جریان های فکری موثر اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''وضعيت تفكر و جريان‌هاي فكري مؤثر'''
[[جریان های فکری موثر اردن|وضعیت تفکر و جریان‌های فکری مؤثر]]


پيش از ورود در بيان جريان''‌''هاي فکري در [[اردن]] بايد دانست که گرايش''‌''هاي مختلفي که در اينجا تحليل مي''‌''کنيم نه تنها درجهان عرب من جمله اردن حضور دارند، بلکه با عنايت به روند سريع جهاني شدن در جهان مشاهده مي''‌''شوند. اين گرايش''‌''ها سنت سني و شيعي را، البته با تمايزاتي گسترده، در مي''‌''نوردند و بنابر قاره، منطقه يا کشور مورد بررسي کم و بيش داراي نماينده و هوادارند. سنخ شناسي پيشنهادي بر پايه اصولي است که ضمن آنکه دقيق است وارد جزئيات نمي''‌''شود. بديهي است که اين سنخ شناسي مي''‌''تواند در تقسيم بندي''‌''هاي ديگر به شکلي کلانتر يا خردتر ارائه گردد و طبيعي است که نامگذاري''‌''ها در مقالات و نوشتارهاي مختلف داراي اختلافي به نسبت قابل توجه باشد به گونه اي که انسان را دچار سردرگمي‌سازد. زيرا در هر يک ملاک''‌''ها و معيارهاي تقسيم با اندکي تفاوت و دقت منجر به افزايش يا کاهش يا درهم تنيده شدن برخي در برخي خواهد گرديد. به هر حال از آن جا که اين نوشتار رويکردي فرهنگي دارد تا سياسي اگر چه گرايش''‌''هاي سياسي خود هر يک مبتني بر انديشه''‌''هاي فرهنگي متفاوتي است، لذا تمرکز بر جدايشي فرهنگي در آن ملحوظ گرديده است. تمام اين جريان''‌''هاي فکري منابع واحدي دارند و اصول اساسي دين اسلام را جز موارد استثنايي و نادر، درهمگي مي''‌''توان جست وجو کرد.(67) ديگر آن که جمله اين جريان‌هاي فکري در مواجهه با غرب شکل گرفته اند و محصول رويکرد‌هاي متفاوت نسبت به تمدن غربي مي‌باشند.
پیش از ورود در بیان جریان‌های فکری در [[اردن]] باید دانست که گرایش‌های مختلفی که در اینجا تحلیل می‌کنیم نه تنها درجهان عرب من جمله [[اردن]] حضور دارند، بلکه با عنایت به روند سریع جهانی شدن در جهان مشاهده می‌شوند. این گرایش‌ها سنت سنی و شیعی را، البته با تمایزاتی گسترده، در می‌نوردند و بنابر قاره، منطقه یا کشور مورد بررسی کم و بیش دارای نماینده و هوادارند. سنخ شناسی پیشنهادی بر پایه اصولی است که ضمن آنکه دقیق است وارد جزئیات نمی‌شود. بدیهی است که این سنخ شناسی می‌تواند در تقسیم بندی‌های دیگر به شکلی کلانتر یا خردتر ارائه گردد و طبیعی است که نامگذاری‌ها در مقالات و نوشتارهای مختلف دارای اختلافی به نسبت قابل توجه باشد به گونه‌ای که انسان را دچار سردرگمی‌سازد. زیرا در هر یک ملاک‌ها و معیارهای تقسیم با اندکی تفاوت و دقت منجر به افزایش یا کاهش یا درهم تنیده شدن برخی در برخی خواهد گردید. به هر حال از آن جا که این نوشتار رویکردی فرهنگی دارد تا سیاسی اگر چه گرایش‌های سیاسی خود هر یک مبتنی بر اندیشه‌های فرهنگی متفاوتی است، لذا تمرکز بر جدایشی فرهنگی در آن ملحوظ گردیده است. تمام این جریان‌های فکری منابع واحدی دارند و اصول اساسی دین اسلام را جز موارد استثنایی و نادر، درهمگی می‌توان جست وجو کرد<ref>Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc المورد الثقافی، ص 17</ref>. دیگر آن که جمله این جریان‌های فکری در مواجهه با غرب شکل گرفته‌اند و محصول رویکرد‌های متفاوت نسبت به تمدن غربی می‌باشند.


تمدن اسلامي از قرن دوم تا قرن هفتم هجري عصر شکوفايي و طلايي خود را گذراند كه توليد علم و جريان آزاد مبادلات فکري و صدور دانش از بستر جامعه اسلامي به ساير سرزمين‌ها ويژگي مهم اين دوره تلقي مي‌شود. اين تمدن از قرن نهم و دهم به امتناع تفکر و توليد دانش رسيد. حمله ناپلئون به [[مصر]] و سقوط امپراتوري عثماني، جهان اسلام را از ضعف خود آگاه كرد. از اين زمان سوالي در ميان متفکران سرزمين اسلامي مطرح شد که چرا تمدن اسلامي با آن دوره طلايي به افول رسيد و تمدن غربي با دوران قرون وسطايي به برسازي تمدني نوين مبادرت ورزيده است؟ در نهايت اين سوال ذهنيت انديشمندان اسلامي را به خود مشغول كرد که پس از خودآگاهي از اين افول تمدني چه بايد کرد تا دوباره مسير احياي تمدن اسلامي را در پيش گرفت؟ اين پرسش‌ها متفکران اسلامي را از پي پاسخ روانه جست‌وجوي عالمانه کرد (68) که به جريان''‌''هاي اصلاح طلب ديني، غرب گرايان ليبرال، اسلام گرايي سنتي و نهضت انتقادي منجر گرديد. در اردن در کنار جريان''‌''هاي قوم گرا و سوسياليست''‌''ها و ليبرال''‌''ها، دو نوع جنبش سازمان يافته مذهبي اسلامي ‌وجود دارند که نخستين نوع از جريان''‌''هاي اسلام گرا بر اهداف ديني در حوزه فردي تأکيد دارد و دومين جريان اسلام گرا، نگرش ديني- سياسي به اسلام دارد و خواستار تأثيرگذاري بر دولت است.(1/68) در ادامه به شرح مختصري از جريان''‌''هاي عنوان شده در اردن مي''‌''پردازيم.
تمدن اسلامی از قرن دوم تا قرن هفتم هجری عصر شکوفایی و طلایی خود را گذراند که تولید علم و جریان آزاد مبادلات فکری و صدور دانش از بستر جامعه اسلامی به سایر سرزمین‌ها ویژگی مهم این دوره تلقی می‌شود. این تمدن از قرن نهم و دهم به امتناع تفکر و تولید دانش رسید. حمله ناپلئون به [[مصر]] و سقوط امپراتوری عثمانی، جهان اسلام را از ضعف خود آگاه کرد. از این زمان سوالی در میان متفکران سرزمین اسلامی مطرح شد که چرا تمدن اسلامی با آن دوره طلایی به افول رسید و تمدن غربی با دوران قرون وسطایی به برسازی تمدنی نوین مبادرت ورزیده است؟ در نهایت این سوال ذهنیت اندیشمندان اسلامی را به خود مشغول کرد که پس از خودآگاهی از این افول تمدنی چه باید کرد تا دوباره مسیر احیای تمدن اسلامی را در پیش گرفت؟ این پرسش‌ها متفکران اسلامی را از پی پاسخ روانه جست‌وجوی عالمانه کرد<ref>Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc المورد الثقافی، ص 18</ref> که به جریان‌های اصلاح طلب دینی، غرب گرایان لیبرال، اسلام گرایی سنتی و نهضت انتقادی منجر گردید. در [[اردن]] در کنار جریان‌های قوم‌گرا و سوسیالیست‌ها و لیبرال‌ها، دو نوع جنبش سازمان یافته مذهبی اسلامی ‌وجود دارند که نخستین نوع از جریان‌های اسلام گرا بر اهداف دینی در حوزه فردی تأکید دارد و دومین جریان اسلام گرا، نگرش دینی- سیاسی به اسلام دارد و خواستار تأثیرگذاری بر دولت است<ref>دوفصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394</ref>. در ادامه به شرح مختصری از جریان‌های عنوان شده در [[اردن]] می‌پردازیم.


'''5-4-1 ملي گرايي عربي'''
==== [[ملی گرايی عربی در اردن|ملی‌گرایی عربی]] ====
ملی‌گرایی در سال 1939 تحت عنوان بیداری عرب سربرآورد. ساطع الحصری پدر این جریان بود. میشل عفلق نیز از بزرگان آن به حساب می‌آید. اما این جریان یک پدیدار ناقص و ناپایدار در جهان عرب بود؛ چرا که از اوایل قرن بیستم تا جنگ جهانی دوم که کسب استقلال صوری در جهان عرب شکل گرفت، رهایی از بیگانگان، رشد اجتماعی و اقتصادی، یکپارچگی سیاسی و رضایت عمومی را به همراه نداشت.


ملي گرايي در سال 1939تحت عنوان بيداري عرب سربرآورد. ساطع الحصري پدر اين جريان بود. ميشل عفلق نيز از بزرگان آن به حساب مي‌آيد. اما اين جريان يک پديدار ناقص و ناپايدار در جهان عرب بود؛ چرا كه از اوايل قرن بيستم تا جنگ جهاني دوم که کسب استقلال صوري در جهان عرب شکل گرفت، رهايي از بيگانگان، رشد اجتماعي و اقتصادي، يکپارچگي سياسي و رضايت عمومي را به همراه نداشت.
فصل مشترک جمله‌ی ملی‌گرایی‌های عرب با تمام گرایش‌های چپ و راست این بود که اگرچه نوسازی دنیای عرب در اخذ قالب‌های غربی است ولی این وام‌گیری باید به شیوه‌ای انجام گیرد که هویت ملی عرب حفظ شود. همچنین ملی‌گراها، حجیت مدل تاریخی اسلامی را در تعیین ساختارهای سیاسی یا اجتماعی جامعه عربی آتی رد کردند. ظهور ملی‌گرایی اردن به عنوان بخشی از جهان عرب در جریان انقلاب بزرگ عربی در سال 1961 اتفاق افتاد. این جریان ملی‌گرایی امروز در شاخه حزب بعث در اردن و جریان ملی اردن در سال‌های اخیر بروز و ظهور دارد. این حزب در سال 1993 میلادی و به دنبال اتحاد حزب عربی سوسیالیسم و حزب بعث عراق تشکیل شد ولی هیچ‌گاه نتوانست محبوبیت لازم را درمیان سیاستمداران و جوانان و دانشجویان پیدا کند و سقوط نظام صدام که بزرگترین حامی‌حزب بعث بود ضربه سنگینی بر پیکره این حزب وارد آورد و آن را از درون متلاشی کرد، اکنون حزب بعث [[اردن]] فقط نام یک حزب را یدک می‌کشد.


فصل مشترک جملۀ ملي گرايي''‌''هاي عرب با تمام گرايش''‌''هاي چپ و راست اين بود که اگرچه نوسازي دنياي عرب در اخذ قالب‌هاي غربي است ولي اين وام‌گيري بايد به شيوه‌اي انجام گيرد که هويت ملي عرب حفظ شود. همچنين ملي''‌''گراها، حجيت مدل تاريخي اسلامي را در تعيين ساختارهاي سياسي يا اجتماعي جامعه عربي آتي رد كردند.(69) ظهور ملي گرايي اردن به عنوان بخشي از جهان عرب در جريان انقلاب بزرگ عربي در سال 1961 اتفاق افتاد. اين جريان ملي گرايي امروز در شاخه حزب بعث در اردن و جريان ملي اردن در سال''‌''هاي اخير بروز و ظهور دارد. اين حزب در سال 1993 ميلادي و به دنبال اتحاد حزب عربي سوسياليسم و حزب بعث عراق تشکيل شد ولي هيچ‌گاه نتوانست محبوبيت لازم را درميان سياستمداران و جوانان و دانشجويان پيدا کند و سقوط نظام صدام که بزرگترين حامي‌حزب بعث بود ضربه سنگيني بر پيکره اين حزب وارد آورد و آن را از درون متلاشي کرد، اکنون حزب بعث اردن فقط نام يک حزب را يدک مي''‌''کشد.(70) جريان ملي اردن هنوز به طور رسمي‌تبديل به حزب نشده و فقط صرف يک همپيماني ميان احزاب و شخصيت''‌''هاي بارز سياسي اردن است که مي''‌''خواهند نقشه حزبي اين کشور را که در اختيار اخوان المسلمين مي''‌''باشد تغيير دهند. رهبري اين حزب در شرف تأسيس را سياستمداران بزرگ و کهنه کار اردن برعهده دارند و از معروف ترين اين شخصيت''‌''ها مي''‌''توان به فايز طراونه نخست وزير اسبق، عبدالهادي المجالي رئيس کنوني پارلمان و تعدادي از وزراي با نفوذ پيشين اشاره کرد.
جریان ملی [[اردن]] هنوز به طور رسمی‌ تبدیل به حزب نشده و فقط صرف یک همپیمانی میان احزاب و شخصیت‌های بارز سیاسی اردن است که می‌خواهند نقشه حزبی این کشور را که در اختیار [[اخوان المسلمین]] می‌باشد تغییر دهند. رهبری این حزب در شرف تأسیس را سیاستمداران بزرگ و کهنه کار [[اردن]] برعهده دارند و از معروف‌ترین این شخصیت‌ها می‌توان به فایز طراونه نخست وزیر اسبق، عبدالهادی المجالی رئیس کنونی پارلمان و تعدادی از وزرای با نفوذ پیشین اشاره کرد.


ناظران سياسي اردن معتقدند که به زودي و پس از تشکيل رسمي‌اين حزب تعداد بيشتري از افراد با نفوذ و مشهور به اين جبهه عمل اسلامي‌اردن که شاخه اخوان المسلمين در انتخابات آينده خواهد بود، مي''‌''پيوندند. (1/70)
ناظران سیاسی [[اردن]] معتقدند که به زودی و پس از تشکیل رسمی‌ این حزب تعداد بیشتری از افراد با نفوذ و مشهور به این جبهه عمل اسلامی‌ [[اردن]] که شاخه اخوان المسلمین در انتخابات آینده خواهد بود، می‌پیوندند.


'''5-4-2 اسلام گرايي سنتي غير سياسي'''
==== [[اسلام گرايی سنتی غير سياسی در اردن|اسلام گرایی سنتی غیر سیاسی]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=29|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=29|ویرایش مبدأ]]] ====
جریان‌های اسلام‌گرایی ‌غیرسیاسی [[اردن]]، جریان‌هایی هستند که فعالیت خود را در حوزه‌های به طور صرف، فرهنگی و مذهبی متمرکز کرده اند. گروه‌های مذهبی سازمان یافته اسلامی‌که برنامه سیاسی ندارند و شامل صوفی‌های و گروه‌های جماعــة التبلیغ و جماعــة الصوفیه هستند؛ گروه‌های صوفی که طی چهار یا پنج دهه گذشته از کشورهای مختلف همسایه در سراسر [[اردن]] پخش شده‌اند بر رفتار و سلوک روحانی و مذهبی فردی و رابطه با خداوند خالق تأکید دارند. گروه‌های صوفی که در [[اردن]] حضور دارند، شامل شاذلیه، تمیه و قلوطیه هستند؛ آن‌ها اعضای خود را از همه لایه‌های اجتماعی اقتصادی مناطق شهری و روستایی اختیار می‌کنند. اعضا به طور مرتب گردهم می‌آیند. یکی از تأثیرهای مهم فعالیت این گروه‌ها بالا بردن سطح آگاهی اسلامی‌است؛ برای نمونه جماعــة التبلیغ (یا تبلیغی جامعه) که از هند آغاز شد بر گسترش کلام خدا و اسلام تأکید می‌کند. اعضای این جماعت، ملزم هستند که یک ساعت در روز یا یک روز کامل در ماه را به تبلیغ و موعظه کلام خدا بپردازند. جماعــة الصوقیــة، خواستار بازگشت به قرآن و سنت و نیز راه و رسم و قرون نخست اسلام هستند .


جريان''‌''هاي اسلام‌گرايي ‌غيرسياسي اردن، جريان''‌''هايي هستند که فعاليت خود را در حوزه''‌''هاي به طور صرف، فرهنگي و مذهبي متمرکز کرده اند. گروه''‌''هاي مذهبي سازمان يافته اسلامي‌که برنامه سياسي ندارند و شامل صوفي''‌''هاي و گروه''‌''هاي جماعــة التبليغ و جماعــة الصوفيه هستند؛ گروه''‌''هاي صوفي که طي چهار يا پنج دهه گذشته از کشورهاي مختلف همسايه در سراسر اردن پخش شده اند بر رفتار و سلوک روحاني و مذهبي فردي و رابطه با خداوند خالق تأکيد دارند. گروه''‌''هاي صوفي که در اردن حضور دارند، شامل شاذليه، تميه و قلوطيه هستند؛ آن''‌''ها اعضاي خود را از همه لايه''‌''هاي اجتماعي اقتصادي مناطق شهري و روستايي اختيار مي''‌''کنند. اعضا به طور مرتب گردهم مي''‌''آيند. يکي از تأثيرهاي مهم فعاليت اين گروه''‌''ها بالا بردن سطح آگاهي اسلامي‌است؛ براي نمونه جماعــة التبليغ (يا تبليغي جامعه) که از هند آغاز شد بر گسترش کلام خدا و اسلام تأکيد مي''‌''کند. اعضاي اين جماعت، ملزم هستند که يک ساعت در روز يا يک روز کامل در ماه را به تبليغ و موعظه کلام خدا بپردازند. جماعــة الصوقيــة، خواستار بازگشت به قرآن و سنت و نيز راه و رسم و قرون نخست اسلام هستند. (2/70)
==== [[جريان اسلام گرايی سياسی در اردن|جریان اسلام گرایی سیاسی]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=30|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=30|ویرایش مبدأ]]] ====
این جریان اسلامگرای عرب، جریانی واکنشی بود؛ زیرا بر اثر واکنش به جریان غرب‌گرا و مدافع جدایی دین از سیاست به‌ وجود آمد. آنان در واکنش به نفوذ جریان‌های غیردینی و ناسیونالیستی در جامعه و نیز آشفتگی و به هم ریختگی جنبش‌های اسلامی و دفاع از اسلام و ناخوشایندی از این اتهام که سنت اسلامی عامل اصلی انحطاط تمدنی و جامعه اسلامی بوده است، سربرآوردند.


'''5-4-3 جريان اسلام گرايي سياسي'''
به این ترتیب جریان تفکر اسلام گرای سیاسی طیف وسیعی از حرکت‌های امروزی را در میان مسلمانان رقم زده است که مبتنی بر رویکرد‌های مختلف با اسامی ‌و گروه‌بندی‌های مختلفی از آن‌ها یاد می‌شود.


اين جريان اسلامگراي عرب، جرياني واكنشي بود؛ زيرا بر اثر واکنش به جريان غرب‌گرا و مدافع جدايي دين از سياست به‌ وجود آمد. آنان در واکنش به نفوذ جريان‌هاي غيرديني و ناسيوناليستي در جامعه و نيز آشفتگي و به هم ريختگي جنبش‌هاي اسلامي و دفاع از اسلام و ناخوشايندي از اين اتهام که سنت اسلامي عامل اصلي انحطاط تمدني و جامعه اسلامي بوده است، سربرآوردند.
===== [[جريان اخوان المسلمين در اردن|جریان اخوان المسلمین]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=31|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=31|ویرایش مبدأ]]] =====
جریان اخوان المسلمین که توسط حسن البناء و از مصر آغاز شده، امروز در [[اردن]] یکی از بارزترین جریان‌های اسلام‌گرایی سنتی است.


به اين ترتيب جريان تفکر اسلام گراي سياسي طيف وسيعي از حرکت‌هاي امروزي را در ميان مسلمانان رقم زده است که مبتني بر رويکرد‌هاي مختلف با اسامي ‌و گروه‌بندي‌هاي مختلفي از آنها ياد مي‌شود.
برخی محققان، مهم‌ترین گروه‌های اسلامی ‌از این دست در [[اردن]] را جماعت اخوان المسلمین و حزب سیاسی وابسته به آن، یعنی جبهه عمل اسلامی، حرکت دعاء و حزب اسلامی ‌الوسط می‌دانند و البته بر این باورند که دو جریان اخیر، پایگاه اجتماعی و مردمی‌چندانی ندارند و برخی دیگر از محققان از سه جریان اصلی و تأثیرگذار اسلامی ‌در صحنه سیاسی [[اردن]] یاد کرده‌اند که شامل جماعت اخوان المسلمین، سلفیه (در دو شکل سنت گرا و رادیکال) و حزب التحریر اسلامی‌ می‌شود به نظر می‌رسد تقسیم بندی دوم، بیشتر با واقعیت عرصه سیاسی [[اردن]] مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخی از این جریان‌ها مانند سلفی‌های رادیکال و حزب التحریر درحال حاضر به طور رسمی‌ به فعالیت مجاز نیستند ولی به شکل مخفیانه در داخل و خارج این کشور فعالیت می‌کنند.


'''5-4-3-1 جريان اخوان المسلمين'''
گرچه رهبران اخوان اردن، بومی ‌بودند، اما تحت تأثیر جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتنی است حاج عبداللطیف ابوقوره، بنیانگذار جماعت در [[اردن]] که در سال 1936 در فلسطین جنگیده بود، با جماعت [[اخوان المسلمین مصر]] در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پیوند وی با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطین بود. ابوقورة، با شیخ حسن البنا تماس گرفت و با او بیعت کرد؛ پس از آن به عضویت در هیئت مؤسسین اخوان المسلمین در [[مصر]] انتخاب شد؛ سپس وی به [[اردن]] بازگشت و مقدمات تأسیس اخوان [[اردن]] را فراهم کرد.


جريان اخوان المسلمين که توسط حسن البناء و از مصر آغاز شده، امروز در اردن يکي از بارزترين جريان''‌''هاي اسلام گرايي سنتي است.
فعالیت‌های اخوان المسلمین [[اردن]] را با توجه به چگونگی تعامل آن با دولت این کشور می‌توان به چند دوره کم و بیش متمایز تقسیم کرد:


برخي محققان، مهم ترين گروه''‌''هاي اسلامي ‌از اين دست در اردن را جماعت اخوان المسلمين و حزب سياسي وابسته به آن، يعني جبهه عمل اسلامي، حرکت دعاء و حزب اسلامي ‌الوسط مي''‌''دانند و البته بر اين باورند که دو جريان اخير، پايگاه اجتماعي و مردمي‌چنداني ندارند و برخي ديگر از محققان از سه جريان اصلي و تأثیرگذار اسلامي ‌در صحنه سياسي اردن ياد کرده اند که شامل جماعت اخوان المسلمين، سلفيه (در دو شکل سنت گرا و راديکال) و حزب التحرير اسلامي‌مي''‌''شود به نظر مي''‌''رسد تقسيم بندي دوم، بيشتر با واقعيت عرصه سياسي اردن مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخي از اين جريان''‌''ها مانند سلفي''‌''هاي راديکال و حزب التحرير درحال حاضر به طور رسمي‌به فعاليت مجاز نيستند ولي به شکل مخفيانه در داخل و خارج اين کشور فعاليت مي''‌''کنند. (4/70)
نخست، دوره همزیستی و حمایت متقابل که از زمان تأسیس اخوان [[اردن]] تا اوایل دهه 1980 ادامه یافت. از ابتدای ورود اخوان به [[اردن]]، برخلاف جریان اخوان در دیگر کشورهای عرب روابطی ویژه میان این گروه و سلطنت‌ هاشمی‌ [[اردن]] ایجاد شد که این عامل، باعث شد طی ده‌ها سال گذشته، اسلام گرایی [[اردن]]، شکلی محافظه کارانه داشته باشد. برپایه این روابط، اخوان در بحران‌های مختلف از حکومت دفاع کرد. در سال‌های بعد نیز اخوان با مشغول کردن خود در اقدام‌های اجتماعی به نظاره اوضاع سیاسی پرداخت. در مقطع زمانی (یعنی از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را برای ایجاد مؤسسات خیریه، اجتماعی، تربیتی و بهداشتی صرف کرد و به وسیله این مؤسسات در دل اجتماع [[اردن]] نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکیلاتی عظیمی‌ به دست آورد.


گرچه رهبران اخوان اردن، بومي ‌بودند، اما تحت تأثير جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتني است حاج عبداللطيف ابوقوره، بنيانگذار جماعت در اردن که در سال 1936 در فلسطين جنگيده بود، با جماعت اخوان المسلمين مصر در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پيوند وي با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطين بود. ابوقورة، با شيخ حسن البنا تماس گرفت و با او بيعت کرد؛ پس از آن به عضويت در هيئت مؤسسين اخوان المسلمين در مصر انتخاب شد؛ سپس وي به اردن بازگشت و مقدمات تأسيس اخوان اردن را فراهم کرد. (5/70)
از طرف دیگر، ترقی بسیاری از شخصیت‌های اخوانی و دستیابی آن‌ها به موقعیت‌ها و مناصب رسمی‌ و مشاغل عمومی‌ مهم، موقعیت آن‌ها را محکم‌تر کرد؛ اخوان در این سال‌ها موقعیت خود را به سندیکاهای کارگری اتحادیه‌های شغلی مختلف گسترش داد و توانست رهبری برخی از آن‌ها را بر عهده بگیرد؛ علاوه بر این به آغاز و افزایش مشارکت در فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه‌های [[اردن]] اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهایی و عوامل و اسباب در خصوص حمایت از اخوان سوری در درگیری با دولت این کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آن‌ها پناهندگی و اقامت دادند.


فعاليت''‌''هاي اخوان المسلمين اردن را با توجه به چگونگي تعامل آن با دولت اين کشور مي''‌''توان به چند دوره کم و بيش متمايز تقسيم کرد:
در دهه 1980 و تحت تأثیر رشد اسلام گرایی در منطقه، دو جریان فکری و تشکیلاتی در جماعت اخوان تبلور یافت؛ جریان اول، جریان رادیکال جهادی (و پس از آن، تکفیری) بود که جامعه فعلی را جامعه‌ای جاهلی می‌دانست و به شیوه‌ای انقلابی خواستار تربیت جوانان براساس تربیت اسلامی‌ بود؛ اما جریان دوم، جریان بازی بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولت‌ها، جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شیوه‌ها ی سیاسی و دموکراتیک معتقد بود.


نخست، دوره همزيستي و حمايت متقابل که از زمان تأسيس اخوان اردن تا اوايل دهه 1980 ادامه يافت. از ابتداي ورود اخوان به اردن، برخلاف جريان اخوان در ديگر کشورهاي عرب روابطي ويژه ميان اين گروه و سلطنت‌هاشمي‌اردن ايجاد شد که اين عامل، باعث شد طي ده''‌''ها سال گذشته، اسلام گرايي اردن، شکلي محافظه کارانه داشته باشد. برپايه اين روابط، اخوان در بحران''‌''هاي مختلف از حکومت دفاع کرد. در سال''‌''هاي بعد نيز اخوان با مشغول کردن خود در اقدام''‌''هاي اجتماعي به نظاره اوضاع سياسي پرداخت. در مقطع زماني (يعني از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را براي ايجاد مؤسسات خيريه، اجتماعي، تربيتي و بهداشتي صرف کرد و به وسيله اين مؤسسات در دل اجتماع اردن نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکيلاتي عظيمي‌به دست آورد.
در این سال‌ها جریان جوان رادیکال‌تر توانست تا حدودی موقعیت خود را در جماعت اخوان [[اردن]] در دهه 1980 تحکیم بخشد و همین امر موجب چالش میان حکومت و اخوان شد و بر این اساس، اخوان به اتهام تهدید بالقوه برای ثبات رژیم، هدف دستگاه‌های امنیتی [[اردن]] قرار گرفت، از این روی اعضای جنبش، دستگیر شده شغل خود را از دست دادند که این وضعیت، موجب تضعیف اخوان و به خصوص جریان تندرو آن گردید.


از طرف ديگر، ترقي بسياري از شخصيت''‌''هاي اخواني و دستيابي آن''‌''ها به موقعيت''‌''ها و مناصب رسمي‌و مشاغل عمومي‌مهم، موقعيت آن''‌''ها را محکم تر کرد؛ اخوان در اين سال''‌''ها موقعيت خود را به سنديکاهاي کارگري اتحاديه''‌''هاي شغلي مختلف گسترش داد و توانست رهبري برخي از آن''‌''ها را بر عهده بگيرد؛ علاوه بر اين به آغاز و افزايش مشارکت در فعاليت''‌''هاي سياسي در دانشگاه''‌''هاي اردن اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهايي و عوامل و اسباب در خصوص حمايت از اخوان سوري در درگيري با دولت اين کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آن''‌''ها پناهندگي و اقامت دادند.
این شرایط ادامه داشت تا اینکه [[اردن]] از سال 1989 به افت اقتصادی و کاهش ارزش دینار به میزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحران‌های اقتصادی، نقض حقوق سیاسی، فساد مالی و اداری و...، جامعه [[اردن]] را به ناآرامی‌های خشونت بار کشاند؛ شاه [[اردن]] به منظور مهار بحران و پیامدهای آن، تصمیم گرفت برخی اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامی، آزادی احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با این اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروه‌های مختلف از جمله جریان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهی مناسب و پایگاه اجتماعی، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در این انتخابات به پیروزی‌هایی مهم دست یافت.


در دهه 1980 و تحت تأثير رشد اسلام گرايي در منطقه، دو جريان فکري و تشکيلاتي در جماعت اخوان تبلور يافت؛ جريان اول، جريان راديکال جهادي (و پس از آن، تکفيري) بود که جامعه فعلي را جامعه اي جاهلي مي''‌''دانست و به شيوه اي انقلابي خواستار تربيت جوانان براساس تربيت اسلامي‌بود؛ اما جريان دوم، جريان بازي بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولت''‌''ها، جريان''‌''ها و گرايش‌هاي سياسي و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شيوه'' ''هاي سياسي و دموکراتيک معتقد بود.
جنبش اخوان المسلمین، طی دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغییری در اصل نظام نبود؛ به این سبب، پیروزی انتخاباتی اخوان با دشمنی یا ترش پادشاه مواجه نشد.


در اين سال''‌''ها جريان جوان راديکال تر توانست تا حدودي موقعيت خود را در جماعت اخوان اردن در دهه 1980 تحکيم بخشد و همين امر موجب چالش ميان حکومت و اخوان شد و بر اين اساس، اخوان به اتهام تهديد بالقوه براي ثبات رژيم، هدف دستگاه''‌''هاي امنيتي اردن قرار گرفت، از این روی اعضاي جنبش، دستگير شده شغل خود را از دست دادند که اين وضعيت، موجب تضعيف اخوان و به خصوص جريان تندرو آن گردید.
نتیجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابینه از یک سو به تنش‌های داخلی و اعتراض‌های درون گروهی میان گروه رادیکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابینه را به طور شرعی، حرام می‌دانستند، با جناح میانه رو که قائل به مشارکت در کابینه بودند منجر شد. جناح رادیکال میان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالی که مشارکت در مجلس را جائز می‌شمردند زیرا آن را نوعی جایگاه نظارتی می‌دانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کسانی می‌دانستند که به امر خدا حکومت نمی‌کنند.


اين شرايط ادامه داشت تا اينکه اردن از سال 1989 به افت اقتصادي و کاهش ارزش دينار به ميزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحران''‌''هاي اقتصادي، نقض حقوق سياسي، فساد مالي و اداري و...، [[جامعه اردن]] را به ناآرامي‌هاي خشونت بار کشاند؛ شاه اردن به منظور مهار بحران و پيامدهاي آن، تصميم گرفت برخي اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامي، آزادي احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با اين اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروه''‌''هاي مختلف از جمله جريان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهي مناسب و پايگاه اجتماعي، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در اين انتخابات به پيروزي''‌''هايي مهم دست يافت.
در مقابل، گروه میانه‌رو از مشارکت در دولت حمایت می‌کردند و با استناد به سیره برخی پیامبران مانند یوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت می‌تواند منافعی بسیار را برای جنبش اسلامی‌به وجود آورد بنابر این حرمتی ندارد.


جنبش اخوان المسلمين، طي دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سياست''‌''هاي گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغييري در اصل نظام نبود؛ به اين سبب، پيروزي انتخاباتي اخوان با دشمني يا ترش پادشاه مواجه نشد.
این استدلال‌های فقهی دوطرف در خصوص همکاری با دولت یا عدم همکاری با پادشاه غیرمشروع و فاسق، صف بندی جدیدی را در جماعت ایجاد کرد؛ زمینه‌های این انشعاب پیش از مشارکت در کابینه و در پی انتخابات تشکیلاتی (به منظور تطبیق جماعت با تغییرات سیاسی دموکراتیک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در این انتخابات، عناصر افراطی از مناصب رهبری که در نیمه دهه 1970 جماعت را رهبری می‌کردند، دور شدند و افرادی میانه رو به عضویت دفتر اجرایی و مجلس شورا تسلط یافتند. از سوی دیگر در این شرایط، اخوان در موضع اجرایی قرار گرفتند که این امر می‌توانست محبوبیت آن‌ها را در جامعه تغییر دهد.


نتيجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابينه از يک سو به تنش''‌''هاي داخلي و اعتراض''‌''هاي درون گروهي ميان گروه راديکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابينه را به طور شرعي، حرام مي''‌''دانستند، با جناح ميانه رو که قائل به مشارکت در کابينه بودند منجر شد. جناح راديکال ميان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالي که مشارکت در مجلس را جائز مي‌شمردند زيرا آن را نوعي جايگاه نظارتي مي''‌''دانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کساني مي''‌''دانستند که به امر خدا حکومت نمي''‌''کنند.
در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوی دولت، جناح میانه رو اخوان المسلمین، ضمن استقبال از آن، تصمیم گرفت به فعالیت سیاسی در قالب حزبی جدید اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سیاسی در این سال با همکاری افراد اسلام گرای مستقل و گروه‌های سیاسی دیگر، حزبی سیاسی با عنوان «حزب عمل اسلامی» تأسیس کرد؛ این راهکار به اخوان المسلمین اجازه داد که از لحاظ سیاسی، همچنان با نفوذ باقی بمانند اما به طور مستقیم در فعالیت‌های سیاسی مشارکت نکنند؛ جناح رادیکال با طرح تبدیل جماعت به حزب مخالفت کردند، زیرا این تغییر و تبدیل را خطری برای جماعت می‌دانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت سایر احزاب مربوط می‌کند.


در مقابل، گروه ميانه رو از مشارکت در دولت حمايت مي''‌''کردند و با استناد به سيره برخي پيامبران مانند يوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت مي''‌''تواند منافعي بسيار را براي جنبش اسلامي‌به وجود آورد بنابراين حرمتي ندارد.
در مقابل، تعدادی اندک از رهبران معتقد بودند که تبدیل جماعت به حزب سیاسی، فرصت فعالیت در پارلمان و مؤسسات عمومی‌ را برای جماعت فراهم و راهی مناسب برای دستیابی به حکومت، یعنی تشکیل دولت پارلمانی مهیا می‌کند؛ سرانجام جماعت تصمیم گرفت خود به ادامه فعالیت‌های محلی، نظیر فعالیت‌های تربیتی و خیریه تعاونی بپردازد و حزب سیاسی با تسکیلات مستقل از جماعت ایجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرایان مستقل به فعالیت سیاسی بپردازند.


اين استدلال''‌''هاي فقهي دوطرف در خصوص همکاري با دولت يا عدم همکاري با پادشاه غيرمشروع و فاسق، صف بندي جديدي را در جماعت ايجاد کرد؛ زمينه''‌''هاي اين انشعاب پيش از مشارکت در کابينه و در پي انتخابات تشکيلاتي (به منظور تطبيق جماعت با تغييرات سياسي دموکراتيک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در اين انتخابات، عناصر افراطي از مناصب رهبري که در نيمه دهه 1970 جماعت را رهبري مي''‌''کردند، دور شدند و افرادي ميانه رو به عضويت دفتر اجرايي و مجلس شورا تسلط يافتند. از سوي ديگر در اين شرايط، اخوان در موضع اجرايي قرار گرفتند که اين امر مي''‌''توانست محبوبيت آن''‌''ها را در جامعه تغيير دهد.
جماعت با این انتخاب از یک سو، مخالفت داخلی را خنثی کرد و در عین حال، پاسخگوی خواست‌های قانون احزاب نیز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات این قانون تطبیق دهد. این چنین، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلمانی جدید و رقابت حزبی، تصمیم گرفت حزبی سیاسی- اسلامی ‌با شرکت همه اسلام گرایان تأسیس کند.


در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوي دولت، جناح ميانه رو اخوان المسلمين، ضمن استقبال از آن، تصميم گرفت به فعاليت سياسي در قالب حزبي جديد اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سياسي در اين سال با همکاري افراد اسلام گراي مستقل و گروه''‌''هاي سياسي ديگر، حزبي سياسي با عنوان «حزب عمل اسلامي» تأسيس کرد؛ اين راهکار به اخوان المسلمين اجازه داد که از لحاظ سياسي، همچنان با نفوذ باقي بمانند اما به طور مستقيم در فعاليت''‌''هاي سياسي مشارکت نکنند؛ جناح راديکال با طرح تبديل جماعت به حزب مخالفت کردند، زيرا اين تغيير و تبديل را خطري براي جماعت مي''‌''دانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت ساير احزاب مربوط مي''‌''کند.
اصول و عقاید اعلام شده این حزب در مرام نامه حزبی، نمایانگر روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام بسیاری از اعضای برجسته سازمان است؛ این حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نیز، توافق و نزدیکی خود را با دربار حفظ می‌کرد، اسحاق فرمان، دبیر کل حزب، تفاوت میان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبی سیاسی نیست، بلکه گسترده‌تر و فراگیرتر از یک حزب است، «وظیفه آن دعوت به اسلام فراگیر و به کار بستن آن در تمامی‌ مسائل زندگی است، اما حزب، یک تلاش سیاسی معاصر برای ایجاد قالب اسلامی‌ انعطاف‌پذیری است که شامل تمام شهروندانی می‌شود که به فکر و فرهنگ اسلامی‌ به عنوان راه حلی برای مشکلات امت اسلامی‌ ایمان دارند و طرح نهضت اسلامی‌و عربی را می‌پذیرند.» وی خاطرنشان می‌کند که این حزب دینی، طایفه‌ای و منطقه‌ای نیست بلکه حزبی اسلامی‌ است. بیانیه حزب با عنوان «برخی از مشخصات جبهه عمل اسلامی» ضمن ترسیم گرایش‌های سیاسی و فکری این حزب، اهداف آن را اینچنین تبیین می‌کند: حرکت به سمت اجرای شریعت اسلامی، رسیدگی به مسئله فلسطین و تلاش برای آزادسازی این کشور، تحکیم وحدت ملی، تحکیم شورا و دموکراسی و دفاع از آزادی‌ها و حاکمیت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آن‌ها، توسعه فراگیر از دیدگاه اسلامی‌ حزب برای تحقق اهدافش بر فعالیت مردمی‌ و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، تبلیغاتی و همچنین بر فعالیت پارلمانی و نیز فعالیت سیاسی از طریق مشارکت در قوه مجریه با مخالفت سیاسی سازنده تکیه خواهد کرد.


در مقابل، تعدادي اندک از رهبران معتقد بودند که تبديل جماعت به حزب سياسي، فرصت فعاليت در پارلمان و مؤسسات عمومي‌ را براي جماعت فراهم و راهي مناسب براي دستيابي به حکومت، يعني تشکيل دولت پارلماني مهيا مي''‌''کند؛ سرانجام جماعت تصميم گرفت خود به ادامه فعاليت''‌''هاي محلي، نظير فعاليت''‌''هاي تربيتي و خيريه تعاوني بپردازد و حزب سياسي با تسکيلات مستقل از جماعت ايجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرايان مستقل به فعاليت سياسي بپردازند.
نتایج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلامی‌ را به عنوان بزرگ‌ترین حزب سیاسی [[اردن]] مطرح ساخت چراکه 16 کرسی از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در این انتخابات برنامه انتخاباتی حزب، نگرانی‌های پارلمانی و مسئله آزادی‌ها و سپس مسائل تربیتی و اخلاق اسلامی‌در جامعه و اسلامی‌ کردن قوانین و مؤسسات اجتماعی و سیاسی را مطرح شد؛ این برنامه، خواستار کاستن از اختیارات قوه مجریه و اختیارات وزارت کشور و واگذاری حق اداره روند انتخابات به قوه قضائیه شد؛ همچنین زدودن ربا از قوانین مالی و اصلاح تلویزیون از بعد نظارت اخلاقی و تبدیل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه‌ای مستقل از نظر اداری و مالی از دولت را خواستار شد؛ این برنامه به سیاست اجتماعی عام از دیدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزیع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسیس صندوقی برای ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادی سازی روابط فرهنگی و تبلیغاتی با دشمن صهیونیستی تأکید و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازی فلسطین و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلامی‌ آن، متعهد ماند.


جماعت با اين انتخاب از يک سو، مخالفت داخلي را خنثي کرد و در عين حال، پاسخگوي خواست‌هاي قانون احزاب نيز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات اين قانون تطبيق دهد. اين چنين، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلماني جديد و رقابت حزبي، تصميم گرفت حزبي سياسي- اسلامي ‌با شرکت همه اسلام گرايان تأسيس کند.
امضای معاهده صلح [[اردن]] با اسرائیل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تیره ساخت و حکومت دوباره دستگیری اسلام گرایان را به ویژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آن‌ها پست‌های خود را در کابینه از دست دادند؛ بر این اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامی، پس از 1993، دیگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگی و همفکری نداشتند. اخوان در سال‌های بعد، انتخابات 1997 و دیگر انتخاب‌ها را به طور عمده تحریم کرد و این مسئله، رقابت انتخاباتی را تضعیف و فضای انتخابات را نیز از جنجال و هیجان‌های انتخاباتی خالی کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلی داد. اما در سال‌های اخیر، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمایت کند به طوری که در این سال‌ها پادشاهی [[اردن]] برای جلوگیری از گسترش فعالیت سلفیان و دیگر گروه‌های اسلامی، خود را ناچار از پشتیبانی و تأمین فضای عمل برای اخوان و حزب سیاسی آن، یعنی جبهه عمل اسلامی‌ دیده است؛ درحال حاضر ، این گروه به عنوان جریانی مهم و تأثیرگذار با مواضع میانه‌رو و محافظه کارانه در عرصه سیاسی [[اردن]] حضور دارند.


اصول و عقايد اعلام شده اين حزب در مرام نامه حزبي، نمايانگر روش محافظه کارانه و سياست''‌''هاي گام به گام بسياري از اعضاي برجسته سازمان است؛ اين حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نيز، توافق و نزديکي خود را با دربار حفظ مي''‌''کرد، اسحاق فرمان، دبير کل حزب، تفاوت ميان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبي سياسي نيست، بلکه گسترده تر و فراگيرتر از يک حزب است، «وظيفه آن دعوت به اسلام فراگير و به کار بستن آن در تمامي‌مسائل زندگي است، اما حزب، يک تلاش سياسي معاصر براي ايجاد قالب اسلامي‌انعطاف پذيري است که شامل تمام شهرونداني مي''‌''شود که به فکر و فرهنگ اسلامي‌به عنوان راه حلي براي مشکلات امت اسلامي‌ايمان دارند و طرح نهضت اسلامي‌و عربي را مي''‌''پذيرند.» وي خاطرنشان مي''‌''کند که اين حزب ديني، طايفه اي و منطقه اي نيست بلکه حزبي اسلامي‌است. بيانيه حزب با عنوان «برخي از مشخصات جبهه عمل اسلامي» ضمن ترسيم گرايش‌هاي سياسي و فکري اين حزب، اهداف آن را اينچنين تبيين مي''‌''کند: حرکت به سمت اجراي شريعت اسلامي، رسيدگي به مسئله فلسطين و تلاش براي آزادسازي اين کشور، تحکيم وحدت ملي، تحکيم شورا و دموکراسي و دفاع از آزادي''‌''ها و حاکميت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آن''‌''ها، توسعه فراگير از ديدگاه اسلامي‌حزب براي تحقق اهدافش بر فعاليت مردمي‌و اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، تربيتي، تبليغاتي و همچنين بر فعاليت پارلماني و نيز فعاليت سياسي از طريق مشارکت در قوه مجريه با مخالفت سياسي سازنده تکيه خواهد کرد.
==== [[جريان سلف‌گرای سنت‌گرا يا محافظه کار اردن|جریان سلف‌گرای سنت‌گرا یا محافظه کار]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=32|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=32|ویرایش مبدأ]]] ====
این جریان در [[اردن]] در واقع به واسطه اخوان المسلمین و از طریق جناح تندروی درون آن ایجاد شد. می‌توان گفت که دو جریان در داخل اخوان از ابتدای تأسیس آن پدید آمدند: نخست، جریان پراگماتیست/ عمل‌گرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضیبی در کتاب خود با عنوان دعاة لاقضاة ترسیم کرد؛ جریان دیگر گروه تندرو که پیرو افکار سید قطب بود و اصول آن در کتاب وی با نام معالم فی الطریق آمده است. سلف‌گرایی به عنوان پدیده‌ای اجتماعی از اوایل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت یافتن یکی از رهبران معروف این حرکت به نام شیخ حسن الالبانی (1914 تا 1999) در [[اردن]] (اوایل دهه 1980) آغاز شد. وی در سال 1922 در پی سقوط امپراطوری عثمانی در آلبانی به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طریق مجله المنار که رشید رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر می‌ساخت با سلفیه آشنا شد.


نتايج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلامي‌را به عنوان بزرگ ترين حزب سياسي اردن مطرح ساخت چراکه 16 کرسي از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در اين انتخابات برنامه انتخاباتي حزب، نگراني''‌''هاي پارلماني و مسئله آزادي''‌''ها و سپس مسائل تربيتي و اخلاق اسلامي‌در جامعه و اسلامي‌کردن قوانين و مؤسسات اجتماعي و سياسي را مطرح شد؛ اين برنامه، خواستار کاستن از اختيارات قوه مجريه و اختيارات وزارت کشور و واگذاري حق اداره روند انتخابات به قوه قضائيه شد؛ همچنين زدودن ربا از قوانين مالي و اصلاح تلويزيون از بعد نظارت اخلاقي و تبديل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه اي مستقل از نظر اداري و مالي از دولت را خواستار شد؛ اين برنامه به سياست اجتماعي عام از ديدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزيع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسيس صندوقي براي ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادي سازي روابط فرهنگي و تبليغاتي با دشمن صهيونيستي تأکيد و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازي فلسطين و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلامي‌آن، متعهد ماند.
با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعالیت‌های سیاسی نمی‌پردازند و مفهوم و مبانی تحزب سیاسی را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب می‌شمردند، به زودی بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتی منازعه ای شدید با دیگر گروه‌های سیاسی به ویژه اخوان المسلمین، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکانی مساعد برای اخوان به عنوان پایگاه اجتماعی و محل تبلیغ و فعالیت بودند. شایان گفتن است، دولت [[اردن]] که در دوره‌ای از سخنرانی و تدریس شیخ سلفیان، ناصرالدین الالبانی در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفیه مورد پشتیبانی دولت) جلوگیری می‌کرد از اوایل دهه 1990 حمایت از طرفداران و مریدان وی و زمینه سازی برای فعالیت عمومی‌آنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمین را آغاز کرد.


امضاي معاهده صلح اردن با اسرائيل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تيره ساخت و حکومت دوباره دستگيري اسلام گرايان را به ويژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آن''‌''ها پست''‌''هاي خود را در کابينه از دست دادند؛ بر اين اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامي، پس از 1993، ديگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگي و همفکري نداشتند. اخوان در سال''‌''هاي بعد، انتخابات 1997 و ديگر انتخاب''‌''ها را به طور عمده تحريم کرد و اين مسئله، رقابت انتخاباتي را تضعيف  و فضاي انتخابات را نيز از جنجال و هيجان''‌''هاي انتخاباتي خالي کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلي داد. اما در سال''‌''هاي اخير، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمايت کند به طوري که در اين سال''‌''ها پادشاهي اردن براي جلوگيري از گسترش فعاليت سلفيان و ديگر گروه''‌''هاي اسلامي، خود را ناچار از پشتيباني و تأمين فضاي عمل براي اخوان و حزب سياسي آن، يعني جبهه عمل اسلامي‌ديده است؛ درحال حاضر ، اين گروه به عنوان جرياني مهم و تأثيرگذار با مواضع ميانه‌رو و محافظه کارانه در عرصه سياسي اردن حضور دارند. (6/70)
از لحاظ فکری، سلفی گری محافظه کارانه الالبانی، آن‌گونه که خود وی تصریح می‌کند، در نظریات اهل حدیث ریشه دارد که به باور وی، ایشان نمایندگان اصول، منابع، مصادر حقیقی باور، سلوک، خط اسلام سره و پاک اند. به باور وی، دموکراسی چون مردم را منشأ و مصدر بلا منازع مشروعیت حاکمیت می‌داند، نظامی‌طاغوتی و نقیض اسلام است؛ انتخابات سیاسی نیز به دلیل ابتنای آن بر دموکراسی و روش‌های ساخته و پرداخته‎‌ی یهود و نصارا، حرام و طاغوت است.


'''5-4-3-2 جريان سلف‌گراي سنت‌گرا يا محافظه کار'''
سلفی‌گری سنتی و محافظه کار در دوره‌هایی با حمایت دولت تقویت شد و در مقابل اخوان قرار گرفت؛ درواقع، این جریان، پیمانی غیر رسمی‌ با سازمان‌های رسمی‌ دولت [[اردن]] منعقد ساخت که طی آن، دولت از مواضع رسمی ‌و علنی سلفی‌گری دایر بر کنار ماندن از عمل سیاسی تشکیک در معارضه با دولت، ضرورت اطاعت از حاکم به عنوان «اولی الأمر مشروع» و نیز رقابت این جریان با دیگر جماعات اسلامی‌ در مساجد و مجلات اجتماعی و فرهنگی حمایت کرد و از آن در جهت مقابله با این جنبش‌ها و به طور مشخص، برای مقابله با اخوان در ابتدا و سپس با جهادیون بهره برد؛ در مقابل، سلف‌گرایان نیز از چتر امنیتی وسیع و آزادی عملی گسترده در مساجد و مدارس و دانشگاه‌ها بهره مند شدند و دولت، آنان را از هرگونه سخت گیری و پیگردی مصون داشت و حتی مسیر دریافت پشتیبانی مالی از کشورهای خلیج فارس را (که برای سلفیان ارسال می‌شد) بازگذاشت و تسهیلات لازم را در زمینه‌ی چاپ و انتشار کتب و فعالیت‌های مختلف برای آنان فراهم کرد.


این جریان در اردن در واقع به واسطه اخوان المسلمين و از طريق جناح تندروي درون آن ايجاد شد. مي''‌''توان گفت که دو جريان در داخل اخوان از ابتداي تأسيس آن پديد آمدند: نخست، جريان پراگماتيست/ عمل''‌''گرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضيبي در کتاب خود با عنوان ''دعاة لاقضاة'' ترسيم کرد؛ جريان ديگر گروه تندرو که پيرو افکار سيد قطب بود و اصول آن در کتاب وي با نام ''معالم في الطريق'' آمده است. سلف‌گرايي به عنوان پديده اي اجتماعي از اوايل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت يافتن يکي از رهبران معروف اين حرکت به نام شيخ حسن الالباني (1914 تا 1999) در اردن (اوايل دهه 1980) آغاز شد. وي در سال 1922 در پي سقوط امپراطوري عثماني در آلباني به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طريق مجله ''المنار'' که رشيد رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر مي''‌''ساخت با سلفيه آشنا شد.
==== [[گروه‌های سلفی تکفيری - جهادی اردن|گروه‌های سلفی تکفیری- جهادی]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=33|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=33|ویرایش مبدأ]]] ====
در طول دهه 1980 تغییرهایی در صحنه عمومی‌ سیاسی- اجتماعی کشورهای اسلامی‌ به صورت کلی و [[اردن]] به طور اخص پدید آمد و البته پیروزی انقلاب اسلامی‌ ایران (1979) و نیز موفقیت گروه‌های جهادی [[مصر]] در ترور انور سادات (1981) در آن تأثیر داشت؛ این تغییر به طور عمده در گرایش گروه‌های اسلامی‌ به روش‌های انقلابی و جهادی نمود یافت؛ درواقع، اولین اقدام در جهت جدایی صریح از صفوف اخوان المسلمین براساس افکار سید قطب به وسیله محمد رأفت سعید صالح در سال 1973 و پس از اتمام تحصیلات و بازگشت از عربستان با تأسیس سازمان «طلیعــۀ البعث الإسلامی» انجام پذیرفت؛ وی یکی از اعضای شورای اخوان و البته پیرو افکار سید قطب بود و گروهی از همفکرانش با اتخاذ شیوه‌های انقلابی در پی ایجاد دولت اسلامی‌ از طریق جهاد برآمدند؛ با این حال، این اقدام استمرار نیافت و رأفت، چندی بعد، پس از مناظراتی با شیخ ناصرالدین الالبانی از افکارش دست کشید و سازمان «الطلیعــة» را منحل کرد و به جریان سلفی سنت‌گرا و محافظه کار به رهبری الالبانی، نزدیک شد.


با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعاليت''‌''هاي سياسي نمي''‌''پردازند و مفهوم و مباني تحزب سياسي را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب مي''‌''شمردند، به زودي بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتي منازعه اي شديد با ديگر گروه''‌''هاي سياسي به ويژه اخوان المسلمين، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکاني مساعد براي اخوان به عنوان پايگاه اجتماعي و محل تبليغ و فعاليت بودند. شايان گفتن است، دولت اردن که در دوره اي از سخنراني و تدريس شيخ سلفيان، ناصرالدين الالباني در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفيه مورد پشتيباني دولت) جلوگيري مي''‌''کرد از اوايل دهه 1990 حمايت از طرفداران و مريدان وي و زمينه سازي براي فعاليت عمومي‌آنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمين را آغاز کرد.
در [[اردن]] این گرایش‌ها به صورت جدی ابتدا از سوی گروه‌های فلسطینی مقیم یا دارای پایگاه در این کشور عملیاتی شدند؛ با این حال، حرکت فراگیر و تأثیرگذار گروه‌های اسلامی‌ معتقد به مشی مسلحانه، بیشتر از دهه 1990 و با بازگشت گروه‌های درگیر در جنگ [[افغانستان]] آغاز شد؛ این افراد که به اصطلاح «اعراب افغان» نامیده می‌شدند در قالب گروه‌هایی مسلح شکل گرفتند که یا در پی گسترش قدرت و پایگاه خود در داخل از طریق عملیات‌هایی مانند منفجر کردن سینماها و ... بودند یا در مرزهای [[اردن]] و فلسطین به انجام عملیات مسلحانه اقدام می‌کردند.


از لحاظ فکري، سلفي گري محافظه کارانه الالباني، آن‌گونه که خود وي تصريح مي''‌''کند، در نظريات اهل حديث ريشه دارد که به باور وي، ايشان نمايندگان اصول، منابع، مصادر حقيقي باور، سلوک، خط اسلام سره و پاک اند. به باور وي، دموکراسي چون مردم را منشأ و مصدر بلا منازع مشروعيت حاکميت مي''‌''داند، نظامي‌طاغوتي و نقيض اسلام است؛ انتخابات سياسي نيز به دليل ابتناي آن بر دموکراسي و روش''‌''هاي ساخته و پرداختة یهود و نصارا، حرام و طاغوت است.
شکل نوین اسلام سلفی سیاسی رادیکال به گونه‌ای سازمان یافته‌تر از نظر فکری و عملی به طور تقریبی در سال 1994 و همزمان با اعلان رسمی‌ دستگیری و زندانی شدن «عصام البرقاوی» معروف به «ابومحمدالمقدسی» ظهور یافت. پیروان او مخفیانه کتاب‌هایی را منتشر می‌ساختند که نوعی سلفی گری جدید را ترویج می‌کرد که با سلفی‌گری جماعت الالبانی تفاوت داشت و نظام سیاسی [[اردن]] و کشورهای عربی را تکفیر کرده، خواهان تطبیق و تحکیم شریعت اسلام بود؛ این نحله از سلفی‌گری، ورود و پرداختن به رقابت‌های سیاسی را مردود می‌دانست و بر این باور بود که تغییر جز با توسل به شیوه مسلحانه، ممکن نیست.


سلفي گري سنتي و محافظه کار در دوره''‌''هايي با حمايت دولت تقويت شد و در مقابل اخوان قرار گرفت؛ درواقع، اين جريان، پيماني غير رسمي‌ با سازمان''‌''هاي رسمي‌دولت اردن منعقد ساخت که طي آن، دولت از مواضع رسمي ‌و علني سلفي گري داير بر کنار ماندن از عمل سياسي تشکيک در معارضه با دولت، ضرورت اطاعت از حاکم به عنوان «اولي الأمر مشروع» و نيز رقابت اين جريان با ديگر جماعات اسلامي‌در مساجد و مجلات اجتماعي و فرهنگي حمايت کرد و از آن در جهت مقابله با اين جنبش''‌''ها و به طور مشخص، براي مقابله با اخوان در ابتدا و سپس با جهاديون بهره برد؛ در مقابل، سلف گرايان نيز از چتر امنيتي وسيع و آزادي عملي گسترده در مساجد و مدارس و دانشگاه''‌''ها بهره مند شدند و دولت، آنان را از هرگونه سخت گيري و پيگردي مصون داشت و حتي مسير دريافت پشتيباني مالي از کشورهاي خليج فارس را (که براي سلفيان ارسال مي''‌''شد) بازگذاشت و تسهيلات لازم را در زمينة چاپ و انتشار کتب و فعاليت''‌''هاي مختلف براي آنان فراهم کرد.(7/70)
در پی این موضع‌گیری‌ها، موج دستگیری افراد وابسته به این جریان در [[اردن]] شدت گرفت و بسیاری از آنان در محاکم قضایی به جرم انجام اقدام‌های مسلحانه و ترورهای تکفیری، محکوم شدند؛ با این حال همچنان این گروه فعال بود و کتب المقدسی و نیز عمر محمود ابو عمر ملقب به «ابوقتادة الفلسطینی» اردنی فلسطینی الاصل مقیم لندن، چاپ و منتشر می‌شد. درسال 1999 پادشاه جدید [[اردن]]، فرمان عفو عمومی‌ محکومان سیاسی متهم به تروریسم را صادر کرد و بر اساس آن افراد وابسته به سلفیه جهادی و در پیشاپیش آنان ابومصعب الزرقاوی آزاد شدند و بی‌درنگ به [[افغانستان]] و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسیس گروهی اقدام کردند که بعدها «قاعدۀ الجهاد فی بلاد الرافدین» نام گرفت.


'''5-4-3-3 گروه''‌''هاي سلفي تکفيري- جهادي:'''
از جمله این گروه‌ها می‌توان به حزب جهاد اسلامی‌(جماعــة الجهاد الاسلامی)، حماس، ارتش محمد (ص) (جیش محمد) و جنبش جوانان مسلمان (حرکــۀ الشباب الاسلامی) اشاره کرد که به طور عمده قانونی نیستند، این احزاب به استثنای حماس، خواستار سرنگونی رژیم‌های حاکم و جایگزینی آن‌ها با دولت‌های اسلامی‌ هستند؛ این گروه‌ها در دهه‌های اخیر، فعالیت سیاسی مهمی‌ در این کشور نداشته‌اند و فشار مداوم دولت باعث شده است که بسیاری از رهبران این گروه‌ها [[اردن]] را ترک کنند؛ نکته قابل توجه در این زمینه اینکه به تازگی و همسو با انقلاب‌ در کشورهای عربی، تحولاتی جدید در رهبری و سازمان برخی گروه‌های سلفی جهادی مبتنی بر اعلان پذیرش عمل سیاسی آشتی جویانه به چشم می‌خورد که در این زمینه می‌توان به المقدسی و گروه وابسته به وی اشاره کرد.


در طول دهه 1980 تغييرهايي در صحنه عمومي‌سياسي- اجتماعي کشورهاي اسلامي‌به صورت کلي و اردن به طور اخص پديد آمد و البته پيروزي انقلاب اسلامي‌ايران (1979) و نيز موفقيت  گروه''‌''هاي جهادي مصر در ترور انور سادات (1981) در آن تأثير داشت؛ اين تغيير به طور عمده در گرايش گروه''‌''هاي اسلامي‌به روش''‌''هاي انقلابي و جهادي نمود یافت؛ درواقع، اولين اقدام در جهت جدايي صريح از صفوف اخوان المسلمين براساس افکار سيد قطب به وسيله محمد رأفت سعيد صالح در سال 1973 و پس از اتمام تحصيلات و بازگشت از عربستان با تأسيس سازمان «طليعــۀ البعث الإسلامي» انجام پذيرفت؛ وي يکي از اعضاي شوراي اخوان و البته پيرو افکار سيد قطب بود و گروهي از همفکرانش با اتخاذ شيوه‌هاي انقلابي در پي ايجاد دولت اسلامي‌از طريق جهاد برآمدند؛ با اين حال، اين اقدام استمرار نيافت و رأفت، چندي بعد، پس از مناظراتي با شيخ ناصرالدين الالباني از افکارش دست کشيد و سازمان «الطليعــة» را منحل کرد و به جريان سلفي سنت گرا و محافظه کار به رهبري الالباني، نزديک شد.
==== [[جريان نوگرا و ميانه‌رو در اردن|جریان نوگرا و میانه‌رو]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=34|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=34|ویرایش مبدأ]]] ====
این جریان متأخر در [[اردن]] را به طور عمده «حزب الوسط الإسلامی» نمایندگی می‌کند؛ گروهی از اعضای جدا شده و مدرنیست اخوان المسلمین این حزب را در تاریخ 19 دسامبر 2001 تأسیس کردند در اساسنامه، خود را ملتزم به میانه‌روی معرفی کرده‌اند: «حزب ما در مبانی اسلامی ‌و در عملکرد میانه‌رو، متعهد به [[اردن]] و معتقد به شیوه‌های سیاسی است. استناد ما در این ویژگی‌ها نص قرآن است که در آن، خداوند امت اسلامی‌را «امت وسط» قرار داده است.» با اینکه گاهی الوسط مواضعی مخالف برخی سیاست‌های دولت اتخاذ کرده، روابط این حزب با دولت [[اردن]]، خوب است.


در اردن اين گرايش''‌''ها به صورت جدي ابتدا از سوي گروه''‌''هاي فلسطيني مقيم يا داراي پايگاه در اين کشور عملياتي شدند؛ با اين حال، حرکت فراگير و تأثيرگذار گروه''‌''هاي اسلامي‌معتقد به مشي مسلحانه، بيشتر از دهه 1990 و با بازگشت گروه''‌''هاي درگير در جنگ [[افغانستان]] آغاز شد؛ اين افراد که به اصطلاح «اعراب افغان» ناميده مي''‌''شدند در قالب گروه''‌''هايي مسلح شکل گرفتند که يا در پي گسترش قدرت و پايگاه خود در داخل از طريق عمليات''‌''هايي مانند منفجر کردن سينماها و ... بودند يا در مرزهاي اردن و فلسطين به انجام عمليات مسلحانه اقدام مي''‌''کردند.
حزب الوسط با اخوان المسلمین در زمینه پذیرش ارزش‌های دموکراتیک و قواعد بازی سیاسی و عمل بر اساس قانون اساسی اشتراک نظر دارد و گرچه با تمایز خود در تساهل بیشتر و التزام به اعتدال و میانه روی تأکید می‌کند، افتراق اساسی این حزب با اخوان در دو مورد، نمودی واضح تر دارد: نخست اینکه اخوان مواضعی آشکارتر در برابر مذاکرات و دیگر سیاست‌ها ی داخلی و خارجی دولت دارد در حالی که الوسط اغلب سیاست‌ها ی دولت از جمله معاهده صلح «وادی عربــة» با اسرائیل را به استناد تصویب در مجلس و قانونی شدن مشروع می‌داند؛ دوم، اینکه بیشتر رهبران و افراد حزب الوسط اردنی الاصل هستند درحالی که رهبران و اعضای اصلی اخوان به طور عمده اصالتی فلسطینی دارند و البته مقبول و مورد تأیید اردنی‌ها هستند؛ با این حال؛ پشتوانه اجتماعی و مردمی ‌این حزب در مقایسه با اخوان، اندک است و توانایی رقابت با آن را در انتخابات و فعالیت‌های سیاسی نداشته است.


شکل نوين اسلام سلفي سياسي راديکال به گونه اي سازمان يافته تر از نظر فکري و عملي به طور تقريبي در سال 1994 و همزمان با اعلان رسمي‌دستگيري و زنداني شدن «عصام البرقاوي» معروف به «ابومحمدالمقدسي» ظهور یافت. پيروان او مخفيانه کتاب''‌''هایي را منتشر مي''‌''ساختند که نوعي سلفي گري جديد را ترويج مي''‌''کرد که با سلفي گري جماعت الالباني تفاوت داشت و نظام سياسي اردن و کشورهاي عربي را تکفير کرده، خواهان تطبيق و تحکيم شريعت اسلام بود؛ اين نحله از سلفي گري، ورود و پرداختن به رقابت''‌''هاي سياسي را مردود مي''‌''دانست و بر اين باور بود که تغيير جز با توسل به شيوه مسلحانه، ممکن نيست.
==== [[جريان طرفدار خلافت اسلامی در اردن|جریان طرفدار خلافت اسلامی]][<nowiki/>[[نظام فرهنگی اردن&veaction=edit&section=35|ویرایش]] | [[نظام فرهنگی اردن&action=edit&section=35|ویرایش مبدأ]]] ====
حزب التحریر اسلامی‌ به عنوان نماینده این جریان در [[اردن]] و سپس در خارج آن، مطرح است. در تاریخ 17 دسامبر 1952، تقی الدین النبهانی، داود حمدان، منیر شقیر، عادل النابلسی و غانم عبده، طی درخواستی رسمی‌به وزارت کشور [[اردن]]، خواستار اجازه تأسیس «حزب التحریر» شدند. شیخ تقی الدین النبهانی در سال 1909 در شهر حیفاء در فلسطین به دنیا آمد و سپس برای کامل کردن تحصیلات دینی به الأزهر مصر رفت و پس از اتمام تحصیلات در سال 1932 به فلسطین بازگشت؛ در پی حوادث سال 1947 در آنجا ماند. اگرچه النبهانی خود را از نظر فکری به اخوان به ویژه حسن البنا نزدیک می‌دید، عضو این انجمن نشد و اخوان نیز به او نظر مساعد داشت و اجازه استفاده از پایگاه‌های اخوان برای تشکل جلسات تدریس و چاپ مقالات وی در مجلات این جماعت وجود داشت. وی حتی در دوره‌ای به سید قطب و به ویژه کتاب وی با عنوان العدالــة الإجتماعیــة فی الإسلام، گرایش نشان داد و از وی تأثیر پذیرفت؛ با این حال، روابط النبهانی با اخوان پس از ماجرای دعوت اخوان از وی برای ایراد سخنرانی در یکی از محافل اخوان در قدس به تیرگی گرایید؛ وی در این سخنرانی بیان کرد که پیدایی و قوام ملل، امری نه اخلاقی (آن‌گونه که اخوان می‌اندیشد) بلکه مبتنی بر باورداشت‌ها و اندیشه‌هایی است که دارند و نیز سازمانی است که برپا می‌دارند.


در پي اين موضع گيري''‌''ها، موج دستگيري افراد وابسته به اين جريان در اردن شدت گرفت و بسياري از آنان در محاکم قضايي به جرم انجام اقدام''‌''هاي مسلحانه و ترورهاي تکفيري، محکوم شدند؛ با اين حال همچنان اين گروه فعال بود و کتب المقدسي و نيز عمر محمود ابو عمر ملقب به «ابوقتادة الفلسطيني» اردني فلسطيني الاصل مقيم لندن، چاپ و منتشر مي''‌''شد. درسال 1999 پادشاه جديد اردن، فرمان عفو عمومي‌محکومان سياسي متهم به تروريسم را صادر کرد و بر اساس آن افراد وابسته به سلفيه جهادي و در پيشاپيش آنان ابومصعب الزرقاوي آزاد شدند و بي درنگ به افغانستان و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسيس گروهي اقدام کردند که بعدها «قاعدۀ الجهاد في بلاد الرافدين» نام گرفت.
النبهانی از ابتدای تأسیس حزب التحریر با نگارش کتب و رساله‌هایی به تبیین هویت، اهداف و برنامه حزب همت گماشت که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کتاب نظام الإسلام و طریق الایمان اشاره کرد. طرح و اندیشه «دولت اسلامی‌» جایگاهی مهم و تعیین کننده در بنیاد نظری حزب التحریر دارد و سایه خود را بر بیشتر فعالیت‌ها و راهبردهای سیاسی و عملی حزب گسترده است. در اساسنامه رسمی‌ این حزب آمده است:«این حزب در پی بازگرداندن حیات اسلامی‌ است و تلاش خواهد کرد تا برای محقق ساختن این هدف به حاکمیت دست یابد، چراکه برای احیای شیوة زندگی اسلامی، ایجاد دولتی اسلامی‌ضرورت دارد و [[اردن]] نقطه آغاز تأسیس آن خواهد بود.» النبهانی تأکید داشت که حزب التحریر درواقع به هدف اجابت فرمان الهی «ولتکن منکم امّــةٌ یدعون إلی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون»[1] و در جهت جلوگیری از به سراشیبی افتادن امت اسلامی‌ و آزاد ساختن یا همان «تحریر» امت از افکار، نظام‌ها و احکام کفر و فرادستی و نفوذ دولت‌های کافر تأسیس شده است. از نظر حزب، یکی از اساسیترین دلایل انحطاط امت اسلامی‌ از میان رفتن مفهوم خلافت و دولت اسلامی‌به دست استعمار و غرب است که باعث استیلای کفار بر بیشتر بلاد اسلامی‌ شد.
 
از جمله اين گروه''‌''ها مي''‌''توان به حزب جهاد اسلامي‌(جماعــة الجهاد الاسلامي)، حماس، ارتش محمد (ص) (جيش محمد) و جنبش جوانان مسلمان (حرکــۀ الشباب الاسلامي) اشاره کرد که به طور عمده قانوني نيستند، اين احزاب به استثناي حماس، خواستار سرنگوني رژيم''‌''هاي حاکم و جايگزيني آن''‌''ها با دولت''‌''هاي اسلامي‌هستند؛ اين گروه''‌''ها در دهه''‌''هاي اخير، فعاليت سياسي مهمي‌در اين کشور نداشته اند و فشار مداوم دولت باعث شده است که بسياري از رهبران اين گروه''‌''ها اردن را ترک کنند؛ نکته قابل توجه در اين زمينه اينکه به تازگي و همسو با انقلاب''‌'' در کشورهاي عربي، تحولاتي جديد در رهبري و سازمان برخي گروه''‌''هاي سلفي جهادي مبتني بر اعلان پذيرش عمل سياسي آشتي جويانه به چشم مي''‌''خورد که در اين زمينه مي''‌''توان به المقدسي و گروه وابسته به وي اشاره کرد.
 
 
'''5-4-3-4 جريان نوگرا و ميانه‌رو'''
 
این جریان متأخر در اردن را به طور عمده «حزب الوسط الإسلامي» نمايندگي مي''‌''کند؛ گروهي از اعضاي جدا شده و مدرنيست اخوان المسلمين اين حزب را در تاريخ 19 دسامبر 2001 تأسيس کردند در اساسنامه، خود را ملتزم به ميانه''‌''روي معرفي کرده اند: «حزب ما در مباني اسلامي ‌و در عملکرد ميانه رو، متعهد به اردن و معتقد به شيوه''‌''هاي سياسي است. استناد ما در اين ويژگي''‌''ها نص قرآن است که در آن، خداوند امت اسلامي‌را «امت وسط» قرار داده است.» با اينکه گاهي الوسط مواضعي مخالف برخي سياست''‌''هاي دولت اتخاذ کرده، روابط اين حزب با دولت اردن، خوب است.
 
حزب الوسط با اخوان المسلمين در زمينه پذيرش ارزش''‌''هاي دموکراتيک و قواعد بازي سياسي و عمل بر اساس قانون اساسي اشتراک نظر دارد و گرچه با تمايز خود در تساهل بيشتر و التزام به اعتدال و ميانه روي تأکيد مي''‌''کند، افتراق اساسي اين حزب با اخوان در دو مورد، نمودي واضح تر دارد: نخست اينکه اخوان مواضعي آشکارتر در برابر مذاکرات و دیگر سیاست های داخلی و خارجی دولت دارد در حالی که الوسط اغلب سیاست های دولت از جمله معاهده صلح «وادي عربــة» با اسرائيل را به استناد تصويب در مجلس و قانوني شدن مشروع مي''‌''داند؛ دوم، اينکه بيشتر رهبران و افراد حزب الوسط اردني الاصل هستند درحالي که رهبران و اعضاي اصلي اخوان به طور عمده اصالتي فلسطيني دارند و البته مقبول و مورد تأييد اردني''‌''ها هستند؛ با اين حال؛ پشتوانه اجتماعي و مردمي ‌اين حزب در مقايسه با اخوان، اندک است و توانايي رقابت با آن را در انتخابات و فعاليت''‌''هاي سياسي نداشته است.
 
'''5-4-3-5 جريان طرفدار خلافت اسلامي'''
 
حزب التحرير اسلامي‌ به عنوان نماينده اين جريان در اردن و سپس در خارج آن، مطرح است. در تاريخ 17 دسامبر 1952، تقي الدين النبهاني، داود حمدان، منير شقير، عادل النابلسي و غانم عبده، طي درخواستي رسمي‌به وزارت کشور اردن، خواستار اجازه تأسيس «حزب التحرير» شدند. شيخ تقي الدين النبهاني در سال 1909 در شهر حيفاء در فلسطين به دنيا آمد و سپس براي کامل کردن تحصيلات ديني به الأزهر مصر رفت و پس از اتمام تحصيلات در سال 1932 به فلسطين بازگشت؛ در پي حوادث سال 1947 در آنجا ماند. اگرچه النبهاني خود را از نظر فکري به اخوان به ويژه حسن البنا نزديک مي''‌''ديد، عضو اين انجمن نشد و اخوان نيز به او نظر مساعد داشت و اجازه استفاده از پايگاه''‌''هاي اخوان براي تشکل جلسات تدريس و چاپ مقالات وي در مجلات اين جماعت وجود داشت. وي حتي در دوره اي به سيد قطب و به ويژه کتاب وي با عنوان ''العدالــة الإجتماعيــة في الإسلام''، گرايش نشان داد و از وي تأثير پذيرفت؛ با اين حال، روابط النبهاني با اخوان پس از ماجراي دعوت اخوان از وي براي ايراد سخنراني در يکي از محافل اخوان در قدس به تيرگي گراييد؛ وي در اين سخنراني بيان کرد که پيدايي و قوام ملل، امري نه اخلاقي (آن‌گونه که اخوان مي''‌''انديشد)  بلکه مبتني بر باورداشت''‌''ها و انديشه''‌''هايي است که دارند و نيز سازماني است که برپا مي''‌''دارند.
 
النبهاني از ابتداي تأسيس حزب التحرير با نگارش کتب و رساله''‌''هايي به تبيين هويت، اهداف و برنامه حزب همت گماشت که از مهم ترين آن''‌''ها مي''‌''توان به کتاب ''نظام الإسلام و طريق الايمان'' اشاره کرد. طرح و انديشه «دولت اسلامي‌» جايگاهي مهم و تعيين کننده در بنياد نظري حزب التحرير دارد و سايه خود را بر بيشتر فعاليت''‌''ها و راهبردهاي سياسي و عملي حزب گسترده است. در اساسنامه رسمي‌اين حزب آمده است:«اين حزب در پي بازگرداندن حيات اسلامي‌است و تلاش خواهد کرد تا براي محقق ساختن اين هدف به حاکميت دست يابد، چراکه براي احياي شيوة زندگي اسلامي، ايجاد دولتي اسلامي‌ضرورت دارد و اردن نقطه آغاز تأسيس آن خواهد بود.» النبهاني تأکيد داشت که حزب التحرير درواقع به هدف اجابت فرمان الهي «ولتکن منکم امّــةٌ يدعون إلي الخیر و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون»[1] و در جهت جلوگيري از به سراشيبي افتادن امت اسلامي‌ و آزاد ساختن يا همان «تحرير» امت از افکار، نظام''‌''ها و احکام کفر و فرادستي و نفوذ دولت''‌''هاي کافر تأسيس شده است. از نظر حزب، يکي از اساسي ترين دلايل انحطاط امت اسلامي‌از ميان رفتن مفهوم خلافت و دولت اسلامي‌به دست استعمار و غرب است که باعث استيلاي کفار بر بيشتر بلاد اسلامي‌شد. (8/70)

نسخهٔ ‏۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۸

وضعیت تفکر و جریان‌های فکری مؤثر

پیش از ورود در بیان جریان‌های فکری در اردن باید دانست که گرایش‌های مختلفی که در اینجا تحلیل می‌کنیم نه تنها درجهان عرب من جمله اردن حضور دارند، بلکه با عنایت به روند سریع جهانی شدن در جهان مشاهده می‌شوند. این گرایش‌ها سنت سنی و شیعی را، البته با تمایزاتی گسترده، در می‌نوردند و بنابر قاره، منطقه یا کشور مورد بررسی کم و بیش دارای نماینده و هوادارند. سنخ شناسی پیشنهادی بر پایه اصولی است که ضمن آنکه دقیق است وارد جزئیات نمی‌شود. بدیهی است که این سنخ شناسی می‌تواند در تقسیم بندی‌های دیگر به شکلی کلانتر یا خردتر ارائه گردد و طبیعی است که نامگذاری‌ها در مقالات و نوشتارهای مختلف دارای اختلافی به نسبت قابل توجه باشد به گونه‌ای که انسان را دچار سردرگمی‌سازد. زیرا در هر یک ملاک‌ها و معیارهای تقسیم با اندکی تفاوت و دقت منجر به افزایش یا کاهش یا درهم تنیده شدن برخی در برخی خواهد گردید. به هر حال از آن جا که این نوشتار رویکردی فرهنگی دارد تا سیاسی اگر چه گرایش‌های سیاسی خود هر یک مبتنی بر اندیشه‌های فرهنگی متفاوتی است، لذا تمرکز بر جدایشی فرهنگی در آن ملحوظ گردیده است. تمام این جریان‌های فکری منابع واحدی دارند و اصول اساسی دین اسلام را جز موارد استثنایی و نادر، درهمگی می‌توان جست وجو کرد[۱]. دیگر آن که جمله این جریان‌های فکری در مواجهه با غرب شکل گرفته‌اند و محصول رویکرد‌های متفاوت نسبت به تمدن غربی می‌باشند.

تمدن اسلامی از قرن دوم تا قرن هفتم هجری عصر شکوفایی و طلایی خود را گذراند که تولید علم و جریان آزاد مبادلات فکری و صدور دانش از بستر جامعه اسلامی به سایر سرزمین‌ها ویژگی مهم این دوره تلقی می‌شود. این تمدن از قرن نهم و دهم به امتناع تفکر و تولید دانش رسید. حمله ناپلئون به مصر و سقوط امپراتوری عثمانی، جهان اسلام را از ضعف خود آگاه کرد. از این زمان سوالی در میان متفکران سرزمین اسلامی مطرح شد که چرا تمدن اسلامی با آن دوره طلایی به افول رسید و تمدن غربی با دوران قرون وسطایی به برسازی تمدنی نوین مبادرت ورزیده است؟ در نهایت این سوال ذهنیت اندیشمندان اسلامی را به خود مشغول کرد که پس از خودآگاهی از این افول تمدنی چه باید کرد تا دوباره مسیر احیای تمدن اسلامی را در پیش گرفت؟ این پرسش‌ها متفکران اسلامی را از پی پاسخ روانه جست‌وجوی عالمانه کرد[۲] که به جریان‌های اصلاح طلب دینی، غرب گرایان لیبرال، اسلام گرایی سنتی و نهضت انتقادی منجر گردید. در اردن در کنار جریان‌های قوم‌گرا و سوسیالیست‌ها و لیبرال‌ها، دو نوع جنبش سازمان یافته مذهبی اسلامی ‌وجود دارند که نخستین نوع از جریان‌های اسلام گرا بر اهداف دینی در حوزه فردی تأکید دارد و دومین جریان اسلام گرا، نگرش دینی- سیاسی به اسلام دارد و خواستار تأثیرگذاری بر دولت است[۳]. در ادامه به شرح مختصری از جریان‌های عنوان شده در اردن می‌پردازیم.

ملی‌گرایی عربی

ملی‌گرایی در سال 1939 تحت عنوان بیداری عرب سربرآورد. ساطع الحصری پدر این جریان بود. میشل عفلق نیز از بزرگان آن به حساب می‌آید. اما این جریان یک پدیدار ناقص و ناپایدار در جهان عرب بود؛ چرا که از اوایل قرن بیستم تا جنگ جهانی دوم که کسب استقلال صوری در جهان عرب شکل گرفت، رهایی از بیگانگان، رشد اجتماعی و اقتصادی، یکپارچگی سیاسی و رضایت عمومی را به همراه نداشت.

فصل مشترک جمله‌ی ملی‌گرایی‌های عرب با تمام گرایش‌های چپ و راست این بود که اگرچه نوسازی دنیای عرب در اخذ قالب‌های غربی است ولی این وام‌گیری باید به شیوه‌ای انجام گیرد که هویت ملی عرب حفظ شود. همچنین ملی‌گراها، حجیت مدل تاریخی اسلامی را در تعیین ساختارهای سیاسی یا اجتماعی جامعه عربی آتی رد کردند. ظهور ملی‌گرایی اردن به عنوان بخشی از جهان عرب در جریان انقلاب بزرگ عربی در سال 1961 اتفاق افتاد. این جریان ملی‌گرایی امروز در شاخه حزب بعث در اردن و جریان ملی اردن در سال‌های اخیر بروز و ظهور دارد. این حزب در سال 1993 میلادی و به دنبال اتحاد حزب عربی سوسیالیسم و حزب بعث عراق تشکیل شد ولی هیچ‌گاه نتوانست محبوبیت لازم را درمیان سیاستمداران و جوانان و دانشجویان پیدا کند و سقوط نظام صدام که بزرگترین حامی‌حزب بعث بود ضربه سنگینی بر پیکره این حزب وارد آورد و آن را از درون متلاشی کرد، اکنون حزب بعث اردن فقط نام یک حزب را یدک می‌کشد.

جریان ملی اردن هنوز به طور رسمی‌ تبدیل به حزب نشده و فقط صرف یک همپیمانی میان احزاب و شخصیت‌های بارز سیاسی اردن است که می‌خواهند نقشه حزبی این کشور را که در اختیار اخوان المسلمین می‌باشد تغییر دهند. رهبری این حزب در شرف تأسیس را سیاستمداران بزرگ و کهنه کار اردن برعهده دارند و از معروف‌ترین این شخصیت‌ها می‌توان به فایز طراونه نخست وزیر اسبق، عبدالهادی المجالی رئیس کنونی پارلمان و تعدادی از وزرای با نفوذ پیشین اشاره کرد.

ناظران سیاسی اردن معتقدند که به زودی و پس از تشکیل رسمی‌ این حزب تعداد بیشتری از افراد با نفوذ و مشهور به این جبهه عمل اسلامی‌ اردن که شاخه اخوان المسلمین در انتخابات آینده خواهد بود، می‌پیوندند.

اسلام گرایی سنتی غیر سیاسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جریان‌های اسلام‌گرایی ‌غیرسیاسی اردن، جریان‌هایی هستند که فعالیت خود را در حوزه‌های به طور صرف، فرهنگی و مذهبی متمرکز کرده اند. گروه‌های مذهبی سازمان یافته اسلامی‌که برنامه سیاسی ندارند و شامل صوفی‌های و گروه‌های جماعــة التبلیغ و جماعــة الصوفیه هستند؛ گروه‌های صوفی که طی چهار یا پنج دهه گذشته از کشورهای مختلف همسایه در سراسر اردن پخش شده‌اند بر رفتار و سلوک روحانی و مذهبی فردی و رابطه با خداوند خالق تأکید دارند. گروه‌های صوفی که در اردن حضور دارند، شامل شاذلیه، تمیه و قلوطیه هستند؛ آن‌ها اعضای خود را از همه لایه‌های اجتماعی اقتصادی مناطق شهری و روستایی اختیار می‌کنند. اعضا به طور مرتب گردهم می‌آیند. یکی از تأثیرهای مهم فعالیت این گروه‌ها بالا بردن سطح آگاهی اسلامی‌است؛ برای نمونه جماعــة التبلیغ (یا تبلیغی جامعه) که از هند آغاز شد بر گسترش کلام خدا و اسلام تأکید می‌کند. اعضای این جماعت، ملزم هستند که یک ساعت در روز یا یک روز کامل در ماه را به تبلیغ و موعظه کلام خدا بپردازند. جماعــة الصوقیــة، خواستار بازگشت به قرآن و سنت و نیز راه و رسم و قرون نخست اسلام هستند .

جریان اسلام گرایی سیاسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جریان اسلامگرای عرب، جریانی واکنشی بود؛ زیرا بر اثر واکنش به جریان غرب‌گرا و مدافع جدایی دین از سیاست به‌ وجود آمد. آنان در واکنش به نفوذ جریان‌های غیردینی و ناسیونالیستی در جامعه و نیز آشفتگی و به هم ریختگی جنبش‌های اسلامی و دفاع از اسلام و ناخوشایندی از این اتهام که سنت اسلامی عامل اصلی انحطاط تمدنی و جامعه اسلامی بوده است، سربرآوردند.

به این ترتیب جریان تفکر اسلام گرای سیاسی طیف وسیعی از حرکت‌های امروزی را در میان مسلمانان رقم زده است که مبتنی بر رویکرد‌های مختلف با اسامی ‌و گروه‌بندی‌های مختلفی از آن‌ها یاد می‌شود.

جریان اخوان المسلمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جریان اخوان المسلمین که توسط حسن البناء و از مصر آغاز شده، امروز در اردن یکی از بارزترین جریان‌های اسلام‌گرایی سنتی است.

برخی محققان، مهم‌ترین گروه‌های اسلامی ‌از این دست در اردن را جماعت اخوان المسلمین و حزب سیاسی وابسته به آن، یعنی جبهه عمل اسلامی، حرکت دعاء و حزب اسلامی ‌الوسط می‌دانند و البته بر این باورند که دو جریان اخیر، پایگاه اجتماعی و مردمی‌چندانی ندارند و برخی دیگر از محققان از سه جریان اصلی و تأثیرگذار اسلامی ‌در صحنه سیاسی اردن یاد کرده‌اند که شامل جماعت اخوان المسلمین، سلفیه (در دو شکل سنت گرا و رادیکال) و حزب التحریر اسلامی‌ می‌شود به نظر می‌رسد تقسیم بندی دوم، بیشتر با واقعیت عرصه سیاسی اردن مطابقت داشته باشد؛ هرچند برخی از این جریان‌ها مانند سلفی‌های رادیکال و حزب التحریر درحال حاضر به طور رسمی‌ به فعالیت مجاز نیستند ولی به شکل مخفیانه در داخل و خارج این کشور فعالیت می‌کنند.

گرچه رهبران اخوان اردن، بومی ‌بودند، اما تحت تأثیر جماعت مادر در مصر شکل گرفتند. گفتنی است حاج عبداللطیف ابوقوره، بنیانگذار جماعت در اردن که در سال 1936 در فلسطین جنگیده بود، با جماعت اخوان المسلمین مصر در سال 1943 تماس برقرار کرد. عامل پیوند وی با اخوان، مواضع اخوان در قبال مسئله فلسطین بود. ابوقورة، با شیخ حسن البنا تماس گرفت و با او بیعت کرد؛ پس از آن به عضویت در هیئت مؤسسین اخوان المسلمین در مصر انتخاب شد؛ سپس وی به اردن بازگشت و مقدمات تأسیس اخوان اردن را فراهم کرد.

فعالیت‌های اخوان المسلمین اردن را با توجه به چگونگی تعامل آن با دولت این کشور می‌توان به چند دوره کم و بیش متمایز تقسیم کرد:

نخست، دوره همزیستی و حمایت متقابل که از زمان تأسیس اخوان اردن تا اوایل دهه 1980 ادامه یافت. از ابتدای ورود اخوان به اردن، برخلاف جریان اخوان در دیگر کشورهای عرب روابطی ویژه میان این گروه و سلطنت‌ هاشمی‌ اردن ایجاد شد که این عامل، باعث شد طی ده‌ها سال گذشته، اسلام گرایی اردن، شکلی محافظه کارانه داشته باشد. برپایه این روابط، اخوان در بحران‌های مختلف از حکومت دفاع کرد. در سال‌های بعد نیز اخوان با مشغول کردن خود در اقدام‌های اجتماعی به نظاره اوضاع سیاسی پرداخت. در مقطع زمانی (یعنی از 1970 تا 1979)، اخوان تمام تلاش خود را برای ایجاد مؤسسات خیریه، اجتماعی، تربیتی و بهداشتی صرف کرد و به وسیله این مؤسسات در دل اجتماع اردن نفوذ خود را گسترش داد و امکانات تشکیلاتی عظیمی‌ به دست آورد.

از طرف دیگر، ترقی بسیاری از شخصیت‌های اخوانی و دستیابی آن‌ها به موقعیت‌ها و مناصب رسمی‌ و مشاغل عمومی‌ مهم، موقعیت آن‌ها را محکم‌تر کرد؛ اخوان در این سال‌ها موقعیت خود را به سندیکاهای کارگری اتحادیه‌های شغلی مختلف گسترش داد و توانست رهبری برخی از آن‌ها را بر عهده بگیرد؛ علاوه بر این به آغاز و افزایش مشارکت در فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه‌های اردن اقدام نمود و دو طرف با صرف نظر از اهداف نهایی و عوامل و اسباب در خصوص حمایت از اخوان سوری در درگیری با دولت این کشور از سال 1979 تا 1982، اتفاق نظر داشتند و به آن‌ها پناهندگی و اقامت دادند.

در دهه 1980 و تحت تأثیر رشد اسلام گرایی در منطقه، دو جریان فکری و تشکیلاتی در جماعت اخوان تبلور یافت؛ جریان اول، جریان رادیکال جهادی (و پس از آن، تکفیری) بود که جامعه فعلی را جامعه‌ای جاهلی می‌دانست و به شیوه‌ای انقلابی خواستار تربیت جوانان براساس تربیت اسلامی‌ بود؛ اما جریان دوم، جریان بازی بود که به کنش با جامعه و گفتگو با دولت‌ها، جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی و مشارکت در توسعه و ساخت جامعه، براساس شیوه‌ها ی سیاسی و دموکراتیک معتقد بود.

در این سال‌ها جریان جوان رادیکال‌تر توانست تا حدودی موقعیت خود را در جماعت اخوان اردن در دهه 1980 تحکیم بخشد و همین امر موجب چالش میان حکومت و اخوان شد و بر این اساس، اخوان به اتهام تهدید بالقوه برای ثبات رژیم، هدف دستگاه‌های امنیتی اردن قرار گرفت، از این روی اعضای جنبش، دستگیر شده شغل خود را از دست دادند که این وضعیت، موجب تضعیف اخوان و به خصوص جریان تندرو آن گردید.

این شرایط ادامه داشت تا اینکه اردن از سال 1989 به افت اقتصادی و کاهش ارزش دینار به میزان 50 درصد، دچار شد و متعاقب آن، سلسله بحران‌های اقتصادی، نقض حقوق سیاسی، فساد مالی و اداری و...، جامعه اردن را به ناآرامی‌های خشونت بار کشاند؛ شاه اردن به منظور مهار بحران و پیامدهای آن، تصمیم گرفت برخی اصلاحات از جمله لغو حکومت نظامی، آزادی احزاب و مطبوعات را انجام دهد که با این اصلاحات، انتخابات پارلمان در سال 1989 با مشارکت گروه‌های مختلف از جمله جریان معتدل اخوان همراه شد. با توجه به سازماندهی مناسب و پایگاه اجتماعی، اخوان با شعار «اسلام تنها راه حل است» (الأسلام هو الحل) در این انتخابات به پیروزی‌هایی مهم دست یافت.

جنبش اخوان المسلمین، طی دوران مشارکت در قدرت، روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام را دنبال کرد و به دنبال تغییری در اصل نظام نبود؛ به این سبب، پیروزی انتخاباتی اخوان با دشمنی یا ترش پادشاه مواجه نشد.

نتیجه بحث در خصوص مشارکت جماعت در کابینه از یک سو به تنش‌های داخلی و اعتراض‌های درون گروهی میان گروه رادیکال که خواستار عدم مشارکت در دولت بودند و مشارکت در کابینه را به طور شرعی، حرام می‌دانستند، با جناح میانه رو که قائل به مشارکت در کابینه بودند منجر شد. جناح رادیکال میان مجلس و دولت تفاوت قائل بودند در حالی که مشارکت در مجلس را جائز می‌شمردند زیرا آن را نوعی جایگاه نظارتی می‌دانستند اما شرکت در دولت را شرکت در گناه کسانی می‌دانستند که به امر خدا حکومت نمی‌کنند.

در مقابل، گروه میانه‌رو از مشارکت در دولت حمایت می‌کردند و با استناد به سیره برخی پیامبران مانند یوسف با پادشاه کافر معتقد بودند که مشارکت در دولت می‌تواند منافعی بسیار را برای جنبش اسلامی‌به وجود آورد بنابر این حرمتی ندارد.

این استدلال‌های فقهی دوطرف در خصوص همکاری با دولت یا عدم همکاری با پادشاه غیرمشروع و فاسق، صف بندی جدیدی را در جماعت ایجاد کرد؛ زمینه‌های این انشعاب پیش از مشارکت در کابینه و در پی انتخابات تشکیلاتی (به منظور تطبیق جماعت با تغییرات سیاسی دموکراتیک) در تابستان 1990 فراهم شده بود؛ در این انتخابات، عناصر افراطی از مناصب رهبری که در نیمه دهه 1970 جماعت را رهبری می‌کردند، دور شدند و افرادی میانه رو به عضویت دفتر اجرایی و مجلس شورا تسلط یافتند. از سوی دیگر در این شرایط، اخوان در موضع اجرایی قرار گرفتند که این امر می‌توانست محبوبیت آن‌ها را در جامعه تغییر دهد.

در سال 1991 با صدور قانون احزاب از سوی دولت، جناح میانه رو اخوان المسلمین، ضمن استقبال از آن، تصمیم گرفت به فعالیت سیاسی در قالب حزبی جدید اقدام کند و به منظور حفظ قدرت خود در عرصه سیاسی در این سال با همکاری افراد اسلام گرای مستقل و گروه‌های سیاسی دیگر، حزبی سیاسی با عنوان «حزب عمل اسلامی» تأسیس کرد؛ این راهکار به اخوان المسلمین اجازه داد که از لحاظ سیاسی، همچنان با نفوذ باقی بمانند اما به طور مستقیم در فعالیت‌های سیاسی مشارکت نکنند؛ جناح رادیکال با طرح تبدیل جماعت به حزب مخالفت کردند، زیرا این تغییر و تبدیل را خطری برای جماعت می‌دانستند که سرنوشت جماعت را به سرنوشت سایر احزاب مربوط می‌کند.

در مقابل، تعدادی اندک از رهبران معتقد بودند که تبدیل جماعت به حزب سیاسی، فرصت فعالیت در پارلمان و مؤسسات عمومی‌ را برای جماعت فراهم و راهی مناسب برای دستیابی به حکومت، یعنی تشکیل دولت پارلمانی مهیا می‌کند؛ سرانجام جماعت تصمیم گرفت خود به ادامه فعالیت‌های محلی، نظیر فعالیت‌های تربیتی و خیریه تعاونی بپردازد و حزب سیاسی با تسکیلات مستقل از جماعت ایجاد شود که در آن، اخوان و اسلام گرایان مستقل به فعالیت سیاسی بپردازند.

جماعت با این انتخاب از یک سو، مخالفت داخلی را خنثی کرد و در عین حال، پاسخگوی خواست‌های قانون احزاب نیز بود که دولت در عمل آن را اعلام کرده از اخوان خواسته بود که خود را با استلزامات این قانون تطبیق دهد. این چنین، اخوان به نگاه رو به رو شدن با نظام پارلمانی جدید و رقابت حزبی، تصمیم گرفت حزبی سیاسی- اسلامی ‌با شرکت همه اسلام گرایان تأسیس کند.

اصول و عقاید اعلام شده این حزب در مرام نامه حزبی، نمایانگر روش محافظه کارانه و سیاست‌های گام به گام بسیاری از اعضای برجسته سازمان است؛ این حزب همچنان گفتمان مخالف معتدل را مطرح و در سطح عملکرد نیز، توافق و نزدیکی خود را با دربار حفظ می‌کرد، اسحاق فرمان، دبیر کل حزب، تفاوت میان کارکرد و اهداف جماعت و حزب را شرح داد و خاطرنشان کرد که جماعت، حزبی سیاسی نیست، بلکه گسترده‌تر و فراگیرتر از یک حزب است، «وظیفه آن دعوت به اسلام فراگیر و به کار بستن آن در تمامی‌ مسائل زندگی است، اما حزب، یک تلاش سیاسی معاصر برای ایجاد قالب اسلامی‌ انعطاف‌پذیری است که شامل تمام شهروندانی می‌شود که به فکر و فرهنگ اسلامی‌ به عنوان راه حلی برای مشکلات امت اسلامی‌ ایمان دارند و طرح نهضت اسلامی‌و عربی را می‌پذیرند.» وی خاطرنشان می‌کند که این حزب دینی، طایفه‌ای و منطقه‌ای نیست بلکه حزبی اسلامی‌ است. بیانیه حزب با عنوان «برخی از مشخصات جبهه عمل اسلامی» ضمن ترسیم گرایش‌های سیاسی و فکری این حزب، اهداف آن را اینچنین تبیین می‌کند: حرکت به سمت اجرای شریعت اسلامی، رسیدگی به مسئله فلسطین و تلاش برای آزادسازی این کشور، تحکیم وحدت ملی، تحکیم شورا و دموکراسی و دفاع از آزادی‌ها و حاکمیت قانون، خدمت به مردم و توجه به مشکلات آن‌ها، توسعه فراگیر از دیدگاه اسلامی‌ حزب برای تحقق اهدافش بر فعالیت مردمی‌ و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، تبلیغاتی و همچنین بر فعالیت پارلمانی و نیز فعالیت سیاسی از طریق مشارکت در قوه مجریه با مخالفت سیاسی سازنده تکیه خواهد کرد.

نتایج انتخابات سال 1993، جبهه عمل اسلامی‌ را به عنوان بزرگ‌ترین حزب سیاسی اردن مطرح ساخت چراکه 16 کرسی از مجلس را به خود اختصاص داد؛ در این انتخابات برنامه انتخاباتی حزب، نگرانی‌های پارلمانی و مسئله آزادی‌ها و سپس مسائل تربیتی و اخلاق اسلامی‌در جامعه و اسلامی‌ کردن قوانین و مؤسسات اجتماعی و سیاسی را مطرح شد؛ این برنامه، خواستار کاستن از اختیارات قوه مجریه و اختیارات وزارت کشور و واگذاری حق اداره روند انتخابات به قوه قضائیه شد؛ همچنین زدودن ربا از قوانین مالی و اصلاح تلویزیون از بعد نظارت اخلاقی و تبدیل دستگاه وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف به مؤسسه‌ای مستقل از نظر اداری و مالی از دولت را خواستار شد؛ این برنامه به سیاست اجتماعی عام از دیدگاه اصلاح طلبان در خصوص مبارزه با فقر، توزیع ناعادلانه ثروت، مبارزه با فساد و تأسیس صندوقی برای ازدواج اشاره کرد و بر مبارزه با عادی سازی روابط فرهنگی و تبلیغاتی با دشمن صهیونیستی تأکید و خط سازش و قرارداد اسلو را محکوم کرد و به شعائر آزادسازی فلسطین و تحقق وحدت عرب در چارچوب اسلامی‌ آن، متعهد ماند.

امضای معاهده صلح اردن با اسرائیل در 1994، به طور مجدد ، روابط اخوان و پادشاه را تیره ساخت و حکومت دوباره دستگیری اسلام گرایان را به ویژه در 1994 تا 1995 آغاز کرد و آن‌ها پست‌های خود را در کابینه از دست دادند؛ بر این اساس، جماعت اخوان و حزب جبهه عمل اسلامی، پس از 1993، دیگر با دولت، روابط دوستانه و همبستگی و همفکری نداشتند. اخوان در سال‌های بعد، انتخابات 1997 و دیگر انتخاب‌ها را به طور عمده تحریم کرد و این مسئله، رقابت انتخاباتی را تضعیف و فضای انتخابات را نیز از جنجال و هیجان‌های انتخاباتی خالی کرد و روابط دولت و اخوان را در دهه بعد، شکل تقابلی داد. اما در سال‌های اخیر، دولت تلاش کرده است تا بر اساس منافع و مصالح خود از اخوان حمایت کند به طوری که در این سال‌ها پادشاهی اردن برای جلوگیری از گسترش فعالیت سلفیان و دیگر گروه‌های اسلامی، خود را ناچار از پشتیبانی و تأمین فضای عمل برای اخوان و حزب سیاسی آن، یعنی جبهه عمل اسلامی‌ دیده است؛ درحال حاضر ، این گروه به عنوان جریانی مهم و تأثیرگذار با مواضع میانه‌رو و محافظه کارانه در عرصه سیاسی اردن حضور دارند.

جریان سلف‌گرای سنت‌گرا یا محافظه کار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جریان در اردن در واقع به واسطه اخوان المسلمین و از طریق جناح تندروی درون آن ایجاد شد. می‌توان گفت که دو جریان در داخل اخوان از ابتدای تأسیس آن پدید آمدند: نخست، جریان پراگماتیست/ عمل‌گرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضیبی در کتاب خود با عنوان دعاة لاقضاة ترسیم کرد؛ جریان دیگر گروه تندرو که پیرو افکار سید قطب بود و اصول آن در کتاب وی با نام معالم فی الطریق آمده است. سلف‌گرایی به عنوان پدیده‌ای اجتماعی از اوایل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت یافتن یکی از رهبران معروف این حرکت به نام شیخ حسن الالبانی (1914 تا 1999) در اردن (اوایل دهه 1980) آغاز شد. وی در سال 1922 در پی سقوط امپراطوری عثمانی در آلبانی به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طریق مجله المنار که رشید رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر می‌ساخت با سلفیه آشنا شد.

با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعالیت‌های سیاسی نمی‌پردازند و مفهوم و مبانی تحزب سیاسی را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب می‌شمردند، به زودی بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتی منازعه ای شدید با دیگر گروه‌های سیاسی به ویژه اخوان المسلمین، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکانی مساعد برای اخوان به عنوان پایگاه اجتماعی و محل تبلیغ و فعالیت بودند. شایان گفتن است، دولت اردن که در دوره‌ای از سخنرانی و تدریس شیخ سلفیان، ناصرالدین الالبانی در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفیه مورد پشتیبانی دولت) جلوگیری می‌کرد از اوایل دهه 1990 حمایت از طرفداران و مریدان وی و زمینه سازی برای فعالیت عمومی‌آنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمین را آغاز کرد.

از لحاظ فکری، سلفی گری محافظه کارانه الالبانی، آن‌گونه که خود وی تصریح می‌کند، در نظریات اهل حدیث ریشه دارد که به باور وی، ایشان نمایندگان اصول، منابع، مصادر حقیقی باور، سلوک، خط اسلام سره و پاک اند. به باور وی، دموکراسی چون مردم را منشأ و مصدر بلا منازع مشروعیت حاکمیت می‌داند، نظامی‌طاغوتی و نقیض اسلام است؛ انتخابات سیاسی نیز به دلیل ابتنای آن بر دموکراسی و روش‌های ساخته و پرداخته‎‌ی یهود و نصارا، حرام و طاغوت است.

سلفی‌گری سنتی و محافظه کار در دوره‌هایی با حمایت دولت تقویت شد و در مقابل اخوان قرار گرفت؛ درواقع، این جریان، پیمانی غیر رسمی‌ با سازمان‌های رسمی‌ دولت اردن منعقد ساخت که طی آن، دولت از مواضع رسمی ‌و علنی سلفی‌گری دایر بر کنار ماندن از عمل سیاسی تشکیک در معارضه با دولت، ضرورت اطاعت از حاکم به عنوان «اولی الأمر مشروع» و نیز رقابت این جریان با دیگر جماعات اسلامی‌ در مساجد و مجلات اجتماعی و فرهنگی حمایت کرد و از آن در جهت مقابله با این جنبش‌ها و به طور مشخص، برای مقابله با اخوان در ابتدا و سپس با جهادیون بهره برد؛ در مقابل، سلف‌گرایان نیز از چتر امنیتی وسیع و آزادی عملی گسترده در مساجد و مدارس و دانشگاه‌ها بهره مند شدند و دولت، آنان را از هرگونه سخت گیری و پیگردی مصون داشت و حتی مسیر دریافت پشتیبانی مالی از کشورهای خلیج فارس را (که برای سلفیان ارسال می‌شد) بازگذاشت و تسهیلات لازم را در زمینه‌ی چاپ و انتشار کتب و فعالیت‌های مختلف برای آنان فراهم کرد.

گروه‌های سلفی تکفیری- جهادی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در طول دهه 1980 تغییرهایی در صحنه عمومی‌ سیاسی- اجتماعی کشورهای اسلامی‌ به صورت کلی و اردن به طور اخص پدید آمد و البته پیروزی انقلاب اسلامی‌ ایران (1979) و نیز موفقیت گروه‌های جهادی مصر در ترور انور سادات (1981) در آن تأثیر داشت؛ این تغییر به طور عمده در گرایش گروه‌های اسلامی‌ به روش‌های انقلابی و جهادی نمود یافت؛ درواقع، اولین اقدام در جهت جدایی صریح از صفوف اخوان المسلمین براساس افکار سید قطب به وسیله محمد رأفت سعید صالح در سال 1973 و پس از اتمام تحصیلات و بازگشت از عربستان با تأسیس سازمان «طلیعــۀ البعث الإسلامی» انجام پذیرفت؛ وی یکی از اعضای شورای اخوان و البته پیرو افکار سید قطب بود و گروهی از همفکرانش با اتخاذ شیوه‌های انقلابی در پی ایجاد دولت اسلامی‌ از طریق جهاد برآمدند؛ با این حال، این اقدام استمرار نیافت و رأفت، چندی بعد، پس از مناظراتی با شیخ ناصرالدین الالبانی از افکارش دست کشید و سازمان «الطلیعــة» را منحل کرد و به جریان سلفی سنت‌گرا و محافظه کار به رهبری الالبانی، نزدیک شد.

در اردن این گرایش‌ها به صورت جدی ابتدا از سوی گروه‌های فلسطینی مقیم یا دارای پایگاه در این کشور عملیاتی شدند؛ با این حال، حرکت فراگیر و تأثیرگذار گروه‌های اسلامی‌ معتقد به مشی مسلحانه، بیشتر از دهه 1990 و با بازگشت گروه‌های درگیر در جنگ افغانستان آغاز شد؛ این افراد که به اصطلاح «اعراب افغان» نامیده می‌شدند در قالب گروه‌هایی مسلح شکل گرفتند که یا در پی گسترش قدرت و پایگاه خود در داخل از طریق عملیات‌هایی مانند منفجر کردن سینماها و ... بودند یا در مرزهای اردن و فلسطین به انجام عملیات مسلحانه اقدام می‌کردند.

شکل نوین اسلام سلفی سیاسی رادیکال به گونه‌ای سازمان یافته‌تر از نظر فکری و عملی به طور تقریبی در سال 1994 و همزمان با اعلان رسمی‌ دستگیری و زندانی شدن «عصام البرقاوی» معروف به «ابومحمدالمقدسی» ظهور یافت. پیروان او مخفیانه کتاب‌هایی را منتشر می‌ساختند که نوعی سلفی گری جدید را ترویج می‌کرد که با سلفی‌گری جماعت الالبانی تفاوت داشت و نظام سیاسی اردن و کشورهای عربی را تکفیر کرده، خواهان تطبیق و تحکیم شریعت اسلام بود؛ این نحله از سلفی‌گری، ورود و پرداختن به رقابت‌های سیاسی را مردود می‌دانست و بر این باور بود که تغییر جز با توسل به شیوه مسلحانه، ممکن نیست.

در پی این موضع‌گیری‌ها، موج دستگیری افراد وابسته به این جریان در اردن شدت گرفت و بسیاری از آنان در محاکم قضایی به جرم انجام اقدام‌های مسلحانه و ترورهای تکفیری، محکوم شدند؛ با این حال همچنان این گروه فعال بود و کتب المقدسی و نیز عمر محمود ابو عمر ملقب به «ابوقتادة الفلسطینی» اردنی فلسطینی الاصل مقیم لندن، چاپ و منتشر می‌شد. درسال 1999 پادشاه جدید اردن، فرمان عفو عمومی‌ محکومان سیاسی متهم به تروریسم را صادر کرد و بر اساس آن افراد وابسته به سلفیه جهادی و در پیشاپیش آنان ابومصعب الزرقاوی آزاد شدند و بی‌درنگ به افغانستان و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسیس گروهی اقدام کردند که بعدها «قاعدۀ الجهاد فی بلاد الرافدین» نام گرفت.

از جمله این گروه‌ها می‌توان به حزب جهاد اسلامی‌(جماعــة الجهاد الاسلامی)، حماس، ارتش محمد (ص) (جیش محمد) و جنبش جوانان مسلمان (حرکــۀ الشباب الاسلامی) اشاره کرد که به طور عمده قانونی نیستند، این احزاب به استثنای حماس، خواستار سرنگونی رژیم‌های حاکم و جایگزینی آن‌ها با دولت‌های اسلامی‌ هستند؛ این گروه‌ها در دهه‌های اخیر، فعالیت سیاسی مهمی‌ در این کشور نداشته‌اند و فشار مداوم دولت باعث شده است که بسیاری از رهبران این گروه‌ها اردن را ترک کنند؛ نکته قابل توجه در این زمینه اینکه به تازگی و همسو با انقلاب‌ در کشورهای عربی، تحولاتی جدید در رهبری و سازمان برخی گروه‌های سلفی جهادی مبتنی بر اعلان پذیرش عمل سیاسی آشتی جویانه به چشم می‌خورد که در این زمینه می‌توان به المقدسی و گروه وابسته به وی اشاره کرد.

جریان نوگرا و میانه‌رو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جریان متأخر در اردن را به طور عمده «حزب الوسط الإسلامی» نمایندگی می‌کند؛ گروهی از اعضای جدا شده و مدرنیست اخوان المسلمین این حزب را در تاریخ 19 دسامبر 2001 تأسیس کردند در اساسنامه، خود را ملتزم به میانه‌روی معرفی کرده‌اند: «حزب ما در مبانی اسلامی ‌و در عملکرد میانه‌رو، متعهد به اردن و معتقد به شیوه‌های سیاسی است. استناد ما در این ویژگی‌ها نص قرآن است که در آن، خداوند امت اسلامی‌را «امت وسط» قرار داده است.» با اینکه گاهی الوسط مواضعی مخالف برخی سیاست‌های دولت اتخاذ کرده، روابط این حزب با دولت اردن، خوب است.

حزب الوسط با اخوان المسلمین در زمینه پذیرش ارزش‌های دموکراتیک و قواعد بازی سیاسی و عمل بر اساس قانون اساسی اشتراک نظر دارد و گرچه با تمایز خود در تساهل بیشتر و التزام به اعتدال و میانه روی تأکید می‌کند، افتراق اساسی این حزب با اخوان در دو مورد، نمودی واضح تر دارد: نخست اینکه اخوان مواضعی آشکارتر در برابر مذاکرات و دیگر سیاست‌ها ی داخلی و خارجی دولت دارد در حالی که الوسط اغلب سیاست‌ها ی دولت از جمله معاهده صلح «وادی عربــة» با اسرائیل را به استناد تصویب در مجلس و قانونی شدن مشروع می‌داند؛ دوم، اینکه بیشتر رهبران و افراد حزب الوسط اردنی الاصل هستند درحالی که رهبران و اعضای اصلی اخوان به طور عمده اصالتی فلسطینی دارند و البته مقبول و مورد تأیید اردنی‌ها هستند؛ با این حال؛ پشتوانه اجتماعی و مردمی ‌این حزب در مقایسه با اخوان، اندک است و توانایی رقابت با آن را در انتخابات و فعالیت‌های سیاسی نداشته است.

جریان طرفدار خلافت اسلامی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حزب التحریر اسلامی‌ به عنوان نماینده این جریان در اردن و سپس در خارج آن، مطرح است. در تاریخ 17 دسامبر 1952، تقی الدین النبهانی، داود حمدان، منیر شقیر، عادل النابلسی و غانم عبده، طی درخواستی رسمی‌به وزارت کشور اردن، خواستار اجازه تأسیس «حزب التحریر» شدند. شیخ تقی الدین النبهانی در سال 1909 در شهر حیفاء در فلسطین به دنیا آمد و سپس برای کامل کردن تحصیلات دینی به الأزهر مصر رفت و پس از اتمام تحصیلات در سال 1932 به فلسطین بازگشت؛ در پی حوادث سال 1947 در آنجا ماند. اگرچه النبهانی خود را از نظر فکری به اخوان به ویژه حسن البنا نزدیک می‌دید، عضو این انجمن نشد و اخوان نیز به او نظر مساعد داشت و اجازه استفاده از پایگاه‌های اخوان برای تشکل جلسات تدریس و چاپ مقالات وی در مجلات این جماعت وجود داشت. وی حتی در دوره‌ای به سید قطب و به ویژه کتاب وی با عنوان العدالــة الإجتماعیــة فی الإسلام، گرایش نشان داد و از وی تأثیر پذیرفت؛ با این حال، روابط النبهانی با اخوان پس از ماجرای دعوت اخوان از وی برای ایراد سخنرانی در یکی از محافل اخوان در قدس به تیرگی گرایید؛ وی در این سخنرانی بیان کرد که پیدایی و قوام ملل، امری نه اخلاقی (آن‌گونه که اخوان می‌اندیشد) بلکه مبتنی بر باورداشت‌ها و اندیشه‌هایی است که دارند و نیز سازمانی است که برپا می‌دارند.

النبهانی از ابتدای تأسیس حزب التحریر با نگارش کتب و رساله‌هایی به تبیین هویت، اهداف و برنامه حزب همت گماشت که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کتاب نظام الإسلام و طریق الایمان اشاره کرد. طرح و اندیشه «دولت اسلامی‌» جایگاهی مهم و تعیین کننده در بنیاد نظری حزب التحریر دارد و سایه خود را بر بیشتر فعالیت‌ها و راهبردهای سیاسی و عملی حزب گسترده است. در اساسنامه رسمی‌ این حزب آمده است:«این حزب در پی بازگرداندن حیات اسلامی‌ است و تلاش خواهد کرد تا برای محقق ساختن این هدف به حاکمیت دست یابد، چراکه برای احیای شیوة زندگی اسلامی، ایجاد دولتی اسلامی‌ضرورت دارد و اردن نقطه آغاز تأسیس آن خواهد بود.» النبهانی تأکید داشت که حزب التحریر درواقع به هدف اجابت فرمان الهی «ولتکن منکم امّــةٌ یدعون إلی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون»[1] و در جهت جلوگیری از به سراشیبی افتادن امت اسلامی‌ و آزاد ساختن یا همان «تحریر» امت از افکار، نظام‌ها و احکام کفر و فرادستی و نفوذ دولت‌های کافر تأسیس شده است. از نظر حزب، یکی از اساسیترین دلایل انحطاط امت اسلامی‌ از میان رفتن مفهوم خلافت و دولت اسلامی‌به دست استعمار و غرب است که باعث استیلای کفار بر بیشتر بلاد اسلامی‌ شد.

  1. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc المورد الثقافی، ص 17
  2. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc المورد الثقافی، ص 18
  3. دوفصلنامه علمی- پژوهشی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 1، بهار و تابستان 1394