خوزه مارتی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
=== سرانجام خوزه مارتی === | === سرانجام خوزه مارتی === | ||
در یازدهم آوریل ۱۸۹۵، خوزه مارتی به همراه دسته کوچکی از شورشیان در دماغه مایسی در ساحل | در یازدهم آوریل ۱۸۹۵، خوزه مارتی به همراه دسته کوچکی از شورشیان در دماغه مایسی در ساحل ش[[مالی]] کوبا پیاده شد. مارتی و گروه همراهش راه درازی را در جزیره پیمودند تا به نیروهای شورشی ژنرال ماکسیمو گومز بپیوندند. مارتی با نادیده گرفتن توصیه گومز که گفته بود در منطقهای امن حرکت کند، سوار بر اسبی سفید وارد یک علفزار شد. غافل از اینکه در آنجا سرنوشتی نه دور از انتظار، پذیرایش بود. در نوزدهم می ۱۸۹۵، تنها سی و نه روز پس از بازگشت این شاعر میهنپرست به کوبا، مارتی با رگبار گلولههای اسپانیاییها مواجه شد. او کشته شد و به الگویی برای آینده و برای نقشآفرینی [[فیدل کاسترو]] تبدیل گردید<ref name=":1" />. | ||
اوایل سال ۱۸۹۵، مارتی به دوست نزدیکش گونزالو کوئسادا گفت: <blockquote>«ما باید هر چه زودتر دست به کار شویم… [[کوبا]] باید از سلطه اسپانیا و ایالات متحده هر دو آزاد باشد.»</blockquote>در ماه می ۱۸۹۵، پس از آنکه جنگ استقلال دوم آغاز شد، مارتی توضیح بیشتری داد که چرا مجبور بودند هر چه زودتر دست به کار شوند. او نوشت:<blockquote>«جنگ در موقع حساس و مناسبی شروع شده است و امیدواریم که از الحاق جزیره به ایالات متحده آمریکا جلوگیری کند.»<ref>عبد الحمیدی، محمدرضا(بی تا). خوزه مارتی و سالهای پایانی قرن ۱۹. قابل بازیابی از https://dorantv.net/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A7%D9%88%D9%84/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D8%A7/jose-marti-and-the-last-years-of-19th-century/</ref></blockquote> | اوایل سال ۱۸۹۵، مارتی به دوست نزدیکش گونزالو کوئسادا گفت: <blockquote>«ما باید هر چه زودتر دست به کار شویم… [[کوبا]] باید از سلطه اسپانیا و ایالات متحده هر دو آزاد باشد.»</blockquote>در ماه می ۱۸۹۵، پس از آنکه جنگ استقلال دوم آغاز شد، مارتی توضیح بیشتری داد که چرا مجبور بودند هر چه زودتر دست به کار شوند. او نوشت:<blockquote>«جنگ در موقع حساس و مناسبی شروع شده است و امیدواریم که از الحاق جزیره به ایالات متحده آمریکا جلوگیری کند.»<ref>عبد الحمیدی، محمدرضا(بی تا). خوزه مارتی و سالهای پایانی قرن ۱۹. قابل بازیابی از https://dorantv.net/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A7%D9%88%D9%84/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D8%A7/jose-marti-and-the-last-years-of-19th-century/</ref></blockquote> |
نسخهٔ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۹
خوزه مارتی (Jose Marti)، شخصیت برجسته و مشهور قرن نوزدهم است. او بهعنوان شاعر و قهرمان ملی کوبا شناخته شده است. خوزه مارتی شخصیت مهم در ادبیات آمریکای لاتین و رهبر جنبش استقلال کوبا در مبارزه با امپراطوری اسپانیا بشمار میآید، مردم کوبا او را قهرمان ملی خود مینامند. وی همچنین شاعر، مقالهنویس، روزنامه نگار، مترجم، استاد، ناشر، فیلسوف، انقلابی و نظریه پرداز سیاسی بود. او همواره تأکید میکرد کشورهای آمریکای لاتین باید خصوصیات منحصر به فرد تاریخ و فرهنگ خودشان را بشناسند. در پی انقلاب فیدل کاسترو در کوبا، نام خوزه مارتی بر مراکز و تاسیسات متعدد این کشور و از جمله کتابخانه ملی و فرودگاه بینالمللی هاوانا گذارده شده است[۱].
در ۵ ژانویه ۱۸۹۲ مارتی «حزب انقلابی کوبا» را تشکیل داد. وی در مبانی اساسنامه حزب انقلابی کوبا عقایدی را روی کاغذ آورد که خود طی ده سال گذشته به نیت جامه عمل پوشاندن به آرمان استقلال کوبا پیشرفت داده بود. پس از ذکر این مقدمه که هدف حزب، که به نیروی اتحاد تمام مردان با همت بستگی داشت، به دست آوردن استقلال جزیره کوبا بود، اساسنامه اعلام میداشت:
«حزب برای نیل به این هدف نقشه یک جنگ طولانی و فرسایشی را در نظر ندارد، بلکه خواهان جنگی کوتاه با شرکت سخاوتمندانه تمام قشرهای مردم و به منظور دست یافتن سریع به صلح و ایجاد کار برای تمام ساکنین جزیره است. جنگی که بر اساس روحیه و روشهای جمهوری است تا پایهگذار ملتی شود که توانایی آن را داشته باشد که خوشبختی و بقای فرزندان خود را تأمین کند و در تداوم حیات تاریخی قاره آمریکا مؤثر بوده و به وظایف موقعیت جغرافیایی خود در منطقه عمل کند.»[۲]
مارتی در اساسنامه به بحث پیرامون مراحل دموکراتیک میپرداخت:
«آزاد ساختن جزیره نه تنها از طریق استقلال آن از چنگ نیروهای بزرگ خارجی، بلکه تا سرحد امکان از سیستم اقتصاد آشفته و در حال احتضار فعلی و گشودن راه تازهای برای تأمین منافع چند جانبه ساکنین جزیره.»
ماده هشت اساسنامه «حزب انقلابی کوبا» اهداف زیر را برمیشمرد:
- متحد ساختن همه کوباییهای مقیم خارج طی تلاشی مداوم و همگانی
- تشویق ایجاد روابط صمیمانه بین عناصر سیاسی و تاریخی در داخل و در خارج از جزیره برای پیروزی سریع جنگ و سهم در تکوین بنیان سازمانهای کشور پس از پیروزی انقلاب
- اشاعه روحیه آگاهی و دانش مردم و روشهای انقلابی در کوبا و متحد ساختن ساکنین جزیره در جنبشی همگانی به منظور پیروزی نهایی و بهبود بخشیدن به زندگی آنها و آیندگان آنها با روشهایی که جان آنها را بیلزوم به مخاطره نیاندازد.
- جمعآوری وجه برای اجرای این برنامه و در عین حال پیدا کردن منابع متعدد و دائمی پول برای ادامه جنگ
- برقراری روابط پنهانی با ملل دوست با هدف پیشرفت سریع، خونریزی کمتر در جنگ و پایان دادن به آن، و نیز همکاری در تأسیس و ابقاء جمهوری جدید[۲].
همانگونه که در «اساسنامه» حزب توسط مارتی طرحریزی شده بود، خود حزب دارای سازمانی متشکل از شعبات (یا کلوبهایی) بود که کوباییها و هواداران آنها میتوانستند با موافقت شخصی، حق اشتراک پرداخت کنند. هر کلوب دارای مدیری بود که جزو شورای دبیران حزب محسوب میشد. این شوراها، رابط بین افراد و تشکیلات مرکزی حزب بودند. دبیر اول حزب در ایالات متحده که مقر آن در نیویورک بود، «نماینده» نامیده میشد و خزانهدار حزب زیر نظر او انجام وظیفه میکرد و متصدیان این دو سمت به صورت سالانه و از طریق رأی مدیران کلوبها انتخاب میشدند[۲].
مارتی برای سازماندهی «حزب انقلابی کوبا» با بهرهمندی از نبوغ شخصی و امکاناتی که برایش محیا شده بود، موفق به نزدیک ساختن تمام عناصری را که امکان داشت متحد شوند، شد و این کار آسانی نبود. هزاران کوبایی در تبعید، در میان دستهبندیهای مخالف یکدیگر و اغلب متخاصم، پراکنده بودند و هیچگونه توافق نظری درباره نحوه انقلاب و ماهیت جمهوری که در پی آن میآمد، نداشتند[۲].سهم بزرگ مارتی در انقلاب کوبا ایجاد یگانگی بین این نیروهای متخاصم و متناقض بود. وی این کار را بدون تسلیم شدن به تعصبات گروهها یا یک گروه خاص انجام داد.
مارتی به رغم اصرار عدهای که میخواستند سیاهپوستان کوبا از گروههای دیگر انقلاب تبعیت کنند، هرگز چنین موضعی را نپذیرفت. همچنین با پیشنهاد عدهای از ثروتمندان مبنی بر کنار گذاشتن رهبران سوسیالیست طبقه کارگر، مخالفت کرد[۲].
رکود اقتصادی سال ۱۸۹۴ کوبا که به دنبال رکود ۱۸۹۳ ایالات متحده و قانون «تعرفه ویلسون – گورمن» آمد، نیروی الحاقطلبان جزیره را افزون کرد. در سال ۱۸۹۳ که رکود اقتصادی بینالمللی در همهجا توسعه یافت، میزان معاملات اقتصادی و سرمایهگذاری ایالات متحده در کوبا نیز کاهش یافت. سال بعد در ایالات متحده مقررات تعرفه جدیدی موسوم به «تعرفه ویلسون-گورمن» یک افزایش ۴۰ درصدی روی شکر خام صادره از کوبا وضع کرد و به این ترتیب امتیازی که تولیدکننده کوبایی بر سایر تولیدکنندگان خارجی داشت، برداشته شد. آنچه که به بدبختیهای اقتصادی کوبا میافزود این بود که در این موقع اسپانیا نیز به تلافی از «تعرفه ویلسون-گورمن»، که تبعیضی بر شکر کوبا محسوب میشد، تعرفههای گمرکی جدیدی بر اکثر کالاهای وارداتی آمریکا به کوبا وضع کرد و تعرفههای موجود را افزایش داد. با این اقدامات که در عمل وضعیت انحصار تجار اسپانیایی را دوباره بر اقتصاد کوبا بازمیگرداند، هزینه زندگی در جزیره ناگهان به طور وحشتناکی صعود کرد. شرایط اقتصادی سختی که در زمستان ۹۵-۱۸۹۴ گریبانگیر کوبا شد، باعث برانگیخته شدن مردم و مباحثات دامنهداری در سراسر جزیره گشت. یک گروه اصرار داشتند که الحاق به ایالات متحده تنها راهحل منطقی برای حل مشکلات فعلی کوباست. قوانین اسپانیا به طور بیرویه محدودیتهایی بر اقتصاد کوبا اعمال میکرد و اسپانیا از ترس اینکه مبادا گسترش مبادلات بازرگانی بین کوبا و ایالات متحده این جزیره را از کنترل کشور مادر خارج کند، هرگز فشار خصومتآمیز خود را بر اقتصاد کوبا کاهش نمیداد. در پایان سال ۱۸۹۴، مارتی تقریباً متقاعد شده بود که برای پیروزی واقعی در مبارزه استقلال، مقابله با نیروهای امپریالیستی در ایالات متحده و هواداران آنها در کوبا، اجتنابناپذیر است[۲].
در موزه انقلاب در شهر هاوانا تندیس زیبایی از خوزه مارتی دیده میشود، در میدان انقلاب در شهر هاوانا نیز، تندیس بزرگی از خوزه مارتی وجود دارد که تمامی مقامات سیاسی با حضور در برابر این بنای یادبود با گذاشتن گل ادای احترام میکنند.به دلیل محبوبیت خوزه مارتی قهرمان ملی کوبا، رادیوییکه ایالاتمتحده برای مردم کوبا برنامه پخش میکند رادیو مارتی نامگذاریشد. نوامبر سال ۱۹۹۴ یونسکو، جایزه خوزه مارتی را در راستای به رسمیت شناختن موسسات و یا افرادی که برای همگرایی و یکپارچگی کشورهای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب تلاش میکنند، تعیین کرد[۱].
سرانجام خوزه مارتی
در یازدهم آوریل ۱۸۹۵، خوزه مارتی به همراه دسته کوچکی از شورشیان در دماغه مایسی در ساحل شمالی کوبا پیاده شد. مارتی و گروه همراهش راه درازی را در جزیره پیمودند تا به نیروهای شورشی ژنرال ماکسیمو گومز بپیوندند. مارتی با نادیده گرفتن توصیه گومز که گفته بود در منطقهای امن حرکت کند، سوار بر اسبی سفید وارد یک علفزار شد. غافل از اینکه در آنجا سرنوشتی نه دور از انتظار، پذیرایش بود. در نوزدهم می ۱۸۹۵، تنها سی و نه روز پس از بازگشت این شاعر میهنپرست به کوبا، مارتی با رگبار گلولههای اسپانیاییها مواجه شد. او کشته شد و به الگویی برای آینده و برای نقشآفرینی فیدل کاسترو تبدیل گردید[۲].
اوایل سال ۱۸۹۵، مارتی به دوست نزدیکش گونزالو کوئسادا گفت:
«ما باید هر چه زودتر دست به کار شویم… کوبا باید از سلطه اسپانیا و ایالات متحده هر دو آزاد باشد.»
در ماه می ۱۸۹۵، پس از آنکه جنگ استقلال دوم آغاز شد، مارتی توضیح بیشتری داد که چرا مجبور بودند هر چه زودتر دست به کار شوند. او نوشت:
«جنگ در موقع حساس و مناسبی شروع شده است و امیدواریم که از الحاق جزیره به ایالات متحده آمریکا جلوگیری کند.»[۳]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ حقروستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگ کوبا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص260.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ فلیپ اس.فونر(1362).جنگ اسپانیا-کوبا-آمریکا و پیدایش امپریالیسم آمریکا(۱۹۰۳-۱۸۹۵).ترجمه اسماعیل فصیح ، تهران: چاپخانه سپهر،ص.20-21.
- ↑ عبد الحمیدی، محمدرضا(بی تا). خوزه مارتی و سالهای پایانی قرن ۱۹. قابل بازیابی از https://dorantv.net/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A7%D9%88%D9%84/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D8%A7/jose-marti-and-the-last-years-of-19th-century/