سیاست و حکومت قطر: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[قطر]] یکی از چندین امیرنشین منطقه است .نوع حکومت این کشور سلطنتی موروثی است . قطر تا سال 1971 جزو مستعمرات انگلستان بود و در روز سوم سپتامبر این سال به استقلال رسید. | [[قطر]] یکی از چندین امیرنشین منطقه است .نوع حکومت این کشور سلطنتی موروثی است. قطر تا سال 1971 جزو مستعمرات انگلستان بود و در روز سوم سپتامبر این سال به استقلال رسید. | ||
در امیرنشین قطر امیر رئیس حکومت است. در سال ۱۹۹۵شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی جانشین پدر شد . در حال حاضر تمیم بن حمد بن آل ثانی در پنجم اوت 2003 به عنوان ولیعهد قطر تعیین شد و سپس با کناره گیری پدرش در بیست و پنجم ژوئن 2013 به عنوان امیرقطر منسوب شد . | در امیرنشین قطر امیر رئیس حکومت است. در سال ۱۹۹۵شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی جانشین پدر شد . در حال حاضر تمیم بن حمد بن آل ثانی در پنجم اوت 2003 به عنوان ولیعهد قطر تعیین شد و سپس با کناره گیری پدرش در بیست و پنجم ژوئن 2013 به عنوان امیرقطر منسوب شد . |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۵
قطر یکی از چندین امیرنشین منطقه است .نوع حکومت این کشور سلطنتی موروثی است. قطر تا سال 1971 جزو مستعمرات انگلستان بود و در روز سوم سپتامبر این سال به استقلال رسید.
در امیرنشین قطر امیر رئیس حکومت است. در سال ۱۹۹۵شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی جانشین پدر شد . در حال حاضر تمیم بن حمد بن آل ثانی در پنجم اوت 2003 به عنوان ولیعهد قطر تعیین شد و سپس با کناره گیری پدرش در بیست و پنجم ژوئن 2013 به عنوان امیرقطر منسوب شد .
رئیس دولت نخست وزیر است که امیر او را تعیین میکند.مجلس الشورای این کشور ۳۵ کرسی دارد که نمایندگان آن را امیر تعیین میکند.
از سال 2007 دولت قطر در یک تصمیم جدید ، روز 18 دسامبر (27 آذر) ، روز بزرگداشت شیخ قاسم بن محمد آل ثانی ( بنیانگذار دولت قطر) را به عنوان روز ملی اعلام کرد و این روز را تعطیل رسمی اعلام نمود.
1-5-ساختار سیاسی
نظام حکومتی قطر امیرنشین است و خاندان آل ثانی که اصالتاً از قبیلهي بنی تمیم نجد عربستان هستند، از قرن نوزدهم در این سرزمین حكومت ميكنند. از سال 2007 بنا به دستور شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، 18 دسامبر 1878، روز به حکومت رسیدن شیخ جاسم بن محمد بن ثانی، مؤسس دولت قطر جدید، به عنوان «روز ملی قطر» تعیین شد. قطر سالها تحت الحمایهي انگلیس بود و شیخ احمد بن علی آل ثانی بر آن حکومت میکرد و در 3 سپتامبر 1971 استقلال یافت. در 22 فوریه 1972م (3/12/1350) شیخ احمد، توسط پسر عمویش شیخ خلیفه بن حمد، از قدرت برکنار شد و حکومت وی نیز تا 27 ژوئن 1995 ادامه داشت؛ سپس شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، به قدرت رسید. یک سال بعد، فرزندش شیخ جاسم و بعد از استعفای وی، در 14 مرداد 1382 برادرش شیخ تمیم از سوی امیر، به عنوان ولیعهد انتخاب گردید. و سپس با کناره گیری پدرش در بیست و پنجم ژوئن 2013 به عنوان امیرقطر منسوب شد .
اولین تشکیلات جدید حکومتی در قطر، در دههي 50 میلادی با دخالت انگلیس در این شیخ نشین ایجاد شد و به مرور زمان به نهادهای امروزی تبدیل گردید. این تشکیلات تا سال 1970 تحت عنوان اداره، عمل میکرد و مستقیماً به امیر این کشور گزارش میدادند.
امروزه خانواده آل ثاني، قدرت را در قطر در دست دارد. اين خانواده، شاخه اي از قبيله بني تميم نجد است که در اوايل قرن دوازده شمسي / هجده ميلادي به شمال قطر کوچ کردند. قطر تا 1206 / 1827 تحت حاکميت بحرين و پس از آن تحت نفوذ عثماني و انگليس قرار داشت، و در 1350 / 1971 به استقلال کامل دست يافت. قطر از يک حکومت شبه سلطنتي برخوردار است. در حالي که در قانون اساسي آن، دموکراسي به عنوان شيوه حکومت، انتخاب شده است. «امير» عالي ترين مقام تصميم گيرنده در اين کشور و نيز، در رأس نيروهاي مسلح آن است. تصويب کليه ي قوانين، تصدي و انتخاب اعضاي شوراي وزرا، عزل و نصب پرسنل نظامي، پذيرش استوار نامه سفرا، انتصاب اعضاي شوراي مشورتي با اوست. شوراي مشورتي، با سي عضو انتصابي در زمينه ي تصويب خط مشي عمومي کشور، لوايح پيشنهادي شوراي وزرا و امور ديگر، به امير کمک مي کند. قوه قضائيه در اين کشور زير نظر وزير دادگستري قرار دارد، و تنها درچهار چوب مصوبات امير داوري مي کند. در قطر تشکيل احزاب و اتحاديه هاي کارگري و برگزاري راهپيمايي ممنوع است، و نيز، در آن کشور انتخابات عمومي آزاد وجود ندارد. .
2-5- قانون اساسی
این کشور از سال 1972 میلادی دارای قانون اساسی موقت بوده است که براساس آن، امیر دارای صلاحیت و اختیارات وسیعی است و فرامین حکومتی را صادر میکند. در ژوئن 1999 میلادی، امیر قطر با تشکیل یک کمیتهي 32 نفره و تعیین ضرب الاجل سه ساله، کمیتهي مذکور را مأمور تدوین قانون اساسی دائم این کشور کرد تا زمینهي برگزاری اوّلین انتخابات مجلس شورای ملی قطر را فراهم آورند، اين انتخابات تاکنون برگزار نشده است.
براساس قانون اساسی قطر، این کشور یک حکومت و کشور مستقل عربی است و اسلام مذهب رسمی و شریعت، (قوانین اسلامی) منبع اصلی قانون گذاری در آن میباشد. تشکیلات حکومتی در قطر شامل سه قوهي مجریه، قضائیه و مقننه است.
3-5- قوه مجریه
ریاست قوهي مجریه يا هیئت وزرا، بر عهدهي امیر میباشد و توسط نخست وزیر اداره میشود و عالیترین رکن اجرایی است و نظارت و هماهنگی میان وزرا و ارگانهای دولتی را بر عهده دارد. امیر قطر دستورالعملهای دولت را صادر و مصوبات هیئت وزیران را امضا میکند.
4-5- قوه مقننه(نظام و نهاد قانونگذاری)
براساس اصل هفتاد و ششم و هفتاد و هفتم قانون اساسی، مجلس شورا عهدهدار قوه مقننه است و بودجهي عمومی دولت را تصویب میکند و بر قوهي مجریه نظارت میکند. مجلس شورا متشکل از چهل و پنج عضو میباشد که تعداد سی تن از آنان از طریق انتخابات و رأی گیری عمومی و به طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب میشوند و سایر پانزده نفر دیگر را امیر از میان وزرا و سایر افراد منصوب میکند. سی و هفتمین دورهي مجلس شورا در تاریخ 15/8/1387 آغاز به کار کرد.
قوهي مقننه در واقع شورایی است مشورتی که تعیین خط مشی عمومی کشور در زمینههای گوناگون، از جمله بررسی لوایح پیشنهادی از سوی هیئت وزرا قبل از تصویب امیر و لوایح بودجه، را بر عهده دارد. شورای مشورتی دارای کمیتههای امور حقوقی و قانون گذاری، مالی و اقتصادی، خدمات عمومی و برق و تلفن، امور داخلی و خارجی و امور فرهنگی و اطلاعاتی است كه به شیوهای نظاممند از دیدگاههای شیوخ برجسته و خاندانهای مهم و متنفذ و نقش اطلاع رسانی به امیر را بر عهده دارد. این شورا به همراه شوراهای شهرداری، بر حسب ظاهر، در نهاد دموکراتیک، جهت عدم تمرکز قدرت تشكيل شدهاند؛ اما با توجه به اختیارات وسیع امیر، در عمل قدرت قانون گذاری ندارند.
5-5- نظام قضائی
براساس بندهای یکصد و بیست و نهم تا یکصد و چهلم قانون اساسی قطر، اساس حکومت در دولت قطر حاکمیت قانون،میباشد. شرافت قضاوت و عدالت آنان، ضمانت برای حقوق و آزادیها است. قوهي قضائیه مستقل است و دادگاهها با انواع و درجات مختلف، عهدهدار مسئولیت آن میباشند.
قوهي قضائیه، احکام خود را طبق قانون صادر میکند و قضات مستقل هستند و هیچ قدرت دیگری به جز قانون بر آنان حاکم نیست و هیچ ارگانی نمیتواند در مسائل و یا روند دادرسی و اجراي عدالت مداخله نماید. قانون، دادگاهها را با توجه به تنوع و درجات و نیز صلاحیت و اختیارات آنها تنظیم میکند. دادگاههای نظامی به جز برقراری حکومت نظامی، به آن دسته از جرایم نظامی که نیروهای مسلح نظامي و انتظامی مرتکب میشوند، در حدود وچارچوبی که قانون آن را تعیین مینماید، رسيدگي ميكند.
جلسات دادگاهها علنی است، مگر این که دادگاه به خاطر مراعات نظم عمومی و یا عفت عمومی جامعه تصمیم بگیرد جلسات را به صورت غیر علنی برگزار نماید. در هر صورت قرائت حکم در جلسه علنی خواهد بود. قضاوت را نمیتوان از کار خود عزل نمود، مگر در حالتهایی که قانون مشخص كردهاست. قانون همچنین احکام مربوط به قضاوت و تأدیب آنان را تنظیم مینماید. عفو و بخشش، حق مسلم و تضمین شدهي همهي مردم است. قانون اقدام به عفو و چگونگی استفاده از این حق را تعیین میکند.
دادستان عمومی، به نیابت از جامعه، دعواهای عمومی را بر عهده دارد و ناظر بر امور ضابطین قضائی است و در اجرای قوانین جنائی، کوتاهی نخواهد کرد. قانون، سازمان مزبور و شرح وظایف آن را تنظیم میکند و شرایط و ضمانتهای مربوط به کسانی را که عهدهدار وظایف آن میباشند، مشخص مینماید.
قوه قضائیه نیز زیر نظر دادگستری که ناظر بر اجرای قانون مدنی است، فعالیت میکند و وزارت دادگستری عملکرد دادگاهها و قضاوت را ساماندهی و نظارت میکند. قوانین قضایی این کشور کاملاً براساس اصول و مبانی اسلامی تعیین شده است
6-5-نظام حزبی
حاكميت اين كشور، عمدتاً بر محور خاندان آل ثانی استوار است.دراین کشورنظام حزبی برقرارنیست.
7-5-تقسیمات اداری وسیاسی استان ها وشهرهای مهم
شهر «دوحه» به عنوان پایتخت این کشور مرکز فعالیتهای سیاسی و اقتصادی است.این شهر که پایتخت قطر است، براي اينكه از دیگر دوحههای موجود در قطر متمایز گردد، قبلاً به نام دوحهي قطر نامیده میشد؛ زیرا در کشور قطر مناطق زیادی به نام دوحه خوانده میشدهاند چرا که دوحه در لغت به معني گرد و مدور است و وجه تسمیهی این شهر و سایر مناطق به دوحه، آن است که آب دایره وار در خشکی پیشرفت نموده است. به عبارت ديگر، دوحه به معنای خلیج دایره شکلی است که در آب پیشروی کرده است. از دیگر مناطقي که دوحه نامیده میشدهاند ميتوان به دوحهي امالماء و دوحه بن رحال، اشاره نمود.
لازم به ذکر است که دوحه، پایتخت قطر، امروزه بدون پسوند قطر و با الف و لام عهد، استعمال میشود که این الف و لام عهد، صرفاً برای نام پایتخت به کار ميرود و آن را «الدوحه» مینامند.
شهر دوحه مرکز کشور قطر در شرق سرزمین اصلی قطر و در ساحل خلیج فارس واقع شده است . فاصله آن از خط استوا 25 درجه و 17 دقیقه شمالی است و فاصله از نصف النهار مبدا 51 درجه و 30 دقیقه شرقی است. (تهران و دوحه تقریبا روی یک طول جغرافیایی قرار دارند به همین خاطر لحظه ظهر هر دو شهر یکی است، البته زمان طلوع و غروب خورشید در آنها به دلیل تفاوت عرض جغرافیایی یکی نیست. )
از آنجا که شهر دوحه در کنار خلیج گرد و نیم دایره (دوحه ) شکل گرفته ، خیابان های اصلی آن به تبع از خیابان ساحلی (کورنیش) ، حالت دایره ای دارند. غیر از کورنیش شش خیابان نیم دایره ایی اصلی دیگر در شهر دوحه کشیده شده است که به آنها طریق الدایری می گویند.(آنها به عربی و شماره مشخص شده اند: طریق الدایری الاول ، .... ، طریق الدایری السادس . به زبان انگلیسی نیز رینگ خوانده می شوند ،رینگA تا .... رینگ F ، معادل فارسی آنها را می توان خیابان کمر بندی نامید. ) سایر خیابان ها به شکل خطوط شعایی این نیم دایره ها را قطع می کنند.
از نظر وسعت محدوده شهرداري (بلديه)، دوحه كوچكترين و پرجمعيتترين منطقه در تقسيمات اداري كشور قطر است. كشور قطر بجز شهر دوحه، شش شهر بزرگ دارد كه داراي شهرداري ميباشد: (الريان – الو كره – ام صلال – الخور و الذخيره – الشمال – الظعاين).
شهر دوحه شامل 57 منطقه است. فاصله بين خيابانهاي اصلي شهر كه در واقع يك محله هستند به عنوان يك منطقه شناخته ميشوند و همگي تابع يك شهرداري مركزي هستند .
پرجمعيتترين محلات اين شهر عبارتند از: المطار القديم (منطقه 45) با حدود 33 هزار نفر جمعيت
ام غويلينه (منطقه 27) با حدود 20 هزار نفر جمعيت-مدينه خليفه جنوبي (منطقه 34) با 20 هزار نفر جمعيت-المنصوره و بن درهم (منطقه 25) با 19 هزار نفر جمعيت-نجمه (منطقه 26) با 17 هزار نفر جمعيت
اين محلات، محلات قديمي مركز و جنوب شهر دوحه هستند. محلات جديد بيشتر در شمال و غرب شهر قرار دارند و غالب آنها كم جمعيت ميباشند.
از نظر اهميت نيز محلههاي الديوان، الجسره، الدفنه، الحي الدبلماسي، جامعه قطر، الاصمخ، النجاده، البدع، الميناء، السواق الجيده، مطارالدوحه الدولي به دليل استقرار مراكز مهم سياسي، ارتباطي، اداري و بازرگاني داراي اهميت زيادي هستند.
با توسعه شهر دوحه به سمت غرب، اين شهر به شهر الريان متصل شده است، به طور يكه تشخيص مرز دو شهر به صورت عادي امكانپذير نيست و تنها در امور اداري اين امر مشخص ميشود.
اماکن دیدنی ومحلات دوحه
اماکن دیدنی شامل: خیابان کورنیش شهر دوحه ، موزه قطر ، موزه هنرهای اسلامی ، قلعه دوحه (کوتkoot ) ، قلعه الوجبه ، خانه سنتی ( بیت التقالید شعبیه ) ، قهوه خانه سنتی (المقهی الشعبی) ، باغ وحش ، شهر بازی علاءالدین ، نادی دیبلماسی( مرکز تفریحی و ورزشی دیپلماسی) ، نمایشگاه بین المللی دوحه ، فروشگاه ها و مراکز تجاری و رستورانها
محلات شامل :
الجسره:جسره در لغت عبارت است از، صخرهای که درون آب قرار میگیرد و هیچ وقت زیر آب فرو نمیرود و موجهای آب همواره بر پیکرهی آن میخورند و فرو میریزند. به علت وجود صخرههای بیشمار و فراوان در این منطقه، آن را «جسره» نامیدهاند.
الوعب:وعب در لغت به معنای زمین پهن و وسیع است و این منطقه از قطر را به این دلیل که گستره و پهنای بسیاری دارد، الوعب نام نهادهاند؛ البته مناطق دیگری نیز در قطر به همین نام خوانده میشود؛ ولی این منطقه در بین آنها شهرت بیشتری دارد و در بین مناطق هم نام به صورت یک اسم علم میباشد.
الرمیله:رمیله در لغت به معنای سنگ ریزهي کوچک و خورد است و از رمل گرفته شدهاست. این منطقه را به این دلیل رمیله میخوانند چون در آن شنهای ساحلی و سنگ ریزه فراوان وجود دارد.
البدع:بدع در لغت عبارت از یک چیز نو و جدید است كه مسبوق به سابقه نباشد. این منطقه را به این دلیل بدع مینامند كه تا مدتهای مدید خالی از سکنه بوده و کسی در آن زندگی نمیکردهاست و وقتی برای اوّلین بار گروهی در آن سکنی گزیدند چون این کار آنها از نظر دیگر ساکنان قطر عجیب و غیر متعارف مینمود، به ساکنان آن میگفتند که این عمل شما نوعی بدعت است؛ لذا ساکنان آن منطقه نام آن را البدع نهادند.
ام غویلینه:این منطقه را بدین سبب ام غویلینه مینامند چون آکنده از نوعی درخت به نام «غولان» است که در حقیقت همان درخت سمغ عربی است که در بین مردم قطر به این اسم خوانده میشود.
نعیجه:این کلمه مصغر نعجه (میش) است و این منطقه را به دلیل اين كه دارای چاهی است که آب شیرین دارد و مردم شیرین بودن آب این چاه را به شیر میش تشبیه کردهاند نعیجه میخوانند و لذا این منطقه را بدین نام، ناميدهاند.
الریان:کلمهی ریان از ری به معنای آبیاری مشتق شده است. به دلیل پست بودن سطح زمین این منطقه، آب در آن بسیار جمع میشود و در بیشتر فصلهای سال، خاک این منطقه مرطوب است به همين دليل این منطقه را ریان نام نهادهاند؛ اما امروزه ساخت و ساز شهری در این منطقه به صورت متراکم انجام شده و خاک آن نیز رطوبت زيادي ندارد؛ ولی همچنان این منطقه ریان نامیده میشود.
اللقطه:لقطه از لقیط مشتق شده و به معنای کودکی است که پدر و مادرش ناشناساند. نظر به اینکه این منطقه، از شهر بسیار فاصله دارد و تا حدی دور افتاده تلقی میشود؛ لذا مردم نتوانستند اسم مشخص و سابقهی روشنی از آن را ثبت نمایند. به دلیل نامشخص بودن هویت پیشینهی آن، این منطقه را اللقطه نام نهادهاند.
المعیذر:این منطقه به این دلیل که دارای زمینهای پست میباشد و همواره اثرات گرد و غبار و باد و باران در آن مشاهده میشده، معیذر نامیده شده ضمن اینکه در این منطقه، درخت سمغ عربی و سدر، بسیار بودهاست. معیذر در لغت به معنای باغ و بوستان کوچک است که در حاشیهی یک باغ بزرگ قرار گرفته است و اعراب بدوی در زمانهای پیشین از این منطقه برای نگهداری احشام خود استفاده كردهاند که البته با محل سکونت خودشان فاصله داشت و این منطقه را به این جهت معیذر مینامند چون قبلاً عمدتاً از این منطقه برای نگهداری احشام استفاده میشده است.
دخان:دخان یکی از بزرگترین شهرهای کشور قطر است. این شهر را بدان سبب دخان ناميدهاند كه در آسمان این شهر، ابرهای باران زای متراکم به چشم میخورده است و این ابرها توسط باد در حرکت بودهاند و شبیه به دود به نظر میرسیدهاند؛ به همين دليل این شهر را دخان نام نهادهاند.
مرکز اصلی معادن و چاه های نفت قطر در این شهر است. دخان همچنین مرکز بزرگ کارخانه های برق شرکت نفت و نیز مرکز تقطیر و شیرین سازی آب دریاست. این شهر دارای اغلب تاسیسات شهری اعم از فنی و فرهنگی و اجتماعی و صنعت نفت و سازمان های وابسته بدان است. حاکم قطر در این شهر کاخی دارد که هنگام سفر بدین خطه در آن اقامت می کند. شهر دخان دارای نایب الحکومه ای است که او را «امیر» خطاب می کنند.
مسیعید:این کلمه مصغر مسعد است و مسعد بر وزن مَفعَل عبارت از زمینی است که در آن گیاه رِسعه میروید. این گیاه امروزه در منطقهی وسیل واقع در ساحل شرقی دوحه فراوان یافت میشود. چون خاک این منطقه برای رویش گیاه رِسعه، بسیار مناسب است، آن را مسيعيد مينامند هرچند امروزه در این منطقه گیاه رِسعه کمتر ميرويد.
خور العدید:خور، همان عربی شدهی هور است که عبارت از محل ریزش رودخانه به دریاست؛ همچنين به معنای پیشرفتگی خشکی در آب هم آمده است؛ بنابر قولی، به معنای خلیج هم هست. خور عبارت از زمین پست میباشد و این منطقه به دلیل نزدیکیش به کوه عدید به نام خور العدید نامگذاری شده است. خور العدید امروزه یکی از مناطق سیاحتی قطر محسوب میشود به خصوص در فصل تابستان پذیرای تعداد زیادی توریست است.
سیلین :نام یک منطقهی ساحلی است واصل آن از انگلیسی (sealine) گرفته شده وبه معنای ساحل دریاست ودر زبان عربی به مانندزبان انگلیسی تلفظ میشود امروزه این مکان به عنوان یک مکان توریستی مشهور است وویلاهای زیادی برای استفادهی توریستها در آن ساخته شده است که همگی در ساحل این منطقه بنا شده است
الخراره:خراره به معنای چشمهی آب است و این منطقه به خاطر وجود یک چشمهی آب به این نام مشهور شده و پرندگان در آن لانه ساختهاند، به همین دليل، این شهر را وکره هم گفتهاند.
ابوهامور:هامور نوعی ماهی است که از دیرباز شغل مردم ساکن در این منطقه، صيد این نوع ماهی بوده و از راه فروش آن امرار معاش میکردهاند و به خاطر وجود تعداد بیشمار فروشندگان ماهی هامور در این منطقه، آن را ابوهامور نام نهادهاند.
ابوسمره:این منطقه در مرکز قطر واقع شده و به واسطهی وجود یک چاه که ابوسمره نام دارد، به این اسم موسوم شده است. این شهر دارای یک مرکز به نام مرکز ابوسمره میباشد که در مرز قطر با عربستان سعودی قرار گرفته است. سمر نام درختچهای است که ارتفاع آن به شش الی هشت متر میرسد و به شکل چتر میباشد و شاخههای قرمز رنگ و پرخار دارد.
الشحانیه:این منطقه را به نام باغ شیحانیه نیز میشناسند. باغ مذکور به این دلیل شیحانیه ناميدهشده كه گیاه شیحان و یا شیح در آن به وفور یافت میشده است. شیح نوعی گیاه معطر است که در شبه جزیرهي عربستان و شمال آفریقا به وفور یافت میشود ولی در قطر به ندرت یافت میشود و تعداد کمی از این گیاه در منطقهی شمال قطر وجود دارد.
المرخیه :این منطقه به این دلیل مرخیه ناميده شده كه یک چاه به این اسم در آن منطقه وجود دارد و مرخیه نوعی خاص از گیاه است که در این منطقه بسیار میروید. این گیاه، درختی بدون برگ است كه ارتفاع آن نیز بالغ بر سه متر میباشد.
السیلیه:نام مزرعهای است که اصل آن از سیل گرفته شده است. این منطقه به این دلیل که دارای زمینی پست است و وادیهای زیادی در آن یافت میشود و در نتیجه ی این پستی، سیلاب زیادی به سمت آن تشکیل میشده و اراضی آن را آکنده از آب مینموده به سیلیه موسوم شده است.
الوجبه:وجبه در لغت به معنای حفره است و به این دلیل که نسبت به مناطق همجوار پستتر و پایینتر به نظر ميرسد و به مانند یک حفره است؛ لذا آن را وجبه نام نهادهاند.
ام صلال:این منطقه را از آن جهت ام صلال میخوانند چون در آن سنگهای بزرگی به نام صلال به وفور یافت میشود و وقتی شیخ محمد بن جاسم به این منطقه رفت، نام ام صلال محمد را بر آن نهادند. ام صلال محمد امروزه یکی از شهرهای بزرگ قطر است.
برخی دیگر ازشهرهای قطر
- شهر زباره:این شهر در شمال شرقی شبه جزیره قطر واقع است. در اطراف آن قریه هایی وجود دارد و همه را به هم منطقه «الزباره» می نامند.
- منطقه ماجده:این منطقه شامل است بر روضه ها و قریه هایی بزرگ و کوچک، واقع در نیمه شمال شبه جزیره قطر که عمده ترین آن ها عبارتند از الماجده که بزرگ ترین روضه و آبادی منطقه الماجده است و در آن جنگلی انبوه به طور عمده از درختار کنار (سدر) قرار دارد. «رعب الابارق»، «الداوودیه»، «الغویریه»، «ابوصوا» و...
- منطقه الجمیله:این منطقه سرزمینی است وسیع که شرکت نفت قطر از آب شیرین آن استفاده می کند و در آن کارخانه برق و چاه های آب که با تلمبه از آن آب کشیده می شود و خانه های مخصوص خود را احداث کرده است. آبادی بزرگ «الجمیله» در همین سرزمین واقع است که دارای یک مسجد جامع و در حدود 200 تن جمعیت است .
روابط خارجی
قبل از استقلال قطر، تنظيم روابط خارجي و دفاعي اين کشور بر عهده انگليس بود. پس از آن، قطر امور دفاعي و خارجي اش را خود بر عهده گرفت، ولي روابط بازرگاني، آموزشي، فرهنگي و علمي خود با انگليس را حفظ کرد، و حتي در دهه ي پنجاه شمسي / هفتاد ميلادي به عنوان يک کشور دنباله رو سياست هاي انگليس باقي ماند. يکي از دلايل اين دنباله روي، حضور و نفوذ مأموران و مستشاران انگليسي در دستگاه هاي سياسي و امنيتي قطر است.
براساس قانون اساسي قطر، هدف سياست خارجي اين کشور تحکيم پيوندهاي دوستي با کشورهاي مسلمان و کليه کشورهاي صلح دوست و مردم جهان است. پاي بندي به اعتقادات اسلامي از معيارهاي سياست خارجي اين کشور در سطح منطقه، جهان اسلام و روابط بين الملل به شمار مي رود. حفظ و تعميق همبستگي عربي، تعهد و هماهنگي با سياست ها و هدف هاي شوراي همکاري خليج فارس و تعهد به اصول منشور سازمان ملل متحد از اصول سياست خارجي قطر است.
عوامل متعددي سياست داخلي و خارجي قطر را شکل مي دهد. از يک سو، دفاع از کشور به علت کمي وسعت، جمعيت ناکافي و سربازان اندک، مشکل است. در حالي که به دليل در اختيار داشتن يکي از بزرگ ترين منابع گازي جهان، اختلافات مرزي با برخي از همسايگان و... همواره خطر عليه قطر وجود دارد. از سوي ديگر، ارتباط گسترده با کشورهاي آمريکا و انگليس سياست خارجي اين کشور را تأثير قرار مي دهد. عربستان سعودي که در دهه هاي پنجاه و شصت شمسي نفوذ فراواني در سياست خارجي قطر داشت، به دليل درگيري هاي مرزي با آن کشور، نفوذ خود را تا حدود زيادي از دست داد.
قطر به جهت پاي بندي به قوم گرايي يا ناسيوناليسم عربي، اغلب با سياست کشورهاي عرب هماهنگ است؛ ولي گاه بر پايه ي منافع ملي با برخي از سياست هاي عربي و کشورهاي عرب نشين مخالفت کرده است. به عنوان مثال:
1. قطر به همراه عمان، تنها اعضاي شوراي همکاري خليج فارس هستند که بيشترين رابطه را با رژيم صهيونيستي برقرار کرده، و حتي قرارداد غزه - اريحا را مورد تأييد قرار داده است.
2. قطر در آبان 1371 به بغداد سفير فرستاد، و از آن پس به گسترش روابط خود با عراق دست زد. در حالي که اين اقدام به روابط قطر و کويت - عضو ديگر شوراي همکاري خليج فارس - لطمه وارد کرد.
قطر از اواخر دهه شصت شمسي / هشتاد ميلادي با حفظ ارتباط خود با دولت هاي غربي، به بسط روابط خود با بلوک شرق پرداخت. در اين راستا، در 1367 / 1988 اقدام به برقراري روابط ديپلماتيک با چين کرد و در همين سال، همکاري با روس ها را شروع نمود و دو سال بعد، يک موافقت نامه اقتصادي، بازرگاني و فني با شوروي سابق به امضا رساند. متعاقب آن، قطر با کشورهاي يوگسلاوي، چکسلواکي، روماني و بلغارستان روابط سياسي برقرار کرد.
قطر همکاري صميمانه اي با سازمان ملل متحد دارد. هم چنين، اين کشور، فعالانه در کنفرانس ها و جلسات جنبش عدم تعهد مشارکت مي کند. از اقدامات اوپک در تعيين قيمت نفت و ثبات اقتصادي جهان حمايت به عمل مي آورد. در تحکيم روابط خود با کشورهاي اسلامي، جهان سوم و عرب مي کوشد و در اين راستا، در صدر کشورهاي کمک کننده به دولت هاي مذکور قرار دارد. قطر بر خلاف گذشته، از نهضت ها و سازمان هاي آزادي بخش حمايت چنداني به عمل نمي آورد.
نمادهای ملی قطر
پرچم قطر دارای دو رنگ سفید و عنابی است که 9 فلش، این دو رنگ را از یکدیگر متمایز ساخته است
این پرچم از سال های ابتدای قرن بیستم به عنوان نماد ملی در این سرزمین به کار گرفته شده است .
- رنگ سفید یک علامت بین المللی است که نشانه صلح و آرامش شناخته می شود.
- رنگ بلوطی (عنابی) نشانه خون جوانمردانی است که در طول چند جنگ که جهت استقلال قطر در نیمه دوم قرن 19 صورت گرفت ، به زمین ریخته شد.
- چون در ابتدای قرن بیستم ، قطر نهمین شیخ نشین حاشیه خلیج فارس (امارات متصالحه) بود که با انگلستان پیمان دوستی امضا کرد ، دو رنگ پرچم با 9 فلش از هم جدا گشته اند. اين فلشها نشان از حاکمیت نه قبیلهي شیخ نشین در اين كشور دارد. این نه قبیله، در اداره کشور دخالت دارند. حاكميت اين كشور، عمدتاً بر محور خاندان آل ثانی استوار است.
آرم دولت قطر از دو دایره متحد المرکز تشکیل شده است . دایره بزرگ و بیرونی با دو رنگ سفید در قسمت بالا و رنگ عنابی در قسمت پایین که رنگ های پرچم کشور قطر می باشند ، تزیین شده و عنوان دولت قطر به عربی در قسمت سفید و به انگلیسی در قسمت عنابی نوشته شده است .
دایره کوچک و داخلی آرم ، نمادهایی از محیط طبیعی و زندگی اجتماعی اعراب قطری را در یک زمینه زرد رنگ نشان می دهد :
- دریا ، جزیره ، نخل و لنج (کشتی کوچک و بادبانی ) نماد هایی از زندگی اعراب در ساحل خلیج فارس است.
- دو شمشیر که نماد قدرت و آمادگی برای دفاع از سرزمین و سلاح سنتی اعراب می باشد . شمشیر ها طوری قرار گرفته اند که گویا از سایر نمادها (کشور) محافظت می کنند .
- رنگ زرد نیز بیانگر شرایط بیابانی و گرم همراه با خورشید تابان است.
این آرم با اندک تغییراتی به عنوان آرم وزارتخانه ها و سازمان های دولتی مورد استفاده قرار می گیرد .
نیروهای مسلح و نقش انها
قطر مدرن سازي ارتش خود را از اواخر دهه ي پنجاه شمسي / هفتاد ميلادي آغاز کرده و هزينه ي دفاعي آن کشور در اوايل دهه ي هفتاد شمسي / نود ميلادي بالغ بر سه ميليارد و چهارصد ميليون ريال قطري بوده است. مجموع پرسنل نظامي قطر 7.500 نفر است که 6.000 نفر آن عضو نيروي زميني هستند. از اين رو، ارتش قطر صرفا قادر به دفع حمله از سوي کشورهاي کوچک چون بحرين خواهد بود. اما عضويت قطر در تشکل هاي نظامي شوراي دفاعي عرب (1329 / 1950) فرماندهي اتحاديه عرب (1343 / 1964) بخش نظامي شوراي همکاري خليج فارس (1360 / 1981) بيانيه دمشق (1371 / 1992) و مهم تر از آن، امضاي موافقت نامه همکاري نظامي و دفاعي با آمريکا (1371 /1992) ضريب امنيتي آن کشور را افزايش داده است. گفتني است هم اکنون، تجهيزات و تشکيلات نيروهاي مسلح قطر، بيشتر در اختيار کشورهاي غربي است قطر، از چندي پيش به عنوان پايگاه نظامي مورد استفاده ي فرمانده گان و مستشاران آمريکايي (Centcom) قرار گرفته و از آنجا بود که عمليات جنگي برعليه عراق برنامه ريزي شد.