آغاز جنگ دوم ژاپن علیه چین

از دانشنامه ملل

دومین جنگ ژاپن علیه چین در ژوئیه‌ی1937آغاز شد. چیانگ 600هزار نیروی آموزش دیده و زبده‌ی خود را برای مقابله با این تهاجم به شانگهای فرستاد، ولی با دادن 200هزار تلفات شانگهای تسلیم ژاپن شد.

این شکست، تمامی اعتبار نظامی چیانگ و افسران آموزش دیده­ ی آکادمی نظامی وامپوآ را زیر سئوال برد. ژاپنی­ ها در دسامبر همان سال شهر نانجینگ پایتخت چیانگ را نیز به تصرف خود درآوردند. لذا، چیانگ و دولتش ناگزیر ابتدا به ووخَن و پس از مورد تهدید قرارگرفتن ووخَن ، به چونگ­ چینگ عقب نشینی کردند. وی در این جنگ با اتخاذ تاکتیک­ های نادرست، قصد داشت با کشیدن نیروهای دشمن به عمق خاک چین، خطوط تدارکاتی و پشتیبانی دشمن را آسیب پذیر سازد، ولی عملا موجب از دست رفتن سرزمین­ های بیشتر شد.

از سوی دیگر، وی برای این­که شهرها و تأسیسات سالم به دست دشمن نیفتد، دستور تخریب سدها و آتش زدن شهرها را صادر کرد. این تاکتیک نیز موجب وارد شدن تلفات گسترده‌ی جانی و خسارات مالی به مردم غیر نظامی شد. تنها در شهر چانگشا(Changsha)که بدون اطلاع رسانی به موقع ساکنان شهر صورت گرفت، طی سه روز آتش سوزی، دو سوم شهر در آتش سوخت و 20هزار نفر کشته شدند. این تاکتیک­ های غلط که یکی پس از دیگری اتخاذ شد، زمینه‌ی نارضایتی هرچه بیشتر مردم و عدم حمایت آن­ها از دولت ملی را فراهم ساخت.

چیانگ در سال1939، دو نفر از رهبران مسلمانان چین به نام­ های عیسی یوسف آلپتکین و ما فولیانگ(Ma Fuliang)را برای کسب حمایت و پشتیبانی کشورهای اسلامی از چین در برابر ژاپن، به کشورهای خاورمیانه از جمله، مصر، ترکیه و سوریه اعزام کرد. وی در سال1942، شخصا به مناطق مسلمان نشین سین­ک یانگ، نینگ ­شیا و چینگ­ خَی رفت و با رهبران و فرماندهان نظامی مسلمان این مناطق ملاقات کرد تا حمایت آن­ها را در مقابل ژاپنی­ ها و کمونیست­ ها کسب نماید. در همان سال شورش بزرگی در تبت صورت گرفت. چیانگ از فرماندهان مسلمان این مناطق خواست تا علیه شورشیان تبتی وارد جنگ شده و مانع استقلال طلبی و همکاری آن­ها با ژاپنی­ ها شوند[۱].

نیز نگاه کنید به

 مارشال چیانگ کایشک، ژنرال سرخ

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی، جلد 1، ص.190-192.