هویت ملی در لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''هويت ملي''' مقوله هويت از جمله مسائل عمده مورد مناقشه لبناني‌ها از دوره قيمومت فرانسه بر اين كشور است كه در دوره‌هاي بعد تاكنون نيز ادامه داشته است. از همان اوان تأسيس لبنان بزرگ دو رويكرد متفاوت در لبنان شكل گرفت كه يكي بر هويت ويژه لبنان تأ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''هويت ملي'''
مقوله هویت از جمله مسائل عمده مورد مناقشه لبنانی‌ها از دوره قیمومت فرانسه بر این كشور است كه در دوره‌های بعد تاكنون نیز ادامه داشته است. از همان اوان تأسیس [[لبنان]] بزرگ دو رویكرد متفاوت در لبنان شكل گرفت كه یكی بر هویت ویژه لبنان تأكید داشت و مدعیان آن عموماً مسیحیان مارونی بودند و دیگر، قائل به هویت عربی لبنان بود كه عمدتاً مسلمانان و ملی‌گرایان عرب از آن دفاع می‌كردند. رویكرد اول به [[تاریخ لبنان]] مستقل از محیط عربی و اسلامی باور داشت <ref>الصليبی (1991)،ج 1،ص 16</ref>. بر اساس همین رویكرد بود كه برخی از مسیحیان هوادار آن از جمله اغناطیوس مبارك رئیس اسقف های مارونی بیروت، از لبنان به عنوان وطن ملی مسیحیان و البته تحت حمایت فرانسه سخن می‌گفتند. <ref>الصليبی (1991)،ج 1،ص 229</ref> آنان برای اثبات نظریه خود به ریشه‌های فنیقی لبنان استناد می‌كردند و لبنان جدید را احیا شده فینیقیه باستانی معرفی می‌كردند. آنان همچنین فینیقی های باستان را همان لبنانی‌های اولیه می‌دانستند كه هیچ ارتباطی با اعراب نداشتند <ref>الصليبی (1991)،ج 1،ص 216_218</ref>. اعراب مسلمان و ملی‌گرایان لبنانی اما تاریخ لبنان را بخشی از تاریخ سرزمین سوریه می‌دانستند. از نظر آنان لبنان بزرگ یك موجودیت برساخته بود كه توسط قدرت های استعمارگر از محیط طبیعی و تاریخی خود جدا شده است <ref>خليل (2005)،ص 21</ref>.


مقوله هويت از جمله مسائل عمده مورد مناقشه لبناني‌ها از دوره قيمومت فرانسه بر اين كشور است كه در دوره‌هاي بعد تاكنون نيز ادامه داشته است. از همان اوان تأسيس لبنان بزرگ دو رويكرد متفاوت در لبنان شكل گرفت كه يكي بر هويت ويژه لبنان تأكيد داشت و مدعيان آن عموماً مسيحيان ماروني بودند و ديگر، قائل به هويت عربي لبنان بود كه عمدتاً مسلمانان و ملي‌گرايان عرب از آن دفاع مي‌كردند. رويكرد اول به تاريخ لبنان مستقل از محيط عربي و اسلامي باور داشت (الصليبي 16،1،1991). بر اساس همين رويكرد بود كه برخي از مسيحيان هوادار آن از جمله اغناطيوس مبارك رئيس اسقفهاي ماروني بيروت، از لبنان به عنوان وطن ملي مسيحيان و البت تحت حمايت فرانسه سخن مي‌گفتند. (پيشين، 229). آنان براي اثبات نظريه خود به ريشه‌هاي فنيقي لبنان استناد مي‌كردند و لبنان جديد را احيا شده فينيقيه باستاني معرفي مي‌كردند. آنان همچنين فينيقيهاي باستان را همان لبناني‌هاي اوليه مي‌دانستند كه هيچ ارتباطي با اعراب نداشتند (پيشين، 216 تا 218). اعراب مسلمان و ملي‌گرايان لبناني اما تاريخ لبنان را بخشي از تاريخ سرزمين سوريه مي‌دانستند. از نظر آنان لبنان بزرگ يك موجوديت برساخته بود كه توسط قدرتهاي استعمارگر از محيط طبيعي و تاريخي خود جدا شده است (خليل، 2005، 21).
ادامه این مناقشات پیرامون مسئله هویت لبنان كه به تنش های سیاسی و بحران نیز انجامید، برخی شخصیت‌های سیاسی اجتماعی میانه‌رو از هر دو جریان را واداشت تا تلاش هایی را برای كاهش مناقشات تنش‌زا كه چندان سهل و آسان نبود، صورت دهند. آنان سرانجام موفق شدند در سال 1943 پیشنهادی میانه را كه توافق نسبی حامیان دو رویكرد را به دنبال داشت، ارائه كنند كه در قالب '''[[ميثاق ملي|میثاق ملی]]''' مورد تأیید اكثریت رهبران و كنشگران سیاسی اجتماعی مسلمان و مسیحی قرار گرفت. میثاق ملی گر چه در پی سال ها تنش و بحران، آرامش نسبی را پدید آورد، مسئله هویت لبنان اما همچنان مورد مناقشه بوده تاكنون بر سر آن اجماعی پدید نیامده است.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص </ref>


ادامه اين مناقشات پيرامون مسئله هويت لبنان كه به تنشهاي سياسي و بحران نيز انجاميد، برخي شخصيت‌هاي سياسي اجتماعي ميانه‌رو از هر دو جريان را واداشت تا تلاشهايي را براي كاهش مناقشات تنش‌زا كه چندان سهل و آسان نبود، صورت دهند. آنان سرانجام موفق شدند در سال 1943 پيشنهادي ميانه را كه توفق نسبي حاميان دو رويكرد را به دنبال داشت، ارائه كنند كه در قالب '''ميثاق ملي''' مورد تأييد اكثريت رهبران و كنشگران سياسي اجتماعي مسلمان و مسيحي قرار گرفت. ميثاق ملي گر چه در پي سالها تنش و بحران، آرامش نسبي  را پديد آورد، مسئله هويت لبنان اما همچنان مورد مناقشه بوده تاكنون بر سر آن اجماعي پديد نيامده است.
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[جامعه و نظام اجتماعی لبنان]]
* [[طبقات و قشرهای اجتماعی لبنان]]
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۶

مقوله هویت از جمله مسائل عمده مورد مناقشه لبنانی‌ها از دوره قیمومت فرانسه بر این كشور است كه در دوره‌های بعد تاكنون نیز ادامه داشته است. از همان اوان تأسیس لبنان بزرگ دو رویكرد متفاوت در لبنان شكل گرفت كه یكی بر هویت ویژه لبنان تأكید داشت و مدعیان آن عموماً مسیحیان مارونی بودند و دیگر، قائل به هویت عربی لبنان بود كه عمدتاً مسلمانان و ملی‌گرایان عرب از آن دفاع می‌كردند. رویكرد اول به تاریخ لبنان مستقل از محیط عربی و اسلامی باور داشت [۱]. بر اساس همین رویكرد بود كه برخی از مسیحیان هوادار آن از جمله اغناطیوس مبارك رئیس اسقف های مارونی بیروت، از لبنان به عنوان وطن ملی مسیحیان و البته تحت حمایت فرانسه سخن می‌گفتند. [۲] آنان برای اثبات نظریه خود به ریشه‌های فنیقی لبنان استناد می‌كردند و لبنان جدید را احیا شده فینیقیه باستانی معرفی می‌كردند. آنان همچنین فینیقی های باستان را همان لبنانی‌های اولیه می‌دانستند كه هیچ ارتباطی با اعراب نداشتند [۳]. اعراب مسلمان و ملی‌گرایان لبنانی اما تاریخ لبنان را بخشی از تاریخ سرزمین سوریه می‌دانستند. از نظر آنان لبنان بزرگ یك موجودیت برساخته بود كه توسط قدرت های استعمارگر از محیط طبیعی و تاریخی خود جدا شده است [۴].

ادامه این مناقشات پیرامون مسئله هویت لبنان كه به تنش های سیاسی و بحران نیز انجامید، برخی شخصیت‌های سیاسی اجتماعی میانه‌رو از هر دو جریان را واداشت تا تلاش هایی را برای كاهش مناقشات تنش‌زا كه چندان سهل و آسان نبود، صورت دهند. آنان سرانجام موفق شدند در سال 1943 پیشنهادی میانه را كه توافق نسبی حامیان دو رویكرد را به دنبال داشت، ارائه كنند كه در قالب میثاق ملی مورد تأیید اكثریت رهبران و كنشگران سیاسی اجتماعی مسلمان و مسیحی قرار گرفت. میثاق ملی گر چه در پی سال ها تنش و بحران، آرامش نسبی را پدید آورد، مسئله هویت لبنان اما همچنان مورد مناقشه بوده تاكنون بر سر آن اجماعی پدید نیامده است.[۵]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. الصليبی (1991)،ج 1،ص 16
  2. الصليبی (1991)،ج 1،ص 229
  3. الصليبی (1991)،ج 1،ص 216_218
  4. خليل (2005)،ص 21
  5. صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص