مومن قناعت

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳ توسط Mahsa (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مومن قناعت(1403). برگرفته از سایت ایبنا، قابل بازیابی از https://www.ibna.ir/news/261279/

قناعت متولد 20 می 1932 در روستای کورگاوَت ناحیه درواز و فارغ‌التحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه دولتی تاجیکستان در سال 1956 می‌باشد. مدیر شعبه و دبیر مسئول ماهنامه «صدای شرق»، معاون رئیس و دبیر اول اتفاق نویسندگان تاجیکستان و پیشتر رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم تاجیکستان بوده است. در حال حاضر، رئیس کمیته صلح، معاون رئیس نهضت «برای وحدت ملّی و احیای تاجیکستان» و همزمان، رئیس «جایزه رودکی تاجیکستان» و عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان است. نخستین مجموعه شعر او با نام «شراره» در سال 1960 منتشر شد. برخی از آثار او عبارت‌اند از «ستاره‌های زمین»(1963)، «راه‌ها و بال‌ها» (1964)، «موج‌های دنیپِر»(1964)، «کاروان نور»(1970)، «سروش ستالین‌گراد»(1975)، «منتخبات»(1975)، داستان‌های «پدر»(1977)، «تاجیکستان - اسم من»(1977)، «گهواره سینا»(1978)، «آثار منتخب»(1982، در دو جلد)، «ستاره عصمت»(1990)، «از بی‌ستون تاکنون»(1992)، «حماسه داد»(1996). در سال 1994 نشریه بین‌‌المللی «الهدی» (تهران)، «آثار منتخب» او را به خط نیاکان (فارسی) چاپ کرد. مؤمن قناعت در داستان‌سرایی نیز جایگاهی ویژه در ادبیات تاجیکستان دارد. شعرهای وی توسط برخی ادیبان صاحب‌نام روس، به روسی ترجمه شده و اشعار و داستان‌های او در بسیاری از نشریه‌های معتبر مسکو و دیگر جمهوری‌های سابق شوروی با تیراژ بالا به چاپ رسیده‌ است. قناعت آثاری از پوشکین، شکسپیر، شیلر، دیوید هاینی، تاگور، میتسکیویچ، مایکوفسکی، مرسینکیه‌ویچوس و دیگران را به تاجیکی ترجمه کرده است. وی شاعر مردمی تاجیکستان(1991)، دارنده جایزه ادبی دولتی شوروی(1977)، سازمان جوانان تاجیکستان(1966) و جایزه ادبی دولتی رودکی(1980) می‌باشد. او چند بار به عنوان نماینده مردم در پارلمان تاجیکستان برگزیده شد و بارها به دریافت نشان‌ها و افتخارنامه‌ها نایل گردید[۱].

نیز نگاه کنید به

نظام فرهنگی تاجیکستان؛ شخصیت های موثر سیاسی و اجتماعی در تاجیکستان؛ شخصیت ها و مفاخر فرهنگی تاجیکستان

کتابشناسی

  1. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 82-83