محمد افضل خان
محمدافضل خان که شیرعلی خان عزل او را کرد و بعد به کابل آورد و در غزنی حبس کرد، پسر محمدافضل خان، عبدالرحمان خان (پادشاه بعدی)، به بخارا پناهنده شده بود پس از چندی دوباره به شمال افغانستان بازگشت و رهبری نیرویی که خود تربیت کرده بود برعهدهگرفت. سردار محمداعظم خان، عموی عبدالرحمان که قبلا در زرمت از شیرعلی خان شکست خورده و به هند رفته بود، به افغانستان آمد و به عبدالرحمان خان ملحق شد. عبدالرحمان خان به طرف کابل حمله کرد و از نبود شیرعلی خان در کابل استفاده کرد و آن را بدون سختی تصرف کرد. شیرعلی خان در این زمان (۱۸۶۵) برای سرکوب برادرانش در قندهار بود. او با شنیدن خبر سقوط کابل، از قندهار به طرف کابل حرکت کرد. عبدالرحمان خان نیز به مقابله او رفت و دو طرف در سیدآباد وردک با یکدیگر مواجه شدند. شیرعلیخان شکست خورد و هفتهزار نفر از نیروهای شیرعلیخان و، دوهزار نفر از نیروهای عبدالرحمان خانکشته شدند. شیرعلی خان به قندهار عقبنشینی کرد.
در می ۱۸۶۶، غزنی به تصرف عبدالرحمان خان درآمد. سردار محمدافضل خان که در غزنی حبس بود از زندان آزاد شد و سپس به کابل آمد و در سال ۶۷- ۱۸۶۶ به تخت سلطنت افغانستان نشست. شیرعلی خان برای پسگیری کابل باز نیرویی جمع آورد و در قلات اردو زد. عبدالرحمان خان و محمداعظم خان به مقابله او رفتند و با دورزدن مسیر، قندهار را تصرف و شیرعلی خان را محاصره کردند. لشکر شیرعلی خان شکست خورد و باروبنه او تاراج شد و ۳۵ دستگاه توپ شیرعلی خان نیز به دست عبدالرحمان خان افتاد. او پس از این شکست به هرات رفت و به پسرش، محمدیعقوب خان حاکم هرات پیوست. شیرعلی خان، پسرش محمدیعقوب خان را در سال ۱۸۶۷، با تحف و هدایا به ایران فرستاد و از ناصرالدینشاه درخواست کمک کرد. شاه ایران براساس مفاد معاهده ۱۸۵۷، پاریس و فشارها و تهدیدهای پیوسته انگلیس، قادر به ارائه کمک نبود؛ ولی قول همراهی به او داد. پس از آن محمدیعقوب خان با سرعت به هرات بازگشت و آماده حمله به قندهار و کابل شد. محمدافضلخان پس از مدت کوتاهی سلطنت در اکتبر ۱۸۶۷ درگذشت. او در هنگام امارت بیمار بود.[۱]
کتابشناسی
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 543-545.