احمد بایتیرسنف

از دانشنامه ملل

شاعر، دانشمند، متخصص در علم زبان ترکی، مترجم و نویسنده‌ای که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۷۳ در شهرستان تورگای در یک خانواده دهقان متولد شد. او تحصیلات اولیه را در روستای مادری خود تمام کرد پس از آن بین سال‌های (۱۸۸۶-۱۸۹۱) در مدرسه تورگای روسیه و قزاقستان تحت آموزش معلمان اورنبرگ قرار گرفت. او در سال‌های (۱۸۹۱-۱۸۹۵) به فراگیری آموزش حرفه‌ای پرداخت و در سال ۱۸۹۵ به شغل معلمی در محله خود مشغول شد. در دوران حیات خود قربانی بی عدالتی و سرکوب حکومت استالینی شد. چون او خود را در بین مجامع و شخصیت‌های علمی مطرح نمی‌کرد لذا در تاریخ آوازه چندانی از او باقی نمانده است.

در سال ۱۹۰۹، به مدت دو سال به عنوان رئیس مدرسه روسیه و قزاقستان، در "کارکارلاینسک" کار کرد که بخاطر مخالفت با وضعیت موجود دستگیر و به اورنبورگ تبعید شد. در این دوره تحقیقات علمی خود را در رشته زبان‌شناسی قزاقستان و روش تدریس زبان مادری انجام داد. در سال‌های بعد او شروع به توسعه اصول اصلاح الفبا و دستور زبان قزاقی کرد به همین خاطر او به عنوان آغازگر الفبای قزاقستان جدید شناخته می‌شود.

او در زمان خود به عنوان یک مدل خوب برای همه ملت‌های ترک در طول اصلاحات نوشتن خدمت کرده است. این نویسنده بزرگ راهنمای کتاب‌های مطالعه "دستور زبان"، "رشد گفتار"، گلچین‌های ادبی مختلف را نوشت که این آثار هنوز هم در میان دانشمندان زبان‌شناسی قزاقستان و روش تدریس زبان قزاقی از جایگاه ویژه‌ای برخورد داشت. فعالیت‌های خلاقانه ادبی بایتیرسنف با افسانه نویسی آغاز شد. در شعرهای خود به نیازها و آرمان‌های مردم قزاق و رویاهای خود از آینده‌ی روشن قزاقستان توجه ویژه‌ای داشت.

در آثار "چهل افسانه" (۱۹۰۹)، "ماسا" (۱۹۱۱)، "پشه" (۱۹۱۱) رذایل و نقاط ضعف انسان را به عنوان بیکاری، تنبلی، غرور، جهل به سخره گرفته شده است. او در سال ۱۹۱۳ نخستین سردبیر روزنامه "قزاقستان" شد. برنامه اصلی این روزنامه بررسی مشکلات توسعه زبان قزاقی بود. پس از انقلاب سال ۱۹۱۷ به عضویت حزب "آلاش" در آمد و عضو کمیته انقلابی نظامی (قزاقستان) در منطقه قرقیزستان، کمیسر خلق منطقه آموزش و پرورش (۱۹۲۰-۱۹۲۱)، رئیس مرکز علمی (۱۹۲۱-۱۹۲۲) و عضو علمی شورای روش کمیساریای خلق شد.

در ۱۹۲۱-۱۹۲۸ او در موسسه آموزش و پرورش، جایی که او در مورد زبان قزاقی و ادبیات، تاریخ و فرهنگ سخنرانی می‌کرد مشغول کار شده است. در ۱۹۲۸-۱۹۲۹ استاد دانشگاه ایالتی قزاقستان شد. او ریشه کنی بی‌سوادی، بهبود فرهنگ و توسعه الفبای نوشتاری قزاقی را سرعت بخشید. در ژوئن ۱۹۲۹ در جریان سفر به قیزیل اوردا دستگیر شد. او متهم شده بود که او در سال ۱۹۲۶ در کنگره مطالعات ترک در باکو شرکت کرده است و به اتهام ملاقات با دانشمندان خارجی برای کمک به اجرای طرح تفکیک قزاقستان از روسیه و سعی در برقراری تماس با مصطفی چوکایویم داشته است: در سال ۱۹۳۷، در موج جدیدی از سرکوب او دوباره دستگیر شد. و به عنوان "دشمن مردم" در ۸ دسامبر ۱۹۳۸ به ضرب گلوله کشته شد و اکنون خانه او در منطقه آلماآتا، به موزه تبدیل شده است. و خیابان‌های بسیاری از شهرستان‌های قزاقستان و دانشگاه ایالتی کستانای به نام او نام‌گذاری شده است[۱].

کتابشناسی

  1. صابری، اصغر (1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 318-320.