مراکز علمی مسیحیان چین
جیانگ زِمین، رییسجمهور پیشین چین، در نوامبر 1993 در کنفرانسی در خصوص سیاستهای دولت در قبال مذهب گفت:
«ما باید مذهب را به سمتی هدایت کنیم که پیروان خود را با جامعهی سوسیالیستی منطبق کند. تا چندی که مذهب امری شخصی است، قابل تحمل است[۱].»
به طور کلی، از نگاه مقامات چینی، مذهب باید دارای این ویژگیها باشد:
1- به پیروان آموزش دهد که نسبت به دولت وفادار باشند؛
2- برای حاکمیت مشکلی ایجاد نکند؛
3- در امور سیاسی مملکت دخالت نکند؛
4- با خارج از کشور ارتباطی نداشته باشد[۲].
در سال 2010، از سوی آکادمی علوم اجتماعی چین گزارشی تحلیلی در خصوص رشد سریع مسیحیت در چین و پیامدهای آن منتشر شده که دقیقا بیانگر حساسیت دولتمردان این کشور نسبت به پدیدهی مسیحیت نوین در این کشور است. در آن گزارش آمده است:
«قدرتهای غربی به دنبال تحمیل سیستم سیاسی خود به سایر کشورها و به دست آوردن سلطهی مطلقه برجهان هستند. در این روند، آنها از ابزارهای مختلفی از جمله تبلیغ مسحیت استفاده میکنند.
آنها در دنیای معاصر از دو عامل مهم برای گسترش مسیحیت در چین استفاده کردهاند.
1- قدرت نظامی؛
2- قدرت اقتصادی.
پیش از سال 1949(تأسیس جمهوری خلق چین)، تبلیغ مسیحیت در سایهی قدرت کشتیهای توپدار غربی انجام میشد و پس از آغاز اصلاحات اقتصادی و درهای باز سیاسی(سال 1978)، بیشتر روی قدرت اقتصادی و سازمانهای خیریه تکیه شده است. نقطهی کلیدی این است که آمریکا فعالانه در فعالیتهای مسیونرهای انجیلی، تحت عنوان سازمانهای امداد رسانی و خیریهی غیر انتفاعی مشارکت دارد. دلیل این مشارکت تأسیس و راه اندازی کلیساهای پرهزینه در مناطق محروم روستایی است که ساخت آنها بدون کمک مالی خارجی، از توان روستاییان فقیر خارج است.
رشد انفجاری مسیحیت در چین غیر طبیعی است و تعادل مذهبی در این کشور را برهم زده و جامعه را به سمت تلاتم و ناآرامی اجتماعی میکشاند و فضای آرام کنونی دینی را خطرناک میکند. این مسیحیت است که تعادل موجود را با خطر مواجه ساخته است. رشد سریع مسیحیت به واسطهی فروکش کردن آیینهای بودیسم و تائوئیسم به دست نیامده، بلکه تهاجم و سلطهی مسیحیت است که آنها را وادار به عقبنشینی کرده است. دلیل این رشد سریع، از کنترل دولت خارج بودن فعالیت کلیساهای خانگی است، نه کاهش کنترل دولت بهمنظور برهم خوردن تعادل مذهبی. فعالیتهای غیرقانونی مسیحیان انجیلی، سیاست مذهبی دولت را به چالش کشیده و معادلهی مذهبی را برهم زده است. این رشد غیر طبیعی نه تنها تعادل دینی را برهم میزند، بلکه امنیت ملی را تحت تأثیر قرار میدهد. مسیونرهای مسیحی به هر نوع فعالیت غیر قانونی دست میزنند و هدف اصلی آنها استفاده از مسیحیت برای تغییر ماهیت رژیم حاکم بر چین و ساقط کردن آن است. آنان ادعا میکنند این صحنهی نبردی برای تسخیر روح چین است. مسابقهای بین سوسیالیسم بیخدایی و مسیحیت الهی است، رقابتی بین عملگرایی سنتی کنفوسیوس و روح پادشاهی آسمانی مسیحیت، و مقابلهی بودیسم و مسیحیت برای ابقا و یا محو بتپرستی است، درگیری میان سیستم بینالمللی ارزشهای مسیحی و ارزشهای ملی گرایانهی سنتی مارکسیسم. مسابقهای میان مسیحیت پروتستان آمریکایی و کمونیست چینی و قدرت مسیحیت آمریکایی و سنتی چینی است[۳]. این برهم خوردن تعادل موجب خواهد شد که دولت چین دیگر نتواند مذهبی با 200 تا 300 میلیون پیرو را کنترل کند. البته، شرایط آمادهی فعلی زمینهی پذیرش و رشد بی رویهی معنویت مسیحی را فراهم ساخته است[۴] [۵].
نیز نگاه کنید به
مسیحیت در چین؛ مسيحيت در دوران جمهوری چين؛ مسیحیت پس از استقرار حزب کمونیست در چین؛ وضعیت کنونی مسیحیت در چین
کتابشناسی
- ↑ Culture. Encyclopedia of Contemporary Chinese
- ↑ Ruokanen, Miikka (2010). Christianity and Chinese Culture.Grand rapids: Eerdmns
- ↑ An Analysis of the reasons for the rapid growth of Christianity in today’s China( 2010). China Social Sciences press
- ↑ Ge,Yu (2011). American’s essence. Modern China Publishers
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.