سیاست و حکومت اوکراین
سیستم سیاسی اوکراین بیشترین تغییر و تحولات را بعد از به استقلال رسیدن این کشور تجربه کرده است و وقوع انقلاب رنگی دراین کشور را میتوان مهمترین رخداد سیاسی این کشور پس از استقلال از شوروی دانست. آزادی دینی و مذهبی و آزادی بیان و مطبوعات از جمله آزادیهایی هست که در سیستم سیاسی اوکراین برای شهروندان در نظر گرفته شده است. احزاب فعال درعرصه سیاسی اوکراین از جمله عناصر اصلی سیستم سیاسی اوکراین میباشند با این حال احزاب اوکراینی از ایدئولوژی و خط مشی روشن و مشخصی برخوردار نیستند. گرچه بر اساس قانون، نظام قضایی اوکراین مستقل شناخته شده است ولی در عمل فاصله کمیبین سیستم قضایی اوکراین و قدرتهای سیاسی حاکم دراین کشور وجود دارد. قضات در این کشور از سوی سیاستمداران و سرمایه داران تحت فشار هستند.
ساختار سیاسی اوکراین
نظام سیاسی کشور اوکراین در چارچوب جمهوری دموکراتیک با انتخاب رییس جمهور و بر اساس یک سیستم چند حزبی شکل گرفته است. قوه مجریه این کشور توسط کابینه، اجرای قوانین را به عهده دارد. قوه مقننه در این کشور به عهده پارلمان یا همان ورخونا رادا میباشد.[۱] پژوهشگران، سیستم سیاسی اوکراین را یک سیستم ضعیف و شکننده میدانند که از نظر ایدئولوژیک و فردی تهی و بی محتوا میباشد و رسانهها و سیستم قضایی نیز در کنترل سیاستمداران، ناتوان میباشند. سیستم سیاسی اوکراین را میتوان یک سیستم بیش از حد متمرکز که ترکیبی از میراث سیستم تمرکزگرای شوروی که همراه با ترس از تجزیه میباشد، دسته بندی کرد.[۲]
قانون اساسی اوکراین
اندکی بعد از اعلام استقلال اوکراین در سال 1991، کمیسیون پارلمانی برای آماده کردن یک قانون اساسی جدید که منطبق بر سیستم چندحزبی و همچنین تضمین قانونی برای احقاق حقوق سیاسی و مدنی برای اقلیتهای ملی بود کار خود را آغاز کرد. قانون اساسی جدید اوکراین بر پایه سیستم سیاسی کثرت گرا که در آن مبانی حقوق بشر، آزادی و شکل ریاست جمهوری حکومت گنجانده شده بود در 28 جولای 1996 به تصویب رسید.
این قانون اساسی در سال 2004 جهت برون رفت از بحران سیاسی که به دلیل انتخابات ریاست جمهوری بوجود آمده بود بازبینی و اصلاح شد و طی آن شرکت کنندگان، به تغییر شکل حکومت و ملزم کردن رئیس جمهور به همکاری با یک نخست وزیر قدرتمند توافق کردند. با این حال دادگاه قانون اساسی اوکراین در اکتبر 2010 ضمائم و اصلاحات انجام گرفته درقانون اساسی که درسال 2004 به آن ضمیمه شده بود لغو و غیر قانونی اعلام کرد و درحال حاضر قانون اساسی معتبر این کشور متن قانون اساسی سال 2004 میباشد.
اصول قانون اساسی
اوکراین کشوری مستقل، آزاد، یکپارچه و بر اساس قانون است که با اقتدار به طور مستقیم و با رای مردم توسط هیئت دولت اداره میشود. در این سرزمین جان و مال، شرافت و آبرو،شرف و شان و سلامت هر فرد به عنوان بالاترین ارزش اجتماعی شناحته میشود. قانون اساسی بالاترین مرجع قانونی است و هر قانونی که به تصویب برسد بایستی در چاچوب قانون اساسی و با آن توجیه گردد. اختیارات دولت بین سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه تقسیم میگردد. زبان رسمی اوکراینی میباشد و هر فرد حق آموزش دارد، آموزش و پرورش تا مقطع دبیرستان اجباری است. شهروندان از حقوق مساوی و آزاد برخوردار و در برابر قانون مساوی هستند. هیچکس به لحاظ نژاد، رنگ پوست و مذهب بر دیگری برتری ندارد. زنان و مردان در مقابل قانون برابرند و هیچکدام در زندگی اجتماعی بر دیگری رجحان ندارد. حقوق قانونی از قبیل آزادی بیان و دارایی خصوصی ضمانت میشود و هر فرد مالک داراییهایش میباشد. تمامیافراد مجاز به داشتن کار و وارد شدن در حرفه ای به لحاظ امنیت شغلی هستند. هرگونه فعالیت احزاب و سازمانها سیاسی که مغایر قانون اساسی باشد و همچنین ایجاد خشونت در کشور و به خطر انداختن حاکمیت و تمامیت ارضی کشور ممنوع است. طبق قانون اساسی دولت متعهد به تامین مراقبتهای بهداشتی، ساخت مسکن، تامین حقوق استخدامی و امنیت اجتماعی میباشد. تمامیشهروندان از حق معاضدت قضایی برخوردارند. شهروندان حق دارند بدون سلاح به تظاهرات بپردازند و هرگونه گردهمایی منوط به اطلاع رسانی قبلی سازمانهای ذیربط و حکومتهای محلی میباشد. حکومتهای محلی توسط دولت اوکراین برسمیت شناخته شده و تضمین میگردند. سن حق رای برای اتباع اوکراینی 18 سال است.
آزادیهای اساسی
آزادیهای دینی و مذهبی از آزادیهایی بشمار میرود که توسط قانون تضمین شده است با این حال سازمانهای دینی و مذهبی برای شروع فعالیت نیاز به ثبت قانونی در مراجع محلی و دولت مرکزی دارند. طبق قانون 1991 حقوق اقلیتها در این کشور محترم شمرده میشود و قانون، داشتن آموزشگاه، مدارای فرهنگی و همچنین بکارگیری زبانهای ملی در مراودات تجاری را برای آنها تضمین کرده است. طبق قانون اساسی اوکراین، زبان اوکراینی تنها زبان رسمیکشور به شمار میرود. با این حال در کریمه و برخی مناطق شرق اوکراین کاربرد زبان روسی در داد وستدهای رسمیکاربرد به وفور دیده میشود. در سال 2012 پارلمان قانون جدیدی را به نفع زبانهای غیراوکراینی تصویب کرد که بموجب آن چنانچه جمعیت اقلیت مشخصی در یک استان از حد معینی فراتر برود، آنها میتوانند رسما آن زبان را بعنوان زبان دوم مورد استفاه قرار دهند، البته با توجه به ترکیب جمعیتی استانهای اوکراین، این قانون عمدتا به نفع روس زبانان بوده است.
یکی دیگر از آزادیهایی که حفظ آن توسط قانون تضمین شده است، آزادی بیان و مطبوعات میباشد با این حال در موارد مختلفی دیده میشود که حکومت به اشکال مختلف رسانهها را در اطلاع رسانی مورد فشار قرار میدهد. به عنوان مثال میتوان ناتوانی دولت اوکراین در هدایت یک تحقیق شفاف، قابل اعتبار و کامل در مورد قتل گئورگی گنگادزه(Georgi gongadze) روزنامه نگار مستقل در سال 2000 را که موجب تخریب چهره بین المللی اوکراین گشت، نام برد. بیش از نیمیاز اوکراینیها(56/6 درصد) در یک نظر سنجی که درسال 2010 توسط مرکز نظرسنجی رازومکف(Razumkov center) انجام گرفت معتقد به وجود سانسور سیاسی در جامعه اوکراین بودند. اتحادیه رسمیکارگران تحت مجموعه فدراسیون اتحادیه کارگران گروه بندی شده است .تعدادی از اتحادیههای مستقل مانند اتحادیه معدن کاران اوکراین که در سال 1992 در جامعه اوکراین ظهور کردند شورای مشورتی اتحادیههای کارگران آزاد را تشکیل داده اند.هر چند اعتصاب در جامعه اوکراین از نظر قانونی تضمین شده است ولی اعتصابهایی که بر مبنای خواستهای سیاسی باشد، ممنوع است.[۳]
قوه مجریه اوکراین
رییس جمهور اوکراین با رای مردم برای مدت پنج سال انتخاب میشود. از جمله وظایف رییس جمهور انتخاب نخست وزیری میباشد که مورد تایید پارلمان باشد مطابق ماده 114 قانون اساسی اوکراین، نخست وزیر و کابینه که توسط پارلمان تعیین گشته اند به ترتیب تحت رهبری رییس جمهور و نخست وزیر قرار دارند. تعداد زیادی از مقامات عالی قوه مجریه در حال حاضر به ائتلاف اکثریت پارلمان تعلق دارند.[۴]
قوه مقننه اوکراین
ورخونا رادا(Verkhona rada) یا پارلمان اوکراین 450 عضو دارد که توسط مردم برای مدت چهار سال انتخاب میگردند. تا سال 2006 نیمیاز اعضای پارلمان به نسبت آرای کسب شده توسط حزب یا گروه مربوطه به پارلمان راه مییافتند و نیمه دیگر نیز از حوزههای انتخابیه برای کسب آرای لازم به رقابت میپرداختند. از زمان انتخابات پارلمانی سال 2006، تمام 450 نماینده ورخونارادا از طریق آرای کسب شده توسط احزاب که برای انتخابات لیست ارائه کرده به مجلس این کشور راه یافتند. طبق قانون مصوب پارلمان در سال 2012 مجددا نیمیاز نمایندگان باید حزبی و نیمه دیگر لزوما میبایست مستقل و غیرحزبی باشند.وظیفه ورخونا رادا، قانونگذاری، تصویب موافقتنامههای بین المللی و تصویب بودجه کشور میباشد.
نظام حزبی اوکراین
احزاب اوکراینی از ایدئولوژی مشخصی برخوردار نیستند. تعداد اعضای احزاب در اوکراین تنها یک درصد رای دهندگان واجد شرایط را در بر میگیرد این در حالی است که در اتحادیه اروپا این رقم به طور متوسط 4/7 درصد میباشد.[۵]
احزاب مهم اوکراین بشرح زیر هستند:
حزب مناطق اوکراین
حزب مناطق در تاریخ 26 اکتبر 1997 با عنوان «حزب احیای مناطق اوکراین» تشکیل شد، در 6 نوامبر 2000 ثبت رسمیشد و در 21 مارس 2001 به «حزب مناطق اوکراین» تغییر نام داد. درحال حاضر حزب مناطق بزرگترین و با نفوذترین حزب اوکراین است. این حزب نه تنها در شورای عالی دارای بزرگترین فراکسیون میباشد بلکه بیشترین نمایندگی را در استانها، شهرها و مناطق دارد. بیشترین طرفداران این حزب در مناطق دانتسک، لوگانسک و استانهای دیگر شرق کشور زندگی میکنند. اولین رهبر این حزب ولادیمیر ریباک شهردار دانتسک بود. رهبر فعلی حزب آقای ویکتور یانکوویچ است که بعد از انتخاب شدن به ریاست جمهوری، با رای اعضای حزب آقای آزاروف به رهبری انتخاب شد. تعداد زیادی از اعضای این حزب در مناطق مختلف شرق کشور دارای تجارت خاص خود میباشند و در تامین هزینههای این حزب و نیز مبارزات انتخاباتی نقش تعیین کننده ای دارند. یکی از بانفوذترین شخصیتهای این حزب آقای رینات احمدوف میباشد که ثروتمندترین فرد اوکراین معرفی شده است.
حزب مناطق در 25 استان کشور، بیش از 11600 سازمان حزبی فعالیت دارند. براساس اطلاعات منتشره حزب، اعضای حزب در اکتبر 2009 بیش از یک میلیون نفر بودند. این رقم در سال 2012 به یک و نیم میلیون نفر رسید. بیشترین میزان فعالیت این حزب در مناطق شرق و جنوب اوکراین یعنی استانهای دانتسک، لوگانسک ، خارکف و کریمه میباشد ، در همین مناطق نیز بیشترین هواداران حزب زندگی میکنند. خط مشی خارجی این حزب همکاری موثر با روسیه و در عین حال همکاری با اروپا بوده است. پس از انقلاب نارنجی و روی کار آمدن دولتی از حزب مناطق، کی یف تمام تلاش خود را بکاربست تا حداکثر نزدیکی به اروپا را ایجاد نماید ولی این تلاشها با موفقیت همراه نبود. درزمینه خط مشی داخلی حزب باید به شعارهای این حزب توجه کرد: اوکراین برای ملت اوکراین، موفقیت مردم برابر با موفقیت اوکراین است و زبان روسی زبان دوم رسمیاوکراین .
باتکیفشینا ( بلوک یولیا تیموشنکو - بیوت )
این بلوک اولین بار برای شرکت در انتخابات شورای عالی در سال 2002 تشکیل شد که موفق شد 26/7 آرا را به خود اختصاص دهد. در نتیجه توانست فراکسیون خود را تشکیل دهد. سه حزب این بلوک سیاسی را تشکیل دادند که عبارتند از اتحادیه سراسری «باتکیفشینا» اوکراین، حزب جمهوریخواهان اوکراین «سابور»، حزب سوسیال دمکرات اوکراین. بیوت یکی از نیروهای سیاسی در جریان انقلاب نارنجی در اوکراین بود. نمایندگان آن در دولت اولیه یولا تیماشنکو شرکت داشتند و بعد از استعفای وی از اطراف وی پراکنده شدند. رهبر این بلوک خانم یولیا تیموشنکو است که با اتهام فساد مالی به هفت سال زندان محکوم شده و هم اکنون دوران محکومیت خود را میگذراند. با توجه به انتخابات پارلمانی 28 اکتبر 2012 این حزب خانم تیموشینکو را به عنوان نامزد اصلی خود معرفی کرد لکن کمیسیون مرکزی انتخابات صلاحیت او را رد کرد.
در نوامبر 2005 در آغازمبارزات پارلمانی برای شرکت در انتخابات ( مارس 2006 ) آلکساندر تورچینوف رئیس ستاد انتخاباتی اعلام کرد ، نام بلوک مانند سابق خواهد بود ولی تنها احزاب باتکیفشینا و حزب سوسیال دمکرات اوکراین به آن خواهند پیوست. حزب سابور به رهبری آناتولی ماتوینکو به بلوک ویکتور یوشنکو( اتحاد ملی «اوکراین ما») خواهد پیوست. حزب «رفرم و پاریادک» به رهبری ویکتور پینزنیک بعد از برگزاری انتخابات به این بلوک پیوست. در این انتخابات بلوک تیماشنکو بعد از مناطق در مرتبه دوم جای گرفت و توانست 129 نماینده از 450 نماینده پارلمان را به خود اختصاص دهد. در انتخابات زودرس پارلمانی سه حزب «باتکیفشینا» ، «رفرم و پاریادک» و حزب سوسیال دمکرات اوکراین به بلوک وارد شدند. در نتیجه رای گیری انتخابات پارلمانی در 30 سپتامبر 2007 ، بیوت مرتبه دوم را با 30/71 بدست آورد و 156 مکان پارلمانی را تصاحب کرد. بلوک یولا تیماشنکو در مناطق غرب کشور و مناطق مرکزی دارای محبوبیت بیشتری است و در سالهای اخیر بخصوص اکثریت آرا را در کی یف در اکثر انتخابات سراسری و شهری تصاحب میکند.
انسان ، خانواده و کیفیت زندگی ارزشهایی است که حزب بر آن تاکید دارد. یکی از اصول این حزب دولت برای فرد و نه فرد برای دولت میباشد. تاکید این حزب بر رعایت حقوق انسانی و تامین امنیت وی و مبارزه با فساد میباشد. حزب معتقد است دیکتاتوری قانون تنها دیکتاتوری است که میتواند در کشور حاکم باشد. حزب باتکیفشینا بر تامین موثر منافع ملی استراتژیک از نظر اقتصادی ، محیط زیست و اطلاعاتی تاکید عمده ای دارد. همگرایی اروپایی اوکراین از اولویتهای این حزب است همچنانکه در همکاری با سایر کشورها بر ایجاد روابط متعادل در سطح منطقه و دنیا تاکید دارد. مهمترین اصل در این خط مشی حفظ حاکمیت مستقل ، منافع ملی و پیشرفت در قابلیت رقابت حزب میباشد.
حزب کمونیست اوکراین
این حزب چپ، قدیمیترین حزب اوکراین میباشد . این حزب تا سال 1991، یکی از بزرگترین سازمانهای حزب کمونیست شوروی بود. در 18 آوریل 1918 از اعضای حزب کارگر سوسیال دمکرات تشکیل شد و در ژوئیه 1918 به حزب کمونیست روسیه با حفظ استقلال داخلی پیوست. اولین دبیر کل حزب، گئورگی پیاتاکوف بود که از ژوئیه 1918 تا می1919 این مقام را داشت. آخرین دبیر کل حزب تا قبل از فروپاشی شوروی لئونید کراوچوک بود . در 30 آگوست 1991 به اتهام کودتای سازمان یافته، فعالیت این حزب ممنوع شد. در 26 اکتبر 1991 آلکساندر مارز کلیه اعضای حزب کمونیست ممنوعه را به اجلاسیه دعوت کرد و حزب سوسیالیست را تشکیل داد. در 19 ژوئن 1993 در شهر دانتسک مجددا حزب کمونیست اوکراین تشکیل شد.
این حزب در تمام استانهای کشور فعالیت دارد، سطح محبوبیت این حزب در شرق و جنوب کشور بیشتر از غرب میباشد. هواداران این حزب بیشتر در روستاها و از میان طبقات مسن جامعه میباشد. سیاست خارجی این حزب براساس اتحاد با روسیه و بلاروس بوده، کاملا مخالف با الحاق به ناتو میباشد. این حزب در تمام دورههای پارلمانی حضور داشته است و رهبر حزب ( آقای سیمننکو) در انتخابات ریاست جمهوری همیشه از مدعیان بوده است. بیشترین آرا را در سال 1999 بدست آورد که بعد از لئونید کوچما 22/24 درصد آرا را کسب کرد و به مرحله دوم راه یافت.
حزب اوکراین ما
اجلاسیه تشکیل حزب اوکراین ما در 5 مارس 2005 برگزار شد. این اجلاسیه با حضور اکثریت مقامات دولتی برگزار شد. پایه اصلی این حزب جریانات اواخر حکومت لئونید کوچما بود که بسیاری از شرکت کنندگان در انقلاب نارنجی را در این حزب گرد هم آورد. در اجلاسیه اول این حزب که تعداد زیادی از مقامات در آن شرکت کردند، رومان بسمرتنی معاون نخست وزیر به عنوان رئیس شورای حزب برگزیده شد. پتر پاراشنکو رئیس شورای امنیت و دفاع ملی اوکراین به عنوان نایب رئیس انتخاب شد. بسیاری از ورزا، استانداران، شهردار کی یف به این حزب وارد شدند. ویکتور یوشنکو در همان جلسه به عنوان رئیس افتخاری برگزیده شد، ولی بمرور تلاش نمود از فعالیتهای حزب کناره جوید. این حزب در مناطق غربی کشور بخصوص در استانهای ترنوپیل، ایوان فرانکوسک، لووف دارای محبوبیت بیشتری است. درزمینه خط مشی خارجی، اولویت اول این حزب که در طول دوره ریاست جمهوری ویکتور یوشنکو بر آن تاکید میشد، همگرایی اروپایی، اورآتلانیک بوده است.
حزب سوسیالیست اوکراین
حزب سوسیالیست اوکراین بلافاصله بعد از ممنوعیت حزب کمونیست اوکراین در این کشور تشکیل شد. اجلاسیه تشکیل این حزب در 26 اکتبر 1991 برگزار شد. این حزب در تمام مدت موجودیت خود را به عنوان حزب چپ میانه رو معرفی کرد که براساس الگوهای اروپایی رفتار میکند. بعد از تشکیل مجدد حزب کمونیست، برخی از اعضای حزب سوسیالیست به رهبری آدام مارتینوک به حزب کمونیست وارد شدند. در پروسه تشکیل حزب سوسیالیست، برخی از اعضای آن از جمله ناتالیا ویترنکو بخش حزب سوسیال مترقی را تشکیل دادند. رهبر این حزب آلکسارندر مارز میباشد چندین دوره ریاست شورای عالی را بر عهده گرفت.
این حزب در مناطق مرکزی اوکراین از جمله پولتاوا دارای بیشترین طرفدار است. در زمان انقلاب نارنجی با پیوستن رهبر این حزب آلکساندر مارز به ائتلاف نارنجی و افشاگریها و موضع گیریهای تند از سوی وی ، میزان محبوبیت حزب افزایش یافت . آلکساندر مارز در جریان «نوار کاست جنجالی» که از سوی سرگرد سابق امنیتی آملچنکو در دفتر لئونید کوچما از گفتگوهای کوچما با مقامات مختلف ضبط شده بود نقش اصلی را داشت. براساس اطلاعات منتشره حزب، این حزب در زمان تشکیل 674 نفر عضو داشت که در اواخر 2006 به 300 هزار عضو افزایش یافت. بیشتر هواداران حزب در مناطق روستایی و شهرهای کوچک میباشند.
در مقام مقایسه با سایر احزاب چپ، حزب سوسیالیست اوکراین را باید نزدیک ترین حزب به احزاب راست شمرد. آلکساندر مارز رهبر حزب در مبارزات انتخاباتی مختلفی که برگزار شد، ائتلافات زیادی با احزاب مختلف درمسائل مختلف انجام داد. در سیاست خارجی، موضع منفی نسبت به الحاق به ناتو دارد و نیز درباره عضویت در اتحادیه اروپا همواره این نکته را بیان میکند ، که اروپا را باید در اوکراین ساخت. از نظر این حزب در امور داخلی، بهترین شکل اداره کشور، جمهوری دمکراتیک با تاکید بر توسعه ادارههای خودگردان از طریق شورایهای محلی و ارگانهای اجرایی آنها میباشد. حزب معتقد است که در اوکراین باید حقوق انسانی و منافع انسان بر حقوق کشوری و یا بازار ارجحیت دارد.
حزب سوسیالیست مترقی اوکراین
اجلاسیه تشکیل حزب سوسیالیست مترقی اوکراین در 20 آوریل 1996 برگزار شد. رهبر این حزب ناتالیا ویترنکو و قائم مقامیوی نیز بر عهده مارچنکو میباشد. فعالیت این حزب به مانند اکثر احزاب چپ در روستاها و شهرهای کوچک است. در بعد از انقلاب نارنجی درجه محبوبیت این حزب کاهش یافت و در 2 دوره اخیر انتخابات پارلمانی نتوانست به پارلمان راه یابد. در سیاست خارجی حزب سوسیالیست مترقی مخالف تک قطبی بودن سیستم جهانی است. ویترنکو معتقد به ائتلاف با کشورهای روسیه، بلاروس میباشد و مخالف کامل پیوستن به ناتو و سازمان تجارت جهانی میباشد. راجع به خط مشی داخلی این حزب باید گفت حزب سوسیالیست مترقی، زبان روسی را زبان قومیملت اوکراین میداند و به همین خاطر خواستار رسمیشدن این زبان میباشد. حمایت کننده جدی فرهنگ روسی میباشد. مخالف اعلام بندار و شوخویچ به عنوان قهرمانان ملی اوکراین میباشد.
حزب اودار اوکراین
اودار مخفف کلمات ائتلاف دموکراتیک اوکراین برای اصلاحات است. همچنین اودار در زبان روسی "ضربه" معنا میدهد لذا بعضا به آن حزب ضربه هم میگویند. رهبری این حزب به عهده آقای ویتالی کلیچکو، قهرمان سنگین وزن بوکس اوکراین است. برنامه کاری این حزب که بعد از انقلاب نارنجی تاسیس شد، مبارزه با فساد اداری و همگرائی با اروپاست. آقای کلیچکو، رهبر این حزب اعلام داشته چنانچه این حزب به قدرت برسد، نظام مالیاتی کشور را بازتعریف و ساده کرده و فساد دولتی را ریشه کن خواهد کرد و دراین راستا موسسه ای تحت نام آژانس مبارزه با فساد تشکیل داده تا کلیه مقامات، قضات و ارگانهای انتظامیرا مورد بازرسی قرار گیرند.
حزب اودار در سال 2005 برهبری کلیچکو با نام "پایتخت اروپایی" به ثبت رسید. در انتخابات شهرداری کی یف با برخی احزاب اپوزیسیون بلوک جدیدی راتشکیل دادو 14 کرسی بدست آورد و بدین ترتیب وی به سمت معاونت شورای شهر کی یف منصوب شد. این بلوک بزودی از هم پاشید ولی در انتخابات شهرداری در سال 2008 مجددا 15 کرسی بدست آورد. این حزب در سال 2009 به حزب کشور نوین تغییر نام داد. در سال بعد این حزب به اودار تغییر نام داد و در انتخابات محلی و استانی 400 نماینده این حزب به شوراهای فوق راه یافتند. این حزب تا سال 2012 نماینده ای در پارلمان نداشته است.
حزب سبز اوكراين
حزب سبز در ميان هشت حزب با نفوذی قرار داشت كه در انتخابات پارلمانیمارس 1998 با بدست آوردن بيش از 4 درصد آراء به مجلس راه يافتند.فراكسيون اين حزب در پارلمان 450 نفری اوكراين دارای 17 كرسی بود. همچنين دو وزير در كابينه قبلی از اعضا اين حزب بودند و در انتخابات رياست جمهوری سال 1999 نيز رايزنیهائی برای اعطاید و وزارت به حزب سبز انجام شده بود ولی بعد از پيروزی كوچما در انتخاب پست وزارتی به اين حزب اعطا نگرديدكه اين موضوع تا حدودی موجب رنجش اعضا اين حزب گرديد.
از مهمترين مواضع حزب سبز اوكراين مخالفت با تك قطبی بودن جهان و حاكميت بلا منازع امريكا در دنيا میباشد. همچنين اين حزب اگرچه موافق روابط اوكراين با اروپا میباشد ولی اعتقاد دارد كه سياست خارجی اوكراين بايد به نحوی تنظيم گردد كه هم غرب و هم شرق را مورد توجه قراردهد و اوكراين مانند پلیبين شرق و غرب عمل نمايد. رهبراين حزب آقای" ويتالیكونونف " دارای مطالعاتی در زمينه فلسفه شرق میباشد. ویبنا به گفته خودش تمامیقرآن كريم را مطالعه كرده است. او در سال 1375 جهت ارائه مقاله در سميناری مربوط به مسائل آسيای مركزی كه در دفتر مطالعات سياسی و بين المللی وزارت متبوع برگزار شد، به ايران سفر نموده است.
حزب سوسيال دمكرات اوكراين
این حزب از جمله احزاب سياسی اوكراين است كه فعاليت آن پس از انتخاب مجدد كوچما دو چندان گرديد. رهبران اين حزب اعم از مدودچوك و لئونيد كرافچوك سهم بسزائی را در تشكيل اكثريت پارلمانی اوكراين در دهه گذشته داشتند. اين حزب از لحاظ جهان بينی طرفدار نظريه اروپائی توسعه اقتصاد برای تامين رفاه عمومیجامعه میباشد. منابع اطلاعاتی اين حزب يكی از قدرتمندترين منابع اطلاعاتی در اوكراين محسوب ميگردد بطوریكه فعاليت كانال سراسری اينتر ونشريات كيفسكیواداماستی، بيزنس و چند مركز راديوئیاف .ام به صورت مستقيم يا غير مستقيم از سوی اعضای اين حزب كنترل میشود .
محبوبيت سوسيال دموكراتها بعنوان يك ايدئولوژی به واسطه دستاوردهای اقتصاد و اجتماعی بزرگ كشورهای اروپائی تحكيم ميشود. در بسیاری از كشورهای اروپای غربی و شمالی دولتها تحت فرمان سوسيال دموكراتها اداره میشود و آنان كشورهای خود را در قاره اروپا به ثروتمندترين كشورها در اين قاره تبديل نموده اند. از ديدگاه اين حزب تنها ايده سوسيال دموكرات میتواند جوابگوی خواستههای ايدئولوژيكی جامعه اوكراين باشد كه اين خواستهها قبلا در قالب ايده چپی توسعه میيافت. پژوهشهای جامعه شناسی نشان میدهند با اين وجود كه مردم كشور معتقد نيستند حكومت فعلی كشور بهتر از حكومت در زمان شوروی میباشد ولی از سوی ديگر معتقدند كه بازگشت به زمان شوروی غير ممكن است. به همين دليل مردم كشور خواستار دخالت دولت در امر اقتصاد آن هم بصورت سنجيده ميباشند يعنی اولويتهای اجتماعی كشور درست همان ايدئولوژی اين حزب بوده است .
برتری حزب سوسيال دموكرات متحد عبارت است از ايجاد اقتصاد موثر، تامين كار برای عموم مردم و از بين بردن فقر و ايجاد سيستم توسعه يافته و حمايت اجتماعی میباشد .اساس مدل اجتماعی سوسيال دموكرات اوكراين عبارت است از تلفيقی از اقتصاد سرمايه داری خصوصی با سيستم توزيع مجدد توليدات با هدف رفع تمامیتبعيضهای اجتماعی ميباشد . البته لازم به ذكراست كه تنها اين امور در دولت نيرومند ممكن است.
حزب جنبش مردم اوکراین
در سال 1989 به عنوان جنبش همگانی فعالیت پرداخت (جنبش مردم اوکراین برای بازسازی، تعیین هویت ملی، زبان و فرهنگ اوکراینی بود و کمتر به مسایل اقتصادی جامعه میپرداخت) و در سال 1993 به طور رسمیبه عنوان حزب سیاسی به ثبت رسید. در سال 1994 در انتخابات پارلمانی شرکت نمود و پس از این انتخابات، فراکسیون پارلمانی حزب روخ با ترکیب 26 نفر تشکیل گردید. در سال 1998 با شرکت در انتخابات، مقام دوم را از لحاظ تعداد آرای مردم کسب نمود و فراکسیون پارلمانی این حزب به 48 نفر رسید و بالاخره در سال 2006 در انتخابات پارلمانی به عنوان عضو بلوک اوکراین، به رقابت پرداخت. لازم به ذکر است که این حزب طرفدار کلیسای ارتدوکس ملی اوکراین میباشد. رهبر آن آقای بوریس تاراسیوک است.
حزب میهن اوکراین
این حزب در سال 1999 تاسیس و با حزب جمهوری خواه محافظه کار در سال 2002 ادغام شد. مرام این حزب شامل ملی گرایی، پوپولیسم و حمایت از گرایشهای اقتصادی اجتماعی است. در انتخابات پارلمانی 2006 به عنوان عضو بلوک یولیا تیموشنکو شرکت کرد و به رقابت پرداخت. این حزب در سال 2005 حدود 275000 عضو داشت[۶].
نظام قضایی اوکراین
سیستم قضایی اوکراین بر اساس قانون اساسی سال1996 طرح ریزی شد[۷] و قبل ازاین تاریخ هیچ نوع بازنگری قضایی از سال 1991 درنظام قضایی اوکراین انجام نگرفته بود.[۸] اگرچه بر اساس قانون، نظام قضایی اوکراین مستقل شناخته شده است ولی در عمل فاصله کمیبین سیستم قضایی اوکراین و قدرتهای سیاسی حاکم دراین کشور وجود دارد. قضات در این کشور از سوی سیاستمداران و سرمایه داران تحت فشار هستند. فساد در نظام قضایی اوکراین به نحو گسترده ای جریان دارد.[۹] طبق اعلام وزارت دادگستری اوکراین در سال 2009 تنها 10 درصد از مراجعه کنندگان به دادگاهها به سیستم قضایی اوکراین اعتماد دارند و کمتر از 30 درصد از مردم احتمال میدهند که قضاوت عادلانه ای در دادگاهها رخ دهد[۴].
بسیاری از سیاستمداران و تحلیل گران اوکراینی سیستم قضایی اوکراین به مثابه گندیدن نمک توصیف میکنند و در مورد فساد موجود و همچنین فشارهای سیاسی وارده بر این سیستم شکایت دارند.[۴] بارها رخ داده است که قضات اوکراینی در حین گرفتن رشوه دستگیر شده اند. مظنونین قبل از محاکمه دردادگاههای اوکراین به مدت طولانی حبس میشوند. دادگاههای اوکراین بر اساس قانونی که درسال 2010 به تصویب رسیده است برای انجام وظایف خود از نظر مالی، قانونی و آزادیهای اساسی تضمین شده اند. اگرچه هنوز دراجرای سیستم جدید مشکلاتی وجود دارد ولی انتظار میرود با اجرای این قانون و اصلاحات به عمل آمده وضعیت بهتری نسبت به قوانین سال 2002 حاصل شود.
دادگاه در سیستم قضایی اوکراین
دادگاهها در سیستم قضایی اوکراین به چهار سطح تقسیم میشوند که عبارتند از:
دادگاههای محلی
دادگاههای عمومی(محلی ) که در حوزه قضایی خود با جرائم جنایی و مدنی رسیدگی میکنند که شامل دادگاههای شهرها، شهرکها و بخشها که بعنوان مثال میتوان از دادگاه شهر کی یف و دادگاه شهر سواستوپل نام برد.
دادگاههای ویژه محلی
این دادگاهها به جرایم اداری و تجاری رسیدگی میکنند که بصورت منطقه ای میباشند که شامل دادگاه مرکز کریمه و همچنین دادگاه اداری و تجاری در کی یف و سواستوپل میباشند.
دادگاههای استینافی
این دادگاهها به جرایم جنایی و مدنی رسیدگی میکنندکه شامل دادگاه استینافی منطقهای، دادگاه استینافی مرکز جمهوری خودمختار کریمه و دادگاه استینافی کی یف و سواستوپل میشود.
دادگاههای عالی با حوزه قضایی ویژه و تخصصی
دادگاه های عالی با حوزه قضایی ویژه و تخصصی شامل دادگاه های زیر است:
- دادگاه ویژه عالی برای جریم جنایی و مدنی که جرایم مدنی و جنایی را پوشش میدهد؛
- دادگاه ویژه عالی اداری اوکراین که جرایم اداری را پوشش میدهد؛
- دادگاه عالی تجاری و اقتصادی اوکراین که به جرایم اقتصادی و تجاری رسیدگی میکند.
دادگاه عالی اوکراین
دادگاه عالی اوکراین بالاترین و مهمترین دادگاه در سیستم قضایی اوکراین میباشد که در راس همه دادگاهها قرار گرفته است.
دادگاه قانون اساسی
دادگاه قانون اساسی اوکراین یک بخش مهم در حاکمیت اوکراین به شمار میرود که وظیفه آن تشخیص منطبق بودن اقدامات قانونی پارلمان، رئیس جمهور، اعضای کابینه و پارلمان کریمه با خط و مشی قانون اساسی اوکراین میباشد. تفسیر قوانین قانون اساسی و سایر قوانین اوکراین از جمله دیگر وظایف این دادگاه به شمار میرود.
این دادگاه شامل 18 قاضی است که 6 نفر توسط رئیس جمهور، 6 نفر توسط شورای عالی (پارلمان) و 6 نفر دیگر توسط انجمن قضات اوکراین انتصاب میشوند. قضات باید تابعیت اوکراینی داشته باشند و کمتر از 40 سال سن نداشته باشند و حداقل 20 سال در کی یف ساکن باشند. این قضات به مدت 9 سال انتخاب میشوند و انتخاب مجدد آنها ممنوع است. رئیس دادگاه با رای مخفی اعضاء به مدت 3 سال انتخاب میگردد[۶].
تقسیمات اداری و سیاسی اوکراین
سیستم تقسیمات اداری و سیاسی اوکراین منعکس کننده وضعیت این کشور به عنوان یک دولت یکپارچه به همان شکلی که درقانون اساسی آمده است، میباشد و در واقع همه واحدهای سیاسی این کشور دارای رژیم و قانون یکسان میباشند. اوکراین در مجموع به 24 استان و یک جمهوری خودمختار که همان جمهوری خودمختار کریمه میباشد تقسیم شده است.علاوه بر این کی یف پایتخت اوکراین و سواستوپل از یک شرایط فوق العاده قانونی برخوردار میباشند. 24 استان و جمهوری کریمه به 490 رایون یا همان بخش تقسیم میشوند که در واقع لایه دوم تقسمات اداری و سیاسی اوکراین به شمار میرود.میانگین مساحت هر رایون در اوکراین 120کیلومتر مربع باشد و متوسط جمعیت هر رایون نیز 52000 نفر میباشد.[۱۰]
نواحی شهری اوکراین میتوانند زیر مجموعه و تابع دولت مرکزی ( مانند شهرهای کی یف و سواستوپل)، استان و یا رایون باشند که این موضوع بستگی به جمعیت و اهمیت اقتصادی و اجتماعی هر کدام از آنها دارد.
جدول شماره 1. سرشماری تقسیمات اداری و سیاسی اوکراین در سال 2010[۱۱]
درجه تقسیم بندی | نام منطقه | تعداد | شهر یا سکونتگاههای دیگر | تعداد | مجموع سکونتگاهها انسانی |
ناحیه | کریمه | 1 | - | - | - |
استان | 24 | شهر با وضیعت خاص | 2 | 459 | |
بخش | رایون | 490 | نواحی شهری | 178 | |
- | - | بخش شهری | 118 | ||
شهر | - | - | شهرهای کوچکتر | 279 | |
شهر یا روستا | 783 | شهر یا شهرک | 102 | 885 | |
روستا | روستا یا بخش دارای شهرداری | 10278 | روستا | 27190 | 28456 |
- | سکونتگاه روستایی | 1266 |
روابط خارجی اوکراین
نخستین دولت روسی در کی یف تشکیل شد، بنابراین ملی گرایان روس تجزیه اتحاد شوروی را یک فاجعه برآورد کرده اند. این کشور یکی از چهار جمهوری داری تسلیحات هسته ای عضو این اتحاد بود. هر چند بر پایه موافقت نامههای دوران اتحاد شوروی باید این سلاحها به روسیه انتقال داده میشد، ولی رهبران آن خواستار تضمینهای امنیتی و کمکهای مالی بیشتری بودند. این کشور برای خلع سلاح و انتقال این تسلیحات به روسیه کمک مالی قابل توجهی از آمریکا دریافت کرد و پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای و نیز پیمان استارت را در 1994 تایید و اجراکرد. تحویل سلاحهای هسته ای به روسیه تا 1996 ادامه یافت. روسیه و اوکراین که هر دو از بنیان گذاران "کشورهای مستقل مشترک المنافع- CIS" بودند، در مورد آن برداشتهای متفاوتی داشتند. در حالی که روسیه در پی مدیریت جدید همبستگیهای دوران اتحاد بود، رهبران اوکراین آن را یک نوع جدا شدن امروزی و مدنی این کشورها از هم میدانستند. اوکراین حاضر به تایید منشور این سازمان نشد و آن را یک نهاد فراملی معرفی کرد.
اوکراین موافقتنامه اتحاد با روسیه و جمهوریهای دیگر را تهدیدی برای استقلال خود قلمداد میکرد. از همین رو از ورود به هرگونه اتحاد سیاسی و گمرکی جدید با کشورهای مذکور خودداری کرد. کراوچوک دردسامبر 1991 با ورود به CIS موافقت کرد، اما از امضای قراردادهایی چون مجمع بین المجالس، قرارداد چهارجانبه با روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و بلاروس خودداری کرد. اوکراین از اتحاد کشورهای بالتیک و دریای سیاه پشتیبانی کرده است، با این وجود نمیتواند واقعیتهای تاریخی و ژئوپولیتیکی خود را انکار کند، اوکراین به جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی و به ویژه روسیه وابستگیهای گوناگون اقتصادی دارد. البته این وابستگی از سوی روسیه نیز وجود دارد.
در بخش تسلیحات طراحی و ساخت هواپیماهای آنتونوف 224که مرکز آن در شهر کی یف و خارکف است، طراحی و ساخت کشتیهای جنگی و ترابری در کی یف،خرسون و بندر میکلایف در دریای سیاه ، موشکهای دوربرد در دنیپرپتروفسک و تانکهای تی 80، و نیز طراحی و اجرای سیاست صدور تسلیحات اوکراین با همکاری و تفاهم روسیه صورت میگیرد.از نظر جغرافیایی و ترانزیتی هم ارتباط اوکراین با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و خاورمیانه، هند، چین و کشورهای جنوب شرقی اسیا از حریم هوایی روسیه امکانپذیر است.
میان اوکراین و بلاروس پنج توافقنامه وجود داردکه قرارداد همبستگی ،دوستی و همکاری مهم ترین آنهاست. همچنین اختلافهای مرزی و ملی واصول مربوط به مالکیت بین دو کشور حل شده است.
اختلاف روسیه و اوکراین در مورد چگونگی تقسم ناوگان دریای سیاه، دو کشور را تا آستانه بحران سیاسی پیش برد. محل استقرار این ناوگان در بندرسواستوپل در کریمه و در قلمرو اوکراین است. کوچما و یلتسین در ماه مه 1997 قرارداد دوستی و همکاری دو کشور را امضا کردند تا در پرتو آن به این اختلاف هم پایان دهند. در نتیجه برای اولین بار روسیه استقلال اوکراین را مورد شناسایی قرار داد. اوکراین با فروپاشی اتحاد، مشی غرب گرایانه و تحکیم پیوندهای خود را با اروپا و آمریکا در الویت قرار داد. بنابراین در همان حال که با روسیه و بلاروس سی ای اس را بوجود آورد، به سازمان کشورهای ساحلی دریای سیاه و سپس گوام (1997)پیوست. اوکراین تلاش کرد با توسعه روابط با گروه بندیهای گوناگون منطقه ای ، دستیابی به منافع بیشتر را عملی سازد. در فوریه 1994 اوکراین به برنامه مشارکت برای صلح ناتو پیوست و از نوامبر 1995 به عضویت شورای اروپا درآمد، در حالی که قرارداد همکاری با اتحادیه اروپا را در 1994 امضاء کرده بود.[۱۲]
روابط این کشور با ناتو با سرعت بیشتری گسترش یافت. از 1995 این کشور عضو فعال برنامه مشارکت برای صلح بوده است و از توسعه آن به سوی شرق حمایت بسیار کرده است. در مارس 2000 نخستین نشست ناتو در قلمرو یکی از اعضای پیشین اتحاد شوروی در کی یف برگزار شد. هدف از آن نمایش حمایت این سازمان از اوکراین بود. نیروهای اوکراین در کنار نیروهای آمریکایی در عراق پس از سرنگون کردن صدام و سپس نقاط دیگر حاضر شدند. پس از به قدرت رسدن یوشچنکو و روند نزدیکی با اتحادیه اروپا، ناتو و نهادهای غربی دیگر، شدت یافت و و تلاش برای یکپارچه شدن با نهادهای فراآتلانتیکی بیشتر شد. روابط با آمریکا نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد. نخست وزیری یانوکوویچ بر این سرعت تاثیر منفی داشت. او سیاستهای یوشچنکو برای نزدیکی روزافزون به آمریکا را مورد انتقاد قرار داد. با پیروزی حزب مناطق و ریاست جمهوری آقای یانوکویچ در سال 2010 دولت وی که به "دولت روسگرا" معروف بود، برخلاف انتظار، درجهت نزدیکی به غرب بویژه عضویت در اتحادیه اروپا بسیار کوشید و تا دو سال با انتقادات بعضا تند اروپاییها با نرمش رفتار کرد. با نزدیک شدن زمان انتخابات پارلمانی و تشدید فعالیتهای اپوزیسیون، حمایت غربیها از آنها و انتقادشان از حزب حاکم افزایش یافت. نهایتا یانوکویچ در سالگرد استقلال کشور اظهار داشت عضویت در اتحادیه اروپا به بهای مداخله در امور داخلی اوکراین نیست.
روابط اوکراین با روسیه همچنان بسیار موثر و مهم به شمار میآید. انقلاب نارنجی 2004 رویارویی روسیه با آمریکا دراین کشور را برجسته تر ساخت. شکست یانوکوویچ در انتخابات ریاست جمهوری و سپس بازگشت او به عرصه قدرت در 2010 به عنوان رئیس جمهور بیانگر اهمیت جایگاه روس تبارها در این کشور و تاثیر آن در روابط اوکراین با روسیه است . افزایش سه برابری بهای گاز در اوکراین و آثار آن نیز بسیار قابل توجه است. بستن شیر گاز بر روی اوکراین در زمستان 2006 از بی پروایی روسیه در تشدید فشار براین کشور در چهارچوب سیاستهای خود حکایت میکند. روسیه میکوشد با پیدا کردن مسیرهای جایگزین، نقش برجسته اوکراین در انتقال گاز به اروپا را کم رنگ سازد.
شبه جزیره کریمه و تلاش آن برای خودمختاری، هم بر روابط دو کشور اثر داشته و هم آن را تحت تاثیر قرار داده است. این منطقه که در 1954 از سوی خروشچف به اوکراین داده شد، در کنار دریای سیاه واقع شده است. مقامات آن پس از استقلال اوکراین در پی کسب خودمختاری فزاینده برآمدند. در سالهای 1995 - 1994 با حضور یوری مشکوف این گرایش شدت یافت. مبارزه روسیه در چچن برای دولت کی یف فرصت مناسبی برای سرکوب جدایی طلبی در کریمه ایجاد کرد. به هر حال 270000 تاتار ساکن در این منطقه 15 درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند و مسائل قومی را دامن میزنند. در انتخابات 2006 هواداران روسیه در مجلس کریمه اکثریت به دست اوردند. عده ای از قزاقهای روس هم در این منطقه زندگی میکنند. آنها با کلیسای ارتدوکس و گروههای تندروی ملی گرای روسی ارتباط دارند. آنها سبب تقویت گرایشهای بنیاد گرایی دینی در میان تاتارهای کریمه شده اند. این منطقه به کانون مخالفت با انقلاب رنگی تبدیل شده و تظاهرات ضد آمریکایی و ضد ناتو در آن شکل گرفته است.
شدت جرایم درمناطق مرزی با روسیه و استفاده برای قاچاق و مهاجرت به اروپای غربی و مرکزی از مرز این دو کشور، مسائل مشترکی است که نیاز به همکاری دو کشور دارد. حمایت اوکراین از تمامیت ارضی آذربایجان و ارسال مقادیر زیادی سلاح به طور قانونی به آذربایجان در فاصله سالهای 1996 - 1993 که توسط ارمنستان آشکار شده، اوکراین را در مواجهه با ارمنستان قرار داده است. ولی قراردادهای همکاری هم میان دو کشور به امضاء رسید. اوکراین نزدیکترین مسیر روسیه به شرق اروپاست. 70درصد صادرات روسیه از این مسیر انتقال داده میشود علاوه بر این صادرات گاز روسیه نیز از این مسیر میسر میباشد. حق انتقال گاز از این کشور معادل 15 درصد قیمت هر متر مکعب گاز صادراتی روسیه است.
از نظر استراتژیک هم دریای سیاه همواره مورد توجه روسیه بوده و جنگهای کریمه (1856 - 1855)برای تسلط بر این منطقه رخ داد. تقسیم ناوگان اتحاد شوروی در دریای سیاه باعث بروز اختلاف میان روسیه و اوکراین شد. این ناوگان 300 تا 400 کشتی و تعدادی زیردریایی و هلی کوپتر و 70 هزار نیروی نظامیدارد. بزرگترین اقلیت روس تبار خارج از روسیه، در اوکراین زندگی میکنند.حدود 12 میلیون روس یعنی 22 درصد از جمعیت اوکراین را روسها تشکیل میدهند، که بسیاری از آنها مشاغل مهمیدارند.
پس از هلند و رومانی، اوکراین بزرگترین مصرف کننده گاز در اروپاست. ذخایر داخلی تنها 28 درصد نیازهای آن را تامین میکند. 70میلیارد متر مکعب از روسیه و 20 میلیارد متر مکعب در سال از ترکمنستان گاز وارد میکند و همچنین سالانه 42 میلیون تن نفت نیاز این کشور است که دو سوم آن از روسیه وارد میشود.
در زمینه تجارت خارجی هم بخش عمده ای از صادرات اوکراین به روسیه صورت میگیرد. بنظر میرسد دیدگاه رهبران اوکراین به CIS ابزاری برای جدایی از جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی و نهادی است که اوکراین تا زمان پیوستن به اتحادیه اروپا در آن میماند. اوکراین برای جلوگیری از احیای قدرت روسیه هر گونه پیشنهادی را که به ایجاد یک قدرت برتر در سی آی اس منجر شود، رد کرده است. اما اوکراین به روابط دوجانبه با اعضای سی آی اس بیشتر نظر دارد تا روابط چند جانبه. قراردادهای اوکراین با بلاروس، ارمنستان، گرجستان، مولداوی و ازبکستان در همین زمینه است. اوکراین از شرکت در همکاریهای جمعی سیاسی و نظامیسی آی اس دوری میکند. همچنین به دلیل اینکه هدف اصلی این کشور پیوستن به اتحادیه اروپاست، قبول هرگونه قرارداد در چهارچوب سی ای اس را ذیل این هدف دنبال میکند.
اوکراینیها کشور خود را یک کشور اروپایی میدانند. از نظر جغرافیایی و فرهنگی شباهتهای بسیار میان این کشور و با اروپا وجود دارد. از نظر سیاسی هم ورود به ساختارهای اروپائی برای سیاستمدارن غرب گرای این کشور اولویت داشته است. اما این کشور غیر از منابع طبیعی و نیروی کار برای عرضه به اروپا کالای مهمیندارد. رهبران اوکراین برای ایجاد موازنه در برابر روسیه ، نزدیکی هر چه بیشتر با ساختارهای اروپایی را دنبال کرده اند. درجهت جلوگیری از تبدیل شدن روسیه به یک قدرت اورآسیایی ، آمریکا تشکیل اتحادی از کشورهای بالتیک – دریای سیاه – منطقه خزر را در دستور کار خود قرار داد، که اوکراین در این رابطه اهمیت زیادی پیدا کرد. بیل کلینتون از اوکراین به عنوان شریک استراتژیک آمریکا یاد کرد، اما در عمل به عنوان ابزاری در بازی با روسیه از آن استفاده شد.آمریکا همچنین از عضویت اوکراین در ناتو حمایت کرد. اوکراین آمریکا را پشتیبان اصلی در تسریع روند نزدیکی به اتحادیه اروپا میداند، درحالی که آمریکا در زمان تیرگی روابط با روسیه به سمت اوکراین توجه میکند[۶].
نیروهای مسلح اوکراین
نیروی نظامیاوکراین
نیروهای نظامیاوکراین عمدتاً از نیروهای سرباز وظیفه تشکیل شده است.مجموع پرسنل نظامیاوکراین با احتساب 41000نفر غیر نظامیتا پایان سال 2010 حدود 200000نفر میباشد که 73300 نفر از این تعداد پرسنل نیروی زمینی ،46000نفر پرسنل نیروی هوایی و 15000نفر پرسنل نیروی دریایی میباشند. دولت اوکراین تعدادی از نیروهای محافظ مورد نیازش را مطابق با سیستم سرویسهای نظامیشوروی تامین میکند. زنان حدود13 درصد (18000نفر) از نیروهای نظامیاوکراین را تشکیل میدهند. تعدادی از زنان که 2/9 درصد (1202 نفر )از آنان را شامل میشود در ارتش اوکراین جزو افسران عالی رتبه محسوب میشوند. 44 درصد زنان در نیروهای نظامیاوکراین بصورت قراردادی فعالیت دارند. دلیل اینکه مردان اقبال کمتری به خدمت در ارتش نشان میدهند ناشی از حقوق پایین است که در مقابل زنان استخدام در این شغل را میپذیرند.[۱۳]
از مراکز عمده اموزش نظامیاوکراین میتوان به مدرسه دریایی ناخیموف( Nakhimov naval school) در سواستوپل، دانشگاه نیروی هوایی ایوان کوژهداب (Ivan kozhedub) در خارکیف و دانشگاه دفاع ملی اوکراین (National defense university of ukraine) اشاره کرد. سن شروع خدمت سربازی در اوکراین 18 سال است و مدت خدمت سربازی در نیروی دریایی 18 ماه و در نیروی زمینی و هوایی 12 ماه است. تعداد افراد آماده برای خدمت در نظام 6970035 نفر (سال 2008) تعداد افرادی که هر ساله به سن خدمت وظیفه میرسند در سال 256196 نفر بود. بودجه نظامیاوکراین یک میلیارد دلار درسال 2009 بوده است که معادل 0/79 درصد تولید ناخالص ملی میباشد
ارتش اوکراین نقش روزافزونی در تامین نیرو برای عملیاتهای حافظ صلح به عهده داشته است. از سال 1992 تعداد 30000نفر از سربازان این کشور در ماموریتهایی در یوگسلاوی سابق (بوسنی و هرزگوین)، کرواسی، خاورمیانه(جنوب لبنان، عراق و کویت)، قاره آفریقا (آنگولا، سیرالئون، لیبی) شرکت داشته اند. از سال 1997 اوکراین همکاری تنگاتنگی را با ناتو و بخصوص با لهستان داشته است.یک واحد از نظامیان اوکراینی بعنوان بخشی از نیروهای چند ملیتی تحت فرماندهی لهستان در عراق مستقر بود.سربازان اوکراینی همچنین به همراه نیروهای لهستانی یک گردان لهستانی – اوکراینی در کوزوو مستقر هستند. مجموع نیروهای اوکراینی در سال 2009 که در اقصی نقاط جهان جهت انجام عملیاتهای نظامیاستقرار داشتند ، 540 نفر بودند که در هشت مامویت صحلبانی شرکت داشتند[۶].
نمادهای ملی اوکراین
پرچم اوکراین
پرچم اوکراین به عنوان پرچم ملی دولت اوکراین به شمار میرود. پرچم ملی اوکراین اولین بار بوسیله جمهوری خلق اوکراین درسال 1918 به رسمیت شناخته شد. در آن زمان عموما پرچم آبی و زرد به همران یک نیزه سه دندانه در گوشه سمت چپ بالا استفاده میگردید.این نشان ملی بوسیله حکومتهایی که پی در پی در اوکراین به روی کار میآمدند حفظ شد. در طول دوره حکومت شوروی سابق، بلشویکها ابتدا پرچم قرمز و سپس پرچم قرمز – آبی را بعنوان پرچم رسمیجمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی استفاده میکردند. و در نهایت پرچم آبی – زرد فعلی اوکراین به طور رسمیدر سال 1992 و زمانی که اوکراین استقلال خود را بدست آورده بود به عنوان پرچم رسمی این کشور به رسمیت شناخته شد. اصل بیستم قانون اساسی اوکراین، پرچم این کشور را بیرقی میداند که بطور افقی به دو نیمه مساوی با رنگهای زرد و آبی تقسیم شده است. اوکراینیها هر سال 23 اوت را به عنوان روز پرچم این کشور جشن میگیرند.[۱۴]
نیز نگاه کنید به
سیاست و حکومت روسیه؛ سیاست و حکومت چین؛ سیاست و حکومت افغانستان؛ سیاست و حکومت کانادا؛ سیاست و حکومت سودان؛ سیاست و حکومت اردن؛ سیاست و حکومت ژاپن؛ سیاست و حکومت کوبا؛ سیاست و حکومت مالی؛ سیاست و حکومت ساحل عاج؛ سیاست و حکومت لبنان؛ سیاست و حکومت مصر؛ سیاست و حکومت فرانسه؛ سیاست و حکومت اسپانیا؛ سیاست و حکومت قطر؛ سیاست و حکومت سیرالئون؛ سیاست و حکومت اتیوپی؛ سیاست و حکومت تایلند؛ سیاست و حکومت آرژانتین؛ سیاست و حکومت سوریه؛ سیاست و حکومت سنگال؛ سیاست و حکومت زیمبابوه؛ سیاست و حکومت بنگلادش؛ سیاست و حکومت سریلانکا؛ سیاست و حکومت تونس؛ سیاست و حکومت گرجستان؛ سیاست و حکومت تاجیکستان؛ سیاست و حکومت قزاقستان
کتابشناسی
- ↑ Melanie Tatur, V.S. V. (2004). The Making of Regions in Post-Socialist Europe: The Impact of Culture, Economic Structure and Institutions, Vol. II:Case Studies from Poland, Hungary, Romania and Ukraine,ISBN 978-3-8100-3814-2 ,p.111)
- ↑ Peter Lang, p.( 2005). Ukraine at a Crossroads, ISBN 978-3-03910-468-0 , p. 43
- ↑ Over half of Ukrainians feel political censorship, Kyiv Post (October 9, 2010)
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ .Moskal: ‘Rotten to the core’ Kyiv Post (March 25, 2010)
- ↑ Tauris , I.B. (2005). Black Sea Politics: Political Culture and Civil Society in an Unstable Region, ISBN 978-1-84511-035-2 , p. 45
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ موسسه ایراس(1392). جامعه و فرهنگ اوکراین. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)
- ↑ Aslund,Anders(2009),How ukraine became a market economy and democracy,peterson institute for international ecomomics
- ↑ Macmillan,P., Kuzio,T. Kravchuk, R. and Paul D'Anieri, P.(1999). State and Institution Building in Ukraine, ISBN 978-0-312-21458-6 , p. 105
- ↑ Drzeniek Hanouz, M. and Geiger, T.(2008). The Ukraine Competitiveness Report 2008 World Economic Forum, ISBN 978-92-95044-05-0 , p. 50)
- ↑ .( verkhovna Rada of Ukraine, Official Web-site(December 24, 2007
- ↑ National composition of the population. 2001 Ukrainian Population Census. State Statistics Committee of Ukraine
- ↑ کولایی ،الهه، تیشه یار، ماندانا (1385). سازمان پیمان آنلانتیک شمالی، دگرگونی در ماموریت و کارکردها،فصلنامه ژئوپلیتک.2(3و4)،
- ↑ Ukrainian Armed Forces 2009. p. 80. http://www.mil.gov.ua/files/white_book/Book_WP_2009_eng.pdf. Retrieved 22 October 2010.
- ↑ موسسه ایراس(1392). جامعه و فرهنگ اوکراین. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)