مسیحیت در ژاپن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۶ توسط Mina (بحث | مشارکت‌ها)

در سال 1549 فرانسیس خاویر (Francis Xavier)(1506-1522) به عنوان نخستین مبلغ مسیحیت به ژاپن آمد. او پیش از آن از 1541 به فرمان پادشاه پرتقال برای تبلیغ مسیحیت به گوآ (Goa)[i] اعزام و پس از آن راهی ژاپن شد. خاویر پس از آمدن به ژاپن برای تبلیغ مسیحت در ژاپن سعی زیادی کرد. او بر اساس سیاست‌های آن زمان اروپا که در جهت ترویج و تبلیغ مسیحیت بود، قصد داشت این دین را به ژاپنی‌ها معرفی کند. خاویر در نخستین فعالیت‌های تبلیغاتی خود در ژاپن ضمن پشتیبانی از قوای پرتقالی، چند سخنرانی درباره "گناه نخستین" و آمرزش انسان انجام داد.

چنان که پیشتر توضیح دادیم، مفهوم "گناه نخستین" که از آموزه‌های کلیدی مسیحیت است، هنوز پس از گذشت قرن‌ها از ظهور مسیحیت در ژاپن در باور و ذهن عامه مردم امری غامض و دشوار فهم است، بنابراین می‌توان متصور بود که در بدو ورود مسیحیت به این کشور، ژاپنی‌ها چگونه مواجهه‌ای با نخستین تعلیمات خاویر می‌توانستند داشته باشند. خاویر که در ابتدای امر ناامید شده‌بود، کوشید تا با تمرکز بر طبقات پایین اجتماعی و ارائه خدمات مختلف به این طبقات پیروانی را برای خود جذب کند، اما چندان در آن کامیاب نبود. بنابراین او به‌واسطه شناختی که از ورود آیین بودا به ژاپن و نفوذ فرهنگی چین بر ژاپن پیدا کرده بود، تصمیم گرفت به چین برود تا به‌واسطه مسیحی شدن چین، بتواند مسیحیت را در ژاپن گسترش دهد. او طی نامه‌ای به واتیکان در این باره چنین می‌نویسد:

تمامی اندیشه‌ها و فرقه‌های مذهبی ژاپن از چین به آنجا منتقل شده و کلیه کتاب‌های دینی به زبان چینی درآمده است... چین مهمترین و موثرترین پایگاه تبلیغ دین مسیح [در شرق آسیا] به شمار می‌آید. زیرا به محض آنکه چینیان به آن دین بگرایند بطور حتم مردم ژاپن تمامی اندیشه‌ها و اعتقادات و فرقه‌های رایج در میان خود را کنار گذاشته به دین مسیحی روی خواهند آورد.[۱]

دانشگاه میجی گاکوئین

با این حال آرزوی خاویر محقق نشد چرا که او در راه سفر به چین درگذشت. خاویر که تا پیش از ترک ژاپن تلاش داشت با ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی به طبقات پایین جامعه، پیروانی را به سوی مسیحیت جذب کند، خواسته یا ناخواسته سنتی را در مسیحیت ژاپن بنیان گذاشت که تا کنون نیز به قوت خودش باقی است. چرا که جانشینان و پیروان او زمانی که ساختار الهیات منسجم و نظری مسیحیت را در برابر ذهنیت ژاپنی‌ها فاقد کارکرد می‌دیدند، کوشیدند که به سوی فعالیت‌های عملی و عام المنفعه در آموزه‌های مسیحی روی بیاورند. از این رو یکی از نخستین تلاش‌های آنان در این راستا تأسیس بیمارستان "سانتا آنا" (Santa Ana) وابسته به فرقه "فرانسیسکن‌ها" بود. با ظهور دولت میجی که درها به روی غرب باز شد و ژاپن خود را نیازمند فراگیری دانش‌های جدید می‌دید، مسیحیان بیشتری به عنوان معلم، پزشک، دانشمند و... به این کشور وارد شدند، و در خلال فعالیت‌های اصلی خود دست به تبلیغ مسیحیت یا گسترش خدمات رفاهی زدند که یکی از شاخص‌ترین آن‌ها تاسیس مدرسه "هبون‌جوکو" (ヘボン塾/Hebon juku) توسط پزشک، زبانشناس و مبلغ مسیحی "جیمز کورتیس هپبورن" (James Curtis Hepburn)(1815-1911) در سال 1863 بود که بعدها تبدیل به دانشگاه "میجی گاکوئین" (明治学院大学/Mēji gakuin daigaku) شد. همین طور هپبورن نخستین فردی است که دست به تالیف فرهنگ واژگان انگلیسی-ژاپنی زد که هنوز پس از تجدید نظر و اضافات منتشر می‌شود.

پس از جنگ جهانی دوم در سال 1951 انجمن مسیحیان ژاپن شکل گرفت و در حال حاضر نیز یکی از انجمن‌های فعال دینی در ژاپن به حساب می‌آید. با این حال مسیحیت با تمام مذاهب قدیم و جدید خود تقریبا طی پنج قرن تنها توانسته است حدود دو درصد جمعیت کل این کشور را آن هم با زمینه‌های اجتماعی، نه لزوما اعتقادی، به سوی خود جذب کند.

اگر چه مسیحیت نتوانست به عنوان دین جایگاه توانمندی برای خود در ژاپن بیابد، اما ورود مسیحیت به ژاپن و به تبع آن مدرنیته و در نهایت شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم راه را برای ظهور ادیان جدید باز کرد.

علاوه بر واژه "شوکیو" در بافتار زبان ژاپنی با لغت "شین شوکیو" (新宗教/Shin shūkyō) به معنی تحت‌اللفظی "ادیان جدید" روبرو می‌شویم که حاصل فهم مدرن از دین در ژاپن است و به طور کلی اشاره به "جنبش‌های جدید دینی" دارد. با این حال اطلاق واژه "جدید" بر تمامی این ادیان چندان جامع و کار ساز نیست. چرا که برخی از این ادیان مانند مکتب "تنری"[ii] (天理教/Tenri kyō) سابقه‌ای حدودا 180 ساله و برخی دیگر نظیر جنبش "دانش شاد زیستن"[iii] عمری در حدود 35 سال دارند. بنابراین، کاربرد واژه "جدید" برای آن ها دارای ابهام زیادی است. ولی به طور کلی این واژه به ادیانی اطلاق می‌شود که پس از ورود مسیحیت و مدرنیته به ژاپن، در بستر مفاهیم مدرن و شرایط سیاسی-اجتماعی نوین این کشور متولد و رشد کرده‌اند.[۲]

پاورقی

[i] - شهری است در هند که از مستعمرات مهم پرتقال و پایگاه اصلی انجمن یسوعیان در آسیا بود.

[ii] - این مکتب اصلی‌ترین انشعاب از سنت شینتویی است. سال 1838 خانمی به نام میکی ناکایاما با طرح نظریه "والدین ایزدی" (親神/Oyakami) از شینتو کاملا انشعاب کرد و این مکتب را بنیان گذاشت. پس از آن او به همراه یک استاد نجار، متون و پایه‌های این مکتب را مدون کرد. بر اساس آموزه‌های تنری، تمامی انسان‌ها فرزندان "کامی" هستند و باید غرور، نفرت، خودخواهی، حرص و طبع را از خود دور و برای هم نوعان خود طلب خیر کنند. همین طور در این مکتب اعتقاد به جهان دیگر وجود ندارد و آدمی تا ابد در چرخه تناسخ پا به همین جهان مادی می‌گذارد. با این حال انسان وظیفه دارد که با نیایش و تطهیر دل، خود را از ناپاکی‌ها صیقل دهد.

[iii] - در زبان ژاپنی به آن "کوفوکو نو کاگاگو" (幸福の科学/Kōfuku no Kagaku) می‌گویند و در انگلیسی با عنوان (Happy Science) شناخته می‌شود، که در سال 1986 توسط "ریوهو اوکاوا"(Ryūhō Ōkawa) تاسیس شد. "اوکاوا" مدعی است که او وارث پیامبران و پیشوایان بزرگ دینی و فلسفی است و وی با روح آنان در ارتباط است. این طرز فکر در ذکر و پرستش پیروان این مکتب نیز متجلی است. آنان ذکر "El cantare" را که ریشه در زبان یونانی-هرمسی دارد، مبنای نیایش خود قرار داده اند. "El" در معنای نور است و "cantare" اشاره به زمین دارد. از این رو معنای تحت الفظی آن " سرزمین نور" است که با کلمه "هپی" معنی "سرزمین زیبا و شادِ نور" را می‌دهد. این نور از زمان هرمس شکل گرفته و هر پیامبر یا پیشوای بزرگی بخشی از آن را به ارث برده است. "اوکاوا" خود را صاحب و پیامرسان بخشی از این نور در دنیای معاصر می‌داند. این جنبش در حال حاضر در یکصد کشور نمایندگی دارد و تخمین زده می‌شود، در خود ژاپن حدود 11 میلیون نفر (پر جمعیت‌ترین در میان ادیان و مذاهب نو ظهور) و در خارج از ژاپن یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ریچی، ماتیو (1378). چین نامه. ترجمه: حسین زمان. تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ص35-36.
  2. ذکی پور، بهمن (1402). " دین و مذهب در ژاپن امروز به انضمام جریان‌های فکری". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص149-182.