تاریخ سیاسی سیرالئون پس از استقلال

از دانشنامه ملل

زمزمه‌های جدی استقلال خواهی این کشور از ابتدای دهه 1950 میلادی و براه افتادن موج پان آفریک در کشورهای مختلف آفریقایی مستعمره انگلیس آغاز شد و بریتانیا نیز که جایگاه خود را در سطح جهانی و در مقابل رقبای قدرتمندی همچون ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی تضعیف شده می‌دید به‌تدریج با استقلال کشورهای مستعمره خود از جمله سیرالئون در سال 1961 میلادی موافقت کرد.

پس از استقلال سیرالئون «سر دکتر میلتون مارگای» رهبر و بنیانگذار حزب مردم سیرالئون به عنوان اولین نخست‌وزیر کشور برگزیده شد .دکتر میلتون مارگای نخستین پزشک بومی سیرالئون عضو قبیله «منده» و وابسته به یکی از خانواده بزرگ رؤسای سنتی سیرالئون بود که در دوران خدمت خود به‌عنوان پزشک خدمات زیادی به مردم این کشور و به‌ویژه زنان ارائه کرد. وی یکی از رهبران محبوب مردم بود که عمیقا به آداب و رسوم و هویت فرهنگی کشورش پای بند بود. دکتر مارگای در طول 18 سال طبابت در روستاها از آموزش مذهبی زنان به منظور توسعه آموزش بهداشت سود برد و شیوه نوسازی جامعه سنتی سیرالئون را از زنان شروع کرد. مارگای از همین طریق فعالیت سیاسی خود را نیز آغاز کرد. دکتر میلتون مارگای علیرغم دوران کوتاه رهبری خود بر کشور سیرالئون (1964-1961) تاثیرات عمیقی بر جامعه این کشور برجای نهاد. به گونه‌ای که هنوز از او به‌عنوان یکی از رهبران و سیاستمداران منحصربه‌فرد سیرالئون که زندگی خود را وقف بهبود وضعیت عمومی کشور ساخت یاد می‌شود.

در سال 1964 و پس از مرگ این سیاستمدار بزرگ، ریاست دولت به برادرش آلبرت مارگای واگذار گردید[۱]. آلبرت در دوره نسبتاً کوتاه زمامداری خود تلاش کرد تا با استقرار یک نظام سیاسی تک حزبی در کشور قدرت خود را افزایش بخشد ولی با مخالفت رهبر حزب جدیدالتاسیس «کنگره تمام مردم سیرالئون» به رهبری سیاکا استیونس مواجه شد[۲]. در سال 1967 «سیاکا استیونس» شهردار وقت فریتاون با شکست آلبرت مارگای به عنوان نخست وزیر جدید سیرالئون برگزیده شد. با این حال چند ساعت بعد از اعلام خبر نخست‌وزیری وی توسط «هنری خوزه لایتفوت(Henry Josiah Lightfoot) » حکمران وقت بریتانیا؛ سرتیپ «دیوید لانسانا» (David Lnasana) فرمانده ارتش سیرالئون به این بهانه که نتیجه قطعی انتخابات منوط به اخذ آرای نمایندگان قبایل است این دو رجل برجسته سیاسی را در منازلشان حبس کرد. متعاقب آن در 23 مارس 1967 میلادی گروهی از افسران عالیرتبه ارتش در مخالفت با اقدام فرمانده ارتش سیرالئون، قدرت را در دست گرفته و ضمن دستگیری سرتیپ لانسانا قانون اساسی را به‌حالت تعلیق درآوردند. این گروه خود را «شورای اصلاحات ملی» (National Reformation Council) نامیدند و در راس آنها سرتیپ «آندره ژوخون اسمیت» (Andrew Juxon Smith) قرار داشت. شورای اصلاحات ملی مدت کوتاهی پس از آن در آوریل سال 1968 میلادی در اثر شورش تعدادی از گروهبانان تحت عنوان «نهضت انقلابی ضد فساد» (Revolutionary Movement Anti Curreption) سرنگون شد و کلیه افراد «شورای اصلاحات ملی» دستگیر و افسران پلیس و ارتش که با آنها همکاری کرده بودند از کار برکنار شدند. «نهضت انقلابی ضد فساد»)پس از آن دولت را به استیونس بازگرداند. استیونس در سال 1971 میلادی و پس از تدوین قانون اساسی جدید به عنوان اولین رئیس‌جمهور کشور سیرالئون در راس قدرت قرار گرفت[۳]. سیاکا استیونس پس از نزدیک به 18 سال زمامداری توام باضعف که موجب بروز نابسامانی‌های سیاسی و اقتصادی فراوانی در کشور به همراه فساد گسترده اداری گردید، سرلشکر«جوزف سعیدو مومو»(joseph Saidu Momoh) را به عنوان جانشین خود معرفی کرد و مومو در اول اکتبر سال 1985 میلادی طی رفراندومی عمومی به ریاست جمهوری سیرالئون منصوب گشت[۴][i].

ژنرال مومو یکی از نالایق‌ترین زمامداران کشور سیرالئون بود و سیاست‌های غلط اقتصادی او عملا موجب از هم گسیختگی شدید اقتصاد کشور شد. اقدامات سوء مومو در بهره‌برداری شخصی از درآمد حاصله از معادن الماس و عملکرد فاجعه بار او در زمینه دخالت در جنگ داخلی لیبریا، به همراه فساد اداری شدید وی و دیگر دولتمردان کشور و ضعف و ناتوانی در سامان بخشی دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی، کشور را تا سرحد ورشکستگی کامل سوق داد به گونه‌ای که دولت عملا توانایی پرداخت حقوق کارمندان خود را نداشت و حقوق و مزایای مستخدمین بخش‌های مختلف دولتی گاه با تاخیری چند ماهه مواجه می‌شد. این وضعیت اسفناک موجب گشت تا طی این سال‌ها ده‌ها نفر از تحصیلکردگان سیرالئونی با بدست آوردن ویزای کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا برای همیشه کشور مادری خود را ترک کنند[۵]. مومو در سال 1990 میلادی و با اوج گیری زمزمه‌های نیرومند نارضایتی در کشور، کمیسیونی را مامور بازنگری قانون اساسی و فراهم نمودن زمینه ایجاد نظام چند حزبی در سیرالئون کرد. با این حال در 29 آوریل 1992 میلادی به دنبال ناتوانی عملی دولت در اداره کشور، بروز فساد همه جانبه و شدت یافتن جنگ داخلی که از یک سال قبل آغاز شده بود[ii] سروان «والنتین استراسر» (Captain Valentine Strasser) 25 ساله! به همراه شش افسر دیگر طی یک کودتای نظامی بدون خونریزی ژنرال مومو را برکنار و به گینه تبعید کرد[iii] و با تشکیل شورای حکومت موقت ملی اداره دولت را به‌دست گرفت[۶][iv].

جنگ‌های داخلی سیرالئون در زمان حکومت نظامی استراسر و بعد از کمک خواستن دولت از موسسه خصوصی برآیند اجرائی آفریقای جنوبی تا حدود زیادی کاهش یافت و موسسه مزبور موفق به وارد آوردن چند شکست سهمگین و بازبس گرفتن بخش عمده‌ای از مناطق تحت تصرف شورشیان گردید. در ژانویه سال 1996 سرتیپ «جولیوس مادا بیو» (Julius Maada Bio) یکی از هفت افسر کودتاچی سال 1992 که وزیر دفاع استراسر بود طی کودتایی آرام وی را برکنار و خود را زمامدار امور معرفی نمود با این حال با توجه به آن که استراسر از رهبران اولیه کودتا بود بعد از برکناری جهت ادامه تحصیل به انگلستان اعزام گردید! مادا بیو که از روحیاتی دمکراتیک برخوردار بود پس از دستیابی به قدرت قول داد حاکمیت کشور را ظرف مدتی کوتاه به غیرنظامیان واگذار کند و چند ماه بعد به وعده خود عمل کرد و زمینه بازگشت غیرنظامیان به قدرت را فراهم نمود. در فوریه 1996 با برگزاری انتخابات در این کشور نظامیان از عرصه قدرت کنار رفته و دکتر احمد تیجان کاباه رهبر حزب مردم سیرالئون به عنوان اولین رئیس‌جمهور مسلمان سیرالئون پس از استقلال این کشور به قدرت رسید.تیجان کابا در سی نوامبر 1996 به منظور پایان بخشیدن به جنگ‌های داخلی به امضای پیمان صلحی با رهبر شورشیان مبادرت ورزید با این حال خارج شدن ناگهانی موسسه خصوصی برآیند اجرائی از صحنه سیاسی کشور که با فشار سازمان ملل و کشورهای غربی صورت گرفت[v] موجبات تشدید جنگ داخلی را فراهم آورد به‌طوری که دامنه آن حتی تا حومه فریتاون امتداد یافت و شورشیان «جبهه متحد انقلابی» به رهبری فودای سانکو بیش از 60 درصد کشور را تحت کنترل خود در آوردند[۷][۸].

نیز نگاه کنید به

تاریخ معاصر سیرالئون؛ تاریخ دوره استعمار سیرالئون؛ تاریخ شورش قبایل تا مبارزات استقلال‌طلبانه در سیرالئون

پاورقی

[i] - هرچند استیونس در سال‌های نخست زمامداری مومو نفوذ زیادی بر دولت وی داشت و بسیاری از اعضای کابینه مومو را دوستان و بزرگان فاسد دوره استیونس تشکیل می‌دادند ولی او در سال 1987 به کمک چند نفر از افسران عالیرتبه ارتش تلاش کرد طی کودتایی مومو را بقتل رسانده و خود مجددا در راس قدرت قرار گیرد. این توطئه قبل از عملی شدن آن کشف شد و سیاکا استیونس بدستور مومو به حبس خانگی محبوس گشت و چند ماه بعد نیز درگذشت.

[ii] - جنگ داخلی سیرالئون در بخش نظام اجتماعی سیرالئون بطور مفصل بررسی خواهد شد.

[iii] - بر اساس برخی شواهد و قرائن سروان استراسر که گروهان وی در حال جنگ با شورشیان بودند با هدف ارائه گزارش مستقیم جنگ به رئیس جمهور و افشاء سوء مدیریت افسران عالیرتبه در عدم حمایت از نیروهای ارتشی درگیر جنگ با شورشیان، به همراه چند تن از نیروهای تحت فرمان خود مستقیما از جبهه جنگ و با ظاهری خاک آلود عازم کاخ ریاست جمهوری شد. محافظان کاخ به محض توقف چند خودرو نظامی در مقابل کاخ و خروج عده‌ای افسر و سرباز مسلح از این خودروها به تصور اینکه کودتایی در کشور صورت گرفته و این افراد گروهی از نظامیان کودتا چی می‌باشند خود را تسلیم این نظامیان نموده و تاکید کردند که حاضر به جنگ با کودتاچیان نمی باشند. در چنین وضعیتی سروان استراسر که خود را در مقابل عمل انجام شده می‌دید به همراه نیروهای تحت امر خود و محافظان کاخ ریاست جمهوری و در حالی که وانمود می‌کرد دستجات دیگر کودتاچی در سایر مناطق استراتژیک شهر فریتاون مستقر گشته‌اند وارد کاخ ریاست جمهوری شده و خود را رهبر کودتایی آرام و بدون خونریزی خواند و رئیس جمهور مومو را بطور مسالمت آمیز از مقام خود خلع نمود!؟

[iv] - جالب اینجاست که استراسر پس از تصدی بر قدرت بدعوت انگلستان و ظاهرا برای مداوا مدت دو ماه در لندن اقامت گزیده و راه و رسم حكمرانی را از استعمارگر پیر فرا گرفت!

[v] - موسسه خصوصی «برآیند اجرائی» سازمانی متشکل از نظامیان و مزدوران آفریقای جنوبی بود که در سال 1995 و در شرایطی که شورشیان به بیست کیلومتری فریتاون رسیده بودند وارد کشور شد. آنها در قبال دریافت ماهانه 1/8میلیون دلار آمریکا که از صندوق بین‌المللی پول دریافت می‌کردند متعهد بودند «جبهه متحد انقلابی» را درهم کوبیده و دولت و کشور سیرالئون را از شر وجود این گروه شورشی رهایی بخشند. اهداف پیش روی «برآیند اجرائی» عبارت بود از: بازگرداندن معادن الماس و سایر معادن تحت اشغال شورشیان به دولت، نابودی مقر «جبهه متحد انقلابی» و اجرای عملیات تبلیغی موثر برای جلب حمایت مردم سیرالئون از دولت پرسنل این گروه دربرگیرنده 500 مشاور نظامی و 3000 سرباز بسیار کارآزموده و مجهز و بهره مند از جدیدترین تسلیحات نظامی بودند و از سوی چند هلیکوپتر جنگی نیز حمایت می‌شدند. سربازان کارآزموده «برآیند اجرائی» عمدتا سیاه پوستانی از آنگولا و نامبیا - از بقایای هنگ 32 سابق آفریقای جنوبی در دوره آپارتهید - بودند که در راس آنها افسران سفیدپوست قرار داشتند. مجله معتبر نظامی «هارپر» در همان زمان در یکی از شماره‌های خود اعضاء این گروه را دستجاتی از جاسوسان سابق، تروریست‌ها و شورشیان ضد دولتی کشورهای نامبیا و انگولا توصیف کرد که برای انجام عملیات خطرناک ضد شورش بخوبی تعلیم یافته اند.عملیات مقابله جویانه «برآیند اجرائی» علیه شورشیان جبهه متحد انقلابی بسیار موفقیت آمیز و موثر بود. نیروهای «برآیند اجرائی» تنها طی ده روز جنگ با شورشیان آنها را از بیست کیلومتری فریتاون 60 مایل عقب راندند و در تمام عملیات جنگی خود شکست‌های سنگینی را بر شورشیان وارد آوردند. این گروه نظامی در مدت هفت ماه با حمایت و همکاری ارتشیان وفادار به دولت و دستجات شبه نظامی «کاماجور» مناطقی که معادن الماس را در خود جای داده بودند بازپس گرفته و پایگاه اصلی عملیاتی «جبهه متحد انقلابی» را در نزدیکی شهر «بو» منهدم کردند. عملیات پی در پی «برآیند اجرائی» در نهایت و پس از تصرف تپه‌های «کانگاری» که مقر اصلی شورشیان «جبهه متحد انقلابی» بود «فودای سانکو» را وادار به قبول شکست و امضاء معاهده صلح ابیجان با دولت سیرالئون در نوامبر 1996 ساخت. این مقطع کوتاه از صلح و آرامش نسبی در کشور به دولت اجازه داد تا انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری را در همان سال برگزار کند. در طی انتخابات ریاست جمهوری مزبور دکتر احمد تیجان کاباه دیپلمات باتجربه‌ای که نزدیک به بیست سال در سازمان ملل فعالیت کرده بود به‌عنوان رئیس جمهور سیرالئون برگزیده شد. بر اساس معاهده صلح ابیجان «برآیند اجرائی» ملزم بود 5 هفته پس از ورود نیروهای حافظ صلح به این کشور خاک سیرالئون را ترک کنند. وظیفه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل نظارت و هدایت آتش بس بین دولت و شورشیان «جبهه متحد انقلابی» بود. در چنین شرایطی و در حالی که دستجات نظامی شورشیان بر اثر حملات سخت «برآیند اجرائی» از هم پاشیده و بسیاری از آنان در جنگل‌ها مخفی شده بودند دولت تیجان کاباه تحت فشار صندوق بین‌المللی پول که پرداخت ماهیانه 8/1 میلیون دلار را سنگین می‌دانست در ژانویه 1997 میلادی به سازمان «برآیند اجرائی» دستور داد سیرالئون را ترک نمایند و این در حالی بود که بسیاری از دستجات نیروهای حافظ صلح سازمان ملل هنوز وارد سیرالئون نشده بودند. به محض خروج نیروهای «برآیند اجرائی» از سیرالئون، جبهه متحد انقلابی از فرصت خلاء نیروهای نظامی کارآمد در کشور استفاده کرده و با جمع‌آوری نیروهای پراکنده خود حملاتش را به شهرها و روستاهای کشور آغاز کرد. دستگیری فودای سانکو در مارس 1997 میلادی در کشور نیجریه نیز اعضاء شورشی «جبهه متحد انقلابی» را هرچه بیشتر خشمگین ساخت و جنگ داخلی بار دیگر با شدت هرچه تمام تر در سیرالئون ادامه یافت و تمامی مناطقی که توسط برآیند اجرائی به دولت بازگردانده شده بود بار دیگر به تصرف شورشیان درآمد.

کتابشناسی

  1. Hilton, G. (2002). Architect of sierra leone independence and first prime minister: middle east press, p.41
  2. LeVert, S. (2007). Sierra Leone: Marshall Cavendish, p.25
  3. LeVert, S (2007). Sierra Leone: Marshall Cavendish, p.29
  4. 30, Hirsch, J. (2001). Sierra Leone: diamonds and the struggle for
  5. Hirsch, J. (2001). Sierra Leone: diamonds and the struggle for, p.33
  6. عرب احمدی، امیر بهرام (1386). گفت‌وگو با قزل سفلی رایزن فرهنگی ج.ا.ایران، شهر فریتاون.
  7. Wang, L. (2007). Education in Sierra Leone: present challenges, future opportunities, World Bank Publications, p.189
  8. عرب احمدی، امیر بهرام(1390). جامعه و فرهنگ سیرالئون. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)