نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های بومی اسلامی در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۶ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

آنچه که در خصوص زبان فارسی در چین، توجه محققین وپژوهشگران علاقمند را به خود جلب می­ کند، گستردگی به کارگیری زبان فارسی در اسناد و مدارک و کتاب­ های خطی و لوح­ ها وسنگ نوشته­ های اسلامی باقیمانده از دوران سلسله­ های مختلف امپراتوران چینی است. هادی العلوی یکی از نسخه شناسان معروف عرب که کتاب­ های خطی مسجد دونگ­سِه در پکن را مورد بررسی قرار داده، دراین خصوص می­ گوید: «زبان فارسی و آشنایی با این زبان در کلیه کتاب­ های خطی عربی سایه ا نداخته است. درکتاب ­های خطی عربی، اغلب توضیحات و تفسیرهای ابتدا و انتهای کتاب به زبان فارسی است وعلاوه برآن متن بسیاری از کتاب ­های خطی عربی به سبک فارسی است [۱].

نقش زبان فارسی در پیدایش زبان­ های بومی اسلامی

پروفسور لیو اینگ ­شِنگ(Liu Ying Sheng) استادتاریخ دا نشگاه نَن­جینگ، درمقاله ­ای تحت عنوان«تاریخ ونحوه­ ی شکل گیری خط ملت خویی وسایر اقلیت­ های نژادی مسلمان شمال غرب چین» می­گوید: «در دوران حاکمیت سلسله­ های تانگ، سونگ و یوان، اجداد قوم خوی(مسلمانان) بیشتر به زبان فارسی حرف می ­زدند و زبان فارسی در عین اینکه یک زبان خارجی بود، زبان اقلیت قوم خوی هم به شمار می ­رفت. این امر قرن­ ها به همین وضع ادامه داشت ولی پس از گذشت صدها سال، به­ تدریج زبان چینی جایگزین زبان فارسی شد، اگرچه هم اکنون نیز تعداد زیادی از واژه ­های فارسی هم­چنان مورد استفاده­ ی قوم خوی می ­باشد که محافل اسلامی این واژه ­ها را «زبان مسجدی» می­ گویند.» [۲]  به هرحال، توسعه­ ی فراگیری و استفاده از زبان فارسی برای چندین قرن و سپس ترکیب آن با زبان چینی، موجب شد که در برخی از مناطق دور افتاده­ ی مسلمان نشین، از تعامل این دو زبان و آمیزش آنها با یکدیگر، کلمات و واژه­ های ترکیبی جدیدی متشکل از فارسی، عربی، و چینی متولد و زبان خاصی به نام شیائو اِرجینگ(Xiao Erjing)شکل گرفته و برای چندین قرن مورد استفاده­ ی مسلمانان این مناطق قرار گیرد[۳].

اگرچه این زبان هیچوقت ازسوی دولت چین به رسمیت شناخته نشد، ولی چندین قرن متوالی به­ صورت وسیع توسط چهار اقلیت قومی مسلمان دونگ شیانگ، بائو، سالار و هوی مورداستفاده قرار می ­گرفت وهنوز هم علی­رغم به فراموشی سپرده شدن آن درشهرهای بزرگ، هنوز هم در برخی از روستاهای مسلمان نشین دورافتاده ­ی مناطقی هم­چون خِه ­نَن، شانسی، مغولستان داخلی، نینگ شیا، گَنسو، چینگ ­های، سین کیانگ ویونن که طرح آموزش اجباری دولتی به صورت فراگیر اجراء نشده است، درسیستم آموزشی مساجد به­ عنوان زبان آموزشی و در برخی از محاورات عمومی استفاده می­ شود[۲].

زبان محلی دیگری که در برخی از مناطق مسلمان نشین چین با مبنا قرار دادن زبان فارسی شکل گرفت، زبان جینگ ­تانگ(Jing Tang) است. زبان جینگ ­تانگ، زبان محلی خاص با حروف و الفبای فارسی است که درمیان مسلمانان چین برای چندین قرن رایج بوده است که با دیگر زبان­ های موجود در این کشور فرق زیادی دارد. مصادر کلمات و واژه ­های این زبان را، واژه­ ها­ی فارسی، عربی و چینی تشکیل داده و یا ترکیبی از همه ­ی آن­ها است. ترکیب­ های مختلف فارسی- عربی، عربی- چینی و فارسی- چینی شاکله ­ی اصلی این زبان را شکل می­ دهد. از آن­جا که از ابتدا واژه ­ها وکلمات دینی مورد استفاده­ ی مسلمانان در چین بیش تر فارسی و عربی بوده است، لذا اکثر لغات و واژه­ های زبان جینگ ­تانگ هم از لغات و کلمات فارسی تشکیل شده و یا معنا و مفهوم کلمات فارسی و عربی در قالب لغات چینی بیان شده است. کلماتی هم­چون( نماز، روزه، بامداد، دشمن، پیشین، خفتن و ...) کلمات خاص فارسی، و لغاتی چون­( ایمان، حج، زکات، خلیفه، امام و ...) کلمات خاص عربی، و واژه­ هایی مانند( وانگ­رِن، به معنی مرگ، جیوی­کونگ، به معنای رکوع، وانگ ­شیانگ، به معنی امید واری و... ) کلمات خاص چینی هستند که در زبان جینگ­تانگ از آنان استفاده شده است.

هم­چنین، واژه ­های ترکیبی مانند«بی نصیب»، «رباشی بوده» به معنای ربا حرام است، «بیمار لیاوو» به معنی مریض شدم، نمونه ­ای از کلمات ترکیبی فارسی، عربی و چینی است که در این زبان از آن­ها استفاده می­ شود[۴][۵].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. هادی العلوی.(1978). المخطوطات العربیه فی جامع بکین.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ شنگ، لیواینگ. (2006). پیرامون منشأ سیستم تلفظ زبان شیائو ارجینگ- نحوه ی تلفظ کلمات چینی درجامع التواریخ رشیدالدین فضل الله ، بخش چین / دانشگاه نانجینگ.
  3. سابقی، علی محمد (1385). نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های محلی اسلامی، نامه ی پارسی، 11(1)،12-23.
  4. فِنگ جینگ یوان، ابراهیم (1390، 2003). الاسلام فی الصین. دار الهلال الازرق للنشر، هونگ کونگ.
  5. سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم ص 1427.