سیاست و حکومت قطر
قطر یکی از چندین امیرنشین منطقه است. نوع حکومت این کشور سلطنتی موروثی است. قطر تا سال 1971 جزو مستعمرات انگلستان بود و در روز سوم سپتامبر این سال به استقلال رسید. در امیرنشین قطر امیر رئیس حکومت است. در سال ۱۹۹۵ شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی جانشین پدر شد. در حال حاضر تمیم بن حمد بن آل ثانی در پنجم اوت 2003 به عنوان ولیعهد قطر تعیین شد و سپس با کناره گیری پدرش در بیست و پنجم ژوئن 2013 به عنوان امیر قطر منسوب شد. رئیس دولت نخست وزیر است که امیر او را تعیین میکند. مجلس الشورای این کشور ۳۵ کرسی دارد که نمایندگان آن را امیر تعیین میکند. از سال 2007 دولت قطر در یک تصمیم جدید، روز 18 دسامبر (27 آذر)، روز بزرگداشت شیخ قاسم بن محمد آل ثانی (بنیانگذار دولت قطر) را به عنوان روز ملی اعلام کرد و این روز را تعطیل رسمی اعلام نمود.
ساختار سیاسی
نظام حکومتی قطر امیرنشین است و خاندان آل ثانی که اصالتاً از قبیلهی بنی تمیم نجد عربستان هستند، از قرن نوزدهم در این سرزمین حكومت میكنند. از سال 2007 بنا به دستور شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، 18 دسامبر 1878، روز به حکومت رسیدن شیخ جاسم بن محمد بن ثانی، مؤسس دولت قطر جدید، به عنوان «روز ملی قطر» تعیین شد. قطر سالها تحت الحمایهی انگلیس بود و شیخ احمد بن علی آل ثانی بر آن حکومت میکرد و در 3 سپتامبر 1971 استقلال یافت. در 22 فوریه 1972م (3 اسفند 1350) شیخ احمد، توسط پسر عمویش شیخ خلیفه بن حمد، از قدرت برکنار شد و حکومت وی نیز تا 27 ژوئن 1995 ادامه داشت؛ سپس شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، به قدرت رسید. یک سال بعد، فرزندش شیخ جاسم و بعد از استعفای وی، در 14 مرداد 1382 برادرش شیخ تمیم از سوی امیر، به عنوان ولیعهد انتخاب گردید. و سپس با کناره گیری پدرش در بیست و پنجم ژوئن 2013 به عنوان امیرقطر منسوب شد.
اولین تشکیلات جدید حکومتی در قطر، در دههی 50 میلادی با دخالت انگلیس در این شیخ نشین ایجاد شد و به مرور زمان به نهادهای امروزی تبدیل گردید. این تشکیلات تا سال 1970 تحت عنوان اداره، عمل میکرد و مستقیماً به امیر این کشور گزارش میدادند.
امروزه خانواده آل ثانی، قدرت را در قطر در دست دارد. این خانواده، شاخه ای از قبیله بنی تمیم نجد است که در اوایل قرن دوازده شمسی / هجده میلادی به شمال قطر کوچ کردند. قطر تا 1206 / 1827 تحت حاکمیت بحرین و پس از آن تحت نفوذ عثمانی و انگلیس قرار داشت، و در 1350 / 1971 به استقلال کامل دست یافت. قطر از یک حکومت شبه سلطنتی برخوردار است. در حالی که در قانون اساسی آن، دموکراسی به عنوان شیوه حکومت، انتخاب شده است. «امیر» عالی ترین مقام تصمیم گیرنده در این کشور و نیز، در رأس نیروهای مسلح آن است. تصویب کلیه ی قوانین، تصدی و انتخاب اعضای شورای وزرا، عزل و نصب پرسنل نظامی، پذیرش استوار نامه سفرا، انتصاب اعضای شورای مشورتی با اوست. شورای مشورتی، با سی عضو انتصابی در زمینه ی تصویب خط مشی عمومی کشور، لوایح پیشنهادی شورای وزرا و امور دیگر، به امیر کمک میکند. قوه قضائیه در این کشور زیر نظر وزیر دادگستری قرار دارد، و تنها درچهار چوب مصوبات امیر داوری میکند. در قطر تشکیل احزاب و اتحادیههای کارگری و برگزاری راهپیمایی ممنوع است، و نیز، در آن کشور انتخابات عمومی آزاد وجود ندارد.
قانون اساسی
این کشور از سال 1972 میلادی دارای قانون اساسی موقت بوده است که براساس آن، امیر دارای صلاحیت و اختیارات وسیعی است و فرامین حکومتی را صادر میکند. در ژوئن 1999 میلادی، امیر قطر با تشکیل یک کمیتهی 32 نفره و تعیین ضرب الاجل سه ساله، کمیتهی مذکور را مأمور تدوین قانون اساسی دائم این کشور کرد تا زمینهی برگزاری اوّلین انتخابات مجلس شورای ملی قطر را فراهم آورند، این انتخابات تاکنون برگزار نشده است. براساس قانون اساسی قطر، این کشور یک حکومت و کشور مستقل عربی است و اسلام مذهب رسمی و شریعت، (قوانین اسلامی) منبع اصلی قانون گذاری در آن میباشد. تشکیلات حکومتی در قطر شامل سه قوهی مجریه، قضائیه و مقننه است.
قوه مجریه
ریاست قوهی مجریه یا هیئت وزرا، بر عهدهی امیر میباشد و توسط نخست وزیر اداره میشود و عالیترین رکن اجرایی است و نظارت و هماهنگی میان وزرا و ارگانهای دولتی را بر عهده دارد. امیر قطر دستورالعملهای دولت را صادر و مصوبات هیئت وزیران را امضا میکند.
قوه مقننه (نظام و نهاد قانونگذاری)
براساس اصل هفتاد و ششم و هفتاد و هفتم قانون اساسی، مجلس شورا عهدهدار قوه مقننه است و بودجهی عمومی دولت را تصویب میکند و بر قوهی مجریه نظارت میکند. مجلس شورا متشکل از چهل و پنج عضو میباشد که تعداد سی تن از آنان از طریق انتخابات و رأی گیری عمومی و به طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب میشوند و سایر پانزده نفر دیگر را امیر از میان وزرا و سایر افراد منصوب میکند. سی و هفتمین دورهی مجلس شورا در تاریخ 1387/8/15 آغاز به کار کرد.
قوهی مقننه در واقع شورایی است مشورتی که تعیین خط مشی عمومی کشور در زمینههای گوناگون، از جمله بررسی لوایح پیشنهادی از سوی هیئت وزرا قبل از تصویب امیر و لوایح بودجه، را بر عهده دارد. شورای مشورتی دارای کمیتههای امور حقوقی و قانون گذاری، مالی و اقتصادی، خدمات عمومی و برق و تلفن، امور داخلی و خارجی و امور فرهنگی و اطلاعاتی است كه به شیوهای نظاممند از دیدگاههای شیوخ برجسته و خاندانهای مهم و متنفذ و نقش اطلاع رسانی به امیر را بر عهده دارد. این شورا به همراه شوراهای شهرداری، بر حسب ظاهر، در نهاد دموکراتیک، جهت عدم تمرکز قدرت تشكیل شدهاند؛ اما با توجه به اختیارات وسیع امیر، در عمل قدرت قانون گذاری ندارند.
نظام قضائی
براساس بندهای یکصد و بیست و نهم تا یکصد و چهلم قانون اساسی قطر، اساس حکومت در دولت قطر حاکمیت قانون، میباشد. شرافت قضاوت و عدالت آنان، ضمانت برای حقوق و آزادیها است. قوهی قضائیه مستقل است و دادگاهها با انواع و درجات مختلف، عهدهدار مسئولیت آن میباشند. قوهی قضائیه، احکام خود را طبق قانون صادر میکند و قضات مستقل هستند و هیچ قدرت دیگری به جز قانون بر آنان حاکم نیست و هیچ ارگانی نمیتواند در مسائل و یا روند دادرسی و اجرای عدالت مداخله نماید. قانون، دادگاهها را با توجه به تنوع و درجات و نیز صلاحیت و اختیارات آنها تنظیم میکند. دادگاههای نظامی به جز برقراری حکومت نظامی، به آن دسته از جرایم نظامی که نیروهای مسلح نظامی و انتظامی مرتکب میشوند، در حدود وچارچوبی که قانون آن را تعیین مینماید، رسیدگی میكند.
جلسات دادگاهها علنی است، مگر این که دادگاه به خاطر مراعات نظم عمومی و یا عفت عمومی جامعه تصمیم بگیرد جلسات را به صورت غیر علنی برگزار نماید. در هر صورت قرائت حکم در جلسه علنی خواهد بود. قضاوت را نمیتوان از کار خود عزل نمود، مگر در حالتهایی که قانون مشخص كردهاست. قانون همچنین احکام مربوط به قضاوت و تأدیب آنان را تنظیم مینماید. عفو و بخشش، حق مسلم و تضمین شدهی همهی مردم است. قانون اقدام به عفو و چگونگی استفاده از این حق را تعیین میکند.
دادستان عمومی، به نیابت از جامعه، دعواهای عمومی را بر عهده دارد و ناظر بر امور ضابطین قضائی است و در اجرای قوانین جنائی، کوتاهی نخواهد کرد. قانون، سازمان مزبور و شرح وظایف آن را تنظیم میکند و شرایط و ضمانتهای مربوط به کسانی را که عهدهدار وظایف آن میباشند، مشخص مینماید. قوه قضائیه نیز زیر نظر دادگستری که ناظر بر اجرای قانون مدنی است، فعالیت میکند و وزارت دادگستری عملکرد دادگاهها و قضاوت را ساماندهی و نظارت میکند. قوانین قضایی این کشور کاملاً براساس اصول و مبانی اسلامی تعیین شده است.
نظام حزبی
حاكمیت این كشور، عمدتاً بر محور خاندان آل ثانی استوار است.دراین کشورنظام حزبی برقرارنیست.
تقسیمات اداری و سیاسی استانها و شهرهای مهم
شهر دوحه
شهر «دوحه» به عنوان پایتخت این کشور مرکز فعالیتهای سیاسی و اقتصادی است.این شهر که پایتخت قطر است، برای اینكه از دیگر دوحههای موجود در قطر متمایز گردد، قبلاً به نام دوحهی قطر نامیده میشد؛ زیرا در کشور قطر مناطق زیادی به نام دوحه خوانده میشدهاند چرا که دوحه در لغت به معنی گرد و مدور است و وجه تسمیهی این شهر و سایر مناطق به دوحه، آن است که آب دایره وار در خشکی پیشرفت نموده است. به عبارت دیگر، دوحه به معنای خلیج دایره شکلی است که در آب پیشروی کرده است. از دیگر مناطقی که دوحه نامیده میشدهاند میتوان به دوحهی امالماء و دوحه بن رحال، اشاره نمود.
لازم به ذکر است که دوحه، پایتخت قطر، امروزه بدون پسوند قطر و با الف و لام عهد، استعمال میشود که این الف و لام عهد، صرفاً برای نام پایتخت به کار میرود و آن را «الدوحه» مینامند. شهر دوحه مرکز کشور قطر در شرق سرزمین اصلی قطر و در ساحل خلیج فارس واقع شده است. فاصله آن از خط استوا 25 درجه و 17 دقیقه شمالی است و فاصله از نصف النهار مبدا 51 درجه و 30 دقیقه شرقی است. (تهران و دوحه تقریبا روی یک طول جغرافیایی قرار دارند به همین خاطر لحظه ظهر هر دو شهر یکی است، البته زمان طلوع و غروب خورشید در آنها به دلیل تفاوت عرض جغرافیایی یکی نیست.)
از آنجا که شهر دوحه در کنار خلیج گرد و نیم دایره (دوحه) شکل گرفته، خیابانهای اصلی آن به تبع از خیابان ساحلی (کورنیش)، حالت دایره ای دارند. غیر از کورنیش شش خیابان نیم دایره ایی اصلی دیگر در شهر دوحه کشیده شده است که به آنها طریق الدایری میگویند. (آنها به عربی و شماره مشخص شده اند: طریق الدایری الاول،.... طریق الدایری السادس. به زبان انگلیسی نیز رینگ خوانده میشوند، رینگA تا... رینگ F، معادل فارسی آنها را میتوان خیابان کمربندی نامید.) سایر خیابانها به شکل خطوط شعایی این نیم دایرهها را قطع میکنند. از نظر وسعت محدوده شهرداری (بلدیه)، دوحه كوچكترین و پرجمعیتترین منطقه در تقسیمات اداری كشور قطر است. كشور قطر بجز شهر دوحه، شش شهر بزرگ دارد كه دارای شهرداری میباشد: (الریان – الو كره – ام صلال – الخور و الذخیره – الشمال – الظعاین). شهر دوحه شامل 57 منطقه است. فاصله بین خیابانهای اصلی شهر كه در واقع یك محله هستند به عنوان یك منطقه شناخته میشوند و همگی تابع یك شهرداری مركزی هستند. پرجمعیتترین محلات این شهر عبارتند از:
- المطار القدیم (منطقه 45) با حدود 33 هزار نفر جمعیت؛
- ام غویلینه (منطقه 27) با حدود 20 هزار نفر جمعیت؛
- مدینه خلیفه جنوبی (منطقه 34) با 20 هزار نفر جمعیت؛
- المنصوره و بن درهم (منطقه 25) با 19 هزار نفر جمعیت؛
- نجمه (منطقه 26) با 17 هزار نفر جمعیت.
این محلات، محلات قدیمی مركز و جنوب شهر دوحه هستند. محلات جدید بیشتر در شمال و غرب شهر قرار دارند و غالب آنها كم جمعیت میباشند. از نظر اهمیت نیز محلههای الدیوان، الجسره، الدفنه، الحی الدبلماسی، جامعه قطر، الاصمخ، النجاده، البدع، المیناء، السواق الجیده، مطارالدوحه الدولی به دلیل استقرار مراكز مهم سیاسی، ارتباطی، اداری و بازرگانی دارای اهمیت زیادی هستند. با توسعه شهر دوحه به سمت غرب، این شهر به شهر الریان متصل شده است، به طور یكه تشخیص مرز دو شهر به صورت عادی امكانپذیر نیست و تنها در امور اداری این امر مشخص میشود.
اماکن دیدنی و محلات شهر دوحه شامل خیابان کورنیش شهر دوحه، موزه قطر، موزه هنرهای اسلامی، قلعه دوحه (کوتkoot )، قلعه الوجبه، خانه سنتی ( بیت التقالید شعبیه )، قهوه خانه سنتی (المقهی الشعبی)، باغ وحش، شهر بازی علاءالدین، نادی دیبلماسی( مرکز تفریحی و ورزشی دیپلماسی)، نمایشگاه بین المللی دوحه، فروشگاهها و مراکز تجاری و رستورانها
محلات شهر دوحه عبارت است از:
الجسره، در لغت عبارت است از، صخرهای که درون آب قرار میگیرد و هیچ وقت زیر آب فرو نمیرود و موجهای آب همواره بر پیکرهی آن میخورند و فرو میریزند. به علت وجود صخرههای بیشمار و فراوان در این منطقه، آن را «جسره» نامیدهاند.
الوعب، در لغت به معنای زمین پهن و وسیع است و این منطقه از قطر را به این دلیل که گستره و پهنای بسیاری دارد، الوعب نام نهادهاند؛ البته مناطق دیگری نیز در قطر به همین نام خوانده میشود؛ ولی این منطقه در بین آنها شهرت بیشتری دارد و در بین مناطق هم نام به صورت یک اسم علم میباشد.
الرمیله، در لغت به معنای سنگ ریزهی کوچک و خورد است و از رمل گرفته شدهاست. این منطقه را به این دلیل رمیله میخوانند چون در آن شنهای ساحلی و سنگ ریزه فراوان وجود دارد.
البدع، در لغت عبارت از یک چیز نو و جدید است كه مسبوق به سابقه نباشد. این منطقه را به این دلیل بدع مینامند كه تا مدتهای مدید خالی از سکنه بوده و کسی در آن زندگی نمیکردهاست و وقتی برای اوّلین بار گروهی در آن سکنی گزیدند چون این کار آنها از نظر دیگر ساکنان قطر عجیب و غیر متعارف مینمود، به ساکنان آن میگفتند که این عمل شما نوعی بدعت است؛ لذا ساکنان آن منطقه نام آن را البدع نهادند.
ام غویلینه، این منطقه را بدین سبب ام غویلینه مینامند چون آکنده از نوعی درخت به نام «غولان» است که در حقیقت همان درخت سمغ عربی است که در بین مردم قطر به این اسم خوانده میشود.
نعیجه، این کلمه مصغر نعجه (میش) است و این منطقه را به دلیل این كه دارای چاهی است که آب شیرین دارد و مردم شیرین بودن آب این چاه را به شیر میش تشبیه کردهاند نعیجه میخوانند و لذا این منطقه را بدین نام، نامیدهاند.
الریان، کلمهی ریان از ری به معنای آبیاری مشتق شده است. به دلیل پست بودن سطح زمین این منطقه، آب در آن بسیار جمع میشود و در بیشتر فصلهای سال، خاک این منطقه مرطوب است به همین دلیل این منطقه را ریان نام نهادهاند؛ اما امروزه ساخت و ساز شهری در این منطقه به صورت متراکم انجام شده و خاک آن نیز رطوبت زیادی ندارد؛ ولی همچنان این منطقه ریان نامیده میشود.
اللقطه، از لقیط مشتق شده و به معنای کودکی است که پدر و مادرش ناشناساند. نظر به اینکه این منطقه، از شهر بسیار فاصله دارد و تا حدی دور افتاده تلقی میشود؛ لذا مردم نتوانستند اسم مشخص و سابقهی روشنی از آن را ثبت نمایند. به دلیل نامشخص بودن هویت پیشینهی آن، این منطقه را اللقطه نام نهادهاند.
المعیذر، این منطقه به این دلیل که دارای زمینهای پست میباشد و همواره اثرات گرد و غبار و باد و باران در آن مشاهده میشده، معیذر نامیده شده ضمن اینکه در این منطقه، درخت سمغ عربی و سدر، بسیار بودهاست. معیذر در لغت به معنای باغ و بوستان کوچک است که در حاشیهی یک باغ بزرگ قرار گرفته است و اعراب بدوی در زمانهای پیشین از این منطقه برای نگهداری احشام خود استفاده كردهاند که البته با محل سکونت خودشان فاصله داشت و این منطقه را به این جهت معیذر مینامند چون قبلاً عمدتاً از این منطقه برای نگهداری احشام استفاده میشده است.
شهر دخان
دخان یکی از بزرگترین شهرهای کشور قطر است. این شهر را بدان سبب دخان نامیدهاند كه در آسمان این شهر، ابرهای باران زای متراکم به چشم میخورده است و این ابرها توسط باد در حرکت بودهاند و شبیه به دود به نظر میرسیدهاند؛ به همین دلیل این شهر را دخان نام نهادهاند.
مرکز اصلی معادن و چاههای نفت قطر در این شهر است. دخان همچنین مرکز بزرگ کارخانههای برق شرکت نفت و نیز مرکز تقطیر و شیرین سازی آب دریاست. این شهر دارای اغلب تاسیسات شهری اعم از فنی و فرهنگی و اجتماعی و صنعت نفت و سازمانهای وابسته بدان است. حاکم قطر در این شهر کاخی دارد که هنگام سفر بدین خطه در آن اقامت میکند. شهر دخان دارای نایب الحکومه ای است که او را «امیر» خطاب میکنند.
شهر مسیعید
این کلمه مصغر مسعد است و مسعد بر وزن مَفعَل عبارت از زمینی است که در آن گیاه رِسعه میروید. این گیاه امروزه در منطقهی وسیل واقع در ساحل شرقی دوحه فراوان یافت میشود. چون خاک این منطقه برای رویش گیاه رِسعه، بسیار مناسب است، آن را مسیعید مینامند هرچند امروزه در این منطقه گیاه رِسعه کمتر میروید.
خور العدید
خور، همان عربی شدهی هور است که عبارت از محل ریزش رودخانه به دریاست؛ همچنین به معنای پیشرفتگی خشکی در آب هم آمده است؛ بنابر قولی، به معنای خلیج هم هست. خور عبارت از زمین پست میباشد و این منطقه به دلیل نزدیکیش به کوه عدید به نام خور العدید نامگذاری شده است. خور العدید امروزه یکی از مناطق سیاحتی قطر محسوب میشود به خصوص در فصل تابستان پذیرای تعداد زیادی توریست است.
سیلین
نام یک منطقهی ساحلی است واصل آن از انگلیسی (sealine) گرفته شده وبه معنای ساحل دریاست ودر زبان عربی به مانندزبان انگلیسی تلفظ میشود امروزه این مکان به عنوان یک مکان توریستی مشهور است وویلاهای زیادی برای استفادهی توریستها در آن ساخته شده است که همگی در ساحل این منطقه بنا شده است.
شهر الخراره
خراره به معنای چشمهی آب است و این منطقه به خاطر وجود یک چشمهی آب به این نام مشهور شده و پرندگان در آن لانه ساختهاند، به همین دلیل، این شهر را وکره هم گفتهاند.
ابوهامور
هامور نوعی ماهی است که از دیرباز شغل مردم ساکن در این منطقه، صید این نوع ماهی بوده و از راه فروش آن امرار معاش میکردهاند و به خاطر وجود تعداد بیشمار فروشندگان ماهیهامور در این منطقه، آن را ابوهامور نام نهادهاند.
منطقه ابوسمره
این منطقه در مرکز قطر واقع شده و به واسطهی وجود یک چاه که ابوسمره نام دارد، به این اسم موسوم شده است. این شهر دارای یک مرکز به نام مرکز ابوسمره میباشد که در مرز قطر با عربستان سعودی قرار گرفته است. سمر نام درختچهای است که ارتفاع آن به شش الی هشت متر میرسد و به شکل چتر میباشد و شاخههای قرمز رنگ و پرخار دارد.
منطقه الشحانیه
این منطقه را به نام باغ شیحانیه نیز میشناسند. باغ مذکور به این دلیل شیحانیه نامیدهشده كه گیاه شیحان و یا شیح در آن به وفور یافت میشده است. شیح نوعی گیاه معطر است که در شبه جزیرهی عربستان و شمال آفریقا به وفور یافت میشود ولی در قطر به ندرت یافت میشود و تعداد کمی از این گیاه در منطقهی شمال قطر وجود دارد.
منطقه المرخیه
این منطقه به این دلیل مرخیه نامیده شده كه یک چاه به این اسم در آن منطقه وجود دارد و مرخیه نوعی خاص از گیاه است که در این منطقه بسیار میروید. این گیاه، درختی بدون برگ است كه ارتفاع آن نیز بالغ بر سه متر میباشد.
السیلیه
نام مزرعهای است که اصل آن از سیل گرفته شده است. این منطقه به این دلیل که دارای زمینی پست است و وادیهای زیادی در آن یافت میشود و در نتیجه ی این پستی، سیلاب زیادی به سمت آن تشکیل میشده و اراضی آن را آکنده از آب مینموده به سیلیه موسوم شده است.
الوجبه
وجبه در لغت به معنای حفره است و به این دلیل که نسبت به مناطق همجوار پستتر و پایینتر به نظر میرسد و به مانند یک حفره است؛ لذا آن را وجبه نام نهادهاند.
منطقه ام صلال
این منطقه را از آن جهت ام صلال میخوانند چون در آن سنگهای بزرگی به نام صلال به وفور یافت میشود و وقتی شیخ محمد بن جاسم به این منطقه رفت، نام ام صلال محمد را بر آن نهادند. ام صلال محمد امروزه یکی از شهرهای بزرگ قطر است.
برخی دیگر ازشهرهای قطر
شهر زباره
این شهر در شمال شرقی شبه جزیره قطر واقع است. در اطراف آن قریههایی وجود دارد و همه را به هم منطقه «الزباره» مینامند.
منطقه ماجده
این منطقه شامل است بر روضهها و قریههایی بزرگ و کوچک، واقع در نیمه شمال شبه جزیره قطر که عمده ترین آنها عبارتند از الماجده که بزرگ ترین روضه و آبادی منطقه الماجده است و در آن جنگلی انبوه به طور عمده از درختار کنار (سدر) قرار دارد. «رعب الابارق»، «الداوودیه»، «الغویریه»، «ابوصوا» و...
منطقه الجمیله
این منطقه سرزمینی است وسیع که شرکت نفت قطر از آب شیرین آن استفاده میکند و در آن کارخانه برق و چاههای آب که با تلمبه از آن آب کشیده میشود و خانههای مخصوص خود را احداث کرده است. آبادی بزرگ «الجمیله» در همین سرزمین واقع است که دارای یک مسجد جامع و در حدود 200 تن جمعیت است.
روابط خارجی
قبل از استقلال قطر، تنظیم روابط خارجی و دفاعی این کشور بر عهده انگلیس بود. پس از آن، قطر امور دفاعی و خارجی اش را خود بر عهده گرفت، ولی روابط بازرگانی، آموزشی، فرهنگی و علمی خود با انگلیس را حفظ کرد، و حتی در دهه ی پنجاه شمسی / هفتاد میلادی به عنوان یک کشور دنباله رو سیاستهای انگلیس باقی ماند. یکی از دلایل این دنباله روی، حضور و نفوذ مأموران و مستشاران انگلیسی در دستگاههای سیاسی و امنیتی قطر است.
براساس قانون اساسی قطر، هدف سیاست خارجی این کشور تحکیم پیوندهای دوستی با کشورهای مسلمان و کلیه کشورهای صلح دوست و مردم جهان است. پای بندی به اعتقادات اسلامی از معیارهای سیاست خارجی این کشور در سطح منطقه، جهان اسلام و روابط بین الملل به شمار میرود. حفظ و تعمیق همبستگی عربی، تعهد و هماهنگی با سیاستها و هدفهای شورای همکاری خلیج فارس و تعهد به اصول منشور سازمان ملل متحد از اصول سیاست خارجی قطر است.
عوامل متعددی سیاست داخلی و خارجی قطر را شکل میدهد. از یک سو، دفاع از کشور به علت کمی وسعت، جمعیت ناکافی و سربازان اندک، مشکل است. در حالی که به دلیل در اختیار داشتن یکی از بزرگ ترین منابع گازی جهان، اختلافات مرزی با برخی از همسایگان و... همواره خطر علیه قطر وجود دارد. از سوی دیگر، ارتباط گسترده با کشورهای آمریکا و انگلیس سیاست خارجی این کشور را تأثیر قرار میدهد. عربستان سعودی که در دهههای پنجاه و شصت شمسی نفوذ فراوانی در سیاست خارجی قطر داشت، به دلیل درگیریهای مرزی با آن کشور، نفوذ خود را تا حدود زیادی از دست داد.
قطر به جهت پای بندی به قوم گرایی یا ناسیونالیسم عربی، اغلب با سیاست کشورهای عرب هماهنگ است؛ ولی گاه بر پایه ی منافع ملی با برخی از سیاستهای عربی و کشورهای عرب نشین مخالفت کرده است. به عنوان مثال:
- قطر به همراه عمان، تنها اعضای شورای همکاری خلیج فارس هستند که بیشترین رابطه را با رژیم صهیونیستی برقرار کرده، و حتی قرارداد غزه - اریحا را مورد تأیید قرار داده است؛
- قطر در آبان 1371 به بغداد سفیر فرستاد، و از آن پس به گسترش روابط خود با عراق دست زد. در حالی که این اقدام به روابط قطر و کویت - عضو دیگر شورای همکاری خلیج فارس - لطمه وارد کرد.
قطر از اواخر دهه شصت شمسی / هشتاد میلادی با حفظ ارتباط خود با دولتهای غربی، به بسط روابط خود با بلوک شرق پرداخت. در این راستا، در 1367 / 1988 اقدام به برقراری روابط دیپلماتیک با چین کرد و در همین سال، همکاری با روسها را شروع نمود و دو سال بعد، یک موافقت نامه اقتصادی، بازرگانی و فنی با شوروی سابق به امضا رساند. متعاقب آن، قطر با کشورهای یوگسلاوی، چکسلواکی، رومانی و بلغارستان روابط سیاسی برقرار کرد.
قطر همکاری صمیمانه ای با سازمان ملل متحد دارد. هم چنین، این کشور، فعالانه در کنفرانسها و جلسات جنبش عدم تعهد مشارکت میکند. از اقدامات اوپک در تعیین قیمت نفت و ثبات اقتصادی جهان حمایت به عمل میآورد. در تحکیم روابط خود با کشورهای اسلامی، جهان سوم و عرب میکوشد و در این راستا، در صدر کشورهای کمک کننده به دولتهای مذکور قرار دارد. قطر بر خلاف گذشته، از نهضتها و سازمانهای آزادی بخش حمایت چندانی به عمل نمیآورد.
نمادهای ملی قطر
پرچم قطر دارای دو رنگ سفید و عنابی است که 9 فلش، این دو رنگ را از یکدیگر متمایز ساخته است.
این پرچم از سالهای ابتدای قرن بیستم به عنوان نماد ملی در این سرزمین به کار گرفته شده است.
- رنگ سفید یک علامت بین المللی است که نشانه صلح و آرامش شناخته میشود؛
- رنگ بلوطی (عنابی) نشانه خون جوانمردانی است که در طول چند جنگ که جهت استقلال قطر در نیمه دوم قرن 19 صورت گرفت، به زمین ریخته شد.
چون در ابتدای قرن بیستم، قطر نهمین شیخ نشین حاشیه خلیج فارس (امارات متصالحه) بود که با انگلستان پیمان دوستی امضا کرد، دو رنگ پرچم با 9 فلش از هم جدا گشته اند. این فلشها نشان از حاکمیت نه قبیلهی شیخ نشین در این كشور دارد. این نه قبیله، در اداره کشور دخالت دارند. حاكمیت این كشور، عمدتاً بر محور خاندان آل ثانی استوار است. آرم دولت قطر از دو دایره متحد المرکز تشکیل شده است. دایره بزرگ و بیرونی با دو رنگ سفید در قسمت بالا و رنگ عنابی در قسمت پایین که رنگهای پرچم کشور قطر میباشند، تزیین شده و عنوان دولت قطر به عربی در قسمت سفید و به انگلیسی در قسمت عنابی نوشته شده است. دایره کوچک و داخلی آرم، نمادهایی از محیط طبیعی و زندگی اجتماعی اعراب قطری را در یک زمینه زرد رنگ نشان میدهد:
- دریا، جزیره، نخل و لنج (کشتی کوچک و بادبانی ) نمادهایی از زندگی اعراب در ساحل خلیج فارس است؛
- دو شمشیر که نماد قدرت و آمادگی برای دفاع از سرزمین و سلاح سنتی اعراب میباشد. شمشیرها طوری قرار گرفته اند که گویا از سایر نمادها (کشور) محافظت میکنند؛
- رنگ زرد نیز بیانگر شرایط بیابانی و گرم همراه با خورشید تابان است.
این آرم با اندک تغییراتی به عنوان آرم وزارتخانهها و سازمانهای دولتی مورد استفاده قرار میگیرد.
نیروهای مسلح و نقش آنها
قطر مدرن سازی ارتش خود را از اواخر دهه ی پنجاه شمسی / هفتاد میلادی آغاز کرده و هزینه ی دفاعی آن کشور در اوایل دهه ی هفتاد شمسی / نود میلادی بالغ بر سه میلیارد و چهارصد میلیون ریال قطری بوده است. مجموع پرسنل نظامی قطر 7.500 نفر است که 6.000 نفر آن عضو نیروی زمینی هستند. از این رو، ارتش قطر صرفا قادر به دفع حمله از سوی کشورهای کوچک چون بحرین خواهد بود. اما عضویت قطر در تشکلهای نظامی شورای دفاعی عرب (1329 / 1950) فرماندهی اتحادیه عرب (1343 / 1964) بخش نظامی شورای همکاری خلیج فارس (1360 / 1981) بیانیه دمشق (1371 / 1992) و مهم تر از آن، امضای موافقت نامه همکاری نظامی و دفاعی با آمریکا (1371 /1992) ضریب امنیتی آن کشور را افزایش داده است. گفتنی است هم اکنون، تجهیزات و تشکیلات نیروهای مسلح قطر، بیشتر در اختیار کشورهای غربی است قطر، از چندی پیش به عنوان پایگاه نظامی مورد استفاده ی فرمانده گان و مستشاران آمریکایی (Centcom) قرار گرفته و از آنجا بود که عملیات جنگی برعلیه عراق برنامه ریزی شد.[۱]
نیز نگاه کنید به
سیاست و حکومت روسیه؛ سیاست و حکومت چین؛ سیاست و حکومت افغانستان؛ سیاست و حکومت کانادا؛ سیاست و حکومت سودان؛ سیاست و حکومت اردن؛ سیاست و حکومت ژاپن؛ سیاست و حکومت کوبا؛ سیاست و حکومت مالی؛ سیاست و حکومت ساحل عاج؛ سیاست و حکومت لبنان؛ سیاست و حکومت مصر؛ سیاست و حکومت فرانسه؛ سیاست و حکومت اسپانیا؛ سیاست و حکومت اوکراین؛ سیاست و حکومت سیرالئون؛ سیاست و حکومت اتیوپی؛ سیاست و حکومت تایلند؛ سیاست و حکومت آرژانتین؛ سیاست و حکومت سوریه؛ سیاست و حکومت سنگال؛ سیاست و حکومت زیمبابوه؛ سیاست و حکومت بنگلادش؛ سیاست و حکومت سریلانکا؛ سیاست و حکومت تونس؛ سیاست و حکومت گرجستان؛ سیاست و حکومت تاجیکستان؛ سیاست و حکومت قزاقستان
کتابشناسی
- ↑ احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).