نظام فرهنگی گرجستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''فصل پنجم: نظام فرهنگی'''
[[گرجستان]] در حد فاصل دو قاره اروپا و آسیا قرار گرفته و تأثیر این موقعیت جغرافیایی در شکل‌گیری تمدن مردم [[گرجستان]] تبلوری از نفوذ فرهنگ‌های شرقی و غربی است. در روزگاران کهن، ساکنان این کشور با مناطق همجوار خود منطقه فرهنگی واحدی را تشکیل می‌دادند که به فرهنگ «کورا ارس» معروف بود. گرجی‌ها خود را «کارتولی» می‌نامند. ریشه اصلی این نام را باید در نواحی مرکزی [[گرجستان]] شرقی جستجو کرد. کارتولی یعنی کسی که در سرزمین کارتلی زندگی می‌کند. طی قرون و اعصار این نام پایه و اساسی برای شکل‌گیری واژه مرکب «ساکارتولو» شد که نام محلی [[گرجستان]] است. گرجی‌ها از اواخر دوران پارینه سنگی در سرزمین‌های قفقاز جنوبی می‌زیسته‌اند و در همین سرزمین‌ها بود که ساختار ملت گرجی شکل گرفت این ملت از قبایل گوناگون کارتولی تشکیل شده بود. جمعیت اینان به تدریج افزایش یافته و در نتیجه در بخش‌های وسیع‌تری سکنی گزیدند. بدنبال این فرایندها، وحدت اولیه قوم کارتولی در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد از هم گسست و به سه شاخه تقسیم شدند. متعاقب آن گویش‌های سه گانه «اسوانتی» «مگرلی» و «کارت» شکل گرفت و توسعه یافت، بخشی از قبایل اسوان در نواحی کوهستانی غرب قفقاز و بخشی از آن‌ها در سرزمینی که بعداً [[آبخازیا]] نام گرفت سکنی گزیدند. قبایل مگرل تمامی [[گرجستان]] غربی و کرانه‌های جنوب شرقی دریای سیاه را اشغال کردند. قبایل کارت در نواحی شرقی و جنوب شرقی [[گرجستان]] که همان [[گرجستان]] تاریخی است متوطن شدند.


[[گرجستان]] به دو بخش اصلی [[گرجستان]] شرقی و غربی تقسیم می‌شود که هرکدام با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی، سیمای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود را دارد. به همین دلیل از هزاره دوم پیش از میلاد دو نوع خرده فرهنگ در درون فرهنگی [[گرجستان]] مشاهده شده که فرهنگ خاصی [[گرجستان]] غربی را «فرهنگ کولخی» و فرهنگ [[گرجستان]] شرقی را «فرهنگ ایبریایی» نامیده‌اند.


'''سير تحولات فرهنگي'''
دو فرهنگ یاد شده موجب شکل گیری دو اتحادیه اصلی [[گرجستان]] یعنی اتحادیه [[گرجستان]] غربی (متشکل از قبایل مگرل، چان واسوان) و [[گرجستان]] شرقی (متشکل از قبایل مختلف کارت) گردید که بعدها پایه دو ایالت [[گرجستان]] بر این اساس پی‌ریزی شد. از این پس، قلمرو سلطنت کولخی، [[گرجستان]] غربی و قلمرو سلطنت کارتلی یا ایبریایی، [[گرجستان]] شرقی بود.


[[گرجستان]] در حد فاصل دو قاره اروپا و آسيا قرار گرفته و تأثير اين موقعيت جغرافيايي در شكلگيري تمدن مردم گرجستان تبلوري از نفوذ فرهنگهاي شرقي و غربي است. در روزگاران كهن، ساكنان اين كشور با مناطق همجوار خود منطقه فرهنگي واحدي را تشكيل مي دادند كه به فرهنگ "كورا  ارس" معروف بود. گرجي ها خود را "كارتولي" مي نامند. ريشه اصلي اين نام را بايد در نواحي مركزي گرجستان شرقي جستجو كرد. كارتولي يعني كسي كه در سرزمين كارتلي زندگي مي كند. طي قرون و اعصار اين نام پايه و اساسي براي شكل گيري واژه مركب "ساكارتولو" شد كه نام محلي گرجستان است. گرجي ها از اواخر دوران پارينه سنگي در سرزمين هاي قفقاز جنوبي مي زيسته اند و در همين سرزمين ها بود كه ساختار ملت گرجي شكل گرفت اين ملت از قبايل گوناگون كارتولي تشكيل شده بود. جمعيت اينان به تدريج افزايش يافته و در نتيجه در بخش هاي وسيعتري سكني گزيدند. بدنبال اين فرايندها، وحد ت اوليه قوم كارتولي در اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد از هم گسست و به سه شاخه تقسيم شدند. متعاقب آن گويش هاي سه گانه "اسوانتي" "مگرلي" و "كارت" شكل گرفت و توسعه يافت، بخشي از قبايل اسوان در نواحي كوهستاني غرب قفقاز و بخشي از آنها در سرزميني كه بعداً آبخازيا نام گرفت سكني گزيدند. قبايل مگرل تمامي گرجستان غربي و كرانه هاي جنوب شرقي درياي سياه را اشغال كردند. قبايل كارت در نواحي شرقي و جنوب شرقي گرجستان كه همان گرجستان تاريخي است متوطن شدند.
شرایط مناسب و مستعد جغرافیایی و اقلیمی [[گرجستان]]، قرار گرفتن آن در بین دو قاره اروپا و آسیا و دو حوزه دریایی بزرگ (دریای سیاه و دریای خزر)، و نیز واقع شدن آن در مرز دو حوزه دینی مهم اسلام و مسیحیت موجب شده است تا این کشور از بامداد تاریخ تاکنون مورد توجه جهانیان و محل مواجهه تمدن‌ها و فرهنگ‌ها باشد در قرون گذشته بویژه قرن 13 و 12 میلادی [[تفلیس]] یکی از مهم‌ترین مراکز فرهنگی بشمار می‌آمده است. رجال گرجی در دوره اتحاد شوروی، در مقایسه با سایر اتحاد جماهیر قفقاز، از اهمیت بیش‌تری در امور فرهنگی و سیاسی برخوردار بودند. استالین رهبر کمونیست غیر روسی شوروی سابق، یک فرد گرجی بود. روستاولی، چاوچاوادزه و ده‌ها تن دیگر از ادیبان و دانشمندان گرجی نام‌های آشنایی در قلمرو شوروی سابق و نیز در مقیاس‌های جهانی هستند. مکاتب علمی [[گرجستان]] از شهرت جهانی برخوردار است. نیکولوز موسخلی شویلی از جمله کسانی است که مکتب علمی خاصی را بنیان در اتحاد شوروی (Elasticity) نهاده است. وی بنیان‌گذار مکتب تئوری ریاضی ارتجاع است.


گرجستان به دو بخش اصلي گرجستان شرقي و غربي تقسيم مي شود كه هركدام با توجه به شرايط اقليمي و محيط ي، سيما ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگ ي خاص خود را دارد. به همين دليل از هزار ه دوم پيش از ميلاد دو نوع خرده فرهنگ در درون فرهنگي گرجستان مشاهده شده كه فرهنگ خاصي گرجستان غربي را "فرهنگ كولخي " و فرهنگ گرجستان شرقي را "فرهنگ ايبريايي " ناميده اند.
=== تأثیر و تأثر فرهنگ‌ها ===
[[گرجستان]] بین سلسله جبال قفقاز و بخش باختری قفقاز جنوبی واقع است. این سرزمین بسیار زیبا با مردمی نجیب و مهمان‌نواز و فرهنگ دوست در منطقه قفقاز است. این کشور از غرب تا دریای سیاه امتداد دارد و از این طریق با فرهنگ‌های ملل غربی جهان باستان (یونان و روم) پیوند داشته است. در جنوب و جنوب غربی با ملل ترک آسیای صغیر همسایه است که زمانی قدرت برتر منطقه بوده‌اند. از شرق، توسط قلمرو آذربایجان با ایران ارتباط داشته و سا‌ل‌های متمادی تحت تأثیر فرهنگ یکدیگر بوده‌اند به طوری که در زبان معاصر گرجی تعداد زیادی از واژگان پارسی وجود دارد.


دو فرهنگ ياد شده موجب شكل گيري دو اتحادي ه اصلي گرجستان يعني اتحاديه گرجستان غربي (متشكل از قبايل مگرل، چان واسوان ) و گرجستان شرقي (متشكل از قبايل مختلف كارت ) گرديد كه بعدها پايه دو ايالت گرجستا ن بر اين اساس پي ريزي شد. از اين پس، قلمرو سلطنت كولخي، گرجستان غربي و قلمرو سلطنت كارتلي يا ايبريايي، گرجستان شرقي بود.
گرجی‌ها با برخورداری از موقعیت جغرافیایی خود توانسته‌اند در طو ل تاریخ ضمن حفظ هویت ملی و فرهنگی خود بر غنای فرهنگی بی‌افزایند. اگرچه موقعیت چهارراهی این سرزمین سبب عبور فاتحان تاریخ از غرب به شرق و از شرق به غرب و در نتیجه دستیازی و در بسیاری موارد ویرانی این سرزمین توسط بیگانگان شده است. [[گرجستان]] به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود طی اعصار و قرون متمادی عرصه کشمکش‌ها و رقابت‌های دولت‌های پر قدرت عصر بوده و در دل یکی از حساس‌ترین مناطق دستخوش تلاطمات گوناگون سیاسی و مذهبی و اقتصادی جای داشته است. [[گرجستان]] یکی از چند کشوری است که پیوسته در معرض داد و ستد فکری و فرهنگی شرق و غرب بوده و از هر دو منبع سرشار علم و فرهنگ الهام می‌گرفته است. گرجیان در سراسر تاریخ ممتد خود، نو جو و نویسنده بودند، ولی همواره سعی می‌کردند که پای بند به اصالت قومی خود باشند و عناصر نو را با مبادی ریشه‌دار وفق دهند و به آن پیوند زنند. آنان بدین سان فرهنگ مادی و معنوی ویژه گرجی را که از خصوصیات فرهنگ ملی بهره‌مند است به وجود آورده‌اند.


شرايط مناسب و مستعد جغرافيايي و اقليمي گرجستان، قرار گرفتن آن در بين دو قاره اروپا و آسيا و دو حوزه دريايي بزرگ (درياي سياه و درياي خزر)، و نيز واقع شدن آن در مرز دو حوزه ديني مهم اسلام و مسيحيت موجب شده است تا اين كشور از بامداد تاريخ تاكنون مورد توجه جهانيان و محل مواجهه تمدنها و فرهنگها باشد در قرون گذشته بويژه قرن 13 و 12 ميلادي تفليس يكي از مهمترين مراكز فرهنگي بشمار مي آمده است. رجال گرجي در دور ه اتحاد شورو ي، در مقايسه با ساير اتحاد جماهير قفقاز، از اهميت بيشتري در امور فرهنگ ي و سياس ي برخوردار بودند. استالين رهبر كمونيست غير روس ي شورو ي سابق، يك فرد گرجي بود. روستاولي، چاوچاوادزه و ده ها تن ديگر از اديبان و دانشمندان گرجي نام هاي آشنايي در قلمرو شورو ي سابق و نيز در مقياس هاي جهاني هستند. مكاتب علمي گرجستان از شهرت جهاني برخوردار است. نيكولوز موسخلي شويلي از جمله كساني است كه مكتب علمي خاصي را بنيان در اتحاد شوروي (Elasticity) نهاده است. وي بنيان گذار مكتب تئوري رياضي ارتجاع است.
علیرغم سیاست حاکم بر اتحاد شوروی سابق، که عمدتاً در جهت تضعیف و نابودی هویت ملیت‌ها برنامه‌ریزی شده بود، گرجی‌ها در وفاداری به هویت ملی خود مقاومت زیادی از خود نشان دادند. مخالفت با سیاست «روسی‌سازی» هیات حاکمه شوروی سابق در سال 1956، تظاهرات خیابانی در اعتراض به قانون اساسی جدید شوروی در سال 1978 که در آن از به رسمیت شناخته شدن زبان گرجی سخنی به میان نیامده بود و موفقیت گرجی‌ها به گنجاندن خواسته خود در قانون اساسی جدید از نمونه‌هایی است که می‌توان به آن اشاره کرد. به طور کلی به علت فرهنگ بالای این جمهوری، گرجی‌ها مایل هستند خود را در زمره ممالک اروپایی بدانند و هم اکنون نیز گرایش فرهنگی و سیاسی آنان بیش‌تر به سمت اروپاست. به طور کلی فرهنگ گرجی‌ها را می‌توان متأثر از یونان باستان، امپراتوری روم، امپراتوری بیزانس و در عصر حاضر امپراتوری [[روسیه]] دانست که به اروپایی شدن فرهنگ گرجی کمک کرده است.
 
 
'''تأثير و تأثر فرهنگها'''
 
گرجستان بين سلسله جبال قفقاز و بخش باختري قفقاز جنوبي واقع است. اين سرزمين بسيار زيبا با مردمي نجيب و مهمان نواز و فرهنگ دوست در منطقه قفقاز است. اين كشور از غرب تا درياي سياه امتداد دارد و از اين طريق با فرهنگ هاي ملل غربي جهان باستان (يونان و روم) پيوند داشته است. در جنوب و جنوب غربي با ملل ترك آسياي صغير همسايه است كه زماني قدرت برتر منطقه بوده اند. از شرق، توسط قلمرو آذربايجان با ايران ارتباط داشته و سا لهاي متمادي تحت تأثير فرهنگ يكديگر بوده اند به طوري كه در زبان معاصر گرجي تعداد زيادي از واژگان پارسي وجود دارد.
 
گرجي ها با برخورداري از موقعيت جغرافيايي خود توانسته اند در طو ل تاريخ ضمن حفظ هويت ملي و فرهنگي خود بر غناي فرهنگي بيافزايند. اگرچه موقعيت چهارراهي اين سرزمين سبب عبور فاتحان تاريخ از غرب به شرق و از شرق به غرب و در نتيجه دستيازي و در بسياري موارد ويراني اين سرزمين توسط بيگانگان شده است. گرجستان به علت موقعيت خاص جغرافيايي خود طي اعصار و قرو ن متمادي عرصة كشمكش ها و رقابت هاي دولت هاي پر قدرت عصر بوده و در دل يكي از حساس ترين مناطق دستخوش تلاطمات گوناگون سياسي و مذهبي و اقتصادي جاي داشته است. گرجستان يكي از چند كشوري است كه پيوسته در معر ض داد و ستد فكري و فرهنگي شرق و غرب بوده و از هر دو منبع سرشار علم و فرهنگ الهام مي گرفته است. گرجيان در سراسر تاريخ ممتد خود، نو جو و نويسنده بودند، ولي همواره سعي مي كردند كه پاي بند به اصالت قومي خود باشند و عناصر نو را با مبادي ريشه دار وفق دهند و به آن پيوند زنند. آنان بدين سان فرهنگ مادي و معنوي ويژه گرجي را كه از خصوصيات فرهنگ ملي بهره مند است به وجود آورده اند.
 
عليرغم سياست حاكم بر اتحاد شوروي سابق، ك ه عمدتاً در جهت تضعيف و نابودي هويت مليتها برنامه ريزي شده بود، گرجيها در وفاداري به هويت ملي خود مقاومت زيادي از خود نشان دادند. مخالفت با سياست "روسي سازي " هيات حاكمه شوروي سابق در سال 1956، تظا[[هرات]] خياباني در اعترا ض به قانون اساسي جديد شوروي در سا ل 1978 كه در آن از به رسميت شناخته شدن زبان گرجي سخني به ميان نيامده بود و موفقيت گرجي ها به گنجاندن خواسته خود در قانو ن اساسي جديد از نمونه هايي است كه مي توان به آن اشاره كرد. به طور كلي به علت فرهنگ بالاي اين جمهوري، گرجي ها مايل هستند خود را در زمره ممالك اروپايي بدانند و هم اكنون نيز گرايش فرهنگي و سياسي آنان بيشتر به سمت اروپاست. به طور كلي فرهنگ گرجي ها را ميتوان متأثر از يونان باستان، امپراتوري روم، امپراتوري بيزانس و در عصر حاضر امپراتوري روسيه دانست كه به اروپايي شدن فرهنگ گرجي كمك كرده است.

نسخهٔ ‏۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۶

گرجستان در حد فاصل دو قاره اروپا و آسیا قرار گرفته و تأثیر این موقعیت جغرافیایی در شکل‌گیری تمدن مردم گرجستان تبلوری از نفوذ فرهنگ‌های شرقی و غربی است. در روزگاران کهن، ساکنان این کشور با مناطق همجوار خود منطقه فرهنگی واحدی را تشکیل می‌دادند که به فرهنگ «کورا ارس» معروف بود. گرجی‌ها خود را «کارتولی» می‌نامند. ریشه اصلی این نام را باید در نواحی مرکزی گرجستان شرقی جستجو کرد. کارتولی یعنی کسی که در سرزمین کارتلی زندگی می‌کند. طی قرون و اعصار این نام پایه و اساسی برای شکل‌گیری واژه مرکب «ساکارتولو» شد که نام محلی گرجستان است. گرجی‌ها از اواخر دوران پارینه سنگی در سرزمین‌های قفقاز جنوبی می‌زیسته‌اند و در همین سرزمین‌ها بود که ساختار ملت گرجی شکل گرفت این ملت از قبایل گوناگون کارتولی تشکیل شده بود. جمعیت اینان به تدریج افزایش یافته و در نتیجه در بخش‌های وسیع‌تری سکنی گزیدند. بدنبال این فرایندها، وحدت اولیه قوم کارتولی در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد از هم گسست و به سه شاخه تقسیم شدند. متعاقب آن گویش‌های سه گانه «اسوانتی» «مگرلی» و «کارت» شکل گرفت و توسعه یافت، بخشی از قبایل اسوان در نواحی کوهستانی غرب قفقاز و بخشی از آن‌ها در سرزمینی که بعداً آبخازیا نام گرفت سکنی گزیدند. قبایل مگرل تمامی گرجستان غربی و کرانه‌های جنوب شرقی دریای سیاه را اشغال کردند. قبایل کارت در نواحی شرقی و جنوب شرقی گرجستان که همان گرجستان تاریخی است متوطن شدند.

گرجستان به دو بخش اصلی گرجستان شرقی و غربی تقسیم می‌شود که هرکدام با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی، سیمای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود را دارد. به همین دلیل از هزاره دوم پیش از میلاد دو نوع خرده فرهنگ در درون فرهنگی گرجستان مشاهده شده که فرهنگ خاصی گرجستان غربی را «فرهنگ کولخی» و فرهنگ گرجستان شرقی را «فرهنگ ایبریایی» نامیده‌اند.

دو فرهنگ یاد شده موجب شکل گیری دو اتحادیه اصلی گرجستان یعنی اتحادیه گرجستان غربی (متشکل از قبایل مگرل، چان واسوان) و گرجستان شرقی (متشکل از قبایل مختلف کارت) گردید که بعدها پایه دو ایالت گرجستان بر این اساس پی‌ریزی شد. از این پس، قلمرو سلطنت کولخی، گرجستان غربی و قلمرو سلطنت کارتلی یا ایبریایی، گرجستان شرقی بود.

شرایط مناسب و مستعد جغرافیایی و اقلیمی گرجستان، قرار گرفتن آن در بین دو قاره اروپا و آسیا و دو حوزه دریایی بزرگ (دریای سیاه و دریای خزر)، و نیز واقع شدن آن در مرز دو حوزه دینی مهم اسلام و مسیحیت موجب شده است تا این کشور از بامداد تاریخ تاکنون مورد توجه جهانیان و محل مواجهه تمدن‌ها و فرهنگ‌ها باشد در قرون گذشته بویژه قرن 13 و 12 میلادی تفلیس یکی از مهم‌ترین مراکز فرهنگی بشمار می‌آمده است. رجال گرجی در دوره اتحاد شوروی، در مقایسه با سایر اتحاد جماهیر قفقاز، از اهمیت بیش‌تری در امور فرهنگی و سیاسی برخوردار بودند. استالین رهبر کمونیست غیر روسی شوروی سابق، یک فرد گرجی بود. روستاولی، چاوچاوادزه و ده‌ها تن دیگر از ادیبان و دانشمندان گرجی نام‌های آشنایی در قلمرو شوروی سابق و نیز در مقیاس‌های جهانی هستند. مکاتب علمی گرجستان از شهرت جهانی برخوردار است. نیکولوز موسخلی شویلی از جمله کسانی است که مکتب علمی خاصی را بنیان در اتحاد شوروی (Elasticity) نهاده است. وی بنیان‌گذار مکتب تئوری ریاضی ارتجاع است.

تأثیر و تأثر فرهنگ‌ها

گرجستان بین سلسله جبال قفقاز و بخش باختری قفقاز جنوبی واقع است. این سرزمین بسیار زیبا با مردمی نجیب و مهمان‌نواز و فرهنگ دوست در منطقه قفقاز است. این کشور از غرب تا دریای سیاه امتداد دارد و از این طریق با فرهنگ‌های ملل غربی جهان باستان (یونان و روم) پیوند داشته است. در جنوب و جنوب غربی با ملل ترک آسیای صغیر همسایه است که زمانی قدرت برتر منطقه بوده‌اند. از شرق، توسط قلمرو آذربایجان با ایران ارتباط داشته و سا‌ل‌های متمادی تحت تأثیر فرهنگ یکدیگر بوده‌اند به طوری که در زبان معاصر گرجی تعداد زیادی از واژگان پارسی وجود دارد.

گرجی‌ها با برخورداری از موقعیت جغرافیایی خود توانسته‌اند در طو ل تاریخ ضمن حفظ هویت ملی و فرهنگی خود بر غنای فرهنگی بی‌افزایند. اگرچه موقعیت چهارراهی این سرزمین سبب عبور فاتحان تاریخ از غرب به شرق و از شرق به غرب و در نتیجه دستیازی و در بسیاری موارد ویرانی این سرزمین توسط بیگانگان شده است. گرجستان به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود طی اعصار و قرون متمادی عرصه کشمکش‌ها و رقابت‌های دولت‌های پر قدرت عصر بوده و در دل یکی از حساس‌ترین مناطق دستخوش تلاطمات گوناگون سیاسی و مذهبی و اقتصادی جای داشته است. گرجستان یکی از چند کشوری است که پیوسته در معرض داد و ستد فکری و فرهنگی شرق و غرب بوده و از هر دو منبع سرشار علم و فرهنگ الهام می‌گرفته است. گرجیان در سراسر تاریخ ممتد خود، نو جو و نویسنده بودند، ولی همواره سعی می‌کردند که پای بند به اصالت قومی خود باشند و عناصر نو را با مبادی ریشه‌دار وفق دهند و به آن پیوند زنند. آنان بدین سان فرهنگ مادی و معنوی ویژه گرجی را که از خصوصیات فرهنگ ملی بهره‌مند است به وجود آورده‌اند.

علیرغم سیاست حاکم بر اتحاد شوروی سابق، که عمدتاً در جهت تضعیف و نابودی هویت ملیت‌ها برنامه‌ریزی شده بود، گرجی‌ها در وفاداری به هویت ملی خود مقاومت زیادی از خود نشان دادند. مخالفت با سیاست «روسی‌سازی» هیات حاکمه شوروی سابق در سال 1956، تظاهرات خیابانی در اعتراض به قانون اساسی جدید شوروی در سال 1978 که در آن از به رسمیت شناخته شدن زبان گرجی سخنی به میان نیامده بود و موفقیت گرجی‌ها به گنجاندن خواسته خود در قانون اساسی جدید از نمونه‌هایی است که می‌توان به آن اشاره کرد. به طور کلی به علت فرهنگ بالای این جمهوری، گرجی‌ها مایل هستند خود را در زمره ممالک اروپایی بدانند و هم اکنون نیز گرایش فرهنگی و سیاسی آنان بیش‌تر به سمت اروپاست. به طور کلی فرهنگ گرجی‌ها را می‌توان متأثر از یونان باستان، امپراتوری روم، امپراتوری بیزانس و در عصر حاضر امپراتوری روسیه دانست که به اروپایی شدن فرهنگ گرجی کمک کرده است.