نهادها و سازمان‌های فرهنگی سوریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مؤسسات و مراکز فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ
جامعه [[سوریه]]، حالت خودکفایی از حکومت، در مدیریت فرهنگی دارد. در واقع، حکومت [[سوریه]]، چندان قدرتی در اعمال مدیریت فرهنگی ندارد؛ خصوصاً با وضعی که بعداز بحران اخیر در [[سوریه]] پیش آمده ‌‌‌‌است.


'''الف - سازمان عمومی کتاب [[سوریه]] (الهيئة العامة السورية للكتاب)[3]'''
رهبری شاکله ‌‌‌‌استوار فرهنگ سوری، ابتدا در ید قدرت سنت عربی و پس از آن، در رنگین کمان تنوع قومیتی سوری ‌‌‌‌است که مانع تغییرات و تحولات فرهنگی و تمدنی دفعی و عمیق ‌‌‌‌است.


هیئت عامه کتاب، اصلی­ترین سازمان وابسته به وزارت فرهنگ است. ریاست این سازمان در حال حاضر، به عهده دکتر «ثائِر زین­الدین» است که خود از شعرای مطرح سوریه نیز هست. ایشان اخیراً مجموعه­ای از شعر مقاومت  سوریه را با همکاری آژانس ادبی تماس – که متولی پژوهش و نگارش کتاب پیش رو نیز هست- جمع اوری نموده که به زودی در ایران و سوریه منتشر خواهد شد.
فشار و ت‌‌هاجم آشکار و پن‌‌هان فرهنگ غربی را نیز نباید از نظر دور داشت که بدون هیچ مرکز مدیریت خاصی، به راحتی در ماهیت فرهنگی جامعه [[سوریه]]؛ مثل تمامی کشور‌‌های ‌‌‌جهان، اگر نگوییم دست برتر؛ اما نقش مؤثری دارد.


هیئت عامه کتاب، تمام امور مربوط به کتاب را در سوریه مدیریت می­کند؛ مثل:
غیر از این دو شبکه فرهنگی عربی و غربی تأثیرگذار و جای­گیر در ماهیت فرهنگی جامعه [[سوریه]]، آنچه کاملاً روشن ‌‌‌‌است، مدیریت جمعیت­‌‌های مذهبی؛ اعم از مسلمان و غیر مسلمان ‌‌‌‌است که هم به تعداد زیاد وجود دارند و هم از درآمد‌‌های داخلی و خارجی مطمئنی برخوردار هستند؛ هرچند نوعاً با نیروی انسانی داوطلب، فعالیت دارند؛ مثل حوزه انسانی شکل گرفته پیرامون روحانیانِ مطرح مسلمان؛ اعم از علما و پیران طریقت و نیز مراکز مسیحی؛ اعم از کلیسا‌‌ها، صومعه­‌‌ها و مؤسسات خیریه ایشان.


- تدوین برنامه‌ها و پروژه‌های بلندمدت ترجمه متقابل و حمایت مادی و معنوی از ناشر و مترجم؛ سال گذشته آژانس تماس موفق شد طی تفاهم­نامه­ای بین وزارتین فرهنگ ایران و سوریه، موافقت هر دو طرف را برای حمایت از ده عنوان کتاب در سال جلب نماید.  
قومیت‌‌هایی مثل دروزی­‌‌ها و چرکس­‌‌ها یا ترکمن­‌‌ها نیز که اساساً حیات ایشان بسته به تفاوت‌‌های فرهنگی تحت مدیریت رهبران محلی و سنت‌‌های قومی ایشان ‌‌‌‌است، جریان‌‌های فرهنگی خود را دائماً تقویت و توسعه می­دهند؛ مثل تمام اقلیت­‌‌های ‌‌‌جهان تا از هم فرونپاشند.


- چاپ، نشر و توزیع کتب؛ اعم از تألیف و ترجمه
به طور کلی، کارکرد اید­ئولوژی؛ خصوصاً نوع دینی آن، اساساً فرهنگی ‌‌‌‌است و غالب مخاطبان آن، طبقه گسترده فرودین جامعه ‌‌‌‌است؛ از این جهت، امور خیریه مهم ‌‌‌‌است؛ یعنی تأمین حوائج حداقلی گروه­‌‌های اجتماعی کمتر برخوردار. در واقع، شکم گرسنه از رفتار فرهنگی معاف ‌‌‌‌است و به فرهنگی اقبال دارد که او را سیر کند؛ البته مصادیق نقض بسیاری ممکن ‌‌‌‌است باشد؛ اما عموماً چنین ‌‌‌‌است؛ به همین خاطر، در کشوری مثل [[سوریه]]، مدیرت‌‌های فرهنگی، لزوماً همراه امور خیریه هستند و هر کسی که می­خواهد نقشی در توسعه و [[مدیریت فرهنگی سوریه]] داشته باشد، ناخودآگاه در این مسیر قرار می­گیرد.
 
- برگزاری نمایشگاه­ها و سمینارهای تخصصی و عمومی و شرکت در فعالیت­های داخلی، عربی و بین المللی، سمینارها و نمایشگاه­های مرتبط با فرهنگ به طور عام و نویسندگان به طور خاص.
 
- انعقاد قرارداد با ارگان­های مشابه در کشورها و سازمان­های عربی و بین­المللی در چارچوب تبادل اطلاعات و انتشار مشترک.
 
- اعطای لوح تقدیر و جوایز به اندیشمندان و نویسندگان خلاق و برگزاری مسابقات ادبی و فرهنگی برای تولیدات برجسته فکری، فرهنگی، ادبی و علمی در زمینه‌های ترجمه، تالیف، تحقیق و چاپ کتاب؛ درحال حاضر این جوایز سالانه اهدا می­شود: جایزه سالانه «حنا مينه» (''Hanna Mina'') (1924 - 2018)[4] برای داستان، جایزه «سامي الدّروبي» (''Sami Droubi'') (1921 - 1976)[5] برای ترجمه و «عمر أبو ريشة» (1910 –1990)[6] برای شعر. آژانس تماس در این زمینه نیز فعالاست و ترجمه و نشر این آثار برگزیده را عملیاتی نموده است.
 
- انتشار 9 نشریه تخصصی کتاب؛ بدین اسامی: المعرفة، الحياة السينمائية، الحياة الموسيقية، الحياة التشكيلية، الحياة المسرحية، الخيال العلمي، جُسور، أسامة و شامة؛ رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی، در نشریه جُسور (پل­ها) با ارائه مقالاتی پیرامون معرفی فرهنگ و تمدن ایران مشارکت داشته است.
 
 
'''ب - [[کتابخانه ملی اسد]] (مكتبة الأسد الوطنية)[7]'''
 
این کتابخانه در واقع، کتابخانه ملی سوریه است و در سال 1984 در شمال میدان اُمَوی در یک محوطه دو هکتاری بنا شده است. در سال­های اخیر، نمایشگاه کتاب دمشق در پردیس این کتابخانه برگزار شده است.
 
 
کتابخانه ملی اسد سوریه
 
 
'''ج - [[دارالاسد فرهنگ و هنر]] (دار الأسد للثقافة والفنون)'''
 
<ins> این مجموعه فرهنگی</ins>،<ins> تئاتر بزرگ شهر دمشق و مشهور به «خانه اُپرای دمشق» است </ins>که<ins> 2004 در جنوب شرقی میدان ا</ins>ُ<ins>م</ins>َ<ins>وی در نزدیکی بنای یادبود «شمشیر دمشق» در مساحتی بالغ بر 35 هکتار بنیان نهاده شده است. </ins>سالن­های بسیار و فضاهای متعدد این مجموعه، مناسب فعالیتهای فرهنگی و گسترده­ای است.
 
این مجموعه به صورت هیئت امنایی اداره می­شود. مدیرکل سازمان سینمایی، مدیرکل اداره تئاتر و موسیقی وزارت فرهنگ، رئیس مؤسسه عالی موسیقی و رئیس مؤسسه عالی هنرهای دراماتیک، از اعضای اصلی و ثابت این هیئت امنا هستند.
 
 
ساختمان اپرای دمشق
 
 
'''د- مؤسسه عمومی سینما (المؤسسة العامة للسينما)'''
 
هـ - اداره کل آثار باستانی و موزه­ها (المديرية العامة للآثار والمتاحف)[8] (''DGAM'')[9] تأسیس 1946
 
و- موسسه عالی هنرهای دراماتیک (المعهد العالي للفنون المسرحية)
 
مؤسسه عالی هنرهای دراماتیک (تأسیس 1977)، یک مؤسسه دانشگاهی است که دانشجویان را برای اخذ مدرک کارشناسی هنرهای نمایشی در بخش‌های تخصصی مختلف آماده می‌کند، همچنین فرصت‌هایی را برای تحصیلات تکمیلی و تحقیقات علمی در زمینه مطالعات تئاتر فراهم می‌کند.
 
این مؤسسه دوره‌های تخصصی را نیز برای فعالان و علاقه­مندان در همه رشته‌های هنرهای نمایشی برگزار می‌کند. ساختمان اصلی این آکادمی در منطقه «دومار» در میدان اُمَوی دمشق است.
 
 
ز- موسسه عالی موسیقی (المعهد العالي للموسيقا)[10]
 
موسسه عالی موسیقی(تأسیس 1990)، یک مؤسسه دانشگاهی برای تربیت موزیسین است. مرکز اصلی آن در دمشق، میدان اموی است. شعبه حمص نیز اخیراً بدان افزوده شده است.
 
 
علاوه بر وزارت فرهنگ، رسانه ملی سوریه، وزارت­خانه­های آموزش و پرورش (التربیة)، علوم و تحقیقات (التعليم العالي والبحث العلمي)[11] و نیز وزارت امور اجتماعی و کار(وزارة الشؤون الاجتماعية والعمل)[12] که نظارت و مدیریت سازمان­ها و مؤسسات غیر دولتی را به عهده دارد، فعالیتهای مستقل و گسترده­ای، حسب وظایف ذاتی خویش دارند.
 
فعالیتهای فرهنگی در وزارت تربیت، اساساً بسیار مهم و بنیادین و در وزارت علوم، با فعالیتهای آموزشی وتحقیقاتی توامان است. فعالیتهای وزارت امور اجتماعی نیز بیشتر جنبه­ی نظارتی، صدور مجوزِ فعالیت و اقدامات میدانی و اجرایی در سطح عامه مردم است.
 
 
'''[[اتحادیه نویسندگان عرب]] (اتّحادُ کُتّابُ العرب)[13]'''
 
اتحادیه نویسندگان عرب، سندیکایی تحت حمایت [[مالی]] دولت از نویسندگان عرب است که آثار خود را در کتاب­ها، نشریات دوره­ای یا نشریات فرهنگی منتشر می­کند. این اتحادیه در سال 1969 بر اساس فرمان تقنینی شورای وزیران تأسیس شد و مقر آن در دمشق است. ریاست کنونی آن به عهده دکتر «محمد ابراهیم الحورانی» (زاده 1975) است.
 
فعالیت­های اتحادیه، در قالب 5 انجمن (جمعية) شکل گرفته است: انجمن تحقیقات و مطالعات، انجمن شعر، انجمن داستان، انجمن تئاتر و انجمن نقد ادبی.
 
اتحاد کُتّاب که به اندازه نامش بزرگ نیست و گستره­ی چندانی در جهان عرب ندارد؛ اما در اساسنامه کاملاً پان عربیست خود، افقی بلندی را پیش­بینی کرده است:
 
1-   دعوت فکری برای آزادی جهان عرب و دستیابی به اهداف ملی آن و شرکت در مبارزه برای آن
 
2-   مشارکت در جمع آوری و حفظ و اشاعه میراث ادبی و فکری عرب و تعمیم امکانات بهره­مندی از آن در میان توده­ها و الهام گرفتن از آن در تولید جدید، برجسته سازی نکات مثبت آن و ایجاد پل­های ارتباطی، بین نسل­ها و و نوسازی فرهنگ عرب.
 
3-   توجه به زبان عربی، نوسازی و آموزش آن، ارتقای جایگاه آن و آشکار ساختن قابلیت های آن برای همه با توسعه تمدنی
 
4-   برگزاری همایش­های ادبی، جشنواره­های فرهنگی، تشکیل سمینارهای فکری در سراسر جهان عرب و خارج از کشور و حمایت از فعالیت ادبی عرب مهاجر
 
5-   تحکیم پیوندها و تقویت روحیه دوستی و همکاری میان نویسندگان عرب.
 
6-   ایجاد پیوندهای همکاری بین اتحادیه و سازمان­های مشابه در سایر کشورهای جهان، برای برقراری ارتباط و تعامل با فرهنگ مردم
 
7-   شرکت در همایش ها و سمینارهای ادبی بین المللی یا منطقه­ای
 
8-   کمک به انتقال تولیدات ادبی عربی به زبان­های خارجی، معرفی آن و انتقال تولیدات خارجی از این زبان­ها به زبان عربی
 
9-   حمایت از فعالیت خلاقانه نویسندگان عرب
 
10- تلاش برای مراقبت از نویسنده و حفظ حق او برای داشتن زندگی شایسته و آزادی بیان در چارچوب اهداف ملی و بشردوستانه عربی و مقابله با هر گونه تلاشی که برای آزار و اذیت او یا محدود کردن او در فکر یا زندگی او باشدغ همچنین حفظ حقوق معنوی و مادی وی و ضمانت قانونی برای آنها
 
یکی از نخستین مراکز ارتباطی مدیران فرهنگی با بدنه فرهنگیان سوریه، همین مرکز است؛ اما روند فعالیتهای این اتحادیه بسیار قدیمی و کُند است؛ در کنار این که تصمیم­گیریهای عمده خارخ از مسئولیت اتحادیه است؛ ضمن این که رقابتهای دست و پاگیری نیز بین اعضا و انجمنهای اتحادیه وجود دارد.
 
چند نشریه نیز منتشر می­کند؛ به نام­های هفته­نامه«الأسبوع الأدبي»، ماهنامه «الموقف الأدبي»، فصلنامه «الفكر السياسي»، فصلنامه «التراث العربي» و فصلنامه «الآداب العالميـة». به تازگی ماهنامه­ای هم برای اطفال منتشر کرده است؛ به نام «شام الطفولة»
 
این اتحادیه در تمام استانهای سوریه، شعبه فعال دارد؛ حتی ریف دمشق. بسیاری از نویسندگان بزرگ سوریه در این اتحادیه عضویت و فعالیت داشته­اند که شاید به مناسبت ودر همین جا، آشنا شدن با بعضی از ایشان، خالی از لطف و فایده نباشد؛ کسانی مانند:
 
ابراهیم الجرادی( 1951 - 2018)، شاعر و منتقد اهل تل ابیض
 
ابراهیم الکیلانی ( 1916-2004)، متفکر ، فیلسوف و مورخ دمشقی
 
ابراهیم خریت ( 1943 - 2012)، نویسنده مشهور سوری، اهل دیرالزور
 
ابراهیم عباس یاسین (زاده 1954)، شاعرمعاصر اهل بُصری
 
اسکندر لوقا (زاده 1929)، رمان نویس، اهل اسکندرون
 
سامی الدروبی(1921 - 1976) - محقق و مترجم اهل حمص
 
محسن یوسف (زاده 1030)، نویسنده، مترجم و نویسنده داستان کوتاه، اهل لاذقیه
 
و...
 
 
'''[[اتحادیه ناشران سوریه]] (اتحاد الناشرين السوريين)[14]'''
 
این اتحادیه در سال 2005 میلادی تأسیس شده و نسخه بومی اتحادیه ناشران عرب است. نخستین مدیر این اتحادیه، مرحوم «محمد عدنان» مدیر انتشارات «دارالفکر» و از پیشکسوتان نشر در سوریه بود. در حال حاضر و از 2014 م. «هیثم حافظ» که صاحب چندین عنوان دفتر نشر است، مدیریت این اتحادیه را به عهده دارد.
 
هیثم حافظ اگر چه از ساداتحسینی و علاقه مند به اهل بیت است؛ اما مانند اغلب سوری­ها اهل سنت است و موضع مثبتی نسبت به همکاری با ایران ندارد. در واقع، گرایش عمومی بدنه اصلی ناشران سوری، نسبت به این موضوع بسیار محافظه­کارانه است؛ اما بسته نیست. دلایل این موضوع بسیار است کهمحل خود را می­طلبد و علت اصلی آن، خاطره نه چندان مثبت همکاری با فعالان فرهنگی پیشین بوده است.
 
 
'''[[فرهنگسراهای دمشق]]'''
 
از جمله فعالیتهای مستقیم وزارت فرهنگ، ایجاد مراکز فرهنگی عربی (و نه لزوماً اسلامی) در نقاط مختلف کشور است؛ خصوصاً در دمشق؛ البته امکانات و برنامه­های این مراکز معدود؛ حتی در پایتخت ، چندان گسترده نیست و حتی قابل مقایسه با خانه­های فرهنگ محله در تهران نیستند؛ چه برسد به فرهنگسراها. مهم­ترین این مراکز در دمشق که نوعاً به نام محله یا منطقه­ای که مستقر هستند، نام­گذاری شده، عبارت­اند از:
 
1.   المركز الثقافي العربي – العدوي
 
2.   المركزالثقافي العربي – أبو رُمانة
 
3.   المركز الثقافي العربي – المَزّة
 
4.   المركز الثقافي العربي – كَفَرسوسة
 
5.   المركز الثقافي العربي – الميدان
 
6.   المركز الثقافي العربي – اليَرموك
 
7.   المركز الثقافي العربي – جوبر
 
8.   مركز أدهم اسماعيل للفنون التشكيلية
 
فرهنگسرای ابورمانه چندنوبت میزبان شب شعرهای بزرگداشت مقاومت سوریه و سردار سرافراز شیهد حاج قاسم سلیمانی بوده است. ارتباط با این مراکز ومدیریت آنها وهماهنگی برای مشارکتهای فرهنگی بسیار آسان است. برگزاری نمایشگاههای کتاب ادواری و موضوعی در این مراکز یکی از مهمترین فعالیتهای فرهنگی برای اشاعه اندیشه انقلاب اسلامی و محور مقاومت است؛ خصوصاً در موقعیت همسوی فعلی که متأسفانه تا به حال، چندان موردتوجه قرار نگرفته است.
 
 
'''اتحادیه­ها و سازمانهای فرهنگی مردم نهاد'''
 
حکومت خاندان اسد، برمبنای مدل سیاست اعلام شده­ی سوسیالیستی­شان؛ نه تنها مخالفتی با تشکیل اتحادیه یا سندیکاهای غیردولتی و فعالیت­های فرهنگی ایشان ندارند؛ بلکه از آنها حمایت قانونی و گاه تسهیلاتی نیز می­کنند؛ اما خط قرمز، فعالیتهای سیاسی است که نباید مغایر اصول حکومت باشد والا به شدت سرکوب می­شود؛ گرچه بشار اسد، بعد از اصلاحاتی جزئی در قوانین و مقررات فعالیت­های نهادهای غیردولتی سوریه، آزادی عمل بیشتری به ایشان داده است؛ گاهی نیز به طور کلی، نتوانسته است کنترل و مدیریتی داشته باشد.
 
بعد از مرگ حافظ اسد، جمعیت­ها و گروه­های بیشتری در داخل و خارج سوریه به وجود آمدند. اغلب گروه­های خارج از کشور، بیش از آن که فرهنگی باشند، اپوزوسیون مخالف خاندان اسد و در قالب گروه­های حقوق بشری هستند و بسیاری تنها در فضای مجازی و توسط عده­ای معدود به پشتیبانی دولت­های عمدتاً غربی فعال می­کنند.
 
به طور کلی، از میان اتحادیه­های داخلی یا خارجی، بعضی جز فعالیت فرهنگی، کارکردی ندارند؛ خصوصاً آن دسته که تحت حمایت دولت نیز هستند و تنها اساس سوسیلیستی­شان آن است که هیئت مدیره­شان با انتخاب اعضای مجمع عمومی منصوب می­شوند؛ مثل:
 
«اتحادیه هنرمندان هنرهای زیبا یا تجسمی» (اتحاد الفنانين التشکیلین)[15] که دفتر مرکزی آن در میدام «یوسف العظمة» است؛ همراه با دفاتر فعال در تمام استانها. ریاست کنونی آن را «عرفان أبي الشامات» به عهده دارد که بیش از ان که یک هنرمندباشد یک فعال اقتصادی در حوزه زیرساخت­های ارتباطات است. نقش این اتحادیه بسیار شبیه فعالیتهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در ایران است؛ اما به شکل محدودو با مدیریتی نه چندان فعال. درباره این اتحادیه در بخش [[هنر سوریه]] بیشتر توضیح داده خواهد شد.
 
مشابه وضعیت اتحادیه هنرمندان را «سندیکای روزنامه نگاران» (نقابة الصحفيين)[16] دارد و اگر چه ادعای استقلال مالی دارد؛ اما عملاً مدیرتی برای کنترل فضای رسانه است.
 
به این تشکل­های به ظاهر غیردولتی باید افزود بعضی سازمان­های تابعه حزب بعث که نقش اصلی آن­ها توسعه فرهنگ سیاسی حزب و بسیج اجتماعی در جهت اهداف حکومت است؛ مثل «سازمان پیشاهنگان حزب بعث» (منظمة        طلائع البعث)[17] که مقر آن در منطقه «البرامکه» دمشق در خیابان «ابوبکر» است با دفاتر فعال در تمام استانهای کشور و از سال 1974، فعالیتهای فرهنگی گسترده­ا­ی برای کودکان اول تا ششم ابتدایی دارد. سالروز این سازمان، پانزدهم اوت است.
 
اهداف حزب بعث در مقاطع راهنمایی و دبیرستان در «اتحادیه جوانان انقلاب» (اتحاد شبيبة الثورة)[18]با نشریه «المسیرة» و پس از آن، در «اتحادیه دانشجویان سوریه» (اتحاد طلبة سورية)[19] دنبال می­شود.
 
بعضی از این تشکل­های اجتماعی، جنبه قشری یا صنفی مطلق دارند؛ اما فعالیت فرهنگی جزء اصلی­ترین برنامه­های آن­هاست؛ مثل «اتحادیه عمومی زنان سوریه» (الاتحاد العام للمرأة السورية) (''GUSW'')[20] یا به اختصار «الاتحاد العام النسائي» (تأسیس 1967) که با نهادهای سازمان ملل همکاری های فشرده و پیوسته­ای دارد و تحقیقاً یک نهاد حقوق بشری محسوب می­شود؛ مثل بسیاری از گروههای متعدد حقوق بشری سوریه[21] که در داخل و خلرج از کشور فعالیت دارند و اغلب آن­ها جزء مخالفان حکومت هستند. «سُعاد باکور»، نماینده مجلس از سال 2004 ریاست اتحادیه زنان سوریه را برعهده و درواقع، در کنترل دارد.
 
از جمله اتحادیه­های فعال دیگر سوریه می­توان به «اتحادیه کشاورزان سوریه» (اتحاد المزارعين السوريين) و «اتحادیه کارگران»(اتحاد عمال) اشاره نمود.
 
در این میان انجمنهای خیریه مذهبی، هر کدام در کنار امور خیریه، فعالیتهای فرهنگی همسو با ایدئولوژی خود را دارند که احصای همه ان­ها از حوصله این کتاب خارج است.

نسخهٔ ‏۲۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۳

جامعه سوریه، حالت خودکفایی از حکومت، در مدیریت فرهنگی دارد. در واقع، حکومت سوریه، چندان قدرتی در اعمال مدیریت فرهنگی ندارد؛ خصوصاً با وضعی که بعداز بحران اخیر در سوریه پیش آمده ‌‌‌‌است.

رهبری شاکله ‌‌‌‌استوار فرهنگ سوری، ابتدا در ید قدرت سنت عربی و پس از آن، در رنگین کمان تنوع قومیتی سوری ‌‌‌‌است که مانع تغییرات و تحولات فرهنگی و تمدنی دفعی و عمیق ‌‌‌‌است.

فشار و ت‌‌هاجم آشکار و پن‌‌هان فرهنگ غربی را نیز نباید از نظر دور داشت که بدون هیچ مرکز مدیریت خاصی، به راحتی در ماهیت فرهنگی جامعه سوریه؛ مثل تمامی کشور‌‌های ‌‌‌جهان، اگر نگوییم دست برتر؛ اما نقش مؤثری دارد.

غیر از این دو شبکه فرهنگی عربی و غربی تأثیرگذار و جای­گیر در ماهیت فرهنگی جامعه سوریه، آنچه کاملاً روشن ‌‌‌‌است، مدیریت جمعیت­‌‌های مذهبی؛ اعم از مسلمان و غیر مسلمان ‌‌‌‌است که هم به تعداد زیاد وجود دارند و هم از درآمد‌‌های داخلی و خارجی مطمئنی برخوردار هستند؛ هرچند نوعاً با نیروی انسانی داوطلب، فعالیت دارند؛ مثل حوزه انسانی شکل گرفته پیرامون روحانیانِ مطرح مسلمان؛ اعم از علما و پیران طریقت و نیز مراکز مسیحی؛ اعم از کلیسا‌‌ها، صومعه­‌‌ها و مؤسسات خیریه ایشان.

قومیت‌‌هایی مثل دروزی­‌‌ها و چرکس­‌‌ها یا ترکمن­‌‌ها نیز که اساساً حیات ایشان بسته به تفاوت‌‌های فرهنگی تحت مدیریت رهبران محلی و سنت‌‌های قومی ایشان ‌‌‌‌است، جریان‌‌های فرهنگی خود را دائماً تقویت و توسعه می­دهند؛ مثل تمام اقلیت­‌‌های ‌‌‌جهان تا از هم فرونپاشند.

به طور کلی، کارکرد اید­ئولوژی؛ خصوصاً نوع دینی آن، اساساً فرهنگی ‌‌‌‌است و غالب مخاطبان آن، طبقه گسترده فرودین جامعه ‌‌‌‌است؛ از این جهت، امور خیریه مهم ‌‌‌‌است؛ یعنی تأمین حوائج حداقلی گروه­‌‌های اجتماعی کمتر برخوردار. در واقع، شکم گرسنه از رفتار فرهنگی معاف ‌‌‌‌است و به فرهنگی اقبال دارد که او را سیر کند؛ البته مصادیق نقض بسیاری ممکن ‌‌‌‌است باشد؛ اما عموماً چنین ‌‌‌‌است؛ به همین خاطر، در کشوری مثل سوریه، مدیرت‌‌های فرهنگی، لزوماً همراه امور خیریه هستند و هر کسی که می­خواهد نقشی در توسعه و مدیریت فرهنگی سوریه داشته باشد، ناخودآگاه در این مسیر قرار می­گیرد.