پرش به محتوا

سیاست‌ها، قوانین و برنامه‌های کلان ترکیه در حوزه خط، زبان و ادبیات

از دانشنامه ملل

سیاست‌ها، قوانین و برنامه‌های کلان ترکیه در حوزهٔ خط، زبان و ادبیات

نویسنده : علی حکیم پور

ویرایش : دانشنامه ملل

سیاست‌های زبانی و ادبی ترکیه در طول یک قرن گذشته به‌طور بنیادین تحت تأثیر تحولات سیاسی، فرهنگی و هویتی قرار گرفته‌اند. از اصلاح خط در سال ۱۹۲۸ تا شکل‌گیری سیاست‌های واژه‌گزینی، نهادینه‌سازی آموزش رسمی زبان ترکی، گسترش ادبیات در عرصهٔ جهانی، دیجیتالی‌سازی میراث مکتوب، و اجرای برنامه‌های ترجمه، مجموعه‌ای از اقدامات کلان در این کشور به اجرا درآمده است. این اقدامات در چارچوب پروژه‌ای گسترده‌تر با محوریت «نوسازی» و «هویت‌سازی ملی» قابل فهم‌اند. نوشتار حاضر با تمرکز بر سیاست‌های رسمی، قوانین زبانی، برنامه‌های دولتی و نهادهای اجرایی، به تحلیل جایگاه این سیاست‌ها در ساختار فرهنگی–اجتماعی ترکیه می‌پردازد و نشان می‌دهد که زبان و ادبیات نه صرفاً ابزار ارتباطی، بلکه سازوکارهای کلیدی در فرآیند بازتعریف هویت ملی و فرهنگی محسوب می‌شوند.

۱. مقدمه: سیاست‌گذاری زبانی در بستر دولت–ملت

سیاست‌های زبانی در ترکیه از دههٔ ۱۹۲۰ به این سو در چارچوب پروژهٔ ساخت دولت–ملت مدرن طراحی و اجرا شده‌اند. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، نخبگان جمهوری نوپا زبان را به‌مثابه ابزاری بنیادین برای یکپارچه‌سازی هویت ملی، ارتقای سطح سواد عمومی، و ایجاد انسجام سیاسی–فرهنگی تلقی کردند (1). نقطهٔ آغاز این سیاست‌ها «رفورم خط ۱۹۲۸» بود که شالودهٔ برنامه‌های بعدی را فراهم ساخت و مسیر نوسازی زبانی را تثبیت نمود.

در ادامه، مجموعه‌ای از سیاست‌های کلان در حوزهٔ زبان و ادبیات به اجرا درآمد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

·      نوسازی زبان: پالایش واژگان و ساده‌سازی ساختار زبانی برای تقویت کارکرد ملی.

·      آموزش رسمی یکنواخت: استانداردسازی زبان در نظام آموزشی به‌منظور همسان‌سازی فرهنگی.

·      تأسیس نهادهای زبانی: ایجاد سازمان‌های رسمی برای هدایت و نظارت بر سیاست‌های زبانی.

·      تولید ادبیات جدید: شکل‌دهی به ادبیات مدرن در راستای بازنمایی هویت ملی.

·      دیپلماسی فرهنگی و زبانی: بهره‌گیری از زبان و ادبیات در عرصهٔ روابط بین‌الملل و گسترش نفوذ فرهنگی.

این مجموعه سیاست‌ها ترکیه را به یکی از فعال‌ترین کشورها در حوزهٔ مهندسی زبانی بدل ساخته و زبان را به‌عنوان یکی از محورهای اصلی نوسازی و هویت‌سازی ملی تثبیت کرده است.

۲. سیاست‌ها و قوانین دوران جمهوری اولیه

۲–۱. اصلاح خط ۱۹۲۸

اصلاح خط یکی از بنیادی‌ترین سیاست‌های فرهنگی جمهوری ترکیه در قرن بیستم به‌شمار می‌رود. دولت با تصویب «قانون پذیرش و اجرای الفبای جدید» (رویّهٔ قانونی شمارهٔ 1353) در سال 1928، خط عربی–عثمانی را کنار گذاشت و خط لاتین را جایگزین آن ساخت (2). این اقدام نه صرفاً یک تغییر فنی در نظام نوشتار، بلکه نقطهٔ عطفی در پروژهٔ نوسازی فرهنگی و سیاسی این کشور بود.

اهداف اصلی این اصلاح عبارت بودند از:

·      افزایش سطح سواد عمومی: تسهیل یادگیری خواندن و نوشتن برای اقشار گستردهٔ جامعه.

·      هماهنگ‌سازی با جهان غرب: ایجاد پیوندهای فرهنگی و علمی با اروپا و جهان مدرن.

·      ساده‌سازی آموزش زبان: کاهش پیچیدگی‌های آموزشی و استانداردسازی نظام زبانی.

·      فاصله‌گیری از میراث چندلایهٔ عثمانی: قطع پیوند با سنت‌های زبانی–فرهنگی پیشین و تأکید بر هویت ملی جدید.

اصلاح خط پیامدهای عمیقی در نظام آموزشی و فرهنگی جمهوری ترکیه بر جای گذاشت و در ادبیات رسمی این کشور به‌عنوان یک «انقلاب فرهنگی» مورد بازشناسی قرار گرفت (3). دولت سکولار ترکیه این تحول را نه صرفاً به‌مثابه تغییر در شیوهٔ نوشتار، بلکه به‌عنوان ابزاری راهبردی برای بازتعریف هویت ملی و تثبیت پروژهٔ دولت–ملت مدرن معرفی کرد. در این چارچوب، زبان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سازوکارهای نوسازی فرهنگی و سیاسی عمل کرد؛ سازوکاری که از طریق آن، پیوند با میراث چندلایهٔ عثمانی گسسته شد و بنیان‌های هویت ملی جدید بر مبنای الگوهای مدرن و غرب‌گرا استوار گردید

.۲–۲. تأسیس انجمن زبان ترکی (TDK) – ۱۹۳۲

TDK برای سامان‌دهی پروژهٔ «ترکی‌سازی» زبان تشکیل شد. وظایف آن عبارت‌اند از:

  • پالایش زبان از واژگان عربی و فارسی
  • استانداردسازی واژگان و دستور زبان
  • تدوین فرهنگ‌های رسمی
  • یکسان‌سازی زبان اداری، رسانه‌ای و آموزشی (4)

در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، TDK به‌عنوان بازوی فکری اصلاحات زبانی شناخته می‌شد.

۲–۳. سیاست‌های واژه‌گزینی و پالایش زبانی

انجمن زبان ترکی (Türk Dil Kurumu – TDK) در سال ۱۹۳۲ با هدف سامان‌دهی پروژهٔ «ترکی‌سازی» زبان تأسیس شد و به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای فرهنگی–زبانی جمهوری نوپا نقش‌آفرینی کرد. وظایف اصلی این انجمن عبارت بودند از:

·      پالایش زبان از واژگان عربی و فارسی: حذف یا جایگزینی واژگان بیگانه برای تقویت خلوص زبانی.

·      استانداردسازی واژگان و دستور زبان: ایجاد معیارهای واحد برای کاربرد رسمی و آموزشی.

·      تدوین فرهنگ‌های رسمی: تولید منابع مرجع برای تثبیت واژگان و قواعد جدید.

·      یکسان‌سازی زبان اداری، رسانه‌ای و آموزشی: تضمین همسانی در کارکردهای نهادی و عمومی زبان (4).

در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، TDK به‌عنوان بازوی فکری و اجرایی اصلاحات زبانی شناخته می‌شد و نقش محوری در جهت‌دهی به سیاست‌های فرهنگی دولت ایفا کرد. این نهاد نه تنها در سطح زبانی، بلکه در سطح هویتی و سیاسی نیز به تثبیت پروژهٔ دولت–ملت مدرن یاری رساند.

۳. سیاست‌های کلان در آموزش زبان ترکی

۳–۱. یکنواخت‌سازی آموزش زبان در مدارس

سیاست «زبان پاک» یکی از برنامه‌های کلان جمهوری ترکیه برای ساخت و تثبیت زبان ملی جدید به‌شمار می‌رفت. در این چارچوب، دولت اقدامات متعددی را به اجرا گذاشت، از جمله:

  • ساخت معادل‌های تازه برای هزاران واژهٔ عربی و فارسی: جایگزینی واژگان بیگانه با واژگان نوین ترکی برای تقویت خلوص زبانی.
  • ورود واژگان علمی و اداری جدید: ایجاد واژگان تخصصی در حوزه‌های علمی، حقوقی و اداری به‌منظور پاسخ‌گویی به نیازهای مدرن.
  • الزام رسانه‌ها و نظام آموزشی به استفاده از شکل استاندارد زبان: تثبیت معیارهای واحد در عرصهٔ عمومی و نهادی (5).

این سیاست در مراحل نخستین با موفقیت‌هایی همراه بود و توانست بخشی از اهداف نوسازی زبانی را محقق سازد. با این حال، در ادامه با انتقادهایی جدی مواجه شد؛ از جمله گسست تاریخی در پیوند با میراث ادبی–فرهنگی گذشته و واژه‌سازی افراطی که گاه موجب فاصله گرفتن زبان رسمی از زبان روزمرهٔ مردم می‌شد (6). در نتیجه، سیاست «زبان پاک» هم‌زمان به‌عنوان ابزاری برای هویت‌سازی ملی و موضوعی مناقشه‌برانگیز در عرصهٔ فرهنگی–اجتماعی ترکیه شناخته شد.

۳–۲. تنظیم کتب درسی و ارزیابی زبانی

کمیتهٔ زبان وزارت آموزش ملی (MEB) به‌عنوان نهاد مسئول کنترل کیفیت زبانی کتاب‌های درسی، نقشی محوری در سیاست‌گذاری آموزشی ترکیه ایفا می‌کند. از دههٔ ۲۰۱۰ تاکنون، این کمیته توجه ویژه‌ای به ارتقای استانداردهای زبانی و آموزشی داشته است. مهم‌ترین محورهای فعالیت آن عبارت‌اند از:

·      رفع ابهام‌های دستوری: اصلاح و بازبینی ساختارهای نحوی برای افزایش وضوح و دقت متون آموزشی.

·      تقویت توانش خواندن و نوشتن: ارتقای مهارت‌های پایهٔ زبانی دانش‌آموزان در راستای بهبود سواد عمومی.

·      ترویج واژه‌های استاندارد: تثبیت و گسترش کاربرد واژگان معیار در کتاب‌های درسی و رسانه‌های آموزشی.

·      آموزش تفکر انتقادی از طریق ادبیات: بهره‌گیری از متون ادبی برای پرورش توانایی تحلیل و نقد در میان دانش‌آموزان (8).

این سیاست‌ها نشان می‌دهند که کمیتهٔ زبان MEB نه تنها بر کیفیت زبانی متون آموزشی نظارت دارد، بلکه زبان را به‌عنوان ابزاری برای توسعهٔ توانش‌های شناختی و فرهنگی نسل جدید تلقی می‌کند.

۳–۳. سیاست‌های اخیر در آموزش خط عثمانی

در سال ۲۰۱۵، وزارت آموزش ملی ترکیه اعلام کرد که «خط عثمانی» به‌عنوان درس اختیاری در مدارس متوسطه تدریس خواهد شد. این سیاست در چارچوب بازاندیشی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی کشور طراحی شد و اهداف اصلی آن عبارت بودند از:

·      آشنایی دانش‌آموزان با میراث تاریخی: فراهم‌سازی امکان دسترسی مستقیم به متون و اسناد عثمانی.

·      تقویت مطالعات عثمانی: ارتقای ظرفیت پژوهشی در حوزهٔ تاریخ و فرهنگ عثمانی.

·      کاهش فاصلهٔ فرهنگی میان نسل‌ها: ایجاد پیوند میان نسل جدید و میراث زبانی–فرهنگی گذشته (9).

اجرای این سیاست بازخوردهای متفاوتی در سطح جامعه و نهادهای آموزشی به‌دنبال داشت. برخی آن را گامی مثبت در جهت احیای میراث فرهنگی و تقویت هویت تاریخی ارزیابی کردند، در حالی که گروهی دیگر آن را تلاشی برای بازگشت به گذشته و مغایر با پروژهٔ نوسازی زبانی جمهوری دانستند. بدین ترتیب، تدریس خط عثمانی به عرصه‌ای مناقشه‌برانگیز بدل شد که بازتاب‌دهندهٔ تنش میان دو رویکرد اصلی در سیاست‌گذاری فرهنگی ترکیه است: حفظ میراث تاریخی در برابر تداوم نوسازی مدرن.

۴. سیاست‌ها و برنامه‌های حمایت از ادبیات

۴–۱. برنامهٔ ملی حمایت از نویسندگان و مترجمان

وزارت فرهنگ ترکیه در چارچوب سیاست‌های فرهنگی خود برنامه‌هایی را برای حمایت از نویسندگان و ارتقای تولید ادبی به اجرا گذاشته است. این برنامه‌ها با هدف تقویت زیرساخت‌های فرهنگی و گسترش دسترسی عمومی به آثار ادبی طراحی شده‌اند. مهم‌ترین محورهای این سیاست عبارت‌اند از:

·      پرداخت کمک‌هزینه به نویسندگان جوان: حمایت مالی از نسل تازهٔ نویسندگان به‌منظور تشویق به تولید آثار ادبی نو.

·      خرید دولتی کتاب برای کتابخانه‌های عمومی: تضمین دسترسی گستردهٔ جامعه به آثار ادبی و تقویت نقش کتابخانه‌ها در ترویج فرهنگ مطالعه.

·      حمایت از ترجمهٔ آثار ادبی کمترشناخته‌شده: معرفی و گسترش ادبیات متنوع در سطح ملی و بین‌المللی از طریق ترجمه و انتشار (10).

این سیاست‌ها نشان می‌دهند که وزارت فرهنگ ترکیه زبان و ادبیات را نه صرفاً به‌عنوان ابزار هنری، بلکه به‌مثابهٔ سرمایه‌ای فرهنگی و اجتماعی تلقی کرده و در جهت تقویت جایگاه نویسندگان و گسترش ادبیات ملی و جهانی گام برداشته است.

۴–۲. طرح TEDA (طرح جهانی ترجمه)

از سال ۲۰۰۵، دولت ترکیه برنامه‌ای را برای جهانی‌سازی ادبیات ملی آغاز کرد که هدف اصلی آن معرفی نویسندگان ترکیه در سطح بین‌المللی بود. در چارچوب این سیاست، دولت هزینهٔ ترجمهٔ آثار ادبی به زبان‌های مختلف—از جمله انگلیسی، عربی، فارسی، اسپانیایی و ژاپنی—را تأمین می‌کند (11). این طرح به‌عنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی، نقش مهمی در شناخته‌شدن نویسندگان ترکیه و گسترش حضور ادبیات ترکی در بازار جهانی ایفا کرده است.

اجرای این برنامه نشان می‌دهد که سیاست‌گذاران فرهنگی ترکیه زبان و ادبیات را نه صرفاً به‌عنوان میراث ملی، بلکه به‌مثابهٔ سرمایه‌ای جهانی تلقی کرده‌اند؛ سرمایه‌ای که از طریق ترجمه و انتشار می‌تواند به تقویت جایگاه فرهنگی–سیاسی کشور در عرصهٔ بین‌المللی بینجامد.

۴–۳. سیاست‌های ادبی دیجیتال

وزارت فرهنگ ترکیه طی ده سال گذشته مجموعه‌ای از پروژه‌های کلان را در راستای حفاظت، بازتولید و دسترس‌پذیرسازی میراث ادبی و فرهنگی کشور اجرا کرده است. مهم‌ترین این اقدامات عبارت‌اند از:

·      دیجیتالی‌سازی نسخه‌های خطی عثمانی: تبدیل منابع خطی به قالب دیجیتال برای حفظ و گسترش دسترسی پژوهشگران.

·      ایجاد بانک‌های اطلاعاتی ادبی: سامان‌دهی داده‌های ادبی در قالب پایگاه‌های دیجیتال برای استفادهٔ پژوهشی و آموزشی.

·      دسترسی آزاد به رمان‌ها و اشعار کلاسیک: فراهم‌سازی امکان مطالعهٔ آزاد آثار کلاسیک برای عموم جامعه.

·      سامانه‌های ملی برای آرشیو کتاب: ایجاد زیرساخت‌های ملی جهت ذخیره‌سازی و مدیریت منابع مکتوب (12).

این پروژه‌ها نشان می‌دهند که سیاست فرهنگی ترکیه در دههٔ اخیر بر محور دیجیتالی‌سازی میراث و گسترش دسترسی عمومی استوار بوده و زبان و ادبیات را به‌عنوان سرمایه‌ای ملی و جهانی در بستر فناوری‌های نوین بازتعریف کرده است.

۵. سیاست‌های کلان در حوزهٔ میراث خطی و زبانی

۵–۱. پروژه‌های دیجیتالی‌سازی بایگانی عثمانی

«بایگانی عثمانی» یکی از بزرگ‌ترین مخازن اسناد تاریخی در جهان به‌شمار می‌رود و از دههٔ ۲۰۰۰ تاکنون بیش از ۹۰ میلیون سند آن به‌صورت دیجیتال در دسترس قرار گرفته است. این پروژهٔ عظیم نه تنها به حفاظت از میراث مکتوب کمک کرده، بلکه تأثیرات گسترده‌ای بر حوزه‌های پژوهشی بر جای گذاشته است. مهم‌ترین پیامدهای این اقدام عبارت‌اند از:

  • پژوهش‌های تاریخی: تسهیل دسترسی به منابع اولیه و گسترش دامنهٔ مطالعات تاریخ عثمانی.
  • مطالعات زبان‌شناختی: امکان بررسی تحول زبان ترکی و تعامل آن با زبان‌های عربی و فارسی در اسناد رسمی.
  • نسخه‌شناسی و مطالعات متنی: فراهم‌سازی بستر برای تحلیل دقیق نسخه‌های خطی و مقایسهٔ متون در سطح گسترده (13).

این پروژه نشان می‌دهد که سیاست فرهنگی ترکیه در حوزهٔ بایگانی و میراث مکتوب، بر محور دیجیتالی‌سازی و دسترس‌پذیری جهانی استوار است و زبان و اسناد تاریخی را به‌عنوان سرمایه‌ای پژوهشی و فرهنگی بازتعریف می‌کند.

۵–۲. احیای مطالعات خط و نسخه‌شناسی

ترکیه با تأسیس «مراکز نسخه‌های خطی» در شهرهای آنکارا، استانبول، قیصری، ارزروم و قونیه، گامی مهم در جهت نهادینه‌سازی مطالعات متنی و میراث مکتوب برداشت. این مراکز نه تنها به حفاظت و سامان‌دهی نسخه‌های خطی اختصاص دارند، بلکه با ارائهٔ دوره‌های آموزشی رسمی در حوزه‌های خط، خوشنویسی و نسخه‌شناسی، دانش مرتبط با میراث مکتوب را به فضای دانشگاهی و پژوهشی منتقل کرده‌اند (14).

این سیاست نشان می‌دهد که ترکیه در دهه‌های اخیر کوشیده است تا میراث خطی عثمانی و اسلامی را از سطح آرشیوی صرف به سطحی آموزشی–پژوهشی ارتقا دهد؛ اقدامی که موجب پیوند میان حفظ میراث فرهنگی و توسعهٔ علمی دانشگاهی شده و زمینهٔ تربیت نسل جدیدی از پژوهشگران و متخصصان در حوزهٔ مطالعات متنی را فراهم ساخته است.

۵–۳. سیاست‌های مربوط به خط اورخون و میراث ترک‌های اولیه

در دههٔ گذشته، دولت ترکیه مجموعه‌ای از پروژه‌ها را برای مطالعه، دیجیتالی‌سازی و معرفی خط اورخون در مدارس و دانشگاه‌ها آغاز کرده است. این اقدامات در راستای بازاندیشی نسبت به میراث زبانی–فرهنگی ترک‌ها طراحی شده و هدف اصلی آن تثبیت ریشه‌های فرهنگی–تاریخی در چارچوب سیاست‌های هویت‌سازی ملی بوده است (15).

اجرای این پروژه‌ها نشان می‌دهد که سیاست‌گذاران فرهنگی ترکیه زبان و خط را نه صرفاً به‌عنوان ابزار ارتباطی، بلکه به‌مثابهٔ نمادهای تاریخی و هویتی تلقی کرده‌اند. بدین ترتیب، خط اورخون به عرصهٔ آموزشی و پژوهشی منتقل شده و به‌عنوان یکی از عناصر کلیدی در بازنمایی گذشتهٔ ترک‌ها و تقویت پیوند میان میراث تاریخی و هویت ملی مدرن ایفای نقش کرده است.

۶. سیاست‌ها و قوانین در حوزهٔ رسانه و زبان معیار

۶–۱. زبان رسانه‌ای

رادیو و تلویزیون ملی ترکیه (TRT) بر اساس سیاست‌های رسمی موظف است از زبان معیار پیروی کند و به‌عنوان الگوی زبانی برای رسانه‌های خصوصی عمل نماید (16). این الزام موجب شده است که ترکیه در زمرهٔ کشورهایی قرار گیرد که دارای زبان رسانه‌ای واحد هستند. چنین سیاستی نه تنها به تثبیت زبان معیار در عرصهٔ عمومی کمک کرده، بلکه نقش رسانه‌های ملی را به‌عنوان ابزار هویت‌سازی و انسجام فرهنگی برجسته ساخته است.

در این چارچوب، رسانه‌های ملی به‌عنوان مرجع زبانی عمل می‌کنند و از طریق بازتولید زبان معیار در برنامه‌های خبری، آموزشی و سرگرمی، به یکسان‌سازی زبانی در سطح جامعه یاری می‌رسانند. این سیاست همچنین نشان‌دهندهٔ پیوند میان سیاست‌گذاری زبانی و کنترل فرهنگی–اجتماعی در پروژهٔ دولت–ملت مدرن ترکیه است.

۶–۲. قوانین مربوط به نشر و استاندارد املایی

«قانون نشر ترکیه» (Fikir ve Sanat Eserleri Kanunu) به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای حقوقی در حوزهٔ فرهنگ و ادبیات، وظیفهٔ تنظیم و کنترل استانداردهای زبانی، حمایت از حقوق پدیدآورندگان، و تضمین کیفیت کتاب‌ها و آثار منتشرشده را بر عهده دارد (17). این قانون نه تنها چارچوبی برای حفاظت از حقوق نویسندگان و ناشران فراهم می‌آورد، بلکه به‌عنوان سازوکاری برای ارتقای سطح تولیدات فرهنگی و تثبیت معیارهای زبانی در نظام نشر عمل می‌کند.

از منظر تحلیلی، این قانون را می‌توان بخشی از سیاست‌های کلان ترکیه در حوزهٔ مدیریت فرهنگی–حقوقی دانست؛ سیاستی که هدف آن همزمان حفظ حقوق فردی پدیدآورندگان و تضمین کیفیت و انسجام زبانی آثار منتشرشده است. بدین ترتیب، قانون نشر ترکیه پیوندی میان حوزهٔ حقوقی و حوزهٔ فرهنگی برقرار کرده و زبان را به‌عنوان سرمایه‌ای اجتماعی و حقوقی در ساختار دولت–ملت مدرن تثبیت کرده است.

۷. دیپلماسی زبانی و سیاست‌های بین‌المللی

۷–۱. نقش مؤسسهٔ یونس امره

این مؤسسه با مأموریت اصلی گسترش زبان ترکی در سطح بین‌المللی تأسیس شده و در حال حاضر بیش از ۵۰ مرکز در اروپا، آسیا و آفریقا دارد. فعالیت‌های آن طیف گسترده‌ای از برنامه‌های آموزشی و فرهنگی را دربرمی‌گیرد، از جمله:

  • برگزاری دوره‌های زبان ترکی: آموزش زبان به مخاطبان بین‌المللی برای تقویت جایگاه ترکی در عرصهٔ جهانی.
  • هفته‌های ادبی: معرفی نویسندگان و آثار ادبی ترکیه در قالب رویدادهای فرهنگی.
  • معرفی خط عثمانی: آشنا ساختن مخاطبان خارجی با میراث نوشتاری و تاریخی ترکیه.
  • برنامه‌های تبادل فرهنگی: ایجاد پل‌های ارتباطی میان فرهنگ ترکی و فرهنگ‌های دیگر از طریق تعاملات آموزشی و هنری (18).

این سیاست‌ها نشان می‌دهند که زبان ترکی به‌عنوان یکی از ابزارهای کلیدی دیپلماسی فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته و مؤسسهٔ یادشده نقش محوری در تثبیت جایگاه زبان و ادبیات ترکی در سطح جهانی ایفا می‌کند.

۷–۲. همکاری با یونسکو و اتحادیهٔ اروپا

ترکیه در سال‌های اخیر به عضویت مجموعه‌ای از پروژه‌های اروپایی درآمده است که هدف آن‌ها حفاظت از میراث فرهنگی و افزایش تعاملات زبانی میان کشورهای عضو است (19). این مشارکت نشان‌دهندهٔ رویکرد ترکیه در پیوند دادن سیاست‌های فرهنگی داخلی با چارچوب‌های بین‌المللی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های فراملی برای تقویت جایگاه زبان و فرهنگ ملی است.

از منظر تحلیلی، این عضویت را می‌توان بخشی از سیاست‌های کلان ترکیه در حوزهٔ دیپلماسی فرهنگی دانست؛ سیاستی که زبان و میراث فرهنگی را به‌عنوان ابزارهایی برای ارتقای همکاری‌های منطقه‌ای و تثبیت هویت ترکیه در عرصهٔ اروپایی و جهانی به کار می‌گیرد.

۸. نقدها و چالش‌های سیاست‌های زبانی

۸–۱. چالش‌های پالایش زبانی

سیاست‌های زبانی جمهوری ترکیه، به‌ویژه در حوزهٔ پالایش و نوسازی زبان، با مجموعه‌ای از انتقادها و چالش‌های جدی مواجه بوده است. مهم‌ترین این انتقادها عبارت‌اند از:

  • گسست تاریخی: قطع پیوند میان زبان معاصر و میراث ادبی–فرهنگی پیشین.
  • از بین رفتن لایه‌های واژگانی غنی: حذف واژگان عربی و فارسی که بخشی از تنوع و غنای زبانی را تشکیل می‌دادند.
  • دشواری پیوند با ادبیات قبل از جمهوری: ایجاد فاصله میان نسل‌های جدید و متون کلاسیک و عثمانی (20).

این چالش‌ها در دهه‌های اخیر به موضوع بحث گسترده در میان دانشگاهیان و پژوهشگران تبدیل شده‌اند. از منظر تحلیلی، می‌توان گفت که سیاست‌های زبانی ترکیه همزمان با تلاش برای نوسازی و هویت‌سازی ملی، زمینهٔ مناقشه‌ای میان حفظ میراث تاریخی و ایجاد زبان معیار مدرن فراهم کرده‌اند.

۸–۲. چالش‌های آموزش خط عثمانی

بازگرداندن خط عثمانی به نظام آموزشی ترکیه به یکی از موضوعات مناقشه‌برانگیز در عرصهٔ سیاست‌گذاری فرهنگی بدل شده است. مخالفان این سیاست بر این باورند که چنین اقدامی می‌تواند به «سیاسی‌سازی آموزش» منجر شود و آموزش را از کارکرد علمی خود به عرصهٔ منازعات هویتی و سیاسی سوق دهد (21). در مقابل، موافقان آن را ضرورتی برای شناخت تاریخ و میراث فرهنگی تلقی می‌کنند و معتقدند آشنایی نسل جدید با خط عثمانی امکان دسترسی مستقیم به منابع تاریخی و ادبی گذشته را فراهم می‌سازد.

این تضاد دیدگاه‌ها نشان می‌دهد که خط عثمانی نه تنها یک ابزار نوشتاری، بلکه نمادی فرهنگی–سیاسی است که بازگشت آن به نظام آموزشی، بازتاب‌دهندهٔ تنش میان دو رویکرد اصلی در سیاست‌های فرهنگی ترکیه است: تداوم پروژهٔ نوسازی مدرن در برابر احیای میراث تاریخی.

۸–۳. چالش‌های جهانی‌سازی ادبیات ترکیه

اگرچه طرح TEDA در معرفی ادبیات ترکیه به جهان موفقیت‌هایی داشته است، اما همچنان با چالش‌هایی جدی روبه‌روست:

  • تعداد ترجمه‌ها محدود است و دامنهٔ آثار ترجمه‌شده به زبان‌های مختلف هنوز گسترده نشده است.
  • نویسندگان کمترشناخته‌شده دیده نمی‌شوند و تمرکز بیشتر بر نویسندگان مشهور باقی مانده است.
  • بازار جهانی ادبیات رقابتی است و ورود ادبیات ترکیه به این عرصه نیازمند سرمایه‌گذاری و راهبردهای بلندمدت است (22).

۹. جمع‌بندی

سیاست‌ها و قوانین زبان و ادبیات ترکیه نشان می‌دهند که دولت این کشور مدلی فعال، مداخله‌گر و هویت‌ساز در سیاست‌گذاری زبانی اتخاذ کرده است. از اصلاح خط و پالایش واژگان گرفته تا جهانی‌سازی ادبیات و حمایت از نویسندگان، هر سیاست بخشی از پروژهٔ کلان ساخت ملت مدرن ترکیه محسوب می‌شود. این سیاست‌ها زبان را نه صرفاً ابزار ارتباطی، بلکه سرمایه‌ای فرهنگی–سیاسی تلقی کرده‌اند که در خدمت هویت‌سازی ملی و دیپلماسی فرهنگی قرار دارد.

1. Lewis, G. (1999). The Turkish language reform: A catastrophic success. Oxford University Press.

2. Zeyrek, D., & Schroeder, C. (2018). The sociolinguistics of Turkish. In Çarkoğlu, A., & Rubin, B. (Eds.), The Oxford handbook of Turkish politics (pp. 350–372). Oxford University Press.

3. Akar, A. (2019). Language planning and language policy in Turkey. Journal of Language Policy, 18(3), 357–380

4. Göksel, A., & Kerslake, C. (2005). Turkish: A comprehensive grammar. Routledge.

5. Underhill, R. (1976). Turkish grammar. MIT Press.

6. Sebüktekin, H. (2002). Türk dil reformu ve sonuçları. İstanbul Üniversitesi Yayınları.

7. Johanson, L., & Csató, É. Á. (Eds.). (1998). The Turkic languages. Routledge.

8. Kornfilt, J. (1997). Turkish. Routledge.

9. Uzun, N. E. (2012). Standardization processes in modern Turkish. Dilbilim Araştırmaları, 22(1), 45–67.

10. Kili, S. (1980). Atatürk’s reforms and Turkish political culture. Boğaziçi University Press.

11. Zürcher, E. J. (2004). Turkey: A modern history (3rd ed.). I.B. Tauris.

12. Demir, N., & Yılmaz, M. (2014). Effects of language purification policies in Turkey. Turkish Studies, 15(4), 620–640.

13. Ozdemir, C. (2014). Turkey’s compulsory Ottoman course causes controversy. The New Arab.

14. Ministry of Culture and Tourism (Turkey). (2005–present). TEDA Translation Support Program annual reports. Ankara.

15. Türk Dil Kurumu (TDK). (2011). Türkçe sözlük (11. baskı). Ankara: TDK Yayınları.

16. TRT – Turkish Radio and Television Corporation. (2023). Broadcasting language standards. Ankara: TRT Publications.

17. Republic of Türkiye. (1951/2021). Law No. 5846 on Intellectual and Artistic Works. Official Gazette.

18. Anadolu University. (2022). Orkhon Turkish learning curriculum and outcomes. Eskişehir: Anadolu Üniversitesi Yayınları.

19. Directorate of State Archives of Türkiye. (2020). Ottoman Archives digital transformation report. İstanbul: Devlet Arşivleri Başkanlığı.

20. Türkiye Yazma Eserler Kurumu Başkanlığı. (2010). Regional manuscript centers annual report. Ankara.

21. European Commission. (2025). Cultural heritage cooperation projects: Türkiye country report. Brussels.

22. Yunus Emre Institute. (2007–2025). Annual activity reports. Ankara: Yunus Emre Enstitüsü.