باورهای عامیانه مردم ژاپن
باورهای عامیانه مردم ژاپن را میتوان در اساطیر، افسانهها، حکایتها، ترانهها، خرافات و ضربالمثلهای آنان یافت. برخی از این باورها شباهتهای زیادی با باورهای مردمان دیگر نقاط شرق دور بهویژه مردمان تمدن چین دارند. باورهای عامیانه مردم ژاپن همچنین ارتباط تنگاتنگی با آیین شینتو و اعتقادات آن دارند و از باورهای فرقههای مختلف دین بودا نیز تأثیر بسیاری پذیرفتهاند.
اساطیر
بهترین منبع برای مطالعه اساطیر ژاپن دو کتاب کوجیکی و نیهونشوکی است که در قرن هشتم میلادی تألیف شدهاند و برای مردم ژاپن کتابهایی تاریخی، ملی، دینی و ادبی محسوب میشوند. در این دو کتاب، تاریخ ژاپن از زمان خلقت جهان تا دورانی نزدیک به تألیف کتاب بیان میشود. بخش نخست هر دو کتاب که از آفرینش زمین و آسمان آغاز میشود و تا زمان تولد نخستین امپراطور یعنی امپراتور جینمو ادامه مییابد، تاریخ اساطیری ژاپن است و در آن ذکر تولد، زندگی و مرگ کامیها و شخصیتهای اساطیری دیگر به میان میآید.
بر اساس تاریخ اساطیری ژاپن که در کتابهای کوجیکی و نیهونشوکی آمده است، جهان در ابتدا تودهای فشرده و کوچک بوده است. نخست این توده به دو بخش زمین و آسمان تقسیم میشود و بعد در میان زمین و آسمان نخستین کامیها ظاهر میشوند. کامیها ازدواج میکنند و نسل بعدی کامیها را متولد میکنند و این روند ادامه مییابد تا در نسل هشتم کامیها، ایزانامی (伊邪那美命/Izanami no mikoto) (کامی مونث) و ایزاناگی (伊邪那岐命/Izanagi no mikoto) (کامی مذکر) ظاهر میشوند. این دو کامی جزایر ژاپن را خلق میکنند و در آن مستقر میشوند و دست به آفرینش کامیهای بسیار و برخی مظاهر طبیعت میزنند. سرانجام ایزانامی در حین به دنیا آوردن کامی آتش از دنیا میرود و ایزاناگی در غیاب او کامیهای دیگری را متولد میکند. از جمله آماتِراسو (کامی خورشید)، تسوکییومی (月読命/Tsukiyomi no mikoto) (کامی ماه) و سوسانوئو (須佐之男命/Susanoo no mikoto) (کامی طوفان). سوسانوئو که پسری ناآرام است، کشتزارهای خواهر بزرگ خود (آماتراسو) را خراب میکند. آماتراسو آزرده میشود و در غاری پنهان میشود و جهان در تاریکی فرو میرود. همه کامیها در مقابل غار گرد میآیند و برای بیرون آوردن آماتراسو مراسم موسیقی و رقص برگزار میکنند سرانجام آماتراسو از غار بیرون میآید و روشنی به جهان بازمیگردد. پژوهشگران برگزاری برخی فستیوالهای باستانی مردم ژاپن را به این واقعه اساطیری نسبت میدهند.
پس از این واقعه، سوسانوئو را کامیها طرد میکنند و او به جنگ اژدهایی هشتسر میرود و شاهدختی را که اسیر اژدها شده نجات میدهد و با او ازدواج میکند. فرزند سوسانوئو آفرینش زمین را کامل میکند و قصد حکمرانی بر آن را دارد، اما کامیها مقدر میکنند که فرانروای زمین باید از نسل آماتراسو باشد. سرانجام نینیگی (瓊瓊杵尊/Ninigi no mikoto) نوه آماتراسو فرمانروای زمین میشود. کامی کوهستان دو دختر خود را برای ازدواج نزد نینیگی میفرستد، اما نینیگی فقط با دختر کوچکتر که زیباروی بود ازدواج میکند. به خاطر این ناشکری، مقدر میشود که نوادگان نینیگی که فرمانروایان زمین هستند همه عمرهایی کوتاه داشته باشند. پسر و نوه نینیگی نیز بر زمین حکومت میکنند تا این که نتیجه او که امپراطور جینمو است متولد میشود. در باور ژاپنیها همه امپراطوران ژاپن از یک نسل و از نوادگان این امپراطور هستند.
افسانهها
افسانههای ژاپنی که در قالب قصهها، حکایتها و اشعار قدیمی بازگو شدهاند از نظر مضمون، انواع گوناگونی نظیر ترسناک، تراژیک، طنزآمیز و اخلاقی دارند. بسیاری از این افسانه در قرنهای نوزدهم و بیستم به زبانهای دیگر نیز ترجمه شدهاند و تأثیر بسیاری بر ادبیات و سینمای جهان گذاشتهاند. برخی از مشهورترین نمونههای این افسانههای کهن عبارتند از: کینتارو (金太郎/Kintarō) (پسر طلایی که در کوهستان بزرگ شده و نیروی ماورایی دارد)، موموتارو (桃太郎/Momotarō) (پسر هلو که داستانی شبیه به بندانگشتی است)، اوراشیماتارو (浦島太郎/Urashimatarō) (داستان مرد ماهیگیری که یک لاکپشت را نجات میدهد و پایانی شبیه به افسانه جعبه پاندورا دارد)، کاگویاهیمه (かぐやひめ/Kaguyahime) (داستان دختر زیبایی که پیشنهاد ازدواج همه از جمله امپراطور را رد میکند و در پایان مشخص میشود که شاهزادهای از ماه است)، گنجشک زبانبریده (舌切り雀/Sitakiri suzume) (داستان پیرمردی مهربان که از گنجشک کوچکی نگهداری میکند و همسر حریصش)، جبران لطف درنا (鶴の恩返し/Tsuru no ongaeshi) (داستان مردی که درنایی زخمی را نجات میدهد و درنا به شکل زنی درمیآید و با او ازدواج میکند).
افسانههای ترسناک و اسرارآمیز نیز نقش پررنگی در فرهنگ عامیانه ژاپنی دارند. بسیاری از این افسانهها در قرن بیستم دستمایه اقتباسهای ادبی و سینمایی شدهاند. داستانهایی که در آنها ارواح و اشباح و دیوها و شیاطین ظاهر میشوند کایدان (怪談/Kaidan.) نام دارند. ژاپنیها کایدانها را در فصل تابستان میخوانند یا برای یکدیگر تعریف میکنند، زیرا معتقدند سرمای ناشی از ترس گرمای تابستان را از بدن دور میکند. کایدانهای ژاپنی از زمانی در جهان مشهور شدند که لافکادیو هرن ( Lafcadio Hearn(1850–1904)) مجموعهای از آنها را در سال 1904 به زبان انگلیسی برگرداند.
در برخی از افسانههای ژاپنی نیز حیواناتی مانند روباه یا گورکن ظاهر میشوند که خود را شکل حیوانات دیگر و انسانها درمیآورند. همچنین موجودات خیالی دیگری نیز در این افسانهها دیده میشوند. یکی از این موجودات کاپّا نام دارد که در رودخانهها زندگی میکند. کاپا شبیه به انسان است اما پوستی سبزرنگ و دستها و پاهایی شبیه لاکپشت دارد. صورتش پوزهدار است و در بالای سرش تورفتگیای دارد که مایعی درون آن است. اگر این مایع به زمین بریزد یا خشک شود، کاپا به شدت ضعیف میشود. کاپا اهل شیطنت است و به خیار و کشتی سومو علاقه دارد.
باورهای خرافی
ژاپنیها نیز مانند سایر اقوام و ملل اعتقادات و رسمهایی دارند که با معیارهای امروزی ممکن است خرافات تلقی شوند. برخی از این باورهای عامیانه با عقاید سایر اقوام جهان شباهت دارند و برخی دیگر خاص مردم ژاپن هستند. البته باید توجه داشت که بسیاری از این عقاید خرافی در جامعه امروز ژاپن رنگ باختهاند و اعتقاد جدی به آنها در بین مردم وجود ندارد، اما بسیاری از ژاپنیها، بهویژه ژاپنیهای نسل قدیم هنوز این باورهای عامیانه را به خاطر دارند. در ادامه به ده مورد این عقاید بهعنوان نمونه اشاره میکنیم.
(1) سوت زدن در شب: ژاپنیها اعتقاد دارند سوت زدن در شب باعث جمع شدن مارها و همچنین برخی موجودات ماوراءالطبیعی در نزدیکی منبع صدا میشود و به همین دلیل از این کار بیم دارند و کودکان و بزرگسالان را از سوت زدن بعد از غروب آفتاب بر حذر میدارند. در ژاپن قدیم دزدان و راهزنان هنگام شب با سوت زدن با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند.
(2) پنهان کردن شست هنگام دیدن مُرده: یکی از رسوم خرافی پنهان کردن انگشست شست دست در داخل مشت یا در جیب لباس به هنگام دیدن مراسم تشیع جنازه یا خودروی حمل جنازه است. به انگشست شست در زبان ژاپنی اویا یوبی ( 親指/Oya yubi) به معنای «انگشت پدر/مادر» گفته میشود. اعتقاد بر این است که با دیدن مُرده، انسان باید برای محافظت از والدین خود در برابر مرگ، انگشت شست خود را پنهان کند.
(3) کوتاه نکردن ناخن در شب: ناخن گرفتن بعد از غروب آقتاب نزد ژاپنیها کاری بدیمن شمرده میشده است. قدما اعتقاد داشتند که گرفتن ناخن در شب عمر انسان را کوتاه میکند و باعث میشود نتواند در مراسم خاکسپاری والدین خود حاضر باشد. زیرا خود زودتر از والدینش از دنیا خواهد رفت. گرفتن ناخن در شب نزد بسیاری از اقوام دنیا از جمله در بسیاری از نقاط ایران نیز ناپسند شمرده میشود. میتوان حدس زد که گرفتن ناخن که با ابزاریهایی مانند چاقو یا قیچی انجام میشد، در تاریکی شب به کاری خطرناک تبدیل میشده است و شاید این اعتقادات از اینجا سرچشمه میگیرند.
(4) هرکس بلافاصله بعد از غذا خوردن بخوابد گاو میشود: این جمله اغلب از زمان قدیم خطاب به کودکان گفته میشد تا آنها را از خوابیدن بلافاصله بعد از غذا برحذر دارند. این اعتقاد میتواند دو دلیل داشته باشد: نخست آن که خوابیدن بعد از غذا موجب هضم نشدن غذا و ناراحتیهای گوارشی میشود و دوم آن که والدین با این ترفند میخواستند از تنبلی کودکان جلوگیری کنند و آنها را وادار به کمک در جمع کردن و شستن ظرفهای غذا کنند.
(5) عنکبوت را صبحها نکش، اما شبها بکش: بر اساس عقیدهای خرافی کشتن عنکبوتها در هنگام صبح عملی ناپسند تلقی میشد، اما توصیه میشد اگر شب در خانه عنکبوتی مشاهده شد، بهتر است کشته شود. عنکبوتی که به خانه انسان میآید نماد کسی است که سرزده به ملاقات او آمده است. به همین دلیل عنکبوت صبح نماد مهمان و عنکبوت شب نماد دزد است. اولی را باید عزیز داشت و دومی را از بین برد.
(6) قارقار کلاغ: صدای کلاغ در فرهنگ عامه ژاپن شوم و بدیمن محسوب میشود و شنیدن مداوم آن میتواند نشانه مرگ کسی یا بیماری و یا حتی بلای بزرگی مانند زلزله باشد. در اساطیر ژاپنی کلاغی به نام «یاتاگاراسو» (八咫烏/Yatagarasu) وجود دارد که ذکر آن در کتابهای تاریخی و اساطیری «کوجیکی» و «نیهونشوکی» (『日本書紀』/Nihonshoki) به میان آمده است. این کلاغ پیامآوری از جانب خدایان است و تصمیمات خدایان راجع به انسانها را به آنها ابلاغ میکند.
(7) نخوابیدن رو به سمت شمال: به این اعتقاد خرافی در بخش آیینهای تدفین و سوگواری اشاره کردیم و گفتیم که چون در مراسم وداع با درگذشتگان سر جنازه را رو به شمال میگذارند، ژاپنیها دقت میکنند که هنگام خوابیدن سرشان رو به شمال نباشد. زیرا این کار مرگ و مراسم سوگواری را برای آنها تداعی میکند.
(8) پنهان کردن ناف هنگام رعد و برق: ژاپنیها از زمان قدیم به کودکان خود میگفتند که به هنگام وقوع رعد و برق در آسمان باید ناف خود را در زیر لباس یا با دستهای خود پنهان کنند. اعتقاد بر این بود که ایزد رعد به ناف کودکان علاقه بسیاری دارد و ممکن است ناف کودکان را از جا بکند و با خود ببرد.
(9) خرافات مرتبط با شانه: ژاپنیها هنگام شانه کردن مو در استفاده از شانههای چوبی خود بسیار دقت و احتیاط میکردند و شکستن و افتادن دندانههای شانه را بدیمن میدانستند و آن را نشانه جدایی از عزیزان محسوب میکردند. از سوی دیگر، در زبان ژاپنی به «شانه» کوشی (櫛/Kushi) گفته میشود که تلفظ آن یادآور دو واژه کو (苦/Ku) (به معنی رنج) و شی (死/Shi) (به معنی مرگ) است. از این رو، ژاپنیها به یکدیگر شانه هدیه نمیدهند و آن را بدیمن میدانند.
(10) خشک نکردن لباس در شب: ژاپنیها قدیم اعتقاد داشتند شستن و خشک کردن لباس هنگام شب در فضای آزاد عملی بدیمن و خطرناک است. زیرا ارواح تمایل دارند به درون لباسهای خود بازگردند و از آنجا که در زمان قدیم پوشیدن لباسهای دست دوم بسیار رایج بود و کیمونوها از نسلی به نسل بعد میرسید، ممکن بود روح صاحب قبلی لباس به درون لباس حلول کند.
ضربالمثلها
مثلهای هر قوم در کنار اساطیر و داستانها و ترانهها بخشی از فرهنگ عامه یا فولکلور آن قوم را تشکیل میدهند و آینه باورها، هنجارها و روش زندگی مردم آن قوم هستند. از نظر زبانی تعداد مثلهای ژاپنی که زبانی کهن و منسوخ دارند فراوان است، زیرا بسیاری از مثلهای ژاپنی که از قرنها قبل باقی ماندهاند و در متون کلاسیک ضبط شدهاند، هنوز شکل اصیل و قدیمی خود را حفظ کردهاند. به همین دلیل، درک معنی بسیاری از مثلهای ژاپنی حتی برای نسل جوان ژاپنیها نیز آسان نیست و از این روست که فرهنگها و مجموعههای مثلها و اصطلاحات کنایی بسیاری در ژاپن منتشر میشوند.
یکی از نکات مهمی که مطالعه مثلهای ژاپنی درباره فرهنگ ژاپن برای ما آشکار میسازد نقش مهم فرهنگ و تمدن چین در شکلگیری فرهنگ ژاپنی است. برخی از مثلهای ژاپنی ترجمه مثلهای چینی هستند. برخی دیگر به وقایع تاریخی نظیر لشکرکشیها و جنگها در چین باستان اشاره دارند که در کتب تاریخی ذکر آنها به میان آمده است. برخی مثلها جملات قصار منسوب به کنفسیوس و شاگردان و پیروان او یا بزرگان دین بودا هستند و برخی دیگر از متون دینی و فلسفی و ادبی چینی وام گرفته شدهاند. البته بسیاری از مثلها نیز ساخته و پرداخته اندیشه مردم ژاپن هستند و ارتباطی با فرهنگ چینی ندارند.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب توجه مثلهای ژاپنی نقش پررنگ پدیدههای جوی و تلاش برای پیشبینی وضع هوا در آنها است. تعداد قابل توجهی از مثلهای ژاپنی در حقیقت آموزههایی مبتنی بر تجربههای مردم ژاپن برای پیشبینی وضع هوا هستند که این آموزهها برای آن که آسانتر به خاطر سپرده شوند، به شکل مثل درآمدهاند. اغلب این مثلها میکوشند بگویند که دیده شدن کدام پدیدههای جوی در کدام فصل سال و در کدام ساعات شبانهروز میتواند نشانه بارش باران یا صاف شدن هوا باشد.
یکی دیگر از ویژگیهای مثلهای ژاپنی ارتباط آنها با ادبیات ژاپنی و بهویژه شعر است. برخی از مثلها برگرفته از آثار ادبی مشهور هستند و برای ژاپنیزبانها یکی از آثار ادبی این زبان را تداعی میکنند. برخی از مثلها در حقیقت اشعار هایکو یا سنریو هستند که به شکل اصلی خود یا با اندکی تغییر بهعنوان مثل رایج شدهاند. برخی از این اشعار از سرایندههای مشهور و شناخته شدهاند و برخی دیگر از شاعران گمنام. در ادامه برای آشنایی بیشتر با مثلهای ژاپنی، به ده مثل پرکاربرد و معنی و موارد استفاده آنها [۱] اشاره میکنیم:
- آن که نمیداند بودا است (知らぬが仏/Shiranu ga hotoke)
بودا نماد صلح و آرامش است. یعنی کسی که از موضوعی خبر ندارد در آرامش است. بهطور کلی، هرچه دانش و اطلاعات انسان بیشتر باشد و هرچه از اخبار بیشتر آگاهی داشته باشد، تشویش و نگرانی و اضطراب او هم بیشتر است. در ستایش بیخبری گفته میشود.
- قورباغه توی چاه دریای بزرگ را نمیشناسد (井の中の蛙大海を知らず/I no naka no kawazu taikai wo shirazu)
کسی که بینش و دانشی محدود دارد قادر به درک مسائل گوناگون جهان نیست. اشاره به افرادی که به دلیل دید محدود، اطلاعات کم و تجربه اندک شناخت زیادی از جهان پیرامون خود ندارند.
- میخی که بیرون بیاید بر سرش کوبیده میشود (出る杭は打たれる/Deru kui wa utareru)
اگر کسی هنر یا استعداد خارقالعادهای داشته باشد و به واسطه آن در جمع برجسته گردد و از دیگران ممتاز شود، دیگران به او حسادت و دشمنی خواهند کرد و ضربه خواهند زد.
- میمون هم از درخت میافتد (猿も木から落ちる/Saru mo ki kara ochiru)
میمون ماهرترین حیوان در بالا رفتن از درخت است. اما گاه حتی میمون نیز ممکن است در اثر خطا یا اشتباه از درخت سقوط کند. کنایه از این که حتی ماهرترین و متبحرترین افراد ممکن است در کار خود دچار لغزش و خطا و اشتباه شوند.
- از گلها شکوفه گیلاس، از انسانها سرباز (花は桜木人は武士/Hana wa sakuragi hito wa bushi)
از میان گلها شکوفه گیلاس از همه زیباتر و از میان انسانها سرباز سامورایی از همه ارزشمندتر است.
- روی پل سنگی بکوب، بعد از آن گذر کن (石橋を叩いて渡る/Ishibashi wo tataite wataru)
پل سنگی نسبت به پلهای دیگر استحکام و دوام بیشتری دارد. اما بهتر است انسان قبل از قدم گذاشتن روی این پل ضربهای به آن بزند تا از استحکامش مطمئن شود. این مثل توصیه به احتیاط و محکمکاری میکند. گاه از این مثل برای کنایه به افراد بدبینی که احتیاط بیش از اندازه دارند نیز استفاده میشود.
- نِنبوتسو خواندن در گوش اسب (馬の耳に念仏/Uma no mimi ni nenbutsu)
«نِنبوتسو» (念仏/Nenbutsu) نام یکی از دعاهای فرقه بودایی جودوکیو (浄土教/Jōdokyō) (پاکبوم) است که بهعنوان ذکر میخوانند. خواندن دعا و گفتن ذکر در گوش اسب هیچ اثر و فایدهای ندارد. کنایه از پند و اندرز بیهوده. مشابه اصطلاح فارسی «در گوش خر یاسین خواندن».
- اگر ماهی دل دارد، آب هم دل دارد (魚心あれば水心/Uogokoro areba mizugokoro)
همانطور که ماهی دلبسته و عاشق آب است، آب نیز دلبسته و عاشق ماهی است. یعنی بین دو طرف، اگر از یک سو عشق و کشش باشد، از سوی دیگر نیز هست.
- وقتی باد شدید بوزد، تشتفروش ثروتمند میشود (大風が吹けば桶屋が儲かる/Ōkaze ga fukeba okeya ga mōkaru)
مقصود از تشت، لگنهای چوبی کوچک است که در منازل و حمامهای قدیمی ژاپن استفاده میشد. وقتی باد تندی وزیدن بگیرد، گرد و غبار به هوا برمیخیزد و این گرد و غبار به چشم مردم میرود و انسانهای بسیاری نابینا میشوند. نابینایان در ژاپن قدیم اغلب نوازنده ساز زهی شامیسِن میشدند. بنابراین، تقاضا برای ساخت ساز شامیسِن فراوان میشود. برای ساخت شامیسِن در زمان قدیم از پوست گربه استفاده میکردند. به همین دلیل اغلب گربهها برای تهیه ساز شکار میشوند و شهر خالی از گربه میشود. در غیاب گربهها شهر پر از موش میشود و موشها در خانهها تشتهای چوبی را میجوند و سوراخ میکنند و در نتیجه تقاضا برای خرید تشت افزایش مییابد و این باعث میشود که تشتفروش سود کلانی کند و ثروتمند شود. این مثل قدیمی و طنزآمیز به این واقعیت اشاره میکند که امور بهظاهر غیرمرتبط این جهان همگی با هم ارتباط دارند و به نحوی که از قدرت درک و پیشبینی ما خارج است بر یکدیگر اثر میگذارند.
- باران پاییز که ببارد صورت گربه سه شاکو میشود (秋の雨が降れば猫の顔が三尺になる/Aki no ame ga fureba neko no kao ga sanjaku ni naru)
شاکو (尺/Shaku) واحد طول ژاپنی تقریباً معادل سی سانتیمتر است و سه شاکو معادل حدود یک متر است. سه شاکو (دراز) شدن صورت کنایه از شادی و بشاشی چهره است. در پاییز وقتی باران میبارد هوا اندکی گرم میشود و گربهها که سرمایی هستند از این گرما شاد میشوند. بهطور کلی یعنی در پاییز در روزهای بارانی هوا از روزهای آفتابی گرمتر است.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ حسینی، سید آیت، دانشمند، شقایق.(1400). فرهنگ توضیحی مثلهای ژاپنی. تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر.