان؛ نژاد در کوبا؛ اقوام و قبایل مالی؛ نژاد در ژاپن؛ نژاد افغانستان؛ نژاد در سنگال؛ نژادهای آرژانتین
کتابشناسی
- ↑ ارانسکی، ای. م(1358)، مقدمه فقهاللغه ایرانی، ترجمه کریم کشاورز، تهران: انتشارات پیام، ص. 54
- ↑ همام، پروفسور(1371)، تاجیکها، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره اول، تابستان، ص. 244-249
- ↑ فیلد، هنری(1343)، مردمشناسی ایران، ترجمه عبدالله فریوار، تهران: انتشارات ابنسینا، ص. 745
- ↑ زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 37-39