دولت بومی کانادا

از دانشنامه ملل

وقتی استعمار اروپایی در کانادا شروع شد، دولت‌های استعماری بر سر کار آمدند. پیمان‌نامه‌هایی به قصد اشتراک زمین‌ها و منابع با بسیاری از اقوام بومی امضا شد. با وجود این، تغییر در مفهوم «اشتراک» به معنی مالکیت بیشتر زمین و منابع برای مهاجرنشین‌های اروپایی بود. با گذشت زمان، سیاست‌هایی در جهت همگون‌سازی (ادغام) اقوام بومی در جوامع غیربومی نیز اتخاذ شد. سنت‌های فرهنگی اقوام بومی محدود و در بعضی موارد به طور کلی ممنوع شد.

سیاست‌های همگون‌سازی دولت فدرال آثار ویرانگری به دنبال داشت. نظام حکومتی بومی، که قبلاً بر سر کار بود، تضعیف شد. شیوه‌های زندگی بومی تهدید شد و شناسایی حقوق بومیان خیلی زود از بین رفت.

امروزه، با افزایش آگاهی از رویدادهای گذشته دولت‌های فدرال و استانی در حال تلاش مشترک با اقوام بومی هستند. آنان امیدوارند میراث خودمختاری بومیان دوباره به رسمیت شناخته شود. اقوام بومی با داشتن قدرت حکومت بر جمعیت خود برای تصمیم‌گیری در اموری که بر زندگی و شیوه زمین‌داری‌شان تأثیر دارد در موقعیت بهتری خواهند بود. از دهه 1990م دولت فدرال با جدیت به دنبال ایجاد فرایند خودمختاری است. ملاقات‌هایی با رهبران بومی در سطح فدرال، منطقه‌ای و محلی انجام شده است. گروه‌های بومی اوضاع و احوال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود را تحت نظام خودمختاری سر و سامان خواهند داد. دولت‌های استانی و سرزمینی تنها زمانی دخالت خواهند کرد که منافع یا اختیارات قانونی‌شان تحت تأثیر قرار گیرد. قوانین تعیین کننده در سطح فدرال مانند قانون جزایی حاکم خواهد بود.

تاکنون یک گروه بومی به خودمختاری نائل گردیده است. حکومت سرزمینی نانوات به موازات پیشرفت در این وظیفه تاریخی تفاوت های عمیق را نشان می‌دهد.[۱][۲]

نیز نگاه کنید به

سیاست و حکومت کانادا؛ جامعه و نظام اجتماعی کانادا

کتابشناسی

  1. Desaulniers, K. L. (2003). Canada. Chelsea House Publications.
  2. لاریجانی، فاضل(1395). جامعه و فرهنگ کانادا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.ص.144-146.