مهاجرت و جابجایی قوم هزاره
اکثریت هزارهها در مناطق مرکزی افغانستان موسوم به هزارهجات، که کوهستانی و خیلی صعبالعبور است، سکنی دارند. علاوه بر هزارهجات با مرکزیت بامیان و دایکندی، هزارهها در بسیاری از ولایات مجاور هزارهجات مانند غزنی، کابل، بلخ، هرات، غور، ارزگان، جوزجان، سمنگان، پروان، فراه، بادغیس و بغلان پراکندهاند و جمعیتهای بزرگی از آنها در شهرها و روستاهای این مناطق زندگی میکنند؛ بهعلاوه در سایر مناطق افغانستان هم ممکن است حضور داشته باشند.
کابل یکی از شهرهایی است که در خارج از هزارهجات قرار دارد و گروههای بزرگی از هزارهها در نواحی مختلف آن ساکناند؛ مانند دهمزنگ، کارته پنج، چنداول و افشار. از زمان حکومت عبدالرحمان خان، بهویژه بعد از کودتای ۱۹۷۸، تعداد هزارهها در کابل رو به افزایش بیشتری نهاد. عده زیادی از هزارهها در پاکستان، بهویژه در کویته زندگی میکنند، گروههای کوچکتری از آنان نیز در ایران اقامت دارند. مهاجرت هزارهها به پاکستان و ایران بر اثر قتلعامهای عبدالرحمان خان صورت گرفت و عده زیادی از آنان از هزارهجات خارج شدند. دولتهای گذشته افغانستان هزارههای آواره را جاسوس ایران و پاکستان قلمداد میکردند.
برخلاف سایر اقوام، بین هزارههای افغانستان و گروههای هزاره مقیم ایران پیوند جغرافیایی وجود ندارد. هزارهجات سرزمین محل سکونت هزارههاست. هرچند محدوده مشخصی نمیتوان برای آن تعیین کرد؛ حدود کلی آن مناطق مرکزی و کوهستانی افغانستان با مرکزیت کوههای باباست. نام قدیمیتر هزارهجات غرشستان، غرچستان یا غرجستان است؛ غورستان و بربرستان هم ذکر شده است. آقای سید عسکر موسوی مینویسد: «براساس اسناد و شواهد، قدیمیترین نام هزارهجات «بربرستان» بوده است، یکی از دریاچههای بامیان به بند بربر موسوم است، نام «غرجستان» احتمالا پس از ورود اسلام به افغانستان جایگزین بربرستان شد؛ چراکه غرجستان، عربی گرجستان فارسی است. «گر» در فارسی پهلوی به معنی «کوه» است و هزارهجات کوهستانیترین ناحیه افغانستان است»[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
اقلیت های قومی افغانستان؛ گروه های قومی هزاره افغانستان
کتابشناسی
- ↑ موسوی، سید عسکر (1379). هزارههای افغانستان. ترجمه اسدالله شفایی.تهران: انتشارات موسسه فرهنگی و هنری سیمرغ، ص68-69.
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 79-91.