پیشینه موسیقی روسیه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۵۵ توسط Mohammad (بحث | مشارکت‌ها)

هنرمندان روس بینش مختص به خودی داشته و اشکال وارداتی هنر را بشدت متحول کردند. هجوم‌های خارجی در قرون 17 و 18، همچنین سیاست غرب‌گرایی دوران پتر کبیر باعث شد هنر روسیه تحت تأثیر روندهای جدید سکولاریسم قرار گیرد. درنتیجه توجه جامعه هنری روسیه به اروپای غربی معطوف شد. اشکال هنری که در دوران قرون وسطا از طرف کلیسای ارتدکس ممنوع اعلام شده بودند، نواختن موسیقی با آلات موسیقی و اثار دراماتیک وارد جریان هنری کشور شد. اواسط قرن هجدهم در روسیه خلق باله، اپرا، موسیقی کلاسیک و معماری سبک باراکو رونق یافت. قبول مسیحیت در روسیه باعث شد هنرهای زیبا در این کشور به شدت تحت تاثیر انواع وارداتی هنر مسیحی در نقاشی، موسیقی، معماری و ادبیات روسیه قرار گیرد. روس‌ها در قرن دهم به دنیای موسیقی غربی وارد شدند، هنگامی که شاهزاده ولادیمیر اهل کی‌یف تصمیم گرفت همه باید مسیحی شوند. کلیسای روسیه به موسیقی محلی توجهی نداشت و در سده ۱۷ پیشوای کلیسا، تصنیف‌های موسیقی را ممنوع کرد و در مسکو آن‌ها را در اتش سوزاندند. پتر کبیر به موسیقی علاقه داشت و کاترین کبیر به اپرای کمیک فرانسوی. میخاییل گلینکا نخستین آهنگساز روس است و آثار موسیقی خودرا بر مبنای ترانه‌های محلی ساخت. او دو اپرای معروف داشت، یک زندگی برای تزار، روسلان و لودمیلا. میلی بالاکیرف چهار آهنگ‌ساز جوان دیگر را دور خود جمع کرد، سزار کویی، الکساندر بردین، ریمسکی کورساکوف و موسرگسکی. اینها پنج قدرتمند موسیقی روسیه شدند. از میان این‌ها، کورساکوف معروفتر بود. اودر نیروی دریایی کار می‌کرد. سوییت شهرزاد و کاپریچیو اسپانیول او معروف است.

در قرن نوزدهم اپراها و باله‌های درخشان و بجا ماندنی «میخاییلگلینکا»، «الکساندر بارودین»، «پتر چایکوفسکی»، «نیکلای ریمسکی-کورساکوف» و «مودستموسورگسکی» نمونه‌های ماندنی نبوغ روسیه در زمینه پیوند زدن اشکال ملی و خارجی بودند. تحت مدیریت «کنستانتین استانیسلاوسکی» و «ولادیمیر نمیرویچدانچنکو» تئاترهنری مسکو آثار مشهور «آنتون چخوف» و آثار رئالیستی «ماکسیم گورکی» را روی صحنه به نمایش گذاشتند. اوایل قرن نوزدهم حرکت پیشاهنگی در زمینه هنر شروع شد. ازسال 1900 تا 1917 در هنر روسیه موسیقی نوآورانه «آلکساندر سکریابین» و «ایگوراستراوینسکی»، نقاشی ساده‌گرای نوین «ناتالیا گونچارووا»، «واسیلی کاندینسکی» و «میخاییل لاریونوف» و باله‌های مشهور «سرگی دیاگیلف»، رقص مشهور «آنا پاولووا»، «وائیسلاو نژینسکی» و «اید روبینشتین» نمونه‌های این هنر بودند که تا امروز شهرت دارند.

آثار انقلابی هنر پیشاهنگی روسیه در سال‌های اول دوران شوروی ادامه یافتند. هرچند آن‌ها بزودی زیر فشار دیکتاتوری استالین رنگ باختند. طی سالیان طولانی حکومت شوروی از نظریه هنر رئالیسم سوسیالیستی برای سانسور هنرها استفاده می‌کرد. در نتیجه آثار موسیقی «دمیتری شوستاکوویچ» و «سرگی پروکوفیف» نیز زیر سانسور رفتند. از سال‌های 30 تا 70 قرن بیستم هنرمندان مختلفی به مبارزه با رئالیسم سوسیالیستی برخاستند که بین آن‌ها می‌توان به موسیقیدانانی چون «سرگی پروکوفیف» و «دمیتری شوستاکوویچ» و فیلم‌سازانی مانند «سرگی ایزنشتین»، «وسه‌والود پودوفکین» و «آندره تارکوفسکی» اشاره نمود. آثار ابداعی پیشاهنگان روسیه، بین هنرمندان مهاجر به غرب و هنرمندان ناراضی که در شوروی باقی مانده بودند، بر آنچه که باید به جریان اصلی هنر در روسیه بعد از شوروی تبدیل می‌شد تأثیر گذاشتند. اواسط سال‌های 1980 آثاربسیاری از هنرمندان در دسترس توده‌های وسیع قرار گرفتند. بین آن‌ها می‌توان به نقاشی‌های «مارک شاگال» و «واسیلی کاندینسکی» نقاشان مهاجر و مجسمه‌های مدرن «ارنستنیئیزوستنی» اشاره کرد. در اوایل دهه ۶۰ میلادی، نوعی موسیقی زیرزمینی در شوروی پا گرفتکه روس‌ها به آن «Bard» می‌گویند. این سبک را خواننده و شاعرانی به وجود آوردند که نه شعر‌هایشان مجوز چاپ می‌گرفت، نه آهنگ‌هایی که بر مبنای این اشعار می‌خواندند، اجازه پخش می‌یافت. آن‌ها با یک گیتار و معمولاً به روش آکوردگیری، اشعارشان را که غالباًروایی و از زبان اول شخص مفرد بود، می‌خواندند. در این سبک که شعر را بر آهنگ ارجحیت می‌داد، آهنگ‌ها نه به قصد به فروش رساندن آلبوم، بلکه تنها به قصد شنیده شدن خوانده می‌شدند[۱].

نیز نگاه کنید به

پیشینه موسیقی سیرالئون؛ پیشینه موسیقی روسیه؛ پیشینه موسیقی سوریه؛ پیشینه موسیقی فرانسه؛ پیشینه موسیقی سودان

کتابشناسی

  1. کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،