ایدئولوژی کمونیستی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
با اینحال، در زیر لوای شعارهای ایدئولوژی مارکسیستی، تغییرات فکری و فرهنگی عمیقی در جریان است که ورود سرمایهداران در بدنهی حکومتی تحت عنوان نیروهای تولیدی پیشرو در دوران جیانگزِمین، و جایگزین شدن مفهوم مبارزهی طبقاتی، با اصطلاح «ساختن جامعهی متوازن» در دوران هوجینتائو، نمونهای از این تغییرات فکری و فرهنگی و حاکم شدن عملگرایی سنتی چینی بر ایدئولوژی کمونیستی در جامعهی کنونی [[چین]] است. | با اینحال، در زیر لوای شعارهای ایدئولوژی مارکسیستی، تغییرات فکری و فرهنگی عمیقی در جریان است که ورود سرمایهداران در بدنهی حکومتی تحت عنوان نیروهای تولیدی پیشرو در دوران جیانگزِمین، و جایگزین شدن مفهوم مبارزهی طبقاتی، با اصطلاح «ساختن جامعهی متوازن» در دوران هوجینتائو، نمونهای از این تغییرات فکری و فرهنگی و حاکم شدن عملگرایی سنتی چینی بر ایدئولوژی کمونیستی در جامعهی کنونی [[چین]] است. | ||
در حال حاضر، [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] [[چین]]، برای پویا نگهداشتن این ایدئولوژی فرسوده و مرده، به جای کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی، اینگونه جایگزینیها را تحت عنوان توسعه و تقویت ایدئولوژیک دنبال میکند. باتوجه به سابقهی جذب و همسانسازی و همگون شدن [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی چین]] و زمینهی کشش حزبی در [[چین]]، میتوان اصلاحات رادیکال بیشتری را تحت نام [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست]] پیشبینی کرد. برای نمونه، [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] میتواند برخی از اندیشههای مذهبی را تحت عنوان عوامل فرهنگی برای ثبات یا پیشرفت اجتماعی جابجا کند، و از این طریق، پیروان ادیان را به عضویت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] در آورد. به هر حال، امکان کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی، ولو در ظاهر، به این زودیها وجود ندارد<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، | در حال حاضر، [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] [[چین]]، برای پویا نگهداشتن این ایدئولوژی فرسوده و مرده، به جای کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی، اینگونه جایگزینیها را تحت عنوان توسعه و تقویت ایدئولوژیک دنبال میکند. باتوجه به سابقهی جذب و همسانسازی و همگون شدن [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی چین]] و زمینهی کشش حزبی در [[چین]]، میتوان اصلاحات رادیکال بیشتری را تحت نام [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست]] پیشبینی کرد. برای نمونه، [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] میتواند برخی از اندیشههای مذهبی را تحت عنوان عوامل فرهنگی برای ثبات یا پیشرفت اجتماعی جابجا کند، و از این طریق، پیروان ادیان را به عضویت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] در آورد. به هر حال، امکان کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی، ولو در ظاهر، به این زودیها وجود ندارد<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، جلد2، ص. 514-517.</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == |
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۷
از نظر خیلی از ناظران خارجی و داخلی چین، در این کشور کمونیسم مرده یا صرفا به الفاظی بدون مفهوم تبدیل شده است. اما نباید فراموش کرد که حیات سیاسی و حاکمیت حزب کمونیست چین به این ایدئولوژی شدیداً وابسته است. این ایدئولوژی به حاکمیت حزب کمونیست مشروعیت بخشیده و ادعای به ظاهر پیروی از آن به رژیم فعلی ادعای میراثداری حزب کمونیست دوران انقلاب را میدهد. البته، در کشوری که دارای تاریخی طولانی است، تنها داشتن رشد بالای اقتصادی نمیتواند به اندازهی کافی منشأ حاکمیت و حق مشروعیت باشد، به ویژه اگر این رشد اقتصادی، مشکلات اجتماعی زیاد، از جمله نرخ بالای بیکاری، رشد فاصلهی طبقاتی، افزایش فساد در میان مقامات دولتی، و آلودگی محیط زیست گرفتار شده باشد.
تأکید بیش از پیش حزب بر میراثداری از انقلاب کمونیستی و ادعای اینکه دلیل رشد و توسعهی اقتصادی و رفاه اجتماعی کنونی از دستاوردهای پیروی از سوسیالیسم است از یک سو، و هم چنین، اقدامات نمایشی عمومی رهبران کنونی حزب، در باز دید از اماکن و نمادهای دوران «انقلاب» و جنگ ضد ژاپنی از سوی دیگر، دلیلی بر نیاز آنان به تداوم مشروعیت حاکمیت حزب کمونیست در جامعهی چین امروز با توسل به ایدئولوژی کمونیستی است. به نظر میآید روند این بازدیدها به مشغولیتی برای جوانان و میانسالان چینی تبدیل شده است که مسیر پیادهروی بزرگ ارتش سرخ در دههی 1930 را به پیمایند. کمیتهی مرکزی حزب و ادارت مختلف دولتی و اتحادیههای کارگری تلاش تبلیغاتی زیادی را به عمل میآورند تا این «گردشگری سرخ» و انتشار کتاب، و برپا کردن برنامههای فرهنگی، هنری و تبلیغاتی در این زمینه را با هدف بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی هرچه بیشتر گسترش دهند. به نظر میرسد بسیاری از جوانان و میانسالان شرکتکننده در این گردشگری سرخ، صادقانه به دنبال یافتن معنا و درک واقعی از خود و ملت خود هستند.
اختصاص بودجههای کلان به اساتید دانشگاهها و تئوریسینهای حزبی، به ویژه پس از حادثهی میدان تیانآن من و کشتار دانشجویان، برای اجرای پروژههای مطالعاتی و انتشاراتی در زمینهی پیشبرد مارکسیسم، لنینیسم و مائوئیسم به منظور بهروز کردن کتابهای درسی، کتابهای عمومی، و ویژهنامههای مخصوص پیرامون این ایدئولوژی نیز با همین هدف صورت میگیرد. به هر حال، امروزه انجام اینگونه پژوهشها نه تنها برای حزب کمونیست، بلکه برای مؤسسات پژوهشی و مدارس و دانشکدههای حزبی و اساتید و تئوریسینهای مارکسیستی منافع سیاسی، مادی و شغلی بسیاری به وجود آورده است. در زمانی که هزینهی انتشار کتابهای علمی برای اساتید مدام در حال افزایش است، متخصصان کمونیستی منابع مالی سرشاری برای کارهایشان در اختیار دارند و بسیاری از مدارس حزبی استانی امکانات فیزیکی خود را بالا برده و حقوق و مزایای استادان را افزایش دادهاند. لذا، در کنار سیاستمداران حزبی، محققان، تئوریسینها، اساتید مدارس و دانشگاههای حزبی، گروههای دارای منافع بزرگی را تشکیل میدهند که نباید هنگام ترسیم نمودارهای توسعهی فرهنگی و تغییر و تحولات فکری جامعه، آنها را نادیده گرفت.
در سطوح عمومی میز نفوذ اندیشههای مائو به طرق مختلف حفظ شده است. برای نمونه، در سرتاسر چین، صدها، اگر نگوییم هزارها «بناهای یاد بود» احترام میراث صدر مائو نگهداری میشود. این اماکن درست مانند معابد مذاهب عامهای، توسط مردم روستاها ساخته شده و بدون هزینهی دولتی از آنها مراقبت میشود. شواهد نشان میدهند که در خلأ معنوی موجود، صدر مائو در حال تبدیل شدن به «خدای واقعی» و پیوستن به معابد خدایان ادیان عامیانهی سنتی چین است و مجسمههای مائو همچانان در ساختمانهای ادارت دولتی، و ورودی دانشگاهها سرِپا هستند.
با اینحال، در زیر لوای شعارهای ایدئولوژی مارکسیستی، تغییرات فکری و فرهنگی عمیقی در جریان است که ورود سرمایهداران در بدنهی حکومتی تحت عنوان نیروهای تولیدی پیشرو در دوران جیانگزِمین، و جایگزین شدن مفهوم مبارزهی طبقاتی، با اصطلاح «ساختن جامعهی متوازن» در دوران هوجینتائو، نمونهای از این تغییرات فکری و فرهنگی و حاکم شدن عملگرایی سنتی چینی بر ایدئولوژی کمونیستی در جامعهی کنونی چین است.
در حال حاضر، حزب کمونیست چین، برای پویا نگهداشتن این ایدئولوژی فرسوده و مرده، به جای کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی، اینگونه جایگزینیها را تحت عنوان توسعه و تقویت ایدئولوژیک دنبال میکند. باتوجه به سابقهی جذب و همسانسازی و همگون شدن فرهنگ سنتی چین و زمینهی کشش حزبی در چین، میتوان اصلاحات رادیکال بیشتری را تحت نام کمونیست پیشبینی کرد. برای نمونه، حزب کمونیست میتواند برخی از اندیشههای مذهبی را تحت عنوان عوامل فرهنگی برای ثبات یا پیشرفت اجتماعی جابجا کند، و از این طریق، پیروان ادیان را به عضویت حزب کمونیست در آورد. به هر حال، امکان کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیستی، ولو در ظاهر، به این زودیها وجود ندارد[۱].
نیز نگاه کنید به
جریان ها و گروه های موثر فکری و فرهنگی در چین معاصر؛ حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد2، ص. 514-517.