مسیحیت پس از استقرار حزب کمونیست در چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:China-church-677800.jpg|بندانگشتی|کلیساهای زیر زمینی]] | [[پرونده:China-church-677800.jpg|بندانگشتی|کلیساهای زیر زمینی]] | ||
با [[استقرار جمهوری خلق چین]] تحت حاکمیت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]]، تمام مسیونرهای خارجی بهصورت دسته جمعی از [[چین]] رفتند و کلیساهای محلی را با مدیریت خود رها ساختند. این واقعه موجب توسعهی پروتستان بومی چینی و حرکت به سمت، خود مدیریتی، خود حمایتی و خود تبلیغی شد. در این شرایط جبههی کلیسای میهن پرستان(Patriotic Church)«کلیسای سه خودی(Three – self churches)» (خود مدیریتی، خود حمایتی و خود تبلیغی ) تقویت شد. بسیاری از شاخههای اصلی پروتستان این سه اصل را حتی سریعتر از جنبش سه اصل متکی به خود(1951) طرفدار دولت پذیرفتند، اگرچه برخی از [[مسیحیت در چین|مسیحیان انجیلی]] در برابر این حرکت مقاومت کردند. در این جریان کاتولیکها که تابع دستور واتیکان بودند، از [[مسیحیت در چین|پروتستانها]] و انجیلیها که مستقلانه عمل میکردند صدمات بیشتری را متحمل شدند. درسال 1957میلادی، واتیکان به دلیل اختلافات سیاسی و اعتقادی، سفارت خود در [[پکن]] را بست و نمایندگی سیاسی خود را به | با [[استقرار جمهوری خلق چین]] تحت حاکمیت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]]، تمام مسیونرهای خارجی بهصورت دسته جمعی از [[چین]] رفتند و کلیساهای محلی را با مدیریت خود رها ساختند. این واقعه موجب توسعهی پروتستان بومی چینی و حرکت به سمت، خود مدیریتی، خود حمایتی و خود تبلیغی شد. در این شرایط جبههی کلیسای میهن پرستان(Patriotic Church)«کلیسای سه خودی(Three – self churches)» (خود مدیریتی، خود حمایتی و خود تبلیغی ) تقویت شد. بسیاری از شاخههای اصلی پروتستان این سه اصل را حتی سریعتر از جنبش سه اصل متکی به خود(1951) طرفدار دولت پذیرفتند، اگرچه برخی از [[مسیحیت در چین|مسیحیان انجیلی]] در برابر این حرکت مقاومت کردند. در این جریان کاتولیکها که تابع دستور واتیکان بودند، از [[مسیحیت در چین|پروتستانها]] و انجیلیها که مستقلانه عمل میکردند صدمات بیشتری را متحمل شدند. درسال 1957میلادی، واتیکان به دلیل اختلافات سیاسی و اعتقادی، سفارت خود در [[پکن]] را بست و نمایندگی سیاسی خود را به تایوان منتقل نمود[i]. در زمان [[اجرای انقلاب فرهنگی در چین|انقلاب ویرانگر فرهنگی]](1966-1976)، تمامی سازمانها و فعالیتهای دینی متوقف و به شکل زیر زمینی در آمدند، به نحوی که در ظاهر به نظر میرسید دیگر هیچ دینی در [[چین]] وجود ندارد. دولت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیستی]] رابطهی دیپلماتیک خود را هم با واتیکان قطع نمود و هنوز هم رابطهی سیاسی میان واتیکان و [[پکن]] بر قرار نیست. [[پکن]]، شرط برقراری رابطه با واتیکان را عدم مداخلهی واتیکان در امور مسیحیان کاتولیک چینی و قطع رابطه با تایوان اعلام کرده که تاکنون روی تحقق این شرایط و برقراری رابطه توافقی حاصل نشده است. اگرچه حاکمان چینی تلاش کردند طی چند دهه سازمانهای مذهبی را تحت انقیاد و کنترل [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] درآورند، ولی [[مسیحیت در چین|مسیحیان چینی]] همچون پیروان سایر ادیان، در این مدت توانستند تجربه و هنر مدیریت حفظ و هدایت پیروان کلیسا را به دست آورند. | ||
ممنوعیت فعالیت کلیساهای متعلق به گروه(TSMP(Three-self patriotic movment)) در سال 1976، باعث شکلگیری فعالیتهای زیرزمینی و کلیساهای غیر قانونی خانگی شد. این ممنوعیت تا پس از مرگ [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] ادامه یافت و در سال 1979، پس از اجرای اصلاحات، این گروه مجددا اجازهی فعالیت یافت. واقعیت رشد [[مسیحیت در چین|مسیحیت]] وقتی آشکار شد که [[اجرای انقلاب فرهنگی در چین|دوران سیاه انقلاب فرهنگی]] به پایان رسید و جهان تازه متوجه شد که روند عبادت و پرستش تحت شرایط سخت حاکمیت بریگاردهای سرخ [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] نه تنها متوقف نشده، بلکه به رشد فوق العادهی خود نیز ادامه داده است<ref name=":02">چینگ، جولیا (1383).مترجم حمید رضا ارشدی، ادیان [[چین]]. از منشورات باز شناسی اسلام و ایران: نشر باز</ref>. | ممنوعیت فعالیت کلیساهای متعلق به گروه(TSMP(Three-self patriotic movment)) در سال 1976، باعث شکلگیری فعالیتهای زیرزمینی و کلیساهای غیر قانونی خانگی شد. این ممنوعیت تا پس از مرگ [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] ادامه یافت و در سال 1979، پس از اجرای اصلاحات، این گروه مجددا اجازهی فعالیت یافت. واقعیت رشد [[مسیحیت در چین|مسیحیت]] وقتی آشکار شد که [[اجرای انقلاب فرهنگی در چین|دوران سیاه انقلاب فرهنگی]] به پایان رسید و جهان تازه متوجه شد که روند عبادت و پرستش تحت شرایط سخت حاکمیت بریگاردهای سرخ [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] نه تنها متوقف نشده، بلکه به رشد فوق العادهی خود نیز ادامه داده است<ref name=":02">چینگ، جولیا (1383).مترجم حمید رضا ارشدی، ادیان [[چین]]. از منشورات باز شناسی اسلام و ایران: نشر باز</ref>. |
نسخهٔ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱
با استقرار جمهوری خلق چین تحت حاکمیت حزب کمونیست، تمام مسیونرهای خارجی بهصورت دسته جمعی از چین رفتند و کلیساهای محلی را با مدیریت خود رها ساختند. این واقعه موجب توسعهی پروتستان بومی چینی و حرکت به سمت، خود مدیریتی، خود حمایتی و خود تبلیغی شد. در این شرایط جبههی کلیسای میهن پرستان(Patriotic Church)«کلیسای سه خودی(Three – self churches)» (خود مدیریتی، خود حمایتی و خود تبلیغی ) تقویت شد. بسیاری از شاخههای اصلی پروتستان این سه اصل را حتی سریعتر از جنبش سه اصل متکی به خود(1951) طرفدار دولت پذیرفتند، اگرچه برخی از مسیحیان انجیلی در برابر این حرکت مقاومت کردند. در این جریان کاتولیکها که تابع دستور واتیکان بودند، از پروتستانها و انجیلیها که مستقلانه عمل میکردند صدمات بیشتری را متحمل شدند. درسال 1957میلادی، واتیکان به دلیل اختلافات سیاسی و اعتقادی، سفارت خود در پکن را بست و نمایندگی سیاسی خود را به تایوان منتقل نمود[i]. در زمان انقلاب ویرانگر فرهنگی(1966-1976)، تمامی سازمانها و فعالیتهای دینی متوقف و به شکل زیر زمینی در آمدند، به نحوی که در ظاهر به نظر میرسید دیگر هیچ دینی در چین وجود ندارد. دولت کمونیستی رابطهی دیپلماتیک خود را هم با واتیکان قطع نمود و هنوز هم رابطهی سیاسی میان واتیکان و پکن بر قرار نیست. پکن، شرط برقراری رابطه با واتیکان را عدم مداخلهی واتیکان در امور مسیحیان کاتولیک چینی و قطع رابطه با تایوان اعلام کرده که تاکنون روی تحقق این شرایط و برقراری رابطه توافقی حاصل نشده است. اگرچه حاکمان چینی تلاش کردند طی چند دهه سازمانهای مذهبی را تحت انقیاد و کنترل حزب کمونیست درآورند، ولی مسیحیان چینی همچون پیروان سایر ادیان، در این مدت توانستند تجربه و هنر مدیریت حفظ و هدایت پیروان کلیسا را به دست آورند.
ممنوعیت فعالیت کلیساهای متعلق به گروه(TSMP(Three-self patriotic movment)) در سال 1976، باعث شکلگیری فعالیتهای زیرزمینی و کلیساهای غیر قانونی خانگی شد. این ممنوعیت تا پس از مرگ مائو ادامه یافت و در سال 1979، پس از اجرای اصلاحات، این گروه مجددا اجازهی فعالیت یافت. واقعیت رشد مسیحیت وقتی آشکار شد که دوران سیاه انقلاب فرهنگی به پایان رسید و جهان تازه متوجه شد که روند عبادت و پرستش تحت شرایط سخت حاکمیت بریگاردهای سرخ مائو نه تنها متوقف نشده، بلکه به رشد فوق العادهی خود نیز ادامه داده است[۱].
در سال 1982، آمار رسمی جمعیت کاتولیکها و پروتستانها هرکدام 3 میلیون نفر اعلام شده بود، در حالی که در سال 1992، طبق یک آمار غیر رسمی، جمعیت مسیحیان چین مجموعا بیش از 30 میلیون نفر برآورد شد که نشان از رشد شگفت انگیز مسیحیت در دوران کمونیستی داشت[۱]. اگرچه برخی معتقد بودند انقلاب فرهنگی و فشار حد اکثری حزب کمونیست به مسیحیان به حیات مسیحیت در این کشور پایان داد، ولی مسیحیت در همان دوران خفقان، با تمام تنوع و شاخههایش در این جامعه ریشه دوانده و تقویت شد و روشهایی برای حفظ خود و پیروانش تجربه کرد.
در حقیقت، انقلاب فرهنگی، دو خدمت بزرگ به دین در جامعهی چین کرد: نخست، مردم چین را با یک خلأ فکری و معنوی روبرو ساخت که آنها را هرچه بیشتر مشتاق پرکردن این خلأ کرده است. دوم، آیینها و ادیان سنتی و بومی چین را چنان تضعیف و از جذابیت و پویایی انداخت که دیگر هیچکس رغبت روی آوردن به آنها را ندارد[۲][۳].
نیز نگاه کنید به
پاورقی
[i] - در حال حاضر در تایوان 724 کلیسای کاتولیک، 682 کشیش مرتبط با واتیکان، 1052 راهبه و 300هزار مسیحی کاتولیک زندگی میکنند.