فرهنگ عمومی فرانسه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

فرهنگ عامه/ عمومی

1-8- آداب و رسوم اجتماعی:

برای اینکه چیزی از یک فرهنگ بیاموزیم, باید ارتباط برقرار کنیم و اساسی ترین شکل ارتباط , ارتباط غیر کلامی است. تماس چشمی, لبخند , حرکات دست و...از مصادیق ارتباط های غیر کلامی و سخن گفتن و گفتگو نیز از جنبه های کلامی است که در زیر تبیین می شود.

تماس چشمی: در فرانسه, تماس چشمی به طور جدی اظهار برابری است. تماس چشمی به معنی تشخیص هویت دیگران می باشد و برای استفاده با افراد غریبه بسیار خصوصی به حساب می آید. بنابراین وقتی در خیابان قدم می زنید از چشم دوختن به دیگران به طور کلی اجتناب کنید. اما به هنگام سخن گفتن امتناع از تماس چشمی بین شما و دیگران فاصله ایجاد می کند و به معنی تحقیر خواهد بود.

لبخند: آمریکایی ها دوست دارند همیشه لبخند بزنند برای اینکه دوستانه و منطقی جلوه کنند. اما یک فرانسوی به لبخند اعتماد نمی کند. مخصوصا اگر دلیل روشنی برای آن پیدا نکند, حکایت از ریاکاری خواهد بود که نامطبوع ترین چیز نزد یک فرانسوی است. لبخند نزدن به این معنا نیست که آنان نمی خندند. آنها هم عاشق لبخند هستند و به محض اینکه دلیلی برای آن بوجود بیاید به سرعت لبخند می زنند.

صدای پوف: فرانسوی ها همزمان با بیرون دادن هوا از دهان و کش دادن لب ها یک صدای " پوف" ایجاد می کنند که بسته به موقعیت یا بافت کلام, مثبت باشد یا منفی, به معنای این است که " چیزی نیست".

استفاده از دست ها: فرانسوی ها خیلی دوست دارند با دستهایشان صحبت کنند. به همین دلیل است که در جیب گذاشتن دست ها بی ادبی محسوب می شود مخصوصا اگر در هنگام گفتگو باشد و شاید به همین دلیل باشد که دست دادن نزد فرانسویان این قدر اهمیت دارد.

دست دادن: فرانسوی با هر کسی که می شناسد دست می دهد, مگر اینکه به جای دست دادن همدیگر را ببوسند. دست دادن لحظه ای است کوتاه و مختصر همراه با یک تماس چشمی مختصرتر. بنابراین وقتی وارد مکانی می شوید که باید دست داد, خواه محل کار باشد یا یک شرکت, مطمئن باشید که دست دادن با کسی را فراموش نکنید حتی اگر اورا نشناسید.

بوسیدن گونه ها: بین دوستانی که در حال احوالپرسی یا خداحافظی هستند, بوسیدن هر دو گونه معمول می باشد. این امر فقط بین خانم ها, آقایان و خانم ها, بین بزرگ ها و بچه ها و بین آقایانی که اعضای یک خانواده هستند, مرسوم است.سه بوسه یک در میان از گونه ها نشان دهنده صمیمیت بیشتر است و در پاریس غیر عادی نیست.

زبان بدن: آنچه به فرانسویان هاله ای از زیبایی می دهد, طریقه ای است که خودشان را معرفی می کنند. بدنشان را کاملا کشیده نگه می دارند و کاملا آگاه هستند که این بدن امتداد شخصیت آنها است. پیغام آن نیر این است که من باهوش, باصداقت و برجسته هستم. این حالت بخصوص بدن و اهمیت چنین ابراز وجودی را از سنین اولیه کودکی تعلیم می دهند و اثرات آن در همه جا قابل مشاهده است و دیگر اینکه طبیعت ثانویه فرانسوی هاست که هر چه بپوشند زیبا جلوه می کنند و به این وسیله نشان می دهند کسی هستند.

لمس کردن: نوع دیگری از زبان بدن که فرانسوی ها به کار می برند, لمس کردن است. آنها برای ابراز دوستی همدیگر را لمس می کنند. البته این مختص دوستان است اما در مکان های شلوغ پاریس هم تماس فیزیکی نزدیک دور از انتظار نیست.

هنرگفتگو: فرانسوی ها مباحثه جو هستند اما بحث در اینجا به معنی بیان دیدگاه خویش است نه یک حمله ناپسند. فرانسوی ها به سرعت در صدد نقادی هر کس و  هرچیزی بر می آیند, اما غالبا هدف این است که فرصتی برای بحث فراهم شود و یا به قول معروف سر صحبت باز شود. امتناع از صحبت کردن اشتباه اساسی به حساب می آید. بهترین گفتگوها با یک شکوه آغاز می شود و با اظهار یک فکر و عقیده تحلیلی رضایت بخش پایان می یابد. در فرانسه هنر گفتگو بسیار پیشرفت پیدا کرده است و از قواعد بسیار معینی تبعیت می کند. در فرانسه بدون گفتن روزبخیر خانم یا آقا به مغازه دار یا کارمندی که منتظر ایستاده است, و او را انسان دیگری به حساب آوردن, بی ادبی بسیار بزرگی محسوب می شود و هرگز بدون گفتن مرسی یا خداحافظ به اشخاص نامبرده مغازه را ترک نکنید. به این صورت از آنها به عنوان میزبان قدردانی می کنید. زیرا شما در قلمرو آنها هستید و باتوجه به این اصل ساده که شما به تشکیلات آنها وارد می شوید, باید به ارتباطی که بین شما هست, احترام بگذارید حتی اگر"صرفا نگاه می کنید". فرانسوی ها وقتی گفتگو می کنند, بسیار راحت هستند و با صداقت و انرژی نظرات خود را بیان می کنند و فقط منتظر فرصت هستند که شروع کنند. اساسی ترین موضوعاتی که باید از آنها اجتناب کرد, عبارتنداز: پرسیدن سن اشخاص, میزان درآمد و کاری که برای گذراندن زندگی می کنند. فرانسوی ها در باره سیاست جهانی, تاریخ و انواع هنر افراد بسیار مطلعی هستند و علاقمند خواهند بود که عقاید مخاطب خود را هم بشنوند. در باره هرچه که صحبت می کنید, به خاطر داشته باشید که صدایتان آهسته باشد. به یاد داشته باشید که فرانسویان در مکان های عمومی بسیار آرام صحبت می کنند, و صرفا جهت ملاحظه دیگران بسیار آرام تر از آنکه در منزل صحبت می کنند. پس صدایتان را آرام و ملایم کنید. این قاعده گفتگوی طلایی گفتگو در فرانسه است. بحث برای فرانسوی امروز به همان معنی است که تفکر برای دکارت بود, دلیلی برای اثبات وجود خود. من بحث می کنم پس هستم. فرانسویان دوست ندارند در باره هیچ موضوعی به اندازه سیاست و فلسفه مطالعه و گفتگو کنند. قهرمانان فرانسه چهره های ادبی و سیاسی ان هستند نه ستاره های موسیقی راک.

سکوت: در فرانسه سکوت هم به جاست, مخصوصا در میان افراد ناشناس. در یک ساختمان همسایگان در حالی که در طبقه همکف, آمدن آسانسور را انتظار می کشند, با حفظ سکوت به حریم خصوصی همدیگر احترام می گذارند( البته بعد از اینکه با یک روزبخیر خانم یا آقا همدیگر را به حساب آوردند).در یک کوپه شش نفره قطار , بعد از اینکه مسافران با کلمه روزبخیر حضور همدیگر را ارج نهادند, سکوت برقرار می ماند. در صف یک فروشگاه اگر انتظار طولانی شود, فرانسوی ها بدنشان را حرکت می دهند که دلالت می کند بر بی صبری آنها و ممکن است جهت تصدیق موقعیت یک نگاه حاکی از اوقات تلخی به سایر افراد صف هم بیاندازند, ولی تقریبا هیچ وقت صحبت نمی کنند. اگر هنگام برخورد با یک آشنادر خیابان بدون گفتگوی کوتاه بگذرید, بی ادبی به حساب می آید و تنها گفتن یک روزبخیر کافی نیست.

حضور ملیت های مختلف : فرانسه در تاريخ خود از تمام نقاط جهان به اندازه استراليا مهاجر پذيرفته است. هر فرهنگي ارتباط متفاوتي را براي بقيه فراهم مي كند. تسامح در برابر گوناگوني هاي مذهبي براي اولين بار در سال 1958 در فرانسه به وسيله هانري چهارم تحت عنوان منشور نانت تدوين شد. هرچند كه بعدا تلاش هاي خشونت باري صورت گرفت تا تسلط كليساي كاتوليك رم حفظ شود. وقتي كه در قرن بعد فعاليت هاي مستعمره سازي با جديت شروع شد، فرانسوي ها ناچار بودند با تفاوت هايي بيش از گوناگوني مذهبي كنار آيند. تا انقلاب فرانسه اين كشور سهم خوبي از مستعمرات را در سرتاسر دنيا در اختيار داشت. جنگ الجزاير در سال هاي 1960 براي فرانسوي ها درس فوق العاده تلخي بود. در قرن بعد فرانسه اكثر دارايي هاي خود درخارج را از دست داد و تنها قسمت هاي كوچك و پراكنده در دنيا برايش ماند. مردماني از آفريقاي شمالي، آفريقاي سياه، خاور ميانه و آسيا از تمام امتيازات شهروندي فرانسوي در فرانسه برخوردارند. اما به علت نرخ بالاي بيكاري در فرانسه، اين روزها تبعيض هاي نژادي پنهان سد راهشان مي شود.

هویت فرانسوی : كشور فرانسه آميزه اي از عناصر سنتي و خارجي و آخرين پيشرفت هاي تكنولوژي است. شهر قديمي پاريس، قطارهاي سريع السير  ساخت فرانسه، نيروگاه هاي هسته اي ، با وجود اين ها، هنوز مردم پاريس تازه ترين سبزي هاي مزارع و صاف ترين ميوه هارا تقاضا مي كنند. علي رغم اين كه جمعيت فرانسه شهري هستند، ولي عشق به زمين را در خود حفظ كرده اند و به طور مرتب نه براي كار بلكه براي لذت بردن به آنجا مي روند چون كه بخش كوچكي از جمعيت غذاي همه را توليد مي كنند. اگرچه مردم فرانسه در مراكز شهري ازدحام كرده اند اما غالبا براي ديدار از زادگاه خود به آنجا مي روند. يكي از ويژگيهاي خيره كننده فرانسه تنوع منطقه اي آن است و این تنوع در آشپزي شان جلوه می کند. پاريس مانند بقيه جاهاي فرانسه نيست و با وجود اين هر منطقه اي كاملا منحصر بفرد است. عشق فرانسويان به غذا و نوشيدني ها، وابستگي آنها را به اين تنوع منعكس مي كند.

جذابیت و دلربایی : خانم الین شلینو، خبرنگار برجستۀ روزنامۀ نیویورک تایمز در پاریس در کتابی با عنوان "لا سِدوکسیون" "جذابیت و دلربایی" فرانسوی‌ها را در سیاست، در عشق، در معماری، در هنر، در آداب اجتماعی، در ادبیات، در مغازله‌های روشنفکرانه، در بازی با کلمات، در خرید و فروش و در لذت دندان بررسی کرده و فصل"دلربا باش یا بمیر!" سرانجام کتاب است. گیرایی شخصیت فرانسوی‌ها و تلاش برای دیدن اغواگری و دلربایی فرانسویان در پهنه‌های زندگی نویسنده را به مغازه‌ها، به موزه‌ها، به کاخ‌ها، به کشتزارها و کافه ها برده است. دلربایی در خون فرانسوی‌هاست. او دلربایی را یکی از شعارهای انقلاب فرانسه می‌داند و از قول ولتر می‌نویسد که فاتح بودن کافی نیست، دلربا بودن هم لازم است. بوسیدن دست یک زن توسط مقامات عالی از نظر او نخستین اغواگری فرانسوی است که آن را فریبندگی دیپلماتیک می نامد. بوسیدن دست, بازمانده از دوران تمدن روم و یونان است که در آن زمان رعیت دست ارباب را به نشانۀ سرسپردگی می‌بوسید. اما گویی در زمانۀ ما بوسیدن دست در فرانسه، به ویژه در میان نسل شصت سال به بالا، نشانه‌های جوانمردی و بزرگ‌منشی است و این امر ترکیبی از دیپلماسی و فریبایی با هم می باشد. نویسنده دربارۀ دلربایی‌های فرانسوی‌ها با شراب و وصف شراب و می‌خانه‌ها و سنت و آداب نوشیدن هم می‌نویسد که در زبان فرانسوی وقتی که شراب را وصف می‌کنند، به آن شخصیتی زنانه می‌دهند و آن را از نظر رنگ و مزه و شکل و جسمیت زن می‌شناسند. او در کتاب خواندنی‌اش، تصویری زنده از ملتی ارائه می‌کند که پیش از همه انقلاب کرد، اما بیش از همه آیین زندگی و خوب زیستن را فرا گرفته‌است. فرانسوی‌ها یاد گرفته‌اند که نه هدف غایی عشق‌بازی لذت جنسی است، نه نوشیدن شراب برای بدمستی و نه غذا برای پرخوری. بلکه همۀ اینها بهانه‌ای برای دلربایی است.

زبان فرانسه : در حالی که تمام دنیا, انگلیسی را به عنوان زبان بین المللی تجارت پذیرفته است, فرانسویان تصور می کنند که فرانسه هنوز هم در عرصه بین المللی زبان فرهنگ و فرهیختگی است. آنها عاشق زبان و ادبیاتشان هستند و همگی در مدرسه آن را به طور کامل خوانده اند. از آنجایی که به عنوان خارجی از شما انتظار نمی رود خوب فرانسه صحبت کنید به همین خاطر اولین کلمه فرانسه را که بر زبان آورید شما را تشویق خواهند کرد تا بیشتر تلاش کنید و شما را به خاطر تلاش هایتان مورد تشویق قرار خواهند داد. زبان فرانسه بهترین کلید دستیابی به ذهن فرانسویان است.

زندگی خانوادگی: خانواده نزد فرانسویان نخستین جایگاه را دارد و موجب استحکام اجتماعی و تکلیف خاص و فردی هر شخص متعهدی است. اگر چه فرانسویان نسبت به موضوع عشق می توانند خیلی رمانتیک باشند, ولی نسبت به ازدواج و فرزندان بسیار واقع بین هستند.عقاید قدیمی مبنی بر اینکه کودکان باید ظاهر و رفتار آراسته ای داشته باشند, هنوز در فرانسه معتبر است. فرانسوی ها عاشق فرزندان خود هستند و این محبت را با قاطعیت در تربیت و جدیت در هدف نشان می دهند. پدر و مادرهای فرانسوی همبازی کودکان خود نمی شوند بلکه وظیفه آنها متمدن بار آوردن فرزندان است. در هنگام بازگشایی مدارس در ماه سپتامبر کل کشور به تکاپو می افتد. در سن نوجوانی محدودیت های کودکی به پایان می رسد و قوانین تعدیل می شوند. آنها نزد خانواده زندگی می کنند و از حمایت آن برخوردارند. والدین هنوز اشتباهات این فرزندان را تصحیح می کنند و از آنها انتقاد می کنند, اما عموما اجازه دارند به دنبال کار خود بروند. همچنین فرزندان در این مرحله به مشارکت در بحث ها, ارائه دلیل و تفکر تشویق می شوند. والدین هر جا که بتوانند به مشارکت در زندگی بچه ها یشان ادامه می دهند, در فاصله بین مدرسه تا دانشگاه به نفع آنها پادرمیانی می کنند و در اولین وقفه پیش از ورود به دنیای کار به کمک آنان می شتابند. به خاطر همین احترام به استقلال, فرزندانی که اغلب ازدواج نمی کنند با شادکامی به زندگی در خانه ادامه می دهند. وقتی بچه ها ازدواج می کنند پدر و مادرها در تهیه مسکن, اساس منزل و سایر هزینه ها به آنها کمک می کنند.

آپارتمان: اندازه آپارتمان های فرانسوی مخصوصا آشپزخانه ها بسیار محدود است به گونه ای که فرانسویان نمی توانند در منزل از کسی پذیرایی کنند. اکثر آپارتمان های فرانسوی پنجره های کرکره ای دارند که مانع عبور سرو صدا می شود اما جلوی ورود هوا و نور را هم می گیرد. با وجود تعداد زیاد نیروگاه های اتمی , انرژی برق هنوز در فرانسه نسبتا گران است و به طور سنتی در میان فرانسویان کالای برق چیزی شبیه طلای جاری محسوب می شود. در میان کشورهای اروپایی, فرانسه کشوری غیر عادی است برای اینکه هنوز هم ولتاژ 110 ولتی و هم ولتاژ 250-220 ولتی وجود دارد. هم اینک ولتاژ استاندارد در فرانسه 220 ولت است, اما در بعضی از ساختمان های قدیمی هنوز هم جریان برق 110 ولت پیدا می شود. پریزها شبیه هم هستند. بنابراین قبل از اینکه وسیله ای را به برق بزنید ولتاژ آن را بپرسید.یک وسیله 220 ولتی با ولتاژ 110 ولتی آسیب نمی بیند اما یک وسیله 110 ولتی با ولتاژ 220 ولت می سوزد. در سیستم سیم کشی فرانسه سیم قهوه ای رنگ برای فاز و سیم ابی رنگ برای نول به کار می رود و آنها را باید در وسایل دور از هم نگه دارید. سیستم گیرنده های فرانسه سکام است و کیفیت پخش تلویزیونی فرانسه یکی از بهترین های دنیاست.

میهمان بودن: منزل فرانسوی بسیار خصوصی است و دعوت به شام در منزل به این معناست که آن خانواده با شما بسیار احساس راحتی می کند و احترام زیادی برای شما قائل است. اندازه آپارتمان  های فرانسوی مخصوصا آشپزخانه ها بسیار محدود است که فرانسویان بتوانند در منزل از کسی پذیرایی کنند. به علاوه انتظار از آشپزی هم بسیار بالاست, بنابراین مردم ترجیح می دهند در بیرون در رستوران ها از میهمان های خود پذیرایی کنند. آداب میهمانی عبارت است از: 1- نزدیک زمان ملاقات بروید اما هیچ وقت پیش از موعد وارد نشوید. در زمان شام در منزل تا نیم ساعت تاخیر خوب است اما در رستوران جایز نیست.2- طوری لباس بپوشید که انگار برای شام به رستوران می روید.3- دست خالی وارد نشوید. از آوردن گل داوودی که مخصوص عزاست, میخک که نشانه بد اقبالی است و رز قرمز که مخصوص عشاق و دوستان نزدیک است , خودداری کنید.4- زمان لازم برای پیداکردن آدرس را هم در نظر بگیرید. فراموش نکنید که رمز در را بپرسید برای اینکه در حال حاضر همه ساختمان های مسکونی پاریس دررمزدار دارند . بنابراین باید رمز رابدانید یا اینکه منتظر بمانید تا کسی بیاید که آن را می داند.5- در فرانسه زندگی حول میز غذا می چرخد نه اتاق نشیمن.

دعوت به ناهار در خارج از محل کار : در محیط های کاری فرانسه نیز دعوت کردن به ناهار در خارج از محل کار معمول است. در رستوران های خوب پیشخدمت نگاهی به دور میز می اندازد تا ببیند کدام شخص قرار است صورت حساب را بپردازد. بر سر میزی که با همکاران نشسته اید اگر فورا موضوع سیاست به میان آمد و نظر شما را خواستند تعجب نکنید. سیاست هیجانات را بر می انگیزد و نیروی تعقل را القا می کند. غالبا فرانسویان دو ساعت وقت برای ناهار صرف می کنند تا به همان اندازه که می خورند, صحبت هم بکنند. جنبه منفی این ناهارهای طولانی مدت عالی این است که ممکن است ساعت ها ادامه پیدا کند. فرانسویان به این تفریح وسط روز عادت کرده اند, اما این روزها حتی آنها هم کمتر می نوشند و بیشتر طول مدت ناهارشان را به آنگلوساکسون ها نزدیک می کنند. جای بسی تاسف است که در میان لذت های فرهنگی هیچ چیز به اندازه ناهار طولانی مدت فرانسوی ها نیست.

سرایدار: در یک ساختمان اولین ارتباط احتمالا با سرایدار خواهد بود که معمولا زنی است که حقوق می گیرد تا درطبقه همکف زندگی کند و مراقب احتیاجات مستاجرین و همسایه ها باشد. او به اموری از قبیل مراسلات پستی,تحویل کالاها,رسیدگی به سائل مربوط به طبقه همکف مثل سطل های زباله, باغچه ها و برق انداختن وسایل برنجی می پردازد. داشتن روابط خوب با سرایدار زندگی را در فرانسه بی نهایت آسان می کند و معمولا با رفتار دوستانه و در نظر گرفتن پاداش مناسب به مناسبت های مختلف می توان روابط خوبی با او برقرار کرد. فاصله احترام آمیز با همسایه هایی که در یک ساختمان زندگی می کنند از موارد مهم است. این فاصله احترام انگیز ایجاب می کند وقتی در راهرو, راه پله یا آسانسور با آنها روبرو می شوید, مودبانه حضور آنها را تایید کنید و بعد از آن یک سکوت حاکی از احترام را پیش بگیرید. برخی از ملاحظات از شما انتظار می رود. در را برای کسی که پشت سر شما می آید نگه دارید. از ایجاد هر نوع سر و صدای غیر ضروری در فضاهای عمومی ساختمان خودداری کنید. در فضای خصوصی شما نیز انتظار می رود طوری رفتار کنید که آسایش و خلوت دیگران را هم تضمین کند.

حیوانات دست آموز: سگ ها و گربه ها در فرانسه، مخصوصا در پاريس از عشق و محبتي بيش از استحقاقشان بهره مي برند. صاحبانشان به طرز بي شرمانه اي آنها را ناز و نوازش مي كنند. غريبه هايي كه حتي حاضر نيستند نيم نگاهي به صاحب حيوان بياندازند، بر روي زمين زانو زده و بر سرو صورت حيوان بوسه مي زنند. شرح غم انگيزي است در باره اشخاصي كه از جهات ديگر مردمي منطقي به حساب مي آيند. به نظر نمي آيد كسي در خيابان ها، كافه ها، مغازه ها و رستوران ها از پارس مداوم سگ هاي كوچك پودل ناراحت شود در صورتي كه اگر يك انسان به همان ميزان سر و صدا كند بازداشت مي شود. اما زشت ترين مشخصه ناديده گرفتن حضور حيوانات دست آموز در پاريس ريزش فراگير فضولات حيوانات است كه چهره درخشان پياده روهاي پاريس را به هم مي ريزد. بازديدكنندگان مرتب شكايت مي كنند كه نگاهشان را نمي توانند براي تماشاي آثار معماري بالا بگيرند، براي اينكه بايد چشمشان را مدام بر زمين بدوزند تا پايشان در فضولات سگ فرو نرود. صاحبان حيوانات دست آموز هم، آن دسته از قوانين فرانسه را كه از آنها مي خواهد مدفوع حيوانات خود را از خيابان تميز كنند ناديده مي گيرند و هم طرح هاي سقيد رنگ سگ ها را كه بر روي پياده رو نقاشي شده و به آنها گوشزد مي كند قبل از اينكه حيوان بخواهد مدفوع كند آن را به كنار جدول خيابان راهنمايي كنند. صاحبان سگ ها و ديگر پاريسي ها ي سهل گير كثافت هايي را كه اين حيوانات كوچك پشت سر خود باقي مي گذارند، ناديده مي گيرند.تنها شهردار پاريس نگران به نظر مي رسد كه بخشي از بودجه اش را صرف انواع تجهيزات مخصوص براي افراد سبز پوش خود در دايره بهداشت عمومي مي كند. فرانسويان كه ماليات هاي بالايشان صرف اين نظافت مي شود، اضهار مي كنند قدم گذاردن بر روي مدفوع سگ ها از خوش اقبالي حقيقي است. رويكرد بسيار خويشتن دارانه اي كه در اكثر محيط هاي شهري مزاحمتي اجتناب كردني محسوب مي شود. بنابراين در فرانسه به خصوص پاريس مجبور هستيد پيش پاي خود را نگاه كنيد و با احتياط قدم برداريد تا از " اقبال خوش " يعني مدفوع سگ ها پرهيز كنيد.

تعطیلی ادارات و اکثر مغازه ها به هنگام ناهار: بنا به توصیه بخردانه ریشیلیو در قرن هفده پرکارترین فرانسوی هم هنوز بخش عمده ای از روزش را با فراغت بر سر میز غذا سپری می کند. در فرانسه لذت غذا همه طبقات را تحت الشعاع قرار می دهد و آنها هنوز دو ساعت زمان ناهار در وسط روز را مقدس می شمارند اگر چه استانداردهای کار بین المللی آن دو ساعت را به یک ساعت و چهار نوبت غذا همراه با نوشیدنی های سنگین را به دو نوبت غذا با آب معدنی تقلیل داده است. خوشبختانه در فرانسه بین ساعات 30/12 تا 30/2 بعد ازظهر جز غذا خوردن چندان کار دیگری برای انجام دادن نیست. اکثر مغازه ها و ادارات تعطیل اند و همه در رستوران ها تجمع می کنند. اکثر رستوران ها در ساعت سه می بندند و قبل از ساعت هشت باز نمی کنند. هیچ کس منتظر خالی شدن میز شما نیست. خدمات مخصوصا با فراغت ارائه می شود تا به شما اجازه دهد از هر بخش غذای خود نهایت لذت را ببرید. همانطور که می دانید عجله موجب سو هاضمه می شود و در فرانسه نشانه بی تمدنی است.

کافه: این یک سنت فرانسوی است که کافه‌های بسیاری پاتوق روشنفکران، شاعران، نویسندگان، نقاشان و خلاصه اهل هنر و ادب بوده است. از ژان پل سار‌تر، سیمون دوبوار، آلبرت کامو، فرانتس کافکا گرفته تا میشل فوکو، آندره مالرو و همینگوی، همه زمان‌های بسیاری را در کافه‌های پاریسی به‌ویژه در محله‌ «کارتیه لاتن» سر می‌کردند. یک فرانسوی به تنهایی یا با دوستان در کافه یا در صورت خوب بودن هوا در بیرون کافه نشستن را از همه چیز بیشتر دوست دارد. صحبت در باره سیاست و تماشای دنیای گذران( عابرین و وسایط نقلیه) دو تا از وقت گذرانی های دلخواه در کافه های فرانسه است. کافه جایی برای دوست پیداکردن نیست اما فضای دوستانه آن دلسردی حاصل از تنهایی را به سرعت از بین می برد. معمولا فرانسوی ها قهوه را در فنجان های کوچک صرف می کنند که خیلی هم پررنگ است. هیچ کافه دار محترمی مزاحم مطالعه آرام و طولانی مشتری نمی شود حتی اگر او تنها یک فنجان قهوه خریده باشد. از آغاز قرن بیست به این طرف کافه در زندگی اجتماعی فرانسویان نقش مهمی داشته است. در روزهای کاری هفته این کافه ها با ناهاری ساده اما خوشمزه از مشتریان خود پذیرایی می کنند. وقت ناهار در پاریس سرگرم کننده است.  پیش خدمت ها خیلی تند صحبت می کنند, غالبا سرشان چنان شلوغ است که نمی توانند به کسی لیست غذا بدهند( غذای مخصوص روز را روی تخته سیاه می نویسند) و اگر از آنها بخواهید صورت حساب را بررسی کنند به نظر نمی آید هرگز چنین کاری بکنند. ورود بچه ها هم به کافه با استقبال روبرو می شود.صورت غذا خیلی طویل نخواهد بود: خوراک سبزی های متنوع فصل با یک تکه گوشت, استیک با سیب زمینی سرخ کرده یک یا دو کیک مربایی به عنوان دسر. بعد از وقت ناهار عمدتا ساندویچ و کروک موسیو همراه با سالاد, بستنی, کیک مربایی در صورتی که از زمان ناهار باقی مانده باشد, قابل دستیابی خواهد بود. در پایان غذا درخواست صورت حساب می کنید که پیش از اعلام آمادگی خودتان آن را نخواهند آورد. زود آوردن صورت حساب بی ادبی به حساب می آید. انعام شامل 15 درصد کل صورت حساب می شود که دادن مبلغی اضافه نشان دهنده رضایت خاطر ویژه شما نسبت به سرویس پیشخدمت است. با این حال مجبور نیستید چیزی اضافه بپردازید. قبل از ترک رستوران حتما از پیشخدمت تان تشکر کنید و با او خداحافظی نمایید.

مد خیابانی : در پاریس نوعی بیماری ژیگول مابی وجود دارد. مردم برای خود نمایی و نشان دادن ذوق و سلیقه و کلاس خود لباس می پوشند.فرانسویان راجع به لباس های بیرون خانه خود سطحی نیستند. شانل می گفت: « برازندگی برعکس بی مبالاتی است». امروزه همه جا از لباس ها و کفش های مشکی سایز کوچک, کت و شلوار و کت دامن های کلاسیک و مدل های اصلاح کوتاه موی سر او مشاهده می شود. حتی مدل برنزه کردن پوست به شیوه سالم را او شروع کرد. فرانسوی ها هیچ چیز را به اندازه لباس, خوب نگهداری نمی کنند و برای این کار احتیاج به کمد بزرگ هم ندارند. هر مرد یا زن ممکن است دو یا سه دست لباس اصلی داشته باشد اما هر کدام از آنها از بهترین نوع و کاملا اندازه تنشان است. با این لباس ها متشخص به نظر می آیند و خود بر این امر واقفند. زنها برای شادابی و طراوت بیشتر از روسری و جواهرات استفاده می کنند. مردها با لباس یک دست, کراوات و پیراهن آراسته جلوه می کنند. شانل می گوید: « شما در هر سنی می توانید جذاب و مقاومت ناپذیر باشید». بنابراین احساس فرانسویان نسبت به مد این است که زیبایی سن نمی شناسد. در اینجا نه تنها علائم ویژه جوانی را بر زبان نمی آورند بلکه کل خرید و فروش مربوط به مد و برازندگی در حوزه قلمرو افراد با تجربه است. یک فرانسوی قوز نمی کند. زن های پاریسی می دانند چطور با اعتماد به نفس راه بروند با اسلوب بچرخند , چطور بنشینند و پاهایشان را به طرز جذابی روی هم بیاندازند. برهنگی روی دیگر مد در فرانسه است.عجیب اینکه فرانسویان به همراه این ذوق عالی نسبت به مد, به نداشتن حجب و حیا هم شهرت دارند. آنها در استخرهای عمومی و در کنار دریا برهنه شنا می کنند. در فصل تابستان مرد و زن در کنار ه های رود سن برهنه یا با پوشش بسیار مختصر حمام آفتاب می گیرند. با وجود سرویس های دستشویی عمومی خیلی خوب هنوز مردها در خیابان ادار می کنند.

صف ایستادن: فرانسویان کاملا به خوبی مفهوم صف ایستادن و به نوبت سرویس گرفتن را درک می کنند. با این حال در فرانسه میل شدیدی برای مقاومت در مقابل پیروی از قوانین وجود دارد. این بخشی از شیوه آنها  برای بیان « منحصر بفرد بودن» خود است و فرانسویان می پذیرند که برای شکستن قوانین ممکن است افراد دلایل خوبی داشته باشند. بنابر این در صف انتظار ، بايد به صف ايستاد و منتظر فرارسيدن نوبت شد. از كسي جلو زدن و مستقيم به گيشه مراجعه كردن براي انجام دادن كار بسيار ناخوشايند است .افرادي كه اقدام به اين كار كنند با نگاه كردن مجازات مي شوند و يا به طور شفاهي تذكر داده مي شوند.

فروشگاه ها: فروشگاه ها در فرانسه به گونه ای طراحی شده اند که انسان را به خرید وسوسه می کنند. حراجی در فرانسه دو بار در سال صورت می گیرد. فروشگاه های گسترده ای با قیمت های نازل در حومه شهر وجود دارند که تمام جذابیت و فریبندگی غول های اقتصادی بی نام و نشان دیگر جاهای دنیا را در خود جمع کرده اند. در این فروشگاه ها اجناس ارزان قیمتی خواهید یافت که هرگز نمی توان در فروشگاه های محصولات خاص پیدا کرد.

بازارهای روز: در سرتاسر فرانسه و در پاریس سنت قدیمی « بازار روز» تداوم دارد. بازارهای روباز طویل در یکی از روزهای هفته در محله های مختلف برای خرید از ویژگی های فرانسه است. خرید در اینجا با سوپر مارکت رفتن کاملا فرق می کند. در این بازارها تا هنگام تعطیلی حدود یک ساعت و نیم بعد از ظهر که فروشنده برای ناهار کار را متوقف می کند, چانه زدن بر سر قیمت معمول نیست. در پایان روز برای خلاص شدن از شر محصولات فاسد شدنی, در قیمت بعضی اقلام تخفیف می دهند. فروشندگان بازارهای روز حرفه ای هستند تنوع و غنای این بازارها لذت بخش  و سرگرم کننده است. اکثر این بازارها حدود ساعت نه صبح آغاز به کار می کنند.[1]

پول: رابطه فرانسوی ها با پول بسیار آزار دهنده است. آنها از صحبت کردن در باره تقریبا تمامی اشکال امیال لذت می برند, اما با وجود این صحبت در موضوع پول را زشت و غیر اخلاقی می دانند. به دور از ادب است اگر از کسی بپرسی که چگونه پول در می آورد. هیچ فرانسوی نمی خواهد براین اساس مورد قضاوت قرار بگیرد. فرانسوی ها به رقابت خیلی علاقمند نیستند. با این حال به امنیت شغلی, موقعیت اجتماعی و به عنوان یک فرد مورد قضاوت قرار گرفتن خیلی واقف هستند. در اینجا زمان کمتر خطی است و ارزش آن صرفا با پول سنجیده نمی شود.

قانون و بوروکراسی: قدمت قانون فرانسه به قبل از انقلاب به قرن هفدهم, زمان سلطنت لویی چهاردهم می رسد که مشاور وی کولبر تمام قدرت را در کاخ ورسای متمرکز کرد. طرح بزرگ دموکراسی فرانسه را روسو توصیف کرد. اما مجموعه قوانین ناپلئونی که اساس قانون امروز فرانسه است, از الگوی لویی چهاردهم هم پیروی کرد و رویکرد متمرکز را پایدار ساخت. مجموعه قوانین ناپلئونی برای کوه عظیمی از بورو کراسی در فرانسه ساخته شده است و فرانسویان را به پر کردن فرم های بی پایان و دادن اطلاعات در باره هریک از جزئیات زندگی خود به دولت, عادت داده است. فرانسوی ها از ساعت ها در صف به انتظار ایستادن و از مشکلات پاسخگویی کارمندان دولت فرانسه شکایت می کنند.

حقوق دولت: با اینکه در فرانسه در دموکراسی زندگی می کنید, اما لازم است دانسته شود که در اینجا بعضی از مردم برابرتر از دیگران هستند. به این دلیل پلیس حق دارد اگر مناسب بداند شما را دستگیر و بازداشت کند. وقتی اوراق مالیاتی برایتان می آید مامورین مالیاتی می توانند تا زمانی که بی گناهی خود را ثابت کنید, شمارا گناهکار فرض کنند.

حقوق زنان: در سال 1923 بود که زنان حق داشتن صندوق پستی شخصی را به دست آوردند و بعد از جنگ جهانی دوم بود که زنان حق رای کسب کردند. دولت تسهیلات مربوط به بارداری, بچه داری و سقط جنین را برای زنان فراهم می کند. یک زن تنهای دارای فرزند , از تمام حقوق و الزامات خانواده برخوردار است مگر اینکه تصمیم دادگاه بر خلاف این باشد. زنانی که بچه سومی دارند مستمری کمک هزینه اضافی پاداش می گیرند. یک زن می تواند به طور قانونی نام خانوادگی دوران دوشیزگی خود را برای همه عمر نگه دارد و با همان نام رای و مالیات بدهد, اما از نظر اجتماعی به ندرت از آن استفاده می کنند. نقش زن در محیط کار از ان هم محافظه کارانه تر است. مشاغل خانوادگی کارآفرین در فرانسه هر چند اندک اما مرسوم است, و عضو ذکور خانواده هنوز معیار آن و مجرای نفوذ اقتدار آن شغل در دنیای کار است. در حال حاضر در این زمینه استثناها در حال افزایش است و در اصل فرانسوی ها به برابری زن ها با مردها باور دارند.

تظاهرات و اعتصاب : به خیابان ها ریختن به صورت تظاهرات سازمان یافته و اعتراض کردن , بخش مهمی از زندگی گروه ها و احزاب فرانسوی است. فرانسوی ها عاشق به نمایش گذاردن عقاید سیاسی خود چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ گروهی هستند. ممکن است شاهد اعتصابی نظیر توقف کار یک روزه اتحادیه کامیونداران, یا بستن بزرگراه ها توسط کشاورزان در اعتراض به پیمان گات یا راهپیمایی سندیکاهای کارگری برای احقاق حقوق خود باشید.

یکشنبه : یکشنبه ها بجز فروشندگان غذای صبح یکشنبه تقریبا همه در فرانسه تعطیل هستند. هنوز هم ظهر یکشنبه متداول ترین زمان برای تدارک غذای مهم خانوادگی می باشد( غالبا به جای کلیسا). در نتیجه روز یکشنبه تا ساعت 2 بعد از ظهر تقریبا هیچ کس در بیرون از منزل یا در پارک ها نخواهد بود. همه یا در حال خرید غذا برای ناهار یا در حال آماده کردن ناهار هستند و یا لباس می پوشند تا برای خوردن غذا به رستوران بروند.

سینما: فرانسوی ها کاملا دیوانه فیلم هستند. پاریسی ها حداقل هفته ای یک بار به سینما می روند, هرچند که فیلم های ویدئویی قابل اجاره, روز بروز از این میزان می کاهد. تقریبا در دست بیشتر افراد مجله پاری اسکوپ و اوفی سییل یافت می شود که هفته نامه های رقابتی مربوط به فیلم های سینماهای پاریس هستند. در پاریس در هر زمانی صدها فیلم در حال نمایش است و فیلم های با علامت وی. او ( نسخه اصلی) زبان اصلی با زیر نویس فرانسوی نمایش داده می شوند. نزد فرانسویان فیلم به منزله هنر با هنر آشپزی برابری می کند. فیلم های فرانسوی بصیرت های بی پایان و شگفت انگیزی به ذهن, روان و ارزش های فرانسویان می گشایند.

حمل و نقل عمومی: فلسفه مساوات فرانسه حقیقتا در جابجا کردن مردم با حمل و نقل عمومی درخشندگی پیدا می کند. با وسایل حمل و نقل عمومی به همه جای کشور می توانید بروید. در پاریس همه از هر طبقه ای از مترو یا اتوبوس استفاده می کنند. معمولا در وسایل نقلیه عمومی مردم مودب هستند. آنها معمولا در هنگام سوار شدن در را برای نفر پشت سر باز نگه می دارند. همچنین قبل از سوار شدن به قطار یا اتوبوس, اجازه می دهند تا کسانی که می خواهند پیاده شوند, با سهولت قطار اتوبوس را ترک کنند. یک صندلی خالی برای افراد سالخورده یا معلول نگه می دارند. استفاده از هر دو وسیله مترو و اتوبوس نسبتا راحت است و جزئیات خدماتی که ارائه می دهند, در اختیار افراد قرار داده شده است. بلیط های سبز رنگ کوچکی که در ایستگاه مترو قابل خرید است( بسته ده تایی یا دفترچه آن ارزان تر است) برای اتوبوس ها هم قابل استفاده است هر چند برای مسافت های زیاد با اتوبوس ممکن است بیش از یک بلیط مورد نیاز باشد. این در حالی است که با مترو تنها با یک بلیط همه جا می توان رفت. بسیاری از سرویس های اتوبوس ساعت 8 شب کار خود را متوقف می کنند و تمام سرویس های اتوبوس و مترو ساعت 1 صبح دست از کار می کشند و فعالیت مجدد خود را پیش از ساعت 30/5 صبح شروع نمی کنند. در این ساعات تاکسی ها با لحاظ حداکثر نرخ خود به یاری به جا مانده ها می شتابند. در فرانسه معمولا قطار ها تمیز, سریع و گران هستند. سرعت قطارهای ت.ژ.و .( قطار سریع السیر) تا 300 کیلومتر در ساعت می رسد و فاصله پاریس تا مارسی را با سرعت در عرض 4 ساعت می پیمایند و ترن های یورو استار فاصله بین پاریس- لندن را از زیر کانال مانش در عرض 3 ساعت می پیمایند. برای سوار شدن به این قطارها باید از قبل جا رزرو کرد و از آنجا که از ایستگاه های مختلف ، قطارهایی به این مقصد حرکت می کنند, باید به هنگام مراجعه به ایستگاه دقت کرد. در حمل و نقل عمومی فرانسه بزرگترین دردسر اعتصاب است. معمولا این اعتصاب ها و خطوط تحت اعتصاب از پیش اعلام می شود, اما به طور حتم در روند کارها وقفه ایجاد می کنند. در پاریس یک مرکز اشیای گم شده وجود دارد که واقع در مجمع مترو می باشد, اما برای پس گرفتن اشیای گم شده باید اثبات کرد که آن شی متعلق به شماست و مبلغی هم بسته به ارزش آن شی باید پرداخت کرد.

تلفن: در سال های 1980 سیستم تلفن فرانسه از بدترین سیستم اروپا به بهترین سیستم تلفن دنیا ارتقا یافت. قبل از این که کسی خارج از اجتماعات علمی اسم اینترنت را شنیده باشد, آنها اولین اتصال خانگی کامپیوتر و مینی تل را توسعه دادند و آنها اولین سیستم کارت پول( کارت تلفن) را برای استفاده در باجه های تلفن جهت انجام تماس های تلفنی قابل بهره برداری کردند. حتی امروز هم تلفن کارتی یکی از بهترین شیوه های ارتباط تلفنی است. در هر دکه, دفتر پست و سایر مراکز فروش می توان آن را با ارزش های مختلف خریداری کرد. در اکتبر 1996 فرانسه سیستم تلفن ملی منحصر به فرد خود را به یک سیستم شماره گیری ملی 10 رقمی تغییر داد. دو رقم اول کد منطقه ای مربوط به یکی از مناطق پنجگانه جغرافیایی کشور است. 01 کد پاریس, 02 کد شمال شرقی, 03 کد شمال غربی, 04 کد جنوب شرقی, 05 کد جنوب غربی می باشد. یک کد منطقه ای دیگر 06 است که به تلفن های موبایل اختصاص دارد. در پاریس تمام شماره تلفن ها به غیر از موبایل با 01 شروع و 8 رقم دیگر به دنبال آن می آید. ارتباط بین المللی  در حال حاضر 0033 کد کشور فرانسه سپس 9 رقم شماره مورد نظر بدون عدد صفر آغازی است. پیش از ایجاد اینترنت سیستم تلفن فرانسه یک سیستم کامپیوتری آنلاین را هم در اختیار هر مشترک تلفن می گذاشت که مینی تل نام داشت. به هر حال اینترنت بر این سیستم مسلط شده است در مینی تل رزرو قطار و هتل ها, بررسی هوا, خرید, سهام و... در دسترس بوده است.

توالت های عمومی: تا یک دهه پیش توالت های عمومی فرانسه مکان هایی بود که دیوار آن از یک ورقه حلبی کهنه تشکیل شده بود و به نحو وحشتناک و مشمئز کننده ای متعفن بود و مردها ( فقط مردها) در حالی که یک پایشان در پیاده رو بود می توانستند پشت این حصار ادرار کنند و به راه خود ادامه دهند و اغلب هم در حال رفتن به راه خود زیپ خود را هم بالا می کشیدند. این توالت ها در اصل یک سوراخی بودند که به سیستم فاضلاب زیرزمینی اتصال داشتند و باریکه آبی که همراه با ادرار به پایین می چکید. بوی وحشتناک آن از یک خیابان آن طرف تر هم قابل استشمام بود و کاملا جهت استفاده مردها بودند. مدت زمان زیادی نیست که فرانسویان با این توالت های خیره کننده جدید خود یک دفعه از قرن 19 به قرن 21 پریده اند.این دستشویی ها ساختمان پلاستیکی سفید رنگ استوانه ای شکل دارندکه شاهدی بر قدرت ابتکار فرانسویان است و به قدری تمیز هستند که حتی لکه ای رویشان نیست و تقریبا در مقابل افراد ویرانگر مقاوم بوده, به مردان و زنان خدمات کامل ارائه می دهند از جمله دستمال توالت و موسیقی در حال پخش. یک سکه در شکاف مخصوص بیاندازید, در بدون دستگیره آن باز می شود. در این فضای یک تکه سفید و روشن که وارد شوید, در به صورت خودکار بسته می شود.موسیقی شروع می شود. نشستگاه دستشویی معمولی است اما ظاهرا سیفون و لوله کشی وجود ندارد. دکمه را فشار دهید تا در باز شود, همین که قدم به بیرون گذاشتیددر بسته می شود و کل اتاقک به طور خودکار به صورت شیمیایی تمیز می شود و برای استفاده نفر بعدی آماده می شود.

سرویس های لباسشویی : این لباسشویی ها کارآمد و کم هزینه هستند و غالبا با خشک شویی های سلف سرویس همراه است. در مکان های جدیدتر, پرداخت بهای همه خدمات از یک منبع واحد انجام می شود. لباس هایتان را در ماشین پرکرده پول اظهار شده را بپردازید و دکمه مربوطه به شماره ماشین خود را فشار دهید. بعضی از اوقات بعد از آن هم باید دکمه ای را فشار دهید تا ماشین روشن شود, مخصوصا اگر ماشین خشک کن باشد.برای به حداقل رساندن زمان خشک کردن بعضی از این مکان های سلف سرویس ماشین های گریز از مرکز فوق خشک کن دارند که گردش بسیار تندی به لباس ها می دهد. از این ماشین باید با احتیاط استفاده کرد و برای دادن چرخش خوب به لباس ها باید هنگام پرکردن با دقت آنها را میزان کرد. برای رفتن به لباس شویی حداقل یک ساعت و نیم زمان در نظر بگیرید.

خدمات درمانی و خدمات اجتماعی: سه شاخه از خدمات دولتی عبارتند از: خدمات درمانی, مستمری های بازنشستگی و بیکاری و فوق العاده تاهل. کارفرما, کارگران و دولت در پرداخت این خدمات مشارکت دارند و حتی اگر شما شهروند فرانسوی هم نباشید, حق بهره مندی از آن را دارید برای اینکه خودتان و کارفرمایتان برای تامین این خدمات مالیات می پردازید. خدمات درمانی هم به صورت دولتی و هم به صورت خصوصی قابل حصول است. بهای دارو و درمان را به صورت مستقیم می پردازید و در صورت واجد شرایط بودن, دولت آن را به شما مسترد می کند. بیمارستان های فرانسه آهنگ نسبتا ملایمی دارند. پزشکان فرانسوی به بیماران خود اقامت های کافی می دهند و از بیماران انتظار می رود لباس های زیر, پیراهن, حوله و لوازم حمام خود و حتی نوزادهای تازه تولد یافته خود را تدارک ببینند. نیازهای دارویی به صورت رایگان برآورده می شود و قیمت لوازم ضروری پزشکی و خدمات, هر دو تحت نظارت دولت قرار دارد. دارو از طریق داروخانه ها که با صلیب سبز رنگی مشخص شده اند,به فروش می رسد. کارکنان این مغازه ها به قدر کافی آموزش پزشکی دیده اند تا بتوانند در رابطه با مشکلات عادی پزشکی مردم را راهنمایی کنند. آنها حتی می توانند بر اساس اظهارات شما داروهای تجویز شده هم به شما بدهند. اما در صورتی که فکر کنند لازم است به پزشک مراجعه کنید,می توانند متخصصین مناسب دولتی و خصوصی را هم در آن محل به شما سفارش بکنند.آنها همچنین مسئول هستند تا در باره داروهایی که پزشک تجویز می کند توضیجاتی بدهند. اورژانس خدمات پزشکی , سامو نامیده می شود و شماره تلفن آن در پاریس 15 است.

وقت شناسی : وقت شناسي يك رسم اجتماعي اساسي است. اگر با كسي قرار ملاقات در خيابان يا محل عمومي در يك زمان معين داريد بايد به موقع در محل ملاقات حضور داشته باشيد حداكثر اين كه پنج دقيقه تاخير را مي توان چشم پوشي كرد. اگر قرار كاري يا پزشكي داريد توصيه مي شود كه پنج يا ده دقيقه زودتر در محل ملاقات باشيد. فرانسوي ها غالبابه تاخير شهرت دارند درست يا غط تاخير همواره بي ادبي تلقي مي شود.[2]

2-8-آشپزی فرانسوی

در فرهنگ فرانسوی آشپزی نوعی هنر به شمار می رود و مردم فرانسه در باره آن با همان علاقه و اطلاعی سخن می گویند که غالبا در مورد هنرهای نقاشی و ادبیات و موسیقی از خود نشان می دهند. به همین دلیل آشپز حرفه ای یا شٍف[3]  فرانسوی،که معمولا حرفه خود را نزد استاد تحصیل کرده است، هنرمندی است که مردم برای او احترام فراوان قایل هستند. این مردم طبعا به امر غذا خوردن و آداب سفره هم بسیار اهمیت می دهند و در هر مرتبه بالا یا پایینی از رفاه هم که باشند یک وعده غذای کامل( اردوور[4]، غذای اصلی، سالاد، پنیر، دسر، قهوه) را امر ضروری و حتمی می دانند- یا می دانستند. تا چند دهه پیش در سراسر فرانسه، چه در شهرها و چه در روستاها،غذای عمده روز ناهار بود، که از حدود یک تا دوساعت بعد ازظهر شروع می شد و ممکن بود تا دوساعت یا بیشتر ادامه داشته باشد. امروز این مراسم به پایان هفته، یعنی روزهای شنبه و یکشنبه منحصر شده است.

آشپزی فرانسوی اساسا دو نوع است: یکی آن نوعی که خود فرانسوی هاآشپزی عالی[5] می نامند ، دوم شیوه ساده تری که باید آن را آشپزی محلی( شهرستانی) یا خانگی[6] نامید.

آشپزی عالی در دربار پادشاهان بوربٌن و خانه های اشراف پیش از انقلاب فرانسه پرورانده شد و همان است که امروز در رستوران های سه ستاره( درجه یک) فرانسه و سایر جاهای جهان با همین نام معمول است. بسیاری از رستوران های ردیف پایین تر هم البته مدعی این شیوه آشپزی هستند و گاهی موفق می شوند با شرکت در مسابقه سالانه درجه خود را بالا ببرند. این ادعا منحصر به رستوران های فرانسه نیست، کما بیش در همه جا رستوران ها از سنت آشپزی فرانسه سرمشق می گیرند. به همین دلیل نام غذاها در بیشترصورت غذاهایی که حتی در رستوران های تهران به دست مشتری می دهند فرانسوی است، اگرچه خود غذا چندان بویی از آشپزی عالی فرانسوی نبرده باشد.

آشپزی عالی فرانسوی هنری است آموختنی، یعنی باید آن را تحصیل کرد. به همین دلیل بسیاری از مردم از اسم این آشپزی می رمند و گمان می کنند که اسرار این هنر در دسترس هر کسی نیست. اما اسرار این هنر از سایر هنرها پوشیده تر نیست و می توان گفت که در مواد خوب و تازه، بینش در ترکیب این مواد، مصرف خامه و کره فراوان، دقت و ظرافت در پخت و پز و سلیقه در آرایش غذا خلاصه می شود.

منظور از دقت و ظرافت این است که در آشپزی عالی فرانسوی هر چیزی باید درست به اندازه پخته شود، نه بیشتر و نه کمتر. گوشت و مرغ و ماهی و تره بار و سایر مواد خوراکی هر کدام در لحظه خاصی از روند پخت به اوج مزه و عطر خود می رسند و سپس از این اوج می افتند. تاکید این نکته از لحاظ ما ایرانی ها از این جهت ضرورت دارد که غذاهای ما(به ویژه خورش ها و آش ها)روی اتش ملایم و در روند طولانی پخته می شوند و ما مشکل می توانیم باور کنیم که مثلا نخود فرنگی اگر بیش از 5-6  دقیقه روی آتش بماند، یا بیفتک خون دار نباید بیشتر از 2-3 دقیقه در تابه بماند. دیگر این که ذائقه ما به همان دلیلی که اشاره شد به غذای بسیار پخته عادت دارد و آن کیفیتی که به نظر یک استاد آشپز یا شٍف فرانسوی اوج پختگی است به نظر ما غالبا خام می آید. این است که تقلید های ما از غذاهای فرانسوی در قیاس با آنچه خود استادان فرانسوی درست می کنند گاهی حالت غذای مانده و گرم کرده را پیدا می کند. بنابراین قدمٍ اول در فراگرفتن آشپزی فرانسوی این است که با ذائقه فرانسوی آشنا شویم، و این کار البته در عمل شدنی است نه با گفتار. آنچه می توان گفت این است که فرانسوی ها با مزه های قوی(ترشی، شوری، شیرینی، تندی) و عطرهای تند(مانند ادویه و گلاب) چندان میانه ای ندارند، چون عقیده دارند که این ها مزه و عطر ظریف ماده اصلی غذا( گوشت، مرغ، ماهی، تره بار) را می پوشانند، اگرچه همیشه اندکی فلفل سیاه تازه ساب روی هر غذایی می پاشند و به بسیاری از غذاهای خود، مخصوصا در آشپزخانه محلی، سیر می زنند. نکته دیگر این است که ذائقه فرانسوی می کوشد مزه هر غذایی را جداگانه درک کند و از کیفیت خاص آن لذت ببرد. به همین دلیل است که ناهار یا شام ٍ فرانسوی از چند دور تشکیل می شود و تا یک دور تمام نشده باشدکسی به دور بعدی دست نمی زند، یا حتی آن را سر سفره نمی آورند. کسانی که برای شان مقدور است در پایان هر دور بشقاب ها را هم عوض می کنند تا مزه غذاها با هم مخلوط نشود.

آشپزی محلی یا خانگی بیشتر به خود مردم فرانسه اختصاص دارد. اگر کسی در سرزمین فرانسه مسافرت کند و در رستوران های ساده غذا بخورد یا در خانه های مردم این کشور میهمان شود با این شیوه آشپزی سروکار خواهد داشت. غذاهای محلی یا خانگی بیشتر به صورت پخته در سس (در مقابل سرخ کرده و بریان)است، مانند مرغ یا ماهی که همراه با تره بار در یک دیگ پخته می شود،یا به صورت انواع سوپ مایه دار که با نان می خورند.

در دهه 1970 روش دیگری در آشپزی فرانسوی به نام آشپزی نوین به وجود آمد. پیش گامانٍ این اشپزی دو برادر و استاد آشپز به نام های ژان وپی یرترواگرو[7] بودند و شیوه آشپزی نوین عبارت بود از کوتاهی زمان پخت، یعنی نیمه خام برداشتن تره بار و گوشت و مرغ و ماهی و غیره، به کار بردن روغن گیاهی به جای کره و خامه و سایر چربی های حیوانی، و توجه بیشتر به صورت ظاهر غذا و آرایش ظرف، و در عین حال ساده کردن آرایش. در همه این موارد تاثیر آشپزی چینی آشکار است. اما آشپزی نوین پس از مدت کوتاهی از رواج افتاد و امروز تقریبا فراموش شده است.ْ

فرانسه در قیاس با سایر کشورهای اروپایی سرزمینی است وسیع، متنوع و بارور. در هر ناحیه ای از این کشور، به اقتضای اقلیم و سنت آن، غذاهای خاص مرسوم شده است که باهم تفاوت دارند، ولی البته خالی از وجوه مشترک نیستند. آشپزی محلی یا خانگی فرانسه مجموعه ای است از این سنت های محلی و آنچه در ظرف چهار قرن گذشته از آشپزی عالی وارد سنت های محلی شده است. در کتاب حاضر اصطلاح ( آشپزی فرانسوی) به همین معنای وسیع به کار می رود. البته بسیاری از غذاهای خانگی هم در آشپزی عالی فرانسوی نفوذ کرده اند و چنین نیست که این دو نوع آشپزی به کلی از یکدیگر متمایز باشند.

صبحانه فرانسوی همیشه مختصر است، و معمولا عبارت است از یک پیاله قهوه و یک کروآسان[8](نوعی نان کره ای) یا یک تکه نان باگت[9](نان سفید دراز) و اندکی کره و مربا – و هنگام ناهار مردم گرسنه اند.( هرگاه قرار بر میهمانی شام باشد ظهر را هم به چیز مختصری برگزار می کنند و غذای عمده را به شب می اندازند.) هرگاه مقدور باشد همه افراد خانواده سر سفره ناهار جمع می شوند و غذای مفصلی می خورند که از چند (دور) تشکیل می شود و صرف کردن آن ممکن است دو ساعت یا بیشتر طول بکشد. این غذا ساخته و پرداخته خانم خانه است و او غذا را به عنوان نوعی دستاورد هنری به خانواده خود عرضه می کند. افراد خانواده هم آن را به همین عنوان به جا می آورند و در باره آن بحث و گفت و گو می کنند. طول مدت صرف ناهار فقط به سبب حجم غذا نیست، بلکه بیشتر به این دلیل است که فرانسوی ها غذا را با تانی و تفنن و در ضمن گفت و گو می خورند و میان هر دور و دور بعدی کمی فاصله می اندازند. ولی البته پرخوری هم در فرانسه سابقه و سنت آبرومندی دارد. ظاهرا این رسم در قرن نوزدهم به اوج خود رسیده است. در قرن حاضر به دلایل گوناگون، که از مد افتادن فربهی و رعایت بهداشت و گرانی خواربار از ان جمله است، پرخوری دیگر رواجی ندارد و به افرادی که خود فرانسوی آن ها را گورمان[10]می نامند، منحصر شده است. باقی مردم – از جمله همان گورمان ها هم- خود را گورمه[11]می دانند، و این به معنای شخصی است که ذائقه حساسی دارد و از غذای بسیار نغز لذت می برد. تفاوت گورمه و گورمان از نکات مهم فرهنگ و آشپزی فرانسوی است. (در فارسی لوت به معنای غذای خوب و نغز بوده است و لوتی به معنای دوست دار چنین غذایی یا آدم خوش خوراک یا لوت خوار هم به کسی گفته اند که به خوردن غذا علاقه زیادی نشان می داده، بنابراین کلمات ( لوتی) و ( لوت خوار) را می توان به ترتیب به عنوان معادل ( گورمه)و (گورمان) فرانسوی پیشنهاد کرد. کلمه نازک خور را هم در فارسی داریم، که در واقع همان گورمه فرانسوی است و می تواند در برابر آن به کار رود.)

دور اول ناهار یا شام اردور است، که نظیر پیش سفره یا پیش آرک ایرانی و مزه ترکی و عربی است. اردور را فرانسوی ها به عنوان یک دور از چند دور غذای کامل سر سفره می خورند و بر خلاف برخی مردم دیگر آن را پیش از سفره و همراه با انواع نوشیدنی صرف نمی کنند. اردور فرانسوی ممکن است ساده یا مفصل و سرد یا گرم باشد، ولی در هر حال همیشه غذایی است با مزه و سبک که برای باز کردن اشتها تهیه می شود، نه سیر کردن خورنده. همچنین، اردور باید با باقی غذا تناسب داشته باشد. مثلا وقتی که دور دوم غذای اصلی ماهی است، اردور از مواد گوشتی یا تخم مرغی یا شیری تهیه می شود تا غذا تنوع داشته باشد.

گاهی دور دوم ماهی است، ولی نه به عنوان غذای اصلی. در این صورت مقدار ماهی مختصر است و دور سوم یا غذای اصلی گوشت یا مرغ خواهد بود. اگر غذای اصلی ماهی باشد، البته ماهی دور دوم حذف می شود.

سوپ را فرانسوی ها معمولا برای شام تهیه می کنند و با نان یا کروتن[12] (پوسته نان، نان خشک خرد شده و برشته یا سرخ کرده) می خورند. گاهی هم سوپ جای اردور را می گیرد یا به عنوان دور دوم صرف می شود.

برای غذای اصلی فرانسوی ها هزاران دستور وجود دارد که همه آن ها را در هیچ کتابی نمی توان گرد آورد. همین قدر باید گفت که مردم فرانسه همه نوع چرنده و پرنده و ماهی و جانور دریایی و حتی حلزون و قورباغه می خورند، و این مواد را به چند صورت کبابی و تنوری و سرخ کرده و آب پز و بخارپز آماده می کنند. این مواد به هر صورتی تهیه شود، همیشه با نوعی سس همراه است و این سس غالبا سر سفره روی غذا ریخته می شود. یکی از تفاوت های آشپزی فرانسوی با آشپز های چینی و ایرانی این است که سس فرانسوی معمولا جدا از اصل غذا تهیه می شود و در ظرف جداگانه ای سر سفره می آیند.(به همین دلیل است که نه در زبان فارسی کلمه ای معادل سس فرانسوی وجود دارد و نه در زبان فرانسوی کلمه ای معادل خورش فارسی). قاعده جدا بودن سس البته بدون استثنا نیست، بلکه غذاهای فراوانی هم هست که توی سس خود پخته می شوند، اگر چه ترکیب این سس ها هم معمولا جدا از ماده اصلی است. به هر حال مقدار زیادی از کیفیت هر غذای فرانسوی به سس آن بستگی دارد و وقتی از دست پخت یک آشپز تعریف می کنند غالبا گفت و گو در باره سس های اوست.

سس های فرانسوی را می توان به طور کلی به چهار نوع تقسیم کرد: سس سفید، سس کم رنگ، سس قهوه ای یا تیره، سس قرمز. سسٍ همراه ماهی معمولا یکی از انواع سس سفید است. برای گوشت سفید، سس کم رنگ و برای غذاهای گوشت قرمز، سس قهوه ای یا قرمز در ست می کنند.

تره بار پخته، یا به اصطلاح (سبزیجات)یا همراه با غذای اصلی است یا به عنوان یک دور جداگانه خورده می شود. فرانسوی ها برای پختن تره بار روش ساده ای دارند که در حفظ رنگ و عطر آن بسیار موثر است، و آن این است که تره بار شسته و آماده را در دیگ آب جوش می اندازند و پس از چند جوش آن را بیرون می اورند و در یک ظرف آب یخ می گذارند. این کار را بلانش کردن[13] می نامند، که در لغت به معنای سفید کردن است ولی در باب آشپزی بهتر است آن را تر و تازه کردن ترجمه کنیم. تره بار تر و تازه کرده را می توان تا یکی دو ساعت نگه داشت و هنگام کشیدن غذا در کره تفت داد یا در آب جوش انداخت و پس از داغ شدن بیرون آورد.

روش دیگر این است که تره بار را با اندکی آب در دیگ در بسته روی آتش ملایم می گذارند تا بخار پز شود. مقدار آب باید اندک باشد، ولی هر گاه پیش از پختن تره بار آب تمام شد باید تجدید شود. چند قاشق آبی را که پس از پختن تره بار ته دیگ می ماند با کمی کره یا بدون آن روی تره بار می دهند.

روش سوم که غالبا در مورد هویج و شلغم و پیاز سفید نقلی به کار می رود این است که تره بار را اول آب پز می کنند و سپس جلا می دهند، به این صورت که یکی دو قاشق شکر در تابه روی آتش ملایم می گذارند تا آب شود و کاملا رنگ بگیرد، سپس کمی آب یا آب مرغ یا آبٍ قلم روی شکر ذوب شده می ریزند( احتیاط) و می گذارند تا کارامل نسبتا غلیظی به دست آید، آن گاه تره بار را در آن می غلتانند تا خوش رنگ و براق شود.

سیب زمینی در فرانسه به چند صورت پخته می شود: معروف ترین طرز پخت سیب زمینی فرانسوی پٌم فریت[14]یعنی سیب زمینی روغن جوش است. پم فریت در همه جای دنیا خورده می شود ولی پم فریت فرانسوی چیز دیگری است. تفاوت پم فریت فرانسوی در این است که همیشه داغ و تازه سر سفره می آید، یعنی آخرین چیزی است که که آشپز پیش از کشیدن غذا در ست می کنند. اگر پم فریت پلاسیده و مانده – یعنی این که بیش از 3-4 دقیقه از عمرش گذشته باشد- جلوی یک لوتی (گورمه) فرانسوی بگذارید باید منتظر واکنش ناگواری باشید.برای پای غذا، به ویژه ماهی ، معمولا سیب زمینی را پوست کنده بخارپز می کنند، سپس در کره ی آب کرده می غلتانندو جعفری ساطوری روی آن می پاشند. از ترکیب سیب زمینی و پنیر یا سیب زمینی و تخم مرغ هم فرانسوی ها غذاهای مستقل سبکی درست می کنند که برای شام فرانسوی مناسب است.دستور این ها هم در جای خود می آید.

نان همیشه سر سفره ی فرانسوی هست. نان فرانسوی بسیار متنوع است، ولی معروف ترین و رایج ترین نوع آن همان باگت معروف است که مغز سفید و نرم و پوسته برشته و خشکی دارد و برای هر وعده غذا تازه خریده می شود.

پس از غذای اصلی و تره بار نوبت سالاد سبز می رسد. عنصر اصلی این سالاد کاهوی پیچ است، ولی کاهوی فرفری و رسمی و آندیو هم جانشین آن می شود. گوجه فرنگی و پیاز هم در سالاد به کار می رود. فرانسوی ها عقیده دارند که سالاد بعد از غذای اصلی دهان خورنده را تر و تازه می کند و برای دسر آماده می سازد. به همین دلیل سس فرانسوی همیشه ساده است، یعنی مرکب از سرکه انگور و روغن زیتون و اندکی نمک و فلفل سیاه. فلفل را همیشه با آسیاب دستی روی غذا می پاشندتا عطر آن تازه و تند باشد. از طرف دیگر فلفل قرمز و زرد چوبه و ادویه در آشپزی فرانسوی مصرفی ندارند. از سس های تند و از ترشی و شوری هم سر سفره معمولا اثری نمی بینیم، مگر در مود غذاهایی که از فرهنگ مغربی(مراکش) یا عربی یا هندوچینی( مستعمرات سابق فرانسه) گرفته شده اند.

دسر فرانسوی می تواند از انواع کیک و شیرینی و سوفله و کرم و مانند این ها باشد ، که دستورشان در جای خود می آید.اما در بسیاری از اوقات پیش از دسر یک یا چند نوع پنیر با کمی نان خورده می شود. غالبا کره هم سر سفره هست که ممکن است با نان و پنیر همراه شود. میوه ی تازه هم که در فرانسه فراوان است- به ویژه طالبی که در فرانسه بسیار لطیف و شیرین است- معمولا با پنیر یا به دنبال آن خورده می شود. ناهار همیشه با یک فنجان قهوه به پایان می رسد.

فرانسوی ها هم مانند خود ما سبزی معطر خشک و تازه در غذاهای خود به کار می برند. بعضی از این سبزی ها در ایران به دست نمی آیند، ولی جانشین های کاملا لایقی دارند که ترکیب آن ها در جای خود می آید. اینجا همین قدر می توان گفت که ترخون و ریحان و جعفری و نعنا و مرزنجوش و آویشن و رزماری و برگ بو از لوازم آشپزی فرانسوی است. در این آشپزی هرگاه انواع گوشت شکار و ماکیان و پرندگان آب پز شود یک برگ بو و یکی دو شاخه جعفری و کرفس و یک دانه هویج که با نخ به هم بسته شده اند در دیگ می اندازند تا بوی زهم گوشت را بگیرد. این را سبزی معطر[15]می نامند و به صورت خشک یا تازه همیشه در آشپزخانه فرانسوی موجود است، و البته ترکیب آن می تواند بر حسب سلیقه آشپز تغیییر کند (این بسته سبزی معمولا مرکب است از کرفس و نعنا و ترخون و برگ بو، ما آن را چهار سبزی خواهیم نامید،ولی این مانع از آن نیست که کسی یکی دو سبزی دیگر هم به آن اضافه کند).[16]

3-8- پوشاک و لباس سنتی

در اوایل قرون وسطی مردان و زنان فرانسوی لباس های طرح رومی را که شامل دو پیراهن و یک شنل بود, می پوشیدند. بعدها به پوشاک, لباسی دیگر افزوده شد که «سورکت» نام داشت و آن برگرفته از لباسی بود که شوالیه های شرکت کننده در جنگ های صلیبی در شرق اروپا روی زره خود می پوشیدند تا مانع از انعکاس پرتو خورشید گردد. در سده سیزدهم , سورکت جای بلیاد یا پیراهن رویی را گرفت و زن و مرد هر دو آن را می پوشیدند. سورکت در سده پانزدهم از میان رفت و زنان پیراهن ساده ای یافتند که بالاتنه چسبان, دامن چین دار و آستین های چسبان داشت و « لا روب»[17] نامیده می شد. در سده سیزدهم پاریس به خلق زیباترین و هنرمندانه ترین پوشاک شهرت داشته و در سده چهاردهم ونیز هر سال یک عروسک که لباسی با طرح های تازه و زیبا برتن داشت از فرانسه وارد می کرد. شیوه های لباس فرانسوی در قرن شانزدهم ملهم از طرح های ونیزی قرن پانزدهم بود؛ گرچه زیبایی و آراستگی آنها را نداشت, ولی مانند آنها با ابریشم و ساتن ضخیم, مخمل, حاشیه دوزیهای جواهر نشان, نوارهای فلزی, روبان و پوستهای گرانبها تهیه می شد. یکی از مشخصه های پوشاک زنان و مردان این دوران, وجود پیش سینه ای از پارچه لطیف و نازک بود که در داخل گودی یقه قرار می گرفت و سینه را می پوشاند. بند بلند و جواهر نشانی که دور کمر بسته می شد دنباله ای طویل داشت که به آن تسبیح و آئیینه می آویختند. در دوران حکومت هانری دوم, نفوذ مذهب پروتستان و اندیشه های ساده پوشی باعث شد پارچه های مخمل و ابریشم با رنگ های درخشان, کمتر مورد استفاده قرار گیرد و رنگ های تیره به ویژه سیاه متداول گردد. کاترین دومدیسی همسر هانری دوم , کرست فلزی به شکل شکم بند را به فرانسه عرضه کرد. در اواسط سده شانزدهم برای تزیین پوشاک از چشمه دوزی و ژور بهره می بردند. از این رو پارچه های کتان را لطیف تر تهیه می کردند و کار دست را ظریف تر انجام می دادند؛ و این خود , منشا بافت و تحول هنر توربافی شد. هانری چهارم , که بر خلاف گذشتگان خود توجه بسیاری به رشد صنایع داشت, صنعت پارچه بافی را که محصولاتی چون زربفت, تافته , مخمل و ابریشم تولید می کرد,در شهر های لیون و تور رواج داد. پوشاک زن و مرد از پارچه های ظریف و مرغوب و در رنگ های متنوع با سایه روشنهای زیبا تهیه می شد. پس از مرگ هانری چهارم, برای نخستین بار در تاریخ, تحولات لباس بر چگونگی پوشاک طبقه متوسط جامعه نیز تاثیر گذاشت. فرانسه در عصر لویی سیزدهم(1643-1610)در زمینه طرح های لباس, اعتباری بسیار کسب کرد و خود را به عنوان پیشکسوت طرح های نوین مطرح ساخت. بهره گیری از پارچه های فاخر و برودری دوزی های ظریف و زیبا در بخش نخست این دوران همچنان متداول بود. اما به دنبال حکم ریشیلیو در سال 1625 علیه واردات پارچه از ایتالیا و اسپانیا, لباس ها به مراتب ساده تر از گذشته شد. او در سال 1633 و 1634 نیز قانونی به منظور منع استفاده از یراق و توردوزی طلایی و نقره ای گذراند که سبب گردید زرق و برق لباس ها هر چه بیشتر کاهش یابد. بنابراین لباس ها از پارچه های بافت فرانسه , بدون نقش و نگار اما گرانبها تهیه می شد. تور, نقش اساسی در تزئیینات لباس داشت بویژه برای حاشیه یقه ها ی صاف , پهن و خوابیده که به نام یقه لویی هجدهم شناخته می شد. در سده هفدهم پیراهن اهمیتی بیش از گذشته پیدا کرد و کراوات در این زمان عرضه گردید(1636). کراوات نام خود را از شخصی به نام «کروا» که در ارتش فرانسه خدمت می کرد , گرفته است. او برای محافظت گلوی خود, دستمالی را به گردن می بست. بعدها به جلو کراوات یک تاب افزوده گشت و از آن پس, یقه پیراهن هیچ مرد ظاهرا خوش لباسی بدون دستمال گردن یا کراوات نماند. یک طرح تازه در دوره لویی سیزدهم, بالا جمع کردن دامن رویی بود که در اصل توسط بورژوازی پذیرفته شده بود. از آن پس شکل لباس رفته رفته دگرگون شد. نخستین دوره حکومت لویی چهاردهم, دوره انتقالی شیوه لباس پوشیدن بود و همه کشورهای اروپا,جز اسپانیا از طرحها و شیوه لباس پوشیدن فرانسویها پیروی می کردند. لویی چهاردهم پس از مرگ مازارین و بنا به توصیه وزیرش کالبر, توربافان ونیزی را به فرانسه خواند و در چند شهر فرانسه مراکزی برای بافتن تور احداث کرد. کالبر نخستین قطعه های تور بافته شده در فرانسه را تقدیم پادشاه کرد. پادشاه آن را زیبا یافت و درباریان را به استفاده از آنها تشویق نمود. در دوره دوم لویی چهاردهم ( 1670-1661) فرانسه در زمینه طرح های پوشاک نقشی تعیین کننده داشت. نکته جالب این که برای نخستین بار در بافت پارچه سایه روشن رنگ ها مورد توجه قرار گرفت و طرح گل ها را بزرگ تر از اندازه طبیعی نقش کردند حال آنکه , در دوران لویی پانزدهم, طرحها کوچک تر از اندازه طبیعی و در زمان لویی شانزدهم از آن هم کوچک تر شد. در آغاز دوره سوم حکومت لویی چهاردهم ( 1715-1670) پوشاک از شکوه و تجمل بسیار برخوردار بود. لیکن با فرارسیدن پایان این دوره, از تجملات آن کاسته شد. در پوشاک مردان, یکی از مهم ترین و اساسی ترین تغییرات پدید آمد. نیم تنه چسبان به جلیقه و نیم تنه رویی تبدیل گردید. تا سال 1675 تنها خیاطان به کار طرح و تهیه پوشاک زنانه اشتغال داشتند ولی در این زمان ,هر قسمت از لباس, طراح و تهیه کننده ای ویژه داشت مانند دوزندگان لباس, خیاطان بالا پوش و شنل, کلاه دوزان, کفاشان, دستکش دوزان, بادبزن سازان, جواهر سازان, آرایشگران و طراحان آرایش مو که همگی مهارتی در سطح بالا داشتند و پول گزافی دریافت می کردند.طرح های لباس تئاتر نیز در تغییر و تحول پوشاک زنان موثر بود. در سده هیجدهم و از سال 1770 تا 1775 پوشاک فرانسویان به اوج تکامل خود رسید. این مرحله به دو دوره تقسیم شده است. دوره نخست(1750-1724) که به « روکوکو»[18] شهرت یافته , با یک مایه اصلی , صدف همراه با شاخ و برگهای گل و گیاه, پر, پاپیون, همه گونه قوسها و پیچ و تابها که در یک طرح جمع می گردد, مشخص می شود. دوره دوم( 1770-1750) که از حالت فانتزی طرحها کاسته شده, و وقار بیشتری در آنها به چشم می خورد. می توان گفت که شیوه های رفتار و لباس پوشیدن دربار فرانسه در زندگی اجتماعی دنیای متمدن آن روز تاثیر بسیار گذارده بود. لباس مردانه فرانسوی سه جز اساسی داشت: کت, جلیقه و شلوار که در دوره حکومت لویی چهاردهم کاملا جا افتاده بود. در زمینه پوشاک زنان باید گفت که سراسر اروپا از شیوه لباس پوشیدن فرانسویها به ویژه ماری آنتوانت پیروی می کردند. گاه به گاه عروسک های بزرگی به نام « عروسکهای مد» که آخرین طرح های لباس بر آنها پوشانده شده بود از فرانسه به پایتخت کشورهای دیگر صادر می شد تا به معرض نمایش مشتاقان گذارده شود. سالهای پیش از انقلاب فرانسه , شیوه لباس پوشیدن رو به دگرگونی نهاد. نیاز به ساده شدن طرحهای پوشاک و کاهش شکوه و جلال آن و کم بها دادن به امتیازهای طبقاتی رفته رفته آشکار می شد. نشانه های امتیاز طبقاتی از طریق شیوه لباس پوشیدن , توسط مجلس ملی برانداخته شد. سادگی استاندارد شده ای که امروزه در لباس مردان وجود دارد از زمان انقلاب فرانسه پدید آمد. پوشاک زنانه نیز چون مردانه به سادگی گرایید, در حالی که خطوط و برش اصلی, همچون طرحهای سالهای آخر دوره لویی شانزدهم حفظ شده بود. در سده نوزدهم پانتالون یا شلوار بلند[19], جزئی مشخص از پوشاک مردان شد. پوشاک زنان اغلب از پارچه های کتان ضخیم یا نازک, تور و گاز,تافته, پشم و کشمیر بود که با طرحهایی کلاسیک و با مهارت و زیبایی بسیار آنها را برودری دوزی و پولک دوزی می کردند. آستین های پیراهن بلند بود. با پیدا شدن پیراهن های نازک, زیر دامنی اهمیت بیشتری یافت و از آنجا که از پایین دامن نمایان بود, اغلب حاشیه پایین آن با چین هایی از تور تزیین می یافت. همین پیراهن ها باعث بوجود آمدن دامن شلواری شد که به جای زیر دامنی به کار می رفت. در حدود سال 1805 شلوار ململ با حاشیه تور چین دار در نشریات مد به چاپ رسید ولی تا سال 1807 کسی آن را نپوشید, و در فرانسه نیز طرفدار زیادی نیافت. تا پیش از سالهای 1830 زنان زیر لباس خود, زیرپوش, زیر دامنی و جوراب بلند می پوشیدند.  ژوزفین همسر ناپلئون در این دوره شال را رایج کرد. خانم ها برای آنکه بتوانند هر چه زیباتر و استادانه تر شال را به دور شانه و اندام خود بپیچند, آموزش می دیدند. در سال 1801 «ژوزف ماری ژاکارد»[20] با اختراع دستگاه بافندگی مکانیکی, انقلابی در صنعت پارچه بافی پدید آورد. دولت فرانسه در سال 1806 دستگاه او را با پرداخت حق امتیاز و مستمری سالانه خریداری کرد. از سال 1819 دور کمر بسیار باریکتر شد و دامن راسته و کم چین جای خود را به دامنی گشاد و زنگوله شکل دادکه به زمین نمی رسید. حاشیه پایین دامن لایه ای از کرباس داشت و با چندین ردیف پف و چین, والنهای کنگره ای شکل, تور, روبان, پاپیون و گل و نوار تزیین می گردید. به دلیل افزودن اپل یا لایی هایی از پنبه , پهنای سرشانه ها از گذشته بیشتر شد. آستین های بلند و کوتاه در اشکال گوناگون متداول بود. با حضور نیروهای متحدین در فرانسه, بسیاری از تزئین های مربوط به پوشاک انگلیسی , روسی و لهستانی به فرانسه راه یافت. پوشش سفید برای عروس, که امروزه نیز متداول است, از این دوره باب شد. ابداع دیگر این عصر پیراهنی با بالاتنه ای به رنگ تیره و دامنی به رنگ روشن و یا برعکس بود. در سال های 1860پیراهن پرنسس با نام «گابریل» عرضه شد و آن پیراهنی بود یکسره بدون درز کمر که جلو آن سراسر با دگمه بسته می شد و با پاپیون هایی تزیین می شد. زنان همچنین از لباس های ویژه کنار دریا و خارج شهر استفاده می کردند که شامل کت ملوانی , ژاکت قایقرانی و دامن کوتاه بود. در این دوره برای نخستین بار کت و دامن زنانه به بازار آمد. با ظهور کت و دامن , توردوزی و چین های پیراهن کاهش یافت و پاپیونی کوچک به جلوی یقه آن افزوده شد. همراه با کت و دامن , جلیقه ای چسبان نیز پوشیده می شد که در جلو دگمه داشت. پیراهن های مجلسی از پارچه های گاز, تور و ململ دوخته می شد. پیراهن های تابستانی را هم از پارچه های کتان لطیف, حریر و پاتیس تهیه می کردند. در سال های 1880-1870 پشت لباس زنان اهمیت بیشتری پیدا کرد. هم زمان پیراهن و دامن کوتاه , که روی دامن اصلی قرار می گرفت, بلندتر شد و تا روی باسن امتداد یافت. چین هایی که در پشت, نزدیک به خط کمر قرار داشت پایین تر آمد و در نتیجه, پایین کمر صاف تر شد. آستین های لباس روز, بلند و در قسمت پایین گشاد بود. لباس شب آستین بسیار کوتاه و یقه ای باز و چهار گوشه داشت. « دوسه» طراح و دوزنده فرانسوی لباسی شامل کت, دامن و بالاتنه ابداع کرد که برای نیم سده باقی ماند و بدعتی در تاریخ لباس بود. دوسه در سال 1824 فروشگاهی ویژه لباس زیر بنیان نهاد که بعد ها در سال های دهه 70 تبدیل به سالن مد گردید. وی برای نخستین بار استفاده از پوست را جایگزین پارچه نمود. در سال 1890 مجموعه ای از ژاکت, دامن, بلوز کمر تنگ جای خود را کاملا باز کرد و کت کوتاه و دامن بلند مورد پذیرش کامل قرار گرفت. سالن مد «کالو» استفاده بیشتر از تور را رواج داد. دور یقه, سر آستین ها, و جلو ی بلوزها با تورهای چین دار آراسته می شد. در دهه دوم قرن بیستم دو رویداد اساسی در شکل و طرح پوشاک زنانه پدید آمد. یکی آنکه طرح لباس ها هر چه بیشتر به خطوط طبیعی اندام نزدیک شد؛ و دیگر بهره گیری از لباس های ساده و بدون پیرایه برای روز و موارد غیر رسمی, که نتیجه جنگ جهانی اول بود. در سال 1911 لباسی به صحنه آمد شامل تونیک بلند که روی دامنی تنگ و باریک پوشیده می شد. در سال 1914 پیراهنی راسته عرضه شد که روی آن تونیکی راسته با آستین های تنگ و بلند پوشیده می شد. در سالهای 1918 و 1919 قد پیراهن ها تا زیر زانو و در سال 1925 باز هم کوتاهتر شد و تا زانو رسید. در سال 1919 « ویونه» طراح فرانسوی پیراهنی لوله ای شکل عرضه کرد که که از سر پوشیده می شد و محبوبیت بسیار یافت. در سال 1918 « شانل» طراح فرانسوی پارچه ژرسه را وارد بازار کرد که برای دوخت پیراهن و کت و دامن به کار می رفت. در سال 1915 شانل در شهر «دوویل» فرانسه, نمونه هایی از پارچه ابریشم مصنوعی عرضه کرد که برای تهیه دامن اسپورت و راحت, مناسب بود. در سال 1921 دامن بلند پدید آمد و در سال 1930 بود که اندازه دامن لباس شب تا روی زمین و لباس های روز تا میان ساق پا رسید و تا سال ها ثابت باقی ماند. در دهه پنجاه برای هر زمان , مکان و موقعیت خاص لباسی ویژه طراحی شد. لباسی ویژه شهر, خارج شهر, میهمانی های چای و عصرانه, برای میزبانی در ضیافت رسمی و غیر رسمی شبانه, برای ورزش های گوناگون و حتی برای شرکت در میدان های ورزشی به عنوان تماشاگر. در این زمان طراحی جدید به نام « کریستین دیور» استعداد خلاق خود را به طراحی پوشاک زنانه منتقل ساخت و طرح هایی آفرید که در دنیای مد زنانه از اهمیتی بسیار برخوردار است. یک نمونه مشخص از طرح های او پیراهنی بود که از یقه به پایین, گشاد بود و پشت آن دراپه های فراوان داشت. و دیگری کت و دامنی بود که دامن آن به انتخاب پوشنده باریک و چسبان یا گشاد بود.دامن کلوش چند ترک نیز طرح شورانگیزی از دیور بود. در سال 1954 طراحان پاریسی انواع و اقسام لباس های شومیزیه را به بازار آوردند. این پیراهن برای زنانی که روزانه در فعالیت های اجتماعی شرکت داشتند, پوشاک بسیار مناسبی بود. در فوریه سال 1958 « ایو سن لوران» جانشین دیور پیراهن ذوزنقه ای شکلی عرضه کردکه در قسمت سرشانه ها کم عرض بود و عرض آن به طرف پایین تدریجا افزایش می یافت, بالاتنه پیراهن کوتاه و قد آن تا زانو می رسید. [21]

4-8- آداب و رسوم ازدواج در فرانسه

نامزدي ، دفن زندگي مجردي، بند زدن، لباس عروس، پرتاب دسته گل... همه سنت ها یی هستند كه بهترین روز های زندگی یک زوج را در فرانسه تشکیل می دهند. مراسم ازدواج بسیار جدی است.

نامزدی : نشانه های عشق و وفاداری بین دو نفر اغلب متجسم در یک حلقه نامزدي برای اعلام ازدواج آینده است. برخی نامزدي را به عنوان یک گام مهم مي بينند، و برخي ديگر آن را بی فایده و قدیمی ملاحظه مي كنند. نامزدي قدم اول برای ازدواج، لحظه ای از تفكر و تامل، قول و تعهد نهایی و فرصتي برای معرفي خانواده ها به یک دیگر است.

کارت دعوت: پس از اعلام نامزدي و تنظیم تاریخ و محل يكي شدن زوج، وقت آن است كه اطلاعات ضروری طرفين با هم مبادله شود! معمولا كارت دعوت نام زوجين، پدر و مادر خود و پدربزرگ و مادربزرگ، تاریخ ، زمان و محل مراسم مذهبی را نشان می دهد. اگر عروس و داماد، ميهماني جشني برگزار كنند يك دعوتنامه به کارت دعوت پيوست است. براي هرگونه سليقه اي مدل هاي متفاوت دعوت نامه وجود دارد : دعوت سنتی ، رسمی یا اصلی.

دفن زندگي مجردي: به طور سنتي ، دفن زندگي مجردي آخرين شب سرگرمی است که عروس بدون شوهر آینده خود ، و داماد بدون عروس با دوستان دوران مجردی خود مي گذرانند. اغلب، یک هفته قبل از عروسی آن را می گیرند. این رویداد یک فرصتي برای داشتن اوقات خوب با دوستان است. این می تواند در طول یک شام يا درطول یک شب و یا حتی یک روز کامل اتفاق بيافتد. دفن زندگی مجردي می تواند نرم ، کلاسیک و یا بر عکس کاملا دیوانه وار توسط دوستان عروس و داماد برگزار شود. این می تواند یک زمان آرام و یا فعال (ورزش ، چهره عوض كردن، گروگذاري ،...) باشد.

چهار عنصر : براي يك ازدواج موفق سنت مي خواهد كه عروس در روز ازدواج خود چهار عنصر را انتخاب كند: يك عنصر قديمي، يك چیز جديد، وام گرفته شده و يك رنگ آبي. اين مي تواند يك لباس، لوازم جانبی، جواهرات ، لباس عروسی ، دامن، گوشواره ،... باشد

حلقه نامزدی: هنگامی که دونفر ازدواج مي كنند ، باهم پیمان مي بندند. بنابراین ، حلقه رد و بدل شده در اين مراسم حلقه نامزدي نام مي گيرد. این حلقه می تواند توسط یک کودک افتخاري برروي یک کوسن نامزدي آورده شود. مرسوم است نامزدها حلقه را درانگشت دست چپ خود مي كنند، به اين دليل كه بر اين باورند كه  "رگ عشق" اين انگشت را به طور مستقیم به قلب مرتبط مي كند.

لباس عروس: در گذشته ، عروس لباس آبی و يا رنگ مروارید خاکستری مي پوشید. تنها پس از جنگ جهانی اول است که عروس لباس سفید ، کاملا تر و تمیز، نمادی از بکارت برتن مي كند. برای جلوه دادن افتادگي لباس ، عروس می تواند یک دامن فنردار زير لباس را انتخاب کند. همچنین می تواند براي افزایش زينت لباس خود  از دستکش استفاده كند. روبان تزئيني جوراب زنانه يك عنصر مهم براي فراموش نشدن روز عروسي است.اين به عروس اجازه مي دهد تا لباس سنتي خود را (دستكش، لباس عروسي ، زيرپوش زنانه) كامل كند. در گذشته، حجاب نماد بکارت و پاكي عروس بود. امروز، این سنت ازبين رفته است اما برخي از عروس ها هنوز از حجاب استفاده مي كنند.

مراسم ازدواج مدنی: مراسم ازدواج مدنی قبل از مراسم ازدواج مذهبی صورت مي گيرد و یک مراسم عمومی است که در تالار شهرداري صورت می گيرد. این رسم تنها در چشم جمهوری فرانسه شناخته شده است. براي اين كه یک فرد مخالف ازدواج بتواند به سالن ازدواج وارد شود، در باید باز باشد. عروس و داماد در مقابل كارمند ثبت ایستاده اند. عروس در سمت چپ داماد است. این یک سنت قدیمی است. داماد باید همیشه دست راست خود را آزاد نگه دارد تا با استفاده از شمشیر خود خواستگاران بالقوه را رد کند. شاهدان عروس و داماد در دو طرف زوجين قرار مي گيرند. با استناد به قانون مدنی، كارمند ثبت وظایف عروس و داماد را به اطلاع آنان مي رساند. سپس عقد نامه را به زوجين جديد مي دهد .

جشن ازدواج مذهبی : مراسم مذهبی در کلیسا صورت می گيرد. مرسوم است خانواده و میهمانان براي مراسم ابتدا وارد می شوند. داماد همراه با مادر و عروس همراه با پدرش، با صداي مارس عروسی وارد مي شوند. در پایان خطبه، زن و شوهر و شهود امضاي خود را ثبت مي کنند. خروج از كليسا لحظه بزرگي است : عكس گرفتن و ريختن سنتی برنج. در حال حاضر ، ريختن خرده كاغذهاي رنگي، گل کاغذي یا پارچه اي و یا باراني ازگل اسطوخودوس جایگزین برنج شده است. سپس عروس و داماد به سالن جشني برمي گردند که به افتخار اين زوج برگزار می شود. به طور کلی ، ملتزمان و همراهان عروس و داماد براي اعلام اين خبر خوش بوق خودروهايشان را به صدا در مي آورند.

پرتاب گل: مرسوم است كه عروس شاخه گل اش را در پايان روز مي تواند پرتاب كند. اين كار بايد پشت به دوستان هنوز مجردش صورت گيرد. كسي كه اين گل پرتاب شده را در ميان جمع بربايد، به زودي ازدواج خواهد كرد.[22]

مراسم نامگذاری كودكان تازه متولد شده

یكی از سنت‌های دیرینه كه از گذشته‌های دور در بین اقوام مختلف مرسوم بوده است، برگزاری مراسم نامگذاری كودكان تازه متولد شده است كه در میان جوامع مختلف به گونه‌ای متفاوت برگزار می‌شود. در فرانسه براساس فرهنگ و آداب و رسوم حاكم بر آن جامعه، مراسم جشنی كه برای ورود عضو جدید خانواده برپا می‌شود به شیوه‌ای متفاوت برگزار می‌شود. مراسم نامگذاری مسیحیان کاتولیک، اغلب همزمان با مراسم غسل تعمید نوزاد در كلیسا برگزار می‌شود و به این ترتیب همه افراد خانواده و دوستان می‌توانند در این مراسم كه رویدادی بزرگ در زندگی هر فرد محسوب می‌شود، حضور داشته باشند. اما از آنجایی كه مراسم نامگذاری كودك اساسا ماهیتی مذهبی ندارد، برخی از اقوام مسیحی ترجیح می‌دهند كه مراسم جشن جداگانه‌ را به نامگذاری فرزند خود اختصاص دهند كه در روز جداگانه‌ای پس از برگزاری مراسم تعمید در كلیسا، در خانه برگزار خواهد شد. در این مراسم، پدر و مادر برای افراد حاضر در مراسم صحبت كرده و احساس واقعی خود را از تولد فرزندشان بیان می‌كنند. در این كشورها‌حتما باید با غذایی مخصوص مراسم روز نامگذاری از مهمانان پذیرایی كنند، نام خانوادگی پدربزرگ به عنوان نام خانوادگی فرزند پذیرفته می‌شود.

5-8- مراسم تدفین و سوگواری

با وجود اختلافات زیاد میان ساكنان كشورهای مختلف دنیا از نظر فرهنگ ، آداب و رسوم ، عقاید و باورها ،‌ زمانی كه صحبت از برگزاری مراسم عزاداری یا تدفین می‌شود همه دنیا به یكباره یكرنگ می‌شوند و همه افراد تلاش می‌كنند با برگزاری مراسم عزاداری به نحو شایسته‌ای، علاقه و احترام خود را به فرد متوفی نشان دهند .با وجود این ، آیین‌ها و مراسم سوگواری انعكاسی از باورهای اقوام مختلف هستند و شاید بتوان آنها را یكی از مهم‌ترین نمادهای هویت اجتماعی افراد به شمار آورد . پوشیدن لباس سیاه در مراسم تدفین از جمله رسوم مشترک در كشورهای مختلف است. در اغلب كشورها خانواده فرد متوفی با كناره‌گیری از فعالیت‌های اجتماعی، احترام و علاقه خود را به فرد متوفی نشان می‌دهند. براساس بررسی‌های آماری انجام‌شده ، برگزاری مراسم عزاداری یكی از 4 هزینه بسیار سنگین زندگی در اغلب كشورهای دنیاست . هزینه آماده‌سازی و پوشاندن لباس به فرد متوفی،تابوت و خرید قبر و هزینه شركت‌هایی كه با هدف برگزاری مراسم تدفین راه‌اندازی شده‌اند، مبالغ قابل توجهی را بر خانواده متوفی تحمیل می کنند. امروزه بسیاری از اروپایی‌ها به جای برگزاری مراسم تدفین به شیوه سنتی ـ كه مستلزم صرف هزینه‌های قابل توجهی است ـ روش‌های جدیدی را برای برگزاری این مراسم انتخاب كنند كه در اغلب آنها آرامگاه فرد متوفی در یكی از مكان‌های مورد علاقه او مانند پارک یا ساحل دریا قرار می‌گیرد و به این ترتیب بسیاری از هزینه‌ها مانند هزینه اجاره مكانی مناسب برای برگزاری مراسم یا هزینه خرید قبر از دوش بازماندگان برداشته خواهد شد.

مراسم تشییع جنازه در فرانسه در مراسم های طولانی دینی و بنا شده توسط کلیسای کاتولیک گنجانده شده است. این مراسم، که در طول زمان تغییر کرده، یک واکنش جمعی به رویدادهای مختلف زندگی را نشان می دهد . تشییع جنازه به مرگ معنی می دهد . در واقع، مرگ منحصرا هرگز "طبیعی"و"نرمال" در نظر گرفته نمی شود، از دست دادن یک عزیز  هنوز هم افراد را وادار به واکنش می نماید زیرا مرگ به عنوان غیر قابل پذیرش دیده می شود و در نتیجه سازمان خانواده، جامعه و محله را با عکس العمل مواجه می کند. برگزاری مراسم عزاداری جدایی از یک عزیز را معنا می دهد. تدوین این زمان، باز شدن دریچه زندگی پس از مرگ است. این هر دو به رسمیت شناختن و پاسخ جمعی و سازمان یافته در شکل آیینی آن است. این مراسم بخشی از فرآیند وابستگی است که به جایگاه آن مرحوم در بخشی از یک خانواده ، یا وابستگی به یک جامعه دینی بر می گردد. تدفین رایج ترین مراسم در فرانسه است. اگر چه سوزاندن اجساد هم پیش رفته و پذیرفته شده است پس از مرگ، لازم است با کلیسا یا یک کشیش برای اجرای (قرائت، نماز، و غیره.) تماس  گرفته شود. این مراسم و آداب برای تدفین سنتی بر مذهب کاتولیک ضروری نیست. به خاک کردن توسط کارکنان آژانس مراسم تشییع انجام می شود. به همین دلیل این لحظات معمولا خصوصی تر است تا کلیسایی و بیان قوی ترین احساسات خانواده به متوفی است.

6-8- جشن ها و سرودها

در فرانسه آغاز سال میلادی با جشني بزرگ آغاز مي شود و با جشن نیز به مناسبت 31 دسامبر روز سيلوستر آخرين روز سال به پايان مي رسد. همچنین هر منطقه و شهر، جشن ها و سنت هاي خاص خود را دارد. ما در اينجا از جشن هاي ملي سخن مي گوييم كه اكثر مردم كشور فرانسه در آن شركت دارند. نوئل يك جشن خانوادگي است اما 31 دسامبر شب زنده داري است مردم بيرون مي روند با دوستان مي رقصند و منتظر نيمه شب مي مانند تا يكديگر را در آغوش گيرند و براي جشن گرفتن آغاز سال نو شامپاني بنوشند. هر شهري آتش بازي خاص خود را دارد اول ژانويه همچنين اولين روز سال است. اين يك جشن مذهبي مثل ژاپن نيست؛ فقط اين كه مردم سر كار نمي روند و پس از شب نشيني ها و خوشگذراني هاي شبانه به استراحت مي پردازند.14 فوريه روز سن والنتن جشن عشاق است. در اين روز مردان به زنان گل هديه مي دهند. در فوريه يا مارس (بستگي به سال دارد) جشن ماردي گرا است. يك جشن مذهبي اما كاملا يك جشن نمايشي است. در بسياري از شهر هاي فرانسه با لباس ها و ماسك ها و رقص ها كارناوال راه مي اندازند. كارناول روا معروف ترين آنها است و يك كارناوال عالي نیز در شهر نيس وجود دارد. در ماردي گرا بسيار كرپ مي خورند. دانشجويان يك هفته تعطيل مي شوند و غالبا به ورزش هاي زمستاني براي اسكي و گردش مي روند. عيد پاك يك عيد مذهبي است كه قيام حضرت عيسي را به ياد مي آورد. تاريخ دانستن دقیق عید پاك مثل ماردي گرا[23]،  سخت است اما هميشه در روزيكشنبه است. در مدت جشن پاك همه جا تخم مرغ و خرگوش شكلاتي مي فروشند. كاتوليك هاي واقعي به كليسا مي روند و ديگران خوشحال از خوردن شكلات هستند. در جشن پاك دانشجويان دو هفته تعطيل هستند. اول ماه مه روز كارگر ، يك جشن كارگري و سنديكايي و يك روز تعطيل در فرانسه است. در اين روز در خيابان ها راه پيمايي و رژه كارگري صورت مي گيرد و  همه گل موگه[24](زنبق) هديه مي دهند. هشتم ماه مي يادآور پايان جنگ دوم جهاني وپيروزي فرانسه بر آلمان است. اين روز ، روز پيروزي ناميده مي شود. روز مادرهميشه در آخرين يكشنبه ماه مي قرار دارد. بچه ها هديه هاي كوچكي را در مدرسه آماده مي كنند و پدران هديه هايي را از فروشگاه ها مي خرند. ناپلئون نيز روز پدر را به وجود آورده و دست كم در ژوئن هديه هايي به پدران داده مي شود، اما نسبت به روز مادر عمومي نيست. در فرانسه مادر محور خانواده است.21 ژوئن روز جشن موسيقي است. اين جشن از سال 1982 بنیان نهاده شد و توسط ژاك لانگ وزير فرهنگ سوسياليست ايجاد گردید. از آنجا كه 21 ژوئن روز آغاز تابستان است هوا ملايم است و همه براي گوش دادن كنسرت هاي متعدد خياباني. جاز، كلاسيك، راك، پاپ يا رپ و موسیقی به خيابانها مي روند و در همه جاي فرانسه آوای موسیقی به گوش مي رسد. يك جشن خاص فرانسوي وجود دارد و آن 14 ژوئيه است كه روز ملي است. در اين روز ادارات و مدارس تعطيل هستند و تعداد كمي بر سر كار هستند و هر شهري جشن رقص و پايكوبي را در خيابان ها و مكان هاي عمومي سازماندهي مي كند. رژه رسمي توسط دولت يا شهرداري با شركت نيروهاي مسلح ترتيب داده مي شود. بيشترين نمايش در شانزه ليزه با حضور رئيس جمهور و ديگر شخصيت هاي سياسي اتفاق مي افتد. اين جشن به مناسبت گراميداشت باستيل در پاريس، آغاز( نمادين) انقلاب فرانسه در 1789 برگزار می شود. به مناسبت 200 سالگي انقلاب فرانسه در 14 ژوئيه 1989 جشن ويژه اي ترتيب داده شد. اول نوامبر روز همه قديسين، يك جشن مذهبي است. در اين روز مردم به قبرستان ها با دسته گل مي روند و آنها را بر روي قبور والدين و دوستاني كه فوت كرده اند قرار مي دهند. اين جشن كمي غمناك است.11 نوامبر سالگرد پايان جنگ اول جهاني است. 8 مي و 11 نوامبر جشن هاي رسمي هستند. اين دو روز به ويژه براي كهنه سربازان ,كساني كه در جنگ شركت داشتند, مهم تلقي مي شود. در فرانسه تاريخ خيلي مهم تلقي مي شود و فرصت ها و جشن هاي زيادي براي گراميداشت گذشته ملت وجود دارد، اشتباهاتي كه ترميم نمي شود و جلال و شكوهي كه به يك فرانسوي افتخار و غرور مي بخشد. نوئل مهم ترين جشن مذهبي است. مسیحی کاتولیک براين باور است كه حضرت مسيح در 25 دسامبر متولد شده است. 24 دسامبر فرانسوي ها در خانه جمع مي شوند و تا نيمه شب را به شادي و جشن مي گذرانند. هديه ها يي مبادله مي شود. بچه ها خوشحال اند و بچه هاي كوچك گمان مي کنند يك شخصيت خيالي يعني بابا نوئل برای آنها هديه مي آورد و آنها صبح روز 25 كادوها را دريافت مي كنند. روز قبل از نوئل( 24) خانواده ها به شب نشيني مي گذرانند. سفره گسترده نوئل. فواگرا(پاته جگر)، صدف، بوقلمون ، كيك مخصوص نوئل(بوش) مي خورند. اكثر فرانسوي ها روز 24 و 25 تعطيل هستند و كار نمي كنند و دانشجويان دو هفته تعطيل هستند. كاتوليك ها  نيمه شب 24 دسامبر به مراسم عشاي رباني براي دعا مي روند. درمدت نوئل ، خيابان ها و خانه ها با درخت كاج تزيين شده آذين مي شوند و بسياري از خانواده ها آخور درست مي كنند كه نماد محل تولد مسيح است.در پاريس خيابان شانزه ليزه غرق نور است.[25]

جشنواره شب سفيد پاريس

يکي از جذابيت‌هاي جديد پاريس که به ابتکار «کريستف ژیرارد»[26]، معاون  فرهنگي شهرداري اين شهر از چند سال پيش در ليست جاذبه هاي گردشگري پاريس قرار گرفته است، «شب سفيد پاريس» نام دارد. اين شب که مصادف با اولين روزهاي هفته اول اکتبر است، شبي است که در آن فرانسوي‌ها تا به صبح در برنامه‌هاي مختلفي که در شهر برگزار مي ‌شود، شرکت مي کنند. در اين شب، پاريس به معناي واقعي شب زنده داري مي کند و به همين دليل عده ‌زيادي گردشگر و توريست از اقصي نقاط دنيا به خصوص اروپا برنامه هاي خود را طوري تنظيم مي کنند تا به شب سفيد پاريس برسند. اين شب که زايش آن در تقويم جاذبه هاي گردشگري پاريس بيش از چند سال عمر ندارد، با چنان سرعتي خود را با فرهنگ اين شهر عجين کرده است که بسياري از مسافران پاريسي که اين شب را تجربه کرده اند معتقدند چنين شبي بخشي از هويت گمشده پاريس بوده که دوباره پيدا شده است.

جشنواره انترسلتیک[27]

جشنواره انترسلتیک یکی از جشنواره های فرهنگی فرانسه است که بیش از چهل سال پیش در شهر «برست»[28]  برای اولین بار برگزار شد و بعد از حدود 20 سال به شهر«لوریان»[29] منتقل شد. شهر «لوریان» قبل از جنگ دوم جهانی کارخانه تولید زیریایی فرانسه بود و بعدا به دست آلمانها افتاد و کل شهر در زمان جنگ با خاک یکسان شد. درنتیجه در شهر هیچ چیزی که قبل از جنگ جهانی ساخته شده باشد وجود ندارد. از نظر سابقه قدیمی ترین جشنواره فرهنگی فرانسه هست که هنوز برگزار می شود. هدف این جشنواره احتمالا زنده نگه داشتن فرهنگ و هنر سلتیک و پول درآوردن از طریق جلب توریست هست. موضوع این جشنواره بیشتر موسیقی و هنرهای نمایشی هست. به نظر می رسد سلت ها از اقوام آریایی بودند که در هزاره دوم قبل از میلاد مسیح وارد اروپا می شوند و تقریبا در تمام حاشیه غربی قاره مستقر می گردند. کم کم سلتها با اقوام دیگر مخلوط می شوند و الان تنها در ایرلند، اسکاتلند، ولز و استان بروتانی فرانسه جمعیتی نسبتا خالص از این قوم باقی مانده است. «سنت ان»[30] مهمترین فرمانروا یا درواقع ملکه بروتانی بود که باعث اتحاد بروتانی و فرانسه شد.سلت ها هنر و مذهب و زبان و خلاصه فرهنگ خاص خود را دارند. شاید بتوان گفت موسیقی و هنر سلتیک بیشتر توانسته خودش را حفظ کند. موسیقی و رقص سلتیک در کل یک حالت ریتمیک و شادی دارد که شباهت به موسیقی و رقص های لری و کردی ایران دارد. جشنواره معمولا حدود 10 روز هست که در روز یکشنبه رژه بزرگ برگزار می شود. در این رژه تمام ملل سلت با لباسها و پرچم ها و گروههای موسیقی شان رژه می روند و اوج شلوغی جشنواره هم همین روز هست. ظاهرا هر سال بیش از ششصد هزار نفر از این جشنواره بازدید می کنند. این رقم برای شهری که تقریبا هیچ چیز دیدنی ندارد خیلی جالب است.

فدراسيون كارناوال و جشن ها ي فرانسه[31]

فدراسيون كارناوال و جشن ها ي فرانسه در سال 1966 تاسیس شد و در آن زمان عمدتا عبارت بود از انجمن ها ي شهرستانها يي كه کارناوال هايي را سازماندهي مي كردند. این فدراسیون توسط وزارت جوانان و ورزش تایید شده و به رسمیت شناخته شده است . فدراسيون كارناوال و جشن ها ي فرانسه در حال حاضر تلاش مي كند تا جشن ها  را در تمام اشکال آن زنده نگه دارد و پشتیبانی خود را از انجمن های مربوط به جشن هاي کوچک یا بزرگ اعلام مي دارد. بیش از چهل سال است که این فدراسيون به عنوان بازيگر واقعی در فرهنگ عامه شناخته شده واز تمام انجمن های مربوط به جشن ، اعم ازکوچک و بزرگ پشتیبانی مي كند. این انجمن در سراسر کشور گسترش يافته و توزيع شده است و شامل حدود 100.000 داوطلب مي گردد.[32]

7-8- تعطیلات رسمی

آغازسال نو (اول ژانويه )

دوشنبه عید پاك (آخر مارس يا اول آوريل)

روز کارگر ( اول ماه مِه)

روز آزادی - پيروزي سال 1945 ( هشتم ماه مِه )

روز عروج حضرت مسيح (آوريل يا مه )

پنجاهمين روز نزول روح القدس به حواريون ( مه يا ژوئن)

روز ملي فرانسه به مناسبت فتح باستیل( 14 ژوئيه )

عروج حضرت مریم ( 15 اوت )

روز همه قديسين یا عید مردگان (اول نوامبر )

روز متارکه جنگ- پايان جنگ جهاني اول ( 11 نوامبر)

کریسمس - تولد حضرت مسيح (25 دسامبر )

كشور فرانسه، سرزميني با بيشترين تعطيلات و كمترين ساعات كاري

در فرانسه در حرفه روزنامه‌نگاري، هشت هفته تعطيلي وجود دارد و اين در مقايسه با دو يا سه هفته تعطيلي آمريكايي‌ها، رقم بالايي است که باعث تعجب آنان است‌. در حقيقت قانون فرانسه مي‌گويد، كاركنان تمام‌وقت، داراي دست‌كم پنج هفته تعطيلي هستند تا از اين اوقات براي گذراندن روزهاي طولاني تابستان در زير نور خورشيد يا وقت‌گذراني در كافه‌ها، بهره ببرند. آنان علاوه بر پنج هفته تعطيلي، ده‌ها روز تعطيلي عمومي نيز دارند و 35 ساعت كار در هفته بدون اضافه‌كاري، جزء قانون كار است كه اين 35 ساعت كار هفتگي، 23 روز تعطيلي را به دنبال دارد كه به آن هشت هفته اضافه مي‌شود. به اين ترتيب، در ماه‌هاي ژوئیه و اوت، خيابان‌هاي شلوغ پاريس، خالي مي‌شوند. يعني زماني كه اكثر مردم به تعطيلات سالانه خود مي‌روند، مغازه‌ها و مراكز تجاري به مدت يك ماه خالي از مراجعان و تمامي ساختمان‌هاي مسكوني پاريس، خالي از سكنه مي‌شود. فرانسوي‌ها نسبت به تعطيلات خود بسيار مشتاق و جدي هستند. آنان تفريح و استراحت را به سود بيشتر ترجيح مي‌دهند به گونه‌ا‌ي كه حتي وقتي هجوم توريست‌ها به خيابان‌ها زياد مي‌شود و در اوج ساعات گرم روز به دنبال معروف‌ترين بستني‌فروشي شهر مي‌روند، با تعطيلي اين مراكز به مدت شش هفته روبه‌رو مي‌شوند. به هر حال در كشور فرانسه به تعطيلات بيش از اندازه بها داده شده است.

8-8- مناسبت های ملی و مذهبی

ماه ژانویه:

اول ژانویه روز تحویل سال نو است . در این روز بزرگسالان هدیه سال نو را به فرزندان تقدیم می کنند.

ظهور و تجلی عیسی در ششم ژانویه یا اولین یکشنبه بعد از تحویل سال: ظهور و تجلی عیسی نماد روز کودکی عیسی است. به طور سنتی، یک کیک یا شیرینی که در آن یک لوبیای پنهان به اشتراک گذاشته می شود. در این روز که «جشن پادشاهان» نام دارد از شیرینی فروشی ها یک نوع شیرینی به نام گالت[33] خریداری می شود که یک باقلی در این شیرینی قرار گرفته است. کوچک ترین عضو خانواده با چشمان بسته سهم افراد مختلف خانواده را توزیع می کند و افراد مواظب هستند که باقلی را به هنگام خوردن شیرینی پیدا کرده و قورت ندهند.کسی که باقلی را پیدا نمایدپادشاه این جشن می شود.تاج پادشاهی را بر سرش می گذارند و اوملکه خود را انتخاب میکند . اعضای خانواده و دوستان حاضر لیوان نوشیدنی را بلند کرده و به سلامتی پادشاه و ملکه مي نوشند .این سنت به روم باستان برمی گردد که در آن زمان قرعه می انداختند و کسی شاه انتخاب می شد.

فوریه

دوم فوریه جشن شمعدان : جشن شمعدان[34] ، یک جشن مذهبی است که در سابق در چنين روزي شمع ها را در شمعدانی روشن می کردند . همچنین گفته شده جشن بت پرستی که تبدیل به مذهبی شده، و آن را نمادی از تصفیه باکره می دانند. این روز «گورمان»[35] یعنی روز پرخورها و شکموها نیز نامیده می شود. بنابراین در این روز همه خانواده ها یک نوع شیرینی به نام کرپ درست می کنند . مادر به هنگام درست کردن این شیرینی در تاوه آن را به هوا پرتاب کرده و برمی گرداند و فرزندان نیز در اطراف مادر با دقت، عمل برگرداندن شیرینی با تاوه را نظاره می کنند. اگر مادر یک سکه در دست بگذارد و با همان سکه در دست، با تاوه شیرینی کرپ را با پرتاب کردن آن در هوا برگرداند و کرپ در تاوه بیفتد ، رفاه در طول سال تضمین خواهد شد. بالا انداختن شیرینی کرپ متداول است؛ زیرا عقیده بر این است که کرپ رنگ و شکل خود را از نماد خورشید قاصد روزهای خوب می گیرد.

روز والنتاین 14فوریه: این جشنواره بین المللی جشن عشق است. در قرون وسطی دختران به تماشای پرندگان مفروض می رفتند  تا به آنها موقعیت اجتماعی شوهر شان را نشان دهد. امروز، عشاق هدیه هایی به هم می دهند و از لحظه های کوتاه با هم بودن لذت می برند.  همچنین مدارس فرانسوی به مدت دو هفته تعطیلات زمستانی را آعاز خواهند کرد.

مارس

جشن کارناوال در آخرین روز فوریه یا اولین روز مارس: این روز به تاریخ عید پاک بستگی دارد و پایتخت جشن کارناوال در فرانسه نیز شهر نیس است.   آخرین روز کارناوال سه شنبه قلمداد مي شود (ماردی گرا) و چهارشنبه شروع ایام روزه به منظور توبه و استغفار است که مدت 40 روز قبل از عید پاک مسیحی صورت می گیرد.

روز مادربزرگ مارس : در اصل به عنوان یک نام تجاری بزرگ تجاری قهوه راه اندازی شد. این جشنواره تبدیل به هنجار شده است. این اغلب در زندگی ما یک فرصت برای توجه به مادربزرگ است.

روز زن مارس : این روز توسط سازمان ملل متحد در سال 1977 به رسمیت شناخته شده است. فرانسه درسال 1982 آن را به  تصویب رساند. بسیاری از فمینیست های جهان در جهت بهبود وضعیت زنان تظاهراتی را برگزار می کنند.

نخل یکشنبه مارس : این جشنواره مسیحی یکشنبه قبل از عید پاک به مناسبت ورود عیسی به اورشلیم برگزار می شود. امروزه این روز نماد آغاز هفته مقدس است. هر مؤمن نخل پر برکت دریافت  می کند تا از خانه در برابر ارواح بد حفاظت کند.

عید تبشیر مارس : این جشنواره نمادی از دیدار جبرئیل فرشته با مریم عذرا و خبر باردارشدن او فرزند خدا ، عیسی مسیح است.

آوریل

روز شوخی 1آوریل  : در فرانسه ، مانند سایر کشورهای اروپایی، تفریح بازی و  شوخی معمول است. اول آوریل ، روز شوخی است . همه افراد حتی بچه ها نیز مجاز هستند دروغ هایی را جعل کنند. بچه ها در این روز ماهی هایی را با مقوا درست کرده و به پشت یکدیگر آویزان می کنند.

آوریل عید پاک : عید پاک ، تجلیل از مرگ و قیام عیسی است. به طور سنتی  گفته می شود که زنگ ها در روز جمعه به رم فرستاده شدند و با تخم مرغ رنگ شده و یا با شکلات در روز یکشنبه بازگشته اند. تخم مرغ ها را پنهان می کنند و کودکان باید آن را پیدا کنند. عید پاک همیشه در روزهای یکشنبه واقع می شود غذای خانوادگی در این روز با بره پاسکال صرف می شود . روز دوشنبه عید پاک نیز تعطیل رسمی است .


مه

1مه روز کارگر: ریشه های روز کار به سال 1884 بر می گردد. امروز، این تاریخ کارآیی ندارد. نماد این جشن شاخه کوچک از گل برف( موگه)است. قرار است برای سال آینده موفق باشید.

8مه آتش بس 1945: قطع جنگ توسط سربازان آلمانی را بیان می کند اما روز دقیق امضای پیمان آتش بس نیست. امروز، این روز تعطیل عمومی در فرانسه است.

معراج می : روز معراج صعود عیسی به آسمان، پس از اعلام از نزول روح القدس به زندگی است. این چهل روز پس از عید پاک ، همیشه در پنجشنبه است. در فرانسه ، در این روز تعطیل است.

ایجاد می : این روز نمادی از روز نزول روح القدس است. تاریخ آن متحرک است. بنابراین همواره ده روز پس از معراج، در فرانسه دوشنبه است. در این روز تعطیل است.

29مه "روز همسایه : هدف از این جشنواره دیدار با همسایگان خود با یک میهمانی عصرانه است برای آشنایی بیشتر و یا استحکام بیشترنزدیکی که در حال حاضر وجود دارد.

روز مادر در ماه مه : از زمان باستان از مادران تجلیل می شد. این جشنواره ، با تاریخ آخرین یکشنبه ماه مه، با هدف تشکر از کسانی که به ما زندگی بخشیده و ما زندگی خود را مدیون آنها می دانیم.

ژوئن

جشنواره فیلم در ماه ژوئن : در آخرین یکشنبه ماه ژوئن است که این رویداد آغازمی شود و شما می توانید فیلم ها را به مدت سه روز با قیمت تخفیف یافته مشاهده کنید.

جشنواره موسیقی در 21 ژوئن: هر سال از سال 1982، همزمان با روز آغاز فصل تابستان جشن موسیقی برگزار می شود، که در آن بسیاری از کنسرت ها و برنامه های موسیقی در سراسر فرانسه اجرا می گردد.

روز پدر ژوئن : در فرانسه ، روز پدر به 1952 بر می گردد و در سال 1968 رسمیت یافت. بزرگداشت این جشنواره در سومین  یکشنبه ژوئن انجام می شود.

ژوئیه

روز ملی 14 ژوئیه: رژه نظامی 14 ژوئیه یک مراسمی است که همه ساله در نقاط مختلف فرانسه به مناسبت روز ملی صورت می گیرد و شاخص ترین آنها در شانزه لیزه پاریس است. جشن روز ملی،  از تاریخ 1860 وجود داشت. این روز با فتح زندان باستیل در 1789 و جشن فدراسیون 1790 مرتبط است. امروز این روز جشن ملی است. رژه های نظامی برگزار می شود و در آن شب آتش بازی صورت می گیرد.

تور دو فرانس ژوئیه : مسابقه بین المللی دوچرخه سواری و طی مسافت  های مختلف هر روز و پیمودن کل فرانسه که به عنوان معتبرترین دوچرخه سواری جهانی شناخته می شود.

فستیوال آوینیون در ژوئیه–  این فستیوال فرهنگی جشنواره بین المللی تئاتر است که از جایگاه ویژه ای در جهان برخوردار است.

اوت

تعطیلات تابستانی اوت : این تعطیلات از یکم تا سی و یکم اوت است و علیرغم تلاش دولت ، تقریبا عموم مردم همزمان از این تعطیلات استفاده می کنند. بسیاری از کارخانه ها تعطیل و تعداد زیادی از مغازه ها بسته می شود .50 درصد شرکت های فرانسوی تعطیلات سالانه خود را در این ماه دارند و در این ماه تولیدات صنعتی 40 درصد کاهش می یابد .

روز معراج حضرت مریم15 اوت :این جشن مذهبی بزرگداشت مریم عذرا است . این روز نماد پایان زندگی زمینی و عروج او به آسمان است.در فرانسه این روز تعطیل است.

شب ستاره ها دراوت: این رویداد در فرانسه و کشورهای مختلف به وقوع می پیوندد. برنامه های متعددی توسط آماتورها و حرفه ای های آسمان برگزار می شود.

سپتامبر

پایان تعطیلات تابستانی

روز بازگشایی مدارس

شروع به کار مشاغل بعد از پایات تعطیلات اوت

پایان سپتامبر تغییر ساعات زمستانی

اکتبر

هالوین اکتبر: این رویداد با منشا کانادایی و ایالات متحده آمریکایی، بین المللی شده است. شبانه (این شب مقدم بر روز مردگان است) مرز بین زندگان و مردگان پاک می شود. به طور سنتی افراد به شخصیت های ترسناک تبدیل شده و در خانه ها را برای دریافت شیرینی می زنند. این جشن در فرانسه نیز متداول شده است.

جایزه ارک دو تری یومف[36] برای مسابقه اسب سواری در لانگشامپ در نزدیکی پاریس در اولین یکشنبه ماه اکتبر

نشر کتاب های جدید

اکران فیلم های جدید

نوامبر

اول نوامبر روز قدیسین[37]: روز بزرگداشت مردگان و تعطیل رسمی است. در این روز عموم مردم به گورستان ها می روند و قبرها را با گل داوودی آذین می کنند.

11 نوامبر روز ترک مخاصمه جنگ جهانی اول: در این روز تعطیل رئیس جمهور فرانسه بر سر قبر سربازگمنام در زیر طاق نصرت خیابان شانزه لیزه گل می گذارد .

25 نوامبر روز سنت کاترین[38] : این روز برای خانم های مجرد پاریسی است که 25 ساله هستند و هنوز ازدواج نکرده اند و کاترین کوچولوها در مقابل مجسمه سنت کاترین در خیابانی به همین نام گل می گذارند. برای این روز کلاه هایی زرد و سبز رنگی در انواع و اقسام مدل ها می بافند. در مزون های بزرگ خیاطی نیز جشن هایی برپا می کنند .

دسامبر

تله تون[39] در ماه دسامبر : در یک برنامه تلویزیونی به نام تله تون برای چند ساعت با هدف جمع آوری کمک مالی برای مبارزه علیه دیستروفی عضلانی است. برنامه های ورزشی بسیاری در سراسر فرانسه برگزار می شود.

روز جهانی مبارزه علیه ایدز، در ماه دسامبر : روز جهانی علیه ایدز. در این روز در  1دسامبر1988 توسط بهداشت جهانی ایجاد شده، و واقعیت برگزاری این رویداد در هر سال، منجر به تصویب آن توسط سازمان ملل متحد شد.

ظهور دسامبر : اصطلاح "ظهور" بر چهار هفته قبل از کریسمس اطلاق می شود. در آغاز این دوره به کودکان یک برنامه ارائه می شود  که شامل 24 مورداست. باید یک جعبه در هر روز باز شود. در اصل تصاویر مذهبی در هر جعبه قرار داده می شد. اما امروز،در آن به ویژه شیرینی و یا حتی اسباب بازی است.

  25 دسامبر جشن نوئل : این تاریخ نماد تولد عیسی مسیح است. این روز جشن جشن هاست و تمام شهرها چراغانی و غرق در نور است و همه خوشحال هستند.شمع ،برف ، درختان کاج ، تزئین ها ،هدیه و ناقوس هایی که نواخته می شود .بچه ها شومینه ها را نظافت می کنند و دنبال بزرگترین کفش هایشان می گردند ، پاپا نوئل برای هدیه دادن راه منازل را در پیش می گیردو...شب قبل از نوئل ، شب زنده داری است و خانواده های مسیحی غذاهای سنتی صدف ، بوقلمون و رولت کریسمس را صرف می کنند .[40]


9-8- تفریحات؛ سفر و گردشگری

از مجموع 880 میلیون گردشگر بین المللی در سال 2009 تعداد 7/459 میلیون نفر به قاره اروپــا سفر نموده و بــــالغ بر 413 میلیارد دلار در کشورهای این قاره خرج کرده اند . فرانسه با جذب2/74 میلیون نفر مقام اول را در جذب جهانگرد داشته است . به گزارش سازمان توريسم جهاني کشور فرانسه به رغم جذب توريست هاي بي شمار ازسراسر جهان که بالغ بر 80 ميليون توريست درسال مي شود، از نظر ميزان جذب درآمد مالي از محل توريسم در رديف سوم جدول جهاني قرار دارد. اين کشور با جذب 49.4 ميليارد يورو درآمد توريستي در سال 2009 پس از کشورهاي اسپانيا و امريکا قرار گرفت.[41]

مسافرت: سفر كردن در تعطيلات تابستاني و زمستاني در بين فرانسوي ها عموميت دارد. به هنگام تعطيلات تابستاني و زمستاني فرانسوي ها براي خارج شدن از شهربه ويژه پاريس، سوار اتومبيل مي شوند،يا به ايستگاه قطار و يا به فرودگاه مي روند. براي جلوگيري از ترافيك سنگين در جاده ها هم ازطريق راديو اطلاعات لازم را به رانندگان اعلام مي شود. مقصد طبيعي سفر درزمستان كوهستان است: در نوئل يا تعطيلات فوريه، يك هفته اسكي درامتداد دامنه هاي پوشيده از برف براي بسياري از فرانسوي ها رويايي است. در ژوئيه و به ويژه اوت، بيش از 35 ميليون فرانسوي به تعطيلات مي روند(40% نمي روند). فرانسوي ها در تابستان در سواحل مديترانه و اقيانوسيه بيشتر دنبال آفتاب و ساحل هستند. برنزه شدن بدن پس ازبازگشت نشانه يك تعطيلات موفق است.پلاژهاي زيادي براي فرانسوي ها در اين فصل وجود دارد. اگر كساني شلوغي را بر نمي تابند، براي استراحت به روستا ها مي روند. در روستاها مي شود قدم زد و گردش كرد يا به ماهيگيري پرداخت يا در رودخانه شنا كرد مناطق تاريخي را مشاهده كرد يا در جنگل كمپ زد و يا تور دوچرخه سواري گذاشت. گردشگري سبز جايگاه ويژه اي در فرانسه دارد. بازديد از مكان هاي صنعتي نيز مانند كارخانه هاي په ريه در مرگز، مركز اتمي شينون كارخانه پنير سازي روكفور و غيره در فرانسه رايج است.فرانسوي ها يا به خاطر كمبود بودجه و يا به خاطر سليقه غالبا ترجيح مي دهند از كشورخارج نشوند. درست است كه فرانسه چيزهاي زيادي براي عرضه دارد. نزدیکی کشورهای اروپایی به یکدیگر و تنوع مناطق مختلف در فرانسه انسان را ترغیب به مسافرت می نماید. تنها 15% فرانسوي ها در ايام تعطيلات به خارج، بيشتر هم كشورهاي همسايه به ويژه اسپانيا مي روند. هنگامي كه دورتر مي روند در آفريقاي شمالي و جنوب شرقي آسيا اقامتي كوتاه خواهند داشت. آمريكاي شمالي نيز مقصد بيشتر جوانان است. فرانسوي ها خيلي كم به سفرهاي گروهي سازمان يافته مي روند و سفرهاي شخصي را ترجيح مي دهند.

صنعت توریسم فرانسه

صنعت گردشگري يا توريسم روز به روز بيشتر جاي خود را بين مردم باز مي كند به طوري كه بعضي از كشورهاي دنيا قسمتي از درآمد ساليانه خود را مديون اين صنعت هستند. کشورهای پیشرفته در این صنعت با برداشتن گامهای فراتر از زمان به دنبال ایجاد برنامه هایی هستند تا با برگزاری فستیوال های چند منظوره با ارتقا صنعت توریسم خود با تاریخی کردن اماکن و مناسبت ها ، موقعیت اقتصادی بهتری برای خود خلق نمایند. مهم نيست شما دنبال چه چيزي بگرديد ، مطمئناً هدفتان را در فرانسه پيدا خواهيد كرد. ميليون ها گردشگراز سرتاسر جهان هر ساله به كشور فرانسه سفر مي كنند. پيست هاي اسكي آلپ ، سواحل مناسب براي موج سواري، مهماني هاي بزرگ در پاريس ، يا نوشيدني هاي درجه يك از دلايل سفر گردشگران به اين كشور است. در سال 2008 كشور فرانسه 79 ميليون و در سال 2009 فرانسه 74 ميليون بازديد كننده داشت و به همين دليل رتبه اول را در فهرست پربازديد ترين مقاصد گردشگري جهان و رتبه ي سوم پردرآمدترين كشورهاي جهان از لحاظ صنعت گردشگري را بدست آورد. شهر پاريس نيز بعنوان يكي از زيباترين شهرهاي جهان، مقصد اصلي بخش اعظم گردشگران فرانسه است. اين شهر يکي از شهرهاي پيشروي جهان در زمينه‌هاي اقتصاد، فرهنگ، هنر، سياست، تحصيل، تفريحات و علم بوده و در کنار «لندن»، «توکيو» و «نيويورک»، از ابرشهرهاي جهان محسوب مي‌شود. پاريس ميزبان تعدادي از مهمترين سازمان‌هاي بين‌المللي همچون سازمان «يونسکو»، «سازمان همکاري اقتصادي و توسعه» و «اتاق بازرگاني بين‌المللي» است. بناها و موزه های مشهور پاریس در بین پربازدید کننده ترین آثار توریستی جهان جای دارند. پاریس با دارا بودن بیش از ۳۰ میلیون توریست در سال در صدر پر بازدیدترین شهرهای جهان قرار دارد. موزه لوور در پاریس سالیانه هشت میلیون توریست را به خود جذب میکند که به همین دلیل به عنوان پر بیننده ترین موزه جهان شناخته میشود. کلیسای نوتردام با ۱۳ میلیون و کلیسای سکره کر با ۱۲ میلیون بازدید سالیانه توسط توریست ها از دیگر قطب های جذب توریست در پاریس هستند. برج ایفل نیز به عنوان مشهورترین اثر شهری پاریس سالانه به طور متوسط ۶٫۵ میلیون بازدید کننده دارد. این برج از زمان شروع به کار تاکنون بیش از ۲۳۰ میلیون بازدیدکننده را به خود جذب کرده است. دیزنی لند پاریس که پربیننده ترین اثر توریستی قاره اروپا محسوب میشود نیز در پاریس قرار داشته و سالانه بیش از ۱۴٫۵ میلیون بازدیدکننده دارد. پاریس با دارا بودن بیش از ۱۵۰ موزه سالانه میلیونها توریست خارجی را به سمت این موزه ها جذب می کند. در این میان موزه لوور که به عنوان مشهورترین و بزرگترین موزه جهان شناخته می شود میزبان تعدادی از مشهورترین آثار تاریخی و هنری چهان است.[42]

چرا فرانسه بیشترین جهانگرد را در جهان دارد؟

طبیعی است که شکل معماری در کشور فرانسه به ویژه شهر پاریس موجب شده بسیاری از مردم جهان دوست داشته باشند که کشور فرانسه و شهر پاریس را ببینند. اما یک دلیل دیگر هم برای هجوم جهانگردان به پاریس وجود دارد و آن هم این است که فرانسوی ها می دانند که چگونه جهانگردان را به سوی کشورشان جلب کنند.  كشور فرانسه سالها است که بيشترين تعداد گردشگران جهان را به خود جذب مى كند. در خيابان هاى شهرهاى مختلف فرانسه به خصوص پاريس همه نوع زبانى شنيده مى شود. براى اين جمعيت انبوه همه جا تابلوهاى راهنمايى وجود دارد تا مسير خود را به راحتى پيدا كنند . در متروهاى پاريس كه اينك به خاطر وسعت و ميزان گسترش و جمعيتى كه به آن وارد مى شود، تبديل به شهرى زيرزمينى شده است، سيستم اطلاع رسانى به نحوى است كه هر كسى بتواند مسير حركت، ايستگاه هاى مختلف و ايستگاه مقصدش را از طريق علائم و تابلوهاى مختلف شناسايى كند. اين موضوع از اين جهت اهميت دارد كه نرخ تاكسى ها در اين كشور بسيار گران است و در نتيجه اكثر مسافران ناچارند از وسايل نقليه عمومى استفاده كنند. به خاطر ترافيك سنگين در شهرهاى بزرگ و بخصوص پاريس ، حركت اتوبوس ها در شهرها به كندى صورت مى گيرد و بنابراين مترو در جابه جايى مسافران اهميت زيادى دارد. منتها جهانگردان از تسهيلات خاصى برخوردارند. آنها مى توانند از همه نقاط ديدنى شهر بازديد كنند. اين اتوبوس ها از مسيرهايى حركت مى كنند كه بتوانند مسافران را با سرعت بيشترى به مقصد برسانند و هفت دقيقه در اين مكان ها توقف مى كنند. جهانگردان در صورت تمايل مى توانند مدت بيشترى در مكان مورد علاقه شان باقى بمانند و مطمئن اند كه هر هفت دقيقه به هفت دقيقه اتوبوس جهانگردى به آن مكان مى آيد. در شهرهايى مانند پاريس كه رودخانه از ميان آنها عبور مى كند قايق هاى بزرگى وجود دارد كه مسافران را جابه جا مى كنند. هر مسافرى مى تواند در ايستگاه هاى مختلف پياده شود و از اثر مورد نظرش ديدن كند و باز هم مطمئن باشد كه قايق ديگرى درزمان تعيين شده در اين ايستگاه توقف مى كند و وى مى تواند از طريق قايق به بازديدش ادامه دهد. وجود راهنما در اين قايق ها به جهانگردان كمك مى كند تا اطلاعات مورد نيازشان را درباره هر نقطه از شهر دريافت كنند. در جاده هاى فرانسه در ورودى هر شهر تابلوهايى همانند تابلوهاى راهنمايى و رانندگى نصب شده كه اثر تاريخى جالب هر شهر روى آن كشيده شده و جهانگردان در صورت تمايل مى توانند به آن شهر وارد شوند و از آثار ديدنى آن بازديد كنند. مسافران از طريق اينترنت هم به راحتى مى توانند براى مقصد مورد نظرشان بليت رزرو كنند. دفاتر توريستى در فرانسه حكم يكى از اركان هر شهر را دارد. به عبارتى همان گونه كه هر شهرى كليسا، كتابخانه و مغازه دارد، دفتر توريستى هم دارد. اين دفاتر همه نوع اطلاعات، نقشه و بروشور را در اختيار جهانگردان قرار مى دهند. در شهرهاى بسيار كوچك كه دفاتر توريستى وجود ندارد، انجمن هاى محلى تشكيل شده كه كمك هايى را دريافت مى كنند و اطلاعاتى را درباره مكان هاى ديدنى شهر به صورت چاپ شده و شفاهى در اختيار مسافران قرار مى دهند. نكته جالب اينجاست که در كشور فرانسه  علاوه بر دولت خود مردم محلى نسبت به توريسم حساس اند و به صورت خودجوش نيز كارهاى زيادى براى نشان دادن و ارائه اطلاعات درباره اماكن ديدنى شهرشان انجام مى دهند. در شهرهاى فرانسه ساختمان ها اهميت زيادى دارند و یکی از جاذبه های توریستی این کشور هستند. آنها طورى ساخته مى شوند كه دست كم۲۰۰ سال عمر كنند. هيچ كس به راحتى نمى تواند آنها را خراب كند و ساختمانى به جاى آنها بسازد. شهردارى بشدت مراقب است كه افرادى كه در هر خانه قديمى ساكن مى شوند، بى مورد ديوارى را خراب نكنند. حتى قوانين سفت و سختى وجود دارد كه براساس آن نوع مصالحى كه قرار است به وسيله مالك خانه براى بازسازى به كار رود و حتى رنگ ساختمان متناسب با دوره تاريخى اى باشد كه ساختمان در آن ساخته شده. اين دقت شكل دلپذير و آرامش بخشى به شهرهاى اين كشور داده است. در كشور فرانسه علاوه بر اين كه قيمت ها مشخص است، از خارجى ها بابت خريد كالا، ماليات كسر نمى شود و آنها مى توانند پول ماليات را هنگام خروج از كشور از دفاترى در فرودگاه ها دريافت كنند. در كشور فرانسه، همه از جمله فروشندگان دائم به جهانگردان لبخند مى زنند و با آنها برخورد بسيار خوبى دارند. در مدارس به بچه ها آموزش داده مى شود كه در بدو ورود به هر مكان سلام كنند. هنگام پرسيدن سؤال، صبح بخير و عصر بخير بگويند. هنگام تقاضاى چيزى لطفاً بگويند و سپس تشكر كنند. آنها مى آموزند كه با ديگران برخوردى مناسب داشته باشند و اين تنها منحصر به جهانگردان نيست ، ولى همين نحوه برخورد به جهانگردان نيز آرامش مى دهد. در اين كشور از منابع خدادادى هم استفاده خوبى براى جلب جهانگرد مى شود. به عنوان مثال سواحل اين كشور به ميزان زيادى سنگفرش شده اند. در كنار آنها نيمكت هايى كار گذاشته شده است كه مردم روى آنها مى نشينند و دريا را تماشا مى كنند. همچنين كشتى هاى كوچك و زيبا مردم را از بندرى به بندر ديگر منتقل مى كنند. همين باعث مى شود در فصل هاى سرد سال هم جهانگردان از سواحل زيباى دريا استفاده كنند.[43]

طرح های اجرایی فرانسه برای افزایش توریست

نابسامانی در اقتصاد جهانی و بحران اقتصادی که گریبانگیر اگثر کشورهای توریست فرست جهان شده است در کنار افزايش ارزش يورو نسبت به پوند و دلار امریکا، عدم توانايي کشورهای اروپایی به عنوان مقصدهای سنتی سفر در رقابت با جاذبه‌هاي جديد و ارزان قيمت صنعت گردشگري همچون مصر، ترکيه و کشورهاي منطقه شرقي درياي مديترانه، از جمله عوامل تاثیرگذار در کاهش تقاضا برای سفر به مناطق توریستی سنتی جهان بوده است. به گزارش ورلد توريسم، در آستانه سال نو ميلادي 2012 مقامات شهرداري پاريس برنامه‌هاي زيادي را براي افزايش گردشگران اين شهر به مرحله اجرا گذاشته‌اند كه براساس يكي از آنها، گدايان حق ورود در مناطق گردشگري پاريس را ندارند تا گردشگران بدون نگراني از خالي‌شدن جيب‌هايشان بتوانند هم از نقاط ديدني پاريس ديدن کرده و کيف‌هايشان را نيز پر از سوغاتي‌هاي فرانسوي کنند.

توریسم غذا: فرانسه به منظور بازيافتن جايگاه گذشته خود در دومين رديف جدول کشورهاي توريستي جهان کمپين ويژه بازاريابي توريسم راه اندازی کرد .اين کمپين به منظور جذب درآمدهاي خارجي بيشتر از محل سفر توريست هاي خارجي و تشويق آن ها به خريد و خرج کردن پول در فرانسه از سوي وزارت تجارت اين کشور طراحي و سازماندهي شده است.کمپين جديد توريسم فرانسه که با هدف ارتقاي سطح ديدار و سفر به فرانسه و افزايش امکانات بالقوه آن در اين زمينه براي اوقات تعطيل سازماندهي شده با تاکيد ويژه بر غذا و سبک زندگي و مدهاي روز زندگي تمامي خدمات و ويژگي هاي فرهنگي و اجتماعي اين کشور را به گونه اي مرتبط با هم به جهانيان معرفي مي کند. درهمين راستا وب سايت جديد و نيز فرم هاي درخواست از طريق تلفن همراه طراحي شده است که به توريست ها امکان مي دهد به تناسب نيازها و علايق خود بتوانند از برنامه ها و امکانات موجود توريستي فرانسه استفاده کنند ودرواقع خود طراح برنامه سفر خود به اين کشور باشند. اين سايت که توسط اداره توريسم فرانسه اداره مي شود نسخه آزمايشي خود را به زبان فرانسه و انگليسي راه اندازي کرده است.

توریسم درمانی:شهروندان فرانسه علاوه بر فرهنگ، تاريخ و... به نظام بهداشت عمومي کشورشان مفتخرند و معتقدند از اين نظر يکي از بهترين‌ها در جهان هستند. به گفته سازمان بهداشت جهاني، اين کشور يکي از بهترين مراکز درمان بيماري‌هاست. مراکز درماني بسيار پيشرفته و بهره‌گيري از کادر کارآمد و مجرب باعث شده شهروندان کشورهاي مختلف جهان براي درمان بيماري‌ها به اين کشور اروپايي سفر کنند. نظام سلامت فرانسه با ارائه خدمات سطح بالا و ارزان، شهروندان و بيماران را به استفاده از خدمات درماني اين كشور ترغيب مي‌کند. در مقايسه با ديگر کشورها، هزينه استفاده از مراکز درماني در فرانسه بسيار پايين است. در سال 2004، نظام سلامت فرانسه اصلاح شد. اين تغييرات کمک کرد تا پزشکان 75 درصد بيشتر به مبتلايان بيمارهاي عفوني و صعب العلاج خدمات ارزان قيمت بدهند و گردشگران بيشتري براي درمان به اين کشور سفر کنند. سازمان بهداشت جهاني اعلام کرده امکانات و پزشکان بخش اورژانس و پرستاري بيمارستان‌ها و مراکز درماني فرانسه در اروپا بي‌نظير است. کارشناسان معتقدند افراد مبتلا به سرطان‌هاي نادر، بيماري‌هاي قلب و عروق و نارسايي کليه براي درمان بايد به فرانسه سفر کنند.

توریسم جنگ : فرانسه به عنوان  مقصد درجه يک جهاني ، درتلاش است که از گنجينه‌هاي خود در سايت‌هاي جنگي و خاطرات و بقاياي به جا مانده از جنگ‌هاي جهاني از جمله موزه جنگ و گورستان‌هاي جنگي به عنوان جاذبه‌هاي کليدي در جذب توريست استفاده کند. برگزاری نخستين کنفرانس ملي توريسم جنگ و افتتاح یک موزه جديد با عنوان موزه جنگ فرانسه توسط رئیس جمهور فرانسه از اقداماتی است که در این زمینه انجام شده  است. "سرژ بارسليني" مدير آرشيو در وزارت دفاع فرانسه درهمين زمينه مي گويد: «اين نوعي توريسم خاطرات، توريسم زيارتي و توريسم بزرگداشت و يادمان هاست. در سال 2011 تمام 155 موزه، سايت و يادمان‌هاي تاريخي جنگ در فرانسه بيش از 6.2 ميليون نفر توريست را به خود جذب کردند که درآمدي بالغ بر 45 ميليون يورو داشت. نکته جالب آن که بيش از 45 درصد از بازديد کنندگان از کشورهاي خارجي به ويژه بريتانيا بودند.» توريسم جنگ در مقياس وسيع‌تر و خارج از فرانسه نيز به گونه‌اي سريع در سال‌هاي اخير رشد داشته است و تورهاي شخصي خاطرات جنگ در کشورهاي مختلف اروپايي برگزار مي‌شود. طبق همين گزارش به نقل از مقامات فعال در حوزه توريسم جنگ علاقه به اين نوع توريسم به طور دائم از سال 1996 که تلاش هاي گسترده اي دراين زمينه آغاز شده بود، روبه افزايش بوده است. نکته جالب تر آن که علاقه بازديد کنندگان جوان به اين تورها بسيار بيشتر از ميزان پيش بيني ها بوده وميانگين سني بازديد کنندگان عمدتا از 40 تا50 ساله است.

10-8- موزه ها

بنا‌ها و موزه‌های مشهور پاریس در بین پربازدید کننده‌ترین آثار توریستی جهان جای دارند. پاریس با دارا بودن بیش از ۱۵۰ موزه سالانه میلیون‌ها توریست خارجی را به سمت این موزه‌ها جذب می‌کند. موزه لوور در پاریس سالیانه هشت میلیون توریست را به خود جذب می‌کند که به همین دلیل به عنوان پر بیننده‌ترین موزه جهان شناخته می‌شود. این موزه میزبان تعدادی از مشهورترین آثار تاریخی و هنری چهان است. از این جمله می‌توان به تابلو مونالیزا یا لبخند ژوکوند اثر لئوناردو داوینچی ، مجسمه مشهور ونوس اثر مشهور دوره یونان باستان مربوط به ۱۳۰ سال پیش از میلاد مسیح و آثار تمدن‌های بزرگ بین النهرین ، ایران باستان و مصر باستان اشاره کرد.آثار پابلو پیکاسو در موزه پیکاسو و آثار آگوست رودین[44] در موزه رودین در پاریس نگهداری می‌شود.مرکز ملی هنر و فرهنگ ژرژ پمپیدو نیز میزبان موزه ملی هنر مدرن است. انجمن هنری مونپارناس نیز دارای موزه‌ای به نام موزه مونپارناس است. آثار هنری مربوط به دوره رنسانس و آثار هنری سبک امپرسیونیسم نیز در موزه‌های کلونی[45] و اورسی[46] نگهداری می‌شوند.موزه تازه تأسیس که برانلی[47] که در سال ۲۰۰۶ گشایش یافت نیز سومین موزه بزرگ پاریس بوده و دارای آثاری از قاره‌های آفریقا ، آسیا ، اقیانوسیه و آمریکا می‌باشد.

برگزاری"شب موزه ها"[48] از رویدادهایی است که در سال 2005 به ابتکار وزارت فرهنگ فرانسه راه اندازی شد تا با گشودن در موزه ها به طور رایگان به روی علاقمندان تا پاسی از شب، هم از طرفی افراد جدیدی به بازدید از موزه ها تشویق شوند و هم از سویی دیگر بازدید کنندگان همیشگی موزه ها نیز بتوانند از زاویه ای جدید به دیدار نمایشگاه دلخواه خود بروند. درجريان بهارموزه ها در روزيکشنبه 2 مه درفرانسه برای جذب مردم به 1130 موزه درفرانسه درهای خودرابه طوررايگان می گشايند. موزه های مشهوری مانند موزه اورسی تا موزه های ناشناخته ای مانندموزه تاريخ طبيعی يا موزه قوم شناسی کولمار[49] دربرگزاری جشن بهارموزه ها مشارکت  می کنند. گفتنی است که در سال 1999 وزارت فرهنگ فرانسه مبتکر رویداد دیگری به نام "بهار موزه ها"[50] بوده، رویدادی که در سطح اروپا راه اندازی شد و به دنبال آن چهل و هفت کشور اروپایی با پیوستن به کنوانسیون فرهنگی شورای اروپا، قبول کردند که همه ساله در فصل بهار یک روز یکشنبه مقرر گردد که در آن تمامی موزه های کشور های عضو به طور رایگان پذیرای علاقمندان باشند.  از سال 2005 به پیشنهاد وزارت فرهنگ فرانسه ، "بهار موزه ها" به "شب موزه ها" تبدیل شد تا بازدید کنندگان جوانتری به جمع بازدید کنندگان بپیوندند و در دوره اول 750 موزه فرانسوی و 500 موزه از بیست و نه کشور اروپایی در این رویداد حضور یافتند.ولی با وجود استقبال بسیار خوب از "شب موزه ها"، سال به سال به تعداد شرکت کنندگان افزوده شد به طوری که 2200 موزه از چهل و سه کشور اروپایی در این رویداد شرکت کردند و بالغ بر یک میلیون و پانصد هزار نفر در سراسر اروپا از موزه های مورد علاقه خود بازدید به عمل آوردند.

1-10-8- نگاهی به تاریخچه موزه در فرانسه

انقلاب کبیر فرانسه ، اولین مجموعه آثار هنری را برای مردم سامان داده است . این مجوعهآثار از طریق جمع آوری مجموعه های سلطنتی ، مصادره اموال روحانیون و درباریان فراری تشکیل شده بود. جمهوری در حال تولد فرانسه ، صورت موجودی دقیق تابلوها ، نگاره ها ، مجسمه ها ، نمونه ها ، و ماکتهای دستگاهها و مجموعه تاریخ طبیعی را تهیه نمود. این آثار بعدها به موزه مرکزی هنرها ، که در سال 1793در لوور ساخته شد ، و همچنین به موزه علوم و فنون و موزه تاریخ طبیعی ملحق گرديد.به فرمان کنسول فرانسه در اول سپتامبر 1801میلادی ،اولین ذخاير عظيمآثار هنری حکومتی بین 15 شهرستان بزرگ تقسیم شد.این حرکت شروع یک سیاست جدید برای غنی سازی مجموعه های محلی بود که در طول قرن نوزدهم میلادی تداوم یافت . سازماندهی و شیوه های عملکرد موزه ها تا آن زمان ، بیشتر بر اساس اساسنامه های ناقص و رویه های قانونی متفاوت بوده است و بر اساس اساسنامه های منظمی اعمال نمي شد. در واقع تنها موزه های هنرهای زیبا برای خود اساسنامه داشتند که آنهم بر مبنای یک دستورالعمل مورخ 17 آوریل 1945، یک سازماندهی موقت را مشخص مي نمود. از سوی دیگر موزه های تاریخ طبیعی بر اساس دستور العمل شماره 734-48مورخ 27 آوریل 1948مربوط به سازماندهی خدمات رسانی ملی در حوزه موزه شناسی علوم طبیعی ( شیوه های جمع آوری نگهداری ، تقسیم بندی و ارائه آثار و مجموعه ها) اداره می شدند.قانون 4 ژانویه 2002 این کمبود را ، با بنیانگذاری یک اساسنامه ویژه که به موزه های فرانسه اختصاص داده شد ، جبران نمود. موزه هايي که پاسخگوی معیارهای علمی و فرهنگی دقیق هستند .این نامگذاری اختصاصی به این تشکیلات از این پس تابلوی واضحی را می سازد که برای مردم قابل شناسایی است . چیزی که پیش از این نیز ، این تشکیلات انتظارش را داشتند .

شرح وظایف و سازماندهی مدیریت موزه های فرانسه با دستورالعمل مورخ 5 اوت 1991 معین شد و بعدها این شرح وظایف با دستورالعمل مورخ 22 زانویه 1992 تکمیل گردید.

مدیریت موزه های فرانسه در زمینه میراث موزه نگاری ( معرفی ، تاریخچه ، تشکیل و تکمیل موزه و معرفی آثار و مجموعه های مربوط به آن )از سیاست های دولت پیروی می کند و این امر به شيوه زير انجام می پذیرد:

•   خرید آثار هنری ودر صورت ضرورت استفاده از قانون حق تقدم خرید برای دولت در فروشهای عمومی.

•   نگهداری ،مراقبت ،مرمت، بررسی و غنی سازی مجموعه ها در کنار گسترش پژوهش در این حوزه.

•   انتشار معرفی و نمایش عمومی مجموعه ها.

•   مداومت و پیگیری برنامه های معماری و موزه نگاری در موزه های ملی به موازات موزه های فرانسه.

•   آماده سازی مقدمات و به کارگیری سیاست تشکل گروه های کاری متشکل از متخصصین حرفه ای در حوزه موزه.

•   بازبینی و نظارت علمی و فنی روی مدیریت مجموعه های هنری دربیش از هزار موزه متعلق به گروه های کشوری و گروه های انجمنی.

•   پیگیری بازار هنر و نقل و انتقالات آثار هنری.

•   همکاری بین المللی در تمام زمینه های مربوط به فعالیت موزه ای .

•   تعیین نمودن و به کارگیری کادر قانونگذار و تدوین کننده آیین نامه های موزه هاو مجموعه های عمومی.

•   نظارت بر گردش سرمایه های فرهنگی در چار چوب قانون 31 دسامبر 1992 و اصلاحیه مربوط بهآن یعنی قانون 10 ژوئیه 2000 میلادی.

•   اختیار و صلاحیت سرپرستی و نظارت بر موزه های ملی.در صورت مقتضی مدیریت موزه ها به همراه مدیریت سازمانهای مرکزی دیگر وزارت خانه ها ، سرپرستی و نظارت دولتی را بر روی این موسسات اعمال می نماید.

•   مجمع موزه های ملی نهادهای عمومی صنعتی و تجاری .

•   موزه لوور، موزه و قلمرو ملی کاخ های ورسای ، وتریانون

•   موزه های رودن ، هانر ،گوستاومورو ، و ستادهای اداری دولتی آنها

•   موزه در حال تاسیس « که برانلی »  و ستادهای اداری دولتی مربوط به آنها

•   مدرسه لوور و ستادهای دولتی مربوط به آن

•   بنیاد ملی تاریخ هنر و ستاد اداری دولتی مربوط بهآن

•   اتحادیه مرکزی هنرهای تزیینی( مشارکت مبتنی بر قانون سال 1901)

•   از طرف وزارت فرهنگ و ارتباطات، مدیریت موزه هنر و تاریخ یهودیت سرمایه گذاری و نظارت بر این موزه را با شهر پاریس تقسیم می نماید( مشارکت مبتنی بر قانون 1901)

مدیریت موزه های فرانسه مجموعه این وظایف را با توجه به قوانین عمومی تمرکز زدایی اداری در کشورو با پیوند تنگاتنگ با مدیریت های منطقه ای در حوزه امور فرهنگی ، اعمال می نماید.

موزه های دولتی وابسته به دیگر مدیریت های وزارت فرهنگ

بسیاری از مدیریت ها و تشکیلات دولتی وزارت فرهنگ،به غیرازمدیریت موزه های فرانسه، مجموعه های مهم ملی را اداره و یا نظارت می نماید . برای نمونه در حوزه نظارت عمومی اداری،بخشی که مربوط به نظارت روی مرکز ملی هنر و فرهنگ ژرژ پمپیدو یعنی موزه ملی هنر مدرن و شهرک علوم و صنعت است را می توان نام برد . در قلمرو نظارت بر آرشیو های فرانسه می توان به موزه تاریخ فرانسه در آرشیو های ملی اشاره کرد .در زمینه نظارت بر کتاب و مطالعه می توان کتابخانه ملی فرانسه ، کتابخانه موزه هنرهای نمایشی ، موزه اپراو موزه غرفه نشان ها را ذکر نمود. در حوزه نظارت بر موسیقی ، رقص، تئاتر، و نمایش می بایست به موزه موسیقی در شهرک موسیقی ویلت اشاره نمود . در قلمرو نظارت بر معماری و میراث فرهنگی باید از موزه بناهای باستانی فرانسه و موزه طرح ها و نقش برجسته ها در هتل انولید نام برد . بالاخره باید از مرکز سینمائی ملی نام برد که بر موزه سینمايي هانری لانگلوا در کاخ شایو نظارت می نماید.

موزه های وابسته به وزارتخانه ها:

وزارت آموزش ملی و پژوهش: موزه  ملی تاریخ طبیعی ، موزه انسان شناسی ، کاخ اکتشافات ، موزه ملی فنون  ،موزه ملی آموزش در روئن  ،

وزارت دفاع: موزه ارتش ،موزه ملی نیروی دریائی ، موزه گمرکات در شهر بوردو وموزه پست،

وزارت دادگستری :موزه ملی لژیون دونور و موزه احکام شوالیه گری، موزه حکم آزادی.

وزارت ورزش : موزه ملی ورزش

مدیریت درمانگاه های دولتی :موزه درمانگاه های دولتی،بیمارستان های پاریس.

انجمن ملی پخش رادیوئی رادیو فرانسه :موزه رادیو فرانسه

2-10-8- مدیریت موزه های فرانسه :

مدیریت موزه های فرانسه بر اساس یک الگوی فنی و علمی بیش از هزار موزه شهری ، استانی و یا مشارکتی را راهنمايي ونظارت می كندووظیفه عمومی جهت بخشی و هماهنگ سازی را برای آنان ایفا می نماید. فعالیت این مدیریت برروی یک سیاست کلی تکیه دارد که شامل متمرکز کردن و انسجام دادن مجموعه هاو ایجاد و گسترش بعضی قطبهای مهم خیره کننده و درخشان جهانی است. با قانون 2002-5 مورخ 4 ژانویه 2002 روابط دولت با موسساتش به طور نسبی تعریف تازه ای شده است . مدیریت موزه های فرانسه این رسالت را با در نظر گرفتن قوانین تمرکز زدايي اداری در کشور برای سازماندهی وظایف مدیریت امور هنری در مناطق اجرا مینماید.

مدیریت استانی امور فرهنگی و مشاوران موزه ها: فعالیت دولت در سطح استانی و در زمینه فرهنگی ، بر مدیریت های منطقه ای امور فرهنگی[51] تکیه دارد. با کمک این مدیریت ها می بایست شراکت و همیاری با گروه های کشوری گسترش یابدو همچنین می بایست بزرگترین محورهای سیاست فرهنگی کشور به شکل گسترده تر بر روی نقشه کشوری جلوه گر شوند . مدیریت استانی امور فرهنگی، به پرونده های عملیات آماده سازی و یا احداث موزه های مربوط به گروه های کشوری رسیدگی می کند . آنها اعتبارات غیر متمرکز اختصاص داده شده به تجهیزو غنی سازی موزه ها رادر امر خریداری و جمع آوری آثار هنری از نمایشگاه ها و حراجی ها برنامه ریزی می نمایند.

از حدود 20سال پیش تا به حال روشهای بی سابقه اي برای غنی سازی مجموعه ها ازمیان آثارهنری موجود در استانها برای تکمیل موزه ها به کار گرفته شده است . مشاورین موزه ها با اکثر مدیریت های استانی امور فرهنگی در ارتباط هستند . مشاور موزه زیر نظر مدیر استان و در ارتباط با اداره موزه های فرانسه[52]، سیاست دولت در زمینه موزه ها را در قلمرو استانی به کار می گيرد . همچنین او، بین طرف های مختلف در مبادلات آثار هنری ، هماهنگی و ارتباط ایجاد می کند.

انجمن عمومی متصدیان مجموعه های دولتی فرانسه و بخشهای متحد استانی:[53] انجمن عمومی متصدیان مجموعه های دولتی فرانسه   و بخشهای متحد استانی در به کارگیری نقشه های منسجم در گسترش موزه ها با یکدیگر مشارکت می کنند . این همکاری به خصوص در زمینه نمایشگاه ها ، مطالعه علمی ،  انتشار مجموعه ها و حراج های آثارهنری صورت میگیرد. دولت در سطح استانی به صورت فعالانه با این تدارکات همراهی میکند و از این گونه طرحهای گسترش و بهبود عملکرد موزه ها حمایت مینماید.

گنجینه های ملی

گنجینه های ملی ، سرمایه های فرهنگی هستند واز نقطه نظر تاریخ هنر و باستان شناسی ، یک علاقه بزرگ به میراث ملی را نمایش می دهند.این گنجینه ها مشمول جلوگیری موقتی برای خروج از کشور شده اند که به وسیله منع جواز خروج براساس مفاد قانون اصلاح شده به شماره 1477-92 مورخ 31 دسامبر1992 به تصويب رسیده است. در زمان تدوین این سند قانونی ، بيش از حدود سی اثر مهم و اصلی ، از میان دیگر آثار مشمول شرايط این مواد قانونی بوده اند.

برای آثار دارای اهمیتی مثل گنجینه های ملی ، پس از اجرای قانون و ابطال مجوز خروج آنها در مدت 30ماه ، سازمان دولتی مربوطه می تواند یک پیشنهاد خریدبه مالکین بدهد و قبول آخرین قیمت پیشنهادی ارزشگذاری و تعیین قیمت به گروه متخصصین واگذار می شود.  در این مرحله دولت می تواند در پیشنهاد خریدش اصرار ورزدواگر مالک اثر باز هم آن را نپذیرفت ، جواز خروج مجددا ملغی خواهد شد. جلوگیری از خروج اثر ، در صورت ایجاد این شرایط ، می تواند به طور نا محدود تمدید شود، در حالی که پیش از تصویب این قانون ، هر اثر پس از 3 سال به صورت خودکار برای خروج آزاد می شد. در صورت عکس این وضعیت یعنی اگر دولت از تصاحب یک اثر صرف نظر نماید، آن اثر می تواند ازسرزمین میهنی خارج شود.

صدور مجوزهای خروج توسط دولت در رابطه با اموالی که هویت گنجینه ملی ندارند،آسان شده است.از این پس مجوز خروج به اموال فرهنگی که از 50 سال پیش تا به حال به فرانسه وارد شده اند ، به طور خودکار اعطا میشود. برای آثاری که بیش از صد سال قدمت دارند،مدت اعتبار 5 سال ، نا محدود می شود. برای آثاری که بین 50تا100 سال دارند این مدت 20سال است ودر نهایت اگر برای خرید یک اثر از سوی دولت پیشنهادی صورت نگرفت ، مدت زمان منع جواز خروج ار36ماه به 30 ماه تقلیل می یابد.

گنجینه های ملی و کمک های هنر دوستانه:

قانون شماره 2002-5 مورخ ژانویه2002 که مربوط به موزه های فرانسه می شود،دو مکانیسم کاملاجدیدودارای امتیازهای مالیاتی مهم را بنیان گذاشت.این امتیازهای مالیاتی شامل موسساتی خواهد شد که در نگهداری گنجینه های ملی در سرزمین میهنی مشارکت نمايند . از نظر مالیاتی دو وضعیت اختیاری برای موسسات در نظر گرفته شده که برای آنها ارزشمند بوده و انگیزه زیادی ایجاد می نماید و این دو وضعیت از این قرار است :

1- وضعیت اول برای موسسات، حق کاهش مالیات برابر با 90درصد را ایجاد می کند. این کاهش مالیاتی برای پرداخت های انجام شده توسط یک شرکت برای خرید آثار از دولت و آثار متعلق به یک مجموعه دولتی در نظر گرفته شده است. این کاهش تا سقف 50 درصد بدهی مالیاتی را هم شامل می شود.

2- وضعیت دوم یک کاهش مالیاتی برابر با40%را ایجاد می کند. این کاهش برای هزینه های خرید صرف شده برای یک گنجینه ملی توسط یک موسسه در خرید برای حساب خاص خود می باشد. در این صورت آن اثر در دوره یادمان تاریخی طبقه بندی می شود و می بایست در یک موزه فرانسه برای 10 سال در معرض دید عموم قرار گیرد و در طی این مدت نمی تواند دوباره فروخته شود.

در نهایت پروژه قانونی راجع به کمکهای هنردوستانه به انجمن ها و بنیادها توسط ژان ژاک الاگون[54] وزیر وقت فرهنگ و ارتباطات به پارلمان پیشنهاد شدو متن آن به طور قطعی توسط مجلس سنا در 21 ژوئيه 2003 میلادی تصویب شد و با اصلاحات زیر توانايي ها و برد این مکانیسم گسترش پیدا می کند.

•   توسعه کاهش مالیاتی 90% در مورد آثاری که دارای اهمیت عمده می باشند و به وسیله موسسات ، بدون محدوديت زماني از خارج از کشور به حساب دولت خریداری شده اند.

•   توسعه کاهش مالیاتی 90% در مورد آثاری که دارای اهمیت عمده می باشد و به وسیله موسسات به حساب دولت از خارج از کشورخریداری شده و بدون شرط سابقه در مورد سرزمین ملی و حذف الزام رایج فعلی مبنی بر ورود اثر هنری ار50 سال پیش تا به حال ، در فرانسه جای داده شده اند.

•   حذف مبنای مالیات حرفه ای برای گنجینه های ملی که در حوزه مکانیسم های ماده قانونی 238 به دست آمده اند.

این شرایط جدید به محض انتشار دستورالعمل های اجرايي قانون که در حال حاضر در حال تدارک می باشند قابل تحقیق هستند . متن این قانون در پایگاه اینترنتی مجلس سنا قابل دسترسی می باشد.[55]

3-10-8- موزه لوور و موزه و املاک ملی ورسای

موزه لوور در 22 دسامبر 1992 و موزه و املاک ملی ورسای در 27 اوریل1995 به تشکیلات بزرگ دولتی تبديل شده اند.آنها آثارمربوط به مجموعه های ثبت شده را به حساب دولت،ذخیره، محافظت و مرمت می کنند . آنها وظایف دیگری نیز به عهده دارند که از آن جمله به وظایف زير می توان اشاره نمود:استقبال خوب از مردم، گسترش باز دید مردم از موزه ، حمایت از مطالعات علمی بر روی مجموعه ها ، مشارکت در انتشار و معرفی این مجموعه ها، حمایت از پژوهش با یک سیاست فرهنگی و اقدامات علمی و در نهایت بهینه سازی بناها و املاک که به آنها واگذار شده است.

موزه لوور نگین درخشان فرانسه

موزه لوور بزرگترین موزه پاریس با مساحت 210000 متر مربع است كه 60000 متر مربع آن اختصاص به نمایشگاه دارد.این موزه در قلب شهر پاریس بین ساحل راست رود سن و خیابان ریوولی[56] در منطقه یك قرار دارد. ساختمان كاخ لوور قدیمی ترین كاخ پادشاهی است. تندیس سواركاری لوئی چهاردهم نقطه شروع محور تاریخی (راه شاهی) را تشكیل می دهد، اما این كاخ در ردیف این محور جای نگرفته است. موزه لوور یكی از قدیمی ترین موزه ها و سومین موزه بزرگ جهان از حیث مساحت است. لوور از زمان پادشاهان كاپه سین  تا زمان حاضر، دارای یك تاریخ طولانی نگهداری آثار هنری و تاریخی است.

موزه جهانی لوور، از حیث ترتیب زمانی، از زمان باستان تا سال 1848 میلادی، واز حیث فضای گسترده جغرافیایی، از اروپای غربی تا ایران، یونان، مصر و خاور نزدیك را در خود حفظ كرده است. موزه های اورسی  و مركز ژرژ پمپیدو در پاریس، نگهداری هنرهای اروپایی پس از سال 1848م را بر عهده دارند (در سال 1986 که موزه اورسی شکل گرفت، بیشتر آثار هنری پس از سال 1848 را از لوور بیرون و به امپرسیونیست های این موزه جدید پیوستند. از آن پس، مجموعه‌های موجود در موزه لوور، در طبقه دوم دوباره سازماندهی شدند) و حال آن كه صدها آثارهنر آسیایی در موزه گیمه[57]  به معرض نمایش در آمده اند. هنرهای آفریقایی، آمریكایی و اقیانوسیه در موزه «كه برانلی» جای دارند، ولی صدها اثر هنری در پاویون جلسات ونشست ها  به نمایش در آمده اند. آثار متفاوت موزه لوور را نقاشی ها، تندیس ها، اشیاي باستانی، و اشیای هنری تشکیل می دهند. از برگزیده ترین قطعات موزه ، قانون حمورابی  ، ونوس دو میلو  ، لبخند ژوكوند لئوناردو داوینچی ، تابلوی آزادی اوژن دولاكروا  را می توان نام برد. موزه لوور با رقم 3/8 میلیون نفردر سال 2007 میلادی پربازدید كننده ترین موزه جهان محسوب می شود.

پیشینه كاخ سلطنتی لوور:

منشا لوور به كاخ مستحكم باز می گردد. این کاخ در سال 1190م توسط شاه فیلیپ اگوست  بنا گردید و یك چهارم حیاط چهارگوش فعلی واقع در جنوب غربی را دربر می گرفت. این بنا عبارت بود از یک قلعه چهار ضلعی با حدود 70 تا 80 متر كناره، دور تادور خندق، استحكاماتی كه در پهلو واقع شده و دارای دو در ورودی. در وسط این محوطه نیز برج بزرگ مستحكم یعنی برج بزرگ لوور قرار داشت. یكی از وظایف اصلی این برج نگهبانی از بخش پایین دست رود سن بود که در زمان استیلا و هجوم وایكینگ ها  یكی از راههای غیر طبیعی و پرمشقت محسوب می شد. گنجینه های پادشاهی در مزون دو تامپل[58](خانه معبد)پاریس نگهداری می شد و در سال 1317م به لوور انتقال داده شد و شارل پنجم این كاخ را به یك اقامتگاه سلطنتی تبدیل كرد.

برج بزرگ توسط فرانسوای اول در سال 1528م تخریب و در سال 1549م نیز از حالت قلعه به اقامتگاه لوکس تبدیل شد. بخش غربی حفاظ قرون وسطایی واژگون گردید و در عوض پی یرلسکو[59]  یک ضلع به سبک رنسانس بنا کرد. در زمان حکومت هانری دوم و شارل چهارم این فعالیت ها ادامه یافت و بخش جنوبی حفاظ لوور قدیم نیز به نوبه خود جایگزین ضلع رنسانس شد.

هانری چهارم در سال 1594م تصمیم گرفت کاخ لوور را با کاخ توئیلری[60]، که توسط کاترین دومدیسی  ساخته شد، متحد کند. ایجاد گالری بزرگ  با پیوند میان پاویون لِ دیگی یر (به افتخارفرانسوا بُن[61]، آخرین فرماندار فرانسه و اولین دوک لِ دیگی یر)و پاویون تره موال  (به افتخار هانری دولا تره موال[62] ( 1674- 1598 ) سرهنگ سواره نظام فرانسه)اولین مرحله این «طرح بزرگ» است. حیاط مربع شکل توسط آرشیتکت له مرسیه[63]  سپس لُوُ[64]  در زمان لویی سیزده و لویی چهارده چهار برابر اندازه حیاط قدیمی رنسانس می شود. (از سر ناچاری مابقی حفاظ قرون وسطایی تخریب شد).تزئینات و اصلاح کاخ با مدیریت نقاشانی همچون پوسن[65] ، رومانللی[66]  و لوبرن[67]  انجام می شود. اما همه این افراد به ناگهان قطع ارتباط می کنند زمانی که لویی چهارده ورسای را به عنوان مرکز قدرت و محل اقامت پادشاهی در سال 1978 م  انتخاب می کند. لوور سالها به همین گونه باقی می ماند. در قرن هیجدهم است که پروژه های جدیدی به ویژه توسط گابریل  و سوفلُ[68]مطرح می شود تا طرح بزرگ را ادامه و پایان بخشد. یکی از این طرح ها پروژه تغییر کاربری لوور به موزه است. این طرح در زمان لویی پانزده متولد می شود، اما با انقلاب فرانسه است که به هدف می رسد.

تاریخ موزه لوور از آغاز:

همه چیز با نمایشگاه زیباترین تابلوهای مجموعه سلطنتی آغازگردید که در کاخ لوکزامبورگ از سال های 1750 تا 1785 نگهداری می شدند و با موفقیت بزرگی همراه بود. کنت مارکی مارینی[69] ، مدیر کل ساختمان های پادشاه و کنت دانژی ویله جانشین وی، پروژه تبدیل کاخ لوور به موزه را تدارک دیدند. با قانون 6 مه 1791م و 10 اوت 1793م محل جدید موزه افتتاح می شود. در ابتدا محل آموزش هنرمندان آن دوره است تا این که در سال 1855م این توانایی را پیدا نمود تا غیر هنرمندان نیز بدان جا وارد شوند و مردم را فقط در روزهای یکشنبه پذیرا بود. در دوران امپراتوری، لوور نام موزه ناپلئون به خود گرفت و دو دومینیک ویوان دونو[70]اولین مدیر بزرگترین موزه جهان بود و آن را تا هنگام ویرانی اش به هنگام سقوط امپراتور (دردو دوره) اداره کرد.

موزه توسط آقایان پرسیه و فونتن  که محور خیابان ریوولی  را ساختند، توسعه پیدا کرد. تغییرات دیگر در زمان حکومت ناپلئون سوم و به ویژه تحقق طرح بزرگ صورت گرفت: هکتور مارتن لوفوئل  بر اساس طرح های لوئی ویسکونتی  گالری شمالی پیوسته به لوور در توئیلری را به همراه ضمیمه ساختمان های ساخته شده  به پایان رساند. در بخش جنوب نیز تغییرات دیگری برای تضمین یک تقارن با این مجموعه بزرگ بناها ی معماری اضافه شد. اما در سال 1871م این موزه در زمان حکومت کمون دچار آتش سوزی شدو آرشیتکت لوفوئل، می بایست یک بخش از این بنا را باز سازی نماید. توئیلری هرگز باز سازی نشد و پس از سالهامذاکره ، در سال 1882 م نهایتا خرابه ها تراشیده شدند .

لوور بزرگ :در دوره اول ریاست جمهوری فرانسوا میتران  تصمیم گرفته شد که ساختمان ضلع ریشلیو ، محل وزارت دارایی فرانسه، به موزه برگردد و این وزارتخانه به ساختمان جدیدی در برسی  انتقال داده شد. کارهای مهمی با مدیریت لئو مینگ پی[71] ، آرشیتکت آمریکایی-چینی تحقق یافت و موزه به طور قابل ملاحظه ای قوام گرفت و توسعه پیدا کرد . ساخت یک ورودی جدید به شکل هرم، شکل بیرونی موزه را تغییر داد .

تاریخ پذیرش:

در ابتدا موزه به مدد مجموعه های سلطنتی به ویژه تابلوها (حدود 2500 تابلو در زمان مرگ لویی 16) به وجود آمد. این مجموعه ها اساسا توسط فرانسوای اول(برخی تابلوهای ایتالیایی)و لویی چهاردهم (باخریدهای متعدد به ویژه 200 تابلوی بانکدار اورهارد جَبَش ) جمع آوری شد. جواهرات، که از همان ابتدا بخشی از موزه را تشکیل می داد، تعدادی از تندیس ها که از موزه های آثار باستانی فرانسه به دست آمده بودند و یا انقلابیون به غنیمت گرفته بودند، بر آثار هنری موزه افزوده شد .همچنین، برخی از آثار لوور به هنگام جنگ ناپلئون در اروپا به غنیمت گرفته شده و تعدای از اشیا نیز از حفاری های انجام شده در مصر یا خاور میانه به دست آمده اند. سرمایه ها و میراث های مهم نیز به موزه افزوده شده اند. مجموعه ادموند روچیلد[72]و تعدای از اشیای خریداری شده در طول قرن نوزدهم و بیستم را نیز می توان بر این مجموعه اضافه کرد

به عبارت دیگر، آثار مختلفی در لوور وجود دارد. ژوکوند اثر لئوناردو داوینچی(در سال 1519 ژوکوند به دست آمد) یا باغبان زیبا اثر رافائل ، عروسی کانا اثر ورونز  و غارت یک صومعه در ونیز در سال 1798 م از معروفترین تابلوها هستند.گدای جوان اثر موریلو  توسط لوئی شانزدهم در سال 1782 م خریداری شد. تورباف اثر ورمیر  توسط این موزه به طور متوالی در سال های 1870 و 1922م خریداری شد. بالاخره ، مسیح مصلوب اثر گرکو  که در کاخ دادگستری پراد  (پیرنه – شرقی) درسال 1908م بازیابی شد، برای موزه هزینه ای نداشته است.

موزه لوور از دو تندیس مهم بهره مند است ؛ یکی ونوس دو میلو، کشف در سال 1820 و در همین سال توسط سفیر فرانسه از دولت ترک بدست آمد و تندیس معروف دیگر، پیروزی ساموتراس[73]  که بخشی از آن در سال 1863م در جزیره ساموتراس توسط شارل شامپوازو[74]  باستان شناس و معاون کنسول فرانسه در آندری نوپل[75]  بدست آمد

روسای موزه لوور:

میشل لاكلوت [76]( 1994-1987 )

پی یر روزنبرگ[77] ( 2001-1994 )

هانری لوی رت[78] ( از 2001 )

مجموعه های مختلف :

موزه لوور متشکل از مجموعه های غنی آثار هنری است كه به تمدنها، فرهنگ ها و دوره های مختلف تعلق دارد. این موزه حدود 300000 قطعه دارد که 35000 قطعه از آنها به نمایش گزارده شده و نشان دادن مابقی آثار بیش از سه ماه به طور متوالی به دلیل نوع نگهداری، دست دوم بودن آثار، وضعیت بد آنها یا سری های باستان شناسی غیر ممکن است.

مجموعه ها ی آثار هنری در لوور عبارتند از: آثار باستانی شرق - آثار باستانی مصر - آثار باستانی یونان - آثار باستانی اتروسك ها  (از اقوام اولیه ایتالیایی ها) - آثار باستانی رومی ها - هنرهای اسلامی - پیكر تراشی و تندیس سازی - اشیای هنری - هنرهای تجسمی (نقاشی) - هنرهای گرافیكی

آثار باستانی شرق:دپارتمان آثار باستانی شرق، اشیای به دست آمده از منطقه واقع شده در هند امروز و دریای مدیترانه را در خود جای داده است. موزه لوور دارای سه مجموعه مرتبط با این دپارتمان است که بر اساس جغرافیا و فرهنگ تقسیم شده اند.

•بین النهرین ( سومر ، بابل ، آشور ، آناتولی و.....)   

•ایران

•سرزمین های شام ( مجاور سوریه – فلسطین، شیپر)

آثار هنرهای اسلامی:دپارتمان آثار هنرهای اسلامی در اوت 2003م ایجاد شده و مجموعه های بدست آمده از فرهنگ مشترك بین اسپانیا و هند با هویت تمدن اسلامی را تا قرن نوزدهم طبقه بندی کرده است .این دپارتمان آثار متعدد مربوط به هنر اسلامی را عرضه می نماید.جعبه ساخته شده از عاج فیل اسپانیا به تاریخ 968م،و سرامیک مهم حوضچه سن لوئی  (یکی از برگزیده ترین و اسرارآمیزترین اثر هنر اسلامی كه توسط محمد ابن الزین در ابتدای قرن چهارده خلق شده)، نمونه هایی از آن آثار است. همچنین این بخش به واسطه آثار مهم به دست آمده از حفاری های شوش(ایران) قابل توجه است.این موزه از حیث فضای متناسب با هنرهای اسلامی دو برابر شده و دست کم 3000 اثر در آن به نمایش در آمده اند .

آثار باستانی مصر  :دپارتمان آثار باستانی مصر بر اساس فرمان شارل دهم به تاریخ 15 مه 1826 ایجاد شد. مجموعه با4000 قطعه ای متعلق به کنسول انگلیس سالت که توسط ژان فرانسوا شامپولیون[79]به دست آمد، امروزه آن را موزه متعلق به مصر می نامند. این بخش توسط فونتن ، مهندس معمار در ضلع جنوبی حیاط مربع شكل لوور سروسامان گرفت. تابلوهای نقاشی سقف ها نیز مرهون فرانسوا ادوارد پیکو  و آبل دو پوژول  است. مجموعه آثار باستانی مصر توسط ماریت  با بیش از 6000 اشیا مربوط به حفاری های سراپوم ممفیس  توسعه پیدا کرد. اشیای دیگری نیز از حفاری های انجام شده توسط انستیتو فرانسه قاهره بدست آمده اند و بخشی از سرمایه این دپارتمان از موزه گیمه(1948) فراهم آمده و مابقی نیز خریداری شده اند. در حال حاضر آثار باستانی مصری ها در سه طبقه یعنی آثارمصر رومی و مصر مسیحی در نیم طبقه، و آثار مصر دوره فرعون در طبقه همکف و طبقه اول جای داده شده اند.

آثار باستانی یونان، اتروسک و رومیان:این دپارتمان به سه طبقه تقسیم می شود: آثار یونان پیش از کلاسیک درنیم طبقه، آثار یونان کلاسیک و هلنی در طبقه همکف، همچنین آثار باستانی اتروسک ها و رومیان، تندیس پیروزی ساموتراس، سرامیک های یونانی، نقش هایی بر روی گل پخته، برنز و اشیای گرانبها و باارزش در طبقه اول. «ونوس دو میلو» یکی از معروفترین آثار هنری موزه، مدتها است كه در محور سولی  در بخش بیرونی گالری قرار گرفته و در سال 2008م نیز در سالن پارتنون به معرض نمایش در آمده است .

تندیس ها: در آغاز این موزه فقط تندیس های قدیمی را به نمایش می گذاشت و تنها استثنا دو تندیس برده ها اثر میکل آنژ بود. گالری آنگولم  با 5 سالن اختصاص یافته به آثار دوره رنسانس تا قرن  هیجدهم در سال 1842م افتتاح شد. از سال 1850م تندیس های دوره قرون وسطی افزوده شد، ولی تنها در سال1893م است که دپارتمان تندیس ها مستقل گردید و از وابسته بودن به دپارتمان آثار باستانی باز ماند .گروه بندی تندیس های خلق شده توسط پارک دو مارلی ، به خصوص تندیس های بزرگ سوارکاری مربوط به آنتوان کوی سوکس[80]  و گیوم کوستو[81]، در میان تغییرات و اصلاحات اخیر یاد می شود.

اشیای هنری:یکی ازغنی ترین بخش های موزه لوور، دپارتمان اشیای هنری است. این بخش همواره به واسطه خریدها و کسانی که آثار متعلق به خود را به موزه اعطا می کنند، بزرگ تر می شود. در این بخش جواهرات، تندیس های کوچک، اشیای تزیینی، همچنین مبل و فرش وجود دارد. این اشیا از دوره های اواخر قرون وسطی تا نیمه قرن نوزدهم را در برمی گیرند .

نقاشی ها :امروزه دپارتمان نقاشی ها در حدود 6000 تابلو را در بردارد که از دوره قرون وسطی تا سال 1848م را در برمی گیرد. صرف نظراز استثناهای تقریبا نادر، آثار دوره پسین به موزه اورسی(به هنگام تاسیس آن در سال 1986م) انتقال یافته است. مجموعه نقاشی ها از همان سال 1794م توسط مدارس ملی  تقسیم بندی شدو سازماندهی مجموعه های نقاشی دارای نقایصی بوده است.بنابر این آثار ایتالیایی در طبقه اول، نزدیك تابلوهای بزرگ فرانسوی مکتب رمانتیک قرار دارد و آثار فرانسوی درست در جوار نقاشی قرن هفده هلند در معرض نمایش عمومی قراردارند و شاهکار های نقاشی به صورت متوالی در پیش دیدگان بازدید کنندگان رژه می روند.

هنرهای گرافیکی :دپارتمان هنرهای گرافیکی امروزه با بیش از 130000 قطعه، در سه بخش مختلف دسته بندی شده است:

در ابتدا بخش طرح ها توسط مجموعه قدیمی پادشاهان فرانسه به وجود آمد و در ادامه همواره توسط فتوحات و اهدای آثار به موزه توسعه پیدا کرد.تعداد 14000 مس حکاکی شده به ویژه مس های بدست آمده از کابینه کلیشه های پادشاه در بخش کنده کاری نگهداری می شو ند. مجموعه ادموندروچیلد  با حدود 40000 مهر، 3000 طرح و 500 کتاب مصور در سال 1936م به لوور اهدا شد. با توجه به تعداد قطعات و حساسیت کاغذها به نور، نمایش دائم و ثابت این مجموعه اسناد غیر ممکن است. این اسناد می توانند در نمایشگاه های موقتی یعنی در سالن مشاوره عرضه شوند. بعلاوه، تلاش جدی برای شماره گذاری آنان نیز به پایان رسیده است .

بخش تاریخ لوور و لوور قرون وسطی:سالن های متعددی به تاریخ لوور اختصاص یافته است.نیم طبقه اول در ضلع سولی به تاریخ لوور می پردازد، اما به ندرت برای عموم مردم باز است.

هنر و تمدن آفریقا ، آسیا ، اقیانوسیه و آمریکا:صدها شی هنری بالاخص تندیس ها كه توسط ژاک کرشاش[82]  گزینش شده، از سال 2000 م در این مجموعه طبقه بندی شده اند. آثار عرضه شده در پاویون سسیون در لوور، به محل ثابت و دائم درموزه «که برانلی» انتقال یافت (كه در ژوئن 2006م افتتاح شد).

مدرسه عالی لوور

در سال 1883م. مدرسه لوور كه نقش زیادی را در تحقیقات موزه لوور در خاورنزدیك عهده دارد، تأسیس شد.نخستین كرسی باستان شناسی دوره آشور به « یوجین لدرین » سپرده شد و در سال 1910م. نخستین كرسی تدریس و تحقیق سامی های باستانی تأسیس گردید. نام این كرسی درسال 1925م . به « خاور نزدیك باستان » تغییر داده شد و در سال 1927م. تدریس دروس در زمینه سومر و آكاد به وسیله پروفسور جرج كونتنو آغاز شد. امروزه مدرسه لوور به موازات مدارس عالی آموزش باستان شناسی مانند « كالج فرانسه » و مدرسه هنر و باستان شناسی و نظایر آن به كار تدریس و تحقیق ادامه می دهد.سه تن از اساتید گروه آموزشی باستان شناسی در دانشگاه ادبیات علوم انسانی دانشگاه تهران كه امروز رخ در نقاب خاك كشیده اند، شادروانان دكتر عیسی بهنام، دكتر محسن مقدم و دكتر عباس زمانی، از فارغ التحصیلان همین مدرسه لوور بوده اند.

فعالیت های موزه

موزه لوور، نمایشگاههای متعددی را به صورت موقت به نمایش می گذارد و با این عمل اجازه می دهد اشیای هنری یا تابلوهایی که در نمایشگاه دائم عرضه نمی شوند، مورد بهره برداری عموم قرار گیرند. سرمایه گذاری بخش اعظم نمایشگاه های موقتی توسط شرکت ها تامین می شود. از طرفی، اکسانتور ، بلو مارتینی  و ال س ال  منزلگاه اینترنتی موزه لوور را پشتیبانی می کنند. موزه همچنین یک موافقتنامه ای را با موزه عالی هنر آتلانتا در آمریکا امضا کرده که اجازه می دهد در طی سه سال 142 اثر موزه لوور در موزه آمریکایی به نمایش گذاشته شود. پروژه های علمی و فرهنگی نیز بین این دو موزه در جریان است .

موزه لوور همچنین ویزیت - کنفرانس و کارگاه هایی را ، معمولا به صورت فعالیت آموزشی برای افراد بالغ و کودکان برگزار می کند و برای این کار ابزارهای اجرایی همچون سالن شنیداری جهت کنفرانس، سمینار، جلسات خوانش یا کنسرت فراهم آورده است.

ورود به موزه لوور در اولین یکشنبه های اول هر ماه از ژانویه 1996م برای عموم رایگان است و این اقدام اجازه داده که بازدید کننده های ملی برای دیدن موزه مراجعه نمایند. در واقع می توان گفت این یکشنبه مجانی تنها روز در ماه است که بازدید کنندگان خارجی در لوور در اقلیت هستند.

از اول سپتامبر 2004م، ورود به موزه لوور برای آموزندگان (بجز کسانی که همراهی می كنند دانش آموزانی را که پول می پردازند یا کسانی را که آبونمان می پردازند)، هنرمندان فرانسه که عضو خانه هنرمندان نیستند و هنرمندان خارجی، پولی شده است. برعکس، هزینه ورود برای عموم کارمندان موزه، شرکت حامی موزه لوور که در خصوص تعمیر گالری آپولون کمک مالی کرده است، رایگان و نامحدود است.

اولين كساني كه به اين موزه وارد مي شوند گروه نظافت چيان هستند كه با ورود خود چراغ ها را روشن مي كنند. هر روز 2000 كارمند از دروازه هاي اين موزه مي گذرند و به مجموعه اي وارد مي شوند كه برق موردنياز براي يك شهر 4500 نفره را مصرف مي كند.

موزه وابسته به نظام اداری لوور

موزه ملی اوژن دلاکروا[83]  ، هرچند که دارای ساختمان مستقلی است اما مدیریت این موزه به لوور سپرده شده است .

به دلایل سیاست تمرکززدایی، ژان پی یر رافارن  (نخست وزیر وقت) و ژان ژاک الاگون (وزیر فرهنگ وقت) تصمیم گرفتند که یک شعبه لوور در خارج از پایتخت و در شهرستان ایجاد کنند. شش شهر آمی ین ، آراس ، بولونی سورمر ، کاله ، لنس و والنسی ین  برای انتخاب نامزد شدند. رافارن نخست وزیر به هنگام بازدید از شهر لنس در تاریخ 29 نوامبر 2004م انتخاب این شهر را اعلام کرد.اثر هنری این پروژه به کابینه آژانس ژاپنی آرشیتکت سناآ سپرده شد. بر اساس این پروژه در سال 2010 م یک بنای نو گشایش یافت که توانایی پذیرش و نمایش حداکثر 500 تا 600 قطعه به صورت متوالی با پذیرش500000 بازدید کننده در سال را دارا خواهد بود.

لوور ابوظبی :

در چارچوب ایجاد یک بخش فرهنگی در جزیره سعدیات ابوظبی (جزیره خوشبختی)دولت امارات متحده عربی برای تحقق و توسعه یک موزه جهانی، به فرانسه روی آورده و پروژه معماری این موزه به ژان نوول[84] ، فرد خلاق موزه «که برانلی»  واگذار گردیده است. دو کشور موافقتنامه ای را در 6 مارس 2007م امضا کردند و اجرای آن به مدت سی سال و با نام موزه لوور ابوظبی مورد توافق طرفین قرار گرفت .فرانسه ماموریت مشاوره در حوزه های شناسایی و تحقق ساختمان موزه و مسئول اجرایی، علمی و فرهنگی این پروژه را عهده دار است. از زمان بازگشایی موزه و پس از آن به مدت ده سال موزه لوور ابوظبی، آثار مجموعه های فرانسوی (300 اثردر سال های اولیه و سپس 250 و 200 اثر) را به امانت خواهد گرفت. همچنین فرانسه 4 نمایشگاه در سال را در طی پانزده سال در لوور ابوظبی اجرا خواهد کرد. بالاخره فرانسه درفراهم آوردن مجموعه مناسب برای این موزه کمک خواهد کرد تا جایگزین آثار امانی فرانسه گردد. در عوض امارات متحده عربی متعهد شده است حدود یک میلیارد یورو به مدت سی سال به موزه لوور و دیگر موزه هایی که در این کار مشارکت دارند، بپردازد. فرانسه برای به اجرادرآوردن این تفاهم نامه فرهنگی یک ساختار ویژه ای به نام آژانس فرانس موزیوم ایجاد کرده که متشکل از بنیادهای اساسی فرهنگی فرانسه هستند.

تفاهم نامه‌ بین موزه لوور و موزه ملی ایران

در سال۲۰۰۴م تفاهم نامه‌ بسیار خوبی بین موزه لوور و موزه ملی ایران به امضا رسیده و به منظور تداوم ارتباطات، هر دو سال یك بار این دیدارها تكرار خواهد شد.  برهمین اساس نمایشگاه هنر صفوی از اول اكتبر سال ۲۰۰۷تا ژانویه سال ۲۰۰۸میلادی در شهر پاریس برگزار گردید.آثار دوره صفوی از كل موزه‌های جهان جمع‌آوری شد و نخستین باری بود كه نمایشگاهی بین‌المللی با چنین وسعت و عظمتی، هنر عصر صفوی را به جهانیان معرفی نمود.بر اساس این تفاهم نامه‌ موزه لوور موظف است در مقابل آثاری كه از ایران به امانت گرفته شاهكارهای هنری فرانسوی را به ایران امانت دهد.

لوور در ادبیات ، سینما و بازی های ویدئویی

ادبیات : در رمان آسوموار از امیل زولا  (1877م) بازدیدی ویژه از لوور به هنگام ازدواج ژروز و کوپو  صورت می گیرد. مدعوین عروسی در راهروها و راه پله ها گردش می کنند ودر پایان زیرنگاه سرگرم کننده نگهبانان و دیگر بازدید کنندگان گم می شوند. رمز داوینچی رمانی از دان براون  ( 2003 ) که توسط رون هاوارد به فیلم در آمده است.

سینما: بل فگور، شبح لوور ، فیلمی از ژان پل سالومه  (2000م)

باند جدا فیلمی از ژان لوک گدار  با گذری به لوور در 30 ثانیه

شهر لوور ، مستندی از نیکولافیلیبر

جریمه های پل جدید فیلمی از لئو کارا ، داستان یك مهاجرغیر قانونی است كه توسط دو بی خانمان، یک نگهبان قدیمی که همه کلیدها را دارد و یک نقاشی که نابینا شده،در شب از لوور بازدید می كند.

رمزداوینچی فیلمی از رون هاوارد( 2006)

بازی ویدئویی: لوور : طلسم نهایی ، بازی ویدئویی که توسط اندکس پلوس  ، در این بازی یک زن جوان به نام مرگان که باید برای انجام ماموریتی که پدرش در انجام ان موفق نشد و در نتیجه مرد، به گذشته لوور برگردد .

سايت موزه لوور

سايت مربوط به ارائه آتار هنري موجود در موزه "لوور" پاريس از روز سيزدهم تيرماه۱۳۸۴ (چهارم ژوئيه) راه‌اندازي شد و هم اكنون در اينترنت قابل دسترسي است.

در اين سايت مي‌توان معروف‌ترين نقاشي لئوناردو داوينچي با نام "لبخند ژوكوند" را در زاويه بزرگ‌تر مشاهده كرد.در اين سايت بيش از سه هزار و ۵۰۰اثر هنري موجود در اين موزه به نمايش درآمده است.[85]

کاخ ورسای

ورسای،در 17كیلومتری جنوب شرقی پاریس،دهكده ای بوده كه البته امروزه به شهری بزرگ تبدیل شده و با گسترش شهرسازی و وسایل نقلیه مجهز به پاریس متصل شده است. ورسای كه از پایان قرن هفدهم تا وقوع انقلاب كبیر فرانسه پایتخت این كشور بود، مظهر تمام عیار سبك كلاسیك در هنر معماری فرانسه است. کاخ ورسای، اقامت‌گاه سلطنتی دربار فرانسه، به دستور لوئی چهاردهم در قرن هفدهم در حومه پاریس ساخته شد. این کاخ عظیم که از جمله خارق‌العاده‌ترین کاخ‌های کلاسیک جهان محسوب می‌شود، از سال 1979 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.  کاخ ورسای و فضای سبز اطرافش با 800 هکتار وسعت، 700 اتاق، 20 كیلومتر جاده، 200 هزار اصله درخت، 50 فواره، 2150 پنجره، 67 راه‌پله، 6 هزار تابلوی نقاشی، 1500 طراحی، 2100 مجسمه، هنوز چشم هر بازدیدکننده‌ای را خیره می‌کند.

تاریخچه ورسای:لوئی سیزدهم معمولاً در جنگل‌های اطراف دهکده ورسای در حومه پاریس به شکار می‌رفت و در سال 1624 دستور داد تا کلبه شکاری در این مکان ساخته شود. هنگامی که لوئی چهاردهم در سال 1660 به قدرت رسید، به جستجوی مکانی در نزدیکی پاریس اما دور از هیاهوی شهر برآمد تا کاخ سلطنتی عظیمی در آن بنا کند. لوئی چهاردهم که در میان جنگ‌های داخلی و جنگ قدرت اشراف فرانسه بزرگ شده بود، قصد داشت با گرد هم آوردن همه اشراف و درباریان زیریک سقف، کنترل کامل دربار فرانسه را به دست بگیرد. او بالاخره تصمیم گرفت کلبه شکار کوچک ورسای را به کاخی عظیم تیدیل کند. لوئی لووو، آرشیتکت مشهور فرانسوی، عملیات ساخت قصر را عهده‌دار شد و تا سال 1678 بر عملیات ساخت قصر نظارت داشت. در سال 1678 ژول هاردون مانسارت[86]، دیگر آرشیتکت فرانسوی، سرپرستی ساخت ورسای را برعهده گرفت. از جمله بناهای مهمی که او به نقشه اصلی کاخ اضافه کرد، می‌توان به کلیسا و تالار آینه‌ها اشاره کرد. بالاخره لوئی چهاردهم در 6 می سال 1682 به همراه بیست هزار نفر از اطرافیانش به این کاخ نقل مکان کرد. اما تکمیل ساخت و ساز قصر تا سال 1688 به طول انجامید. تکمیل این قصر محصول همکاری سه مغز متفکر اصلی طرح، یعنی لوئی لووو (آرشیتکت اصلی)، شارل لوبرون[87] (طراح باغ) و آندره لونوتر[88] (مدیر تزئینات داخلی) بود.

تالار آینه‌ها:تالار آینه‌ها، زیباترین و مهم‌ترین بخش کاخ ورسای است. این تالار که در سال ۱۶۷۸ ساخته شده است، در طبقه اول کاخ ورسای قرار دارد و 578 آینه در آن نصب شده است. تالار آینه‌ها۷۳ متر طول، ۱۱ متر عرض و 12 متر ارتفاع دارد. این تالار ۱۷ پنجره دارد که به سوی باغ باز می‌شوند و از هر پنجره می‌توان بخشی از باغ را مشاهده کرد. در واقع از این تالار می‌توان کل باغ اطراف کاخ را دید.روبروی پنجره‌ها آینه‌های بلند قدی قرار دارد که تصویر باغ در آن‌ها منعکس می‌شود. چهل لوستر بزرگ از سقف بلند تالار آویزان است. مجسمه‌ای مرمرین از لوئی چهاردهم نیز زینت‌ بخش این تالار است. تمام عروسی‌ها، جشن‌ها و مراسم تاجگذاری، از جمله تاجگذاری ژوزفین در زمان ناپلئون بناپارت در این تالار صورت می‌گرفته است. تالار آینه‌ها نه تنها سمبل اقتدار پادشاهان فرانسه است، بلکه در دوران بعد از انقلاب فرانسه نیز نقشی کلیدی داشته است. در سال ۱۹۱۹ و در جریان جنگ جهانی اول اغلب تصمیم‌های مهم و قراردادها در این سالن منعقد می‌شد.

كلیسای سلطنتی :در محوطه ای خارج از قصر،ساختمانی دیده می شود كه كلیسای سلطنتی بوده است. این كلیسا ۲۵ متر ارتفاع دارد و دیوارهایش به سبك گوتیك نقاشی شده است. كلیسای سلطنتی بسیار بزرگ است و با یك نگاه می توان فهمید كه این مكان مخصوص پادشاهان و اشراف زادگان بوده است. صندلیهای مخصوص نشستن عبادت كنندگان با پوششی از پارچه مخمل سبز گلدوزی شده می باشد. در سقف كلیسا نقاشیهای برگرفته از كتاب عهد عتیق و عهد جدید دیده می شود. در محراب آن مجسمه ای از مسیح به صلیب كشیده شده وجود دارد.

بازسازی کاخ ورسای:عملیات مرمت و بازسازی کلی این کاخ از سال 2004م و با بودجه‌ای معادل 400 میلیونیورو آغاز شده است و به پیش‌بینی کارشناسان این پروژه بیش از 20 سال به طول خواهد انجامید. در حال حاضر کاخ ورسای به موزه‌ای برای بازدید عموم تبدیل شده است و با بیش از 10 میلیون بازدیدکننده در سال( سه میلیون از كاخ و هفت میلیون از باغ)، بزرگترین جاذبه گردشگری فرانسه به حساب می‌آید.[89]







[1] راهنماي زندگي روزانه براي ايرانيان فرانسه سپتامبر 1997-1996 به كوشش كيومرث درمبخش ص 84

[2] آداب‌ م‍ردم‌ ف‍ران‍س‍ه‌/ ن‍وی‍س‍ن‍ده‌ س‍ال‍ی‌آدام‍س‍ون‌ ت‍ای‍ل‍رم‍ت‍رج‍م‌ ع‍ب‍اس‌ ح‍س‍‍ن‍ی‌ ناشر ت‍ه‍ران‌ : ب‍رای‌ ف‍ردا ص 124

[3]  chef

[4] hors d'oeuvre

[5] haute cuisine

[6] cuisine provinciale

[7] jean- Pierre troisgros

[8] croissant

[9] baguette

[10] gourmand

[11]  gourmet

[12] crouton

[13] blanchir

[14] pomme frite

[15] bouquet garni

[16]  دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، انتشارات نشر کارنامه، چاپ هیجدهم، تهران 1390 ص 151-146


[17] La  robe

[18] Le rococo

[19]pantalon

[20] Joseph Marie Jacquard

[21] تاریخ لباس/ روت ترنرویل کاکس ترجمه شیرین بزرگمهر / انتشارات توس/ 1386 ص  432

[22]http://www.discount-mariage.fr/coutumes-traditions-mariage.html

[23]Mardi Gras

[24] Muguet de mai

[25] http://www.studyfrench.ru/topics/fetes/2.html

[26] Christophe Girard

[27] Festival interceltique

[28] Brest

[29] Lorient

[30] Sainte Anne

[31] Fédération des Carnavals et Festivités

[32] http://www.fetes-de-france.fr/

[33] galette

[34] La Fête de la Chandeleur

[35] gourmand

[36] Prix de l'Arc de Triomphe

[37] fête de tous les saints

[38] Sainte Catherine

[39] téléthon

[40] http://www.cityzeum.com/evenement/france

[41] http://www.tourisme.gouv.fr/bilan/bilan-tourisme-2009.php

[42] http://www.guide-chambre-hote.com/chiffres-actu/les-chiffres-cles-du-tourisme-en-france/

[43] http://020.ir/سرزمین-های-دیگر/چرا-فرانسه-بیشترین-جهانگرد-را-در-جهان-دارد؟

[44] Auguste Rodin

[45] Musée de Cluny

[46] Musée d'Orsay

[47] musée du quai Branly

[48] La nuit des musées

[49] Musée de Colmar

[50] Le Printemps des musées

[51] DRAC

[52] la direction des Musées de France (DMF)

[53] Association Générale des Conservateurs des Collections Publiques de France (AGCCPF).

[54] Jean-Jacques Aillagon

[55] موزه در فرانسه / گزارش رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه/1384 ص 14-9

[56] Rue de Rivoli

[57] musée Guimet

[58] maison du Temple

[59] Pierre Lesco

[60] Tuileries

[61] François de Bonne

[62] Henri de La Trémoille

[63] Lemercier

[64] Le Vau

[65] Poussin

[66] Romanelli

[67] Le Brun

[68] Gabriel et Soufflot

[69] marquis de Marigny

[70]Dominique-Vivant Denon

[71] Leoh ming pei

[72] Edmond de Rothschild

[73] La Victoire de Samothrace

[74] Charles Champoiseau

[75] Andrinople

[76] Michel Laclotte

[77] Pierre Rosenberg

[78] Henri Loyrette

[79] Jean-François Champollion

[80] Antoine Coysevox

[81] Guillaume Coustou

[82] Jacques Kerchache

[83] Musée Eugène-Delacroix

[84] Jean Nouvel

[85] www.louvre.fr/

[86] Jules Hardouin-Mansart

[87] Charles Le Brun

[88]André Le Nôtre

[89] http://fr.wikipedia.org/wiki/Ch%C3%A2teau_de_Versailles