تاسیس بوئنوس‌آیرس

از دانشنامه ملل

در دوره‌ی امپراتوری اسپانیا که ثروت در وجود و کشف معادن طلا و نقره بود، شهر جدیدالتأسیس بوئنوس‌آیرس در واقع بندرگاهی بود که اسپانیایی‌ها برای حمل کالاهای خود به مناطق داخلی پرو و پاراگوئه از آن استفاده می‌کردند. این شهر بعد از تأسیس و تا سال‌های متمادی فقیرترین شهر بومیان محلّی بود. بر اساس اطلاعات موجود، تا سال1610 میلادی بوئنوس‌آیرس حدود 500 نفر جمعیت داشته است. در حقیقت زندگی افراد این منطقه از ورود کشتی‌ها به بندرگاه بوئنوس‌آیرس تأمین می‌شد. زمان ورود کشتی‌ها از مردم این منطقه، برای حمل کالاها به مقصد نهایی، تأمین نیازهای کشتی‌ها و... استفاده می‌شد[۱].

بر اساس قوانین بازمانده از قرن 16 میلادی، در اسپانیا کشتی‌های تجاری با اسکورت کشتی‌های نظامی به مسافرت می‌رفتند. در واقع بدین صورت بود که 30 تا 50 کشتی تجاری از بنادر اسپانیا شروع به حرکت می‌کردند در حالی که چند کشتی نظامی آن‌ها را اسکورت می‌نمودند. به دلیل همین محدودیت‌ها، معمولاً کشتی‌ها دو بار در سال از کادیز اسپانیا به سمت «ایستمو د پامپاس» (Istmo de pampas) حرکت می‌کردند و کالاهای خود را در «پوئرتو د بیلو» (Puerto de bello) تخلیه می‌نمودند. انتقال بارها از این بندر به سمت مناطق داخلی و مقاصد اصلی (پاناما) در واقع از طریق قاطر و باربرها انجام می‌شد. همین کشتی‌ها از منطقه‌ی گوایا کیل (Guayaquil) (در اکوادور فعلی) عبور کرده و محموله‌ی خود را در بندر کایائو تخلیه می‌کردند که کمی با لیما فاصله داشت. از این منطقه، کالاهای وارده از طریق قاطر به‌ویژه به منطقه‌ی پروی علیا حمل می‌شد. این مسیر در واقع بسیار طولانی و مشقّت‌بار بود و علاوه بر این‌ها باعث می‌شد که قیمت تمام‌شده‌ی کالا برای مصرف‌کننده‌ی نهایی بسیار بالا باشد امّا این تنها راه حلّ اسپانیایی‌ها برای سالم رساندن بار و محموله‌ی کشتی‌های تجاری به مقصد و جلوگیری از دسترسی دزدان دریایی به‌ویژه انگلیسی‌ها به محموله‌ها بود[۲]. مشاهده می‌شود که بندر جدید بوئنوس‌آیرس در این مسیر جایی نداشت. دلیل آن هم این بود که بر اساس قانون امپراتوری اسپانیا، تنها کشتی‌های مجوّزدار اسپانیایی که قصد عبور از اقیانوس اطلس جنوبی را داشتند، می‌توانستند به این بندر وارد شوند. به‌ویژه اسپانیایی‌ها به اهالی یک «قانون استعماری» را تحمیل می‌کردند که بر اساس آن اهالی حق نداشتند به استثنای اسپانیا با هیچ خارجی دیگری دست به تجارت بزنند[۳]. بنابراین شاید تنها سالی یک بار و یا حتّی هر دو سال یک بار کشتی‌ها به این بندر وارد می‌شدند لذا طبیعی بود که وضعیت معیشتی ساکنین این منطقه‌ی جدید بسیار بد باشد و در واقع آن‌ها در فقر مطلق زندگی می‌کردند.

منطقه‌ی لا پلاتا (سرزمین آرژانتین کنونی) در جنوب قارّه‌ی آمریکا از قرن شانزدهم میلادی توسّط اسپانیایی‌ها اشغال شده بود امّا این منطقه‌ی کم‌جمعیت که فقط تعدادی سرخ‌پوست در آن زندگی می‌کردند و فاقد معادن غنی طلا و نقره بود، چندان اهمیتی برای مادرید نداشت و به همین دلیل مدّت‌های طولانی به حال خود رها شد. در سده‌ی 1600 میلادی جنگ‌های شدیدی بین اسپانیایی‌های تازه‌وارد و بومیان محلّی درگرفت. این جنگ‌های طولانی که در چندین مرحله به طول انجامید، با پیروزی نیروهای مهاجم همراه بود.

در سال 1776 میلادی برای مقاومت در مقابل پرتغالی‌ها که از سرزمین همسایه برزیل آمده بودند، اسپانیایی‌ها تصمیم گرفتند یک نایب‌السّلطنه را در بوئنوس‌آیرس مستقر کنند. امّا آن‌ها کماکان به توسعه‌ی اقتصادی این مستعمره‌ی خود بی‌توجّهی نشان می‌دادند[۴].

در همین دوره بود که در پادشاهی‌های پرتغال و اسپانیا تحوّلاتی به وقوع پیوست و فیلیپ دوم نایب‌السّلطنه‌های پرتغال را به اسپانیا ضمیمه کرد. لذا پرتغالی‌ها از این وضعیت در واقع دو تابعیتی بهترین استفاده را برده و به تجارت با بوئنوس‌آیرس روی آوردند. این مبادله‌ی تجاری در واقع طبق قانون فوق‌الذّکر اسپانیا، اقدامی غیرقانونی بود زیرا اگر قرار بود کشتی‌هایی برای تجارت با این منطقه وارد بوئنوس‌آیرس شوند، باید با مجوّز اسپانیا باشد که چنین مجوّزی داده نشده بود و علاوه بر آن کالاهای وارده، مورد نیاز و مصرف مردم بوئنوس‌آیرس و سه شهر بزرگ دیگر این منطقه نبود و تنها هدف این تعامل، تخلیه‌ی محموله در بندر بوئنوس‌آیرس و حمل آن به مقاصد اصلی در بخش‌های مرکزی بود. اینچنین بود که در مدّت 10 الی 15 سال، بوئنوس‌آیرس به مهم‌ترین مرکز قاچاق کالا تبدیل شد. در نتیجه‌ی آن وضعیت مردم این منطقه که به کار قاچاق مشغول بودند، به سرعت بهبود یافت. مهاجران زیادی برای کسب و کار به این منطقه وارد شدند و کم‌کم بوئنوس‌آیرس اهمیت خود را پیدا کرد. گفته شد که نقشه‌ی راه‌ها به داخل کشور نیز در اوایل قرن 18 ترسیم شده بود، این نیز عامل دیگری برای اهمیت مضاعف بوئنوس‌آیرس بود. از اواخر دهه‌ی 1720 میلادی شهرهای دیگر این منطقه همچون لیما و مونته ویدئو، رقبای بوئنوس‌آیرس در این تجارت بزرگ شدند[۴].

اسپانیا یک مستعمره‌ی دائمی در سال ۱۵۸۰ میلادی در منطقه‌ی بوئنوس‌آیرس تأسیس کرد و در سال‌های ۱۸۰۶ و ۱۸۰۷ میلادی امپراتوری بریتانیا دو حمله را به بوئنوس‌آیرس ترتیب داد امّا جمعیت کریول (دورگه) هر دو حمله را دفع کردند. در ۲۵ می ۱۸۱۰ میلادی پس از تأیید شایعات راجع به برکناری فردیناد هفتم پادشاه اسپانیا از سوی ناپلئون، شهروندان بوئنوس‌آیرس از موقعیت استفاده نموده و اوّلین انجمن دولتی خود را (انقلاب می)(Primera Junta) ایجاد کردند[۵].

نایب‌السّلطنه‌ی ریو دلاپلاتا در سال ۱۷۷۶ میلادی ایجاد شده بود و در سال 1777 میلادی قرارداد تجارت آزاد بین اسپانیا و این نایب‌السّلطنه‌ی جدیدالتّأسیس به امضاء رسید که بر اساس آن یک نوع تجارت بسیار آزاد، مختلف و لیبرال‌تر از قبل بین دو طرف برقرار می‌شد. بر اساس این قرارداد جدید، ورود به این بندر نیازمند مجوّز پادشاهی نبود. این موافقت‌نامه به بوئنوس‌آیرس اجازه می‌داد که بدون کسب اجازه‌ی قبلی با سایر بنادر اسپانیا و تقریباً کلّ آمریکا مرتبط باشد. این موافقت‌نامه همچنین وابستگی بوئنوس‌آیرس به نایب‌السّلطنه‌ی لیما را کاهش می‌داد. تا این‌جای کار از آنچه مشاهده می‌شود صحبتی از آرژانتین نیست؛ همان‌گونه که کشورهای دیگری همچون پرو، بولیوی، پاراگوئه واروگوئه نیز هنوز متولّد نشده‌اند[۶].

از سال 1804 میلادی اسپانیا و فرانسه وارد جنگ شدند. البتّه این اوّلین جنگی نبود که آن‌ها درگیر آن می‌شدند. در واقع می‌توان از یک جنگ طولانی و فرسایشی سخن گفت که از اواخر قرن 18 میلادی آغاز شده بود. ولی این جنگ اهمیت ویژه‌ای داشت زیرا در بین همه‌ی دلایل آغاز آن، در جنگ ترافالگار (Trafalgar) در سال 1805 میلادی کشتی‌های اسپانیایی و فرانسوی تقریباً به صورت کامل منهدم شدند[۷].

پس از تصرّف اسپانیا توسّط ناپلئون، انگلیسی‌ها وارد بوئنوس‌آیرس شده و اهالی شهر را به شورش علیه نایب‌السّلطنه تشویق کردند. مردم دست به شورش زده و نایب‌السّلطنه‌ی اسپانیایی را از شهر بیرون کردند.

این جنگ در واقع بین فرانسه‌ی ناپلئون و انگلیس بود که در اوج ضعف اسپانیا رخ داده بود و تأثیرات شگرفی را بر آینده‌ی مناطق استعماری این امپراتوری داشت. در این دوران، نیابت سلطنت از سوی اسپانیا به فرناندوی هفتم داده شده بود که توسّط فرانسوی‌ها زندانی شده بود و ناپلئون بناپارت، برادر خود را برای اداره‌ی نایب‌السّلطنه‌ها به این منطقه اعزام کرد. مردم با این موضوع مقاومت کردند و در واقع از اوایل ماه می بود که روند استقلال این منطقه با همین تحوّل از بوئنوس‌آیرس آغاز شد. البتّه این روند بر خلاف استقلال سایر مستعمرات اسپانیا، سخت نبود و بسیار راحت‌تر از آنچه تصوّر می‌شد، محقّق گشت[۸][۹].

نیز نگاه کنید به

تاریخ آرژانتین؛ تاریخ دوران میانی آرژانتین؛ تاریخ دوره‌ استعمار آرژانتین توسط اسپانیایی ها

کتابشناسی

  1. برگرفته از https://www.surdelsur.com
  2. La Nata (2002). P24.
  3. Luna (1994). P68.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Edwards, T (2008). A Global Studies Handbook, USA:ABC-CLIO Inc. P15.
  5. برگرفته از https://www.todoargentina.net
  6. Luna (1994). P69.
  7. Gallo, K (2001). Great Britain and Argentina, From Invasion to Recognition. 1806-1826 England: Palgrave in association with St Antony's College, Oxford. P33.
  8. Gallo, K (2001). Great Britain and Argentina, From Invasion to Recognition. 1806-1826 England: Palgrave in association with St Antony's College, Oxford. P35.
  9. خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص58-63.