اساطیر و افسانهها و قصههای عامیانه در زیمبابوه
زندگی مردم زیمبابوه همیشه با داستان و افسانه عجین بوده است. افسانهها آنان را در پذیرش رویدادهای پیرامونی و واقعیتهای زندگی یاری کرده و با گذشتههایشان پیوند داده است. همین داستانها و افسانههای رایج در باره ویرانههای سنگی منطقه زیمبابوه بزرگ، سبب ایجاد تعلق و وابستگی میان مردم و تاریخ کشورشان شده است. میتوان گفت شناخت مردم از این ویرانهها که بخش درخشانی از تاریخ سرزمین زیمبابوه را در خود جای داده به واسطه همین افسانهها صورت گرفته است. یکی از نویسندگان پرتغالی معتقد بود مردم شیطان را سازنده این بناها میدانند. باید به این نکته توجه داشت که شیطان در باورهای آفریقایی با شیطان دین مسیحی تفاوتهای اساسی دارد. افسانهای دیگر که توسط برخی سیاحان مطرح شده میگوید سفیدپوستان این بناها را ساخته و سپس توسط سیاهان مسموم شده به قتل رسیدهاند.
طبق اساطیر، اجداد مردم شونا آتش را نمیشناختند و پادشاهان روزوی (Rozwi) (دومین امپراتوری پس از مونوموتاپا) مردم را با آتش و کشت غلات و دانههای دیگر آشنا ساختند. اجداد روزوی در منطقه زیمباس یا زیمبابوه به معنی جایگاه اقامت یا تدفین سرکردگان میزیستند و بر بسیاری از زیمبابوهایها فرمان میراندند[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
اساطیر و افسانهها و قصههای عامیانه در روسیه؛ اساطیر و افسانههای کانادایی؛ باورهای عامیانه در مصر؛ اساطیر و افسانهها و قصههای عامیانه در تونس؛ اسطوره ها و افسانه های چینی؛ باورهای عامیانه مردم ژاپن؛ افسانه های ژاپنی؛ اساطیر ژاپن؛ اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه سنگال؛ اساطیر و افسانهها در مالی؛ افسانهها و قصه های عامیانه در ساحل عاج؛ اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه در تایلند؛ اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه در اسپانیا؛ اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه در اردن؛ اساطیر و افسانهها در اتیوپی؛ اساطیر و افسانهها و قصههای عامیانه در سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ پاریندر، جئوفری(1374). اساطیر آفریقا. ترجمه باجلان فرخی. تهران: اساطیر. ص. 191-195.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص. 202-203.