تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی سنگال
تاریخ ادبیات سنگال آثار مکتوب یا ادبی (رمان ، شعر ، نمایشنامه و فیلم) است که توسط نویسندگان متولد ایالت آفریقای غربی مستعمره فرانسه تولید شده است. آثار ادبی سنگال بیشتر به زبان فرانسه، زبان دولت استعمار، نوشته می شود. با این حال، موارد بسیاری از نوشتن آثار به زبان عربی و زبان های بومی ولوف (Wolof)، پولار (Pulaar)، ماندینکا (Mandinka)، دیولا (Diola)، سونینکه (Soninke) و سرر (Serer) وجود دارد. (Bourlet, 2018: 4-15)
سبک های ادبی سنگال به صورت خلاصه به سه سبک ذیل قابل تقسیم می باشد:
1-سبک سنت های شفاهی، در قالب داستان نویسان سبک گریوت (griot) ، عنصری تاریخی از ادبیات سنگال را تشکیل می دهند و به عنوان متولی بخشی از ادبیات این کشور در طول تاریخ ادامه یافته اند.
2- سبک ادبیات اولیه سنگالی در اواسط قرن نوزدهم با آثار دیوید ابه بویلات) (David Abbé Boilat، که ادبیات مکتوب مردم نگاری تولید می کرد و از استعمار فرانسه حمایت می کرد، بوجود آمد. این نوع ادبیات سنگالی در طول دهه 1920 با آثار بکری دیالو (Bakary Diallo) احمدو مپاته دینگ (Ahmadou Mapaté Diagne) گسترش یافت. ( Murphy,2008: 10-12) نمونه های ادبی در قالب متون قرآنی وجود دارد که منجر به رشد شکلی از اکسپرسیونیسم زبانی آفریقایی با استفاده از الفبای عربی ، معروف به عجمی می شود. از شاعران این نسل می توان به احمد اعیان سیه (Ahmad Ayan Sih) و ذوالنون (Dhu al-nun) اشاره کرد. (Volet , 1996: 20-24)
3- سبک سنگالی پس از استعمار اغلب شامل تأکید بر "ادبیات ملی" است، نوعی نوشتار معاصر که بر تعامل بین زبان، هویت ملی و ادبیات تأکید داشت. از رمان نویسان سنگالی این دوره می توان به شیخ حمیدو کان (Cheikh Hamidou Kane) بوباکار بوریس دیوپ Boris Diop) (Boubacar و اوسمان سمبنه ( Ousmane Sembene) اشاره کرد. از جمله شاعران می توان به رئیس جمهور و فیلسوف سابق سنگال ، لئوپولد سدار سنگورLéopold Sédar Senghor) (، بیراگو دیوپ (Birago Diop) ، شیخ علیو ندائو (Cheikh Aliou Ndao)و علیون بدارا بیه (Alioune Badara Bèye) اشاره نمود.
نویسندگان زن نیز سهم زیادی در بدنه آثارادبی سنگال داشتند مثل مریما با ((Mariama Bâ ، فاطو دیوم ( (Fatou Diome، اندای فاطو کان (Ndeye Fatou Kane) ، امیناتا سو فال (Aminata Sow Fall) و فاطو ساو (Fatou Sow) همه آثار ادبی قابل توجهی در مورد مسائل چند همسری، فمینیسم و واقعیت های جوانان سنگال نوشته اند. (Zito, 2012: 30-33)
سه سبک ادبی سنگال را بطور مشروح می توان چنین توضیح داد:
1- سبک سنت های شفاهی اکثر ادبیات شناخته شده و تولید شده در دوره قبل از دوره گسترش فرانسه به سنگال در دهه 1850 ، بیشتر شعر است. در این دوره از دو نوع شعر تعلیمی و تغزلی (مرثیه و مداحی) مشخص استفاده شده است. به عنوان نمونه می توان به احمد اعیان سیه Ahmad Ayan Sih)) اشاره کرد که عبارات استعاره روان وی از مستندترین قطعات شعر عربی است که در سنگال تولید شده است. مثال دیگر شامل ذو النون است که شعراو کنایات خود را به قرآن و مباحث تقوا بیان می کرد. قبل از ورود زبان نوشتاری (عربی و عجمی) در منطقه سنگنبیا ( سنگال- گامبیا) ، کلمه گفتاری وسیله ای بود که جوامع از طریق آن سنت ها و تاریخ خود را حفظ می کردند.
2004: 40-45) (Abdul- Samad,
استادان این سنت شفاهی متعلق به یک قشر خاص وراثتی در سلسله مراتب فرهنگی هستند. این داستان نویسان غالباً به اصطلاح "خوانندگان ستایش" محدود می شوند. با این حال آنها اغلب نقش ترکیبی از مورخان، نسب شناسان، موسیقیدانان، سخنگویان، مشاوران، دیپلمات ها، مفسران، گزارشگران، آهنگسازان، معلمان و شاعران را بازی می کنند. (Gadjigo- Ousmane,2020: 5-7)
یکی از حماسه های شفاهی متداول در منطقه سنگال - گامبیا (Senegambian region)، داستان افسانه ای تاسیس پادشاهی بوندو (Bundu) دردهه 1690 است. داستان دارای تعابیر مختلف و بسیاری از روایت های مکرر است، اما داستان از یک دنباله موضوعی مشترک پیروی می کند. این داستان به دنبال یک روحانی پلار زبان (Pulaar) به نام مالک سی (Maalik Sii ) از سویوما Suyuuma) ) ، منطقه ای در پادشاهی فاتو تورو (Futa Toro)، واقع در مرز امروزی سنگال و موریتانی است. او و پیروانش، با دیپلماسی ماهرانه و استراتژی نظامی، پادشاهی گا جاگا (Gajaaga kingdom) را که به زبان سونینکه (Soninke) صحبت می کرد، را از منطقه ای به نام بوندو (Bundu) بیرون راندند و به بسیاری از مردم پولار زبان که قبلاً در این منطقه ساکن بودند استقلال سیاسی اعطا کردند. این داستان اغلب به گونه ای روایت می شود که وجود دولت را توجیه می کند در حالی که اقتدار حکام آن را نیز مشروعیت می بخشد. (Fall. 2003: 3-7)
در عصر حاضر، متولیان این سبک از طریق عملکرد اهمیت خود را به عنوان متولی این سبک سنتی حفظ کرده اند. خوانندگان و نوازندگان ساز سنگالی که به دلیل طبقه وراثتی تحت سبک گریوت (griot ) قرار می گیرند. آنها شامل منصور سک (Mansour Seck)، تیونه سک (Thione Seck) ، ابلای سیسوکو (Ablaye Cissoko) و یوسو ندور (Youssou N'Dour) هستند. با این حال بسیاری از نوازندگان این نقش را در جدا شدن از ارزش های سنتی پذیرفته اند. این شامل با با مال (Baaba Mal) ، نورو کان ( Nuru Kane) و کوبا گائلو (Couba Gawlo) است. (Nikiprowetzky,1963: 12-14) یک نمونه معمول معاصر "ترانه ستایش" "دموکرات" از خار امبای ما دیاک M'Baye Maadiaga) (Khar یک نوازنده زن است که از رئیس جمهور دوم سنگال عبدو دیوف و حزب سوسیالیست تمجید می کند.
2 - سبک ادبیات اولیه سنگالی مستندترین نویسندگانی که در دوران استعمار فرانسه در سنگال فعال بوده اند، دیوید آبه بویلات (David Abbé Boilat)، لئوپولد پانت (Leopold Panet) و باکاری دیالو(Bakary Diallo) بوده اند. بیشترین بحث در مورد اثر دیوید بویلات "طرح های سنگالی" (Esquisses Senegalaises-1853) ، یک قطعه اولیه مردم شناسی بود که خواستار استعمار کامل سنگال توسط فرانسوی ها بود. بویلات پس از تعلیم گرفتن از کشیش کاتولیک در فرانسه در دهه 1840 ، به نیاز به یک برنامه تبلیغی جامع (که در کتابش شرح داده شد) ، که اکثریت مسلمانان "قوم" "گمراه" خود را در سنگال به کاتولیک تبدیل خواهد کرد ، لئو پول پانت نیز در کتاب خود که یک سند سفر استعماری است که به طور مشابه "نقشه اولیه اکتشاف صحرای غربی، رابطه یک سفر از سنگال تا مراکش را در صحرا" را نشان می دهد(Panet’s Première exploration du Sahara occidental: Relation d’un voyage du Sénégal au Maroc -1851) . تأثیرگذارترین اثر دیالو ، کتاب "نیروی خوب" (Force-bonte -1926) یکی دیگر از متن های فرانسه زبانی سنگالی است که امروز توسط خوانندگان به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته در آن تحسین نویسنده را از دولت استعمار فرانسه نشان می دهد. در آثار بویلات (Boilat) و دیالو (Diallo) در دو کتاب مسائل بحث برانگیز نسبت به دستورات ادبی سنگال مطرح می شود، زیرا درهر دو اثر انگیزه هایی برای گسترش بیشتر ادبیات فرانسه در آفریقای غربی مطرح گردیده است. ( Murphy,2008: 14-18)
-3سبک سنگالی پس از استعمار دوران استقلال سنگال انبوهی از آثار سیاسی آگاهانه را تولید کرد که در دسته "ادبیات ملی" طبقه بندی شده اند. آنها آثاری بودند که بر تعامل بین زبان، هویت ملی و ادبیات تأکید داشتند. یک رمان تحسین شده که در مراحل اولیه استقلال تدوین شده است، شامل کتاب " ماجرا جوئی مبهم" (L'Aventure ambiguë-1961) از شیخ حمیدو کان (Cheikh Hamidou Kane) است که به تعامل فرهنگ غرب و آفریقا و همچنین مفاهیم هویت ترکیبی آفریقا می پردازد. اوسمان سمبنه Ousmane Sembene))، نویسنده و فیلمساز، در سال 1956 کتاب"حوض سیاه" (Le Docker Noir) را نوشت. این رمان بازسازی آزادانه تجربه نژادپرستی سمبنه به عنوان کارگر اسکله در شهرمارسی فرانسه است. سمبنه در ادامه حیات خود با انتشار نه رمان دیگر و ده ها نسخه خطی ، گستردگی و پوشش موضوعی دستورات ادبی سنگال را گسترش داد. Curtin,1975: 20-25) ).
رهبر جنبش استقلال سنگال، لئوپولد سدار سنگور Leopold Sedar Senghor) (، یکی دیگر از شخصیت های مهم ادبی سنگال در این دوره است. از طریق انتشار اولین کتاب "گلچین شاعرانه" خود ، (Chants D’Ombre- 1945) ، سنگور نویسنده بنیانگذار فلسفه نگریتود شد. ویژگی بارز فلسفه سنگور نوعی ملی گرایی فرهنگی بود که بر اهمیت سنت بومی و شیوه های فرهنگی تأکید می ورزید. شعر سنگور اغلب بر تجربه سیاه در زمینه استعمار تأکید می ورزد و باعث ارزیابی مجدد و سازگاری هویت آفریقایی می شود. از دیگر گلچین های برجسته می توان به " شبگرد ها" (Nocturnes -1961) و "مجموعه اشعار" (The Collected Poetry -1991) او اشاره کرد. (James, 2012: 20-25) وی همچنین آثار غیر داستانی متعددی را در زمینه زبان شناسی، فلسفه، جامعه شناسی و سیاست نوشته است.
سنگور در مقدمه کتاب "گلچین ادبیات سنگالی" خود (1977) ، مفهوم "فرانسوی" را ترسیم کرده است. سنگور بر این باور بود که فرهنگ سنگال تعادل "منطق" فرانسوی و "شور" سنگالی را حفظ می کند و آگاهی ترکیبی را بوسیله حکومت استعماری ایجاد می کند. سنگور باكاری دیالو و دیوید بویلات را به عنوان بنیانگذاران سنت فرانسوی- سنگالی می داند و آثار آنها را می ستاید. ( Murphy,2008: 10-12)
از دیگر رمان نویسان برجسته این سبک می توان به بوباكار بوریس دیوپ (Boubacar Boris Diop) ، نویسنده " زمان تمانگو" (Le Temps de Tamango -1981)و " خاطرات طبل" (Tamboure de la Memoirs -1987), ، و ابراهیما سال ، نویسنده " پیشاهنگان مریخ نورد" (Les Routiers de Chimères -1982) اشاره كرد. رمان های دیوپ اشاره ای مداوم به انقلاب های آفریقا دارند و ابهت تاریخ آفریقا را کاوش می کنند. کارهای ابراهیم سال، به ویژه در "پیشاهنگان مریخ نورد "، متمرکز بر تلاقی عرفان و واقع گرایی، با کنایاتی به جنبش ادبی پست مدرنیسم است. (Panzacchi,1994: 20-25)
زنان سنگالی نیز فقط پس از استقلال این کشور در سال 1960 شروع به انتشار مطالب خود کرده اند. از آن زمان نویسندگان زن از طریق رمان سنگالی سهم قابل توجهی در ادبیات داشته اند. مریما با ، Mariama Bâ) ) نویسنده فمینیست کتاب "نامه ای طولانی" (1979)، یکی از این چهره هاست. آثار او شامل یک رمان است که به بررسی وضعیت زنان در جامعه سنگال و همچنین خانواده چند همسری موجود در فرهنگ های خاص آفریقایی می پردازد. در اثر او ، "نامه ای طولانی" (So Long a Letter) ، پویایی روابط بین نژادی را از منظر شخص سوم بررسی می کند و اجازه می دهد یک رویکرد بی طرفانه در مورد تضاد فرهنگ های غربی و آفریقایی ایجاد کند.
امیناتا سو فال (Aminata Sow Fall) که از بزرگترین رمان نویس معاصر سنگالی محسوب می شود ، چهار رمان نوشته است. موضوعات او از فسادپذیری قدرت و ماهیت جامعه و فرهنگ سنگال گرفته تا مفاهیم مردانگی است. از دیگر نویسندگان برجسته فمنیست و جامعه شناس سبک سوم نیز می توان به فاطو سو (Fatou Sow) ، فاتو دیوم (Fatou Diome) و ندائیه فاتو کین(Ndeye Fatou Kane) اشاره کرد (Zito,2012:15-20) .
نیز نگاه کنید به
- تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی روسیه
- تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی کانادا
- تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی کوبا
- تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی تونس
- ادبیات کلاسیک ژاپنی
- تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی افغانستان
- تاریخ ادبیات معاصر لبنان
- تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی مصر
- ادبیات باستان در چین