هنر ژاپن در دوران مدرن نخستين

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۰ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «دوران مدرن نخستين در تاريخ ژاپن با دوره جنگ‌هاي داخلي[1] شروع مي‌شود. دوراني صد ساله كه در آن ما شاهد جنگ ستيزهاي بي پايان ميان اميران محلي يا دايميوها[2] هستيم. در چنين احوالي براي نخستين بار در تاريخ پرتغالي‌ها و به دنبال آن ديگر اروپايي‌ها ب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دوران مدرن نخستين در تاريخ ژاپن با دوره جنگ‌هاي داخلي[1] شروع مي‌شود. دوراني صد ساله كه در آن ما شاهد جنگ ستيزهاي بي پايان ميان اميران محلي يا دايميوها[2] هستيم. در چنين احوالي براي نخستين بار در تاريخ پرتغالي‌ها و به دنبال آن ديگر اروپايي‌ها به ژاپن آمدند و با خود مسيحيت و تفنگ آوردند. با توجه به جنگ‌هاي داخلي، تفنگ خواهان زياد پيدا كرد و خيلي زود در ژاپن ساخته و در تمام كشور رواج پيدا كرد. ره آورد ديگر غربي‌ها يعني مسيحيت خود عاملي تأثير گذار بر فرهنگ و هنر ژاپن در اين دوره شد و وقتي هم ترس از گسترش آن در ژاپن غربي منجر به ممنوعيتش و در نهايت اخذ سياست بسته از سوي حكومت جنگجويي وقت شد، غير مستقيم تأثيراتي بر فرهنگ و هنر داشت.

در دوران جنگ‌هاي داخلي ما اصطلاحي چون گه‌كوكوجو[3] را داريم كه به معني زير كشيدن بالا دستان توسط زير دستان است. به عبارتي هر كه قدرت بيشتري داشت، سعي مي‌كرد جايگاه بالاتري به دست آورد و طبيعي است كه در چنين دوراني تمايل به به رخ كشيدن قدرت، ثروت و برتري رويه جامعه شود كه اين مسأله در فرهنگ و هنر اين دوران هم نمود پيدا كرد. براي مثال در معماري تمايل به ساخت قلعه‌ها و بناهاي با شكوه و با عظمت و در نقاشي تمايل به كشيدن پرده‌هاي نقاشي بزرگ با رنگ‌هاي پر زرق و برق جريان غالب هنر شد. اين رويه بعد از جنگ‌هاي داخلي و در دوره فرهنگ موموياما هم وجود داشت. فرهنگ موموياما اشاره به فرهنگ دوران آزوچي-موموياما و تا حدي اوايل دوره ادو دارد. بعد از فرهنگ ساده و با شكوه دوران موروماچي، مي‌شود گفت، فرهنگ و هنر موموياما يك نوع برگشت به طلا بود (شيبا و كين، 2012: 79).

فرهنگ و هنر موموياما، فرهنگ و هنري عظمت‌گرا، تازه و سرشار از زرق و برقي بود كه در آن تأثيرات آيين بودايي رنگ باخت، فرهنگي بود كه توسط اميران محلي تازه به دوران رسيده و بازرگانان بزرگ پرورده شد و فرهنگي بود كه از فرهنگ نانبان يا وحشي‌هاي جنوب هم تأثير مي‌گرفت (ياماكاوا، 2010: 141). فرهنگ نانبان فرهنگي است كه توسط اروپايي‌ها در آن دوره به ژاپن معرفي شد. معماري اين دوران و به خصوص قلعه‌هاي با شكوهي كه در اين دوره ساخته شد و نيز نقاشي‌هايي كه در تزئين درهاي كشويي و ديوارهاي دروني اين قلعه‌ها استفاده شد، ويژگي بارز هنر اين دوران است. افزون بر استفاده از رنگ‌هاي تازه و پر جلا در نقاشي، ويژگي ديگر نقاشي اين دوره تصوير كردن مردمان عادي در تابلوهاي اين دوره است كه خود تحولي بزرگ در هنر نقاشي اين دوران به حساب مي‌آمد.

با اين همه و در كنار گرايش هنر به نمایش قدرت و ثروت، در اين دوران ما مراسم چايی را داريم كه توسط استاد بزرگ چاي يعني ريكيو تكامل يافت. مراسم چاي در اين دوره يكي از سرگرمي‌هاي شهرنشينان اين دوره و شكوفايي آن خود موجب رشد سفالگري اين دوره و آفرينش سفال‌هاي اين دوره شد. همچنين در اين دوره هنرهاي نمايشي هم رونق زيادي داشتند و در زندگي شهرنشينان جاي پايي براي خود باز كردند. نمايش نو يا نوگاكو كه در سده‌هاي مياني بين درباريان طرفدار داشت، در اين دوره به ميان مردم عادي راه يافت. به علاوه دو نمايش كابوكي و نمايش عروسكي بونراكو هم در اين دوره پي ريزي شدند.

دوره ادو (1868-1603) به لحاظ هنري بدان حد متنوع است كه نمي‌توان در يك كلام از آن سخن گفت، بنابراين در اينجا به كليات هنر اين دوران اشاره مي‌كنيم. اگر تا اين زمان (در دوران باستان و سده‌هاي مياني) هنر با محوريت آيين بودايي رشد كرد و در آن گرايش به معني و دنياي ديگر زياد بود، در اين دوره ما شاهد گرايش هنر به دنياي مادي هستيم، مسأله‌اي كه منجر به مردمي شدن هنر در اين دوران شد. براي نشان دادن اين تغيير در ژاپني از اصطلاح اوكي‌يو كارا اوكي‌يو ئه[4] به معني از جهان فاني به جهان گذران استفاده مي‌شود كه هر چند هر دو جهان اوكي‌يو خوانده مي‌شوند و هر دو هم اشاره به همين دنيا دارند، اما اولي جهاني سرشار از اندوه و غم و ناپايداري است، اما دومي دنياي واقعي است. به عبارتي در اين دوره هنر با فاصله گرفتن از نگرش آيين بودا به جهان، به سمت توصيف جهان واقعي گرايش پيدا كرد و واقعگراتر شد. در اين دوره ما شاهد خلق نقاشي‌هايي از مردمان عادي و حتي زنان محله‌هاي عشرت هستيم كه مردمان عادي و البته آنها كه توانايي مالي داشتند، حاضر بودند براي خريدش پول بدهند.

چنانچه در جدول شماره 1 مبحث فرهنگ و نظام فرهنگي ژاپن ديديم، فرهنگ در دوره ادو خود به چهار دوره فرهنگ کانئه، گِنروکو، هوره‌کي‌تِنمی و کاسه تقسيم مي‌شود كه در این میان، دو دوره گِنروکو و کاسه مهم‌تر هستند و اغلب در صحبت از فرهنگ و هنر در اين دوران از همين دو دوره نام مي‌برند. چنان كه در مبحث فرهنگ گفتيم فرهنگ گنروكو با محوريت شهرهاي كيوتو و اوساكا و فرهنگ كاسه با محوريت اِدو شكوفا شدند. همچنين مشوقان فرهنگ گنروكو سامورايي‌ها و تاجران بزرگ شهرهاي كيوتو و اوساكا بودند، در حالي كه مشوقان فرهنگ كاسه تاجران متوسط و خرده تاجران شهرنشين ادو بودند. به علاوه فرهنگ كاسه بيشتر در شهرستان‌ها گسترش يافت و به عبارتي مردمي‌تر شد.

يكي ديگر از ويژگي‌هاي هنر اين دوران پيشرفت چاپ نقش چوب يا چاپ باسمه چوبي بود كه اين امكان را ايجاد كرد كه بتوان از يك اثر ادبي يا نقاشي چاپ‌هاي زيادي زد كه خود منجر به توسعه هنر در ميان مردم شد. به خصوص توسعه اين چاپ به توسعه نقاشي‌هايي موسوم به اوكي‌يوئه منجر شد كه در ميان مردم خواهان بسيار داشت. برخي از اين نقاشي‌ها هم به واسطه تجارت محدود هلندي‌ها با ژاپن از طريق بندر ناگاساگي به اروپا برده و منجر به پديده ژاپونيسم در اروپا شد كه در مبحث فرهنگ به آن اشاره كرديم. علاوه بر اين آثار، برخي از ظروف سفالي و چيني ساخت ژاپن و نيز ظروف لاكي اين كشور هم در اين دوره به خارج از اين كشور و به خصوص اروپا صادر شدند و در آنجا خواهان بسيار  پیدا كردند و در پديده ژاپونيسم سهم داشتند.


[1] 戦国時代/Sengoku Jidai(1467-1590).

[2] 大名/Daimyō.

[3] 下克上/Gekokujō.

[4] 憂き世から浮き世へ/Ukiyo kara Ukiyo he.