ایران‌شناسی و ایران‌شناسان در تایلند: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[ایران‌شناسی در تایلند]] از حدود ۳۰۰ سال پیش آغاز شده است، یعنی از آن زمان که جامعهٔ بزرگی از ایرانیان در [[آیوتایا]] زندگی می‌کردند و بسیاری از آداب‌ورسوم و باورها و عقاید خود را در میان سیامی‌ها رایج کردند. به نوشتهٔ محمدربیع مؤلف سفینه سلیمانی:<blockquote>در آن زمان بعضی از ایرانیان در حضور شاه قصهٔ ایرانی امیرحمزه [i] را می‌خوانده‌اند «تا سلطنت و جهانبانی ایران و هندوستان و کرم و عدالت و همت و احسان ایرانیان را به او گوشزدکنند»<ref>محمدربیع بن محمدابراهیم، (۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام)، تصحیح و تحشیه عباس فاروقی، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ،ص.140.</ref>.یا آن که «... سید دردمندی از مردم خراسان (را) که خالی از کمال نیست مقرر کرده بودند که خلاصهٔ مضامین شاهنامه (را) که در خاطرنشینی مجلس دل بهتر از صد چنگ و ترانه به قانون پسندیده که مخالف طبع آن بزرگ (پادشاه) نبود، جهت استماع و اطلاع گوشه‌نشینان آن مکان نویسد و به عرض آن رسانند...»<ref>محمدربیع بن محمدابراهیم، (۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام)، تصحیح و تحشیه عباس فاروقی، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ،ص.123.</ref>.</blockquote>از نوشته‌های مؤلف سفینه چنین بر می‌آید که پادشاه سیام مانند ایرانیان لباس می‌پوشیده است و آداب طعام و شراب ایرانیان و طریق نشستن و دستور توزوک و آداب مجلس آرایی آن‌ها را به کار می‌برده است و انجام این‌گونه امور را برعهدهٔ ایرانیان گذاشته بود و حتی مقرر داشته بود که بت‌خانه‌ای را شکسته و مسجدی و فضایی ساخته تا مردم ایران در ماه محرم به تعزیه مشغول شوند و «خود (شاه) در شب‌ها بر روی فیل سواره می‌ایستاده و سیر تماشا می‌کرده است» <ref>محمدربیع بن محمدابراهیم، (۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام)، تصحیح و تحشیه عباس فاروقی، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ،ص.75.</ref>.
[[ایران‌شناسی در تایلند]] از حدود ۳۰۰ سال پیش آغاز شده است، یعنی از آن زمان که جامعهٔ بزرگی از ایرانیان در [[آیوتایا]] زندگی می‌کردند و بسیاری از آداب‌ورسوم و باورها و عقاید خود را در میان سیامی‌ها رایج کردند. به نوشتهٔ محمدربیع مؤلف سفینه سلیمانی:<blockquote>در آن زمان بعضی از ایرانیان در حضور شاه قصهٔ ایرانی امیرحمزه [vi] را می‌خوانده‌اند «تا سلطنت و جهانبانی ایران و هندوستان و کرم و عدالت و همت و احسان ایرانیان را به او گوشزدکنند»<ref>محمدربیع بن محمدابراهیم.(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: [https://press.ut.ac.ir/ دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات]،ص.140.</ref>.یا آن که «... سید دردمندی از مردم خراسان (را) که خالی از کمال نیست مقرر کرده بودند که خلاصهٔ مضامین شاهنامه (را) که در خاطرنشینی مجلس دل بهتر از صد چنگ و ترانه به قانون پسندیده که مخالف طبع آن بزرگ (پادشاه) نبود، جهت استماع و اطلاع گوشه‌نشینان آن مکان نویسد و به عرض آن رسانند...»<ref>محمدربیع بن محمدابراهیم.(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: [https://press.ut.ac.ir/ دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات]،ص.123.</ref>.</blockquote>از نوشته‌های مؤلف سفینه چنین بر می‌آید که پادشاه سیام مانند ایرانیان لباس می‌پوشیده است و آداب طعام و شراب ایرانیان و طریق نشستن و دستور توزوک و آداب مجلس آرایی آن‌ها را به کار می‌برده است و انجام این‌گونه امور را برعهدهٔ ایرانیان گذاشته بود و حتی مقرر داشته بود که بت‌خانه‌ای را شکسته و مسجدی و فضایی ساخته تا مردم ایران در ماه محرم به تعزیه مشغول شوند و «خود (شاه) در شب‌ها بر روی فیل سواره می‌ایستاده و سیر تماشا می‌کرده است» <ref>محمدربیع بن محمدابراهیم.(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: [https://press.ut.ac.ir/ دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات]،ص.75.</ref>.


«چاپ و ترجمهٔ کتاب عمر خیام به تایلندی به وسیلهٔ شاهزادهٔ این کشور به نام ناراتیو در نود و سه سال قبل و ترجمهٔ دیگری از عمر خیام به وسیلهٔ سورجات چای در چهل سال پیش، ترجمهٔ داستان‌های هزارویک شب و شاهنامه و کتاب سفینه سلیمانی (چهل و دو سال قبل) از دیگر موارد قابل ذکر است»<ref>خوشرو ،(d) علیرضا، (۱۳۸۴)، «سخنی در باب فارسی‌آموزی در تایلند»، بانکوک، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران. دانشنامه جهان اسلام، ج۶.</ref>.
«چاپ و ترجمهٔ کتاب عمر خیام به تایلندی به وسیلهٔ شاهزادهٔ این کشور به نام ناراتیو در نود و سه سال قبل و ترجمهٔ دیگری از عمر خیام به وسیلهٔ سورجات چای در چهل سال پیش، ترجمهٔ داستان‌های هزارویک شب و شاهنامه و کتاب سفینه سلیمانی (چهل و دو سال قبل) از دیگر موارد قابل ذکر است»<ref>خوشرو ، علیرضا(۱۳۸۴).«سخنی در باب فارسی‌آموزی در [[تایلند]]». [[بانکوک]]، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.</ref>.


با گذشت زمان و رویدادهای بعدی، این سنت‌ها به فراموشی سپرده شد تا این که در دوران جدید. دو کشور، دورهٔ تازه‌ای از روابط را با یکدیگر آغاز کردند. از آنجا که، در دوران پهلوی روزنهٔ فرهنگی و سیاسی کشور به سوی غرب بود، موضوع ایران‌شناسی بیشتر از دریچهٔ غربی دیده می‌شد؛ مستشرقان غربی دایر مدار ایران‌شناسی بودند و بیشتر مردم جهان، به‌ویژه در کشورهای شرقی ایرانیان را فقط با نفت و قالی می‌شناختند. با سیاست نگاه به شرق و گسترش هرچه بیشتر روابط سیاسی و فرهنگی ایران با کشورهای این خطه و گشایش رایزنی‌های فرهنگی ایران در کشورهای جنوب شرقی آسیا در دوران جمهوری اسلامی که با پیشرفت شگفت‌انگیز جهان در تکنولوژی رسانه‌های گروهی هم‌زمان شد، به موضوع آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران نیز رفته‌رفته توجه شد.
با گذشت زمان و رویدادهای بعدی، این سنت‌ها به فراموشی سپرده شد تا این که در دوران جدید. دو کشور، دورهٔ تازه‌ای از روابط را با یکدیگر آغاز کردند. از آنجا که، در دوران پهلوی روزنهٔ فرهنگی و سیاسی کشور به سوی غرب بود، موضوع ایران‌شناسی بیشتر از دریچهٔ غربی دیده می‌شد؛ مستشرقان غربی دایر مدار ایران‌شناسی بودند و بیشتر مردم جهان، به‌ویژه در کشورهای شرقی ایرانیان را فقط با نفت و قالی می‌شناختند. با سیاست نگاه به شرق و گسترش هرچه بیشتر روابط سیاسی و فرهنگی ایران با کشورهای این خطه و گشایش رایزنی‌های فرهنگی ایران در کشورهای جنوب شرقی آسیا در دوران جمهوری اسلامی که با پیشرفت شگفت‌انگیز جهان در تکنولوژی رسانه‌های گروهی هم‌زمان شد، به موضوع آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران نیز رفته‌رفته توجه شد.


در آغاز، فعالیت‌های فرهنگی برون‌مرزی جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بر معرفی انقلاب اسلامی وا صول فکری و اعتقادی آن استوار بود، لیکن از چندی پیش جنبه‌های فرهنگی غیر دینی و شناساندن بیشتر فرهنگ و تمدن ایران، به‌ویژه در کشورهای شرقی در دستورکار قرار گرفته است. می‌توان گفت که ایران‌شناسی در این کشورها تا رسیدن به بالندگی راه درازی در پیش دارد، ولی تایلند گام‌های نخست را به‌خوبی برداشته است.  
در آغاز، فعالیت‌های فرهنگی برون‌مرزی جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بر معرفی انقلاب اسلامی وا صول فکری و اعتقادی آن استوار بود، لیکن از چندی پیش جنبه‌های فرهنگی غیر دینی و شناساندن بیشتر فرهنگ و تمدن ایران، به‌ویژه در کشورهای شرقی در دستورکار قرار گرفته است. می‌توان گفت که ایران‌شناسی در این کشورها تا رسیدن به بالندگی راه درازی در پیش دارد، ولی [[تایلند]] گام‌های نخست را به‌خوبی برداشته است.  
==نیز نگاه کنید به==
==نیز نگاه کنید به==
[[ایران شناسی در کانادا]]؛ [[ایران شناسی در روسیه]]؛ [[ایران شناسی در تونس]]؛ [[ایران شناسی در ژاپن]]؛ [[ایران شناسی در لبنان]]؛ [[ایرانشناسی و ایرانشناسان در چین]]؛ [[ایران شناسی در سنگال]]؛ [[ایران شناسی در مالی]]؛ [[ایران‌شناسی در تایلند]]؛ [[ایران شناسی و ایران شناسان در اوکراین]]؛ [[ایران شناسی و ایرانشناسان در اسپانیا]]؛ [[ايران شناسی و ايران شناسان اردن]]؛ [[ایران شناسی در اتیوپی]]؛ [[ایران شناسی در سیرالئون]]؛ [[ایران شناسی در قطر]].
[[ایران شناسی در کانادا]]؛ [[ایران شناسی در روسیه]]؛ [[ایران شناسی در تونس]]؛ [[ایران شناسی در ژاپن]]؛ [[ایران شناسی در لبنان]]؛ [[ایرانشناسی و ایرانشناسان در چین]]؛ [[ایران شناسی در سنگال]]؛ [[ایران شناسی در مالی]]؛ [[ایران‌شناسی در تایلند]]؛ [[ایران شناسی و ایران شناسان در اوکراین]]؛ [[ایران شناسی و ایرانشناسان در اسپانیا]]؛ [[ايران شناسی و ايران شناسان اردن]]؛ [[ایران شناسی در اتیوپی]]؛ [[ایران شناسی در سیرالئون]]؛ [[ایران شناسی در قطر]].

نسخهٔ ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۷

ایران‌شناسی در تایلند از حدود ۳۰۰ سال پیش آغاز شده است، یعنی از آن زمان که جامعهٔ بزرگی از ایرانیان در آیوتایا زندگی می‌کردند و بسیاری از آداب‌ورسوم و باورها و عقاید خود را در میان سیامی‌ها رایج کردند. به نوشتهٔ محمدربیع مؤلف سفینه سلیمانی:

در آن زمان بعضی از ایرانیان در حضور شاه قصهٔ ایرانی امیرحمزه [vi] را می‌خوانده‌اند «تا سلطنت و جهانبانی ایران و هندوستان و کرم و عدالت و همت و احسان ایرانیان را به او گوشزدکنند»[۱].یا آن که «... سید دردمندی از مردم خراسان (را) که خالی از کمال نیست مقرر کرده بودند که خلاصهٔ مضامین شاهنامه (را) که در خاطرنشینی مجلس دل بهتر از صد چنگ و ترانه به قانون پسندیده که مخالف طبع آن بزرگ (پادشاه) نبود، جهت استماع و اطلاع گوشه‌نشینان آن مکان نویسد و به عرض آن رسانند...»[۲].

از نوشته‌های مؤلف سفینه چنین بر می‌آید که پادشاه سیام مانند ایرانیان لباس می‌پوشیده است و آداب طعام و شراب ایرانیان و طریق نشستن و دستور توزوک و آداب مجلس آرایی آن‌ها را به کار می‌برده است و انجام این‌گونه امور را برعهدهٔ ایرانیان گذاشته بود و حتی مقرر داشته بود که بت‌خانه‌ای را شکسته و مسجدی و فضایی ساخته تا مردم ایران در ماه محرم به تعزیه مشغول شوند و «خود (شاه) در شب‌ها بر روی فیل سواره می‌ایستاده و سیر تماشا می‌کرده است» [۳].

«چاپ و ترجمهٔ کتاب عمر خیام به تایلندی به وسیلهٔ شاهزادهٔ این کشور به نام ناراتیو در نود و سه سال قبل و ترجمهٔ دیگری از عمر خیام به وسیلهٔ سورجات چای در چهل سال پیش، ترجمهٔ داستان‌های هزارویک شب و شاهنامه و کتاب سفینه سلیمانی (چهل و دو سال قبل) از دیگر موارد قابل ذکر است»[۴].

با گذشت زمان و رویدادهای بعدی، این سنت‌ها به فراموشی سپرده شد تا این که در دوران جدید. دو کشور، دورهٔ تازه‌ای از روابط را با یکدیگر آغاز کردند. از آنجا که، در دوران پهلوی روزنهٔ فرهنگی و سیاسی کشور به سوی غرب بود، موضوع ایران‌شناسی بیشتر از دریچهٔ غربی دیده می‌شد؛ مستشرقان غربی دایر مدار ایران‌شناسی بودند و بیشتر مردم جهان، به‌ویژه در کشورهای شرقی ایرانیان را فقط با نفت و قالی می‌شناختند. با سیاست نگاه به شرق و گسترش هرچه بیشتر روابط سیاسی و فرهنگی ایران با کشورهای این خطه و گشایش رایزنی‌های فرهنگی ایران در کشورهای جنوب شرقی آسیا در دوران جمهوری اسلامی که با پیشرفت شگفت‌انگیز جهان در تکنولوژی رسانه‌های گروهی هم‌زمان شد، به موضوع آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران نیز رفته‌رفته توجه شد.

در آغاز، فعالیت‌های فرهنگی برون‌مرزی جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بر معرفی انقلاب اسلامی وا صول فکری و اعتقادی آن استوار بود، لیکن از چندی پیش جنبه‌های فرهنگی غیر دینی و شناساندن بیشتر فرهنگ و تمدن ایران، به‌ویژه در کشورهای شرقی در دستورکار قرار گرفته است. می‌توان گفت که ایران‌شناسی در این کشورها تا رسیدن به بالندگی راه درازی در پیش دارد، ولی تایلند گام‌های نخست را به‌خوبی برداشته است.

نیز نگاه کنید به

ایران شناسی در کانادا؛ ایران شناسی در روسیه؛ ایران شناسی در تونس؛ ایران شناسی در ژاپن؛ ایران شناسی در لبنان؛ ایرانشناسی و ایرانشناسان در چین؛ ایران شناسی در سنگال؛ ایران شناسی در مالی؛ ایران‌شناسی در تایلند؛ ایران شناسی و ایران شناسان در اوکراین؛ ایران شناسی و ایرانشناسان در اسپانیا؛ ايران شناسی و ايران شناسان اردن؛ ایران شناسی در اتیوپی؛ ایران شناسی در سیرالئون؛ ایران شناسی در قطر.

پاورقی

[i] - منظور کتاب رموز حمزه است که از فارسی به زبان‌های گوناگون مانند ملایو، جاوه‌ای و... ترجمه شده است و در هندوستان و بیشتر کشورهای شرق دور آن زمان به آن توجه شده است و هنوز هم خوانندگانی دارد.کتاب مذکور به زبان ملایو به نام حکایت امیرحمزه پهلوان و به زبان جاوه‌ای با عنوان سرت میناک ترجمه شده است[۵].

کتابشناسی

  1. محمدربیع بن محمدابراهیم.(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات،ص.140.
  2. محمدربیع بن محمدابراهیم.(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات،ص.123.
  3. محمدربیع بن محمدابراهیم.(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات،ص.75.
  4. خوشرو ، علیرضا(۱۳۸۴).«سخنی در باب فارسی‌آموزی در تایلند». بانکوک، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.
  5. (محمدربیع، ۱۳۵۶ : زیرنویس ۱۴۰).