ساختار آموزش مذهبی در جامعه بنگلادش
اکثریت مردم مسلمان بنگلادش سنی مذهب هستند و از فقه حنفی تبعیت می کنند. صوفیان و دراویش سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش برعهده داشتند. مردم تعلیمات آنان را درباره تسلیم به خداوند و تزکیه نفس پیروی می کنند. آرامگاه های این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن مجید و سنت در بنگلادش بوده است.
صدها نفر از مردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند و چند صد هزار نفر به مناسبت هایی مانند جشن ها در اینجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها در حضور مردم عادی بلکه رییس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود می باشند و در مراسم مذهبی مختلف شرکت می کنند.گسترش موسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این مساله می باشد. علاوه بر آن این موسسه های آموزشی، امامان مساجد، آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. برخلاف عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود بسیاری از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب و رسوم هند در اعتقادات و شعایر اسلامی مسلمانان بنگال به روشنی هویداست و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاب می کند.
نفوذ باورهای شیعی در زندگی دینی مسلمانان سنی بنگال مشهود است. گرچه بسیاری از مقامات رسمی بنگال شیعه بوده اند، امروزه فقط چندین طایفه از قبایل «کارام علیا» شیعه هستند. با این حال، جالب توجه است که مسلمانان این سرزمین هرساله مراسم عزاداری محرم را با شور و احساس غریبی برگزار می کنند. تعزیه در ماه های محرم، هرسال در همه روستاهای بنگال باشور و حرارت خاصی برگزار می شود. در گذشته، مصلحان مسلمان این سرزمین این مراسم را به لحاظ شباهت با برخی آیین ها و آداب هندو، شرک و بت پرستی و توهین به اعتقادات دینی اسلام تلقی می کردند.
دراین رابطه، اشاره به موضوع به وجود آمدن جنبش مخالف این رفتار شیعیان جالب است. یکی از جنبش هایی که به قصد زدودن اعتقادات و آداب اسلامی مسلمانان بنگال از شایبه های هندو تکوین یافت، «جنبش فرایضی» به رهبری حاجی شریعت الله بود که به فرقه صوفیه قادریه تعلق داشت. این جنبش عمدتا از اندیشه های وهابی مایه گرفته بود و بر انجام دادن فرایض بنا بر قرآن مجید و حدیث و سنت پیامبر (ص) تاکید داشت. این جنبش سپس رنگ و بوی سیاسی گرفت و در استقلال بنگلادش تاثیر گذاشت.
قادیانی ها در داکا و کولنا دو مرکز اصلی دارند و نفوذ بسیاری در این دو شهر دارند. معمولا در هر نقطه ای از این کشور که تعدادی از قادیانی ها زندگی می کنند، حداقل مرکزی خاص برای آنان وجود دارد. تعداد قادیانی ها در شرق این کشور (براهمان باریا) شایان توجه است.
ساختار آموزش مذهبی و حوزه های دینی
بعد از تسلط استعمار انگلیس در مقدرات شبه قاره هند در سال 1757 م ، یک انقلاب سراسری توسط سپاهیان هندی ارتش انگلیس صورت گرفت که در آن کنار سربازان مسلمان، هندوها نیز شرکت داشتند. انگلیسی ها این اقدام انقلابی را شورش تلقی کرده با خشونت تمام آن را سرکوب کردند و در شهرهای مهم هندوستان، مسلمانان سرشناس را به دار آویختند.
در پی آن، انقلاب و یا شورش، تاریکی سهمگینی بر مقدرات مسلمانان حکم فرما گردید، کسی جرأت نداشت که از خود اعلام موجودیت کند. اقتصاد، آموزش، فرهنگ و اقتدار مسلمانان یعنی همه چیز آنها از بین رفت.
در این وحشت و مأیوسی تمام عیار بود که گروهی از مسلمانان شهر کلکته برای احیاء آموزش دینی متوسل به نمایندگان انگلیسی درهند شده و از لورد هستینگ خواستند تا ملامجدالدین، روحانی مسلمان را اجازه دهد که به بچه های مسلمان آموزش دینی دهد و نیز متذکر شدند که برای کارهای قضایی نیز این چنین فارغ التحصیلان را لازم دارند. قابل ذکر است که تا آن زمان، فارسی زبان رسمی هند بود. در پی آن فرماندار انگلیس، مدرسه عالیه کلکته را تأسیس نمود و برای مواظبت از هر گونه اثرات منفی، مدیریت مدرسه را بر عهده یک انگلیسی الاصل و امور آموزشی را به دست روحانیون مسلمان سپرد. مدرسه عالیه در سال 1780 م در کلکته هند تأسیس شد و در سال 1947 م به دنبال آزادی پاکستان از انگلیس و تجزیه شبه قاره به هند وپاکستان، این مدرسه از کلکته به داکا پایتخت بنگلادش ( پاکستان شرقی ) منتقل شد. مدارس دینی در بنگلادش به دو شیوه جداگانه عمل می کند: 1. مدارس عالیه، 2. مدارس قومی.
مدارس علمیه (عالی)
مدارس علمیه (عالی) در حال حاضر توسط دولت اداره می شود. بودجه این مدارس عمدتا توسط دولت و بخشی نیز توسط مردم تأمین می شود.
برنامه های درسی این مدرسه هم آمیخته ای از کتب درسی حوزوی و کتب جدید یعنی علوم روز می باشد. دوران تحصیلی مدارس علمیه 16 سال و مدارک آن توسط دولت به رسمیت شناخته می شود.
با پیروی از سیستم آموزش مدرسه علمیه در سرتاسر بنگلادش هزاران مدرسه (حوزه ) دینی تأسیس شده است که در حال حاضر تعداد آن ها به حدود 8000 می رسد و تعداد طلاب حدود 5/1 میلیون نفر است. دولت برای مدیریت و اعطای مدارک و برگزاری امتحانات، سازمانی به نام «مجلس التعلیم المدارس العربیه» تأسیس کرده است.
مقاطع آموزش در مدارس علمیه (عالی)
1. مرحله ابتدایی
2. مرحله داخل
3. مرحله عالم
4. مرحله فاضل
5. مرحله کامل
مرحله ابتدایی
این مرحله مدت پنج سال به طول می انجامد و کودکان از سن پنج سالگی می توانند در کلاس اول این مرحله ثبت نام کنند ( مانند مقطع دبستان در ایران است ).
مرحله داخل
این مرحله نیز پنج سال است. سال ششم شروع و بعد از 5 سال با شرکت در امتحان مرکزی و سراسری، معادل دیپلم عمومی ارزیابی می شود.
در این مرحله، هنگامی که دانش آموزان مشغول تحصیل در سال نهم می باشند، باید آمادگی خود را برای شرکت در امتحانات سراسری اعلام و رسما ثبت نام کنند. ثبت نـــام توسط ستاد مرکزی برگزاری امتحانات کل کشور به نام «ایجوکیشن بورد» انجام می گیرد. در این سال ها ( نهم ) رشته درسی تفکیک می شود.
در حال حاضر سه رشته عمده برای طلاب وجوددارد: رشته عمومی، رشته علوم و رشته تجوید قرایت قرآن. طلابی که در رشته علوم دیپلم می گیرند، می توانند درمراحل بعدی نظام آموزش مدارس عالیه ودانشکده های علوم (ساینس ) در همین رشته ثبت نام کنند.
طلاب رشته عمومـــی و رشته تجویـــد و قرایت قرآن نیز در رشته های مربوط به علوم انسانی می توانند ثبت نام کنند.
مرحله عالم
طول تحصیل در این مرحله دو سال است. در این مرحله دو رشته: رشته عمومی و رشته علوم وجود دارد و تنها کسانی که در امتحان مرحله داخل قبول شده اند، می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. بعد از دو سال تحصیل دراین مرحله باید در یک امتحان سراسری شرکت کنند که معادل با مرحله پیش دانشگاهی در ایران است.
پذیرفته شدگان در این مرحله اجازه دارند به تحصیلات خود ادامه داده و مستقیما به مرحله فاضل در مدرسه عالیه و پایه دانشگاه در مقطع کارشناسی در رشته مورد علاقه خود وارد شوند.
مرحله فاضل
مدت این مرحله دو سال است. فارغ التحصیلان مرحله عالم می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. این مرحله جنبه تخصصی دارد و معادل لیسانس دانشگاهی است. در این مرحله موضوعات و دروس علمی و نیز زبان بنگلا و انگلیسی تدریس می شود.
مرحله کامل
این مرحله مانند دوره های عالی دو سال طول می کشد و فارغ التحصیل در پایان این مرحله مدرک "فاضل" اخذ می کند. این مرحله کاملا تخصصی است و به چهار بخش تقسیم شده است: 1. کامل فی الحدیث، 2. کامل فی التفسیر، 3.کامل فی التاریخ، و 4. کامل فی الادب. بعد از دو سال دانشجویان در یک امتحان سراسری شرکت کرده و فارغ التحصیل می شوند که معادل فوق لیسانس دانشگاه های عمومی است. در سال 2002 م مقرر گردید که دارندگان مدارک درجه «فاضل» و «کامل» مدارس عالیه بنگلادش ( حوزه های علمیه دولتی ) می توانند مدارک لیسانس و فوق لیسانس دانشگاههای بنگلادش را از مدارس عالیه دریافت می کند.
مرحله پژوهش
این دوره قبلا در نظام آموزشی بنگلادش وجود داشت و شامل یک مرحله دو ساله پژوهشی برای دانشجویان ممتاز فارغ التحصیل در مرحله کامل بود، اما از چند سال پیش این برنامه تعطیل شده است .
برنامه های درسی
اهم برنامه های درسی تمام مراحل آموزشی و مدارس عالیه، آموزش زبان عربی، قرآن، احادیث، فقه حنفی و تاریخ اسلام است. در مرحله ابتدایی همراه با آشنایی با قرایت قرآن، زبان عربی و دروس مختلف عمومی دبستان ها نیز تدریس می شود.
در مرحله داخل، که سال پایانی آن معادل با دیپلم است، دروس مختلف عمومی در کنار علوم اسلامی تدریس می شود. مثلا در کنار قرآن مجید، حدیث، فقه، اصول فقه، ادبیات عرب و تاریخ اسلام، زبان بنگلا و زبان انگلیسی، ریاضی، هندسه، جغرافیا و تاریخ عمومی نیز تدریس می شود.
برنامه های درسی مرحله داخل در مدرسه عالیه با دروسی که در دبیرستان تدریس می شود، کاملا مجزا است. کتاب های درسی آنان مختلف و سوالات امتحانات مرکزی نیز جدا است. ولی با وجود تفاوت در موضوعات، استاندارد و یا سطح آموزش هر دو جریان از نظام آموزش کشور با هم در یک سطح می باشند. در مرحله داخل، طلاب و یا دانشجویان در کنار علوم اسلامی و عربی، دروس عمومی را نیز می گذرانند. دراین مرحله کتب درسی که در مدارس عالیه تدریس می شود، عینا همانند کتب دانشکده ها و یا موسسات پیش دانشگاهی است وکتب عربی آن هم از طرف ستاد مرکز برگزاری امتحانات مدارس دینی تعیین می شود.
در مرحله فاضل تاحدودی درس ها تخصصی است و طلاب آماده مرحله بعدی یعنی مرحله کامل می شوند. در این مرحله تخصص ها و رشته ها به گرایش های مختلف تقسیم می شود.
چگونگی حد نصاب امتیازات امتحانات پایانی مرحله کامل
در بخش کامل فی الحدیث، نصاب کامل و ممتاز آن 1000 می باشد. در این بخش برای کتب حدیث صحاح سته 600 نمره در نظر گرفته می شود. برای تفسیر کشاف 100 نمره، برای تفسیر بیـــضاوی 100 نمره و بـــرای تاریخ اسلامی 200 نمره، که جمعا 1000 نمره پیش بینی می شود. در بخش کامل فی الفقه نیز نمرات کل 1000 می باشد: 100 نمره برای کتاب صحیح البخاری، 100 نمره برای صحیح مسلم، 200 نمره برای تاریخ اسلام، 200 نمره دیگر برای کتاب های طحاوی، حجه الله البالغه، شرح مواقف وکتب دیگر فقهی.
نمرات دو بخش دیگر کامل نیز، بر همین منوال تقسیم می شود.
درجه بندی فارغ التحصیلان مرحله کامل بر اساس نمرات
بـــراساس نمرات مأخوذه در امتحان، 20نفر اول به عنوان دانشجویان و طلاب ممتاز معرفی می شوند و اسامی آنان در روزنامه ها چاپ می شود.
امتیازات رتبه یکم
به کسانی که بالاتر از 60 درصد نمره در امتحان کسب کنند یعنی از هزار امتیاز 600 به بالا امتیاز بگیرند، پذیرفته شدگان درجه اول تلقی می شوند.
امتیازات رتبه دوم
به کسانی که در امتحان بین 45 درصد تا 59 درصد امتیاز بگیرند، یعنی از هزار امتیاز، 450 به بالا امتیاز گرفته باشند، پذیرفته شدگان درجه دوم تلقی می شوند.
امتیازات رتبه سوم
به کسانی که در امتحان مرکزی بین 33 درصد تا 44 درصد امتیاز آورده باشند، پذیرفته شدگان درجه سوم تلقی می شوند. این آخرین درجه پذیرفته شدن در امتحان است. معمولا از مجموع شرکت کنندگان در امتحان 50 درصد پذیرفته شده و مابقی مردود می شوند.
تعداد شرکت کنندگان در امتحان
در سال 2001 در سراسر کشور جمعا 50 هزار نفر در امتحان پایانی داخل شرکت کردند، که 5 هزار نفر از آنان خانم ها بودند. به طور معمول نصفی از مجموع شرکت کنندگان در امتحان پایانی پذیرفته شده و به مرحله عالم راه می یابند. در امتحان مرحله عالم نیز نصفی از مجموع شرکت کنندگان معمولا در امتحان پذیرفته می شوند. البته تعداد کثیری از فارغ التحصیلان مرحله داخل و عالم راهی دانشگاه های عمومی می شوند، به همین علت در مراحل فاضل و کامل ، تعداد دانشجویان به شدت کاهش می یابد.
آگاهان اظهار عقیده کرده اند که اگر مراحل فاضل و کامل به طور رسمی ارزشیابی نشود و فارغ التحصیلان آن نتوانند به دانشگاه ها و یا مراکز دولتی و ادارات راه یابند و استخدام شوند، به زودی به علت کاهش تعداد طلاب در مراحل فاضل و کامل، مدارس دینی کشور دچار کمبود دانشجو و طلاب شده و سرانجام به تعطیلی می انجامند.
قرایت و تجوید قرآن
ناگفته نماند که در مراحل داخل، عالم و فاضل رشته جداگانه ای به نام علم قرایت و تجوید برای طلاب علاقه مند وجود دارد. در این رشته امتحان مرکزی و سراسری نیز هم زمان با رشته های دیگر برگزار می شود.
شرایط ثبت نام
ثبت نام برای ورود به مرحله داخل، فقط داشتن مدرک قبولی پنجم ابتدایی ملاک می باشد، لیکن در مراحل عالم، فاضل و کامل فقط فارغ التحصیلان و قبول شدگان مرحله قبل اجازه ثبت نام دارند.
قابل ذکر است که گرچه فارغ التحصیلان درجه داخل و عالم فرصت شرکت در کنکور دانشگاه ها را پیدا کرده و در رشته های مورد نظر خود می توانند تحصیل کنند، ولی متقابلا فارغ التحصیلان نظام آموزشی عمومی کشور نمی توانند در مرحله ای از مراحل مختلف مدارس دینیه وارد شوند. زیرا به علت فقدان دروس اسلامی وادبیات عرب در مدارس عمومی، محصلین و دانشجویان معمولا در خود آمادگی تلمذ در مدارس دینی را نمی بینند. از طرف دیگر دوره فوق العاده ای نیز وجود ندارد که در آن فارغ التحصیلان و یا دانشجویان نظام آموزشی عمومی بتوانند در آن شرکت نموده و زبان عربی و یا علوم اسلامی لازم را فرا گرفته و برای پذیرش در درس های مدارس دینی آماده شوند.
شهریه
مدارس دینی عالی بنگلادش بدون شهریه و رایگان است. در عوض، طلاب و یا دانشجویان به مسیولین مدرسه حق التدریس پرداخت می کنند. در مدرسه عالی داکا یک خوابگاه مجهز وجود دارد و در مدارس دیگر کشور ( شهرستان ها) نیز خوابگاه وجود دارد. در این خوابگاه ها هزینه غذا و ... بر عهده طلاب می باشد و فقط محل اسکان برای آنان مجانی است.
مدارس رسمی
در حال حاضر در بنگلادش سه مدرسه بزرگ دینی کاملا رسمی وجود دارد. مدرسه عالی داکا، مدرسه عالی سیلهت و مدرسه عالی بوگرا. تمام هزینه های این مدارس از طرف دولت تامین می شود. در مابقی مدارس ، 80 درصد از حقوق معلمین را دولت پرداخت می کند و بقیه 20 درصد حقو ق و هزینه های دیگر اداری، ساختمانی و ... از منابع مردمی تامین می شود.
میدان فعالیت روحانیون
فارغ التحصیلان این مدارس علاوه بر شغل روحانی، در مدارس دینی نیز به نام معلم دینی مدارس، ایمه جمعه و جماعات، مسیولین شیون اسلامی و ملی ونیز ادارات دولتی استخدام می شوند. کسانی که به همراه معلم علوم دینی این مدارس از دانشگاه ها نیز فارغ التحصیلان می شوند، می توانند در همه مشاغل دولتی و ملی استخدام شوند.
هدف دولت
دولت بنگلادش که پشتیبان مدارس دینی است، هدفش این است که در کشور باید قشری روحانی برای اداره امور مذهبی مردم و پاسخ به نیازهای دینی و مذهبی جامعه ونیز اداره مساجد داشته و تربیت شوند. ولی همه دولت ها معمولا نمی خواهند که فارغ التحصیلان این مدارس اداره حکومـــت را به دست بگیرند. علاوه بر این افکار عمومی واحساسات مذهبی مردم تقاضا می کند که ازطرف دولت این چنین مدارس دینی تحت پوشش قرار بگیرد تا نیازهای مردم آن جامعه را پاسخ دهد، که البته در بنگلادش نیز چنین است.[۱]
مدارس قومی
مدارس قومی در بنگلادش از مدارس دیوبند هند سرچشمه گرفته اند و حدودا یک صد سال پس از تأسیس مدرس عالی کلکته بوجود آمده اند.
مدارس قومی به طور عموم، مستقل از دولت، تحت نظارت و مدیریت شخصیت های غیر دولتی با برنامه های مخصوص به خود، گاهی منطبق با مدرسه علمیه «دیوبند هند» و گاهی منطبق با برنامه درسی عربستان و یا ترکیبی از هر دو اداره می شود. مدرسه دیوبند مهم ترین مرکز حوزه های علمیه در شبه قاره می باشد. جایگاه و نفوذ این مرکز بر دیگر مدارس علمیه شبه قاره همانند خود حوزه علمیه نجف اشرف و یا قم، بر حوزه های شیعی است. این مرکز در سال 1866 م تأسیس شده است.
مدارس قومی علیرغم اختلاف در سلیقه و مدیریت، از نظر کلی برنامه درسی همانندی دارند. فارغ التحصیلان این مدارس عموما به کارهای مخصوص روحانیت، امامت مسجد، تدریس، تبلیغ و ارشاد مردم و ... می پردازند. تعداد این مدارس به چندین هزار مدرسه می رسد. تشکیلاتی به نام «وفاق المدارس العربیه» در حال حاضر سرپرستی مدارس قومیه از جمله برگزاری امتحانات مقاطع پایانی را به عهده دارد.
همان طور که گفتیم، مدارس قومی، مدارس غیر دولتی هستند و یکی از دلایل غیر دولتی بودن آن ها این است که دولت بنگلادش چندین درس از جمله دروس فارسی را از برنامه های درسی حذف و دروس انگلیسی، جغرافیا، علوم سیاسی را گنجانید و همین برنامه را به حوزه های قومی و یا غیر دولتی پیشنهاد کرد، اما مسیولان و مدیران ارشد این حوزه ها با این کار موافقت نکردند، در نتیجه دولت و ادارات مدرک این حوزه ها را تأیید نکردند.
کتاب های فارسی که در این مدارس تدریس می شوند، شامل عناوین ذیل است:
دستور زبان فارسی
1- فارسی مقدماتی
2- الفبای فارسی
3- تفسیر المبتدی
4- چهل سبق
5- جامع المصادر
6- مصدر فیوضی
7- ضوابط فارسی
8- قواعد فارسی
9- قواعد سازی ( دستور زبان فارسی است )
10- مفتاح القواعد
11- احسن القواعد
ادبیات فارسی
1- کریما
2- پندنامه عطار
3- پندنامه خاکی
مقاطع تحصیلی مدارس قومی شامل
ابتدایی = شش سال
متوسطه = چهار سال
فضیلت = سه سال
تکمیل = یکسال
بعضی از مدارس مواد آموزشی را در 12 سال برنامه ریزی کرده اند. در طی مدت آموزش، زبان اردو، فارسی، انگلیسی، بنگالی، ادبیات عرب، فقه، اصول فقه، تفسیر و حدیث تدریس می شود. در سال های اخیر، جغرافی، تاریخ و ریاضیات نیز جزو برنامه های درسی قرار گرفته است.
با توجه به تاریخ تأسیس مدارس قومی، که همه آن ها (به غیر از یک مورد ) بعد از جدایی پاکستان از هند پدید آمده اند، می توان گفت همه این مدارس دوران جوانی را می گذرانند. لذا متناسب با تجربیات به دست آمده و مقتضیات زمان، برنامه های آن ها دچار تغییر وتحول می شود و برنامه ها استحکام کافی و لازم ندارند.
جدول شماره 1. آماری مدارس در بنگلادش 2004-2005
نوع | تعداد مدارس | تعداد دانش آموزان | تعداد معلمان |
مدارس قومی | 6500 | 1462500 | 130000 |
مدارس عالی/علمیه | 6906 | 1878300 | 100732 |
مدارس ابتدایی | 5150 | 377749 | 23176 |
جمع | 18556 | 3718549 | 253908 |
مدارس اهل الحدیث
اهل حدیـــث و یـــــا ظاهریه و سلفیه در بیـــن اهل سنت، مثل اخباری ها در میان اهل تشیع می باشند. آنان ظواهر قرآن و احادیث استناد می کنند و از هر گونه اجتهاد و نظری خودداری می کنند. به همین دلیل، جمود فکری عجیبی بر آنان حاکم است. گرچه مدارس اهل الحدیث هم قومی می باشد؛ ولی چون این مدارس با تفکر خاصی اداره می شوند، جداگانه بررسی می شود. تعداد آنها حدود 77 تا در سرتاسر بنگلادش می باشد.
برنامه درسی این مدارس به دو بخش تقسیم می شود: الف: حفظ قرآن، ب: برنامه عمومی، که همان کتاب های معروف موجود در دیگر مدارس قومی است، از قبیل صحاح سته از حدیث وکشاف در تفسیر قرآنی در مدارس اهل حدیث، جزوات و کتب وهابیه. این کتب را وهابی ها توزیع وتبلیغ می کنند. افکار اهل حدیث به افکار وهابی ها بسیار نزدیک است. از نظر سیاسی نیز عربستان سعودی پشتیبان بسیار خوبی برای آنان می باشد. در جمع بندی کلی، می توان تفاوت های موجود میان مدارس عالی ( دولتی ) و مدارس قومی را به شرح ذیل چنین بیان کرد:
1- مدارس عالی به دلیل وابستگی به دولت، از نظر مالی و دیگر امکانات در مضیقه نیستند، اما به عکس، مدارس قومی دچار مشکلات مالی فراوانی هستند.
2- طلاب مدارس عالی ازنظر سیاسی و مسایل روز، مترقی تر از طلاب مدارس قومی هستند. در همین راستا بد نیست بدانیم قدیمی ترین تشکل دانشجویی، مربوط به طلاب مدرسه عالی است. در سال 1929، تشکیلاتی به نام «جمعیت طلبه عربیه» تشکیل شد و در حال حاضر نیز فعالیت سیاسی و ایدیولوژیکی دارد.
3- فارغ التحصیلان مدرسه عالی، چون مدارک رسمی دارند، قادر خواهند بود به کارها و پست های دولتی وارد شوند. اما فارغ التحصیلان مدارس قومی ، فقط می توانند به کارهای مخصوص روحانیون بپردازند. به همین دلیل افسردگی و یأس ونومیدی عجیبی نیست به سرنوشت و آینده خود، در آنان هویدا می باشد، بخصوص با توجه به کمیت بالای نیرو و محدود بودن کارها و فعالیت های مخصوص روحانیون.
4- مدارس قومی در مقایسه با مدارس عالی، در میان توده مردم از جایگاه بهتری برخوردار می باشند.
5- به دلیل مشکلات مالی، مدارس قومی اجبار بیشتری در تمایل به کشورهای خارجی دارند.
6- در مدارس قومی، زبان فارسی در سال های اولیه تحصیل تدریس می شود. اما در مدارس عالی زبان فارسی یک ماده درسی اختیاری است.
7- در مدارس عالی، علوم اسلامی و علوم روز، هر دو به یک میزان تدریس می شوند. اما در مدارس قومی، برای خالی نبودن عریضه و جبر زمان، بعضی از علوم روز آن هم به طور خیلی مختصر، تدریس می شود [۲].[۳]
نیز نگاه کنید به
ساختار آموزش مذهبی در جامعه اردن؛ وضعيت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه آرژانتین؛ وضعيت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه اسپانیا؛ وضعيت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه سودان
کتابشناسی
- ↑ مصاحبه با مولانا صلاح الدین، رییس اسبق مدرسه عالیه داکا، 1380، رایزنی فرهنگی ج .ا.ایران
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Esposito et al. (2005). Data Collected from Publications of the Bangladesh Madrasa Education Board, p.57.
- ↑ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)