دوره کوفون
کوفون به معنای گورتل است و دلیل این نامگذاری، وجود گورتلهای بزرگی است که از آن دوران تاریخ در جای جای ژاپن بر جای ماندهاست. سفالهایی موسوم به هانیوا(埴輪/Haniwa) که جزو نمادهای فرهنگی دوره کوفوناند، بالا یا اطراف این گورتلهای عظیم قرار داده میشدند. این سفالهای نسبتا بزرگ اشکال مختلف داشتند که هر شکل آن نشانی از چیزی چون طبقه فرد متوفی، محل اقامت آن شخص و ... بودند و امروزه نقش بسیار مهمی در آشنا کردن ما با دیدگاه افراد آن دوره نسبت به مرگ و زندگی دارند. کوفونها بین قرنهای سوم تا هفتم میلادی برای دفن درگذشتگان حاكمان جامعه ساخته شدند.
در دوره کوفون، ارتشهای ایالتی پرتوانی پیرامون قبایل قدرتمند شکل گرفت و حکومت یاماتو بر نارا، که آن زمان یاماتو خوانده میشد، و بخشهایی از شرق استان اوساکا حاکم شد. سیاست یاماتو بر سرکوب قبایل و تصاحب زمینهای کشاورزی آنان استوار بود و با چنین روشهایی نفوذ خود را بر مناطق غربی ژاپن حفظ میکرد. در طول دوره کوفون جامعهای اشرافی با حاکمانی جنگسالار گسترش پیدا کرد. این دوره برای تغییر شکل ژاپن به سمت کشوری منسجم و شناختهشده اهمیت به سزایی دارد. ناحیه کانسای و شرقیترین بخش دریای داخلی سِتو ، بیش از سایر مناطق پیشرفت کردند. چینیها و کرهایهایی که به ژاپن مهاجرت کرده بودند، بسیاری از جنبههای فرهنگ چین را به این کشور معرفی کردند[۱]. رجبزاده درباره پادشاهی یاماتو چنین مینویسد:
مورخان جدید با بررسی اسناد و نوشتههای قدیمی چین که از حدود آغاز تاریخ میلادی مانده است، و نیز بر پایهی کاوشها و مطالعات باستان شناسی، فرضیهی دیگری درباره آغاز حکومت مرکزی و پادشاهی ژاپن پرداختهاند. برابر این نوشتهها، در نیمه قرن سوم ژاپنیها کشور واحدی نداشتند و جزایر ژاپن به بیش از یکصد سرزمین و دولت تقسیم شده بود. در این میان سرزمینی که بیش از همه جلب توجه میکند، «یاماتای» (邪馬台国/Yamataikuni) است که «هیمیکو» (卑弥呼/Himiko) بر آن حکومت داشت. او را ساحرهی بزرگی دانستهاند که نیروی جادو را با قدرت سیاست آمیخته بود. به احتمالی «یاماتای» همان «یاماتو» است که به گواهی اسناد و آثار باستانی ژاپن، نوعی مرکزیت سیاسی در آن جا وجود داشته است. پژوهندگان تاریخ ژاپن امیدوارند که با شناختن درست و یقینی «یاماتای»، راز بزرگ تاریخ و تمدن این دوره ژاپن را باز کنند [۲].
به اعتقاد کلارک، طی سده چهارم میلادی ژاپن به مرحله پیش تاریخی یا آستانه تاریخ پا نهاد و این دوره با تأسیس دربار امپراتوری نارا در ۷۱۰ میلادی پیوند یافت. بیشتر اطلاعات ما از این دوره از مقابر [کوفون] فرمانروایان این دوره به دست آمده است. مقابر فرمانروایان اغلب دارای بنای یادمان بود و گاه منطقه وسیعی را که پیرامون آن را خندق کنده بودند دربرمیگرفت. این گونه از مقابر نه تنها نشانه افزایش ثروت و جمعیت که شاخص جامعه دارای سلسله مراتب اجتماعی است؛ نشان جامعهای که برترین مقامات آن به فرماندهان و رؤسای قدرتمند طوایف و وابستگان نزدیک آنان واگذار شده بود[۳].
از دیگر ویژگیهای دوره کوفون، ارتباط با کشورها و پادشاهیهای دیگر به خصوص در چین و شبه جزیره کره و پذیرش فرهنگ این کشورها بود[۴]. در این دوره صحبت از افرادی موسوم به تورایجین(渡来人/Toraijin) است. به طور کلی تورایجینها خارجیانی هستند که به ژاپن آمدند و به طور خاص این اصطلاح اشاره به آن دسته از خارجیانی دارد که در فاصله قرن 4 تا 7 م از شبه جزیره کره و چین به ژاپن مهاجرت کردند و فناوریهای پیشرفتهای برای ساخت ابزار جنگی، بافندگی و کشاورزی با خود آوردند، جایگاههای مهمی در عرصه نظامی و سیاسی پادشاهی یاماتو کسب کردند و نقش بزرگی در توسعه فرهنگی این دوره ایفا کردند. در این دوره هنوز ژاپن داری خط نبود، بنابراین منابع مکتوب ژاپنی نوشته شده در این دوره نداریم، اما نوشتههای چینی آن دوره که گمان می رود بر پایه گزارش مسافران نوشته شده باشد، نمایی از زندگی آن روزگار ژاپن تصویر میکنند.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که در اواخر دوره کوفون رخ داد، رسیدن آیین بودایی به ژاپن است، اتفاقی که بی شک یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین وقایع تاریخ ژاپن است. در رابطه با سال ورود آیین بودا به ژاپن دو روایت بیش از بقیه اعتبار دارند که یکی سال ورود آیین بودا به ژاپن را 552 م و دیگری 538 م ذکر میکند[۵]، اما در مجموع روایت سال 538 م اعتبار بیشتری دارد. البته باید این نکته هم ذکر شود که قبل از ورود رسمی بودایی به ژاپن، تورایجینهایی که از شبه جزیره کره به ژاپن آمدند، آیین بودا را پذیرفته بودند و بعد از آمدن به این کشور در معرفی دین تازه نقش داشتند. رجبزاده با قبول روایت سال 552 م، ورود آیین بودایی به ژاپن را چنین گزارش میکند:
آیین بودایی از باکجه[بائِکجه(III)] ، در شبه جزیره کره، بهطور رسمی در سال ۵۵۲ به ژاپن وارد شد، زمانی که پادشاه یکی از قلمروهای سلطنتی کوچک شبه جزیره کره برای درخواست كمك نظامی، سفیری را به ژاپن اعزام کرد. مأموران وی هدایایی را با خود آورده بودند که از آن جمله مجسمه کوچکی از بودا و چندین «سوتره» یا کتاب مقدس بود. پادشاه در نامه خویش، دین بودایی را دینی نافع معرفی کرده بود که سعادت و رفاه به همراه میآورد. در همین دوران موجی از مبلغان بودایی از کره و چین وارد شدند که نشانهای از یک تمدن متعالیتر را به همراه آوردند. پس از آن ژاپنیها روزافزون جذب دین بودایی می شدند و تا مدتها بین طرفداران بودایی و شینتو، کشمکش و درگیری وجود داشت که در سال ۵۹۳ م به پیروزی نیروهای طرفدار دین بودایی انجامید. تندیس بودا پس از شیوع طاعون در ژاپن به دریا پرتاب شد، زیرا گمان می رفت یک الهه بومی از این که مردم به عبادت یک خدای خارجی روی آوردند آزرده خاطر شده و موجب ویرانی سرزمین آنها شده است. تصور می شود که بزرگترین عامل موثر در تبلیغ آیین بودایی توسط طایفه سوگا(曽我氏/Sogashi) پس از به قدرت رسیدن آنها در ژاپن باشد [۲].
چنان که آمد، ورود آیین بودا به ژاپن در اواخر دوره کوفون یا اواخر حکومت یاماتو بود، اما تأثیرگذاری آن بر فرهنگ و سایر امور ژاپن همه در دوره آسوکا و بعد آن بود[۶].
نیز نگاه کنید به
پاورقی
[i] 百済/Baekje: یکی از سه پادشاهی شبه جزیره کره که از سال 18 ق م تا 660 م ادامه داشت.
کتابشناسی
- ↑ Keally, C. T. (2006). Yayoi Culture. Retrieved July 21, 2021
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ رجبزاده، هاشم.(1365). تاریخ ژاپن از آغاز تا معاصر. تهران: ناشر مؤلف، ص. 45.
- ↑ کلارک،گراهام. (1379). جهان پیش ازتاریخ از دیدگاهی نو. ترجمه محمدحسین باجلان فرخی و دیگران. تهران: انتشارات دنیا مادر، ص.445
- ↑ Yamakawa shösetsu Nihonshi zuroku Henshuülinkai. (2011). Yamakawa shösetsu Nihonshi Zuroku. Dai yonhan. Yamakawa shuppansha. [山川詳說日本史囡 編集委員会(2010)『山川詳說日本 。史因錄』(第 放)山川出版社] 29-50
- ↑ Beasley, W G. (1999). The Japanese Experience: A Short History of Japan. Weidenfeld & Nicolson. 42
- ↑ پالیزدار، فرهاد(1402)." تاریخ ژاپن ". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص 36-65.