اقتصاد تریاک و خشخاش افغانستان

از دانشنامه ملل

از گذشته، خشخاش در مناطق دورافتاده افغانستان به‌صورت غیرآشکار کشت می‌شد؛ ولی میزان برداشت آن محدود و کم‌اهمیت بود. بعد از بروز جنگ‌های داخلی در افغانستان از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد، افغانستان به‌تدریج به یکی از بزرگ‌ترین کانون‌های جهانی تولید و قاچاق مواد مخدر و سپس بزرگ‌ترین تولیدکننده تریاک و مواد مخدر تبدیل شد. طبق ارزیابی‌های سال ۱۹۸۹، افغانستان اندکی بیش از ۴۰ تن تریاک تولید کرد؛ ولی این میزان در سال ۱۹۹۵ به بیش از ۳۰۰۰ تن رسید و افغانستان به بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان و مرکزی برای قاچاق مواد مخدر تبدیل شد. ولایات هلمند، فراه، قندهار و ننگرهار از مهم‌ترین مناطق کشت خشخاش بوده‌اند.

بروز جنگ‌های داخلی، ناامنی و بی‌ثباتی باعث شد تا مزارع گندم و جو و ذرت به مزارع خشخاش و اقتصاد زراعی و دامی به اقتصاد تریاک و مواد مخدر تبدیل شود و علاوه بر اقتصاد جنگی در افغانستان، اقتصاد تریاک یا اقتصاد سیاه نیز شکل بگیرد.

طالبان ابتدا اعلام کردکه پس از فتح قندهار کلیه مواد مخدر را از بین می‌برد؛ در نتیجه برخی کشورها را به مذاکره با خود علاقه‌مند کرد؛ ولی پس از مشاهده سودهای سرشار حاصل از تولید و تجارت مواد مخدر از یک سو و نداشتن منابع درآمد از سوی دیگر و نیز انزوای بین‌المللی این گروه، نه‌تنها اقدامی برای نابودی مواد مخدر نکرد، بلکه به‌گسترش آن نیز پرداخت و گفت تریاک می‌کاریم و گندم و آرد را وارد می‌کنیم، مالیات بر صدور مواد مخدر، بخش عمده‌ای از درآمد طالبان را تشکیل می‌داد.

با افزایش فشارهای بین‌المللی، طالبان کشت خشخاش را در سال ۲۰۰۰ ممنوع کرد. فرمان ملا عمر در مورد منع کشت خشخاش به شکل بسیار سخت‌گیرانه‌ای اجرا شد و در نتیجه برداشت تریاک در سال زراعی ۲۰۰۱ - ۲۰۰۰، به‌سرعت کاهش یافت و به حداقل خود، یعنی ۱۸۵ تن رسید؛ چیزی‌که در افغانستان بی‌سابقه بود، درحالی‌که سطح زیر کشت در سال ۱۹۹۹، قریب به ۹۰ هزار هکتار و تریاک تولیدی ۴۶۰۰ تن بود. با کاهش شدید تولید، قیمت تریاک به شکل بی‌سابقه‌ای بالا رفت و تریاک‌های ذخیره‌شده در انبارهای عوامل دست‌اندرکار مواد مخدر، سودهای سرشاری را نصیب آنان کرد.

بعد از برکناری طالبان انتظار می‌رفت کشت خشخاش و تولید مواد مخدر متوقف شد؛ اما برخلاف انتظارات و برخلاف فرمان دولت جدید افغانستان در ۳ آوریل ۲۰۰۲ مبنی‌بر ممنوعیت‌کشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر، کشت خشخاش از سال ۲۰۰۱، دوباره شروع شد و در سال ۲۰۰۲ به ۳۴۰۰ تن، در سال ۴-۲۰۰۳ به ۴۲۰۰ تن و در سال ۲۰۰۶ به ۶۲۰۰ تن رسید که ۹۱ درصد تریاک تولیدی جهان و بیش از ۵۲ درصد تولید ناخالص ملی افغانستان را تشکیل می‌داد. در سال‌های بعد تولید تریاک بازهم افزایش یافت و به‌مراتب بیش از زمان طالبان بود.

ارزش تریاک تولیدی برای سال ۲۰۰۲، حدود یک میلیارد دلار و برای سال ۲۰۰۵، حدود ۲/۲ میلیارد دلار بود. قیمت هر کیلو تریاک در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ - ۱۹۹۴، حدود ۳۰ دلار و در ابتدای سال ۲۰۰۲ حدود ۳۵۰ دلار برآورد شد.

در سال ۲۰۱۰، سطح زیر کشت خشخاش حدود ۱۱۹ هزار هکتار بود؛ ولی بر اثر بروز برخی آفات و کاهش بازدهی زمین، تریاک تولیدی به ۳۲۰۰ تن رسید که ۴۰ درصد کمتر از سال ۲۰۰۹ بود. به‌رغم اقدامات تشویقی و تنبیهی دولت برای جلوگیری از کشت خشخاش، سطح زیر کشت این محصول کاهش چندانی نیافته است. از دید تولیدکنندگان و قاچاقچیان مواد مخدر، تولید خشخاش و خریدوفروش آن، اقدامی مشروع تلقی می‌شود؛ هرچند علما فتواهایی مبنی‌بر حرام‌بودن کشت و تجارت آن صادرکرده‌اند. دولتمردان و مسئولان افغانستان نیز کشت خشخاش را با بهانه‌ها و دلایل مختلف برای مثال، فقیر بودن کشاورزان و عدم ارائه کمک‌های بین‌المللی و بدون در نظر گرفتن عواقب خانمان‌برانداز داخلی و خارجی آن، توجیه کرده‌اند.

هرچند بخش عمده تریاک و هروئین تولیدی افغانستان به خارج از این کشور می‌رود، سایه‌های مرگ آن در داخل افغانستان به‌سرعت در حال گسترش است و هم‌اکنون (۲۰۱۲)، بیش از یک‌میلیون معتاد در افغانستان وجود دارد و این تعداد همه‌ساله رو به افزایش است. متأسفانه مسئولان افغانستان، به‌منظور فرافکنی مشکلات و متهم‌کردن دیگران برای مبرا جلوه‌دادن خود، گسترش اعتیاد در افغانستان را ناشی از انتقال آن از پاکستان، ایران و کشورهای دیگر به افغانستان قلمداد می‌کنند و به این صورت نقش تعیین‌کننده خود را در مقام بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان نادیده گرفته، گناه و مسئولیت خود را توجیه می‌کنند.[۱]

نیز نگاه کنید به

 جغرافیای اقتصادی افغانستان؛ تجارت در افغانستان

کتابشناسی

  1. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص 380-383.