کوبا در رویارویی با آمریکا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Pies secos, pies mojados.jpg|جایگزین=Pies secos, pies mojados|بندانگشتی|Pies secos, pies | [[پرونده:Pies secos, pies mojados.jpg|جایگزین=Pies secos, pies mojados|بندانگشتی|Pies secos, pies mojados، قابل بازیابی از<nowiki/>https://visiondesdecuba.wordpress.com/2017/01/12/los-pies-de-obama/]] | ||
همانطور که پیشتر ذکر شد [[فیدل کاسترو]] در سال 1960 در [https://www.un.org/en/ سازمان ملل متحد] تصریح کرد که نه به چپ و نه به راست تمایلی ندارد و ایدئولوژی خاص خود که انسانگرایی است را پیاده مینماید. اما از آنجایی که وی برنامه ملی سازی را در [[کوبا]] آغاز نمود، بسیاری از مایملکات و زمینها و شرکتهای آمریکایی را مصادره کرد، که بسیاری از این زمینهای مصادره شده به شرکت یونایتد فروت کمپانی (United Fruit Company) تعلق داشت، شرکتی که صاحب زمینهای بسیار زیادی در آمریکای مرکزی بود. بنابراین، مصادره زمینها و دیگر مایملکات ایالاتمتحده در [[کوبا]] توسط دولت انقلابی باعث شد تا روابط میان این دو کشور روبه تیرگی نهد و در زمان آیزنهاور؛ رئیس جمهور وقت ایالاتمتحده آمریکا؛ اولین تحریمهای اقتصادی علیه [[کوبا]] در سال 1960 آغاز شد. از این رو، [[کوبا]] به ناچار به سمت اتحاد جماهیر شوروی سابق کشیده شد و در سال 1960 روابط دیپلماتیک و بازرگانی خود را با این کشور برقرار کرد. این مسئله، همزمان با سلب مالکیت از املاک و شرکتهای آمریکایی، عکسالعملهایی بین واشنگتن و هاوانا بوجود آورد. در نتیجهی مصادره تمامی املاک آمریکاییها در جزیره، سهم شکر [[کوبا]] در بازارهای ایالاتمتحده حذف گردید و تحریم دولت [[آمریکا]] بر تجارت با کوبا را به دنبال داشت. در ژانویه 1961 ایالاتمتحده روابط دیپلماتیکش را با [[کوبا]] قطع کرد. در ماه می 1961 نیز، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] به طور رسمی [[کوبا]] را کشوری سوسیالیست-کمونیست اعلام نمود. وی اعلام کرد که همیشه مارکسیست- لنینیست بوده است، اگرچه بنا به دلایل سیاسی آن را مخفی کرده بود.<ref>Halperin Donghi, T. (2005). contemporánea de América Latina. Alianza EditorialP312</ref> البته بسیاری معتقدند که سیاستهای کاسترو در عرصه بینالمللی و سیاست رویارویی در قبال ایالاتمتحده باعث شد تا از همان ابتدا حکومت خود را به شوروی سابق نزدیک کند و بتواند کشورش را در زمینه اقتصادی و نظامی بیمه نماید. زیرا "درصورتی که ایالاتمتحده درهایش را به روی آنها میبست، بلوک کمونیست میتوانست بازار جایگزینی برای شکر، سیگار و دیگر محصولات کوبایی باشد و در صورت حمله احتمالی آمریکا به [[کوبا]]، قدرت نظامی روسها میتوانست چتر حفاظتی قدرتمندی باشد".<ref>Halperin Donghi, T. (2005). contemporánea de América Latina. Alianza EditorialP.315</ref> | همانطور که پیشتر ذکر شد [[فیدل کاسترو]] در سال 1960 در [https://www.un.org/en/ سازمان ملل متحد] تصریح کرد که نه به چپ و نه به راست تمایلی ندارد و ایدئولوژی خاص خود که انسانگرایی است را پیاده مینماید. اما از آنجایی که وی برنامه ملی سازی را در [[کوبا]] آغاز نمود، بسیاری از مایملکات و زمینها و شرکتهای آمریکایی را مصادره کرد، که بسیاری از این زمینهای مصادره شده به شرکت یونایتد فروت کمپانی (United Fruit Company) تعلق داشت، شرکتی که صاحب زمینهای بسیار زیادی در آمریکای مرکزی بود. بنابراین، مصادره زمینها و دیگر مایملکات ایالاتمتحده در [[کوبا]] توسط دولت انقلابی باعث شد تا روابط میان این دو کشور روبه تیرگی نهد و در زمان آیزنهاور؛ رئیس جمهور وقت ایالاتمتحده آمریکا؛ اولین تحریمهای اقتصادی علیه [[کوبا]] در سال 1960 آغاز شد. از این رو، [[کوبا]] به ناچار به سمت اتحاد جماهیر شوروی سابق کشیده شد و در سال 1960 روابط دیپلماتیک و بازرگانی خود را با این کشور برقرار کرد. این مسئله، همزمان با سلب مالکیت از املاک و شرکتهای آمریکایی، عکسالعملهایی بین واشنگتن و هاوانا بوجود آورد. در نتیجهی مصادره تمامی املاک آمریکاییها در جزیره، سهم شکر [[کوبا]] در بازارهای ایالاتمتحده حذف گردید و تحریم دولت [[آمریکا]] بر تجارت با کوبا را به دنبال داشت. در ژانویه 1961 ایالاتمتحده روابط دیپلماتیکش را با [[کوبا]] قطع کرد. در ماه می 1961 نیز، [[فیدل کاسترو|کاسترو]] به طور رسمی [[کوبا]] را کشوری سوسیالیست-کمونیست اعلام نمود. وی اعلام کرد که همیشه مارکسیست- لنینیست بوده است، اگرچه بنا به دلایل سیاسی آن را مخفی کرده بود.<ref>Halperin Donghi, T. (2005). contemporánea de América Latina. Alianza EditorialP312</ref> البته بسیاری معتقدند که سیاستهای کاسترو در عرصه بینالمللی و سیاست رویارویی در قبال ایالاتمتحده باعث شد تا از همان ابتدا حکومت خود را به شوروی سابق نزدیک کند و بتواند کشورش را در زمینه اقتصادی و نظامی بیمه نماید. زیرا "درصورتی که ایالاتمتحده درهایش را به روی آنها میبست، بلوک کمونیست میتوانست بازار جایگزینی برای شکر، سیگار و دیگر محصولات کوبایی باشد و در صورت حمله احتمالی آمریکا به [[کوبا]]، قدرت نظامی روسها میتوانست چتر حفاظتی قدرتمندی باشد".<ref>Halperin Donghi, T. (2005). contemporánea de América Latina. Alianza EditorialP.315</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۳۲
همانطور که پیشتر ذکر شد فیدل کاسترو در سال 1960 در سازمان ملل متحد تصریح کرد که نه به چپ و نه به راست تمایلی ندارد و ایدئولوژی خاص خود که انسانگرایی است را پیاده مینماید. اما از آنجایی که وی برنامه ملی سازی را در کوبا آغاز نمود، بسیاری از مایملکات و زمینها و شرکتهای آمریکایی را مصادره کرد، که بسیاری از این زمینهای مصادره شده به شرکت یونایتد فروت کمپانی (United Fruit Company) تعلق داشت، شرکتی که صاحب زمینهای بسیار زیادی در آمریکای مرکزی بود. بنابراین، مصادره زمینها و دیگر مایملکات ایالاتمتحده در کوبا توسط دولت انقلابی باعث شد تا روابط میان این دو کشور روبه تیرگی نهد و در زمان آیزنهاور؛ رئیس جمهور وقت ایالاتمتحده آمریکا؛ اولین تحریمهای اقتصادی علیه کوبا در سال 1960 آغاز شد. از این رو، کوبا به ناچار به سمت اتحاد جماهیر شوروی سابق کشیده شد و در سال 1960 روابط دیپلماتیک و بازرگانی خود را با این کشور برقرار کرد. این مسئله، همزمان با سلب مالکیت از املاک و شرکتهای آمریکایی، عکسالعملهایی بین واشنگتن و هاوانا بوجود آورد. در نتیجهی مصادره تمامی املاک آمریکاییها در جزیره، سهم شکر کوبا در بازارهای ایالاتمتحده حذف گردید و تحریم دولت آمریکا بر تجارت با کوبا را به دنبال داشت. در ژانویه 1961 ایالاتمتحده روابط دیپلماتیکش را با کوبا قطع کرد. در ماه می 1961 نیز، کاسترو به طور رسمی کوبا را کشوری سوسیالیست-کمونیست اعلام نمود. وی اعلام کرد که همیشه مارکسیست- لنینیست بوده است، اگرچه بنا به دلایل سیاسی آن را مخفی کرده بود.[۱] البته بسیاری معتقدند که سیاستهای کاسترو در عرصه بینالمللی و سیاست رویارویی در قبال ایالاتمتحده باعث شد تا از همان ابتدا حکومت خود را به شوروی سابق نزدیک کند و بتواند کشورش را در زمینه اقتصادی و نظامی بیمه نماید. زیرا "درصورتی که ایالاتمتحده درهایش را به روی آنها میبست، بلوک کمونیست میتوانست بازار جایگزینی برای شکر، سیگار و دیگر محصولات کوبایی باشد و در صورت حمله احتمالی آمریکا به کوبا، قدرت نظامی روسها میتوانست چتر حفاظتی قدرتمندی باشد".[۲]
بسیاری انتظار داشتند تا ایالاتمتحده عکس العملی نظامی نشان بدهد ولی آیزنهاور که آخرین ماههای حکومتش را میگذراند قصد حمله به کوبا را نداشت؛ بلکه اجازه داد تا گروه کوچکی متشکل از 1200 تبعیدی کوبایی در گواتمالا توسط سیا آموزش ببینند و حملهای را به کوبا برنامهریزی نمایند. این طرح توسط جان اف کندی نیز دنبال شد، اگرچه وی بدون هیچ اشتیاقی طرح را تصویب کرد و مداخله نیروهای دریایی یا هوایی ایالاتمتحده را نیز ممنوع نمود که همین مسئله ضربه مهلکی بر پروژه مذکور وارد کرد. اعضای بریگاد ضدکاسترویی، پس از اینکه در سال 1961 در خلیج خوکها واقع در ساحل جنوب غربی کوبا پیاده شدند، بدون حمایت هوایی و یا دریایی آمریکا، توسط نیروهای کاسترو به سرعت دستگیر و یا کشته شدند. این اتفاق، یکی از بدترین وقایع دوره ریاست جمهوری کندی را رقم زد و چهره ایالاتمتحده ضربه قابل توجهی را تحمل کرد و "جالوت قدرتمند شمال به طور تحقیرآمیزی توسط داود کوچک کارائیب شکست خورد"[۳]. پس از این رویداد، ایالاتمتحده آمریکا، سفارت خود در کوبا را تعطیل میکند.
در پی این رویداد، تصویر ضعیفی از ایالاتمتحده معرفی شد که تشجیع نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی سابق؛ نیکیتا خروشچف؛ را به همراه داشت. خروشچف در پی توافق با کوبا اقدام به انتقال تسلیحات هستهای روسیه به کوبا نمود و به طور مخفیانه شروع به ساخت پایگاههای موشکی هستهای در کوبا کرد که روبه ساحل ایالاتمتحده نشانه رفته بودند و فقط در 100 مایلی آن قرار گرفته بودند. در اکتبر 1962 هواپیماهای شناسایی آمریکایی عکسهایی گرفتند که وجود چنین پایگاههایی را آشکار ساخت و این مسئله به "بحران موشکی" (Crisis de los Misiles) میان ایالاتمتحده آمریکا و جمهوری شوروی سابق تبدیل شد. این مسئله توسط رئیس جمهور وقت آمریکا؛ جان اف کندی؛ در تلویزیون آمریکا برملا شد و بالاخره روسها مجبور شدند تا پایگاه موشکیشان را از کوبا جمعآوری نمایند. درطی چند روز، دنیا منتظر عکسالعمل اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که بالاخره پس از ارسال پیامهای شدیدی میان واشنگتن و مسکو، خروشچف برچیدن پایگاههای موشکی خود را تحت یک شرط پذیرفت: کندی به طور مخفیانه قول داد که به کوبا حمله نخواهد کرد. این تعهد از طرف کندی، به طور تلویحی به معنی حذف آموزه مونروئه (Doctrina de Monroe) بود[۴]. لازم به ذکر است که آموزه مونروئه در سال 1823 توسط جیمز مونروئه، پنجمین رئیس جمهور ایالاتمتحده آمریکا ارائه شد که در آن به ایالاتمتحده اجازه میداد تا درصورتی که هریک از کشورهای اروپایی در کشورهای آمریکای لاتین دخالت نمایند، این عمل به عنوان یک تهاجم محسوب میشد و ایالاتمتحده اجازه دخالت در کشورهای منطقه آمریکای لاتین را داشت. بدین ترتیب، آموزه مونروئه به وضوح اجازه دخالت همسایه شمالی را در بخش جنوبی قاره می داد.
یکی دیگر از رویاروییهای تاریخی میان هاوانا و واشنگتن به عملیات پیترپان (Peter Pan) مربوط میشود. این عملیات توسط دولت ایالاتمتحده، کلیسای کاتولیک و کوباییهایی که در تبعید به سر میبردند برنامهریزی شد که طی آن بیش از 14000 کودک کوبایی به ایالاتمتحده منتقل شدند. این عملیات بین 26 دسامبر 1960 و 23 اکتبر 1962 جریان داشت. درطی این عملیات ایالاتمتحده درنظر داشت تا فرزندان کوبایی را که والدینشان نگران ایدئولوژی کمونیستی دولت کوبا بودند به آمریکا منتقل نمایند. در این برنامه، کشیشی کاتولیک آمریکایی، با نام پدر بریان والش (Padre Bryan Walsh) با دولت واشنگتن هماهنگیهای لازم برای ویزای کودکان را انجام میداد. پروازهای پان آمریکن کودکان کوبایی را به میامی، فلوریدا، منتقل کردند و مقرر شده بود تا والدین این کودکان در مدت کوتاهی به آنها بپیوندند. البته در سال 1962 و با بروز بحران موشکی در کوبا، در طی این بحران موشکی، ایالاتمتحده پروازهای میان این دو کشور را کنسل کرد که این امر جریانات تاسف باری را بوجود آورد، زیرا حدود 800 کودک کوبایی را در میامی در انتظار والدین خود گذاشت. وقتی مشخص شد که والدین این کودکان نمیتوانند به زودی به ایالاتمتحده برسند، گروههای کاتولیک، این کودکان را از میامی گرفتند و در یتیمخانههای مختلفی مستقر کردند و یا بعضی از خانوادههای آمریکایی در سراسر کشور آنها را به فرزندی پذیرفتند. بسیاری از این عملیاتها به طور سری انجام میگرفت ولی بعدها توسط دولت کوبا پرده از این عملیاتهای مخفیانه برداشته شد.
از دیگر رویاروییهای میان کوبا و ایالاتمتحده آمریکا، ماجرای پسربچه کوبایی با نام الیان گونزالس (Elián González) میباشد که به ایالاتمتحده رسید و سپس به کوبا بازگشت. وی در سن 6 سالگی در سال 1999 به طور غیرقانونی توسط مادرش از کوبا خارج میشود و با قایقی به سمت ایالاتمتحده میروند. مادر الیان به همراه تعداد دیگری در طی سفر در دریا غرق میشوند ولی الیان توسط ماهیگیری آمریکایی نجات مییابد و به نیروهای ساحلی ایالاتمتحده تحویل داده میشود. طبق تفاهمنامه میان کوبا و ایالاتمتحده تحت عنوان "پاهای خشک، پاهای خیس" (Pies secos, pies mojados) که در سال 1995 در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به امضا رسید[۵]، کوباییهایی که به سواحل فلوریدا میرسند میتوانند پناهندگی سیاسی از این کشور درخواست نمایند، درحالی که کسانی که در دریا دستگیر میشوند به کوبا بازگردانده میشوند و یا بنا به موقعیتهایی به کشور سومی که بپذیرد به آنها پناهندگی سیاسی بدهد انتقال داده میشوند. در مورد الیان گونزالس، مقامات آمریکایی، وی را به خانواده مادریش در میامی تحویل میدهند، در صورتی که پدر وی در کوبا خواهان استرداد فرزندش میشود. پس از مذاکرات و مشاجرات بسیار، بالاخره دادگاه حکم صدور برگشت الیان به کشورش را صادر میکند و الیان گونزالس در 28 ژوئن سال 2000 به کوبا بازمیگردد. الیان تا سال 2006 در شهر کاردناس استان ماتانزاس با خانوادهاش زندگی میکرد. دولت کوبا در این شهر موزهای تحت عنوان "موزه نبرد اندیشهها" (Museo A la Batalla de Ideas) را تاسیس کرد که سالنی را به الیان اختصاص دادهاست. در 15 ژوئن 2008، الیان گونزالس به همراه 18000 جوان دیگر، به عضویت انجمن جوانان کمونیست (Unión de Jóvenes Comunistas) درآمد.[۶]
نیز نگاه کنید به
تاریخ کوبا؛ تاریخ معاصر کوبا؛ انقلاب کوبا؛ فیدل کاسترو؛ انسجام قدرت کاسترویی کوبا؛ کوبا در دنیای پس از روسیه
کتابشناختی
- ↑ Halperin Donghi, T. (2005). contemporánea de América Latina. Alianza EditorialP312
- ↑ Halperin Donghi, T. (2005). contemporánea de América Latina. Alianza EditorialP.315
- ↑ Faya, A, (1996). EI de un conflicto: La política norteamericana hacia Cuba: 1959-1961. Editorial de Ciencias Sociales. p228
- ↑ Chang-Rodríguez, E. (2007). Latinoamérica: su civili-zación y su cultura. p152
- ↑ Chang-Rodríguez, E. (2007). Latinoamérica: su civili-zación y su cultura. P147.
- ↑ حقروستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگی کوبا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص66-71.