درگیری های حزب بعث و اخوان المسلمین سوریه
برخوردهای شدید بعثیها با اخوانیها نوعاً تابعی از اغتشاشات، ترورها و عملیات نظامی اخوانیها حسب احساس وظیفه ایدئولوژیک ایشان بوده است. شاید اولین رویارویی خونین مربوط باشد به بعد از قیام یا کودتای 8 مارس 1966حزب بعث که قدرت را در سوریه در دست گرفت و فعالیت جمعیت اخوان المسلمین راغیر قانونی اعلام نمود و کنترل دولت بر نهادهای مذهبی را تشدید کرد و برنامه های ملیسازی و اصلاحات ارضی را برای تضعیف قدرت سرشناسان سنی آغاز کرد.
در آوریل ۱۹۶۴ در زمان رهبری «عصام العطار» (1927-2020) بر اخوان المسلمین سوریه که سیاست معتدلی داشت؛ اما مخالف کودتا به طور کلی و حکومت کمونیسم بر سوریه بود ، در چندین شهر سوریه قیامهایی به میانداری بعضی عناصر تند اخوان؛ مانند «مروان الحدید» علیه دولت بعثی به پا شد.
اخوانالمسلمین سوریه اسماً شاخهای از جنبش حسن البنا مصری است؛ اما باتوجه به محیط اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پدیدهای متفاوت است؛ زیرا اولاً از همان ابتدا از سوی زمینداران و تجار ثروتمند سنی در حماه و حلب حمایت و تأسیس شد و ثانیاً اقلیتهای مذهبی مسیحی، دروزی و علوی را که نوعاً روستایی بودند و طبقه مرفه شهری را به چالش میکشیدند، بدعت گذار و کافر تلقی مینمود.
افزون بر آنچه گفته شد، اخوان المسلمین به طور کلی دموکراسی وارداتی غرب را رد میکرد؛ اما شاخه سوریه در دوره های پراکنده زندگی سیاسی دموکراتیک سوریه در دهه 1950 شرکت کرد و خود را به عنوان یک بلوک اپوزیسیون پیشرو در پارلمان تثبیت نمود. این جنبش در سال 1958 با پیوستن سوریه به مصر در جمهوری متحده عربی، مخالف بود؛ اما پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال 1961 به سرعت به سیاست بازگشت و ده کرسی در انتخابات پارلمانی به دست آورد.